RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
جايي كه زنها بايد به شوهرانشون اعتماد كنن
زنی ديروقت به خونه رسيد آهسته كليد رو انداخت و درو باز كرد و يكسر به اتاق خواب سر زد
ناگهان بجاي يك جفت پا دو جفت پا داخل رختخواب ديد
بلافاصله رفت و چوب گلف شوهرش رو برداشت و تا جايي كه ميخوردند ان دو را با چوب گلف زد و خونين و مالي كرد.
بعد با حرص بطرف اشپزخانه رفت تا ابي بخورد
با كمال تعجب شوهرش را ديد كه در اشپزخانه نشسته است.
شوهرش گفت سلام عزيزم!
پدر و مادرت سر شب از شهرشون به ديدن ما اومده بودند چون خسته بودند بهشان اجازه دادم تو رختخواب ما استراحت كنند
راستي بهشون سلام كردي؟؟؟؟؟؟
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
با سپاس و قدردانی از آقایانی که روز زن با خرید گل کادو و شام لطف و محبت خودشونو ابراز کردن به اطلاع میرسانیم:
مخارج روز مرد صرف امور خیریه میشود!!!
:311::311:
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
چند سال پیش یک روز جلوی تلویزیون دراز کشیده بودم، فوتبال نگاه می کردم و تخمه می خوردم. ناگهان پدر و مادر و
آبجی بزرگ و خان داداش سرم هوار شدند و فریاد زدندکه :(( ای عزب! ناقص! بدبخت! بی عرضه! بی مسئولیت! پاشو برو
زن بگیر)). رفتم خواستگاری، دختر پرسید: مدرک تحصیلی ات چیست؟ گفتم: دیپلم تمام! گفت: بی سواد! امل! بی کلاس! ناقص العقل! بی شعور! پاشو برو دانشگاه.
رفتم چهار سال دانشگاه لیسانس گرفتم برگشم، رفتم خواستگاری. پدر دختر پرسید: خدمت رفته ای؟ گفتم : نه هنوز.
گفت: مرد نشد نامرد! بزدل! ترسو! سوسول! بچه ننه! پاشو برو سربازی. رفتم دو سال خدمت سربازی را انجام دادم برگشتم. رفتم خواستگاری.
مادر دختر پرسید: شغلت چیست؟ گفتم فعلا کار گیر نیاوردم. گفت: بی کار! بی عار! انگل اجتماع! تن لش! علاف! پاشو برو سر کار.
رفتم کار پیدا کنم گفتند: سابقه کار می خواهیم. رفتم سابقه کار جور کنم. گفتند: باید کار کرده باشی تا سابقه کار بدهیم.
دوباره رفتم کار کنم، گفتند باید سابقه کار داشته باشی تا کار بدهیم. برگشتم رفتم خواستگاری گفتم : رفتم کار کنم گفتند سابقه کار ، رفتم سابقه کار جور کنم گفتند باید کار کرده باشی.
گفتند: برو جایی که سابقه کار نخواهد. رفتم جایی که نخواستند. گفتند باید متاهل باشی!. برگشتم رفتم خواستگاری گفتم : رفتم جایی که سابقه کار نخواستند ولی گفتند باید متاهل باشی. گفتند باید کار داشته باشی تا بگذاریم متاهل شوی.
رفتم گفتم: باید کار داشته باشم تا متاهل شوم. گفتند: باید متاهل باشی تا به تو کار بدهیم. برگشتم رفتم نیم کیلو تخمه خریدم دوباره دراز کشیدم جلوی تلویزیون و فوتبال نگاه کردم!!!
منبع:سایت بیتوته
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
گفتگوی دو دختر پای تلفن: سلام عشقم، قربونت برم. چطوری عسل؟ فدات شم... می بینمت خوشگم... بوس بوس بوس
گفتگوی دو پسر پای تلفن: بنال... بوزینه مگه نگفتی ساعت چهار میای؟ د گمشو راه بیفت دیگه کره ...
بعد از قطع کردن تلفن :
دخترها: واه واه واه !!! دختره ایکپیریه بی فرهنگ چه خودشم میگیره اه اه اه انگار از دماغ فیل افتاده حالمو بهم زد
پسرها: بابا عجب بچه باحالیه این ممد خیلی حال میکنم باهاش خیلی با مرامه
منبع
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
پاسخ منطقی اکثر پدرهای ایرانی درمقابل اجازه گرفتن فرزندانشان برای انجام کاری:.......
