RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سابینا
1- طبق تصمیمم جر و بحث نمی کنم
2- دست از این که به جای اون تصمیم بگیرم و کارهاشو و عواقب کارهاشو بر عهده بگیرم برداشتم
3- سعی می کنم وقتی تحریکم میکنه که عصبانیم کنه خودمو کنترل کنم
4- وقتی که خوب رفتار می کنه رنجش های قبلی رو به رخش نکشم و پسش نزنم
5- بهش سرکوفت نمیزنم و احترام میذارم
سلام سابینا عزیز
مسیر درستی می ری:104:
به حرفهای درست شما چه چیز دیگه اضافه کنم
6.درباره اینده و اینکه می خواین به چه جایگاهی برسید با شوهرتون صحبت کنید(درباره ارزوهاتون)نیروی مثبت به شوهرتون
7. شادابی شما در هر شرایطی باعث نیرو گرفتن شوهرتون می شه
........................
اتفاقا تنها کسی که متوجه شایستگی شما شده همون مادر شوهرتونه...هدیه گرفتن و....(یه جورایی با این کار می خواد کوتاهی کردن شوهرتون رو جبران کنه
:72:
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سلام سابینای عزیز
از اینکه تونستی در این تالار دید بهتری نسبت به زندگی پیدا کنی بسیار خوشحالم و امیدوارم که در زندگی موفق باشید. :104::72:
یه نصیحت خواهرانه بهتون بکنم و اونم اینکه سعی کن همیشه در زندگی به پدر شوهر و مادرشوهرت احترام بگذاری و هیچوقت تحت هیچ شرایطی بهشون بی احترامی نکنی با توجه به حرفهاتون اون بنده خداها واقعا منظوری نداشتند.حالا شما قسمت پر لیوان رو ببین و از زاویه دیگه ای به قضیه نگاه کنید و اینه که شوهرتون بیکار هست و شما هم یه دختر تحصیلکرده و موفق و زیبا چیکار کنند که خلا بیکاری شوهرتون رو پر کنند؟ متاسفانه بیکاری بدترین چیزی هست که یه مرد در زندگی تجربه می کنه و مرد رو شکسته می کنه به خدا چیز کمی نیست خودتون رو یه لحظه جای شوهرتون قرار بدهید. اون بنده خدا شوهرتون هم گناهی نداره چقدر زحمت کشیده و درس خونده حالا می خواد جلوی شما کم نیاره و کارها و اهدافی که توی ذهنش بوده که وقتی زن می گیره انجام بده رو انجام بده چون بیکار هست و موقیعت اجتماعی نداره نمی تونه انجام بده به خاطر همین هم از لحاظ روحی به هم می ریزه و در کنارش شما به قول خودتون هم بهش گیر می دادید و هم دو بار شوک همسر قبلیتون را ناخواسته بهش دادید که اون رو داغون کرده و گیج که آیا شما اون رو دوست دارید یا نه و .... خلاصه اون هم بهم ریخته.:320:
اگر هم پدر شوهرتون برنامه های شما رو بهم می ریزند واقعا قصدشون این نیست ببین عزیزم پسرشون عقد کرده زن داره و بیکاره . با توجه به اینکه تحصیلکرده هم هست و توی خونه نشسته جلوی چشمشون هست خوب غصه شو می خورند شما که نیستید پیششون کارهاشوو بداخلاقی هاشو ببینید می خواهند سرشو گرم کنند خود شوهرتون هم انگیزه نداره که به خاطر همین برنامه می ریزند برند بیرون برای خرید وگرنه مطمئن باشید پدر شوهرتون اصلا از برنامه کارهای شما خبر نداره که عمدا بخواهد کارهای شما رو خراب کنه مادرشوهرتون هم بنده خدا اگه هدیه می خره می خواهد دل شما رو گزم کنه و غصه نخورید و گرنه اصلا قصدش تنبل بار آوردن همسرتون نیست اصلا یه کمی عادلانه تر به قضیه نگاه کن اونا هم آدمای بدی نیستند حرفهاشون شاید قصد دخالت ندارند می خواهند روابط رو خوب کنند بلد نیستند می زنند همه چیز رو خراب می کنند به هرحال روشی که در پیش گرفتی به نظر من خوبه جر و بحث نکنی، عصبانی نشوی و سعی کنی شوهرت به دنبال کار بره ولی اگه دیدی کمی تکون خورده و داره رو به جلو حرکت می کنه یه کمی تشویقش کن :72: موفق باشید. :82:
