-
RE: درخواست مهریه و طلاق
برادرم
تلاشت شایسته تقدیره/ و اینکه اوضاع رو کنترل کردی بسیار عالیه
چون آگاهی به کاری که انجام دادی به هیچ وجه شخصیتت نه خرد شده و نه له!
با این کار فقط بزرگوار تر شدی.. همین!
توهیناش رو نشنیده بگیر... فراموش کن!
خیلی خوبه که ایشون و شما آرام شدید... تمرینها یادت نره
این حرفهایی که می زنه ناشی از استرسه.. به نوعی واکنش به استرسه/ بی شک کم خواهد شد البته با قواعدی که گفتم!
اینکه هر از گاهی زنگ می زنه هم چون بسیار احساساتیه و خب بلد نیست روی احساساتش کنترل داشته باشه..
چند تا نکته:
-- ایشون دنبال نقطه ضعف نمی گرده، داستان رو اینطوری نگاه نکن! این که می خواد دست بذاره یه جایی که تو هم دردت بیاد طبیعیه! چون به نظرم خیلی ناراحته!
-- چرا خانومت می گه می خواد شخصیتت رو همه بشناسن و حالات شما رو متناظر ریا و تزویر می دونه؟
-- پرسیده بودی تحمل کنی درست می شه! نه! متاسفانه اگر فقط تحمل کنی هیچ اتفاقی نمی افته!
باید براش وقت بذاری... برای خودت وقت بذاری! انتخابی که شما کردی معمولی نیست... باید آروم بشه و حالش خوب بشه.. و رابطه شما دو نفر با تلاش شما بازسازی بشه
- مدتی دیگه ایشون آروم می شه و دیگه بی احترامی و توهین نمی کنه..
منتظر خبر شما هستم.
-
RE: درخواست مهریه و طلاق
mta گرامی
همسر شما واکنش وارونه داره ، علتش هم همان ضربه ای هست که از ازدواج اولش خورده ، به احتمال قوی همسر اولش انتخاب و اصرار خودش بوده و دوستش داشته و او از اعتماد ایشون سوء استفاده کرده ، و خانم شما کلاً بی اعتماد شده ، وقتی با شما مواجه شده ، اتفاقاً شما را خوب دیده ، اما باور نمی کنه ، و می ترسه اعتماد کنه ، رفتارهای همسر اولش را قانون همه یا هیچ کرده ، یعنی همه مردهایی که به وی نزدیک میشوند را به همون چشم می بینه . در مورد شما چون تصوراتش غلط شده و از طرفی باور نداره که شما همینی باشی که نشون می دهی اینهمه بد قلقی می کنه ، دنبال آتو میگرده برای اینکه هم خیال خودش را راحت کنه که درست فکر می کرده و شما هم قابل اعتماد نیستی و در جنگ درونیش بتونه بر احساسی که در دلش نسبت به شما ایجادشده ( علاقه ) و سرکوبش می کنه ، غلبه کنه و خودش رو متقاعد کنه که : دیدی اینم مثل بقیه هست !!!! ( و لذا احساس علاقه رو بیرون کنه )
او در درون درگیر تعارضات است و در بیرون فشار سرزنشهای خانواده .
قانون همه یا هیچ با آنچه از شما می بینه و علاقه ای که در او ایجاد شده و به شدت می ترسه از این علاقه ( به خاطر تداعی علاقه ای که به همسر قبلیش داشت و با خیانت پاسخ گرفت ) تعارضی کلافه کننده در او ایجاد کرده که نیاز به مرور زمان و مهارت های شما در رفتار با وی و در ادامه کمک مشاوره ای دارد تا خلاص شود .
به توصیه های جناب sci توجه و عمل کنید که به مرور نتایج خوبی خواهید گرفت . البته با هدف اینکه خانمتون رو به دست بیارید نباشه ، بلکه با این هدف که هم به خودتون کمک کنی و هم ایشون باشد و در مورد زندگی هم هرچه پیش بیاد را مد نظر داشته باش .
وقتی می گوید نمیخواد باهات زندگی کنه یا اون شرط و شروط رو میزاره ، بگو چون دوستت دارم ، مهم برام راحتی تو هست ، اگر من نباشم تو آرم می شوی و نشاط پیدا می کنی ، من علیرغم میلم به خاطر تو خواهم رفت . البته انتظار نداشته باش ایشون اینو باور کنه ، به احتمال قوی تصورش اینه که داری نقش بازی می کنی یا این ترفنده و فردا تو زندگی تلافی در میاری .
حق طلاق خواستنش هم از روی ترسه ، احتمالاً همسر قبلیش برای طلاق اذیتش کرده . و ایشون می ترسه که دوباره این وضعیت تکرار بشه .
در هر حال خاطره بد اون زندگی هنوز از ذهنش و روح و روانش بیرون نرفته .
پاورقی
----------
این تاپیک به علت طولانی شدن قفل می شود
شما در تاپیکی جدید در اولین پست ضمن خلاصه ای از مسئله و دادن لینک این تاپیک ، یک جمع بندی از راهکارهایی که دریافت کرده ای را بیان کن . در ادامه دوستان راهنمائیهایشان را خواهند داشت .
.