RE: مادر شوهر و پدر شوهرم قاتل اند ازشون متنفرم
من دوست ندارم برم شهرستان
مي تونم برم ولي طبق آيين نامه كلان شهرها ديگه هرگز نمي تونم برگردم
اون بايد آزمون بده اصلا شايدم قبول نشه
ولي اگه قبول بشه چي؟ اون وقت ديگه راضي كردنش كه نره خيلي سخت مي شه
نمي دونم كار درستي كردم يا نه ؟
ولي من براش آگهي استخدام را با تمام منشقاتش پرينت گرفتم و دارم به خونه مي برم
سارا جان ببخشيد اينقدر اعصابم خورد بود كه سلام كردن و تشكر يادم رفت. ببخش عزيزم
RE: مادر شوهر و پدر شوهرم قاتل اند ازشون متنفرم
سلام به همه دوستاي خوبم:311::311::311::311::311:
RE: مادر شوهر و پدر شوهرم قاتل اند ازشون متنفرم
:311::311::311::311:چرا نگران باشيم شايد هرگز پيش نيايد.:311::311::311::311:
RE: مادر شوهر و پدر شوهرم قاتل اند ازشون متنفرم
سلام لیلا جان:46:
ان شالله همیشه بخندی:311:
خبری شدی جیگر:227:
RE: مادر شوهر و پدر شوهرم قاتل اند ازشون متنفرم
سلام سارا جون :43: و تمام دوستاي خوبم :43:
زندگي همچنان به پيش مي ره ديروز احساس كردم اگه واقعا اين جريان استخدام كار مامانشه براي ناراحت كردن من من نبايد دوباره بازيچه دست مامانش بشم بعد هم اين جمله را چند بار با خودم تكرار كردم "چرا نگران باشيم شايد هرگز پيش نيايد." :311: و احساس كردم نگراني ام بيخود و آزاردهنده است فقط به مهدي گفتم اگه دوست داري آزمون بدي كه ببيني چطوريه بده ولي من به هيچ وجه راضي نمي شم بهترين سالهاي عمرم را توي يك شهر بد آب و هوا بگذرونم بعد هم آگهي استخدام را براش پرينت گرفتم و بردم شب هم بهش دادم.
رابطه مون خوبه و شايد بشه گفت اون با مهربوني هاش بيشتر از من به بهبود رابطه مون كمك مي كنه.:shy:
راستش دوستان چند تا موضوع هست كه يك مقدار عذابم مي ده و اجازه نمي ده كه رابطه درستي تو اين دوران با مهدي داشته باشم دوست داشتم مطرحش كنم تا نظر شما را هم بدانم و در اين رابطه كمكم كنيد:325::325: (يكي يكي مطرح مي كنم تا جواب لازم را بگيرم:)
1. احساس مي كنم مطابق با اون حرف هايي كه مامانش باهاش زده و خودم هم گفتم بهم شك كرده يا يك جورايي بهم سخت مي گيره مثلا همش بهم مي گه من دوست دارم تو توي خونه به خودت برسي و آرايش كني اين حرفش عذابم مي ده و گاهي احساس مي كنم بهم اعتماد نداره!؟ يا مثلا وقتي با هم بيرون مي ريم روسري ام را جلو مي كشه يا يقه لباسم را درست مي كنه مدام پرده هاي خونه را درست مي كنه تا از بيرون پيدا نباشيم و ...................... مي دونين شايد مهم نباشه ولي من شايد چون قبلا اين كارها را نمي كرده احساس مي كنم به شعور من توهين مي كنه و مي خواد به من بفهمونه نمي دونم رفتار درست چيه و چطور بايد رفتار كنم؟! لطفا راهنماييم كنيد:316::
در صورتي كه من احساس مي كنم اون زيبايي و قيافه هاي امروزي را ترجيح مي ده و اصلا شايد اگه قرار بود مطابق با خواسته خودش ازدواج كنه با يك دختر اون شكلي ازدواج مي كرد؟
من در اين مورد هم ازش سوال كردم كه تو دوست داري زنت چطوري باشه؟ اون در جوابم گفت با حجاب و بعد در ادامه اش گفت مي خواي حجابت را برداري؟
بعد پرسيد تو چي دوست داري؟ و من گفتم همون طوري كه تو دوست داري
نمي دونم احساس مي كنم دارم تو اين رابطه آب مي شم و شخصيت واقعي ام داره ذوب مي شه تا بتونم بهترين رابطه را با همسرم داشته باشم.