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
mamosh عزیزم سلام
میدونی از محبت زیاد مرض حاصل میشه، برادر من وقتی زن گرفت 25 سالش بود و اردبیل کار میکرد، مهندس عمرانه، نامزد بود که اومد تبریز و بیکار موند، صبح ها از خواب بیدار نمی شد و تنبلی میکرد، مادر من به جای خرید کادو برای زنش و خودشیرینی صبح ها بلندش می کرد و دعواش میکرد که برو سرکار، خلاصه اونقدر هلش داد که 4 ماه بعد یه کار عالی گیر آورد و الان از همه پسرهای فامیل موفق تره
مادرشوهر من و پدر شوهر من فکر نمی کنید به جای این خودشیرینی ها و پوشش دادن قضیه بهتره با پسرشون خیلی جدی صحبت کنن و حالیش کنن زن گرفته و نباید روزی از 24 ساعت 25 ساعتشو بخوایه؟ می دونی این کارو نمی کنن چون مادر شوهرم نمی خواد محمد از دستش دلخور بشه و خودشو بد کنه ، نیتشون خیر باشه یا بد نتیجه ای که میده خوب نیست، نتیجه تنبل شدن محمده و عدم احساس مسئولیتش، به من حق بدین از این اوضاع دلخور باشم، یک سال و نیمه نامزدم و هنوز اصلا نمی دونم کی عروسی می کنم، کی محمد کار میکنه، با سایر مشکلات محمد هم دست و پنجه نرم میکنم، من نامزد نشدم من وارد میدون جنگ شدم!
محمد بیکاره درست، ناراحتم میشه درست، ولی آدم بیکار می خوابه یا خودشو این در و اوندر میزنه برای یافتن کار؟؟؟
محمد اگه بیکاره بخاطر تنبلی خودش هست و بس!میدونی چند هزار بار بهش گفتم به موقع درستو مرور کن رفتی کلاس راحت باش؟ میدونی به زور بیدارش می کردم براش نامه تایپ میکردم فرم پر میکردم آخرش هم شدم بدترین زن دنیا؟ با این وصف همیشه دیر میکرد و دقیقه نود میرسید و میدیدم طرف رفته ! الان وقتی مادر شوهرم زنگ میزنه برای تجسس و دخالت میگه مشکلتون چیه بعد هزار بار پیچوندن آخر میگم بیکاری محمد میگه مگه از اول نمی دونستی؟ خب چی بگم به کسی که نمی فهمه؟ میگه پله پله همینم فرو میکنه د رمخ محمد، به جای اینکه به محمد بگه تنبلی به من میگن صبر نداری! بعد یک و نیم سال تحمل بیکاری من لابد صبر ندارم دیگه! پدرشوهر و مادرشوهر من در وضعیت بدی که گیر کردم مقصرن، درسته من هیچوقت بی احترامی نمی کنم ولی توقع نداشته باشن برم به دست و پاشون بپیچم، من به کادو احتیاجی ندارم به یک شوهر با شعور و فعال و موفق احتیاج دارم!
مادرشوهرم تازه هی میاد تعریف دخترشو به مامان و من میکنه که لام تا کام حرف نمیزنه! خوب چه حرفی داره بزنه وقتی از اول نامزدی بهترین ماشین بهترین خونه فعالترین و وظیفه شناس ترین شوهر الانم بهترین لباس های مارک دار تنشه، چی می خواد بگه مثلا؟ یعنی می گم بسشون نیست تازه دم به دقیقه حرف بارم میکنن ، مادرشوهرم میاد بالا وقتی ماداریم تو اتاق صحبت بکنیم به حرفهامون گوش میده پایین که میریم با همون جملات خودم منو نصیحت میکنه و رو میزنه خجالتم نمیکشه از استراق سمعش
مادر شوهر من بعد من میره اتاق نامه منو به شوهرم برمیداره خودش و دخترش می خونن تازه بعدش زنگ میزنه با کمال پررویی میگه بذار نامه رو پاره کنم محمد نخونه!
