-
RE: حجاب
عفت درکلام
گستره فعالیت های زنان درجامعه کنونی، اهمیت بحث دراین موضوع را
روشن می کندواحکامی که ما از منابع اسلامی دراین باره به دست می آوریم،
همه وهمه بیانگر توجه دقیق وموشکافانه اسلام نسبت به سلامت جامعه وفرد
می باشد، قران به انسان دستورداده که به گونه ای هوس انگیز
سخن نگوئید که بیماردلان درشما طمع کنند،
« فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض وقلن قولاً معروفا»44
جمله « فلا تخضعن بالقول » اشاره به کیفیت سخن گفتن دارد،
یعنی به هنگام سخن گفتن جدی، خشک وبطور معمولی سخن بگوئید.
جمله « قلن قولا ًمعروفا » اشاره به محتوای سخن گفتن دارد،
یعنی باید به صورت شایسته که مورد رضای خدای
متعال وپیامبر (صلی الله علیه واله) وتوام با حق وعدالت است،
سخن گفت، البته (قول معروف) معنی وسیعی دارد وهرگونه گفتار
باطل وبیهوده وگناه آلودومخالف حق را نفی می کند.
45 بنابراین ازنظر قران هرگونه ناز وغمزه درکلام،
با ادا واطوار سخن گفتن، تغییر صدا که افراد شهوتران
را به فکر گناه می افکند وهر گونه سخن باطل وغیرحقی مردود است.
-
RE: حجاب
عفت درست تر (حجاب)
یکی از پردامنه ترین موضوعاتی که دردنیای امروز راجع به زن
وحیات اجتماعی او مطرح است، موضوع ستر یا حجاب زنان می باشد
واین مسئله ای است که بحث های موافق ومخالف بسیاری
را درجوامع غرب وشرق برانگیخته است.
مخالفان پوشش برای اینکه طرفداران ومبلغان مذهب را به انزوا بکشانند
ودرنتیجه دست خودرا به تجاوز به حریم عفت زنان باز گذارند،
وسوسه ها وشبهاتی راازقبیل : حجاب مانع آزادی، کار ونشانه عقب
ماندگی و…..است را درذهن زنان القاء کرده وخواستار آن می باشند
که خود زنان علیه شرایط موجود، احکام فقهی والهی دین به قیام برخیزند.
مسئله پوشش وحفظ عفاف خاص دنیای اسلام وحتی دنیای ادیان نیست
. براساس زمینه فطری، حتی جوامع اولیه وبه دور ازتمدن ومذهب
هم آن را مورد توجه خود قرار داده اند، نوشته اند:
« زنهای تاتار از لحاظ عصمت، وقار ووظیفه شناسی
دربرابر شوهران نظیر ندارند. پاکدامنی وحجب وحیای
آنها قابل تحسین است. بی احترامی به عفت عمومی وهتک ناموس
گناهی بزرگ است، درقانون نامه پاسای مغول، هتک ناموس،
زنا وازاله بکارت کیفر اعدام داشت»46
ویل دورانت می نویسد: « دربریتانیای قدیم والدین ثروتمند
درمدت پنج سال بحران جوانی، دختران خودرا درکلبه ها زندانی می نمودند.
زنان سالمند پاکدامنی را به زندانبانی می گماردند، دختران حق خروج
ازاین کلبه ها را نداشتندوتنها اقارب ونزدیکان می توانستند آنان را ببینند.
بعضی ازقبا یل جزیره برنئو نیزعمل مشابهی داشته اند.»47 داستان
آدم وحوا وبهره گیری آنها از شجره ممنوعه که قبلا ذکر شد نیزدلیل
همین مدعاست. بنابراین، مسئله پوشش وعفاف درهمه جوامع و
ملل به صورتهای گوناگون وجود داشته است، اما با آمدن اسلام این
مسئله به عنوان یک حکم تکلیفی وضروری برای زنان تعیین گردید.
خداوند درچند آیه قران کریم موضوع لباس وپوشش را مطرح کرده است
واهمیت، ارزش، هدف وفایده آن را بیان می کند.
قران کریم گاهی هدف از لباس را پوشاندن اعضا، ستر
عورت وحفظ بدن وگاه آن را وسیله زینت وگاه وسیله حرمت
وشخصیت زن وبازدارنده از دستبرد آزار مزاحمان وافراد فاسد
معرفی می کند. « یابنی آدم ! قد انزلنا علیکم لباسا یواری سواتکم وریشا……..»
48 « جمله یواری سواتکم» وصف لباس است ودلالت دار
د براینکه لباس پوشش واجب ولازمی است که کسی از آن
بی نیاز نیست وآن پوشش عضوی است که برهنه بودنش،
زشت ومایه رسوایی آدمی است.»49 « کلمه ریش»
دراصل واژه عربی به معنی پرهای پرندگان است وچون پرهای پرندگان
غالبا به رنگهای مختلف وزیباست، یک نوع مفهوم زینت درمعنی
کلمه ریش نهفته است».50 بنابراین مراد ازلباس دراین
آیه تنها پوشانیدن تن ومستورساختن زشتیهای آن نیست، بلکه لباس
تجمل وزینت که اندام را زیباتر ازآنچه که هست نشان میدهد نیز مد نظر است.
« یاایها النبی قل لازواجک وبناتک»
51 ای پیامبر! به همسران ودخترانت وزنان مومن بگو روپوش های خودرا دربرکنند این کار برای اینکه شناخته ومورد اذیت قرار نگیرند بهتر است.
