به سلامتی حوش بگذره.زمینی هوایی قطاری آبی ماشینی با چی می رید؟
از شمال یا کویر؟چند روز؟جا داریذ یا هتل؟
نمایش نسخه قابل چاپ
به سلامتی حوش بگذره.زمینی هوایی قطاری آبی ماشینی با چی می رید؟
از شمال یا کویر؟چند روز؟جا داریذ یا هتل؟
به به چه سعادتی ...
برای ما هم دعا کن
پارک ابی هم حتما برو
سوغاتی هم بیار ... زعفرون بیار لطفا :311:
مراقب خودتون باشید
بسلامت ...
جناب فرهنگ مگه مشهد راه آبی هم داره؟:58:
من دلم میخواد با ماشین بریم اما همسرم مخالفه میگه با قطار
هتل که نه من دوست دارم سوییت بگیریم خودم آشپزی کنم اما همسرم با اینم مخالفه چقدر ما تفاهم داریم!!:311:دلم میخواد تو پارک چادر بزنیم بخوابیم خداییش سفر ساده و عشقولانه رو بیشتر ترجیح میدم
ترمه دوست خوبم خیلی ممنونم حیف که نمیشه سوغاتی بیارم اما سفارشی دعاتون میکنم هم شما هم بقیه عزیزان مخصوصا پررنگا بیشتر تو ذهنم میمونه:58:(شوخی)
دوستان زودتر پررنگ شید:227:
آرام جان سلام
اولا خوش اومدی تو هم دختر پر احساسی هستی . ولی از اینکه برگشتی خوشحالم .
دوما پیشا پیش قبول باشه تورو به جان علیت چشمت به حرمش افتاد اشکی ریختی بعد تمام دعاهات برا خودتو همسرتو علی کوچولوتو خانوادهاتون و دختر آینده ات یادی از من وبچه های این تالار هم بکن .
برا مشکل تالار هم دعا کن برا مدیر . خاله قزی مصباح ترمه فرشته ها آقا امین و بقیه .................................................. .................................................. .................................................. ....
سوما بانو اون دفعه ترمه گفت این دفعه من میگم خواهر گلم اینجا کل کله جای این پست اینجا نیست جاش تو حال و احوال پس اگه ناراحت نمیشی انتقالشو بدیم به اونجا باشهههههه .
و اما آخرین خواسته من به بقیه کار ندارم برا من نخودچی کیشمیش . شکلات پیچ . باسلوق میوه ای . حل سبز . نبات جدید هزار طعم . زعفران سحر یا قاینات (3گرم کافیه خانمم نیست ) .
آبجی اگه الماس شرق یا ترقبه رفتی برا من میوه خشک بخر خیلی دوست دارم حدودا کیلو 60 70 هزار تومنه برا شبای زمستون میخوام . با ماشین میرین یا با قطار یا هواپیما
اگه با ماشین شخصی رفتین تا لحظه ای که همسرت رانندگی میکنه کنارش بیدار باش تا خوابش نبره جادش خیلی یک نواخته و خسته کننده است بخصوص تو راه برگشت . باهاش هم صحبت باش بهترین فرصت برا گلایه و شکایته البته با زبون نرم و خوش والبته این برا راه رفت بود برا برگشت از این حرفا نزن از آینده و دخترت بگو
اگه خواستی بخوابی هر دو بخوابین در محلی مناسب . یادت باشه سرعت جاده 110 تا بیشتر نیست .
تو خرید سوغاتی اول برا خانواده شوهرت بخر بعد خانواده خودت برا کسی که ازش دلخوری تو خانوادهاتون بهترین کادو رو بخر( مادر شوهرت )
بانو هیچی نمیخوام فقط به سلامت برین به سلامت هم برگردین.:302:
مدیر عزیز این دو پست من و آرام دل باهم به حال و احوال انتقال بدین
ممنون بدرود
من هنوز نمیدونم چیو تو حال و احوال بنویسم چیو تو کل کلhttp://www.smileycodes.info/emo/id/77.gif
پارسا گرامی راستش وضعیت الانم اینهhttp://www.smileycodes.info/emo/id/86.gifشرمنده فقط میتونم دعا کنم حتما تو خاطرم میمونید:72:
اون پول دیه بودش،همسرم میخواد با اون ببرتم!!!:58:(شوخی)
خلاصه باهم به توافق رسیدیم با قطار میریم اما خونه دوست پدرشوهرم که خالیه و خودم آشپزی میکنمhttp://www.smileycodes.info/emo/id/58.gif
- - - Updated - - -
من هنوز نمیدونم چیو تو حال و احوال بنویسم چیو تو کل کلhttp://www.smileycodes.info/emo/id/77.gif
پارسا گرامی راستش وضعیت الانم اینهhttp://www.smileycodes.info/emo/id/86.gifشرمنده فقط میتونم دعا کنم حتما تو خاطرم میمونید:72:
اون پول دیه بودش،همسرم میخواد با اون ببرتم!!!:58:(شوخی)
خلاصه باهم به توافق رسیدیم با قطار میریم اما خونه دوست پدرشوهرم که خالیه و خودم آشپزی میکنمhttp://www.smileycodes.info/emo/id/58.gif
سلام سلااااام:72:
چه حال و هوایی شده اینجا
منم چند روزه که اتفاقای عجیب غریب برام افتاد گاهی یهویی یه طوفان میاد و میره که البته ادامه داره خوبه ...
دختر چه خوب که آواتارو امضارو عوض کردی
هم اواتارت قشنگه هم امضات بار منفی نداره
ممنون که به فکر نفس منم بودی:72:
- - - Updated - - -
راستی این ارام دل چه بلایی بوده راز مهمونی تالار رو کشف کرد
از وقتی از تیک ذخیره استفاده میکنم زندگیم عوض شده.!..
در باب راه حلم واسه دادن بستنی به بچه ها و سرگرم کردن انها حین رانندگی ا.
تجربه با شکست مواجه شد چون امروز امتحان کردم. همسر مهربان یک ساعت فرصت دادن تا قبل از برگشتنشون ماشین رو همانند صبح بهشون تحویل بدم.
برای اولین بار باید برم ماشین بشورم اونم تو کوچه.
ترمز دستی هم یادم نرفت قبل از سوار شدن تکرار می کردم ترمز دستی یادت نرود حین رانندگی هر از گاهی چک می کردم یه موقع تو دست انداز خودش نیومده باشه بالا.