ماموش عزیزم می بخشید من یه خورده تند رفتم ولی به خدا وضعیت روحیم خرابه و خیلی ناراحتم، صبح تا شب تو فکرم همه ش که چرا من باید اینطوری بشم که دومین ازدواجمم این شکلی باشه، من لابد لیاقت داشتن به خونواده رو نداشتم که خدا بهم نداد
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
خودمونیم تلافی همه مشکلاتتون رو سر ما در آوردیدها:303:
من مشاور نیستم فقط قصد همدردی باهاتون داشتم. و راهنمایی. فکر کردم بتونم کمکتون کنم ببخشید که اینقدر ناراحتتون کردم
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سابینای عزیز تمام پست هاتو خوندم . می شه به یک سوال من پاسخ صریح بدی؟
الان از زندگیت رضایت داری و خوشحالی؟
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سلام سابینای عزیز!
من تقریبا همه پستای شما رو خوندم .
به نظر من شما آدم بسیار باهوش و موفقی هستی ،پس حتما می تونی از پس پستی و بلندیهای
زندگی مشترک بربیای.همون طور که خوت گفتی شاید اولش سخت باشه !اما همه زندگی تمرین و
تمرینه .
شما الان در مسیر درست هستی ،یعنی دیگه یاد گرفتی که چی درست و چی اشتباهه!
نباید خودت رو درگیر حرفای دیگرون بکنی !من میفهمم که چقدر سخته چون خودم هم نسبت به این مساله
حساسیت شدید دارم اما اینکار جز اعصاب خرد کنی و اضطراب برات نتیجه ای نداره .
پس اول آرامش خودت رو در نظر بگیر،شما که آروم باشی همسرت و اطرافیان مخصوصا مادرتون که ناراحتی
قلبی دارن هم آروم میشن .
این آرامش صد در صد بهت اعتماد به نفس میده طوری که انگار کلید حل مشکلاتتو داری .
پس به خودت فکر کن ،درس و مقاله و ... .چون فکرت مشغول میشه .
من خودم هم که بیکار میشم هزارتا فکرو ذکر میکنم که روحمو آزار میده .
مشاوره هم فراموش نشه !
در آخر هم این جمله رو میگم :
دیگران را ببخش نه به این خاطر که آنها سزاوار بخششن به اینخاطر که تو سزاوار آرامشی!
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mamosh
خودمونیم تلافی همه مشکلاتتون رو سر ما در آوردیدها:303:
سلامی دوباره، واقعا اینطوری فکر می کنید؟ اگه حرفی زدم و ناراحتتون کردم ببخشید
من مشاور نیستم فقط قصد همدردی باهاتون داشتم. و راهنمایی. فکر کردم بتونم کمکتون کنم ببخشید که اینقدر ناراحتتون کردم
به نظر من با اینکه اینجا همه مشاور نیستند ولی در بیان نظراتشون باید صبر و حوصله کافی داشته باشن، چون مثلا فردی مثل من که درگیر مشکلات زیادیه دیگه ممکنه با نظر شما موافق نباشه و یا نیاز ببینه توضیح بیشتری بده نباید انتظار داشته باشیم هر چیزی ما بگیم درجا قبول کنه چون اگه دقت کنید حتی نظر برخی از دوستان با همدیگه در تضاد هستند و این من هستم که باید خوب فکر کنم و برای موافقت نکردن و یا موافقت کردن دلیل بیارم، شما منو ناراحت نکردید مشکلاتم منو رنج دادن جایی هم نگفتم منو ناراحت کردین. به هرحال ازتون متشکرم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نازنین غ
سابینای عزیز تمام پست هاتو خوندم . می شه به یک سوال من پاسخ صریح بدی؟
الان از زندگیت رضایت داری و خوشحالی؟
سلام نازنین جان
من خیلی راحت می تونم در جواب سوال شما بگم نه اصلا و ابدا راضی نیستم و در رنج وعذابم از اینکه بازم زندگی من اینطوری شده
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سابینا علیرغم اینکه می دونم ناراحت میشی از نظرات من
ولی از اینکه داری روزهای زندگی ات را اینگونه می گذرانی برایت نگرانم :72:
" یه کم پیاده شو و از پایین دنیا رو ببین "
توقعاتت رو منطقی تر کن
اینقدر مقایسه نکن
اینقدر عجول نباش .... صبر کردن رو یاد بگیر
اینقدر پی حرف نباش
