-
RE: حجاب
توطئه اي از پيش طراحي شده
ظهور و بروز انقلاب اسلامي كه ماهيتي ستيزه جويانه با فرهنگ منحرف و منحط غرب و منافع نامشروع اردوگاه استكباري دارد، همواره با تهديدهايي مواجه بوده است. آنها كه با انواع تهديدها، تحميل جنگ و فشارهاي بين المللي در مقاطع مختلف نتوانستند جمهوري اسلامي را ساقط كنند، به «تهديد نرم» روي آورده و بي ثباتي و بحران سازي در داخل را به صور مختلف در پيش گرفتند. نكته قابل توجه اين است كه اين نوع تهديد در كشورهاي مختلفي جواب داده بود. اسناد تاريخي حاكي از آن است كه فرانسوي ها براي به زانو درآوردن الجزاير، بحث گسترش بيحجابي را در پيش گرفتند. پيش از آن حتي مسيحيان اروپا در اندلس كه در اختيار مسلمانان بود، با رواج بي بندوباري آن را به سقوط كشانيده و موجب خارج شدن اين سرزمين از دست مسلمانان شدند. و مهمتر از همه سياستهاي پهلوي اول و دوم در ترويج فساد و بي بندوباري در كشور بود كه سعي ميكردند ايران را برده بيگانگان كنند. اين سياست بعد از انقلاب از سوي بيگانگان دنبال شد و 5 سال پس از پيروزي انقلاب اسلامي ( دي ماه 1363) در كنفرانسي كه در دانشگاه تل آويو برگزار شد، يكي از راههاي مبارزه با انقلاب اسلامي را گسترش بيحجابي و بي بندوباري در جامعه عنوان كردند. در همين راستا در سال 1377 مدير انستيتوي بين المللي استراتژيك لندن پيشنهادهايي را براي به زانو درآوردن كشورهاي مستقل از جمله ايران در برابر غرب مطرح كرد.«سگال» در مقاله اي با ذكر اين كه براي مهار كشورهاي مستقل بايد فرهنگ و اقتصاد آنها را آلوده كرد، تاكيد مي كند: «آلوده سازي شيوههاي فراواني دارد كه تجارت با دشمن، ايجاد طبقه متوسط غير سياسي و بي علاقه به سياست از جمله آنهاست. گسترش طبقه متوسطي كه علاقه اي به فداكاري براي ايدئولوژي اصولگرا ندارد، از راه هاي اصلي آلوده سازي جوامع است.»
مدير انستيتوي مذكور در ادامه مقاله خود به صراحت تاكيد ميكند: «كشورهاي اسلامي و آيتاللهها را با ترويج سكس و فرهنگ والت ديسني در سرزمين هايشان به محاصره در آوريم.»
وي در بخش ديگري از مقالهاش استفاده از زنان هرزه، توريسم و تكنولوژي هاي جديد اطلاعاتي را از ضرورت هاي آلوده سازي خوانده و مينويسد: «دموكراسي ها (غربي ها) چيزي كمتر از تسليم كامل دشمنان خود، نمي پذيرند.»
سگال همچنين تاكيد ميكند: «مهار كافي نيست،آلوده سازي مهمتر است.[1]»
چند سال پيش نيز يك ژنرال آمريكايي كه رابط وزارت دفاع (پنتاگون) با كنگره آمريكا بود، اعتقاد و ايمان جوانان ايراني را خطرناكتر از حتي برخورداري كشورمان از سلاح هستهاي اعلام كرده و گفته بود: «براي اين كه آمريكا در جنگ با ايران تلفات كمتري بدهد و پيروز شود، بايد ايمان را از جوانان ايراني بگيرد.»
نكته قابل تامل اين كه همزمان با طراحي هاي دشمنان انقلاب اسلامي طي چند سال گذشته ،در داخل نيز برخي گروهها، جناح ها و جريان هاي سياسي افراطي كه نقش پياده نظام دشمن خارجي را بازي ميكردند و در حاكميت نيز حضور داشتند،خواسته يا ناخواسته اهداف دشمن را دنبال نموده و زمينه را براي ظهور و بروز معضلات اجتماعي فراهم كردنداگر بخواهيم به گوشه اي ازاين افراطگري ها اشاره كنيم
ميتوان به غفلت دوران سازندگي و بيتوجهي به مسائل فرهنگي، اشاره كرد. در دوران اصلاحات نيز نفوذ افراد مسئله دار و وابسته به غرب، تساهل و تسامح و بي توجهي به ارزش ها، رواج اباحه گري، سرمايه گذاري دشمنان خارجي و برخي نخبگان داخلي براي جابجايي ارزش ها ،منزوي كردن نيروهاي ارزشي، بي عدالتي، ويژه خواري، قوم سالاري، سرمايه سالاري ، شكاف طبقاتي، و بي توجهي دولتمردان- حتي گاهي همراهي برخي دولتمردان و نمايندگان مجلس در دوره هاي گذشته- از يك سو و منفعلكردن مراجع قضايي با استفاده از فضا سازي هاي كاذب و رواني و عدم اراده جدي در همراهي برخي قضات با خواست مردمي مبني بر برخورد با مفسدين و ناامن كنندگان اجتماع از دلايل عمده عدم توجه به طرح امنيت اجتماعي بوده است. همچنين عدم توان برخورد نيروي انتظامي به دلايل مشكلات ساختاري و نارسايي تشكيلاتي، عدم امكانات كافي، عدم نيروي انساني كافي، برخي اختلافات با وزراي كشور، بروز مشكلات سياسي و امنيتي، مورد هجمه قرار گرفتن نيروي انتظامي در بازي هاي سياسي و غائله آفريني ها و ... از ديگر عوامل بيتوجهي به طرح مذكور ميباشد.