من که هنوزمشکلم حل نشده خوش به حالتون.واسه یه پست ارسال کردن چه مشقتهاکه نمیکشم
:102::102::102:
سلام
چندوقتیه میخوام اینوبگم اما پشیمون میشم وبی خیال میشم اما دیگه نمیشه...
یه سری ازاعضای تازه واردگاهی جوری پست میفرستن که مثه اینکه ازهمه بیشترمیدونن وطوری بااعتمادبه نفس مینویسن که اون طرف که مشکل داره پیش خودش فکرمیکنه همین تنهاراهکاره درسته وازاین بهترنمیشه...متاسفانه کارشناسهاومدیرها خیلی خیلی کمترازقبل به تاپیکهای عمومی سرمیزنن.بعضی پستهاروهم که آدم خجالت میکشه بخونه
باوجوداینکه قوانین تالارواضحه ومدیرهمدردی زیادازآسیبهای مشاوره عموم میگن اما این مسایل زیاددیده میشه
نمیخوام ازخودم تعریف کنم اما من دوسال پیش عضوشدم حدودیک سال قبلش یاشایدهم بیشترفقط به صورت مهمان میومدم بعدش هم که عضوشدم تایک سال شایدیکی دوتا پست فرستادم چون واقعادرخودم نمیدیدم که بی مهابابه کسی مشاوره بدم اما حالا خیلی هااصلا واسشون مهم نیست که حرفهاشون چه تاثیراتی داره روی بقیه...
واسه همین اصلا دیگه زیادبه تاپیکهاسرنمیزنم چون پرازپستهای رنگارنگه ومتاسفانه اگه هم پست بدم فکرمیکنم زیادموردتوجه کاربرقرارنمیگیره چون کاربردنبال اون پستهایی هست که بدون دردسروتحمل وصبرسریع به خواسته ای که داره برسه..
حالااون خواسته چه درست باشه چه غلط....
کاش کارشناسهابیشتربه تاپیکهابیان ومراقب اوضاع باشن....
از وقتی که جناب خاله قزی رفتتند کارشناسا رو هم با خودشون بردند http://www.getsmile.com/emoticons/fu...129/smile2.gif
فکر کنم تو این خونه جدید خاله قزی خیلی بهشون خوش میگذره و کلا همدردی رو یادشون رفته!!!http://www.getsmile.com/emoticons/fu...-68129/sad.gif
فکر کنم خودشون یه سایت راه اندازی کردند و دارند به همه مشاوره میدند!!و کارشناسا رو بردند سایت خودشون:58:
جناب خاله قزی شوخی کردم دلخور نشید:72:(تا تشریف ندارید پشت سرتون حرف بزنیم!!!)http://www.getsmile.com/emoticons/fu...29/tongue2.gif
پاییزه کاملا حرفتو قبول دارم مخصوصا تاپیکی رو که امروز خوندم اینجوری شدمhttp://www.getsmile.com/emoticons/fu...129/angry2.gif
چی شده آرام جان تو ک خوب بودی ...
گیر ددای به بچه ها ... دختر جون اول قرار شد کم کم زندگی رو روبراه کنی آرامش خودتو شوهرتو تامین کنی بعد یه نینی خوشمل بیاری برامون :43:
داروهایی که دکتر میده رو هم مصرف کن ...
میدونی ما وقتی شبا میخوابیم چون جسممون آرامش داره و فعالیتی نداره مغز شروع میکنه به فعالیت بیشتر و این اتفاق ها برات میفته
این روزها بجای اینکه خودتو برای مسافرت آماده کنی باز شروع کردی به شیطنت ها .... :81:
بی خیال آرام به روزهای خوش آینده فکر کن :72:
مثل اینکه یه بچه گریه میکنه و میزنی تو دهنش تا اروم شه..
اونم مجبوره گاهی اروم بشه ولی مشکلش حل نمیشه چند ساعت بعد چند روز بعد دوباره روز از نو روزی از نو ولی گریش نابهنجار تر و گوش خراش تر میشه.
این قرص های ارام بخش هم همینه باید سبک زندگی رو عوض کرد حرص و جوش نخورد عاقل تر بود وگرنه این ها کاره ای نیستن.
ناراحت میشم میبینم گاهی دورو بریام فورا مثلا سر درد میگیرن میرن مسکن میخورن سرما میخورن فوری هزار جور دوا دکتر اخه چرا با خودت این کارو میکنی ؟ درد یه خبری از درونت میده ببین چشه چرا خفه اش میکنی گناه داره!
من که سرما میخورم (اونم چند سال یکبار) سوپ درمانی میکنم با پیاز فراوون به همین سادگی .
ما همش داریم خودمونو دور میزنیم بچه شلوغ میکنه میگن برو پلی استیشن خیلی راحت طلبیم بخدا.
ارام جان امیدوارم حالت بهتر شه
گفتی قرص یاد این حرف ها افتادم.
راستی دیروز عینک گرفتم ...
مبارکم باشه :43::311:
امروز زدم و اومدم سرکار احساس بچه مثبت بودن دارم :18:
یه چیز جالب همین امروز که عینک زدم صبح خواب موندم و نیم ساعت دیر رسیدم
مدیرم به نگهبان سپرده بود نذاره ساعت ورودمو بزنم ولی من ساعت زدم و اومدم سرکارم مدیرم اومد با عصبانیت دعوام کنه ولی من با لبخند و شاد و سرحال باهاش صحبت کردم و شروع کردم بگو بخند اونم پشیمون شد و خندید
از اینکه تونستم این بحرانی رو که ممکن بود پیش بیاد بپیچونم و در نطفه خفه کنم احساس خوبی دارم :104:
بعدازجناب مدیرحالا نوبت به آقاامین رسیده!!!جناب محمد93 تاهمه رودیونه نکنه بیخیال نمیشه.
باباجان یه کم امون بده..رعایت این مدیرهاروکن...طفلی ها ازدست شمانه خواب دارن نه خوراک!!!
- - - Updated - - -
جناب امین روهم ازکوره دروروندی!!!!چه کلمه ای شد!!!
- - - Updated - - -
جناب امین روهم ازکوره دروروندی!!!!چه کلمه ای شد!!!
- - - Updated - - -
جناب امین روهم ازکوره دروروندی!!!!چه کلمه ای شد!!!
- - - Updated - - -
جناب امین روهم ازکوره دروروندی!!!!چه کلمه ای شد!!!
خیلیم پستاشون طولانیه، پشت سر هم مینویسین.
حداقل پارگراف بندی کنین رنگیش کنین چشای آدم یک تنوعی پیدا کنه.
ولی دقیقا منم همچین حسی مثه حس خانوم paiizee پیدا کردم.
