نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
من هم به خانم سایه های ماه به خاطر بازگشت دوباره خیر مقدم عرض می کنم .
خانم yasi_m هم در تالار بودند .
واقعا چقدر خوبه که اعضای قدیمی دوباره به تالار بر می گردند و فعالیت خودشون رو شروع می کنند .:73:
من هم به تمام کسانی که بعد از مدتی دوباره به همدردی بازگشتند خیر مقدو عرض می کنم .:72:
امیدوارم بالهای صداقت هم با آرامشی بیش از پیش به جمع ما برگردند .:203:
دلم گرفته است
به ايوان مي روم و انگشتانم را
بر پوست كشيده شب مي كشم
چراغهاي رابطه تاريكند
كسي مرا به آفتاب
معرفي نخواهد كرد
كسي مرا به ميهماني گنجشكها نخواهد برد
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردني است.
با سلام.
بنده هم به نوبه خود ورود "سایه های ماه" عزیز و دیگر اعضای محترم از جمله ""فیلو سارا
الینا و...."" را تبریک عرض می کنم:227::72:
امیدوارم مانند همیشه اعضاء تالار همدردی در تعامل با یکدیگر و با کنار گذاشتن تعصب ها همواره بهترین دوستان برای یکدیگر باشند.... حضور دوباره اعضاء نوید بخش شروع دوباره است . این شروع دوباره را به فال نیک گرفته و برای ارتقا تالار بکوشیم.
تالار بدون شما کاربران هیچ اثربخشی نخواهد داشت....بنابراین کماکان در انتظار فعالیت های سازنده شما عزیزان هستیم:104:
چی شده غزاله گلم برای چی متاسفی ؟
سلام
موعود جان نگران نباش ، حالش خوبه ، در حال تدبیر مسائلشه .
ان شاء الله که مشکلاتش به بهترین وجه حل بشه ، بهتر آن است که ما دعا گو باشیم
سلام.:72:
دوستان عزیز با حضور مجدد عده ای از اعضاء بنده بسیار خرسند گشتم اما چند تن از اعضاء فعال را دیگر در تالار نمی بینم..گویا مرخصی آنان از چند ماه رو به چند سال خواهد بود!!!
آیا شما عزیزان از """فیلوسارا"" و ""صبا 2009"" و.......اعضاء غایب خبری دارید ...
اگر اطلاعی دارید خوشحال می شوم ما را هم در جریان بگذارید.
بچه ها من یه مشکلی دارم که نمی خواستم براش یه تاپیک باز کنم چون به حال و احوالم ربط داشت اینجا می نویسم
یکی از اقوام 4 تا بلیط مشهد گرفته که دوتاش اضافه است و به من گفت که با مادرم همراهشون برم مشهد
یه جورایی امام رضا کاملا طلبید ولی همسرم اصلا ازین خانومی که قراره باهاش بریم خوشش نمی آد و شدیدا مخالفه
و به من می گه من دوست ندارم با این بری ولی اگه خودت می خوای برو ولی من راضی نیستم
حالا من موندم چیکار کنم
ازطرفی می خوام به امام رضا پشت کنم چون حسم می گه منو طلبیده از طرفی همسرم کلا با این کسی که من می خوام باهاش برم مشکل داره
احساس می کنم اگه نرم امام رضا دیگه جوابمو نمی ده
من چند بارم خواب دیدم که رفتم مشهد و برای همین دلم می خواد برم ولی می دونم همسرم اصلا راضی نیست
عزیزم خوب حالا که همسرت راضی نیست بهش بگو چون شما راضی نیستی نمیرم اما میدونی که خیلی دلم می خواد برم پس قول بده که خودت منو ببری مشهد . با هم بریم بهتره ...
قول رفتن رو ازش بگیر :D
اینجوری هم به حرف همسر محترم گوش دادی هم مشهد میری :D
مرسی باران جان
با توجه به شرایط شغلی همسرم می دونم که همچین قولی نمی تونم ازش بگیرم
بعدشم الان من یه جورایی احساس گناه می کنم از اینکه هم بلیط آمادست هم هتل ولی من نرم
یعنی خدا موقعیت شو برام فراهم کرده ولی من دارم پشت می کنم
سلام
اینجور وقتها توی زندگی زناشویی لحظات مهمتری هست.
در واقع همسران سعی می کنند اینجور وقتها اعتبارشون را در چشم همسرانشون بسنجند.
خیلی مهم هست که تیم خانواده را ترک نکنی.