. بنابراين آنچه را كه امروز در جامعه به عنوان مفاسد و ناامني اجتماعي شاهد بوديم ، ميراثي از گذشته است كه منجر به تشكيل باندهاي تبهكاري و فساد در كشور شده و امنيت و حيثيت نظام و مردم را هدف گرفته اند.
علاوه بر اين استفاده از دختران به عنوان مانكن هاي متحرك مبتذل در فروشگاهها و معابر عمومي، ورود مشروبات الكلي خارجي بيمه شده، فروش سي دي هاي مبتذل مستهجن و غير اخلاقي ارزانتر از سي دي هاي خام و ..... همه و همه از توطئه هاي از پيش طراحي شده توسط باندهاي تبهكار و با پشتوانه غربي ها است.
با اين تسافيراجراي طرح «ارتقاء امنيت اجتماعي » توسط نيروي انتظامي ،بارقه هاي اميد را در دل مردم متدين و دلسوزان نظام زنده كرد. نگاهي به معظلات، مفاسد و ناهنجاريهاي اجتماعي كه در بستر يك پروسه زماني چند ساله شكل گرفته و جامعه اسلاميان را آزار مي دهد،اين واقعيت را به نمايش ميگذارد كه تنها مبارزه قاطع، مستمر و هدفمند ميتواند سالم سازي و پاكسازي جامعه را از وجود متجاسدين و متجاوزين به حقوق مردم كه مطالبه اي ديني – ملي است، محقق سازد.واميدواريم نيروي انتظامي در اين مسير با توكل بر خداي متعال وتمسك به شرع وقانون تا پاك سازي جامغه اسلامي از جرسومه هاي فساد وبدحجابي از پاي ننشيند كه دعاي خير مومنين همواره ياري كننده انها خواهد بود
-
RE: حجاب
در صورت ادامه بی توجهی به بی بندوباری دراجتماع
ایران=اندلس
1) به شهادت تواریخ، ما مسلمانان، از سال 92 تا 897 هجری – بیش از هشت قرن – حاکم جغرافیای اسپانیا و پرتغال کنونی بودهایم. اگر هنوز در حافظه تاریخیمان مانده باشد، روزگاری سلسله جبال پیرنه را هم پشت سر گذاشتیم و به مرزهای فرانسه امروزی رسیدیم. پرشور و پرانگیزه بودیم. و البته آرمانگرا و مثبت.
"لاین پل" مستشرق انگلیسی در مورد ما و حکمرانی عالمانه و انسانیمان در آن سرزمین و در آن هشت قرن مینویسد : ((علوم و ادب و صنعت فقط در همین سرزمین اروپایی رونق داشت و از همین رهگذر بود كه علوم ریاضی، فلكی، گیاهشناسی، تاریخ، فلسفه و قانونگذاری فقط در اسپانیای اسلامی تكمیل شده و نتیجه داده بود))
دكتر «مارتینز مونتابث» مستشرق اسپانیایی نیز پیرامون آن زمانها نوشته است: ((اگر حاكمیت هشت قرنه اسلام بر اسپانیا نبود، هرگز این كشور وارد گردونه تاریخ تمدن نمیشد . این دوره در حالی كه اروپای همسایه، اسیر تیرگی جهل و عقب ماندگی بود، روشنایی خرد و فرهنگ را به آنجا منتقل كرد.))
شاید برایمان نگفته باشند ولی ما در آن هشت قرن و در آن جغرافیای غریب، "مدارس رایگان" راه انداخته بودیم!
شاید برایمان نگفته باشند ولی در آن هشت قرن و در جغرافیای تحت حاکمیت ما، "جراحی دقیق چشم" انجام میشد!
شاید برایمان نگفته باشند ولی آثار معماری مهندسان ما در آن منطقه از اروپا سالیانه "45 میلیون" گردشگر جذب میکند!
2) به شهادت تواریخ، دوباره ماجرایی شبیه اختلافات آیندهسوز مهاجرین و انصار، مدلسازی شده بود. اعراب مضری و اعراب قحطانی – درست مانند قبیله های اصلاح طلب و محافظه کار امروزی – چشم دیدن همدیگر را نداشتند. یکی حاکم اندلس میشد و پدر آن دیگری را در می آورد! و بر عکس ... جالب اینجا بود که طرفین این جدال قبیله ای، مخفیانه با مسیحیان و غیر مسلمانان و کفار ائتلاف میکردند و – درست مانند قبایل سیاسی امروزی ما - علیه قبیله رقیب با اغیار "متحد" میشدند! در آن هشت قرن، سه بار حکومت مرکزیمان به شدت ضعیف شد و ما بودیم که حکومتهای کوچکتر و ضعیفتر و متعدد ساختیم و هم دیگر را برنتافتیم. و دریغا که صرفا به این دلیل مضحک : تو مضری هستی و من قحطانی! اجداد تو چنین بودند و اجداد من چنان!
