سیما خانم شما متأسفانه دارید با شاخه شاخه کردن و افزودن حواشی بی ربط به بحث ازدواج موقت یا تععد زوجات که در زمان حاضر منطقی نیست،می کوشید تا دلیلی ظاهراً عقلی برای آن بیابید.
شما در نخستین نوشتارتان پس از نظراتی که من به صورت علمی و آسیب شناسانه و روشنگرانه درباره دیدگاه شما بیان کردم،خطاب به من و کاترین گفتید:من هم نگفتم همه كساني كه الان تو خيابانها بعلت فقر در حال تكدي و هزار بدبختي ديگر هستند همه بي سرپرستند---->>!!!
بنده کجا در همه دو نوشتارم که در تحلیل منطقی بیانات سرکار بود،چنین سخنی بر زبان رانده ام؛از شما می خواهم در دیالوگی هدفمند با بنده باشید.از شما پرسشی دارم:
شده است تا دیدگاه من را که در همان دو نوشتارم بیان کردم،خوانده باشید؟برای مزید اطلاع سرکار دوباره در همین نوشتار تظراتم را می گویم:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
سیما خانم،می پندارم آن رقم 45 جلوی نامتان سنتان را نشان دهد و اگر چنین باشد یا نباشد،از شما با این تجربه بعید بود که پرسشهای مرا که معنا و مفهوم تمسخر و تنبیهی داشت به معنای مفهوم اصلی آن بگیرید.به زبان دیگر بنده می دانم که در مملکت چه خبر است،اما آن پرسشها را جهت گوشزد+تمسخر+هشدار بیان کردم.لذا از شما می خواهم در باغ باشید،من در باغم و شمایید که در بیابان بیرون باغ دارید راه می روید.
به هر حال شما همین جشن عاطفه ها را بنگرید یا رسم خوشایندی را که چند سالی است آغاز شده و دانشجویین در شبهای قدر ماه رمضان به طور ناشناس می روند و به ایتام و نیازمندان کمک می کنند.
همین کارها چه اندازه جلوی فقر را گرفته است؟اگر یک درصد هم باشد،آیا نباید مهر تأییدی از سوی ما بخورند؟به هر حال بنده شما را در برابر یک پرسش اندکی دشوار قرار می دهم:
به نظر خود شما که یک بانو هستید آیا ما آقایان می توانیم رابطه صمیمی میان همسر یا نوامیس خود را در برابر دیگر مردان تحمل کنیم؟من با باور و دیدگاه شما که با ازدواج دوباره دائم یا موقت مردان جلوی خیلی فقرها گرفته می شود،حتماً و لزوماً مخالفم.به دلیل پاسخ همان پرسشی که در بالا بیان کردم و نیز اثرات مخرب و طاقت فرسایی که بر روان و شخصیت زنان و مادران ما خواهد گذارد.
می خواستم این پیشنهاد شما را نوعی تئوریزه کردن و اثبات تجدید فراش برای ما مردان بدانم که حتی در حالت خوشبینانه اش نیز به دلیل عدم وجود منطق در ساختار مینایی آن قابل قبول نیست.شما اگر خیلی دلتان برای فقرا و نیازمندان و زنانی و کودکانی چون آنها که جریانشان را گفتید می سوزد،بروید و همین نیروی بالفوه دادخواهیتان را برای گرفتن حق خودتان و همانها بکار ببرید.
مثل اینکه روزنامه ها را نمی خوانید که دزدیهای میلیاردی و تریلیونی را نمی بیند که بسیاری از آنها هم در شمایل مثلاً قانونی است؟اگر دوست یا فامیل ثروتمندی دارید از او بخواهید و به او بیاموزانید تا اندکی از ثروت بی حسابش را به دیگران ببخشد.شما که در کار مددکاری یا مشاوره هستید یک NGO برای کمک کردن به فقرا و آموزش مردم برای گدشتن از مالشان به کمک همکارانتان در اداره درست کنید..به شمال تهران و نزد آن مرفهان بروید و کاتغذهایی تبلیغاتی در منزلشان پخش کنید.خرجی ند ارد و بچه های دبستانی با ده هزار تومان یک محله را پر از آن آگهی های آ؛موزشی خواهند کرد.