هنگامیکه زن پوشیده باوقار از خانه بیرون رود وجانب عفاف وپاکدامنی را رعایت کند.
افرا د فاسد ومزاحم، جرات نخواهند کرد متعرض وی شوند وبیمار
دلان که دنبال شکار می گردند از آن چشم پوشیده وفکر بهره کشی ازاورا،
درمخیله شان خطور نمی دهند. ازنظر اصول کلی انسانی زن ومرد یکسانند،
اما زنان ازجهت خصلت طبیعی که همان جنبه خاص زنانگی، ظرافت، لطافت
وجاذبیت است، با مردان، تفاوت محسوس وانکار ناپذیر دارند.
درروایات آمده است: « المرئه ریحانة »52 زن همچون
ریحانه یا شاخه گلی، ظریف است، اگر باغبان اورا پاس ندارد،
ازدید ودست گلچین، مصون نمی ماند.
قران، زنان ایده ال را که در بهشت جای دارند، به مروارید محجوب وپوشیده
در صدف تشبیه می کند، « کامثال اللولوالمکنون » 53
ویا آنهارا به جواهرات اصلی مانند یاقوت ومرجان تشبیه می کند
که جواهر فروشان، آنها را در پوشش مخصوص قرار می دهند
تا همچون جواهرات بدلی به آسانی دردسترس این وآن قرار نگیرند
واز قدر وارزش آنها کاسته نشود. این جوهر لطیف را از سهل الوصول
بودن مصون داشته ومحدوده مطمئن تری پیرامون او قرار داده است.
-
RE: حجاب
انواع حجاب در جوامع
اسلام فقط حدود شرعی حجاب زن و مرد را مشخص کردهاست.
بدین معنا که مردان باید عورت خود را بپوشانند و زنان نیز باید بدن
خود جز صورت و دو دست را به گونهای بپوشانند که برجستگیهای
آن آشکار نگردد و تحریک آمیز نباشد. اما از آنجایی که لباس تابع عرف و
سنت هر جامعهاست، در جامعه عرب از نقاب استفاده میکردهاند
و در جامعه ایرانی قبل و بعد از ورود اسلام به ایران از چادر و چارقد.
در ایران قبل از اسلام که بیشتر ایرانیان زرتشتی بودند استفاده از
چادر رواج داشته و پوششی بوده که موی سر زنان را پوشانده و
تا نزدیکیهای زانو میآمدهاست. برای همین است
که چادر بیشتر از آن که سنتی عربی باشد پوششی است ایرانی.
-
RE: حجاب
بهشتی ها کجایند ؟
خدا می فرماید: شیطان در دوره آخر الزمان بیشترین قدرت خود را دارد
و پیامبر (ص) فرمودند :چند گروه به بهشت نمی روند
یکی از آن گروه ها کسی است که زکات نمی دهد
و در جای دیگر فرمودند :زکات زیبائی عفت و پاکدامنی است
حالا خودتان قضاوت کنید
آیا با این لباس های جدید چسبان حجاب حفظ می شود و عفت زنان بیشتر
مشخص می شود و یا با چادر و مانتهای بلند و گشاد
توی این مسائل است که راه بهشتی از جهنمی مشخص می شود
به همین دلیل است که پیامبر فرمود :
" در شب معراج به جهنم رفتم و اکثر اهل آن را زنان دیدم"
-
RE: حجاب
چرا به مردها نمی گوئید نگاه نکنند؟
عده ای می گویند :
ما نمی توانیم تحت پوشش حجاب باشیم
و این مردانند که باید چشم پاک و نجیب باشند .
اما باید حقیقت را پذیرفت که این خلاف سرشت آدمی است .
بخصوص در جوانان نو رسیده ای که غرق در شهوات و
غرائز سرکش بسر می برند.
آری نمی توان گوشت گرم و تازه را مقابل گرسنه گذاشت
و به آن گفت نخور
و نمی توان پارچه آغشته به نفت و بنزین را مقابل آتش گذاشت
و به آن گفت نسوز
بیائید برای حفظ پیوند های مقدس اخلاقی و اجتمائی و کاستن از فحشا
و برای دور کردن نظر های شهوت انگیز از خود بدنتان را بپوشانید.
بیائید با پیروی از فکر و اندیشه و عقل و منطق از اسلام درس بگیریم
و از حضرت زهرا متابعت کنیم
از حضرت زهرا به تو این گونه خطاب است
ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است
-
RE: حجاب
رابطه آزادانه بین مرد و زن موجب بر افروختهشدن احساسات
و تحریکات جنسی است و غالبا به گناه کشیده میشود.
لذا دین مقدس اسلام تا حد ممکن از ارتباطات غیرضروری
بین زن و مرد میکاهد. در این زمینه به چند روایت اشاره میشود:
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«اگر زن بدون اجازه شوهرش از خانه بیرون برود تمام فرشتگان آسمان
او را لعنت میکنند تا وقتی به خانهاش برگردد.»
و نیز فرمود:« اگر زنی آرایش کند و عطر بزند
و شوهرش به چنین وضعیتی برای همسرش راضی باشد،
برای هر قدمی که زن بردارد، برای شوهرش خانهای در آتش ساخته میشود؛
آن زن نیز مورد لعن خداوند است تا زمانی که به خانه بازگردد.»
و نیز فرمود:«جایز نیست زنی با غیر شوهر یا غیر محرم خود بیش از پنج کلمه،
آنهم در موارد ضروری، سخن بگوید.»
