گلپر جان چرا دیگه ازت خبری نیست؟
نمایش نسخه قابل چاپ
گلپر جان چرا دیگه ازت خبری نیست؟
گلپر جان
تو رو خدا ما رو بی خبر نذار
سلام الینا جان
متشکرم عزیزم
راستش یه بیماری برام پیش اومده بود که نتونستم بیام.یعنی یه عمل ساده بود که خوشبختانه به خیر گذشت.
می گن نمی دونیم خیرمون در چیه واقعا همینه!این بیماریم باعث شد شوهرم بیشتر هوامو داشته باشه و یادش بیفته زن یه موجود لطیف هست و نمی شه با خشونت و سر سختی خیلی باهاش برخورد کرد.البته نمی دونم تا کی این حالت باقی می مونه !؟ولی مهم نیست همین که یه ذره بفهمه واسه من خوبه .
سعی می کنم زود به زود بیام و باهام حرف بزنیم .
واسم دعا کنین و ممنون از همه شما
گلپر عزیز، الان خوبی؟
راست می گی عزیزم بعضی وقتها بعضی از اتفاقات خیلی چیزها رو دوباره یادآوری می کنه، امیدوارم همسر شما بعد از این حافظه خوبی داشته باشه
:72:
سلام عزیزم
آره بهترم ممنونم
من هم امیدوارم حافظه شوهرم اونقدر قوی باشه که زود از یادش نره!ولی چندان مطمئن نیستم
متشکرم شاد جونم از توجهت
موفق و سالم باشی
سلام به نظر من شوهرتون بیش ازاندازه توقع دارد....................... در رابطه دو نفر عشق حرف اول را می زند ولی رابطه فقط عاشقانه نیست بلکه رابطه ممکن است دوستانه و یا رابطه استفاده متقابل باشد پس در رابطه دو نفر خود رابطه از هممه چیز مهمتر است
علی آقا ممنون از توجهتون!
در توقع داشتن همسرم که شکی نیست و اون هم توقع های نا بجا!
گلپر جان
خدا بد نده
بهتری که خدا روشکر؟
گلپر جان خدا رو شکر که بهترشدی. فعلا فقط به فکر سلامتی خودت باش عزیزم
سلام گلپر جان. من تمام تايپيكت رو خوندم. اميدوارم كه الان از سلامتي كامل برخوردار باشي عزيزم. آروم آروم و با سياست با شوهرت رفتار كن. اصلاً زندگي رو به خودت سخت نگير. همون رفتار خودت را با سياست پياده كن. بذار يواش يواش عادت كنه.