حس کردم اگه الان دم دست جناب آقای ammin، بودین، چیزی ازتون نمیموند.
یک مدتی بود همچین خشک و خشن پست نمیذاشتن، شما مجبورشون کردین یهو تریپ و اقتدار مدیریت و بگیرن .
در پایان خطاب به فرشته اردیبهشت، بابا جواب پست هارو زودتر بده دیگه میخوام تقلب کنم. نمره قبلیم کم شده، :( میخوام بیست بگیرم.:)
البته بگما من تا حالا تقلب نکردم، ولی دوست دارم ایندفعه تقلب کنم ببینم مزه اش چطوریه !!!!
مدیریت کردن تایپیکهای صندلی داغ وتصویر ذهنی پشت صحنه زیاد داره کاربران فقط روی صحنه رو می بینند :311: ...
حفظ رونق تایپیک ،صمیمیت،شوخی،انتقاد ودرعین حال نرنجوندن بقیه صبروحوصله میخاد.
.پ.ن:ازقضا اون قوانین روازقبل نوشته بودم یه پیش بینی های کردم ..
هیچ میدونین جدیدا تاپیک حالو هوا تبدیل به تاپیک شاکرین شده.
تازه نویسندش چقدر خوشحاله که فکر میکنه ایندفه حال و هواشو نوشته فکر کنم چاره ای جز بن شدن برای مدیر نذاشته.
اهای بیخیال دختر بدو تصویرتو بنویس که من تقلب دستت نمیدم خیال کردی...
- - - Updated - - -
همه چی که اسپم حساب میشه و بعدشم بخار میشه میره هوا تو تاپیک تصویر پس جواب سوالای کوتاهو کجا بدیم اخه عه!
من تصمیم گرفتم، فردا تصویر ذهنیمو بگم تا ساعت 12شب فردا وقت دارم.
سر امتحاناتمم همیشه چه جوابهارو همه رو نوشته باشم چه نه، آخرین نفر میدادم.
الانم دقیقه نود برگه امتحانمو میدم.
انشالله ایندفعه دیگه 20 میگیرم.
تازه طبق قوانین جدیدی که جناب ammin نوشتن، من میتونم حتی تا زمانی که نفر بعدی جواب پست های کاربران و ندادن تصویر ذهنیمو بگم.
وقتی خود مدیر تاپیک، راه تقلب و باز گذاشتن شما خانوم اردیبهشتی چرا جلومو میگیرین؟؟!
پیشنهاد میکنم مخالف قوانین ایشون سخن نگویید، ورگرنه مثه من ممنوع تصویر میشی:دی ( شوخی)
چه شکلی میشه یه تاپیک گرفت؟
منم خیلی دوست دارم پستای بقیه رو حذف کنم!! فک کنید: یه نفر سه صفحه بنویسه بعد شما یه کلیک میکنید پسته محو میشه!! بعد قیافه ی طرفو وقتی میاد میبینه پستش نیست تو ذهنتون تجسم میکنید!!! یا دیگه دوست دارم مثلا رو نوشته هاش خط بکشم بعد زیرش نظر اصلاحی بنویسم!!! حس خیلی خوبی میده !؟ مگه نه!؟ ammin و مدیر همدردی بهتر میتونند جواب این سوالو بدند!!!!!!!!!!!
من نمیتونم تا مهر صبر کنم تصویر ذهنیمو بگم!!! همین جا میگم: فکر میکنم محمد 93 تویه یکی از این مغازه تایپی-زیراکسیا کار میکنه !!!!!!!! بیشترم کار تایپ میکنه!
در مورد فرشته اردیبهشت هم یه چیزی رو یادم رفت بگم ، تو هر 5 کلمه ای که مینویسه 6 تاش غلط املایی داره !!!!! نمیدونم همین طور در این دانشگاها رو باز کردند و تند تند مدرک چاپ میکنند !! سواد و اینام که هیچی!!! تیشششششششششش! زمان ما تو دانشگاهم سر امتحان تخصصی غلط املایی ازمون میگرفتند!! هممونم نخبه فارغ التحصیل میشدیم ! حالا چه وضعی شده !
عه ، عجب !! حرف س#ی#ا#س#ی!!! اونم تویه یه سایت روانشناسی ! خلاف قوانینه بین المللیه!؛ ضمنا من که به شما پشنهاد کارشناسو دادم ،خودتون گفتین من کمتر از سرپرست سایت نمیخوام! اسنادشم موجوده ! اگه خواستین براتون میفرستم یا میذارم رو سایت!، حالا بازم میتونم همون کارشناسو بهتون بدم با حفظ سمتم مشاور حقوقی در امور بین الملل سایت بشید(چند تا سمت جدید درست کردم که دعوامون نشه!!! )،خوبه!؟ دیگه طمع نکنیدا !!!!! مدیریت مال خودمه به کسی نمیدم!
اقای رضا فکر بکنم منظورتان از غلط املایی بنده همان حالت گفتاری نبشتن می باشد نه؟ یا نه شایدکلماتی چون "خواهر" را مثلا "خاهر" نبشدستم ؟اینجا دیگر کتاب که نمینویسیم دوست عزیز !! زمان شما؟ مگر مال کدامین دوره هستید مثلا؟ همان ها که دیپلمشا ن ارزش چند عدد لیسانس را داشت عایا؟
آخر فکر نمی کردم اینقدر پیر شده باشید .
پوزش می طلبیم.
جناب مدیر وقت بیاین و به خاطر من نه بخاطر خدا بیخیال این عصا شین . من به چه زبونی بگم عصا نداااارم؟!:97:
جدا این شاگرد زیراکسی:311: خیلی تصویر بجاییه افرین داره کاشفش دل درد گرفتم از خنده .. ولی شک کردم که همین زیراکسی نفوذی داره خیلی قضیه مشکوکه .ارایه این تصویر ذهنی با مدت محدود تو تالار بودنشون نمیخونه .
ولی جدیدا به نتیجه رسیدم که قضیه نفوذی و این حرفا نیست نام کاربری محمد 93 خود اقای مدیر همدردیه که به این اسم میان و شیطونی در میکنن! خدا داند.
