RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
بهشت عزیزم
سلام
منم باهات موافقم که خانواده همسرم از سر ندانم کاری دارن زندگی منو بدتر می کنن
معلومه که قصد بدی ندارن چون پسرشونه ولی خوب بلد نیستند چجوری برخورد کنند و صد البته کار رو به دخالت میکشونن
راستش ما 2 سال قرار بود نامزد بمونیم مرداد 1390 این مدت تموم میشه
ولی خوب از شواهد و قرائن پیداست که ما در این تاریخ نخواهیم تونست عروسی کنیم
درمورد مراسم من از اول هم سهل گیر بودم و یه جشن نامزدی کوچک اول کار گرفتیم و قرار نیست مراسم خاصی گرفته بشه
مشکل سر مراسم نیست مشکل اینجاست که محمد باید درآمدی داشته باشه که بتونیم زندگیمونو شروع کنیم که این هم فعلا فکر نکنم با این اوصاف معلوم نیست
اصلا صحبت از عروسی ما بین ما یک تابو محسوب میشه و هر وقت میگم محمد میگه هنوز نه ماه فرصت داریم صبر کن اگه مرداد عروسی نکردیم اونموقع حق داری چیزی بگی
ولی راستشو بخوای منم با این وضعیت دست و دلم به عروسی نمیره چون ما مشکلات زیادی داریم که یه قسمتش باید الان حل بشن، فردا اگه اینها حل نشدن نمی تونم جهیزیمو بزنم بغلم و برگردم خونه مادرم خیلی برام سخته
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
آفرین به تو دختر انرژیک
واقعاٌ خوشحالم که به پیشرفت خودت فکر می کنی و می خوای بری جلو
بهترین کار از دست ندادن موقعیت های خوب خودت که شاید اگه به دستشون نیاری دیگه سراغت نیان
واقعاٌ خوشحالم که اینطور منطقی و موفق می بینمت
تایپیکهات انرژی زا بود به من هم انرژی داد
بهت قول می دم که تو و پیشرفت تو و صبر و توکل به خدا راحت رو برای تصمیم درست روشن می کنه
باور کن تو و رسیدن به تو برای همسرت می شه انگیزه پیشرفت
تایپیکهای قبلیت کلی چیز بهم یاد داد امیدوارم موفق باشی در پناه خدا
:104: :227: :310:
:43:
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سلام مریم عزیز
واقعا خوشحالم که تونستم بهتون انرژی بدم
درسته موقعیت های خوب فقط یک بار در زندگی به سراغ آدم میان
منو دعا کنید به امید روزی که بیام اینجا و از حل شدن مشکلاتم بگم
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
به کجا چنین شتابان
گون از نسیم پرسید
- دل من گرفته زین جا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟!
- همه آرزویم اما
چه کنم که بسته پایم...
- به کجا چنین شتابان؟
- به هر آن کجا که باشد
به جز این سرا سرایم...
- سفرت به خیر اما
تو و دوستی خدا را
چو از این کویر وحشت
به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها به باران
برسان سلام ما را ...
خدایا به من صبر بده، صبر و صبر و صبر، خدایا به من قدرت بده، خدایا کمکم کن خودمو نبازم...
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
آخه من فکر می کنم حل کردن این مشکل از دور کمی سخته. محمد در دسترس تو نیست که تو بتونی روش کار کنی. هر کاری می کنی، می ره خونه مامان و خواهراش خرابش میکنند. من فکر می کنم یه کم هم ملاحظه بیماریش را می کنند. می خوان غصه نخوره و هر جور راحته باشه. به قول خودت فکر عاقتب کارشون را نمی کنند. دلسوزیهایی که به ضرر محمده.
به هر حال امیدوارم که خسته نشی و ادامه بدی و نتیجه هم بگیری.
