بالاخره تونستم برم پیش مشاور
حرفای خیلی خوبی بهم گفت یه حرفایی که اصلا نمی دونستم یاد گرفتم که موضوعها رو از یه زاویه دیگه ببینم
حالم خیلی خوبه
نمایش نسخه قابل چاپ
بالاخره تونستم برم پیش مشاور
حرفای خیلی خوبی بهم گفت یه حرفایی که اصلا نمی دونستم یاد گرفتم که موضوعها رو از یه زاویه دیگه ببینم
حالم خیلی خوبه
خدا رو شكر اميد وارم هميشه اينچنين خوب احوال باشي
خیلی خوشحال شدم عزیزم
عزیزم حالا که رفتی پیش مشاور حتما راهنماییها ی خوبی بهت می کنه ولی خواهرانه از من بپذیر درسته مادیات برات اهمیت نداره ولی خیلی هم در مقابل همسرت کوتاه نیا چون این براش عادت می شه منم در شرایط تو در ست همین کارها رو میکردم ولی حالا متوجه میشم که اشتباه بوده و عادتش دادم شوهرت برای عید حتی اگر یک جفت جوراب هم میتونه بذار خودش بخره ، با تمام محبتی که بهش داری اجازه بده وظایفش را انجام بده و ازش سلب مسئولیت نکن، غرور نداشته باش ولی شخصیتت رو حفظ کن ، با شوهرت و در کنارش باش ولی در وجود او حل نشو خودت باش ولی انعطاف پذیر ، بزرگوار و بخشنده باش ولی اجازه نده تحقیرت کنند ، اگر بهت دوباره پیشنهاد دکتر داد خیلی خونسرد بپذیر ولی بهش بگو بعد از تایید دکتر تا شب عروسی حق نداره پیشت بخوابه چون احتمال داره خطایی بکنه و شب عروسی طبق رسومات آنها انجام نشه آنوقت عکس العملش رو خواهی دید ، ولی با آرامش برخورد کن عزیزم حتما ما رواز وضعیتت مطلع کن
اتفاقا مشاورم همین حرفای شما رو زد بهم چیز جالبی زد گفت زن باید زن باشه و مرد هم مرد هر کدوم جایگاه خاص خودش رو داشته باشه نباید من برای زندگی هزینه ای پرداخت کنم مگر اونکه ازم خواسته بشه مخصوصا در مورد خرجهایی که به عهده خانواده نامزدمه چون معتقد بود که این کار باعث بوجود اومدن توقع من از اونها میشه حالا این توقع توی جبران پول توی زندگی آینده و فعلیم می تونه باشه یا انتظار احترام اونجوری که من می خوام
در مورد دکتر البته حرف شما رو نزد گفت اگه یه بار دیگه موضوع مطرح شد بلافاصله قضیه رو به خانواده ام ارجا بدم و نزد خانوادش خودم حرفی نزنم و بگم هر چیکه خانوادم بگن ولی در مورد نامزدم گفت با توجه به شناختی که ازم پیدا کرده نامزدم اول باید نامه زن داداشش رو نشونم بده تا وقتی که نامه زن داداشش رو بهم نشون نداده پیش دکتر نرم اگر این کار رو کرد حتما به دکتر مراجعه کنم و بعد از گرفتن نامه جریان نامه رو به جاریم بگم و موضوع رو هر دوتا عروس با پدرشوهرمون در جمع خانوادگی مطرح کنیم و تا نتیجه ای از این صحبتها نگرفتیم با خانواده شوهر توی حالت قهر باشیم مگر اونکه شوهرامون در حضور جمع به خانوادشون و سایرین اعلام کنن که استقلال دارن و هرگونه دخالتی چه از جانب خانواده خودشون چه خانواده همسرشون برابر با قطع رابطه هست
درمورد قسمی هم که خورده بودم به شدت سرزنشم کرد و ازم خواست هروقت عصبی شدم یه گوشه بشینم نه گریه کنم نه فریاد بزنم در کل هیچ حرکتی انجام ندم و نامزدمم بذارم به حال خودش که هر کاری دوست داره بکنه و هر چی دوست داره بگه
و وقتی آرامش خودم رو پیدا کردم روی حرفایی که گفته فکر کنم اگه حرفاش درست بود خب خودم رو اصلاح کنم و اگر نه حرفهاش غلط بود توی مواقعی که انتظار داره من همون اشتباهات رو انجام بدم یادآور دعوا اون روز و گفته های اون روزش بشم
در مورد پوشش و وضعیت ظاهریم خواست رفت و آمد خودم رو به خونه پدریش کم کنم وقتی هم که رفتم خونشون دقیقا همون چیزی که اونا می خوان باشم و فقط اونچیزایی که نامزدم خیلی روش حساسه رو دقت کنم و اگه نامزدمم اعتراضی کرد حرفی نزنم و بهش قول جبرانش رو توی شب توی تنهاییمون بدم و تماسهای تلفنی رو بیشتر کنم و هر روز با مادرش تماس داشته باشم و جویای حالش بشم
و در پیش خانواده اش هر چقدر هم حالم بد بود و ناراحت باشم اصلا نباید بروز بدم و همیشه با نامزدم توی جمع خانواده اش صمیمی و خوشحال باشم و حتی وقتی متلک هم بهم گفتن با خنده که مهم اینکه پیش شوهرم باشم بقیه مهم نیستن یا سکوت بگذرم دلیلی نداره چوب بی ادبی و بی احترامیه خانودش رو نامزدم بده
در مورد لباسو زنجیری که خریده بودم گفت اگه برام نیاوردن به روی خودم نیارم و در مورد النگوها و صحبتهایی که شده بود چیزی به نامزدم نگم تا خودش به این موضوع اعتراض کنه و اگر از من چیزی پرسید بگم اینها مال من بوده ولی اگه مادرت دوست داره بذار مال مادرت باشه و از این به بعد هر چی برام خرید ازش بخوام که بمونه خونه ما تانشون مادرم بدم و نذارم ببره خونشون
و ازم خواست زیاد خودم رو درگیر مسائل مالی نکنم و فکر کنم بیکارم و درآمدی ندارم و همه هزینه ها رو خودشون پرداخت کنن یه بار دعوا کنم ولی یه عمر راحت باشم
و کلی حرف جالبه دیگه
خيلي خوشحالم كه بالاخره راه و چاه رو ياد گرفتي. اميدوارم كه زندگيت سراسر شادي باشه.
سلام وهم عزیزم
منم خوشحالم که اروم شدی
فقط مراقب باش یه موقع جنگ دعوا راه نندازی و بدتر این وسط مقصر شناخته بشی
هر کاری می خوای بکنی با سیاست انجام بده که برات نتیجه داشته باشه
موفق باشی گلم
وهم عزيز خيلي خيلييييييييييي خوشحال شدم،فقط يه موضوع اونم اينكه يادت نره مشاور بهت چي گفته!!!!
از لج اونها هم با نامزدت صميمي تر شو بزار چشمشون دربياد(آخيش)
خیلی خوشحالم که به این تالار اومدم خیلی بهم انرژی و انگیزه میدید
فردا بازم قراره برم پیش مشاور
می خوام حرفایی که بهم میگه رو توی اینجا بنویسم و نتیجه اش رو توی زندگیم تا اگه کسانی هم مشکل من رو داشته باشن بتونن از تجربیات من استفاده کنن