نه بابا شما كجا؟ پس افسار گردن مردها رو كي بندازه؟ :Dنقل قول:
نوشته اصلی توسط teke.yakh
نمایش نسخه قابل چاپ
نه بابا شما كجا؟ پس افسار گردن مردها رو كي بندازه؟ :Dنقل قول:
نوشته اصلی توسط teke.yakh
کاترین خانم ارجمند دست شما درد نکند که فحوای سخن را گفتید،هر چند که توضیحات بنده لازم بود:
پس همه چیز به فقر برمیگرده نه ازدواج موقت نکردن
آیا تعدد زوجات فقر را هدف گرفته است یا نیازهای عاطفی و جنسی همسر دوم؟!
آیا مردانی كه به دنبال صیغه و تعدد زوجات و ... هستند در پی پاسخ به مشكلات زنان دیگر هستند یا تنوع خواهی جنسی خود؟!
ای كاش تحقیقی علمی مبتنی بر این مسئله بود كه چه افرادی و با چه اهدافی به دنبال ازدواج مجدد می روند؟!
آیا مردانی كه زن دوم اختیار می كنند، حتی توانسته اند بستر مناسبی برای همسر اولشان فراهم كنند و آیا وظایف و مسئولیت های خود را به نحو احسن در مورد همسر اول خود به انجام رسانده اند؟
من نمی خواهم نقش مخالف بازی كنم یا نقش موافق؟ می خواهم بگویم كه این مسئله ابعاد فراوانی دارد.
این مسئله هم مثل حجاب هست.
اول باید حدود و مرزهای آن تعریف شود و بعد نظرخواهی شود.
تجربه ای كه امروز در پیش روی همه ماست ایسنت:
مردان متعهد بسیار بسیار كمی تن به ازدواج مجدد می دهند. همچنین مردان و زنان كمی تن به صیغه می دهند.
ولی در عوض:
تا دلت بخواهد مردان هوسبار و زنباره كه حتی توانایی خوشبخت كردن یك همسر را نداشته اند، برای تنوع طلبی جنسی خود به دنبال زنان دیگر هست. و هر كجا با هر اسمی پیش می روند و اصلا حدی هم برای كارشان ندارند.
خب با این تجربه تلخ ، زنان و مردان با فكر چه جوابی به این مسئله می دهند.
خواهش می كنم مسئله شرعی بودن را وارد قضیه نكنیم. در شرع برای همه احكامش خطوط قرمز و تبصره هم مشخص كرده است.
شرع وظایف یك شوهر را كاملا مشخص كرده است. اگر شوهری چنین وظایفی را كامل انجام داد و همسرش هم تائید كرد، حالا نوبت بررسی سایر مسائل در مورد او هست. حالا او می تواند در این زمینه لب به سخن باز كند.
اما اگر كاندیدای ازدواج مجدد مردان بی مسئولیت و هوسباره باشند، توقع حمایت نداشته باشید.
پس مسئله شرعی باید با حدودش و ظرافتهایش طرح شود.
همان شرعی كه می فرمائید به مرد اجازه نمی دهد حتی یك نگاه هم به غیر از محارمش بیندازد.
اگر چنین مردی جلو آمد، حالا مسائل شرعی ازدواج مجدد را با او صحبت می كنیم كه آیا مسائل دیگر مثل عدالت ، مسئولیت شناسی، و .... را می تواند اجرا كند یا نه و اصولا حاضر به ازدواج دوم هست یانه ؟
مسائل زیادتری در این مقوله هست،اگر وقت باشد باز هم مطرح خواهم كرد.
جناب مدیر شما نخست می گویید که ما شرع را در این بحث دخالت نداده و علمی سخن برانیم و سپس از وجود مردان زنباره و هوسباز سخن می گویید که همه جا دنبال زنان دیگر و رابطه با آنهایند و این را پسندیده نمی دانید.
این دو سخن با هم منافات دارد،زیرا دیدگاهی را که درباره رفتار مردان زنباره بیان نمودید از آبشخور شرع و ایدئولوژی دینی نشأت می گیرد.اگر غرب را تنها بخنوان یک مصداق تئوریک و نه مورد دیگری در نظر بگیریم،آیا صرف وجود رابطه یک مرد با زنان دیگر کار زشت وناپسندی است؟!مسلم است که پاسخ منفی است.بله از نظر اخلاقی درباره مردان متأهل ممکن است بد باشد،اما از نظر علمی خیر.
شما خود بهتر از بنده آگاهید که یک مرد تنوع طلب است و نیاز و علاقه به روابط جنسی گوناگون دارد و اگر من یا شما این کار را نمی کنیم،به دلیل آموزشهایی ویژه در چهارچوبه فرهنگ ما یا عرف جامعه یا ترس از دست دادن موقعیتها یا آبرو یا احساس گناه است،وگرنه ناخودآگاه ما چیز دیگری را می طلبد . . .