می بخشید من از اینکه بیاییم ازدواج موقت و زن دوم یا چندم شدن را به بهانه این معضلات تبلیغ کنیم،حالم بهم می خورد و آن را دقیقاً عین تبلیغ روسپیگری و معامله تن زنان و لذت مردان می دانم که شرط پول دادن و خرج کردن و تأمین مخارج ایتام و بی سرپرستان در گرو تن سپردن دختران و زنان به ازدواجی زوری یا مصلحتی باشد.عقم می گیرد و حالم بهم می خورد.بقیه حرفها را نیز در درونم نگاه می دارم و می خورم که همه چیز تفصیر خود ماست.والسلام.
. . . و نوشتار دیگر که در نقد دیدگاه مدیر بود و ربط با سخنان شما نیز داشت:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
جناب مدیر شما نخست می گویید که ما شرع را در این بحث دخالت نداده و علمی سخن برانیم و سپس از وجود مردان زنباره و هوسباز سخن می گویید که همه جا دنبال زنان دیگر و رابطه با آنهایند و این را پسندیده نمی دانید.
این دو سخن با هم منافات دارد،زیرا دیدگاهی را که درباره رفتار مردان زنباره بیان نمودید از آبشخور شرع و ایدئولوژی دینی نشأت می گیرد.اگر غرب را تنها بخنوان یک مصداق تئوریک و نه مورد دیگری در نظر بگیریم،آیا صرف وجود رابطه یک مرد با زنان دیگر کار زشت وناپسندی است؟!مسلم است که پاسخ منفی است.بله از نظر اخلاقی درباره مردان متأهل ممکن است بد باشد،اما از نظر علمی خیر.
شما خود بهتر از بنده آگاهید که یک مرد تنوع طلب است و نیاز و علاقه به روابط جنسی گوناگون دارد و اگر من یا شما این کار را نمی کنیم،به دلیل آموزشهایی ویژه در چهارچوبه فرهنگ ما یا عرف جامعه یا ترس از دست دادن موقعیتها یا آبرو یا احساس گناه است،وگرنه ناخودآگاه ما چیز دیگری را می طلبد . . .
حتی اگر مقوله ازدواج موقت را راهی باری برونرفت از ناهنجای بنام فساد جنسی به زعم خود در نظر گیریم،بسیاری ممکن است اصلاً نخواهند زیر بار این کار روند،چه زن و چه مرد.کسانی که دل در گرو دین و محذوراتش ندارند و طور دیگری می اندیشند یک رابطه جنسی را شاید ناشی از یک نگاه یا یک تنوع خواهی دانسته و نه هیچ چیز دیگر و یک زن نیز همین طور.
اینها همه نیاز به شرح و توضیح روشن تر و جامع و مانعی دارند که جهت آنها استخوان خرد باید کرد.افزون بر اینها یک پرسش برای خود این جانب پیش آمده است:
منظور حضرتعالی از اول باید حدود و مرزها تعریف شود،چیست؟آیا منظور آشکار کردن و تثبیت یک فالب کاتری است،یعنی فی المثل در فرهنگ ایرانی یا شیعی باید بحث را محدود کرد؟البته من کاملاً موافقم زیرا این حرکتی عملکردی است،زیرا ما در همین جامعه کنونی و با قوانین ویژه اش زیست می کنیم . . . . . .
. . . وهمچنین:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
به نظر بنده قوانین جامعه و عملکرد برخی هیچگونه ربطی به زمان کنونی ندارد و مربوط به هزاران سال پیش است.افکار،باورها و طرز تلقی مردم دگرگون شده و نمی توان مثلاً با هزار دلیل و برهان که تنها و تنها توجیه و دلیل تراشی دارند،رسمی را که متغلق به دوران گذشته است برقرار کرد؛این کار به همان شگفت آوری دلیل آوردن برای بهره از درشکه یا کبوتر برای ترابری یا ارتباطات است.