مدیرهمدردی که نیست ولی ازهمون اول ازبعضی جملاتش میشد فهمید بانام های کاربری دیگه ای قبلاعضوبوده:311: الان فرشته مهربان ومدیر میدونن ایشون کدوم کاربربوده ولی سکوت اختیارکردند فکرکنم این روش حضور روبعدازکلی زیگزاگ رفتن بانام های کاربری دیگه کشفیدن شاید مثلا قبلا خیلی خجالتی وسز بزیر بودن الان دارن جبران میکنن:311:
فرشته اردیبهشت من دیگه اسم اون شی رو که مواقع ضروری دست میگیرن نیارم؟باشه...ما که چیزی ندیدیم:18:
منم نمیخواستم تقلب کنم، فقط میخواستم ببینم مزه اش چطوریه!!!!؟؟؟ همین!!!!!نقل قول:
چون نمیخواستم نظرات دیگران تاثیر روی ذهنیتم بذاره اونا رو نخوندم.پس ممکنه تکراری باشه شایدم نه. دختر بیخیال یاد بگیر
بعد دیدم ؛ مزه سیب کرم خورده میده! خوشم نیومد!
ولی تقلب هم نکردم!!!!! خب من تاحالا به تصویر ذهنیم از کسی فکر نکرده بودم، همینجوری فکر نکرده که نمیتونم بیام تند تند بنویسم نیاز به وقت زیاد داشت تا قشنگ بشینم فکر کنم ، بنویسم!
من تا امروز صبح یک عدد آزمون داشتم! :303:گفتم تصویر ذهنیمو در مورد شما بذارم برای بعد آزمون ، بشینم قشنگ با فکر باز و خیال راحت بنویسم! :18:
آخه به این چهره معصوم و مظلوم میاد که متقلب باشه؟؟؟ نه واقعا یک نگا بنداز ببین معصومیت از این چهره میباره!!!! آخه چطور دلت اومد؟؟؟
من که گفتم دقیقه نود پست میذارم،حیف این خوش قولیه من!!!!! :( دقیقا قبلی که مدیر بیاین و نوبت صالحه و اعلام کنن ،پستم و گذاشتم! ببین چه وقت شناس بودم! هی روزگار!!!!
تقلب نکردم!!!! زحمت کشیدم رفتم پست های خودتو خوندم فهمیدم معلم هستی!!!! عجبا!نقل قول:
ممنون دختر دوست داشتنی
تصویرت بامزه بود ذهنت خیلی خلاقه .
( از شوخی هام ناراحت نشی)
ولی در کل هیچی بدتر از این نیست که یک شاگرد بعد از اینکه کلی زحمت کشیده، مطالعه داشته، برگه امتحانیشو با ذوق و شوق تحویل داده، بعد خانوم معلم تشریف بیارن، برگه سفید بدون نمره و بدن دستت، بعدشم بگن آفرین خلاقیت داشتی! !!!!!
ای بابا چرا همه نمره من یکی و فراموش میکنن!!؟:(
سلام دوستان
از تصویرهای ذهنی تون تشکر می کنم:72:
ازتون خواهشی دارم، لطفا نقاط منفی را هم ذکر کنید تا اصلاحشون کنم. هدفم از شرکت در ان تاپیک یافتن نقاط منفیم از دید کاربران یک سایت روانشناسی است.
منتظر انتقاداتتون هستم.
جناب محمد منتظر نظرات جامع و کامل شما هم هستم.
با سپاس
سلام
خندیدن و شوخی کردن و شاد بودن یکی از نعمتهای خداست ، ولی شادی که توی اون تمسخر فرد و گروهی نباشه ، غیبت کسی نباشه ، تهمت به کسی نباشه ، بازی با ابروی کسی نباشه و گناهی توی اون نباشه
که هر کدوم از اینها باشه حق الناس هست و جبران حق الناس کار خیلی مشکلی هست
من خودم حاضرم به صورت مستمر توی همین تاپیک هر روز مطلب طنز بداهه بزارم بدون اینکه کوچکترین گناه و رنجش کسی باشه
امین جان به نظر پسر مذهبی و فهمیده ای میای ، از شما انتظار بیشتری هست.
===============================
اما در مورد تصویر ذهنی که از خانم فرشته اردیبهشت ارائه دادم چون خیلی حاشیه درست شد یک توضیح اجمالی میدم:
برای اینکه تصویر ذهنیت رو از یک کاربر بگی نه نیاز هست مدیر همدردی باشی ، نه نیاز هست چندین سال اینجا عضو باشی ، نه نیاز هست چند تا ایدی داشته باشی ، نه نیاز هست نفوذی داشته باشی، نه هیچی
چند شب پیش وارد تاپیک تصویر ذهنی شدم ، دیدم بازی جالبی هست ، ولی بیشتر توصیفات کلیشه ای و کلی بود و اکثرا نکات مثبت سوژه مطرح میشد و اون سوژه مورد نظر هم بیشتر توصیفات رو تایید میکرد و کمی کسل کننده شده بود. قاعده کلی بازی به این شکل هست که با توجه به مطالب و نوشته های یک کاربر باید خصوصیاتی که از اون نوشته ها با احتمال زیاد میشه استنباط کرد رو توصیف کرد. چون شرایط شغلی من به شکلی هست که بیس اون بر اساس تصمیم گیری بر مبنای احتمالات منتج از شواهد و قرائن هست (مثل فیزیک کوانتوم) ، دوست داشتم شانس خودم رو توی اون تصویر سازی که بر اساس احتمالات هست، امتحان کنم. میخواستم شانس خودم رو روی افرادی امتحان کنم که توی این مدت چند ماهه مطالب بیشتری ازشون خوندم و اطلاعات بیشتری ازشون دارم، من حافظه قوی دارم ، مطالب و نوشته های که میخونم ،با یکبار خوندن مطالب توی ذهنم اسکن میشه ، برای همین با توجه حجم مطالب خوانده شده ای که از کاربران توی ذهنم بود ، امین و خانم فرشته اردیبهشت رو انتخاب کردم که توی اون بازی نوبتشون شده بود.
اما اینکه هر خصوصیت توصیفی خانم اردیبهشت رو چطور احتمال دادم ، بعضی هاش رو برای نمونه توضیح میدم : واضح هست که این فقط یک بازی بر اساس احتمالات زیاد هست و قطعا چیزی نیست که بشه بر اساس اون حکم صادر کرد.