حتی اگر مقوله ازدواج موقت را راهی باری برونرفت از ناهنجای بنام فساد جنسی به زعم خود در نظر گیریم،بسیاری ممکن است اصلاً نخواهند زیر بار این کار روند،چه زن و چه مرد.کسانی که دل در گرو دین و محذوراتش ندارند و طور دیگری می اندیشند یک رابطه جنسی را شاید ناشی از یک نگاه یا یک تنوع خواهی دانسته و نه هیچ چیز دیگر و یک زن نیز همین طور.
اینها همه نیاز به شرح و توضیح روشن تر و جامع و مانعی دارند که جهت آنها استخوان خرد باید کرد.افزون بر اینها یک پرسش برای خود این جانب پیش آمده است:
منظور حضرتعالی از اول باید حدود و مرزها تعریف شود،چیست؟آیا منظور آشکار کردن و تثبیت یک فالب کاتری است،یعنی فی المثل در فرهنگ ایرانی یا شیعی باید بحث را محدود کرد؟البته من کاملاً موافقم زیرا این حرکتی عملکردی است،زیرا ما در همین جامعه کنونی و با قوانین ویژه اش زیست می کنیم . . . . . .
اگه پستهای من تکراریه تنها دلیلش اینه که اعتقاداتم عوض نشده، در یکی از پستها شما نوشتین که هزینه زندگی یک خانواده ماهی 300 هزار تومنه، بله درسته، همون آقایی که میخواد زن دوم بگیره تا مثلا در تأمین مخارجش کمک باشه حتما داره ماهی 300 هزار تومن رو هزینه میکنه پس حتما لازم نیست که با اون خانم ازدواج کنه میتونه واقعا خیرخواهانه این کار رو انجام بده.
شما جواب سوال منو ندادید،
«آیا خانمی که به خاطر نیازهای خودش تن به همسر دوم شدن میده، و احساسات همسر اول رو در نظر نمیگیره خودخواه نیست؟»
در مورد مسائل شرعی که فرمودید، اون زمان شرایط بسیار متفاوت بود، مردان عرب تعداد زنانشون سر به فلک می کشید و هیچ قید و بندی هم نداشتن، در واقع با توجه به شرایطی که آن زمان حاکم بود چنین مسئله ای مطرح شد و مردان را محدود به داشتن 4 همسر کرد. در ضمن در قرآن صریحا بیان شده که:
شما هرگز نتوانید میان زنان به عدالت برخورد کنید و هر چند راغب و حریص بر عدل و درستی باشید پس به تمام میل خود یکی را بهره مند آن دیگر را محروم نکنید تا او معلق و بلاتکلیف ماند اگر سازش کنید و پرهیزگار باشید همانا خدا بخشنده و مهربان است. (آیه 129 سوره نساء)
در مورد زندگی مسالمت آمیز دو خانم در کنار هم، مطمئن باشید هر وقت آقایون تونستن شخص دیگه ای رو کنار خودشون بپذیرن، خانمها هم خواهند توانست، خانمها از همون آب و خاکی آفریده شدن که آقایون، پس دلیلی نداره که از خانمها انتظاری بیجا داشته باشیم.
تا اونجایی که من شنیدم، حضرت محمد و حضرت علی تا قبل از فوت همسرانشان (حضرت خدیجه و حضرت فاطمه) همسر دیگری اختیار نکردن، شاید من اشتباه شنیده باشم اما بارها و بارها از زبان اساتید معارفمون این جمله رو شنیدم!!
به نظر بنده قوانین جامعه و عملکرد برخی هیچگونه ربطی به زمان کنونی ندارد و مربوط به هزاران سال پیش است.افکار،باورها و طرز تلقی مردم دگرگون شده و نمی توان مثلاً با هزار دلیل و برهان که تنها و تنها توجیه و دلیل تراشی دارند،رسمی را که متغلق به دوران گذشته است برقرار کرد؛این کار به همان شگفت آوری دلیل آوردن برای بهره از درشکه یا کبوتر برای ترابری یا ارتباطات است.
عملکرد برخی که در روستاها یا کشورهای عقب افتاده اقدام به ازدواج با زنان متعدد می کنند،عجیب،غیر قابل قبول و غیر قابل باور است.اگر زنی سوادش و آگاهیش و رشد اجتماعی و شخصیتیش در اندازه یک انسان معمولی و امروزی باشد،همان برهان سرکار خانم شاد را می آورد که:
*در مورد زندگی مسالمت آمیز دو خانم در کنار هم، مطمئن باشید هر وقت آقایون تونستن شخص دیگه ای رو کنار خودشون بپذیرن، خانمها هم خواهند توانست، خانمها از همون آب و خاکی آفریده شدن که آقایون، پس دلیلی نداره که از خانمها انتظاری بیجا داشته باشیم.*
نقل قول:
ستاره نوشته
خيلي دلم مي خواهد بدانم چه دليلي وجوددارد كه مردي بخواهد دو يا چندبار ازدواج كند ؟
ايا از زندگي باهمسرش راضي نيست ؟
ايافكر مي كند كس ديگري ميتواند بهتراز همسر ش باشد ؟
ايا اين طوري احساس قدرت بيشتري ميكند؟
ايا دليل قانع كننده اي وجوددارد؟
نقل قول:
طاهره نوشته
ستاره جون ،
قضاوت در اينخصوص کار بسيار سختي است چون شما چند نکته رو روشن نکردين:
مثلا دامنه نفوذ سوال شما تا کجاست ؟ آيا محدود به مرزهاي ايران است ؟ آيا شما ازدواج را امري ثابت و غير قابل انعطاف مي دانيد ؟
فارغ از نگاه جانبدارانه آگاهيهاي شما نسبت به درونيات مردان و زنان چقدر است؟ تفسير شما از روابط مرد و زن چيست ؟ و....