امیرالمومنین علیه السلام تمایل نداشت به زنان جوان سلام کند و میفرمود:
«نگرانم که گناه احتمالی آن بیش از ثوابش باشد.»
امام باقر علیه السلام فرمود:«زنان نباید با صدای بلند، اذان و اقامه بگویند،
و نیز شرکت در نماز جماعت و نماز جمعه و تشییع جنازه برای زنان ضروری نیست.
زنان نباید در حج صدای خود را به لبیک بلند کنند و نیز نباید در قضاوت وارد شوند.»
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&& &&&&&
خوب عزیزان امیدوارم خوشتان آمده باشد______________این هم آدرس سایت http://www.hejab-zan.blogfa.com/
ولی در ادامه----------------->>>>>>>>>>>
-
RE: حجاب
علل پیدایش عفریته های شهر برزخی
هر عملی که انسان انجام میدهد ناشی از علتهایی است که در وجود او میباشد اگر فردی غذا میخورد نشان دهنده علت گرسنگی در وجود اوست . بد حجابی نیز دلائلی فردی دارد هر فرد بی حجاب ممکن است بنا به دلایلی از قبول پوشش خودداری کند . روانشناسان جوامع اسلامی این دلائل را به طور مفصل در کتابهای روان شناسی بیان نموده اند .
1. هیستری
یکی از دلایل بد حجابی بیماری هیستری میباشد . در این بیماری فرد علاقه زیادی به جلوه گری دارد. این بیماری منشا روحی و روانی دارد و یکی از آثار و نشانه های بیماری افسردگی درفرد میباشد. چنین افرادی برای ارضا بیماری خود مرتب به دنبال مدلهای بهتر و بالاتر و زیباتر و جذاب هستند.
2. عقده حقارت
فردی که در خانواده و جامعه مورد تحقیر قرار می گیرد خانواده به او توجهی ندارد نظراتش را محترم نمی داند در جامعه نمی تواند به طور دلخواه خود هر کار میخواهد انجام دهد. میخواهد از این راه که جلوه دادن زیباییهای درونی و خدادادی است روی این عقده سر پوش بگذارد .
3. سادیسم
سادیسم نوعی بیماری است که از افسردگی سرچشمه میگیرد . فرد دوست دارد بهر عنوان دیگران را مورد آزار قرار دهد. به هر حال وقتی فردی با پوشش نا مناسب در بین جامعه رفت و آمد میکند حس شهوت و غریزه جنسی را در جوانان بیدار میکند و آنها را دچار مشکل می سازد فردی که سادیسم دارد از این که ببیند جوانی غریزه جنسی در او شعله ور شده است و دست یابی به آن برای او ممکن نیست لذت می برد وخود را قهرمان این عرصه تصور میکند.
4. انتقام جویی
فردی که به خاطر رفتار دیگران آتش کینه و نفرت در وجودش شعله می کشد اگر از معنویات به دور باشدسعی دارد در رفتار با دیگران این نفرت و انزجار را به مرحله عمل و انتقام برساند. فردی که دوستدار آزادی غربی است وقتی در این اجتماع دست یافتن به آن برایش ممکن نیست حس انتقام اورا برآن برمی دارد که ارزشهای اجتماعی را خدشه دار کرده و زمینه سقوط ارزشهای اجتماع را با رفتاربلهوسانه خود فراهم سازد.
5. مازوشیسم
علت دیگر گرایش به پوشش نا مناسب خود آزاری و مازوشیسم است. فردی که به دلایل مختلف خود را عقب مانده میداند نسبت به خود بی تفاوت میشود و از بیماری یا شکست اجتماعی خود ناراحت نمیشود . او به خاطر آزار رساندن به خود خودش را در معرض حوادث برخاسته از فحشا و فساد میگذارد. چنین افرادی هر قدر هم که در دامان بی عفتی فرو روند برایشان اهمیتی ندارد. زیرا هیچ قانون و مقررات و صلاح و ثوابی را در نظر نمی گیرند و حتی آنها با خود بیگانه اند.
6. جبران شکستها
فردی که از مقامات اجتماعی به خاطر عدم پوشش یا بی کفایتی باز مانده سعی دارد با فساد بیشتر این شکست را جبران کند. کسی که تغییرات بنیادی در جامعه را نمی پذیرد و از مقامات سابق خود خلع و دچار شکست اجتماعی شده است سعی او بر این است که با هر وسیله ممکن این شکست را جبران کند .او خود به انجام کاری که میکند آگاه است و میداند که چه میکند.
7. نا آ گاهی
یکی از علل بد حجابی جهل افراد است . شایدفرد بی حجاب نمی داند که با این کار خود چه ضربه هایی به جامعه می زند .ممکن است جلوه گری او خانواده ای را از هم بپاشد. شاید پوشش نامناسبش زمینه ساز گناه بسیاری از جوانان باشد. شاید نمی دانند که کمبود پوشش موجب جلب نظر افراد سود جو و خیانتکار به آنها می شود. شاید نمی دانند هر چه پوشش زن کمتر باشد در زندگی حیوانی نزدیکتر و از خدا دورتر است . شاید نمی دانند چنانکه گل در معابر عمومی پرپر شود آنان نیز در این راه گاه عفت خود را از دست خواهند داد .پس باید جامعه را آگاه و هشیار کرد.