معمولا مجموعه تصمیم گیری های اعتماد ساز در زندگی زناشویی ، موجب بالندگی خانواده می شه.
امام رضا که بطلبد بدون بلیط هم می تونه بطلبه...:305:
با آقای مدیر کاملا موافقم .
شاید الان همسر شما انقدر که نشون میده از رفتن شما ناراحت نشه اما همین که ببینه شما چقدر برای حرف اون ارزش قائل هستید لذتی واسش داره که بیا و ببین :D
شما همین که بگی نه شما راضی نباشی نمیرم ولی کاش میشد با هم می تونستیم بریم مطمئن باش که همسرت هم ته دلش ناراحت میشه از این که دوست داشتی بری اما به احترام اون نرفتی و خودش به فکر جبران خواهد افتاد .
اگر هم نتونه کارش رو چند روزی تعطیل کنه که برید مشهد مطمئن باش این لحظه که چقدر راضیتش برای شما مهم بوده رو از یاد نخواهد برد .
نگران نباش رضایت خدا هم در همین هست که با رضایت همسرت بری .
5شنبه مامان و بابام از مكه برميگردن:227:اين يه ماه زندگيم مثل ماماني شده بود كه بايد هم به بچه ي بد اخلاق و اخموش ميرسيد هم درس ميخوند هم به شوهرش.......هم...هم......واي خيلي سخت بود:303:
ديگه انرژيم تموم شده اوضاع جسميم هم بهم ريخته ...سرما خوردگي وحشتناكي گرفتم:302:چون از آمپول هم ميترسم طول ميكشه تا خوب بشم....دلم ميخواد مثل بچه هاي بزنم زير گريه و مامانمو بغل كنم:54:
ممنونم از جناب سنگ تراشان و باران عزیز
چشم می مونم پیش همسرم ممنون از راهنمایی های خوبتون
و اما غزاله جونم
خانومی این یکماه فرصتی بود تا یکم سختیه خونه داری به همراه درس و کار و همسر داری رو بچشی تا وقتی رفتی سر زندگیت یهو هنگ نکنی
زندگی همینه خانومی نباید به این زودی خسته بشی
خانه داري بايد جزو "مشاغل سخت" باشه...اينطور نيس؟:302:
اگر سخت بگیری سخت میشه ..... :72:
نگران نباش اولش شاید برات سخت باشه چون عادت نداشتی اما اگر سخت نگیری و سعی کنی از همه چیز حتی کار لذت ببری آسون میشه .
به هر حال زندگی مشترک مسئولیت های خاص خودش رو داره و باید مسئولیت ها رو پذیرفت .
این موقعیتی که برات پیش اومد یک تمرین بود . وقتی بری تو زندگی ممکنه شرایط پیش بینی نشده ی زیادی به وجود بیاد..........
اما تو زندگی مشترک تو یک انگیزه قوی میتونی داشته باشی اونم عشق به همسر و زندگی که میتونه همه چیز رو برات لذت بخش کنه .
جالبه كه توي اين يه ماه بيشتر خودمو شناختم....وسواس عجيبي براي تميز بودن خونه دارم!!!!اين وسواس باعث ميشه بلافاصله بعد از هر وعده ظرفهارو بشورم.....هر روز كف اشپزخونه رو تمز كنم و خونه رو جارو كنم!!
البته يه عاملي هم هست اونم اين كه نميوخاو كسي فكر كنه حالا كه فلاني نيست ببين خونش چه وضعيتي داره .......در واقع تمام سعي مو ميكنم تا خونه طبق روال موقعي كه مامانم هست اداره بشه....اين تقليد براي خودم هم خيلي جالب و البته عجيبه!!!!:D
فكر ميكنم چند روزي بايد استراحت كنم تا حالم بهتر بشه:shy:
به علت نبود مادر!!به خانه مادر مادر ميرويم تا استراحت كنييييييييييييم:D
مواظب خودتون باشين سرما نخورين!!:72:
سلام
دوستان کسی از آقای arash خبر نداره ؟
با سلام خدمت همه دوستان
دوست عزیزم mamfred من هم با اجازه با مدیر همدردی موافقم ؛ مطمئن باش رضایت همسرت و جلب اعتمادش برای خداوند مهمتر از رفتن به زیارت آقایی است که اگر از همینجا هم بطلبه در دل دعا کنی برآورده می کنی و نیازی نیست برای زیارت به دیدار نزدیکش بری چون اونهاهمه جا هستن در مقابل تو حی و حاضر پس به امر خداوند عمل کن تا هم رضایت آقا امام رضا رو داشته باشی هم رضایت خدا و هم همسرت راضی باشه که مطمئنا بهترین روش رو انتخاب خواهی کرد
به امید اینکه همه سلامهات زیارتی باشه بر حضور امام رضا
یا حق
سلام دوستان گلم :72:
من یه خبر خوب دارم کی میخواد بدونه ؟:104:
اگه گفتین چیه ؟
مطمئنم هر کی بشنوه خوشحال میشه :D
سلام خانم موعود خبر خوب چه است خانم موعود راهنمايي كنيد
نه آقای ابراهیمی حالا زوده که بگم اجازه بدید یه خورده دوستامون فکر کنن بعد !