حالا سوال اصلي اينجاست :
چه عامل يا عواملي در جامعه کنوني اين سرزمين ، اين حق را کماکان براي مردان حفظ کرده است ؟
به نظر من ريشه يابي و شايد آسيب شناسي اين مساله در حال حاضر يک ضرورت محسوب ميشود .
از سوي ديگر ، تفاوتهاي موجود بين زنان و مردان بقدري فاحش ، عجيب و در عين حال پيچيده است که قضاوت در اينخصوص را مشکل ميکند .
مثلا اينکه اکثريت مردان ( استثنا هم وجود دارد ) اين توانايي را دارند که در آن واحد و در شرايط مساوي به چند زن محبت داشته باشند ، بدون اينکه آن را خيانت بدانند ، در صورتيکه اکثريت زنان ( استثنا هم وجود دارد ) از اختصاص محبت و احساس خود به چند مرد ( فارغ از تعلقات خانواگي ) در آن واحد ناتوانند.
يا اينکه در روابط زنان و مردان ، خيانت عاطفي و احساسي يک مرد ، از نظر يک زن قابل بخشش نيست . اما از نظر يک مرد ، خيانت جنسي يک زن قابل بخشش نيست .
و يا اينکه احساسات جنسي مردان به سرعت و در تاثير از ويژگيهاي ظاهري جنس مخالف اتفاق مي افتد و اين ، حساسيت مردان را در برابر جنس مخالف افزايش مي دهد. در صورتيکه اين امر در زنان متاثر از تحريک عواطف و احساسات بوده و کنترل شده است .
و بسيار تفاوتهاي ريز و درشت ديگر ....
حالا شما بگوييد در اين آشفته بازار تفاوتها ، چطور مي شود دو موجود متفاوت و ناآگاه به تفاوتهاي ناشي از ذات خلقت و عاري از نگاه ادراکانه ، به هم پيوند بخورند و از حريمي که برايشان تعريف شده پا فراتر نگذارند ؟
نقل قول:
مدیرهمدردی نوشته
از اينکه آتش بس اعلام کنيد تشکر مي کنم.
اما در مسائل علوم انساني مثل رياضيات نيست که با چنين قطعيتي يک حکم کلي بدهيم. اعداد هم از پيش مشخصاتشون معلوم . لذا پيشاپيش در مورد جمع و تفريق و ....، مي توانيم نظري قطعي بدهيم. اما در روانشناسي ، جامعه شناسي و کلا علوم انساني به لحاظ اينکه با انسانها سرو کار داريم، نبايد انتظار داشته باشيم يک فرمول دقيق و قطعي بدهيم و نسخه واحدي را براي همه بپيچانيم.
لذا من بر خلاف نظر شما اعتقاد ندارم اين بحث بي نتيجه بوده است. دوستان عزيز در چهل و اندي پست به روشن شدن اين مسئله از ابعاد مختلف اشاره کرده اند. و موجب تعديل نظرات افراد شده اند. هدف بحث ما اگر روشنگري بوده ( که حتما چنين بوده است)، پس اين بحث بي نتيجه نبوده است. حيف نيست بحثي که با پايه گذاري شما و التفات دوستان تاکنون هزار بار موردتوجه قرار گرفته است، اينگونه ببنديم.
اين بحث براي هر زن و مردي قابل تعمق هست که از دريچه ديد ديگري به اين مسئله نگاه کند و آسيب شناسي کند. درست است که ما لقمه را نجويديم و آماده نکرديم، اما هر فردي با خواندن اين موضوع مي تواند به زواياي مختلفي که اعضاء اشاره کردند آگاه گردد و در تصميم سازي خود به کار گيرد.
نقل قول:
استاد مطهری
«عدالت عاليترين فضيلت انساني است ،شرط عدالت يعني شرط واجد بودن عاليترين نيروي اخلاقي.با توجه باينکه معمولا احساسات مرد نسبت بهمه زنها يکسان و در يک درجه نيست ،رعايت عدالت و پرهيز از تبعيض ميان زنان ،يکي از مشکلترين وظايف بشمار مي رود.