8. نیاز به ازدواج
یکی دیگر از علل بد حجابی نیاز جنسی است . ازدواج گر چه در دین مقدس اسلام بسیار از آن تعریف و تمجید شده است و بهترین رهنمودها پیرامون آن رسیده است تا جایی که پیامبر میفرمایند: کسی که ازدواج می کند نصف دین خود را حفظ کرده است.اما جلوه گری برای پیدا کردن زمینه های ازدواج راه نامناسبی است که به بدحجابی کشیده شده و پیامدهای تاسف باری نیز برای طرفین بهمراه خواهد داشت . با توجه به اینکه اغلب این ازدواجهای چها رراهی سر انجام خوبی نخواهد داشت و به جدایی و طلاق می انجامد.
9. کمبودها
معمولا افرادی دچار ریا تظاهر جلوه گری خودنمایی و فخرفروشی میشوند که کمبودی دارند.
کمبود شخصیت اجتماعی نیز موجب پناه بردن به بد حجابی برای جبران این کمبود میشود.
10. توطئه فرهنگی
متاسفانه بعضی افراد خواسته یا ناخواسته به دامن این توطئه می افتند و شاید برخی از سر انجام کاری که می کنند بی اطلاع باشند. سیری در تاریخ نشان میدهد که آنجایی که دشمن توان مقابله با ملتی را ندارد با اشاعه فحشا از طریق جنس مونث وارد عمل میشود . لذا ست که خود باختگی فرهنگی پیروی از دیگران به عنوان نسل برتر از دست دادن پشتوانه های مذهبی روی آوردن به گناه و فحشا بسیاری از مردم دنیا را در کام استعمارگران فرو برده است.
11. تبلیغات سو
یکی دیگر از علل بد حجابی و فحشا شانتاژ های تبلیغاتی است. معمولا برای آنکه چیز مقدسی راازفردی بگیرند ابتدا بر علیه آن چیز و کسانی که پیروی و تبعیت از آن میکنند تبلیغات وسیعی انجام می دهند تبلیغات سو تهمتهای بیجا و گاه بزرگ کردن اشتباه افراد محجبه به عنوان پتکی بر سر دیگران است که آری اینانند منادیان حجاب و هر چه هست زیر این چادرهاست و نااگاهان کم تجربه نیز بدون تحقیق تحت تاثیر این تبلیغات قرار می گیرند .البته قابل ذکر است که ما نمی توانیم تمام متدینین و منادیان دین اسلام را از اشتباه مبری بدانیم بلکه غیر از معصومین (ع) همه افراد ممکن است اشتباه داشته باشند ولی اشتباه دیگران دلیل بر آن نیست که مکتب غلط و ناپسند باشد.با توجه به اینکه سایر ادیان نیز پیروانی راستین نداشته و ندارند آ نان نیز سراسر زندگیشان مملو از خطا و اشتباه و روش خلاف مذهب است. چنانکه قرآن می فرماید هر کس در گرو اعمال خود میباشد.
-
RE: حجاب
حجاب تجلي اصلي عفاف!!
حجاب به عنوان تجلي اصلي عفاف نقش بسيار ارزنده اي در حفظ عفت
فردي واجتماعي مي تواند داشته باشد.
خداوند متعال درقرآن صريحاً بر حفظ حجاب امرمي فرمايند: و"اي پيامبر"به زنان باايمان بگو چشمهاي خود را از"نگاه به نامحرم "فروگيرند ودامان خويش را حفظ نمايند وزينت خود را جز آن مقدار كه نمايان است-آشكارنسازندو(اطراف)روسريها ي خود را برسينه خود افكنند وزينت خود را آشكار نسازند مگر براي شوهران وساير افراد محرمشان.۱
واژه زينت،هم شامل زينتهاي اكتسابي مانند آرايشها ولباسها وزيورآلات م
ي شود وهم شامل زينتهاي طبيعي مانندصورت ،بازوان،سينه ،و...مي گردد.
دراين آيه مباركه به دوازه مورد كه زنان واجب نيست خود را درمقابل آنان خود را بپوشانند اشاره گرديده است كه تقريباً روشن است ونياز به توضيح ندارد جزمورد (اونسائهنّ)كه ازاين استثناء چنين فهميده مي شود كه زنان مسلم
ان تنها دربرابر زنان مسلمان مي توانند حجاب خود را برگيرند ولي در برابر زنان غير مسلمان بايد با حجاب اسلامي باشند.
فلسفه اين حكم اين است كه ،از نظر اسلام برا ي هيچ زن مسلمان جايز نيست كه زيبايهاي زن ديگر را براي شوهر خود بيان كند وهمين حكم اسلامي ،زنان مسلمان را از توصيف زنان ديگر براي شوهرانشان بازمي دارد،ولي در مورد زنان غير مسلمان چنين اطميناني نيست زيرا آنها مسلمان نيستند تا به حكم اسلام،زيبايهاي زنان را براي شوهرانشان بيان نكنند،ازاين روزنان مسلمان بايد حجاب خود را در برابر زنان غير مسلمان حفظ كنند.۲
ضرورت حجاب:
اما درضرورت لزوم حجاب مي توان موارد زير را بيان كرد:
الف: جلوگيري از اذيت ديگران
قرآن كريم وقتي مسأله لزوم حجاب را بازگو مي كند ،علت وفلسفه ضرورت حجاب را چنين بيان مي فرمايد :
ذلك ادني يعرفن فلا يوذين ۳
براي اينكه شناخته نشوند ومورد اذيت واقع نگردند.
