بالاخره شوهرم اومد خیالم راحت شد الان خیلی دلم آروم گرفته فقط تحمل ندارم شوهرمو اینجوری ببینم.شکست-وقتی اومد یه نگاهی به من انداخت و رفت تو اتاق نمیدونم چه کار کنم؟دلم میخواد برم پیشش ولی نمیتونم برق اتاق روشنه هنوز بیداره طفلی شام هم نخورد حتی روم نمیشه بگم بیا شام بخور