.تعدد زوجات با اين شرايط اخلاقي اکيدو شديد بجاي انکه وسيله اي براي هوسراني مرد واقع گردد،شکل و قيافه انجام و ظيفه بخود ميگيرد .هوسراني و شهوت پرستي جز با ازادي کامل و دنبال هواي دل رفتن سازگار نيست.هوسراني انگاه صورت عمل به خود مي گيرد که ادمي خود را در اختيار دل قرار دهدو دل رادر اختيار خواهشها و ميلها .دل و خواهشهاي دل منطق و حساب بر نمي دارد .انجا که پاي انظباط و عدالت و انجام وظيفه به ميان مي ايدهوسراني و هواپرستي بايد رخت بربندد . از اين رو بهيچ وجه تعدد زوجات را درشرايط اسلامي نمي تواندوسيله اي براي هوسراني شناخت.کسانيکه تعدد زوجات را وسيله هوسراني قرار داده اند،اجتماع حق دارد انها را مواخذه و مجازات و اين بهانه را از دست انها بگيرد.
انصاف بايد داد که افرادي که شرايط اسلامي را در تعدد زوجات کاملا رعايت مي کنند بسيار کم اند .درفقه اسلامي مي گويند «اگر بيم داري استعمال اب براي بدنت زيان دارد وضو نگير »«اگر بيم داري که روزه برايت زيان دارد روزه نگير .»اين دو دستو ردر فقه اسلامي رسيده است .شما افرادبسياري را مي بينيد که مي پرسند -مي ترسم اب برايم زيان داشته باشد وضو بگيرم يا نگيرم ؟البته اين پرسش ها پرسشهاي درستي است. چنين اشخاصي نبايد وضو بسازند و نبايد روزه بگيرند.ولي نص قران کريم است که «اگر بيم داريد که نتوانيد ميان زنان خود به عدالت رفتار کنيد يک زن بيشتر نگيريد»با اين حال ايا شما درعمر از يکنفر شنيده ايد که بگويد مي خواهم زن دوم بگيرم اما بيم دارم که رعايت عدالت و مساوات ميان انها نکنم ،بگيرم يا نگيرم؟من که نشنيده ام .حتما شما هم نشنيده ايد.سهل است ،مردم ما با علم و تصميم اينکه بعدالت رفتار نکنند زنان متعدد مي گيرندو اين کار را بنام اسلام وزير سر پوش اسلامي انجام مي دهند.اينها هستند که با عمل ناهنجار خود اسلام را بدنام مي کنند.اگر تنها کساني اقدام به تعدد زوجات نمايند که لااقل اين شرايط را واجد باشند جاي هيچ گونه بهانه نبود.
گذشته از شرائط و تکاليف ديگري نيز متوجه مرد است .همه مي دانيم که زن مطلقا يک سلسله حقوق مالي واستمتاعي بعهده مرد دارد .»
حالا تا اينجا مربوط بود به اقايوني که تا حدي به تعصبات و دين و... پايبندن و با در نظر نگرفتن حق و حقوق اينکه ايا در حدي هستند که عدالت را برقرار کنند يانه؟اين اقدام را مي کنند .
نقل قول:
ستاره
ايا مرداني که با توسل به اسلام و مجاز بودنشان به اين امر سخت مبادرت مي کنند اين سوال را از خود مي کنند که: مي خواهم زن دوم بگيرم اما بيم دارم که رعايت عدالت و مساوات ميان انها نکنم ،بگيرم يا نگيرم؟ ايا برحسب وظيفه است يا هوس که اين کارا مي کنم ؟واياتوان مالي -اخلاقي را دارم که با تحمل اين رنج(نه لذت)بتوانم اسيبي به خانواده خودو خانواده جديدي که تشکيل مي دهم نزم؟
نقل قول:
مديرهمدردی نوشته:
اشتباهات رايج در تعدد زوجات آقايان.
1 - اگر آقايي با خانمش اختلاف دارد، درگير است، و نمي تواند هماهنگي لازم را با خانواده داشته باشد و به آرامش برسد، چگونه همزمان مي خواهد سراغ يک خانم ديگر برود با او ازدواج کند و او را خوشبخت هم بکند...
شايد اين آقا بگويد که مشکل از خانم است، و من با فرد ديگري مي توانم خوشبخت باشم... اگر چنين فرضي ( که به احتمال زياد غلط است) را بپذيريم، پس بهتر است قبل از اينکه آتش زندگيتون بخواهد به يک زندگي جديد ديگر بيفتد، تکليف آن را روشن کنيد، بعد به ازدواج ديگري اقدام فرمائيد.
معمولا به خاطر عدم کفايت و شيوه حل مسئله و مهارت کافي چنين آقاياني در حاليکه در زندگي خراب شده اول خود غوطه ورند، به یک زندگي ديگري روي مي کنند. اينجا علاوه بر به هم ريختن آرامش خود و آن خانمها، موقعيت فرزندان را بسيار خراب مي کنند. به نحوي که غالبا فرزندان اين افراد مشکلات بيشتري از فرزندان طلاق دارند.