ب: امانت الهي
ازنظر قرآن زن امين حق الله مطرح است يعني اين مقام واين حرمت وحيثت را خداي سبحان كه حق خود اوست به زن داده واز اوخواسته كه ازاين حقش به عنوان امانت الهي محافظت نمايد .يعني زن بايد كاملاً درك كند كه حجاب او تنها مربوط به خود اونيست وحجاب زن حقّي الهي است.
ج: انگيزه فطري
فطرت به عنوان يك نعمت دروني وهمگاني دروجود انسانهاقراردارد وافراد بدون استثنا ازاين نعمت الهي برخوردارمي باشند .
قرآن كريم درترسيم چهره زندگي ادم وحوا پس ازتناول ازشجره منهيه مي فرمايد: چون ازآن درخت تناول كردند ،زشتيهايشان (مانند عورت وديگرزشتيهاي پنهان)آشكارگرديد وبرآن شدند كه از برگ درختان بهشت خودرابپوشانند.۴
استاد جواد آملي مي فرمايد: سرعت درپوشيدن خود بابرگهاي درختان بيانگرآن است كه پوشش براي زن ومرد امرفطري وذاتي است وبشربراي پاسخ دادن به نداي فطري خود ناگزيرازپوشش است.
د: عقل
عقل سليم مارابه پوشش وحجاب دستورمي دهد وآن رامايه كرامت وحفظ انحرافات وبيهودگي ها وپوچيها وموجب استواري انسان مي داند وآنچه راكه باعث بي عفتي وپيامدهاي شوم برهنگي مي شود مذموم وناپسند مي داند .
هـ: آرامش رواني
بنابرفرمايش آستاد مطهري ،اولين خاصيت حجاب وپوشش ،خاصيت رواني يعني آرامش رواني است .
حجاب و فرهنگ
پوشش ظاهري هرانساني بيانگراعتقاد دروني اوست وانسان مسلمان چون پوشش را وسيله اي براي پرستش حق وتقرب به او مي داند ازاين روي لباسي مي پوشد كه خداپسند بوده ،بافرهنگ ديني واسلامي او سازگارباشد چراكه پوشش هرجامعه اي نشان دهنده فرهنگ آن جامعه ونشان دهنده شخصيت آنان مي باشند .
حجاب و فعاليتهاي زنان
مسئله ديگري كه دررابطه باحجاب مطرح مي گردد فعاليت هاي اجتماعي زنان است .عده اي حجاب وحفظ عفت را مانع فعاليت هاي اجتماع زنان مي دانند واين طرزتفكر غلط غرب به مامي گويد حجاب مانع رشد وترقي است تأييد مي نمايند .
درحاليكه دراسلام شركت زنان درمجامع براي رفع نيازمنديهاي ضروري واحقاق حق بلامانع مي باشد چنانكه بانوي دو عالم حضرت زهرا (س) گاهاًبراي رفع نيازمنديهاي خانه واحقاق حق خويش بارعايت كامل حجاب وعفت دربيرون ازخانه حضورمي يافتند .ودرانقلاب اسلامي ما هم زنان باحفظ حجاب وعفت مي توانند درتمامي صحنه هاي اجتماعي حضوريافته وبه فعاليت بپردازند.
آيا حجاب محدوديت است ؟
شبهه ديگري كه دشمنان اسلام به حجاب ما وارد مي نمايند اين است كه مي گويند .حجاب براي انسان محدوديت مي آورد ومانع آزادي است .مابرخلاف بينش غرب براين باوريم كه هرنوع محدوديتي كه آدمي رابراي رسيدن به سرمنزل مقصود وفلاح ورستگاري ياري دهد عين آزادي ومطلوب است وطبق فرمايش حضرت امام (ره)زنان ماآزادي خودرا درپوششي كه اسلام مي گويد يافته اند.لذا افرادي كه با پوشش غير اسلامي درجامعه ظاهر ميشوند نه تنها بوي از ازادي نبردهاند بلكه در لواي ازادي خود ساخته درحصار تنيده شده هواي نفس ودر دام شيطان اسير مي باشندواينگونه است كه هيچ وقت لذت ازادي حقيقي رانخواهند چشيد.
۱- سوره نور(24):آيه 30.
۲- مرتضي مطهري ،مسئله حجاب ،انتشارات صدرا ،ص142، تهران .
۳- احزاب ( 33) ،آيه 59.
۴- سوره اعراف (7) ،ايه 22،
-
RE: حجاب
به هوش باشیم!!!
بدون شک در عصر ما که بعضى نام آن را عصر برهنگى و آزادى جنسى گذاردهاند و افراد غربزده، بى بند و بارى زنان را جزئى از آزادى او مىدانند سخن از حجاب گفتن براى این دسته ناخوشایند و متعلق به زمانهاى گذشته است. اما مفاسد بى حساب و مشکلات و گرفتاری هاى روز افزونى که از این آزادی هاى بى قید و شرط به وجود آمده سبب شده که تدریجا گوش شنوایى براى این سخن پیدا شود.
البته در محیط هاى اسلامى و مذهبى، مخصوصا در محیط ایران بعد از انقلاب جمهورى اسلامى، بسیارى از مسائل حل شده، و به بسیارى از این سؤالات عملا پاسخ کافى و قانع کننده داده شده است، ولى باز اهمیت موضوع ایجاب مىکند که این مساله به طور گستردهتر مورد بحث قرار گیرد.
مساله این است که آیا زنان باید براى بهره کشى از طریق سمع و بصر و لمس (جز آمیزش جنسى) در اختیار همه مردان باشند و یا باید این امور مخصوص همسرانشان گردد.