مثلا:
خاطرم هست توی بازیهای جام جهانی اگر اشتباه نکنم بازی ایران – ارژانتین ، اومده بودن وتوی یک پست از بازی تیم ملی تعریف کرده بودن و بطور ویژه از بازی علیرضا حقیقی تعریف کرده بود ، حتی اگه اشتباه نکنم حقیقی رو به اسم کوچک نوشته بودن ، پس این یعنی هم ایشون به فوتبال علاقه داره ، هم طرفدار حقیقی هست و هم اینکه معمولا ادمها بازیکن مورد علاقشون توی تیم محبوبشون هست که حقیقی قبلا بازیکن پرسپولیس بودهنقل قول:
>>> به تماشای فوتبال هم علاقه داره ، پرسپولیسی هست و الگوی ورزشیش هم علیرضا حقیقی هست
یا:
ونقل قول:
>>> زبانش خوبه یعنی حداقل در حدی هست که جواب Can you introduce yourself? رو بتونه بده
ونقل قول:
>>> علاقه به دیدن فیلم و سریال داره
اون زمان که پای ایشون شکسته بود اگر اشتباه نکنم خانم مصباح الهدی بهشون پیشنهاد داده بودند که سریال و کارتون زبان اصلی ببینند خوب این یعنی احتمالا خانم مصباح الهدی در جریان بودند که زبان ایشون در حدی هست که بتونه سریال زبان اصلی ببینه و حداقل در حد اینترمدییت هست(کسی که زبانش در حد اینترمدییت هست میتونه جواب اون سوال بالا رو بده :biggrin: ) ،خانم اردیبهشت هم جواب داده بودن وقتش رو با دیدن سریال پر میکنه که میشه احتمال داد علاقه مند به سریال و فیلم هست. و از اونطرف توی پستهاش لحن و اظهار کلافگی و بی حوصلگی مشخص بود.نقل قول:
>>> اگه بی حوصله باشه بدجور هم خودش هم همه رو کلافه میکنه برعکس زمانی که شاد و پرانرژی هست
یا :
خوب متولد اردیبهشت بودنشون رو یکبار در جواب به یکی از دوستان که ازشون پرسیده بود چرا نام کاربری شما فرشته اردیبهشت هست ، گفته بودن اسم اصلیم فرشته هست و متولد اردیبهشت هستم و سنشون هم که یک دو جا به چشمم خورده بود.نقل قول:
>>> تاریخ تولد : اردیبهشت سال 68 یا 69
یا:
نقل قول:
>>> اهل وبگردی و فیس بوک و سایتهای اجتماعی و اینطور چیزها هم هست.
توی نوشته هاش از تکه کلام هایی مثل "عایا" یا "مسئولین رسیدگی کنند" و… استفاده میکنه ، اینها معمولا تکه کلامهایی هست که توی شبکه های اجتماعی بیشتر استفاده میشه
یا:
یکجا نوشته بودند که موقع رانندگی فراموش میکنن که ترمز دستی رو بکشن یا حتی سرچهارراه پشت چراغ قرمز خاموش کردند که خوب تکلیف رانندگی چنین فردی مشخصه:biggrin:نقل قول:
>>> رانندگیش خیلی بده ، بقدری بده که اگه مثل این فیلمهای اخرالزمانی توی یک جاده باشی بعد جاده پشت سرت در حال نابود شدن باشه ، بعد دو تا راه داشته باشی که یا با خراب شدن جاده نابود بشی یا سوار ماشینی بشی که یکم جلوتر ایستاده و فرار کنی و راننده اش خانم فرشته اردیبهشت هست ، ترجیح میدی سوار نشی و بصورت طبیعی نابود بشی:biggrin:
یا:
چندین بار صحبت از بارندگی وقت و بی وقت توی پستهاش کرده بودن ، پس احتمالا یا شمال کشور هست یا غرب کشور ، چون نخواستم دو گزینه ای بگم ، غرب رو انتخاب کردم، توی یک پست از رسم و رسومات اجباری محل سکونتش گفته بودن ، معمولا شهرهای کوچک خیلی بیشتر گرفتار این رسم ورسومات هستند تا شهرهای بزرگنقل قول:
>>> اهل غرب کشوره، یک شهر کوچیک
یا:
خوب توی پستهای مختلف میشه از ارتباط خوب ایشون با خدا مطلع شد ، اما مثلا نشونه هایی توی بعضی پستهای ایشون بود که خیلی مذهبی سفت و سخت نیستند ، مثلا توی یک پست به یک کاربر که کمی مشکل روحی داشتند مثلا پیشنهاد حرکات موزون !! داده بودند ، خوب این پشنهاد به دیگری در یک محیط مجازی عمومی با سفت و سخت بودن کمی در تضاد هستنقل قول:
>>> خانم خیلی مذهبی سفت و سخت نیست ، معمولیه ، از این حاچ خانمی ها نیست، مثلا از این مدلها نیست که یک جا بره عروسی ، بزن بکوب شدید و گناه باشه ناراحت بشه پاشه بیاد بیرون
یا:
مثلا توی همون پست ، به همون کاربر پیشنهاد ورزش شنا داده بودند ، پس میشد احتمال داد علاقه ایشون به شنا زیاد هست ، و یا جای دیگه گفته بودن میخوان دوباره استارت باشگاه رفتن رو بزنند ، که با توجه به بعضی نشونه ها احتمال اینکه ورزش دیگه ایشون رزمی باشه دور از ذهن نبود. و اینکه زیاد حرفه ای و مستمر اهل اون ورزش دوم نیستندنقل قول:
>>> اهل ورزش گاهگاهی هست ، ورزش مورد علاقه اش شنا هست و یکی از ورزشهای رزمی مثل کیوکوشین یا تکواندو ، که البته این کیوکوشین رو دو روز میره دو ماه نمیره ، برای همین فقط در حد شمارش اعداد رزمی رو بلده ، ایچ ، نی ، سان …
و موارد دیگه که توضیحش طولانی میشه…
که البته تمام این موارد شاید از مجموع 10 پست ایشون حاصل شد که این پستها مربوط به همین 3-4 ماهه اخیر بود، و البته من زمانی که اون توصیف رو مینوشتم به هیچ کدوم از اون پستها رجوع نکردم و صرفا به چیزهایی که توی ذهنم ، بود مراجعه کردم که احتمال خطا هم در یاداوری بعضی موارد ممکنه باشه.
اما برای اینکه میخواستم تصویر کاملتری ارائه بدم به پستهای اول بعضی تاپیکهایی که در گذشته ایجاد کرده بودند هم یک نگاهی انداختم :
مثلا در تاپیکی نوشته بودند:
که عینکی هستند و دوست دارند عمل لیزیک کنند
که برای اینکه کمی رد گم کرده باشم ، نوشتم بخاطر بصری بودن ممکنه عینکی باشند ، که هیچ ربطی بین بصری بودن و عینکی بودن نیست:311:نقل قول:
>>> چون بصری هست ممکنه عینکی هم باشه.
