RE: ازدواج با مردی مثل من که از همسرم جدا شدم خوبه
سلام
واقعا به این عشق این ابراز علاقه به همسرتون تبریک میگم
وای من حتی تو زندگی ندیدم که حتی یه بار در مقابل کار اشتباهی که کرده اظهار پشیمونی کنه یا معذرت بخواد. و.... واقعا اون حرفی که شما به همسرتون گفتیدکه "میخوام زن ایده آل تو باشم" حتی تو مخیله من نمی گنجه که یه زن به همسرش میتونه همچنین حرفی بزنه.این حرف نشان هوش هیجانی وعاطفی واز خود گذشتگی شما رو میرسونه که همسر من نداشت
تازه همسر شما اعتیاد رو داشت که من حتی لب به سیگار تو عمرم نزدم
از دست کار هاش دو مرتبه افسردگی گرفتم دفعه دوم اینقدر اضطراب و فشار عصبی داشتم که از خدا طلب مرگ میکردم وخودمو آماده مرگ کرده بودم قرضامو صاف کردم.همیشه استغفار رو لبام بود سال 87 حتی دو سوم شبهاشو نخوابیدم تا صبح شده بود کارم گریه و...
با وجود این حالت باز ازم چیزهای عجیب غریب می خواست فوق العاده بی تفاوت بود حتی مجبورم میکرد که برم خانه پدرش در حالیکه خونه پدرش همون جایی بود که منو 5 نفری زده بودند اونم جلوی دخترم وقتی اون صحنه برام تداعی میشد حالم بدتر میشد و با این وجود از خودگذشتگی نشون میدادم و میرفتم تا اون خوشحال بشه
RE: ازدواج با مردی مثل من که از همسرم جدا شدم خوبه
من به این معتقدم که شما و خانم سابق شما مهارت های لازم را برای برقراری رابطه سالم ندارید
ولی چون شما خواسته اید نظرمان را در مورد شما و خصوصیت های رفتاری شما بگوییم اینجا می نویسم
امیدوارم ناراحت نشید ولی بهشون منطقی فکر کنید
برادر خوبم:72:
شما می فرمایید برادران خانم تان شما را کتک زده اند ولی نمی گویید شما با خانم تون چطور رفتار کردید که اونها از دست شما اینقدر ناراحت شده اند
شما می فرمایید به خانم تون توی ماشین چیزی گفته اید که ایشون ناراحت شده اند ولی نمی فرمایید چه چیزی گفته اید و اصولا اگه شما می خواهید بعدش غذر خواهی کنید چرا اصلا مساله ای را عنوان می کنید
شما می فرمایید خانم تون با حالت عصبانی اومدن خونه شما و سرو صدا راه انداخته اند ولی یک لحظه خودتان را جای ایشان نمی گذارید که به واقع چه چیزی ایشان را اینقدر اشفنه کرده
شما می فرمایید دخترتان حاضر به صحبت کردن با شما نیست می فرمایید او را پر کرده اند ولی یک لحظه فکر نمی کنید که شما در حق دخترتان چه کار کرده اید که او حتی نمی خواهد با شما صحبت کند
شما می فرمایید که خانم شما بهتون اس ام اس دادن که شما برید مشاوره ولی دیگه صحبتی نمی کنید
شما یه روز می گید هنوز خانم تون رو دوست دارید یه روز می گید که توی این ده سال جوانی ام را هدر دادم و خاطره خوشی ندارم
شما می فرمایید خانم شما گفته اند تو خوب باش من هم خوب می شوم ولی از کنار پیامی به این مهمی ه اسانی رد می شید
یه روز بیان می کنید که یکی از شروط تون برای ازدواج مجدد پذیرفتن دخترتون است یک رو بیان می کنید ایا اگه دخترم رو پیش مادرم بذارم مشکلی پیش می اد یا نه
شما دخترتان را دوست دارید درسته ؟!!!!!پس چرا وقتی دوستان ازتون می پرسن شرایط بعد از طلاق شما چطور ؟فقط عنوان می کنید مشکل ج دارید و صحبتی از دلتنگی برای دخترتان نمی کنید ؟؟؟؟/؟
و ......