بحث در این است که آیا زنان در یک مسابقه بى پایان در نشان دادناندام خود و تحریک شهوات و هوس هاى آلوده مردان درگیر باشند و یا باید این مسائل از محیط اجتماع بر چیده شود، و به محیط خانواده و زندگى زناشویى اختصاص یابد؟! اسلام طرفدار برنامه دوم است و حجاب جزئى از این برنامه محسوب مىشود، در حالى که غربیها و غرب زدهها طرفدار برنامه اولاند.
اسلام مىگوید کامیابی هاى جنسى اعم از آمیزش و لذتگیری هاى سمعى و بصرى و لمسى مخصوص به همسران است و غیر از آن گناه، و مایه آلودگى و ناپاکى جامعه مىباشد.
فلسفه حجاب چیز مکتوم و پنهانى نیست زیرا:
1- برهنگى زنان که طبعا پیامدهایى همچون آرایش و عشوهگرى و امثال آن همراه دارد مردان مخصوصا جوانان را در یک حال تحریک دائم قرار مىدهد. تحریکى که سبب کوبیدن اعصاب آنها و ایجاد هیجان هاى بیمارگونه عصبى و گاه سرچشمه امراض روانى مىگردد. مگر اعصاب انسان چقدر مىتواند بار هیجان را بر خود حمل کند؟ مگر همه پزشکان روانى نمىگویند هیجان مستمر عامل بیمارى است؟ مخصوصا توجه به این نکته که غریزه جنسى نیرومندترین و ریشهدارترین غریزه آدمى است و در طول تاریخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنایات هولناکى شده. آیا دامن زدن مستمر از طریق برهنگى به این غریزه و شعلهور ساختن آن بازى با آتش نیست؟
اسلام مىخواهد مردان و زنان مسلمان روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى پاک داشته باشند، و این یکى از فلسفه هاى حجاب است.
2- آمارهاى قطعى و مستند نشان مىدهد که با افزایش برهنگى در جهان طلاق و از هم گسیختگى زندگى زناشویى در دنیا به طور مداوم بالا رفته است، چرا که هر چه دیده بیند دل کند یاد. و هر چه دل در اینجا یعنى هوس هاى سرکش بخواهد به هر قیمتى باشد به دنبال آن مىرود، و به این ترتیب هر روز دل به دلبرى مىبندد و با دیگرى وداع مىگوید. اما در محیطى که حجاب است ،دو همسر تعلق به یکدیگر دارند و احساساتشان و عشق و عواطفشان مخصوص یکدیگر است.
در بازار آزاد برهنگى که عملا زنان به صورت کالاى مشترکى در آمدهاند دیگر قداست پیمان زناشویى مفهومى نمىتواند داشته باشد و خانوادهها همچون تار عنکبوت به سرعت متلاشى مىشوند و کودکان بىسرپرست مىمانند.
3- گسترش دامنه فحشا و افزایش فرزندان نامشروع، از دردناک ترین پیامدهاى بى حجابى است که فکر مىکنیم نیازى به ارقام و آمار ندارد و دلائل آن مخصوصا در جوامع غربى کاملا نمایان است، آن قدر عیان است که حاجتى به بیان ندارد.
نمىگوییم عامل اصلى فحشا و فرزندان نامشروع منحصرا بى حجابى است بلکه مىگوییم یکى از عوامل مؤثر آن مساله برهنگى و بى حجابى محسوب مىشود.
و با توجه به اینکه فحشاء و از آن بدتر فرزندان نامشروع سر چشمه انواع جنایتها در جوامع انسانى بوده و هستند، ابعاد خطرناک این مساله روشنتر مىشود.
هنگامى که مىشنویم در انگلستان، در هر سال پانصد هزار نوزاد نامشروع به دنیا مىآید، و هنگامى که مىشنویم جمعى از دانشمندان انگلیس در این رابطه به مقامات آن کشور اعلام خطر کردهاند به خاطر خطراتى که فرزندان نامشروع براى امنیت جامعه به وجود آوردهاند، به اهمیت این مساله کاملا پى مىبریم و مىدانیم که مساله گسترش فحشا حتى براى آنها اهمیت کمی براى مذهب و برنامه هاى اخلاقى قائلاند فاجعه آفرین است، بنا بر این هر چیز که دامنه فساد جنسى را در جوامع انسانى گستردهتر سازد تهدیدى براى امنیت جامعه ها محسوب مىشود.
مطالعات دانشمندان تربیتى نیز نشان داده، مدارسى که در آن دختر و پسر با هم درس مىخوانند، و مراکزى که مرد و زن در آن کار مىکنند و بى بند و بارى در آمیزش آنها حکم فرما است، کم کارى، عقب افتادگى، و عدم مسئولیت به خوبى مشاهده شده است.
4- مساله ابتذال زن و سقوط شخصیت او در این میان نیز حائز اهمیت فراوان است که نیازى به ارقام و آمار ندارد. هنگامى که جامعه زن را بااندام برهنه بخواهد، طبیعى است روز به روز تقاضاى آرایش بیشتر و خودنمایى افزون تر از او دارد. هنگامى که زن را از طریق جاذبه جنسی اش وسیله تبلیغ کالاها و عاملى براى جلب جهانگردان و مانند اینها قرار بدهند، در چنین جامعهاى شخصیت زن تا سر حد یک عروسک یا یک کالاى بى ارزش سقوط مىکند و ارزش هاى والاى انسانى او به کلى به دست فراموشى سپرده مىشود و تنها افتخار او جوانى و زیبایى و خودنمایی اش مىشود.