1) اگر قبلا کسی آن کار را انجام نداده باشد: آخه کی تاحالا همچین غلطی کرده که تو میخوای بکنی؟ 2) اگر قبلا کسی آن کار را انجام داده باشد: حالا هرکی هر غلطی کرد تو هم باید بکنی؟:)
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
پسر : عزیزم از وقتی میری ورزش هیکلت خیلی قشنگ شده!
دختر : از اولشم هیکلم قشنـــــــــــــــــگ بووووووود …!
پسر : اون که ۱۰۰% … هیکلت همیشه قشنگ بوده ..
اصلا من هیکلت رو روز اول دیدم خیلی خوشم اومد …!
دختر : یعنی به خاطر هیکلم فقط با من دوست شدی ؟خیلی هیــــــــــــــزی!
پسر : نه عزیزم ، عاشق اخلاقت شدم که باهات دوست شدم ..هیکلت واسم مهم نبود
دختر : یعنی چی ؟! پس این همه ورزش میرم برای کی میرم ؟! هیکلم برات مهم نیست ؟!!
پسر : عزیزم ، موقع دوست شدن مهم نبود ، الان که هست ..!
دختر : یعنی الان میرم ورزش برات بی اهمیت میشم ؟!!
پسر : فدات بشم ، همه چیزت ، تمام وجودت ، همه خصوصیاتت برام مهمه!
دختر : یعنی باید همه خصوصیات خوب رو داشته باشم که باهام باشی ؟!!!
پسر:جان مادرت بیخیال شو::302:
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
یارو نه درس خونده؛ نه شغلی داره؛ نه ماشینی... خلاصه هیچی نداره؛ ازش می پرسی ازدواج کردی؟ با اعتماد به نفس میگه هنوز دم به تله ندادم! لامصب تو خودت تله ای!:)
.............................................
سوالای رایج همه خونه ها:
این تلویزیون بی صاحاب واسه کی روشنه؟!
چی از جون این یخچال بدبخت می خوای؟!
کی دمپایی دستشویی رو خیس کرده؟
این موقع شب با کی حرف می زنی؟
چشمات در نیومد پای این کامپیوتر کوفتی؟
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
خانم به شوهرش زنگ می زنه می گه: معلوم هست تا حالا کدوم گوری هستی؟می دونی ساعت چنده؟
شوهر:عزیزم یادته هفته پیش اومده بودیم یک مغازه جواهر فروشی، از یکی از انگشترا با نگین الماس خوشت اومده بود، ولی من گفتم الان پول همرام نیست بعدا برات می خرم؟
خانم در حالیکه ذوق کرده بود گفت : اوه، اره عزیزم، یادمه.
شوهر: من الان اون رستوران بغلیش هستم.
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
عوارض جانبی بعد از یک شکست عشقی چیه ؟
در آوردن گوشی از حالت سایلنت !
نبردن گوشی به دستشویی و حمام !
از رمز درآوردن اینباکس گوشی !
... پاک کردن آثار جرم !
خواب راحت …
زندگی راحت …
آرامش همراه با گریه !
تموم نشدن شارژ ایرانسل بعد ۶ ساعت !
چی میشد اگر تو گوگل سرچ می کردی
"نیمه گم شده ی من "
عکساشو واست می آورد!
این دانشمندا چه غلطی میکنن پس؟؟
دست بجونبونید...
اگه خواستی با یه دختر ازدواج کنی ، زیاد درگیر این نشو که پدر و مادرش کی هستن و خانوادش از نظر مادی و معنوی در چه سطحی هستن !
تحقیق کن توی لیست دوست پسرای دوران مجردیش ، دوستات یا آشنایانت نبوده باشن تا وقتی خواستی برای همسرت شیرینی بخری ، رفیقت نگه : ناپلئونی بخر زنت دوس داره
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
آقایون عزیز؛
توو تاریخ چند هزار سالهء این مملکت، سابقه نداشته که لیلی عاشق باسن مجنون بشه !
سر جدتون شلوارو بکشین بالا، اون مارک شورت رو هم بزنین به سینتون اگه خیلی واجبه
.................................................. ..............................................
زمانی که پدر وارد اتقا می شود ...صفحه مورد نظر فقط ظاهر میشه !! چرا ؟! خدا می داند و شما !
[/align]