RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام صبح همتون بخیر
اومدم که اولین نفر باشم بگم اول ماه ربیع هست
اومدن این ماه رو به همه دوستان تبریک میگم و امیدوارم ماهی سرشار از خیر و خوشی و برکت باشه برای تک تک شما.
آنی جون ممنون از جوابت درباره سوالم دیگه متنبه شدم فهمیدم که چرا بعضی قایکمی میان.
رایحه جون عزیزم حالت چطور منکه خوبم توهم خوبی دیگه.
فقط یه چیزی بگم و برم و اونم اینکه سعی نکنی کسی رو تغییر بدی چرا که باعث میشه خودت تغییر کنی
عزیزم سعی کن مه سازش داشته باشی چرا بخاطر این چیزا خودتو اذیت می کنی میدونم سخته و تو فشار قرار میگیری ولی مطمئن باش دیگران شوهرتو با خصوصیاتش شناختن و نیازی به اذیت کردن خودت نداری نمی خوام وارد جزئیات بشم کلی گفتم.
موفق باشید و توی این ماه منم دعا کنید
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
رو دلم یک کوه غصه اس......سنگین و بی رحم!
.
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
سلام بهار شادی عزیز.
چرا؟
چه اتفاقی افتاده؟
برامون بگو اگه میتونی:72:
(یا اینجا یا توی یه تاپیک)
منم حلول ماه ربیع رو بهتون تبریک میگم:72::72:
بهار بگو. منتظریم:72:
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
بهار جونم غصه هات به دور...
عزیزم غمگین نبینمت...:72:
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
بهار جان ما منتظریم:46::43:
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
امروز روزگار زشت ترین چهره خودشو نشونم داد....خیلی زشت!
عشق یک واژه مقدسه...لا اقل واسه من اینطوره!!!!
میراثی گرانبهاست از سمت خدای مهربون به ما آدم ها!
اما خیلی های لایق این واژه زیبا نیستن!
تاپیک "چجوری طاقت بیارم فقدان همچین عزیز رو؟ " یادتونه؟
یادتونه چقدر عاشق بودم؟ یادتونه چه بزرگوارانه از این عشق دست شستم؟
اما ببینید چطور جوابم رو دادن!
نزدیک 1 سال از بهم خوردن نامزدیم می گذره!
نامزدم تو سهام شرکت سهیم بود و الان داره از ایران میره و تا تکلیف اسمش که هنوز تو
اسناد شرکت هست رو معلوم نکنه نمیتونه بره!
امروز به دوستش که اینجا کار می کنه زنگ زد گفت باید چی کار کنم تا از سیستم خارج شم؟
(انقدر حقیره که حتی جرات حرف زدن با من رو نداره!)
منم به دوستش گفتم که من از این شرکتهای ثبتی می پرسم و هزینشو بهش می گم!
ناگفته نمونه که چندین ماه پیش به دلیل اینکه میدونست مقصره در جریان اسناد شرکت ،
خودش گفته بود هرچقدر
هزینه خروجم بشه میدم هزینشو!
حالا امروز که بهش گفته شد چقدر هزینش میشه برگشته به دوستش گفته من ازین پولهای
مفت ندارم! وقت پیگیری هم ندارم بگو خودشون پیگیری کنن! (اوج وقاحت)
بعد هم گفته که بگو سهمم رو حساب کنن بهم بدن در حالیکه من و شرکت رو در بدترین
شرایط مالی شرکت با 15 میلیون بدهی رها کرد و رفت و خدا میدونه با چه بدبختی ای
بدهی ها رو پرداخت کردم تو اون شرایط بد روحی!!!!
البته اوضاع به نفعه منه ولی گفتم بهش لطف کنم و تو زیان شریکش نکنم ولی اینکار رو که
کرد باید تو زیان شریک باشه!
فقط ناراحتم از اینکه چطور من عاشق چنین آدمی شده بودم!
خدایا شکرت اما بهار هر بار که می خواد کمر راست کنه نامردی های این روزگار 1 ضربه
بهش میزنه!
اوضاع به نفع منه ولی بدجوری روحم از این حرفاش آزرده شده و دلم شکسته!
انقدر که این حرفاش واسم سنگین بود بهم خوردن نامزدیم واسم سنگین نبود!
دلهای شکسته تاوان دارن و تاوان سنگینی باید بده!!!!!!!!!همین الان میتونم با 1 شکایت
ساده بیچارش کنم اما رسم انسانیت رو به جا میارم و به خدا واگذارش می کنم!
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست ........... عرض خود می بری و زحمت ما می داری!
بچه ها اصلا حالم خوب نیست!!!!!!!!!!!!!
واسه بهار دعا کنید!
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
الهی بمیرم دورت بگردم عزیزم بهارجون تو که شدی بهار شادی حیفه که حالت بگیره.
خانمی کاملا حالتو درک می کنم و می فهم که چه حس و حالی داری. بماند که چطور بهت تو پیام خصوصی میگم.
ولی از همه این حالتا گذشته خدارو شکر کن که خیلی دوستت داشته و نخواسته زندگی قشنگتو با وجود این فرد تباه کنی
خدارو شکر کن و شاد باش از اینکه چقدر تو توانایی داری که اون به تو محتاجه و داره از تو عاجزانه و البته حقیرانه کمک می خواد:323:
ولی لازم نکرده دلت براش و کارش بسوزه جونش در بیاد خودش بره دنبال کارش و هزینشو بده:320:
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
عزیز دلم منم خیلی ناراحت شدم
واقعا چه آدمهایی پیدا می شن :302:
خوشحالم که قلب به این بزرگی داری ولی سعی کن از حق خودت دفاع کنی اگه نشد بسپر به خدا:72:
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
بهار عزیز، توی چیزایی که تعریف کردی من فقط خوبی و خیر میبینم.
مطمئنم خودتم اینا رو میبینی.
خدا رو شکر کن که زندگیتو با همچین شخصی شروع نکردی.
اما حس منفی نسبت به شخص، ممکنه بیشتر اذیتت کنه.
شاید طول بکشه تا به تعادل برسی. سعی کن وقتی میاد توی خاطرت، حس تندی بهش نداشته باشه.
نه دلسوزی زیاد، نه نفرت زیاد، نه دلتنگی زیاد، هیچ کدومشون برات مفید نیستن.
برات آرزوی بهترین ها رو دارم دوست عزیزم:72:
RE: حال و احوال یاران همدردی (4)
دختر مهربون عزیزم
تو که میدونی من بنده شاکر خدام و خیلی وقت پیش همه چیز رو فراموش کردم و از همه چیز
گذشتم و همیشه شاکر خدا بودم که دوستم داره!
اما مغز سرم از این همه پستی درد بدی گرفته از صبح تا حالا!
حتی رذالت همه کلمه مناسبی برای نسبت دادن به این آدم نیست!
خیلی از دوستانش امروز تو دوستی با این آدم تجدید نظر کردن!
من سرم داره از این همه حقارت دنیا سوت می کشه!
خیلی دلم می خواد ازش متنفر نباشم اما حس تنفر و انزجار بدی تو من ایجاد شده!!!!!
خیلی خودمو کنترل کردم که فقط نفرینش نکنم!!!
تنها چیزی که منو آروم می کنه اینه :
این نیز بگذرد!