یا
در تاپیک دیگه ای گفته بودن:
پس من اینطور احتمال دادم :نقل قول:
من همونم که با هیچی عصبی و ناراحت نمیشدم چقدر اروم بودم چقدر خوب بودم از نشستن هم لذت می بردم از جیغای نابهنجار یه بچه خیلی زشت هم لذت میبردم
الان حوصله هیچ کسیو ندارم جز کسیی که خیلی برام خاص باشن که فعلا نیستن
من حرفای خوب رو هم با داد زدم میگم مثلا با داد میگم وردار میوه بخور خب ...
یا در تاپیکی اینطور عنوان کرده بودند:نقل قول:
>>> کم عصبانی میشه ولی اگه عصبانی بشه اهل داد و بیداد کردن و پرخاشگری هست
نقل قول:
مدتیه فکرم خیلی مشغوله که با این گرونی اگه یه دفعای ازدواج کردم چطوری هزینه هاش رو تنهای تنها جور کنم تنها خودمو دارم و خدارو؟
...
چکار کنم؟ بانکی سراغ دارین که وام بده با قسط خیلی کم؟ فعلا 5 میلین دارم چطوری زیادش کنم؟
خوب از این پست خیلی چیزها در خصوص خصوصیات اقتصادی ایشون و مدیریت مالی میشد برداشت کرد مثلا:
یانقل قول:
>>> خیلی دختر اقتصادی و حسابگری هست ، خسیس نیست ولی اهل بریز و بپاش هم نیست ، با این اخلاقش و این مدیریت مالیش میتونه توی زندگی متاهلیش خیلی زود به همه مادیات برسه .
حتی میشد میزان پس انداز ایشون رو هم از اون زمان که 5 تومن داشتند تا الان با توجه به شغل و درامدشون حدس زد :311:نقل قول:
>>> لباسهای شیک و متنوع ولی غیر گرون میپوشه
حتی شماره کارت عابر بانکشون رو میشد حدس زد :311:نقل قول:
>>> حدود 10 تا 15 میلیون تومان توی حساب بانکیش پول داره شماره کارت عابر بانکش هم ********60379918 درست نیست دیگه همه اطلاعات شخصی مردم رو رو کنم :311: کسی هم زیاد روی پول قرض گرفتن از ایشون حساب باز نکنه ، چون یک دوبار سر این پول قرض دادن ضربه خورده به سختی به کسی قرض میده ، شما بگو هزار تا تک تومنی! :biggrin:
و خیلی موارد دیگه ...
حتی مثلا از توی پروفایلشون هم میشد یک سری اطلاعات دریافت کرد
مثلا ایشون علاقه به گلکاری داره ، کسی که علاقه به گلکاری داره معمولا خونشون حیاط دار و ویلایی و باغچه دار هست یا باغ و بوستانی دارن یا ..
پس :
حتی اون جنوبی بودن خونشون رو هم از یک پست دیگه حدس زدم :311:نقل قول:
>>> خونشون ویلایی و جنوبی هست:biggrin:
و خیلی چیزهای دیگه که میشد از نوشته های ایشون استنباط کرد که دیگه من از بیانشون منصرف شدم :311:
البته همونطور که بالا گفتم اینها صرفا یک بازی بر اساس احتمالات هست ، اصلا بر اساس اینها قرار نیست برای کسی حکم صادر کنیم یا در مورد کسی خدای نکرده پیش قضاوتی کنیم.
=====================
خانم صالحه من از اون تاپیک دیگه استعفا دادم گرچه اگر هم استعفا نمیدادم با توجه به تصاویری که ارائه میدادم تا الان حتما اخراج شده بودم از اونجا :311:
در کل اینجا یک محیط مجازی هست ، خیلی نمیشه از روی نوشته های کسی به شخصیت واقعی اون پی برد ، برای همین برداشت های دیگران از ما عموما ناقص و نادرست هست ، پس خیلی نمیشه روی تصاویری که دیگران از ما ارائه میدن حساب کرد تا بخوایم بر اساس حرف اونها نقاط ضغف و مثبت خودمون رو شناسایی کنیم.
=====================
و حرف اخر:
دیشب یک ایه از سوره ال عمران میخوندم فکر میکنم مناسب با این فضا باشه
وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَأُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١٠٥﴾
و مانند كسانى نباشيد كه پراكنده شدند و اختلاف كردند؛ (آن هم) پس از آنكه نشانه هاى روشن (پروردگار) به آنان رسيد! و آنها عذاب عظيمى دارند.
خدای نکرده طوری رفتار نکنیم که توی این بازیها و این مسائل پیش پا افتاده و این گفتگوها، موجبات اختلاف و تفرقه و ناراحتی و تکدر بین دوستان پیش بیاد. من از کسی کدورتی ندارم ، امیدوارم دوستان هم کدورتی از من نداشته باشند.
ممنون میشم این بحث حاشیه ای با همین پست ختم بشه.
موفق باشید.
محمد 93
سلام دوست عزیزم
اگه یه وقت تو پستای اخیرم چیزی نوشتم که خاطرتون رو مکدر کرده و باعث سوءتفاهم شده، همین جا معذرت می خوام. دسته کم خود من هر چیزی که توی این تاپیک مینویسم اصلا و ابدا قصد تمسخر ،دست انداختن یا هر چیز مشابه رو ندارم برای همینه که مرتب از علامت تعجب(!) توی نوشته هام استفاده میکنم یعنی یه جور مبالغه ،طنز و خلاصه اینکه هیچی جدی نیست؛ فکر میکنم بقیه هم همین ذهنیت رو داشته باشند.راستش این روزا این قدر تحت فشارم که به هر چیزی فکر کنم به اذیت کردن کسی فکر نمیکنم.فقط غرض اینه که یه فضای شاد و با خنده بوجود بیاد مثلا من پست شما رو که در مورد خانم فرشته اردیبهشت تویه تاپیک تصویر نوشته بودید، میخوندم ؛ شاید یه 10 دقیقه ای داشتم میخندیدم و به هیچ چیز دیگه ای (منظورم مشکلاتمه)فکر نمیکردم ، حتی گفتم چقدر پسته برای این تاپیک مناسبه! بعد جواب ایشون به شما و خودم ؛خیلی خنده دار تر بود ؛در مجموع کلی دعاتون کردم (هر دو بزرگوار رو).
بازم تاکید میکنم هیچ گونه قصد و غرضی برای رنجش کسی نبوده،شاید این خاصیت نوشتاره که نمیتونه خوب لحن شوخی و جدی رو منتقل کنه.البته لازمه که از علامت تعجب و شکلک ها در جای مناسب استفاده بشه .
پیروز و سربلند باشید.