سابینا وقتی اومدن خواستگاری همه اینها را گفته بودند؟ مثلا این که بیکاره، تحصیلاتش را تمام نکرده ( فکر کنم گفتی دکتراش را ول کرده؟؟)، افسردگی داره. اینها را گفتند؟؟
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سلام بهشت عزیز
وقتی اومد ایران من میدونستم برای مدتی بیکار خواهد بود، چون از یک مملکت غریب داشت میومد ایران، گفتند شاید بعد یه ترم رفتیم استرالیا، شایدم اگه کار پیدا کرد موندیم ایران، مسئله اینجا بود که دیدم ایشون اصلا به دنبال کار نیست ، اون چهار ماه اول هر چی گفتم پس قرار بود ما بهمن معلوم بشه می خوایم چی کار کنیم گفتن تو عجولی، صبر نداری ، هنوز که چیزی نشده، بعد اونم دهنمو باز کردم همه ش گفتن صبر کن، صبر کن ، الانم میگن هنوز دو سال موعود تموم نشده، که با این اوصاف چیزی نمونده تا مرداد، دیروز بهم گفت این ترم درس ندادن و فقط یه مشاور پایان نامه دادن، کلیف چند ماه باقیمونده، تا ترم تموم بشه می شه تیر، از یه طرف شاید این مسئله باعث بشه به خودشون بیان و ببینن حق با من بوده و من عجول نبودم و پیش بینی هام مو به مو دارن درست از آب در میان، شاید یه تلنگر باشه
عزیزم چاره ای نیست من اینجوری مجبورم نامزد بمونم، محمد بیکاره و همچنین با این مشکلات می ترسم عروسی کنم
در مورد افسردگیش خودش به من گفت من یه کم اضطراب دارم، من درست حالیم نشد و خامی کردم و دنبالشو نگرفتم، کاش می فهمیدم افسردگی داره، می فهمیدم چه اثراتی می تونه داشته باشه
راستی دوستان ( بالهای صداقت و گرین و گلناز لطفا قهر نکنید با من من به هم فکری و کمک همه تون احتیاج دارم )
یه سوال دارم از همه دوستان:
با توجه به اینکه من الان باید تمرکز کنم و مقاله بنویسم، و از طرفی با این وضعیتم هر روز خودخوری می کنم ، چه صلاح می دونید مشاوره رو نگه دارم برای بعد عید و تموم شدن مقاله ها، و یا از همین الان برم؟ راستشو بخواین میترسم چیزی بگه و تمرکزم به هم بخوره، از طرفی هم در این وضعیت موندن برام سخته ، هی با خودم کلنجار می رم، لطفا به سوالم پاسخ بدین، فکر میکنم زودتر برم بهتره
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سابینا
یه سوال دارم از همه دوستان:
با توجه به اینکه من الان باید تمرکز کنم و مقاله بنویسم، و از طرفی با این وضعیتم هر روز خودخوری می کنم ، چه صلاح می دونید مشاوره رو نگه دارم برای بعد عید و تموم شدن مقاله ها، و یا از همین الان برم؟ راستشو بخواین میترسم چیزی بگه و تمرکزم به هم بخوره، از طرفی هم در این وضعیت موندن برام سخته ، هی با خودم کلنجار می رم، لطفا به سوالم پاسخ بدین، فکر میکنم زودتر برم بهتره
سلام
به نظر من که هر دوی این دوتا با همدیگه قابل انجام هستن. اما اگه بخواید فقط یکی رو انجام بدین این بستگی به اولویت های خودتون در زندگی داره، اگه نوشتن مقاله در اولویت اوله که مشاوره رو بذارید برای بعد و اگه زندگی مشترکتون اولویت اولتونه اول برید مشاوره رو انجام بدین. کدومش؟؟؟!!!!
راستی گفته بودین محمد هم هم رشته شماست، چرا ازش نمی خواید برای نوشتن مقاله کمکتون کنه؟ این می تونه تمرینی هم برای مسئولیت پذیریش باشه. البته شاید زمینه کاریتون خیلی متفاوت باشه ونتونه.
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سلام گرین عزیز
مرسی که راهنمایی کردی
خوبه با من قهر نشدین :دی
راستش معلومه که زندگی مشترکم برای من در اولویته، فقط نمی خوام فرصت هامو و حمایت استادامو از دست بدم.
محمد هم رشته منه ولی پایاننامه من موضوعیه که خیلی کم کار شده و ایشون سر رشته ای ازش نداره، ولی بد فکری نیست ها!:310:
الان که بیکاره چطوره که اینجوری سرشو گرم کنم و یه سری کارها هم انجام بدیم با هم!! راجع بهش فکر می کنم!:227:
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سابینای عزیز
همین طور که خودت گفتی و البته دوستان زندگیت همیشه در اولویته(اولین واخرین اولویت)
با توجه به سخت کوشی که همیشه داری مطمئن باش به جایگاهی که می خوای در تحصیل برسی
دیر یا زود می رسی (زندگیت رو دریاب)
موفق باشی
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
بچه ها امشب شب یلدا بود و من با مادرم تنها بودم
نیومد
چون صبح وقتی بهم گفت دانشگاه بهش درس ندادن گفتم بهت گفته بودم باید به موقع پی گیری می کردی
حتی بعدش ازش معذرت خواستم و گفتم قصدم اذیتت نبوده
نیومد و من کلی گریه کردم