2 - صورت ديگر : متاسفانه اگر خانم دوم( او که مي خواهد وارد اين زندگي شود)، در شارژ کردن چنين موقعيتي فعاليت کند، با دست خودش زمينه شکست خود را فراهم مي کند...، بنده توصيه مي کنم هيچ خانمي بدون اينکه تکليف زن اول آقايي مشخص شود، نبايد هيچ گونه ارتباط عاطفي، منطقي يا .... با آقايي برقرار کند، چرا که روي تصميم گيري او اثر مي گذارد( البته اين اثر به نفع خانم دوم نيست، بلکه پيشاپيش آتشي را آماده مي کند تا اگر او در زندگي وارد شد، دامانگيرش شود)
3 - از همه بدتر که متاسفانه به چشم هم مي خورد، وقتي هست که اشتباه يک آقايي که در زندگي خود دست و پا مي زند، با اشتباه يک خانمي که او هم ازدواج کرده است و در خانواده خود مشکل دار و در زندگيش دست و پاي مي زند با هم ترکيب بشوند. يعني هم آقا متاهل و هم خانم متاهل هستند ، اما دچار مشکلات با خانواده هايشان ، وخانم به اميد اينکه پناه امني يافته است، بيشتر به ريشه زندگي خود مي زند و زمينه طلاق را فراهم مي سازد... تا با اين آقا ازدواج کند، آنقدر چنين ارتباطي آشفته و در هم هست، که بندرت هيچ کدام از طرفين مي توانند از چنين معرکه اي جان سالم به در ببرند.
4 - اما مورد بعد اين است که زندگي آقا مشکل حادي ندارد، اما اين آقا خارج از ظرفيت همسرش به دنبال ازدواج ديگري هست. درچنين مواردي بايد تجزيه و تحليل بيشتري صورت بگيرد. خود بحث مفصلي دارد. و اينکه انگيزه اين آقا چيست، نقش همسرش در اين مسئله به چه صورت است؟ اين آقا با چه خانمي مي خواهد ازدواج کند؟ چه مشکلات جديدي بايد بررسي شود. ( اين بند خيلي جاي بحث دارد و شايد عمده ترين و مفصل ترين توضيحات را مي طلبد تا براي زنان و مردان سوء تفاهم پيش نيايد)
نقل قول:
sorena_arman
يک راهکار ازدواج مجدد با کسب اجازه از همسر اول است. بسيارند زناني نيز که به دلايلي چون کاهش رغبت پسران به ازدواج(نمي توان اين موضوع را انکار کرد) و يا برهم خوردن زن و مرد در سن ازدواج با وجود نيازهايي که به آنها اشاره شد مجبور به سرکوب تمامي نيازها در درون خود مي شوند و يا خداي ناکرده به راه مشکل دار مي افتند. ازدواج با کسب اجازه از همسر اول يک راهکار براي اين موضوع مي تواند باشد.
سلامنقل قول:
sima45
من هم با نظر شما كاملا موافقم . ازدواج دوم با اجازه همسر . ولي بحث مهم دقيقا همينجاست .كمتر از 99% خانمها اين اجازه را صادر ميكنند . اونوقت بايد چكار كرد . يا به عبارتي چكار ميشه كرد كه بشه اجازه خانم اول را گرفت ؟ آيا اصولا اين كار شدني است ؟
ضمن تشکر از همه دوستان که به این زیبایی این بحث را مورد نقد و بررسی قرار می دهند.
سیما 45 مهربان و دلسوز که از زاویه ی دید قشنگتون موضوع را دنبال می کنید. متاسفانه نمی شه این راهکار را یک راهکار
اجتماعی دونست و بگیم اگر این کار عملی بشه مشکلات را تعدیل داده ایم . اره !عزیز ،اگر هر کدوم ما به وظایف انسانی و ذاتی خودمون عمل کنیم که دنیا گلستان می شه دیگه طلاق و زن بی سر پرست و هزاران ظلم و جور وجود نداشت . این عمل "تعدد زوجات" اگر در مواردی خاص با شرایط خاصش صورت نگیره ،انجام نشه خیلی بهتره !اگر بنا باشه اقا صرف راحتی و راحت طلبی و.....مشکل یک نفر رو حل کنه و کنارش خانواده ی 5 نفری خود را رها کند یا تعلل و کوتاهی کند و 5 اسیب و معضل بوجود بیاورد که .....
این جا بحث سر خانم اول و اجازه اش نیست . بحث سر بی کفایتی و بی مسئولیتی و عیاشی و......به میان میاد و مسلما خیری به همراه که ندارد هیچ مسبب بحران و اسیب برای خانواده ی اول و خانواده ی جدید می شود و هر دو خانواده درگیر تلاطماتی خطرناکتر خواهند شد .و به امارمجموعه اسیبهای اجتماعی اضافه می گردد.