شما فکر نمی کنید یک طرفه به قاضی می روید و شرایط خانم تون - دخترتان - و خانواده همسرتان را اصلا در نظر نمی گیرید
نظرات شما خیلی خیلی متغیر شد ه اند آیا خودتان این مساله را درک کرد ه اید :72:
به m.moud
موعود جان حرفت را کاملا قبول دارم که یک نفر ممکنه در ازدواج اولش اشتباه کرده باشه باید بتونه دوباره ازدواج موفق داشته باشه
ولی خود شما هم حتما تصدیق می کنی اگه یک دختر خانم دو خواستگار با شرایط یکسان داشته باشه یکی مجرد و دیگری از همسرش جدا شده باشه عقل و منطق حکم می کنه که ریسک نکنه و به پسر مجرد پاسخ مثبت بده
البته من هم تصدیق می کنم که اون اقا ممکنه که واقعا بد شناسی اورده باشه ولی احتمال دیگه ای هم هست که مشکل داشته باشه
همون طور که می دونی هر زندگی یه سری مشکلات هم خواهد داشت حالا دختر با ورود به زندگی مردی که قبلا ازدواج کرده و صاحب فرزندی هست مشکلاتش خیلی خیلی بیشتر است
این طور نیست عزیزم ؟؟؟؟:72:
RE: ازدواج با مردی مثل من که از همسرم جدا شدم خوبه
آرش عجول
کجا چنین شتابان ؟!
برادر شما در زندگی قبل خود مواردی را تجربه کرده اید و دختری دارید و زنی که قبلا همسر شما بوده و این زن قطعا آسیب دیده و روحیه و دیدگاه خاصی در مورد شما دارد .
بعد از ازدواج مجدد شما ، بنا بر آمار و ارقام و تجربه خیلی از خانم ها تازه یاد زندگی اول می افتند حالا یا با حس انتقام فردی و یا توسط بچه یا ادای عاشقی خارج از وقت وبی موقع یا دریافت پول و نفقه بچه و .......
برادر فکر کرده ای که بازتا ب اعمال و رفتار همسر شماکه دخترتان هم از قضا با ایشان زندگی می کند می تواند سایه سر همسر بعدی شما باشد ؟!
از آن طرف خود شما امروز حس ندامت را احساس نمی کنید و یا خیلی از حسهای دیگرتان که به علت آسیب دیدگی تازه فعلا از کار افتاده ولی اگر زیر نظر پزشک نباشی ممکن است روزی فعال شود و دست در دست همسر سابق و بچه ات به نفر بعدی آسیب بزنی ؟!
قبل تر خیلی سر بسته در یکی از پستهایم به این مطالب اشاره کردم و شما توجه نکردید .
یک نگاهی به کتاب زن دوم بیندازید این کتاب را هم قبل تر به شما معرفی کردم تا بخوانید ولی معلوم است که هنوز تهیه نکرده اید
RE: ازدواج با مردی مثل من که از همسرم جدا شدم خوبه
اقا ارش سلام
خوب نوشته های انی عزیز را بخوان که دلسوزانه راهنمایی ات کرده و پیش وجدان خودت به اونها جواب بده
هیچ کدام از دوستان نمی گویند ازدواج نکن ویا ازدواج بکن فقط به شما گوشزد می کنند که با صبر بیشتری پیش بروی
باز هم می گویم "اینقدر عجول نباش فکر میکنی اگر کمی صبر کنی چه چیزی را از دست میدهی؟
RE: ازدواج با مردی مثل من که از همسرم جدا شدم خوبه
سلام
نمی دونم چه بگم چرا باید رعایت احساسات یه خانمی را بکنم که در بدترین حالات من رعایتم نکرد.دخترم را که همین روزا ازش میگیرم پدرش که همینن روزها که قصد داشتم به آرامش دعوتشان کنم منو به باد فحش گرفتو.....به نظر شما چرا باید صبر کنم تازه انتقالم هم درست شد که برگردم
RE: ازدواج با مردی مثل من که از همسرم جدا شدم خوبه
سلام برادر خوبم
آقای آرش کسی نگفت شما رعایت احساسات همسرتون رو بکنید
اگر همه ی بچه ها می گن عجولانه تصمیم نگیرید برای اینه که می خوان خدایی نکرده شما در انتخاب دومتون اشتباه نکنید
هیچ کس بهتر از خودتون نمی تونه بهتون کمک کنه اگر شرایط روحیه خودتونو می شناسید و میدونید که آمادگی برقراری یه ارتباط جدید رو دارید و برای قدم نهادن در این راه تردیدی ته دلتون نیست و اگر می دونید با صبری که دیگران بهتون توصیه می کنن بیشتر آسیب می بینید پس بهتره راهی که خودتون صلاح می دونید ادامه بدید
