خوشمزه ترین پفکی که خوردم
رابطه ام با پفک جان یجوریه که هرازگاهی به طور وحشتناک عاشقانه هوسش میکنم
یکی از روزها همسرم بعد ظهر بیرون رفت و حدود ساعت پنج برگشت دیگه کلا خونه بودیم تا اینکه اخر شب باز هوای پفک کردم طوری که طاقت یه لحظه دوریشو نداشتم رفتم به شوشو جون بگم که بره برام بخره و شوخی هم نداشتم
وقتایی که این چیزا رو میخام با صدای بچه گونه و نهایت لوس شدن خواسته ام رو میگم
گفتم بابا جونی من پفک میخوام حالا چیکال کنم ؟ بعدم با یه حالت خاصی ایستادم و نگاهش کردم گفت باشه عزیزم برو پشت تی وی رو ببین تا برم برات بخرم
نمیدونین پشت تی وی چه خبر بود ؟ یه پفک خوشگل ازین طلایی ها وااااااااای خدای من اونجا برق می زد
ظهر برام خریده بوده و گذاشته پشت میز تی وی تا سورپریزم کنه (از قضا هم من اون شب هوس کردم بله ما اینجوریم دلمون به دل هم راه داره :43:)
نمیدونم دقیقا دو متر یا سه متر پریدم رو هوا و باز هم نمیدونم این ذوق بخاطر پفک عزیزم بود یا بخاطر توجه همسر عزیزم ؟
خلاصه این پفک یه سکانس کاملا عاشقانه بین ما بوجود اورد ویه بوسه محکم و گنده نثارش کردم و شبمون پر از قربون صدقه و بغل وعشق و مهربانی شد :72::72::72: ...............
تا اینکه سه روز پیش همسرم رفت یه شهر دیگه که خیلی دوره امروز داشتم خونه تکونی میکردم پشت تی وی دیدم باز ازون پفک طلایی ها هست خیلی دل تنگ شدم :315::315::315:این بار دیگه پریدنی در کار نبود تو سکوتم نشستم و دو سه تا دونه فقط خوردم اخه بغضم نمی ذاشت قورتش بدم .