یا بکش یا برهان زین قفس تنگ مرا
یا برون ساز ز دل این هوس باطل ما
نمایش نسخه قابل چاپ
یا بکش یا برهان زین قفس تنگ مرا
یا برون ساز ز دل این هوس باطل ما
آنقدر آه کشیدم که ز جان سیر شدم صورتم گر چه جوان است ولی پیر شدم
"" تقدیم به پدرم که اولین تجربه ی عشقی من بوده .""
محرمی نیست که مرهم بنهد بر دل من
جز تو ٫ ای دوست که خود محرم اسرار منی
یادگاری بنویسیم کاش رو گلبرگای قرمز
بنویسیم که عزیزم هر جا باشم بی تو هرگز
بچه ها کجائین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
زیر اون درخت گیلاس، یادته؟ با دوتا شاخه گل یاس؛ یادته؟
یادته گفتن راز ،به قاصدک ؟ یادته، چه قدر به هم گفتیم، کمک ؟
کمال است در نفس انسان سخن تو خود را به گفتار ناقص مکن
نماز بی ولای او عبادتیست بی وضو به منکر علی بگو خدای خود رها کند
دعایی گر نمی گویی به دشنامی عزیزم کن
که گر تلخ است شیرین است از آن لب هر چه فرمایی
یا ما سر خصم را بکوبیم به سنگ یا او سر ما به دار سازد آونگ
القصه در این زمانه ی پر نیرنگ یک مرده به گور به ز صد زنده به ننگ
تقدیم به کسانی که با مردنشون به ما زندگی بخشیدند.
گر ز خزان گلستان چون دل عاشق بسوخت نک رخ آن گلستان گلشن گلزار من