وانطرف تر اگر خانم دوم که دراین میان قرا ر می گیرد به این قصد ونیت وارد این زندگی گردد که اشیانه ی خود را روی این لانه بنا کند و قصد تخریب و به هم زدن ارامش این خانه و خانواده را داشته باشد نیز فرایند خوشی را دربر نخواهد داشت .ونتیجه جز ویرانگری برای هر دو خانواده نخواهد شد .
پس به نظر من تنها در شرایط خاص با در نظر گرفتن ظرفیتها ،قبول مسئولیتها و تعهدات ، برخورداری از حس نوع دوستی ،گذشت و ایثار ،کمک و یاری همه ی اعضای این مجموعه ( هم اقا ،هم خانم اول ،هم خانم دوم و حتی فرزندانشان )که کار اسان و راحتی نمی باشد امکان پذیر و مفید و مناسب واقع می شود . در غیر این صورت پیامد ها و اسیب های فردی و اجتماعی وارده ان کم نخواهد بود .
سلام به تك تك دوستان عزيز :72:
اول پاسخي كوتاه به كاترين عزيز و گردآفريد : عزيزان من شما كاملا درست ميگيد من هم نگفتم همه كساني كه الان تو خيابانها بعلت فقر در حال تكدي و هزار بدبختي ديگر هستند همه بي سرپرستند . چه بسيارند كساني كه سرپرست دارند ولي همان سرپرست خودش از شدت فقر داره گدايي ميكنه . من كي كاترين جان اينو منكرش بودم . ولي عزيز من شايد هر گردي گردو نباشد ولي قطعا هر گردويي گرد هست .
در پاسخ شاد عزيز هم همان بس كه بگويم دوست گرامي همان آيه مقدس قرآن براي جوابتان كفايت ميكند اگر چند بار آنرا تكرار كني قطعا به جواب خواهي رسيد . ترجمه ساده آن اين است كه اي بندگان به اميد برقرار كردن مساوات بين زنانتان نشينيد بلكه هر كدام را به هر اندازه كه ميتوانيد بهره مند سازيد . لطفا به تفسير الميزان آيت الله طباطبايي رجوع كنيد .
اما در پاسخ به مديريت محترم سايت كه بالاخره عنايت كردند و نظري به اين بحث انداختند عرض كنم كه جناب مدير برعكس تصور شما هرگز مردان غيرمتعهد دنبال گرفتن زن و تعدد زوجات نميروند بهترين راه براي اين دسته از آقايون همان هرزه گي لحظه ايي و عيش و عشرت گذرا با زنان است و اتفاقا برعكس تصور شما اين دسته از مردان به قول خودشان مغز خر نخورده اند كه خود را در قيد و بند تعهدات ديگري قرار دهند .
اما در پاسخ به توكاي گرامي : اصل دقيقا همان صحبتي است كه شما ميفرمائيد . هر قاعده ايي اول بايد پذيرفته شود بعد ميشه نشست روي آن بحث كرد كه حالا شرايطش چطور باشه كه مثلا به زن قبلي و يا زن دوم و يا حتي اون آقا آسيب نرسه ولي مشگل اينجاست كه تا اينجا دوستان با اصل و قاعده مخالفت ميكنند خوب روي موضوعي كه اصلا نميخوان بپذيرند آنرا به نظر شما چطور ميشه حالا چگونگي اجرا آن را به بحث گذاشت ؟؟
من كرارا تكرار كردم مبحث تعدد زوجات را نه راه حل نهايي حل مشكل يا معضل بلكه راه حلي مقطعي ( طبق باور ديني ام ) براي يك برهه زماني در نظر ميگيرم كه آن هم بنا به گفته جنابعالي و ساير دوستان نه همينجوري بي گدار و بدون هيچ گونه شرط و شروط و بررسي . اتفاقا تاكيد دارم كه اين راه حل بايد با شرايط خاص خودش و اينكه اصولا شامل حال چه كساني ميشود و چگونه بايد به اجرا درآيد مطرح كردم . ولي مشكل ما الان اينه كه دوستان ضمن اينكه راه حلي براي حل يك مشكل اجتماعي ندارند حتي نميخوان به اين راه حل كمترين فكر و توجه ايي بكنند!!! . دوستان گرامي گاهي درمانهاي موقت تا پيدا شدن راه درمان نهايي لازم و الزامي است وگرنه بيمار خواهد مرد و در مورد بحث ما بيمار جامعه و زنان جامعه ماست .
و اما گفته بودم در خصوص تفاوتهاي مردان و زنان مينويسم ولي متوجه شدم كه يكي از دوستان در همين سايت لطف كردند و تاپيكي را دقيقا به همين نام باز كردند و نقطه نظرات خودشان و ساير دوستان همه در آنجا هست بنابراين جهت جلوگيري از تكرار مطالب توجه همه دوستاني كه اين بحث را دنبال ميكردند را به آن تاپيك جلب ميكنم . من فقط بعضي نكات قابل تامل آن را كه به نوعي به ريشه بحث ما برميگردد در همين جا مجددا ذكر ميكنم :
تفاوتهاي مردان و زنان از نظر تمايلات جنسي:
* انگيزش بصري نقش مهمي در تهييج جنسي مردان ايفا ميكند. مردان از لحاظ جنسي موجوداتي بصري هستند اما زنان بيش از آنكه با نگاه كردن از لحاظ جنسي برانگيخته گردند، نسبت به كلام و واژه ها و لحن صدا از خود واكنش نشان داده و برانگيخته ميگردند و درنهايت با لمس . عدم آگاهي نسبت به اين تفاوت بارز ميان دو جنس ميتواند براي زنان و مردان مشكل ساز باشد.