یا علی
ای بابا چرایهواینجوری میشه!!!
همین خودمونهابودیم که میگفتیم تالارسوت وکوره و....شادی وخنده میخواد...پس چرابعدیه مدت همه دلخورمیشن!!زودرنج نباشید..
اماخب اینجوری دیگه هرکی میفهمه درچه حدی بابقیه شوخی کنه
طفلی فرشته روهممون چقدراذیت کردیم امااون خودش بیشتربه این شوخی هادامن میزد
راستی یه خوش آمدگویی به جناب خاله قزی بایدگفت مه جاشون توی این تاپیکها خالی بود:311:
تایادم نرفته بگم جناب خاله قزی ماتوی همین تاپیک کلی پشت سرتون حرف زدیم ...به بزرگی خودتون ببخشید:311:
آخه مثه اینکه غیبت محسوب میشه!!!
راستی دیدیدبعضی هاتاواردتالارشدن بعدمدتها مدیرزودرفت زیرپستشون لایک تقدیمش کرد!!!خداشانس بده...
حالااگه ماتایه سال پیدامون نشه...هیچی نمیشه!!!:311:
سلام و درود به دوستان بخصوص مرد 30 ساله تالار جناب خاله قزی
پس این مدت درگیر تعمیرات بودین
مبارک باشه،
از اونجایی که فکر کنم بنایی جیبتونو خالی کرده شیرینی با ما!:311:
دوستان بفرمایید دهنتونو شیرین کنیدhttp://oshelam.persiangig.com/image/...candysmile.gif
مخصوصا بچه های پستای بالا...
بحث و عوض کنید خاله قزی برگشته تازه خونه ام خریده
ان شاء الله کاسبی اونقدر برکت کنه که خونه بعدی این شکلی باشه
سلام
آقای محمد93 ما که رو شما خیلی حساب میکردیم مخصوصا تو بحث کل کل دیگه ازین ناامیدمون نکنید .
وقتی با کسی شوخی میکنی بخاطر اینکه تشخیص میدی جنبه بسیار بالایی داره
همه این ها بخاطر این بود که شما با حضور یک دفعه ای غوغایی بپا میکنی و همه رو جذب خودتون میکنین معلومه که باید باهاتون شوخی کنن.
اون جمله من "ولی جدیدا به نتیجه رسیدم که قضیه نفوذی و این حرفا نیست نام کاربری محمد 93 خود اقای مدیر همدردیه که به این اسم میان و شیطونی در میکنن! خدا داند."
کنایه از دقت نظر و زیرکی شماست .انتظار داشتم طبع طنازتون نکته رو بگیره. .
جدا ناراحت شدید؟
من که باور نمیکنم
اگه شدید معذرت میخوام
بازم ممنون از تصویر ذهنی خیلی موشکافانه و دقیقتون .:72:
ولی نمیشد جوری تصویر بگین که من تابلو نشم آخه؟
سلام
واقعا عجب موج صمیمانه و همدردانه ای ‼ توی این تاپیک موج میزنه ، اونم چه موجی ‼ موج مکزیکی اونم از نوع خارجیش :biggrin: الان که اومدم توی سایت یه حس معنوی خاصی بابت این نوشته ها پیدا کردم ، بخاطر این موج یه مدل اشک شوق خاص و نادری توی چشام جمع شده که سابقه نداشته اگه دو سه نفر دیگه هم پست میزاشتن دیگه کلا قید ازدواج رو میزدم برای تامین نیازهای عاطفیم هر روز میومدم این سایت :biggrin:
حالا خوبه گفتم من ناراحت و مکدر نیستم ، فکر کنم اگه میگفتم ناراحت شدم پول رو هم میزاشتین بخاطر اینکه از دل من دربیارید، شارژ مادام العمر همدردی برام میخریدین:biggrin: حالا شماها که ماشالا وضع هاتون خوبه ،این وسط روی اون خاله قزی طفل معصوم فشار میومد که تازه خونشو ساخته تمام پولشو داده به بنا و کارگر:biggrin:
بعد حالا اون به کنار ، خوبه اخر پست گفتم دیگه بعد اون پست پست نزنین ، فقط کم مونده بود هر کی امروز عضو سایت میشه بره حساب کاربریش رو شارژ کنه فقط به این خاطر که بتونه توی این تاپیک بنویسه و با من ابراز همدردی کنه:311:
البته من که شماها رو میشناسم ، دیگه اون پست من میشه سوژه شما ، مثلا دو روز دیگه توی این تاپیک یک پستی میزنین که از یک نفر شخص ثالت اسم میبرین ، بعد اخرش میگین‼ آخ ، استخفرلا‼ غیبت فلانی رو کردم، به گناه افتادم ، برم دهنمو اب بکشم ، اون تسبیحم کو که تا دم شیر اب ذکر بگم‼ :biggrin:
سلام دختر بیخیال جون منظورم از جمله " خلاقی" جدی جدی بود پس اعتماد به نفس داشته باش و جمله مو به معنی واقعی بخون نه کنایی
نمره ات میشه: بسیار خوب
( ای بابا اونجا که باید کنایی بخونن واقعی میخونن اونجام که با ید واقعی بخونن کنایی میخونن ما منظورو چطور باید برسونیم؟)
حالام که همه کاسه ها سر من شکست دوستی اومده همه رو به رگبار بسته دعوا کرده بعد میگه بخاطر جمله فلانی بود تقصیر اون بود :47:
فکر کنم بهتره مدتی فرار کنم ازینجا و ریاضت بکشم تا اوضاع اروم شه وگرنه بدجور قمر در عقرب شده.
- - - Updated - - -
قابل توجه دوستان:نوشته بالایی هم طنز میباشد یادم رفته بود که باید کنار هرجمله توضیح بنویسم که سو تفاهم پیش نیاد
حالا اینقدر قهر و اشتی کنین که باز بیان در کل کل و تخته کنن.:72:
گربه ها اگه بفهمند شدن موضوع کنفرانس آزاد فرشته اردیبهشت :122:.ازفردا کراوات وعینک دودی میزنن دیگه موش هم نمیگیرن.:311: ..زحمت گرفتن موشها میفته گردن مامردهای جورکش فلک زده یه دستمون باید پرونده وام و قسطاش باشه ی دستمون جارووخاک انداز دنبال موشهابدوییم..اینم ازاثرات تزهای دختران خلاقه :310:
حالا فقط گربه که نیست میخوام یه حیوون داشته باشم ولی جور نمیشه با شرایطم نمیدونم جز پرنده امکانش نیست
که اصلا به این مورد فکر نمیکنم چون از دیدن پرنده تو قفس نفسم میگیره
باید ولش کنم تو خونه که مامانم بکل از خونه میندازتم بیرون..