3) به شهادت تواریخ، مسلمان معتقد اندلسی، روزگاری چشم خود را بر غیرت و حمیت دینی خود بست! شاید باورمان نشود ولی آنقدر سست ایمان و شهوت پرست شده بودیم که "معتصم بن صمادح" به عنوان "حاکم مسلمین"، وقتی عاشق دختری مسیحی شد، نه تنها او را به "زور" ستاند، که جنگ و خونریزی ای هم در بلاد مسلمین به پا کرد و نهایتا نیز خود را کامروا نمود! مسیحیان نیز بیکار نبودند. آمدند، با حکام ما قرارداد بستند و برایمان تفریح گاه و مدرسه و تجارت خانه ساختند! دختران زیبای مسیحی در شهرهای ما به بهانه "تفریح" گردانده میشدند و کار بدان جا رسید که به تعبیر دکتر علی مطهری "پسر مسلمانی نمانده بود مگر اینکه با چند دختر مسیحی دوست و رفیق بود"! و صد البته شاید باورمان نشود اگر به ما بگویند که روزگاری در سرزمین اندلس اسلامی، "مشروبات الکلی" را که حرام مسلم شرعی است، علنی به فروش میرساندند و کسی فریادی نداشت که بزند ...
4) و به شهادت تواریخ، تمدن شگرف اندلسی ما مسلمانان، پس از هشت قرن، روزی "به خاک سیاه نشست"! از شکوه و جلال آن تمدن علم محور و انسان گرا و سرشار از معنویت و رشد، چیز قابل ذکری باقی نماند. نه تنها حاکمیت آنجا را، که انسان ها را، نگاه ها را، فکرها را و همه چیزمان را در آن منطقه از دنیا از دست دادیم. شاید برایمان نمیگویند. شاید نمیخواهند "نگذاریم پروژه اندلس ایرانی به نتیجه برسد".
امسال را آن پیر، سال "اتحاد ملی و انسجام اسلامی" نامگذاری کرده است. همان اتحاد و انسجامی که چون نیست، طالعمان نحس شده است و امروز، دختر مسلمان باید میان "شرکت در مسابقات تکواندو" که رقابتهایی صرفا ورزشی هستند و "حجاب اسلامی" که نشانه "دین" اوست، یکی را انتخاب کند:
همان اتحادی که اگر داشتیم، فیلم سفارشی "300" را یک عده دین ستیز آمریکایی ، که نام همه امضا کنندگان اعلامیه استقلال کشور بد سابقه شان در لیست اساتید برتر فراماسونری جهانی به چشم میخورد و ظهور "ضد مسیح" و حکومت نهایی شیطان را انتظار میکشند، به عنوان "تاریخ" ما نمیتوانستند به جهان معرفی کنند.
و امسال، نیروی انتظامی حرکتی را با عنوان "طرح امنیت اجتماعی" آغاز کرده است که به یقین ابعاد تاریخی خواهد داشت. اگر دختر و پسر مسلمان ایرانی از فرق سر تا نوک پا غربی شد و به دلیل تبعیت عقل از دل و ابزار شدن عقل برای امیال، در شیوه فکر کردن و جهان بینی خود به ورطه مادی گرایی و منفعت جویی و کام طلبی کشیده شد، هیچ ناظری در آیندهای که ما "تاریخ آن آینده" خواهیم بود، ما امروزیان را را تبرئه نخواهد کرد. اندلس اسلامی بنا بر مدارک مستند تاریخی به دلیل "تفرقه و فساد اخلاقی" و بنابه تعبیر یکی از مستشرقین "با شراب و زن"، به انحطاط و نابودی کشیده شد. سال "اتحاد ملی و انسجام اسلامی"، چنانچه با برخورد منطقی، کارشناسانه، روانشناسانه، دقیق و مستمر مسئولین فرهنگی و انتظامی کشور با "مظاهر علنی فساد و بی بند و باری و نا امنی اجتماعی" همراه شود، یقینا نقطه تاریخی روشنی خواهد بود که عزم حاکمان و مردم مسمان ایران امروز را بر عبرتگیری از گذشته مسلمانان و جلوگیری از به ثمر رسیدن پروژه استعماری "اندلس ایرانی"، به آیندگان نشان خواهد داد.
