-
RE: مخالفت
سلام دوستان عزيز همدرد... حالتون خوبه ؟
عزيزم اين طبيعيه .... من هم اينجوري ميشم ..... همش سعي ميكنم ديگران رو دلداري بدم و كلي سعي ميكنم تا با حرفهايي كه به خودم ميزنم خودم رو آروم كنم..... آروم هم ميشم ..... خوشحال ميشم كه آروم شدم .... ولي دوباره بعد از چند وقت دلتتنگي و ناراحتي مياد سراغ آدم .....
آدم اصلا به خودش شك ميكنه !!!! اي خدا پس كي ميخواد اين ناراحتي دست از سرم برداره ؟ تا كي گريه ؟ تا كي تحمل ؟
خدا به همه صبر بده
موفق باشين
-
RE: مخالفت
بيا لب واكنيم هم غصه ي من بيا بيدار كنيم خوابيده ها را
بيا آشتي دهیم با قصه هامان تمام دستاي از هم جدا را
-
RE: مخالفت
شیرین ترین روز زندگیم آشنایی با تو بود
و امروز که وقت جدایی ماست
تلخ ترین روز عمر من است
چقدر دلگیر است غروب سرخ جدایی
تو میروی و من امید دارم که شاید
التماس چشمان مرا ببینی
تو دور میشوی و من باز هم امیدوارم
تو محو می شوی در دریای چشمانم
و با فرو ریختن اشک هایم
تو دیگر نیستی تا ببینی که من شکستم
-
RE: مخالفت
نگاه ساکت باران به روي صورتم دزدانه مي لغزد
ولي باران نمي داند که من دريايي از دردم
به ظاهر گرچه مي خندم ولي اندر سکوتي تلخ مي گري
-
RE: مخالفت
زندگی به من آموخت كه چگونه گریه كنم اما گریه به من نیاموخت كه چگونه زندگی كنم....
تو نیز به من آموختی چگونه دوست بدارم اما به من نیا موختی كه چگونه تو رو فراموش كنم
-
RE: مخالفت
دوستان خیلی از نظر روحی اذیت شدم،عذاب کشیدم ولی خیلی چیزا رو دیدم ،فهمیدم و چشمم روی خیلی از مسائل باز شد.
شاید اگر این تجربه رو نداشتم نمیتونستم بعضی مسائل رو درک کنم .
ولی جالب بود درست یه آدم مثل خودم جلوم قرار گرفت (تقریبا مثل هم).
2 تا آدم ساده ،2 تا آدم که همدیگرو راحت باور کردند.(چقدر سخت بود ولی انگار الان آبدیده شدم).
ولی حالا دیگه سخت شدم.اونم سخت شده و دیگه ساده نیستم اونم ساده نیست.
تو این دوره زمونه نباید ساده بود باید احتیاط کرد باید تا لحظه آخر درست فکر کنی.
خدایا هر چی صلاحمونه جلوی پامون قرار بده.
خدایا به تو توکل میکنم ای یگانه ترین در هستی.
خدایا به امید تو .
-
1 فایل پیوست
RE: مخالفت
-
RE: مخالفت
دارم احساس خفگی میکنم.
حالم خیلی بده.داغونم.
آخه چرا؟
خوب نیستم.
از هر چی احساس بدم میاد.
-
RE: مخالفت
چرا این اتفاق باید برام بیوفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
RE: مخالفت
دارم احساس خفگی میکنم.
حالم خیلی بده.داغونم.
آخه چرا؟
خوب نیستم.
از هر چی احساس بدم میاد.
چرا این اتفاق باید برام بیوفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟
آخرین اشتباهه من بود.تموم شد.
سخت بود .سخت هست باهاش کنار اومدن.
خیلی اذیت شدم.