خیلی دوست دارم تو دهات زندگی کنم هم کشاورزی کنم هو انواع حیوانات رو پرورش بدم هم یه گلخونه خیلی بزرگ داشته باشم آخ چه لذتی داره
دوسال پیش که رفته بودیم یه دهات برای گشت و گذار و موندیم چند روزی یه پسر روستایی ازم خاستگاری کرده بود( درضمن خاطره اون پسر عاشق برای همیشه تو زندگی نامه من ثبت شد هنوزم که هنوزه اونو بهم یاداوری میکنن و میخندن خ بانمک بود) چقدر پشیمونم که بهش فکر نکردم حالا تو روستا به ارزوم رسیده بودم گربه که سهله گاو وگوسفندم داشتم :311:
شهرم شد جای زندگــــــی؟
سلام
فرشته خانم اگه بگم اون پسره هنوز ازدواج نکرده و چشمش به جاده خاکی ده مونده تا شما دوباره برگردی حاضری بهش فکر کنی ؟البته دسته کم نگیرش دکتر شده . دکتر حیوانات
با گلخونه موافقم حتی یگوشه از آپارتمان هم میشه شروع کرد و چندتا گل داشت . نمیدونم شما تهرانی یا نه . ولی اگه تهرانی یه روز صبح برو بازار گل تو اتوبان محلاتی نبرد جنوبی 4 تا گل خونه بزرگ داره وکلی وساییل دیدنی همیشه پر خانمه
یه غرفه بزرگ کاکتوس هم داره . در کل جای خیلی زیباییه حتما یه روز برو . راستی لوازم عقد و حنا بندان بورسش اونجاست . فقط صبح برو . جمعه ها هم بازه صبح . هر گلی بخوایی هست با هر شرایطی حتی آناناس . توت فرنگی که مدتی در گلخانه به عنوان گل زینتی و گلدانی میفروشن .
از گاو گوسفندم بگذر یه روز هم برو بازار پرندگان البته با خانواده و یه مرد اونجا هم خانم زیاده پرنده های زینتی زیادی وارد کردن و گرون ولی برا دیدن زیباست راستی گربه هم میفروشن از اون سفید سفیدا .
سلام
شاعر میگه :
عهد کردم که دگر می نخورم در همه عمر
بجز از امشب و فردا شب و شبهای دگر
منم به تبعیت از شاعر یک تیکه نخ دور انگشتم بسته بودم که یادم باشه که دیگه شبها اینجا ننویسم ، که خدای نکرده موجبات رنجش دوستان رو فراهم نیارم ، ولی اعتراف میکنم ، شیطون گولم زد و نخه رو باز کردم ، اخه دیدم من که اونقدر دانشی ندارم که بخوام به مراجعان اینجا راهنمایی بدم یا جایی هم اگه چیزی بلد باشم خیلی جانب احتیاط رو میگیرم که خدای نکرده راهنمایی اشتباه به کسی ندم ، برای همین گفتم لااقل در کار تلطیف حداکثری تالار‼! یک نقشی داشته باشم ، البته تلطیف که چه عرض کنم ، تا الان نقش من حاصلی جز خشونت و خون و خونریزی نداشته … :biggrin: آقا اصلا دروغ چرا؟؟ خوب منم نیاز دارم حرف بزنم ، این انگشتم هم دچار خون مردگی شده بود :biggrin:
این پست خانم اردیبهشت بدجور منو هوایی کرد ، هوای یکی از ارزوهای بزرگ زندگیم… منم یکی از ارزوهام اینه که بعد از متاهلی از زندگی شهری فرار کنم و به یک روستا برای زندگی برم ، یک باغ میوه داشته باشی و یکم گاو و گوسفند و مرغ و خروس وماهی … بدونی چه گوشتی میخوری ، چه میوه ای میخوری ، چه هوایی استشمام میکنی ، چه لبنیاتی مصرف میکنی ، چه نونی میخوری ، از پاکی زندگی لذت ببری ، بدون استرس و دغدغه های شهرنشینی و از همه مهمتر هم نشین و همسایه مردم صاف و بی الایش روستا باشی… بعد صبح سحر داد بزنی : خانم اون شلنگ اب رو بنداز بیرون .. بعد خانمت با تعجب بگه ، شلنگ اب میخوای چیکار اقا؟ ، میخوای گاو و گوسفندها رو بشوری؟ بعد بگی نه : این گاوه رو زدم زمین میخوام بهش اب بدم بعد هم قربونیش کنم ظهر یک ابگوشت گاو بار بزاری برامون … یعنی کلا صفایی داره :311: ان شاالله این ارزوم رو عملی میکنم ... حالا روستا هم نشد نشد ولی یک جای اروم و دنج ....
یه مدت کشوری دیگه ای زندگی میکردم که با اینکه پایتخت اون کشور بودم ولی مردم خیلی بی شیله پیله و ساده ای داشت ، اب و هوای تمیز ، شهر خلوت و تمیز و البته فرهنگ پایین مثل مردم "برره " و تکنولوژی ، خودروها و… بالا مثل مردم "نیویورک" … ولی الان هرچی فکر میکنم از مردم اونجا کسی تو زندگینامم ثبت نشده ، الان دقیقا نمیدونم مشکل از من بوده ، یا مشکل از اونا یا مشکل از زندگینامه من .. ولی خلاصه فکر کنم یک جای کار میلنگه:biggrin:
سلام
جناب امین نمیخواین دیگه بی خیال این دستخطها بشید...
تاحالا هرچی توی تاپیک تصویرذهنی درمورددستخطها گفتید اشتباه بوده...تاکی میخواین ادامه بدیدآخه؟؟؟؟:311::311:
هنوزامیدواریددستخط یکی رودرست بگید..:58:
سلام
.خب هنوزقانع نشدم دستخط کسانی که گفتم خوب باشه شایدبنظرخودشون خوب بوده :311:
حالا مدیریت پویا واسه اینم راهکار داره مثلا خودشما میتونید ازدست خط تون یه عکس بگیرید ویه مدت بذاریدامضاتون باشه تاما ببینیم :311:.
فقط خواهش میکنم پاورقی تایپ کنید که دست خطتون چی نوشته :311:
فقط فرشته اردیبهشت نیاز نیست این کاروبکنه چون عمرا دوس ندارم بادیدن دست خطش موهای سرم سیخ بشه :311: مخصوصا الان که رفته تو خط گربه خانگی