-
RE: حجاب
نظام اسلامي و بدحجابي
از آنجا كه انسان موجود اجتماعي است، جامعه بزرگي كه در آن زندگي مي كند، از يك نظر همچون خانه او است و حريم آن همچون حريم خانه او محسوب مي شود. پاكي جامعه به پاكي او كمك مي كند و آلودگي آن، به آلودگي اش مي افزايد! روي همين اصل در اسلام با هر كاري كه جو جامعه را مسموم يا آلوده كند به شدّت مبارزه شده است؛ چرا كه گناه، همانند آتش است. هنگامي كه در نقطه اي از جامعه اين آتش روشن شود، بکوشيم آن را خاموش يا محاصره کنيم. اما اگر به آتش دامن زنيم و آن را از نقطه اي به نقطه ديگر ببريم و يا آن را به حال خود واگذاريم، حريق همه جا را فرا خواهد گرفت و كسي قادر بر كنترل آن نخواهد بود! از اين گذشته عظمت گناه در نظر مردم و حفظ ظاهر جامعه از آلودگي هاي خود سد بزرگي در برابر فساد است. اشاعه فحشا و نشر گناه و تجاهر به فسق و تسامح در اين موضوع، اين سد را مي شكند و گناه را در اذهان كوچك و آلودگي به آن را ساده مي نمايد. بر همين مبنا حكومت اسلامي، موظف است جلوي منكرات را بگيرد. اين به معناي تحميل به حجاب نيست؛ بلكه نوعي واكسينه كردن جامعه در مقابل بيماري هاي رواني و معنوي است. در جامعه اسلامي همه وظيفه دارند به بهداشت رواني و سلامت روحاني توجه كنند. اين همان امر به معروف و نهي از منكر و نظارت ملي است. حاكمان اسلامي موظف اند موانع رشد فضايل انساني را از بين ببرند و اين در حقيقت بستر سازي براي سلامت رواني جامعه است و در زمان پيامبر و امام علي(ع) نيز هرچند زنان بدحجاب وجود داشته؛ اما قرآن با اين پديده برخورد كرده است، به دنبال آن ديگر آنها نمي توانستند هر طور دلشان خواست در اجتماع ظاهر شوند؛ حتي اقليت هاي مذهبي نيز موظف به رعايت مقررات اسلامي در جامعه اسلامي بوده اند.
در آيات 31 سوره «نور» و 34 و 59 سوره «احزاب» كيفيت رفتار اجتماعي زن مورد توجه قرار گرفته است. نيز از آيات امر به معروف و نهي از منكر مي توان استفاده كرد كه جلوي هر گونه منكر و زشت، بايد ايستاد و اجازه ظهور و بروز به آن نداد.
در هر صورت هنجارهاي ديني در جامعه را بايد به اجرا گذاشت و نمي توان تنها به عقيده و ميل مردم اكتفا كرد. فكر كنيد چقدر از مردم حاضرند با ميل و رغبت و از روي اعتقاد، از رشوه گرفتن و اختلاس اجتناب كنند؟ چقدر حاضرند از شراب و زنا با ميل و رغبت احتراز نمايند تا آنها را آزاد گذاشت که در عمل هم با ميل و رغبت وظايف خويش را اجرا كنند!؟ اين موضوع منحصر به كشور ما نيست. در هر كشوري يك سلسله دستوراتي است كه به اجبار آنها را به اجرا مي گذارند. در كشوري مثل فرانسه ـ كه آن را مهد آزادي مي شمارند ـ چگونه به اجبار دختران را وادار به بي حجابي مي كنند تا به مدرسه يا دانشگاه راه يابند! تفاوت در جامعه اسلامي و غيراسلامي در نوع هنجارها است؛ نه چگونگي برخورد با آنها.
بسياري از حكمت ها و فلسفه هاي حجاب امروزه روشن شده است؛ از جمله:
1. پوشش امري غريزي و فطري براي بشر است. كاوش هاي باستان شناسي نشان مي دهد كه از دير زمان بشر در حد امكان نسبت به مسئله پوشش اهتمام ورزيده است و همه صاحبان اديان نيز آن را سرلوحه عمل قرار داده اند.
2. مستور بودن زيبايي ها و جاذبه هاي جنسي زن و مرد، آنها را از معرض ديد و طمع ورزي شهوت پرستان هرزه محافظت مي كند و امنيت و بهداشت رواني جسمي آنان را تأمين مي کند.
3. برهنگي راهبر به سوي بي بند و باري و لجام گسيختگي جنسي است كه عواقب شوم و زيانباري دارد:
3ـ1. گسترش فساد و ناهنجاري هاي اجتماعي،
3ـ2. شيوع بيماري هايي چون سفليس سوزاك ايدز و...،
3ـ3. سست شدن پيمان مقدس خانواده، گسترش آمار طلاق و فزوني عقده هاي روحي در كودكان،
3ـ4. زياد شدن فرزندان نامشروع.
اينها و ده ها مشكل اجتماعي ديگر، عواقب شومي است كه جهان غرب را سخت برآشفته است و ستاره تمدنش را به افول مي كشاند تا آنجا كه حتي فرياد متفكران ماترياليستي چون راسل را برآورده و جهان را سخت بر آنان تنگ كرده است. اما مكتب گران قدر اسلام در پرتو هدايت هاي نوراني اش (همچون حجاب) از اساس با اين جريان ويرانگر به مبارزه برخاسته و حجاب را دژي استوار براي صيانت فرد وجامعه از آسيب هاي بي شمار قرار داده است. از همين رو است كه استعمارگران براي تخدير جوانان و در بند كشيدن آنان و گسترش اهداف ظالمانه خويش، از بي حجابي و برهنگي به عنوان ابزاري قوي سود مي جويند.
