خــــدایا همه از تو می خواهند ، بدهی..
من از تو می خواهم ، بگیری!!
خـــــدایا...
این همه حس دلتنگی را از من بگیر!!!!
نمایش نسخه قابل چاپ
خــــدایا همه از تو می خواهند ، بدهی..
من از تو می خواهم ، بگیری!!
خـــــدایا...
این همه حس دلتنگی را از من بگیر!!!!
خدایا :
آمدن و رفتن همگان و دوستی و دشمنی شان
بسته به چیزی است.
این تویی که به هیچ چیز ،
بر این ناچیز، رحمت می آوری و مهر می گستری.
تو بمان که ازهمگان ماندگاتری!
خدایا تنها تویی که وقتی همه تنهایمان می گذارند ،
جلیس ومونس وهمدممان می شوی ، تو تنهایمان نگذار
الهى، بلايى بر من فرود آمده كه سختى و سنگينى آن مرا در هم شكسته و گرفتاریهايى بر من رو آورده كه تحملش مرا درمانده ساخته؛ و آن را تو از باب قدرتت بر من وارد كردهاى و به اقتدار خود متوجه من نمودهاى.
پس چيزى را كه تو آوردهاى كسى نبرد و آنچه تو فرستادهاى ديگرى بازنگرداند و بسته تو را كسى نگشايد و چيزى را كه تو بگشايى ديگرى نبندد و آنچه را تو دشوار نمودهاى كسى آسان نكند و آن را كه تو ذليل كردهاى ياورى نباشد.
پس بر محمد و آلش درود فرست و به رحمتت - الها - در آسايش را به رويم باز كن و به قدرتت سلطنت غم را در زندگيم در هم بشكن و به من در موردى كه از آن شكوه دارم با ديده عنايت و احسانت بنگر و به من در مورد درخواستم شيرينى اجابت بچشان و از سوى خودت رحمت و گشايشِ دلخواه نصيبم فرما و برايم نجات و خلاصى سريع از گرفتاریها مقرر كن و مرا به خاطر غم و اندوه از رعايت واجبات و به كار بستن مستحبات خود باز مدار.
پس اى پروردگار به خاطر آنچه به من رسيده بىتاب و توان شدهام ، و بخاطر آنچه در زندگيم رخ داده پر از اندوه گشتهام و تو، به رفع گرفتاریهايم و رفع آنچه در آن در افتادهام توانايى، پس آن گرفتارى را از من دور كن، گرچه از جانب تو شايسته آن نيستم، اى صاحب عرش عظيم.
صحیفهی سجادیه، قسمتی از دعای هفتم.
دوستش دارم ...
بزرگیش را ... سکوتش را ... عظمتش را ...
ابهتش را ... تنهاییش را ...
حکمتش را ... صبرش را ... و ... و ...
بودنش عادتیست ، مثل نفس کشیدن !
خدا را میگویم ..
و من خدایی دارم که هیچگاه مرا فراموش نمیکند،
او که مرا دوست دارد وبهترینها را برایم میخواهد،
خدایی که لحظه ای مرا بحال خود وا نمیگذارد
وهمیشه در کنار من است حتی لحظاتی که
سرشار از معصیتم وگناه وجودم را فراگرفته است.
خدایی که میبخشد بی منت، به منتهایی بزرگیش
و نعمت میدهد بی اندازه، به بی کرانگی مهربانیش.
آری این زبان من است که رسوا شده ی این خدای بزرگ است.
بارالها! تو تنها دارایی من هستی و براستی که ثروتمندم وبی نیاز از غیر تو.
هرگز از رحمت تو ناامید نخواهم شد،
چون به یقین میدانم دوستم داری.....
خدایا...
خدایا! کمکم کن؛ پیمانی را که در طوفان با تو بستم در آرامش فراموش نکنم.....
خدایا ما را ببخش ؛
که اگر درد دلی هم داشتیم ...
از پر خوردن بوده ، نه از غم مردم خوردن !
خدایا ما را ببخش اگر گاهی فراموش میکنیم بنی آدمیم ...
خدایا ما را ببخش و از دردِ بی دردی نجات ده ...
خدایـــــــــــــــــــا:3 23:
گفتی بهم توکل کن.
همه چیو سپردم دست تو. خودت درستشون کن :323:
خدایا
.
.
.
.
از غم دلم تو آگاهی به غیر تو برای که درد دل کنم ،
در زمان هایی که دستم از همه کوتاهه این تویی که باز هم هستی .
رهایم نکن .
خدایا من خاطی وگنهکارم و تو کامل و بخشنده ای پس بر من ببخش کاهلی ام را و در آغوش مهربانی ات به آرامش برسان مرا که دوری از تو سراسر مشوشم کرده.
گاهی دلــــم میخواهد وقتی مثل کودکی هایم بغــــــــض میکنم
خـــــــــدا از آسمان به زمین بیاید...
اشـــــــک هایم را پاک کند ...
دستم را بگیرد ...
و بگوید :
" اینجا آدمــــــــــا اذیتت میکنن ؟؟؟؟؟؟؟؟
بیا بریم