می دونی عزیزم هیچ کس بیشتر از خود آدم نمی تونه به خودش کمک کنه. تو خوش شانسی که بعده 3 ماه به این نتیجه رسیدی . من 3 سال با یکی بودم با اینکه می دونستم ازدواج مون نمیشه. با تمام وقاحت رابطه مو تموم کردم باهاش و شاید احساسش رو شکستم اونقدر پستی بلندی داشت رابمون ولی نمی تونستیم از هم دل بکنیم ولی الان 2 ماهه کامله که ازش بی خبرم. یه بار گفتن دوست دختر گرفته منم باورم شد و اومدم اینجا نوشتم تا آروم شم ولی بعدها فهمیدم دروغ بود و خیلی اتفاقت دیگه ولی الان تموم کردیم. شاید اون دلتنگی و اشک ریختن هات به اندازه من نیست ولی باز سرپام. همه جا پره خاطراته واسم حتی بوی عطری که می زد و بیرون حس کنم تا ساعتها میم و گریه می کنم با گذشت 2 ماه باز آروم نشدم ولی کاری نمی شه کرد. اینا رو گفتم بدونی تنها نیستی و بدتر از شرایط تورو کسی هم هست که لمس کرده و احساس کرده