در هر صورت، موضوعاتي نظير حفظ نظام اجتماعي، بقاي نسل و خانواده، تأمين سلامت فکري و روحي ـ رواني افراد جامعه و فراهم کردن بستري مناسب و محيطي سالم براي پرورش و تکامل مادي و معنوي انسان و بالآخره پرهيز از عواقب شومي که جوامع ديگر به دليل رعايت نکردن اين قبيل محدوديت ها گرفتار آن شده و يا در آن دست و پا مي زنند و... نظام اسلامي را ملزم به اجراي اين حکم ارزشمند الهي کرده است. و البته در كنار برخورد موثر و استفاده از راهكارهاي فيزيكي و فرهنگي براي زدودن اين معضل از جامعه اسلاميمان با ساير مظاهر گناه و مرتكبان آن نيز تا انجا كه توانايي داشته باشد برخورد مي نمايد.
براي آگاهي بيشتر ر.ك:
مرتضي مطهري، فلسفه حجاب؛
غلامعلي حداد عادل، فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي
-
RE: حجاب
لذتبخش است وقتي وارد مغازهاي ميشوم و ميپرسم: آقا! اينا قيمتش چنده؟ و فروشنده جوابم را نميدهد؛ دوباره ميپرسم: آقا! اينا چنده؟ فروشنده كه محو موهاي مشكرده زن ديگري است و حالش دگرگون است، من را اصلاً نميبيند.؛ واقعاً نميدانيد چه لذتي دارد وقتي مردهايي كه به خيابان ميآيند تا لذت ببرند، ذرهاي به تو محل نميگذارند.
نميدانيد؛ واقعاً نميدانيد چه لذتي دارد وقتي شاد و سرخوش، در خيابان قدم ميزنيد؛ در حالي كه دغدغه اين را نداريد كه شايد گوشهاي از زيباييهاتان، پاك شده باشد و مجبور نيستيد خود را با دلهره، به نزديكترين محل امن برسانيد تا هر چه زودتر، زيبايي خود را كنترل كنيد؛ زيبايي از دست رفتهتان را به صورتتان باز گردانيد و خود را جبران كنيد
نميدانيد؛ واقعاً نميدانيد چه لذتي دارد وقتي در خيابان و دانشگاه و... راه ميرويد و صد قافله دل كثيف، همره شما نيست.
نميدانيد؛ واقعاً نميدانيد چه لذتي دارد وقتي جولانگاه نظرهاي ناپاك و افكار پليد مردان شهرتان نيستيد.
نميدانيد؛ واقعاً نميدانيد چه لذتي دارد وقتي كرم قلاب ماهيگيري شيطان براي به دام انداختن مردان شهر نيستيد.
نميدانيد؛ واقعاً نميدانيد چه لذتي دارد وقتي ميبيني كه ميتواني اطاعت خدايت را بكني؛ نه هوايت را.
نميدانيد؛ واقعاً نميدانيد چه لذتي دارد وقتي در خيابان راه ميرويد؛ در حالي كه يك عروسك متحرك نيستيد؛ يك انسان رهگذريد.
نميدانيد؛ واقعاً نميدانيد چه لذتي دارد اين حجاب!خدايا! لذتم مدام باد.
-
RE: حجاب
عفاف ، مصونيت است!!
تقريبا در تمامى فرهنگ ها و جوامع ، دختر، هر اندازه متين تر و با وقارتر و عفيف تر حركت كند و خود را پوشيده تر نگه دارد و كم تر در معرض تماشاى بيگانگان قرار گيرد، بيش تر مورد احترام و ارزش پسر است . حتى افراد بى بند بار هم هنگامى كه سر عقل مى آيند و مى خواهند تشكيل خانواده بدهند، براى گزينش همسر، به دنبال دخترى پاك و عفيف كه تا قبل از آن با هيچ پسرى رابطه نداشته باشد، مى گردند.
اصولا افراد پاك و عفيف ، شناخته شده اند، از دسترس آزاد افراد منحرف و آلوده ، به دور هستند. قرآن مى فرمايد: ((رعايت حريم عفاف (در روابط اجتماعى ) از سوى زنان ، براى اين است كه به عفاف و پاكى شناخته شوند و از آزار و اذيت بيماردلان ، به دور باشند)).
(احزاب ، آيه 59)
خودنمايى يا عرضه كردن خود به نامحرمان ، از عزت و شكوه دختران مى كاهد و علاوه بر آن كه زمينه را براى نفوذ افراد آلوده و ارتباط با آنان فراهم مى سازد، پسران جوان را كه بايد مظهر اراده و فعاليت و شجاعت و مردانگى و تصميم باشند، به افرادى هوسباز، چشم چران و لوده و بى اراده و ضعيف ، تبديل مى كنند.
البته اگر دختران در روابط اجتماعى خود در اجتماعات عمومى لباس ساده بپوشاند، كفش ساده به پا كنند و با چادر و مانتو و روسرى مناسب به مدرسه و دانشگاه بروند، قطعا خودشان هم آرامش روانى بيشترى خواهند داشت و بهتر درس مى خوانند.
چه قدر خوب است كه دختر جوان مسلمان ، در اجتماع ، آن چنان رفتار كند كه علائم عفاف و وقار و سنگينى و پاكى از او هويدا باشد و به اين صفات ، شناخته شود. تنها در اين صورت است كه بيمار دلان (كه به دنبال شكار مى گردند) از او مايوس مى شوند.