سابینا دود همه ی این رفتارها آخرش به چشم خودت میره ها
من همدردی ام را با تو داشته ام
ببخش اگه از خوندن پستم ناراحت شدی:72:
به فرشته می گم حذفش کنه
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بالهای صداقت
سابینا علیرغم اینکه می دونم ناراحت میشی از نظرات من
ولی از اینکه داری روزهای زندگی ات را اینگونه می گذرانی برایت نگرانم :72:
" یه کم پیاده شو و از پایین دنیا رو ببین "
توقعاتت رو منطقی تر کن
اینقدر مقایسه نکن
اینقدر عجول نباش .... صبر کردن رو یاد بگیر
اینقدر پی حرف نباش
سابینا دود همه ی این رفتارها آخرش به چشم خودت میره ها
من همدردی ام را با تو داشته ام
ببخش اگه از خوندن پستم ناراحت شدی:72:
به فرشته می گم حذفش کنه
سلام دوست خوبم
حیفه که عضو فعالی مثل شما که تایپکتونم خوندم و می دونم چقدر قوی و عاقل هستید اینجوری زود درمورد من قضاوت می کنید. شما میگید میدونم از خوندن نظرمن ناراحت میشی، میشه بگی من کی از خوندن نظر شما ابراز ناراحتی کردم؟ من همیشه گفتم و میگم نظر هیچکسی منو ناراحت نمیکنه من اومدم اینجا که نظر بشنوم وگرنه خودم در پیله خودم میموندم دیگه، پس اومدم اینجا از دونفر همفکری بخوام، ش، شما به من میگید مغرور چون بعضی مشاورها رو قبول ندارم،یه بار من زنگ زدم به 148 و خانومی بهم گفت شما به شوهرت زیاد رو میدی واسه همین نمیاد طرفت، داره برات طاقچه بالا میذاره، توهم پشت بهش بکن و بخواب، می بینید چجوری راهنمایی کرده؟ پس حق بدین من بترسم.
میگید پیاده بشم و از پایین ببینم، شما از کجا به این نتیجه رسیدید که من از بالا به همه نگاه میکنم؟؟
درسته من صبرم شاید به اندازه شما نیست، من زود جا میزنم ، زود میترسم، استرس دارم ، وحشت زده هستم و میون زمین و آسمان معلق, شما خواهر بزرگتر من، جزئی بگین چیکار کنم؟ مثلا در مقابل چه رفتارهایی صبر کنم؟
راستی چه دلیلی داره پست شما حذف بشه؟ جمله منو دال بر اینکه از ارسال شما ناراحت شدم رو نقل قول کنید، اگر نه چرا همچین فکری کردید در مورد من؟
من اینجا اومدم که زخم هامو التیام ببخشم نه اینکه وارد جر و بحث با سایر دوستها بشم، تاپیک آفت های مشاوره آقای مدیر همدردی رو توصیه میکنم همه دوستان دوباره بخونن
به نظر من شما به عنوان عضو فعال و کسی که بنده شخصا دیدم با چه دقت و حوصله ای تاپیک ها رو دنبال کردید و کمک کردید خوبه با من هم همین رفتار رو داشته باشد و بدون دلیل خاصی رنجیده خاطر نشید و بیخیال اون تاپیک نشید، من نمی دونم شاید ناراحتتون کردم قبلا ولی خوب می بخشید، ولی اینبار شما با پیش داوری و لحن تاپیکتون جدا منو ناراحت کردید
RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )
سابینا جان من فکر میکنم مادر شوهر شما برای حل مشکل پسرش داره زیادی دخالت می کنه ( قصد بدی نداره، اما ندونسته داره کار را بدتر می کنه ).
به قول خودت هی سرپوش می ذاره رو کارهای محمد.
برنامه شما برای عروسی و رفتن سر خونه زندگی خودتون چه جوریه؟؟
ببخشید که این حرف را می زنم. ( آقای مدیر) اگه خلاف قوانین تالار هست حذفش کنید. با توجه به اینکه شما رابطه جنسی داشته اید و ... عروسی فقط یک برنامه فرمالیته است و از نظر حقوقی و ... در وضعیت شما تغییری ایجاد نمی کند. بهتر نیست که یک عروسی مختصر بگیرید و بروید سر خونه زندگی خودتان و این تلاشها را اونجا بکنید؟ شاید اینجوری همسرتون کنار خودتون باشه و راحت تر به نتیجه برسید. هر چی شما رشته اید ایشون می رن خونه و مادر و خواهرشون پنبه می کنند.
شاید ایشون هم اینجوری باورش بشه که مسول زندگیه و باید اجاره خونه و خرج خونه و زن و زندگیش را بده. البته حواست باشه که مسایل مالی را کنترل کنی ونشی مرد خونه!!