جالبه كه وقتي دارم به خيال خودم ذوب مي شم تا اون راضي باشه اون دوباره از من مي خواد اون موجود قبلي باشم:325::325::325::325::325::325::325::325:
شب موقعي كه داشتيم مي خوابيبديم بهم گفت تو از چي نگراني من تا آخر عمر بيخ ريش ات هستم.:311: من هم خنديدم و گفتم من هم تا آخر عمر بيخ ريش ات هستم.:311::311::311::311::311:
RE: مادر شوهر و پدر شوهرم قاتل اند ازشون متنفرم
2. احساس مي كنم بهم بي توجه شده مثل قديما نيست قبلنا روزي يكي دوبار به من زنگ ميزد اس ام اس مي زد و من توي موبايلش با اسم ليلا جان save شده بودم تازگي ها به من زنگ نمي زنه اس ام اس گاهي كه خودم بهش مي زنم يكي در ميون جواب مي ده و شماره من را هم بدون نام save كرده؟ مي دونم الان ميگيد اين چيزا اصلا مهم نيست :305: ولي من را ناراحت ميكنه :302: بهم بگيد چيكار كنم؟؟؟؟:325:
RE: مادر شوهر و پدر شوهرم قاتل اند ازشون متنفرم
سلام دوستاي خوبم :311::311::311::311::
صبح بخير :311::311::311::311:
مثل اينكه همه من را فراموش كردند.:311::311:
RE: مادر شوهر و پدر شوهرم قاتل اند ازشون متنفرم
سلام لیلا جان
به نظر من این چیزایی که شما عنوان کردی اصلا اهمیت نداره مهم احساس همسرته که با پستهایی که زدی معلومه خیلی دوست داره
درمورد اس ام اس دادن بازم همینکه یکی در میون جواب میده خیلی عالیه همسر من اصلا جواب نمیده :310:البته بهم گفته که به خاطر حجم کارشه منم قبول کردم و بدون اینکه توقع جواب داشته باشم بهش اس ام اس میدم روی این موضوع حساس نباش
همسرت دوست داره این از همه چیز مهمتره
در مورد استخدامی هم چرا از رفتن به جای دیگه ناراحتی به خاطر شغلت یا خانوادت یا امکانات پایینتر شهرستان میشه جواب بدی؟
کامیاب باشی
RE: مادر شوهر و پدر شوهرم قاتل اند ازشون متنفرم
سلام بئاتريس عزيز
ممنون از راهنمايي هاتون:43:
بله عزيزم
من اينجا شغل خوبي دارم اگه برم ديگه هيچ وقت نمي تونم برگردم (طبق آيين نامه كلان شهرها)
ما تازه اينجا خونه خريديم
پدر و مادر و تمام فاميل هام اينجا هستند
و ..............................
رفتن اصلا برام قابل تصور نيست كه برم
RE: مادر شوهر و پدر شوهرم قاتل اند ازشون متنفرم
سلام لیلا جان:46:
نه بابا فراموش چیه من هرروز به تاپیکت سرمیزنم ولی راستش چند روزه موقع حقوق دادن سرم خیلی شلوغه دیروزم کلی چیز برات نوشتن کامپیوترم خاموش شد همه پرید:302:
تازشم چندروزه بارئیسم درگیرم اصلا حوصله ندارم:302: