آقا رضا ببینید همه میگن برید دخترتون رو ببینید بر خلاف پیغامی که به من دادید برید ببینیدش بیاید به جای مرد بودن پدر بودنتون رو نشون بدید
نمایش نسخه قابل چاپ
آقا رضا ببینید همه میگن برید دخترتون رو ببینید بر خلاف پیغامی که به من دادید برید ببینیدش بیاید به جای مرد بودن پدر بودنتون رو نشون بدید
خود خدا به شما گفت !؟؟؟؟؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط santatian
متاسفانه خيرنقل قول:
نوشته اصلی توسط harfedel
امروز چهل و ششمين روز است كه او را نديده ام.از نظر روحي در بدترين حالت قرار دارم و باور كنيد ديدن اون برام يه آرزو شده.در مورد پيام هاي دوستان هم تشكر ميكنم و راجع بهشون فكر ميكنم.
رضا جان یک مقدار صبوری کن برادر بزرگم. می دونم شرایط سختی رو داری. همسر شما به هرحال شخص لجبازی هستند و تحت تاثیر محیط اطرافشون همسرشون رو ترک کردند. ولی مسئله الان چیز دیگریست. به اسم فرزند دلبند شما. به مرور با کمی محبت بیشتر همسر خود رو خواهید دید که به شما دوباره عشق خواهد ورزید. هرچند طول بکشه. دیدن فرزندتون شرایط رو بهتر می کنه. با یک دسته گل و عذرخواهی از همسرتان پیش ایشان بروید و محترمانه ازشون خواهش کنید که به زندگیتون برگردند. بدون گلایه و یک مقدار صبر پیشه کن.
ممنونم رضای گل
سورنا
اين قصه تكراري شده بار اولش نيست كه قهر ميكنه من بارها و بارها در برابرش تحقير شده ام ديگه نميتونم اين ذلت رو بپذيرم تازه خيلي خوب ميدونم كه رفتنم به اون راه دور هيچ ثمري نخواهد داشت و اون حاضر به ملاقات من با فرزندم نخواهد شد.بايد چاره اي ديگر بينديشم
شکایت کنید از ایشون اگر نمی ذارند فرزندتون رو ببینید!! این دیگه از اون کارهاستا!!
دادخواست در دادگاه دارم ماه آينده وقت رسيدگي دادند بايد منتظر بمونم
آقا رضا چرا ماه آینده؟؟؟؟
اگه همسرتون لجبازه پس مطمئنن محض اذیت کردن شما هم که شده دخترتون رو با خودش نمیاره دادگاه که ببینیدش
تا الان از طریق مسیج به همسرتون گفتید که از رفتنش ناراحتید؟ وقتی نیست خونه براتون غیر قابل تحمله؟دلت برای بودنش نگاههاش راه رفتنش خندیدنش و حتی برای داد بیداد کردناش دعوا کردنتون تنگ شده؟
ببینید آقا رضا اینها واژه هایی هستند که نشون ضعف یه مرد نیست بلکه نشونه یه علاقه و دلبستگیه. هرچقدر هم که همسرتون باهاتون مشکل داشته باشه بکاربردن این کلمات روزهایی رو به یاد همسرتون میاره که در ضمیر ناخوداگاهش علاقمند به بازگشت به خونه و نزد شما میشه
این حرفا رو مشاورم بهم گفت
دیشب وقتی موضوع شما رو با بهرام در میون گذاشتم او هم خودش اذعان داشت که اگر زیاد روی مرد بودنش اصرار به خرج نمیداد کارش به اینجا نمی رسید ازش پرسیدم که تا به حال چنین جملاتی رو به فهمیه گفته بوده یا نه؟ و جواب:نه!!!! فکر می کرده اگه این کار رو بکنه مسخره اش می کردن و غرور مردونه اش زیر سئوال میرفته
و پیشنهاد بهرام:
1-حتما یه سفر چند روزه به یه جایی که اولین بار باشه برای مسافرت و هیچ فامیلی اونجا نداشته باشید و دستررسی به وسیله رفت و آمد غیر از ماشین شخصیتون نداشته باشید تا توی اولین بحث خانومتون نتونن راه قهر رو پیش بگیرن و مجبور باشن تا آخر حرفاتون بمونن
2-توی تنهاییتون به گذشتتون فکر کنید ببینید چقدر از مشکلاتتون مسببش خودتون بودید و چقدر همسرتون بعدش برید پیش یه مشاور یا یه فرد عادلی که تا حدی از زندگی شما اطلاع داره و از او بخواهید بی غرض اشتباه های شما و همسرتون رو بگه اگه همون نتیجه تنهاییتون رو اینشون هم تکرار کردن تصمیمی که گرفتید (چه ادامه زندگی چه طلاق) انجام بدید و اگر نتیجه هاتون یکی نبود فعلا برای طلاق دست نگه دارید
3-اگر به خاطر دخترتون می خواید باهاش زندگی کنید نه همسرتون، طلاق بهترین کاره چون چند روز دیگه همون دعواهای سابقه
4-حالا که تصمیم به طلاق دارید اجازه دیدن دخترتون رو بهش ندید و به این شکل راه دیدار مجددتون رو ببندید کاری بکنید که تمامی پلهای پشته سرتون رو خراب کنید و دیگه هیچ وقت انگیزه ای برای ازدواج مجدد با همسرتون رو نداشته باشید
این توصیه های بهرام بود
یه سئوال: شما توی شهری که همسرتون زندگی میکنه اقوامی ندارید که بخواهید از طریق اونا با همسرتون رابطه برقرار کنید؟
وهم عزیز من فکر میکنم اقای رضا حس قشنگی به همسرشون ندارن و شاید بشه گفت فقط مادر دخترشون ایشون رو میبینن.من خیلی از جمله شما که گفتید مرد بودنت رو ثابت نکن پدر بودنتو ثابت کن لذت بردم پس به نظر شما بهتر نیست حالا با این همه حرمت هایی که شکسته صدمه هایی که حتما اون دختر بچه از دعوا ها کسیده و حتی دوری پدرش به اقای رضا پیشنهاد این رو بدیم که به پدر بودنش بپردازه؟میدونید به نظر من این زندگی مشترک ارزش هاشئ از دست داده با طلاق هم به خودشونم گفتم فوق العاده مخالفم .جدا باشن ولی اون دختر رو سپر بلا نکنن شاید نمیتونن زن و شوهر ایده ال باشن ولی پدر و مادر خوبین هر کدوم توی رفتارشون اینو دارن نشون میدن وقتی نمیتونن کنار هم زندگی کنن دلیل نمیشه یادشون بره پدر و مادرن و اینکه جدا زندگی کردن این ازادی برگشت رو هم داره و اون بچه حق انتخاب هم داره ولی اگر دوباره برن سر خونه و زندگی و باز هم نتونن نقش زن و شوهر را خوب بازی کنن حرمت ها بیشتر از حالا شکسته میشه و ضربات بدتری داره..
اقای رضا خواهش میکنم دادگاه بازی فراموش کنید من به شما بچه ایی که توی این دعوا و دادخواست ها شکل گرفترو توصیف کردم..واقعا حق یه بچه نیست...خواهش میکنم از حال خودتون مارو با خبر کنید...
آقا رضا چه خبر؟ چه کردید؟
حالتون خوبه؟