اين ، تقريبا يك اصل هميشگى است كه پسران ولگرد، به دنبال دختران جلف و سبك و خودنما مى گردند. اين گونه دختران ، گويى وضع لباس و پوشش ، راه رفتن و سخن گفتنشان ، معنادار است و به زبان بى زبانى مى گويند: به من توجه كن ! به سوى من نگاه كن ! مرا تعقيب كن ! و... در حالى كه عفاف و رفتار و حركات سنگين و با وقار دختر ديگر، مى فهماند كه دست تعرض از اين حريم ، كوتاه است و هيچ پسرى جرئت نمى كند به او تعرض يا بى احترامى كند.
اميدواريم باشروع سال تحصيلي كه امسال با ماه مهماني خدا همزمان شده دانش آموزان با پوشش اسلامي خود ومسوولين با برنامه ريزي واعمال قانون درجهت سالم سازي محيط علم اموزي وانتقال فرهنگ غني شيعه تلاش نمايند.
-----------------------------------------------------------------------------------
عزیزان خسته نباشید :82:
این هم آدرس سایت http://dashali313.blogfa.com/ :73:
-----------------------------------------------------------------------------------
-
RE: حجاب
عزیزان دوباره سلام
این سایتی رو که معرفی می کنم برو حتماً برو چون این سایت تکان دهنده ای است . این سایت به تاپیک تا انجا که شاید ربطی ندارد ولی خیلی خیلی خیلی مهم است
چقدر این روزها غزه شبیه کربلا
و چقدر ما شبیه کوفیان!!!!
http://kashkool82.blogfa.com/
نظر تون رو راجع به این سایت در تاپیک هم بدین ممنون
***(((***پس او ارحمو الراحمین است***)))***
-
RE: حجاب
سلام dani عزیزم ،
خسته نباشی از این همه تلاش . این پیگیری تو در روشنگری و تکمیل نظریاتی که در مورد حجاب داده شد ستودنیه و مثال زدنی . :104:
من که به وجود شخصی مثل تو (دقیق ، کوشا و محقق ) در این تالار افتخار می کنم .
:43:
سعی کردم بیشتر مطالبی که حداقل امروز در خصوص این موضوع گذاشتی رو مرور کنم ، هرچند هنوز هم موفق به تموم کردنش نشدم .
اما تا حالا با بحثی در خصوص حجاب برای آقایون مواجه نشدم . البته اون پستی که اظهارنظر بعضی از خانمها رو درباره ی حجاب نوشته بودین (چرا ما حجاب داشته باشیم ؟ آقایون چشمشون رو حراست کنند ) خوندم .
dani ؛
خیلی دلم می خواد نظرت رو (به عنوان یک محقق جوان )در مورد حجاب مردان بخونم.
ما همه می دونیم زن و مرد به لحاظ فیزیولوژیکی و نیازهای مرتبط با اون با هم متفاوتن .
اما آیا همه ی بار این تفاوت باید بر دوش زن گذاشته شود ؟ آیا این تکلیفی ست منحصر به خانمها ؟ كيفيت رفتار اجتماعي مردان در جامعه و در قبال ناامنی روانی ناشی از بی حجابی یا بد حجابی زنان در جامعه چگونه باید باشد ؟ و .... بسیار سوالهای دیگر ....
-
RE: حجاب
سلام دوستان
من بنا به درخواست طاهره رفتم و موضوعی راجع به حجاب مردان پیدا کردم ولی این موضوع به نظر من یه جورایی لق میزنه اگه میشه بخونید و جوابش رو بدین
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&& &&
چند نکته پيرامون حجاب و مرد سالاری
پنج شنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۳۸۶
¶ اومانيست
"با توجه به آغاز طرح مبارزه با بدحجابی و دستگیری دختران و زنان بدحجاب ، پسران مجرد پیش از ازدواج نسبت به اخذ خلافی اقدام کنند!"
این محتوای اس ام اسی بود که یک روز بعد از مصاحبه سردار پاسدار سرتیپ دوم احمدرضا رادان ،فرمانده حوزه انتظامی تهران بزرگ با یکی از شبکه های رادیویی در شبکه اس ام اس منتشر شد و توسط یکی از اساتید دانشگاه برایمان قرائت شد.
پلیس از اول اردی بهشت ماه 86 طرح ارتقای سلامت اخلاقی جامعه را به اجرا گذاشت
این اس ام اس هر چند از محتوایی کاملا طنز برخوردار بود اما به واقع پشتوانه ای کاملا اجتماعی داشت که بخشی از فرهنگ مردسالار در آن جا خوش کرده بود.
استادی داشتیم از قماش اساتید معارف در دانشگاه که خیلی روی مساله پوشش دخترها در کلاس و دانشگاه حساس بود.بارها و بارها دخترانی که به باور وی از پوشش مناسبی برخوردار نبودند به باد توهین می گرفت و به آنان تذکرات سفت و سخت می داد.چند نفر را از کلاس سر همین موضوع بیرون کرد و هشدار داد که از دانشجویانی با این سر و وضع امتحان نخواهد گرفت.