عملکرد برخی که در روستاها یا کشورهای عقب افتاده اقدام به ازدواج با زنان متعدد می کنند،عجیب،غیر قابل قبول و غیر قابل باور است.اگر زنی سوادش و آگاهیش و رشد اجتماعی و شخصیتیش در اندازه یک انسان معمولی و امروزی باشد،همان برهان سرکار خانم شاد را می آورد که:
*در مورد زندگی مسالمت آمیز دو خانم در کنار هم، مطمئن باشید هر وقت آقایون تونستن شخص دیگه ای رو کنار خودشون بپذیرن، خانمها هم خواهند توانست، خانمها از همون آب و خاکی آفریده شدن که آقایون، پس دلیلی نداره که از خانمها انتظاری بیجا داشته باشیم.*
شما دو نظر دارید:
1-راه حل جلوگیری از فقر و فساد(نظر شما) برخی زنان بی سرپرست ازدواج موقت یا دائم است،زیرا مردان به آنها پول و خرجی و شاید سرپناهی داده و از سویی تمتع جنسی کافی را از آنها می برند؟(خودتان از این توجیه احساس بدی بهتان دست نمی دهد . . .)
2-به علت نیاز بیشتر و شدیدتر مردان به سکس و ارتباط جنسی به دلیل اینکه ارگاسم آنها زودتر خ می دهد و نیاز غریزی دارند،بجای اینکه آنها نیازشان ذرا با روسپیان یا روابط نامشروع پاسخ گویند،بیاییم و ازدواج موقت یا تعدد زوجات را اشاع دهیم و مگر بد است که آقایان برای رفع این نیازشان زن دوم دائم یا صیغه بگیرند؟
ناگفته پیداست که شما دغدغه صرفاً دینی و شرعی دارید که مبادا پسری یا مردی با دختر یا زنی بیرون از دایره شرع یا بیان چند جمله عربی که صیغه ازدواج باشد تا محرم باشند،با هم رابطه پیدا نمایند.از منظر دل نگرانی های مذهبی شما که البته نظرگاهیی ناقص و تک بعدی است شاید دلیلی بر اشاعه ازدواج موقت یا تعدد زوجات یافته باشیم،اما خود نیز اگر انصاف داشته باشید،آیا یک جوان مدرن امروزی که در شهر زندگی می کند می رود و مثلاً بجای دوست دختر صیغه می گیرد؟
از آن مهم تر فی الحال با دست گلهایی که در اقتصاد به آب داده شده اند،آن قدر جوانان بیکارند و بی درآمد که توان زندگی مشترک و مشروع با حتی یک زن را ندارند،چه برسد با زنان دائم دیگر یا حتی صیغه.
اگر خود ما مردمن شعور داشتیم که نداریم و من این را نه درباره خودم که با صدای بلند درباره همگان فریاد می زدم،با تشکیل خیریه های بسیار بیشتری در رفع نیاز زنان بی سرپرست یا بدسرپرست تلاش کرده و اگر من نوعی که مردی پولدار هستم می خواستم به زنی یا دختری کمک کنم نیازی به سکس اجباری و البته شرعی در شکل صیغه یا ازدواج دائم با شکستن دل همسر اولم نبود.خیلی حیلی بد برای صیغه که هم اکنون جایگاهی ندارد توجیه آوردید.
برای رفع نیاز جنسی نیز چهخ یک مرد برود و با نامحرم سکس کند و چه ازدواج موقت یا دائم دیگری نماید،برای همسر نخستین و حقیقی او تفاوتی نکرده و ضربه روانی همان است که هست که اگر جز این باشد،بنده آن زن را زن و مادر و یک همسر واقعی نمی دانم و همه هم نمی دانند.چه کسی حاضر می شود تا دیگری را نزد مردش که تمام تن و وجود و جوانیش را پیش پایش ریخته تحمل کند؟
بهتر است اندکی واقع بینانه تر به ماجرا نگاه کنید . . .