*تخيلات نيز نقش بسيار قدرتمندي در تهييج جنسي مردان ايفا ميكند.اين بدان معناست كه مردان بسيار در مورد رابطه جنسي خيالپردازي ميكنند. يافته ها بيانگر آن است كه مردان 3 برابر زنان برقراري رابطه جنسي را در خوابها و روياهاي خود ميبينند.
* مردان و زنان در سطح انرژي و تمايلات جنسي نيز با يكديگر تفاوت دارند. سيستم بيولوژيكي زنان به گونه ايي است كه در اثر خستگي به خاطر فعاليتهاي ديگر ميل و تمايلات جنسي اش كاهش ميابد. اما در مردان چنين نيست بطوري كه يك مرد ممكن است مانند يك دونده ماراتون خسته و ناتوان باشد اما كماكان بخشي از انرژي خود را براي برقراري رابطه جنسي در اختيار خواهد داشت.. جمله ''خيلي خسته براي برقراري رابطه جنسي'' بندرت به ذهن يك مرد خطور ميكند. اين مسئله به ساختار مغزي زن و مرد مربوط ميگردد. ميل جنسي زنان شديدا به بخش احساسي و عاطفي مغزشان مرتبط است. ميل جنسي مردان كمتر به احساسات مقيد است. اين تفاوت نيز ميتواند تنش جنسي بزرگي را ميان زنان ومردان پديد آورد. اما اين يك واقعيت و يك يك تمايز بيولوژيكي ميباشد.
* زنان و مردان هر دو تحت تاثير سيكل هورموني قرار دارند. اكثر زنان سيكل 28 روزه اي داشته كه بروي خلق و خو و تمايلات جنسي آنان تاثير گذاراست. مردان نيز داراي سيكل بيولوژيكي هستند. مردان داراي انباشت تستوسترون 3 روزه در بدن خود ميباشند. يك مرد معمولي داراي دوره جنسي 3 روز در ميان ميباشد. يعني تمايل دارد حداقل 3 روز در ميان رابطه جنسي داشته باشد. اما اين سيكل نيز همچون سيكل زنان در افراد مختلف با يكديگر تفاوت دارد. بطوريكه بعضي از مردان سيكل جنسي يك روزه دارند. ( مرداني كه هرشب ميل و نياز به برقراري رابطه جنسي دارند ) .
*مدت رسيدن به اوج لذت جنسي در مردان گاها كمتر از 3 دقيقه و در زنان 10 تا 20 دقيقه(حداقل 12 دقيقه) بطول مي انجامد.يكي ديگر از تفاوتهاي دردسر ساز.
* كاهش تناوب روابط جنسي در مردان وزنان واكنشهاي متفاوتي ايجاد ميكند: در مردان ميل جنسي افزايش يافته، سريعتر تحريك شده و آسانتر به اوج لذت جنسي ميرسند اما در زنان كاملا برعكس است بطوري كه ميل جنسي كاهش يافته، به سختي برانگيخته ميگردند و رسيدن به اوج لذت جنسي بسيار دشوار ميگردد. ( يكي ديگر از تفاوتهاي مشكل آفرين).
در نهايت از دوستان تقاضا دارم در صورت تمايل كتاب مقدمه ايي بر روانشناسي ازدواج نوشته خانم زهره رئيسي را مطالعه كنند در آن كتاب بسيار مفصل در مورد تفاوتهاي مردان و زنان چه از نظر تفاوت در ادراك حواس پنچگانه چه از نظر تفاوت روانشناختي بحث ميشود .
اما در اينجا لازم دونستم كمي ساده تر و خودماني تر توجه دوستان عزيزي را كه گاها خود را با آقايون قياس ميزنند و فكر ميكنند بايد هر كاري كه آقايون انجام بدهند آنها نيز مجاز به انجام آن باشند ( جمله يكي از دوستان اين بود ما زنان و مردان همه از يك آب و گليم و ............. ) را به موارد زير جلب كنم .
ببينيد دوستان خيلي راحتر ميتونيد به باور برسيد كه ما زنان با مردان از روز خلقت متفاوت آفريده شده ايم و شايد حتي نياز به مطالعه هم نباشد فقط و فقط اگر كمي به رفتارهاي خودمان توجه كنيم .
آنگاه كه ما با ديدن موش و بعضا حتي ديدن سوسك از ترس تا مرز سكته پيش ميرويم و با جيغ و فرياد همسريا برادر يا پدر يا پسر خود را به كمك مطلبيم بايد متوجه اين شده باشيم كه ما با مردان فرق داريم .