mamfred
RE: ازدواج با مردی مثل من که از همسرم جدا شدم خوبه
سلام
آتنا باز از اول شروع کرده
جان من پرده بر انداخته ای یعنی چه
مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه
یار خوبانی و منظور گدایان شده ای
قدر این مرتبه نشناخته ای یعنی په
وخدمت همه دوستان خواهران برادران خودم بگم که
من یه آدمی هستم با یه خصوصیات معمولی که از بقیه هم چیز زیادی ندارم و گاهی افکارم به طرفم هجوم میاره ومحبت .پشیمانی .دلسوزی نسبت به همسر قبلیم بر من مستولی میشه که من با کنترل کردن وتکنیکهای دیگه اونها رو از خودم دور میکنم واصلا حاضر نیستم به اونها فکر کنم چون واقعا بهم حق بدین که چقدر سختی کشیدم حتی نزدیک ترین افراد بهم میگفت تو در سختی ها برام الگویی با خودم میگم که من که اینقدر در مشکلات عدیده و جور وا جور صبر کردم بعد از ازدواجم آگاهانه می تونم هر حالت ذهنی و فکردی را حل کنم تازه من یادم نمیاد کاری کرده باشم در زمینه کاری و تصمیمات مهم .پشیمان شده باشم چون قبلش خیلی فکر میکنم با خودم تو ذهنم با اتفاقات آینده شطرنج بازی میکنم یکی از علتهای موفقیت در مدیریت هم همینه خانم آنی خیالتون راحت باشه من اهل پشیمون شدن از کاری یا کسی نیستم وبدونید کسی که با من ازدواج کنه به احساساتش کمال احترام رو میزارم وحتما کاری میکنم که احساس نکنه من قبلا متاهل بودم آنقدر با محبتم که به خاطر محبت به خانم قبلیم 10 سال از عمرمو خراب کردم زندگی که وقتی فکر میکنم ضررش بیشتر بوده تا منفعتش جسمم.جانم.شخصیت وآبروم همه به بازی گرفته شد البته ازدواج قبلیمو بزاردید به حساب جوان بودنم
RE: ازدواج با مردی مثل من که از همسرم جدا شدم خوبه
من براتون آرزوی بهترینهای زندگی رو دارم ...شاد باشید :72:
RE: ازدواج با مردی مثل من که از همسرم جدا شدم خوبه
آرش صبر صبر صبر
من مطمئن هستم که شما به همسر آینده تان احترام خواهید گذاشت و حس امنیت و آرامش را به وی تقدیم خواهید کرد . اما از شرایط و تغییر آن غافل نباشید . به نوعی حساب احتمالات .
در اولین گام برای اینکه همسرآینده تان متوجه نشود و احساس نکند که شما ازدواج قبلی داشته اید دخترتان را چکار می کنید ؟! وجودش را انکار می کنید ؟!
فرزند شما واقعیت و ثمره همان زندگی است .
حالا گام بعدی از احتمالات .
خدای نکرده دخترتان بیمار شود به نوعی که نیاز باشد شما در کنارش باشید ودخترتان نخواهد همسر شما را ببیند . چکار می کنید ؟!
یک روزهایی در زندگی داشته ام که افراد باتجربه به من هشدارهایی را می دادند البته خودتان که می دانید در شرایط خاص شروع هرتجربه، هشدار را هر چه باز کنیم، باز هم اشارت است. برای یک شاگرد کند ذهنی مثل من هر مجموعه کتاب 1000 صفحه ای و ساعتها صحبت ، حکم همان اشارت را داشت چرا که گوینده از سر تجربه سخن می گفت و ضمن سخن گفتن شیرینی و تلخی تجربه اش را می چشید . به نوعی آرد را الک کرده بود و الک را هم آویخته بود . ولی من نه تا به آن روز آردی الک کرده بودم نه الکی اویخته بودم . پس هر چقدر ادعا کنم می فهمیدم طرف چه می گوید دروغی است بزرگ .
حال حکایت شماست . برادر شما باید به مشاور مراجعه کنید .
RE: ازدواج با مردی مثل من که از همسرم جدا شدم خوبه
برادر خوبم ارش
صحبت های انی با تجربه رو لطفا با دقت بخوان
من نخواستم که همه چیز رو از اول شروع کنم هدف من فقط این بود که به دخترتان کمک کنم چون من هم دختری دارم و میدانم محبت بین پدر و دختر چقدر مقدس است
صبور باشید و موفق :72: