سلام اونقدر دیر به دیر مطلب می ذارم فکر نکنم کسی دیگه بی نهایت رو به یاد بیاره.
دورادور از احوالات همه با خبرم.
فقط کسی از بهار شادی و نازنین آریایی خبر نداره دلم برای نوشته هاشون تنگ شده.
بهار زندگی هم کمتر می یاد تالار .
خبری خوندم از بالهای صداقت تبریک می گم خانم هم صبوریتون را هم فرشته کوچکی که در راهه(مروارید خانم خواهر دار می شه یا برادر)
فکور جان چه می کنی با دو تا فسقلی؟حسابی درکت می کنم خواهر.
بی دل رو هم نفهمیدم چی شد رفت؟
دختر مهربون خبر جدیدی نشده؟ فکر کنم با کیس های رنگارنگی که داشتی دیگه حسابی خبره شده باشی ها؟؟!!
ویدا جون هم که بانرژِی تالاره یه کف مرتب به افتخارش:73::73::73:
ترانه جان چه کار می کنه برگشت پیش پدرش؟
مدیر همدردی هم که گوش به زنگاه تا گوش این قدیمی ها را با کوچک ترین خبطی بپیچونه
آقای مدیر توجه کرد محمد ابراهیمی این دفعه واقعا خدافظی کردا هیچ موقع اینقدر طولانی نمی شد؟
آرش هم طلاق گرفت!! حالش چطوره؟
بچه مثبت که خبری ازش نیست
فرشته جون کجایی که دلم برات یه ذره شده.
آقای بی بی هم که گارگاه های خوبشون تار عنکبوت بسته دیگه وقت خونه تکونیه ها .
مسافر زمان هم که می یاد و می ره و سکوت اختیار کرده.
فرهنگ خان هم که در خان اول ازدواج بدجور گیر کرده.
لرد حامد هم که هنوز تبریک نگفته نفهمیدیم چی شد؟؟؟
کامران 2007 هم بعد از یک خداحافظی و غیبت طولانیشون با چند کامنتشون داشتیم امیدوار می شدیم به برگشتشون اما ایشون هم ماندگار نبودند.
آقای کیوان را هم بیشتر در ناگفته هاشون می شه پیداشون کرد (می گم آقای مدیر می شه ما هم درناگفته های بی نهایت تاپیک بزنیم
حال من هم نمی دونم خوبه یا بد بیشتر در انتظارم نمی دونم چی ؟ دیگه شدم یه خانم خانه دار نه انگار که 10 سال جزء بهترین ها در زمینه شغلیم بودم الان فقط یک مادرم ویک همسراما این برام جای سواله که این برای من کافیه؟