در چنین جامعهاى چگونه یک زن مىتواند با ویژگی هاى اخلاقی اش و علم و آگاهى جلوه کند؟ به راستى درد آور است که در کشورهاى غربى و در کشور ما قبل از انقلاب اسلامى، بیشترین اسم و شهرت و آوازه و پول و در آمد و موقعیت براى زنان آلوده و بى بند و بارى بود که به نام هنرمند و هنر پیشه، معروف شده بودند و هر جا قدم مىنهادند گردانندگان این محیط آلوده براى آنها سر و دست مىشکستند و قدمشان را خیر مقدم مىدانستند. شکر خدا را که زن از صورت ابتذال سابق و موقعیت یک عروسک کالاى بى ارزش در آمد و شخصیت خود را باز یافت. حجاب بر خود پوشید اما بى آنکه منزوى شود و در تمام صحنههاى مفید و سازنده اجتماعى حتى در صحنه جنگ با همان حجاب اسلامی ظاهر شد.
-
RE: حجاب
آثار و تبعات نامطلوب بدحجابي درجامعه اسلامی
پديده بدحجابي در جامعه ما از اموري است كه ذهن بسياري از افراد جامعه را به خود مشغول كرده است. تلقي بدحجابي به عنوان امري نابهنجار و نامطلوب نشانگر اين است كه ذهنيت فرهنگي و ديني ما براي بدحجابي آثار و تبعات نامطلوبي قائل است و به تعبير ديگر، آن را علت برخي پديده هاي نامطلوب ديگر در جامعه مي انگارد.ازعلل پيدايش پديده بدحجابي در جامعه امروز ما مي توان به هجوم جهان بيني غرب به همراه فرهنگ منحط غرب و از جمله عوامل ستيزه گر ديني و ارزش هاي آن از كشف حجاب رضاخاني تا توطئه عميق روشنفكران غربزده و فراموسونرهاي وابسته همگي در پديده بد حجابي امروز جامعه ما چون گذشته به طور مستقيم نقش دارند. مضاف بر عوامل گذشته مي توان به برخي از عواملي كه در دوران عمر انقلاب اسلامي نيز منجر به اين پديده شده است باختصار اشاره كرد. لازم به ذكر است برخي از اين عوامل معلول كيش شخصيتي فردي است و برخي مربوط به اجتماع.
1- سهل انگاري عمدي يا سهوي در استفاده از روش هاي تبليغي و ارشادي مناسب در خصوص ترويج حجاب وقتي امر مهمي چون حجاب در يك بستر تاريخي دراز مدت (قرنها) ايجاد و تداوم پيدا كرده است.
تداوم مجدد آن نيازمند كار فرهنگي عميق به همراه ظرافتهاي خاص خود مي باشد. به عنوان مثال استفاده از زنان محجبه در نقشهاي منفي و گاه استفاده از زنان بدحجاب در نقشهاي مثبت در رسانه ملي يا سينما هنر هفتم از جمله اين موارد است عدم فرهنگ سازي در اين زمينه تا آنجا جلو رفته است كه موج روي آوردن دختران و زنان به سمت آرايش حتي براي خريد نان و سبزي دليل بر عدم آگاهي و جهل است.
2- جابجايي و وارونگي در ارزشها
عدم تبيين صحيح ارزشهاي جاذب و طرح رذايل كاذب در جامعه از جمله علل بدحجابي است. ابراز وجود و خودنمايي براي انگشت نما شدن با ارائه مد و تغييرات بي شمار و با هدف متمايز كردن خود از ديگران از جمله اين ضدارزشها است. نمونه ديگر تفاخر و فخرفروشي بدليل اختلاف و شكاف طبقاتي است. اگرچه اين امر توسط زنان صورت مي گيرد اما گاه اين صفت رذيله توسط مردان با سوء استفاده از همسران خود صورت مي گيرد. برخي از مردان درجه جلالت و ابهت خود را با نوع لباسي كه همسرانشان به تن دارند به ديگران مي فهمانند. و اين ويژگي جوامعي است كه معنويت در آن رو به افول گذاشته و براين اساس زن وسيله و ابراز تشخص و تعيّن شوهر مي شود.
اي كاش رذايل اين گونه انسانها به خودشان ختم مي شد ولي متأسفانه گاه توده عوام به شوق تشبيه اشراف با همه ضعف مالي اين راه بي بازگشت را طي مي كنند و نتيجه آن جز اسارت و بردگي چيز ديگري نيست.
3- تأثيرپذيري جوانان از هجوم تهاجم فرهنگي غرب
جهل جوانان ما به جهان بيني غرب از يك سو و جهان بيني اسلام از سوي ديگر موجب پذيرش الگو و شيوه غربي كه هيچ تناسبي با هويت اسلامي جامعه ما ندارد از جمله عوامل بدحجابي است. همين امر موجب شده است كه جوان جامعه ما گاه غرب را با مقياس بازيگران فيلم هاي سينمايي غربي مي شناسد و از او الگو مي گيرد درحالي كه بخش عمده شهروندان جامعه غربي به موازين و اصول اخلاقي و اجتماعي خود پايبند بوده و چه بسا گاه پوشش و آرايش دختران و زنان جامعه ما از زنان بي شخصيت و بي خانواده غربي الگوبرداري مي شود و در ذهن او اين مظهر آزادي و تجدد محسوب مي شود.