احتمالا تولده . درسته ؟؟؟؟؟
سلام اعضا خوب تالار خانم دكتر سارا خانم به تالار برگشته است خيلي خوشحال هستم خانم دكتر ساراخانم به تالار خوش امديد:72::72::72:
نه باران جان تولد نیست
عجب شکنجه ایه هاااااااااااااااااااا :D
خوب بگو دیگههههههههههه ؟؟؟؟؟؟؟
باران جان باید بقیه هم حدس بزنن ، شاید یکی حدسش درست از اب دراومد .بذار بقیه هم فرصت نظر دادن داشته باشن باشه ؟
ببین یه مدتی من نبودم چقدر شیطون شدی خانم moud
اینقدر خبر داغیه ؟
خواهر گلم آخه داداشم گفته باید نه بهاری باشم نه تابستانی نه پاییزی و نه زمستانی یعنی همه اینها باشم اما یکی به تنهایی نباشم !
برای همین امروز زده به سرم .
ولی خبرم خبر خوبیه میدونم همه تون خوشحال میشید :72:
چرا پارتی بازی نمی کنی به من بگو دیگه زهرا عزیــــــــــــــــزم:72:
بابا اینجا کسی حدس نمیزنه همه منتظر میمونن تا بگی پس بگو خیالمونو راحت کـــــــــن
چه خبر که همه دارند بال بال می زنند
منم کنجکاو شدم بدونم؟
حالا يه راهنمايي كن !ورود عضو قديمي ؟ ازدواج ؟ بچه ؟و...:303:
اقا امید کی می دونه چه خبره؟
بگو منم بدونم از کی باید بپرسم اینجا چه خبره؟
فکر کنم مشکل یکی از بچه های تالار حل شده باشه یا خبر خوشت اینه کــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــه
یاد گرفتی چه جوری یه حرف رو بکشی:D
ظاهرا" موعود خانم خبر را ميدونه كه فعلا" تا فردا نيست .:302: جهت اطلاع خانم بالهاي صداقت!
عجب................:82:
ورود یکی از اعضای قدیمی تالار را تبریک عرض می نمایم (mke)....:104:
جهت اطلاع "موعود" گرامی......................!!!
با سلام خدمت این دوست قدیمی
بنده هنوز افتخار آشنایی با این دوست را نداشتم
مشتاقم از راهنمایی هایشون بهره مند شوم
سلام
نه دوستان عزیز هیچکدومتون درست حدس نزدید:D
نه آقای صابر ربطی به mke نداره ، جهت اطلاع شما !
به قول اقای سنگ تراشان یه خورده بیشتر فسفر بسوزونید :P
یعنی امکان نداره حتی یک نفر بتونه درست حدس بزنه ..............
بنابراین دیگه بیشتر از این اذیتتون نمیکنم باشه میگم ....... چند دقیقه دیگه میگم تا اون موقع لطفا" عصبی نشید و چای خورها چای بخورن:82:
سلام بچه ها
اومدم خداحافظی
فکر نکنم دیگه باشم ،البته سر میزنم ولی دیگه پست نمیذارم
از همه تون خیلی چیزا یاد گرفتم ،ممنونم که دوستای خوبی بودین
اسم نمی برم ،چون میترسم از قلم بیافتین ،همه تون رو دوست دارم و فراموشتون نمی کنم
فقط یه تشکر ویزهاز اقای صابر دارم که همیشه سنگ صبورم بوده ،متاسفانه من مثل ارمان جان خلاقیت ندارم وگرنه حتما واسشون یه لوح درست میکردم
دوستون دارم
خدانگهدار
کجا گل مریم جان
به این زودی
حتما بر می گردی که
فکرنکنم برگردم