آنگاه كه جنگي در مملكتي درميگيرد و به جاي ما زنان ( با استثنائات كاري نداريم ) اين مردان هستند كه بايد بروند و بجنگند بايد متوجه شده باشيم كه ما با مردان فرق داريم .
آنگاه كه مشكلي در زندگي پيش ميايد و ما از شدت تالم زار زار گريه ميكنيم و به مردانمان پناه ميبريم بايد متوجه شده باشيم كه كه ما با مردان فرق داريم .
آنگاه كه ازدواج ميكنيم از شرايط عقدمان دريافت نفقه و تامين مالي از طرف مرد است ( اين وظيفه براي خانمها تعيين نشده ) بنابراين بايد متوجه شده باشيم كه ما با مردان فرق داريم
حالا چرا وقتي به صحبت از نيازهاي جنسي و تفاوتهاي آن در زنان و مردان ميرسيم اصلا نميخواهيم متوجه باشيم كه ما با مردان فرق داريم . اين سوالي است كه من هنوز بالشخصه نتوانسته ام پاسخي براي آن پيدا كنم .
واقعا چرا در اين مورد تفاوت خودمان را با مردان نمي پذيريم ؟؟؟
در پست بعدي قصد دارم به تفاوت در پذيرش دستورالعملهاي دين در اين خصوص بپردازم . چون متاسفانه كرارا در پستها به تعارض باورهاي ديني دوستانمان در خصوص دستورهاي ديني برخوردم .
در پناه حق باشيد
درود سیمای گرامی
اصول اولیه مطرحه توسط شما در باب تفاوت زنان و مردان رو همه می دونند. اصولا همه بر آن واقفند ولی باز هم چیزی که بیان می شود این است که چه تفاوتی بین زنان و مردان وجود دارد؟ دوباره تفاوتها بیان می شود و با ذکر دلایل این قضیه توجیه می شود باز هم از یک منظر دیگر وارد می شویم و می گوییم اگر مردها می پذیرند زنها هم می پذیرند!! انگار هیچ کس به حرف شما توجهی ندارد! هدف مشخص شده است و چیزی غیر از رسیدن به هدف ولو از هر راهی مد نظر افراد نیست. این سیکل معیوب تا ابد تکرار می شود. به هر حال حتی یک نمونه ازدواج زنان با دو مرد در طول تاریخ مذهبی ما و ملی ما درج نشده است. اما به کرات می توان مثالهایی را از ازدواج یک مرد با دو یا چند زن نام برد. نمی توان گفت در تمامی موارد ظلم مردان باعث این قضیه شده است!! که در تاریخ اسلام شما نمونه هایی از ازدواج ائمه با چند زن(جوان حتی) رو می توانید مشاهده کنید. در اینکه ائمه اسلام در دید مسلمانان بری از هرگونه ظلم هستند شکی نیست. چگونه این ائمه به زن خویش نیز همچنین اجازه ای نداده اند؟ مسلما به دلیل کمبود مرد نبوده است که این اجازه را نداده اند!!!!
اگر بین زن و مرد از این لحاظ اختلافی نیست بایستی در رفتار ائمه معصوم( به دیده مسلمانان) به چشم دیده شود. نمی توان گفت درست نیست. مگر با زیر سوال بردن معصومیت این افراد! می توان گفت من ظرفیت انجام این کار را ندارم! به همین راحتی!!
از تفسیر جالبی که کردین ممنونم! سخنان جدید زیادی از شما شنیدم!نقل قول:
ترجمه ساده آن اين است كه اي بندگان به اميد برقرار كردن مساوات بين زنانتان نشينيد بلكه هر كدام را به هر اندازه كه ميتوانيد بهره مند سازيد . لطفا به تفسير الميزان آيت الله طباطبايي رجوع كنيد .
به هر حال امیدوارم خدا آگاهی لازم رو به تمام بندگانش بده، امیدوارم اگه به دنبال راه حل هستیم، راه حلی رو انتخاب کنیم که به جای ویرانی، آبادانی در پی داشته باشه...
سورنای عزیز، شما هیچوقت نمیتونید خودتون رو جای خانمهایی که همسران اول هستند بذارید، امیدوارم برای لحظه ای تصور این واقعه رو برای نزدیکترین خانمهای اطرافتون داشته باشین، اون وقت میتونید بگید که اون خانم ظرفیت نداشته؟
جالب اینجاس که در حال حاضر به هیچ کدام از دستورات و شیوه زندگی معصومین توجه نمیشه اما به این مسئله خیلی توجه میشه، انگار اسلام اومده که فقط به آقایون مجوز بده، کسی میتونه ادعای همچین چیزی رو داشته باشه که واقعا به تمام دستورات عمل کرده باشه، یه مسلمان واقعی باشه، تازه جالبه که این جور افراد همیشه به همسرشون وفادار هستن با اینکه خرج چند خانواده رو هم میدن..