البته خوشبختانه یا شوربختانه دانشجویانی بودند در کلاس که به هیچ روی با استاد سازش نکردند و شخصا واحد مربوطه را حذف کردند و قال قضیه را کندند.اما به نظر می رسد آنها نه مشکل را حل کردند و نه کمکی به تغییر دیدگاه یکی از طرفین کردند...آنان تنها صورت مساله را با عدم حضور در کلاس حل کرده بودند.
توجیهی که همواره استاد محترممان برای آنان در باب رعایت حجاب می آورد این بود که آقایان نمی توانند با نگریستن در سر و وضع شما بر نفس خود مسلط شوند از وسوسه های شیطانی در امان بمانند.شما اگر با این سر و وضع به دانشگاه بیایید باعث می شود که آنان انگیزه تحصیل را از دست بدهند و این برای آینده کشور خیلی دشوار است.
این استاد که گاه مباحث را به حوزه سیاست نیز می کشاند ، علنا از رویاوریی غرب با ایران در حیطه نظامی سخن به میان می آورد و می گفت دختران باید با حفظ حجاب اسلامی به آقایان در دانشگاه ها و حتی بیرون از دانشگاه انگیزه حضور در جبهه را بدهند و گرنه اگر پسری ببیند که با دختربازی در فلان خیابان شهر بیشتر بهش خوش می گذرد کاری به جنگ نخواهد داشت...در ادامه همین مباحث مجددا به نظریه "تهاجم فرهنگی"(؟!) غرب اشاره می کرد که چنین است و چناناست که من فعلا وارد بحث آن نمی شوم.
سخنان این استاد همچون اظهارات فرمنانده محترم ناجای تهران ریشه در اندیشه ای کهن به نام مرد سالاری درد که قربانانیان اصلی آن اندیشه نه تنها زنان انذ که مردان را نیز شامل می شود...اندیشه ای که زن را عامل وسوسه ی شیطان برای مرد تلقی می کند و برای مرد مرتبه ای فراتر از آنچه که اساسا باید باشد تلقی می کند.
با این اوصاف می توان با قطعیتی آمیخته به یقین ابراز داشت که برخوردهای اخیر پلیس با بدحجابان - یا به تعبیر برخی بی حجابان(!)-نتیجه همین تفکر است که به شکل عملی اش در حال اجراست و بیانگر آن است که نهادهای حاکمیت در ایران چه میزان به این مساله اعتقاد عملی دارند.
یادم هست در آستانه اجرایی شدن این طرح رسانه کور ملی - رادیو- به سان همیشه پروپاگاندایی به ظاهر مردمی را آغاز کرد تا از آن طریق نسبت به "مردمی بودن " این طرح مشروعیت بخشد . جالب آنکه هیچکدام از مصاحبه شوندگان در مصاحبه های خیابانی کوچکترین مخالفتی با این طرح نکردند و همه متفق القول بودند که باید شدیدا برخورد شود.
یکی از مصاحبه شوندگان که تصادفا(!!) هم زن بود چنین گفت:"باید با بد حجابی شدیدا مبارزه شود...آقای رادان تو رو خدا جدی بگیرید..آخر پدر ها و برادرهای ما چه گناهی کرده اند که باید چنین صحنه هایی را ببینند؟ رسیدگی کنید..ممنون می شوم!"
زن دیگری هم گفت:"آقایان با این سر و وضع زننده خانم ها نمی توانند به زندگی متعهد بمانند!"
وقتی این حرف ها را می شنیدم ایمان آورم که بسیاری از مفاهیمی که نسل های مختلف اجتماع به بخشی از فرهنگ آن مردم تبدییل می شود ابدا کاری به جنسیت مردم ندارد و تقریبا تنها در این بازه جنسیت ملاک نیست..."انسان بودن صِرف" شرط است!
مشکل جامعه ای چون جامعه ما که آقایانش در معرض خطر زنانش هستند (!) این نیست که دخترکی از سر ذوق و کنجکاوی جوانی یا عقده های خانوادگی و اجتماعی (یا هر دلیل دیگری) با لباس هایی رنگین و تیپی سانتی مانتال در جامعه حاضر می شود.
مشکل اساسی باورهایی است که ذهن مرد را آماده وسوسه شدن از سوی شیطان حین مشاهده چند تار مو می کند و زنان را به وضعی مشابه مورد اتهام قرار می دهد.
باورهای مردسالارانه و زن ستیزانه آنقدر در بطن زندگی ما ریشه دوانده که حتی زنان نیز گاه هویت جنسی خود را از یاد می برند. و گرنه چه کسی نمی داند که وضعیت این چنینی حجاب برای بسیاری از آقایان کاملا عادی شده و حتی آرایش های آن چنانی و غلیظ ، آنان را تحریک نمی کند که تسلیم وسوسه های شیطانی شوند.
دلیل این امر بسیار واضح است چنینی وضعی برای فرهنگ اجتماعی نوین جامعه حل شده است و به عاملی برای به ابتذال کشیده شدن جامعه است.اگر ابتذالی هم باشد نمی توان از آن چشم پوشید.چرا که به هر تقدیر اجتماع است و آسیب هایی از این دست در انتظار همه جوامع بوده و هست.