اگر فرض را براين امر قرار دهيم كه جوان ما مي خواهد راه غرب را طي كند، راه رفته غربيها امروز، آنها را به بحران بي هويتي و سقوط سوق داده است و جا دارد كه جوانان ما يكبار از خود سؤال كنند چرا بايد اين راه رفته را دوباره رفت.
4- رهاسازي جامعه در بخش پوشش به خصوص در دوران دوم خرداد باعث شد تا افراد فاسد كه عقبه انها به استكبار جهاني وصل بود دراين عرصه تاثير گذار درشكل گيري فرهنگ عمومي جامعه وارد شوندومشغول به تاراج فرهنگ اسلامي ايران تا مرز انحطاط فرهنگي پيش روند
5 - كم توجهي به تنوع طلبي و حس زيبايي دوستي:
جوان و خصلتهاي او را نبايد در پيچ و خم بخشنامه ها و دستورات تحكمي گرفتار كرد. متأسفانه بعداز 27 سال كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي و بخشهايي از مسئولين توجه به مقوله تكثر و تنوع لباس با هويت اسلامي را مورد هدف قرار داده اند. اين توجه زماني مطرح مي شود كه بسياري از راه ها و روش هاي ناصواب را به كار گرفته اند. چه بسيار امر به معروف ها و يا نهي از منكرهايي كه هيچ كدام در جاي خود به شكل صحيح انجام نگرفت. اگرچه افراط و توجه بيش از حد به تذكرات از عوامل وازدگي و بي پاسخ ماندن اين امر در جامعه شد اما كم توجهي امروز نيز درد مزمن ديگري است كه جامعه امروز ما تجربه مي كند و تعطيلي اين فريضه الهي از جمله عوامل ديگر اين انحراف اجتماعي است.
6-تفاوت در نگرش ها و ديدگاهها نسبت به مقوله بدحجابي
علاج يك انحراف اجتماعي زنان به طور نسبي نتيجه مي دهد كه متوليان امر ديدگاه واحدي نسبت به موضوع و شيوه برخورد با آن داشته باشند. با تأسف بايد گفت برخي تهاجم غرب به ارزش هاي ديني و هويتي جامعه را تعامل فرهنگي قلمداد كردند، برخي گذر زمان و عرفي شدن تبديل ضدارزشها به ارزش را ملاك عمل دانسته و برخي تحت عنوان پديده جوان گرايي و سوءاستفاده از رأي و مشاركت جوانان در عرصه سياسي هر اقدام جوانان را زير پرچم نشاط و شادابي توجيه و تفسير كردند و برخي آن را معلول فرآيند عرضه و تقاضا دانسته و برخي برخوردهاي خشن و سخت با جوانان را نسخه شفابخش اعلام كردند. و متأسفانه تمام اين ديدگاهها را با برداشت از دين طرح كرده اند.
به نظر مي رسد خطر تعدد نظر و عمل صاحبان فرهنگ و سياست كه متوليان فرهنگ عمومي جامعه هستند كمتر از خود اين انحراف اجتماعي نيست.
عوامل مورد اشاره و بسياري از عوامل ديگر تأثيربسزايي در گسترش پديده بدحجابي به عنوان يك انحراف اجتماعي كه خود منشأ بسياري ديگر از انحرافات ديگر است مي شود.
چه بايد كرد
شايد به صراحت بتوان گفت در ميان گمشده هاي جوانان ما امري مهمتر از معرفت نسبت به قابليتهاي فردي، هويتي و ديني خود نباشد. اگر اين ادعا را اصل قرار بدهيم بايد به جوانان كمك كرد تا اين قابليتها را كه دستمايه اي از جنس عقل و عشق، دانش و همت و انگيزه و هدف است بشناسند.
گام اول: كمك به جوان در قرار گرفتن در مسير ايمان به خالق برتر براي اتصال او به قدرتي بي انتها است.
جوانان ما اگر خميرمايه معنوي خود را كه مربوط به جهان بيني اسلامي است بيابند ديگر براي ابراز وجود نياز به نمايشهاي غيرمعمول ندارند و كاميابي هاي خود را در گرايش به ارزشهاي اسلامي جستجو مي كنند.
گام دوم: تبيين و تدوين استراتژي بلندمدت براي رشد و بالندگي جوانان است. در اين فرآيند بايد نقش والدين، همسالان، مربيان و... به گونه اي تعريف شود كه هيچ كدام نقض يا خنثي كننده رفتار و عملكرد ديگري نباشد بلكه مكمل و همگي منجر به تكامل او شود.
گام سوم: تقويت باورهاي ديني جوانان است. همه دستگاه هايي كه متولي فرهنگ عمومي جامعه هستند اعم از صداوسيما سازمان و دفاتر تبليغات اسلامي، حوزه هاي علميه، مدارس، دانشگاه ها، خانواده ها و... مي بايست رسالت خويش را در تقويت باورهاي ديني جوانان به كار گيرند. تجربه دوران دفاع مقدس نشان مي دهد اگر باورهاي ديني در وجود جوانان ريشه بدواند و عمق پيدا كند مهمترين سرمايه براي جامعه و حتي خود فرد است.
گام چهارم: تطبيق انتظارات جامعه، خانواده ها و مسئولين از جوانان، توجه به توانمنديهاي جوانان و هدايت آنها براساس ميزان توانمندي موجب مي شود انرژي و عشق و علاقه جوانان در مسير صحيح قرار گيرد و كمتر فرصت پيدا كند بدليل سرخوردگي هاي اجتماعي به انحراف اجتماعي تن دهند.