سخن دیگر آنکه مگر می شود زنان را که جزئی از اجتماع هستند و براساس باورهای جامعه شناسانه و مسلما انسانی به همان میزان که مردانش حقوق اجتماعی دارند به خاطر آقایان از حقوق مسلم اجتماعی محروم کرد؟ اعمال محدودیت برای زنان به سود آفایان چه پیامی دارد؟ آیا انتخاب نوع پوشش اولین حق طبیعی یک انسان در جامعه ای که می زید نیست؟
واقعیت دیگر نیز آن است که متاسفانه آنچه که این روزها عصای دست پلیس قرار گرفته است قانون است.قانونی که در مراحل مختلف قانون گذاری به "قانون"بدل شده که با توجه به فقه شیعه و اسلامی بودن حاکمیت در ایران جزو "احکام ثانویه" فقهی تلقی می شود که تخطی از آن گناه ( و جرم شرعی)است...
قانونی از این دست نیز "توسط مردان" و "برای مردان" نوشته شده و "توسط مردان" عملی می شود.زنانی هم که این قانون را تصویب و اجرا می کنند در چنبره تفکر مرد سالاری اسیرند.
آیا به نظر شما آیا مردان ضعیف النفسی که با دیدن چند تار مو و چند قلم آرایش دخترانه چنان تحریک می شوند که حسابش با کرام الکاتبین است ، اساس جوامع مرد سالار را تشکیل نمی دهند؟!
و آیا واقعا مشکلات اجتماعی کشور در چند تار موی چند "ضعیفه" خلاصه شده ؟!
---
سعید مرتضوی:اکثر زنانى که به صورت مانکنهاى مبتذل در معابر عمومى ظاهر مىشوند متصل به باندهاى تبهکارند.
-
RE: حجاب
با درود؛ماشا الله دانی جان؛شگفتا که چه دست به کپی خوبی داری!!!!!
این چندین نوشتار را اگر راستش را بخواهی کاملا و از روی فرصت خواندم که ناگفته پیداست تکرار مکررات پیشین است . . . . .
خبر خوبی به تو بگویم و آن اینکه:حالا حالاها قصد مباحثه با تو را ندارم . . . . .
شما می توانید از همه سایتها،وبلاگها و کنب مطالبی را در راستای سخن خود بیاورید،این اختیار را دارید،اما یقین بدانید که اینها دلیلی بر حجاب نیست و صدالبته گونه ای از لباس پوشیدن و نه حجاب که می خواهید آن طور باشد و حجاب تعریفش می کنید،که پوشش امری در حیطه اختیار و اراده آدمی است و مقوله ای انسانی و نه دینی؛
این انبوه حرف و حرف و حرف تنها سخنانی است در حوزه معرفت دینی خاص که بیشتر مردمان کره خاکی نه بدان باور دارند و نه آن گونه رفتار می کنند؛به هرحال شما تا نخواهید خردمندانه با مفاهیمی بجز آنچه در محیط رشدتان، اطرافیان در ذهنتان کرده اند(در خانواده و مدرسه و رسانه ها) آشنا شوید و آزادوار بیندیشید،هیچ فایده ای ندارد.
در اینکه این حرفها از جهل برمی خیزد،شکی نیست،اما در شگفتم که چرا دستکم یک بارهم در معنا و مفاهیم سخن من نیندیشیده اید.اینکه مدام حرفهای دیگران که چون خود شما فکر کرده و عمل می کنند را بیاورید یا احادیث و چه چه،این به دریا که نه، تالابی می ماند که ژرفایش چند سانتیمتر بیش نیست.کارکرد این حرفها هم که محدود به دین باوران مقلد است.به هرحال برای شما آرزوی *خردمندی* و *شکیبایی* را دارم؛؛؛بدرود.
-
RE: حجاب
سلام من سمیرام .یک تازه وارد.اول از همه اینکه گرد آفرید قلمت خیلی خوبه نمیدونم چه تحصیلاتی داری اما خیلی قشنگ مینویسی.اما یه نصیحت دوستانه.خواهش دوستانه ......یا هر چه که اسمش را میگذاری.توی زندگیت سعی کن هرگز قلب کسی را نشکنی چون این کار اصلا نتیجه ی خوبی برات نداره.به نظر من خیلی با دانی بد حرف زدی .در حالیکه اون تا جایی که من نوشته هایش را خواندم هیچ توهینی به تو نکرده بود اما تو . تو اکثر نوشته هایت یه نیش و کنایه به اون زدی.درست بود به جای توهین کردن به تربیتش . سنش و یا هر چیز دیگه به اعتقاداتش احترام می زاشتی.محترمانه نظراتت را باهاش در میان میزاشتی.به نظر من هر کسی عقیده و نظر خودش رو داره و هیچ کس حق ندارد به نظر دیگری توهین کنه.چون هیچ کس نمیتونه صد در صد اطمینان داشته باشه که نظرات خودش صد در صد درسته .بدون هیچ ایرادی .................و اما تو دانی خیلی خوبه که اینقدر برای نظراتت سعی و تلاش میکنی اما خوب است در همه چیز اعتدال را رعایت کنی . و اگر از اعتدال بگذر صورت خوشی ندارد. به نظر من که (شاید هم اشتباه باشد)در این مورد داری از اعتدالش خارج میشوی.