صندلی داغ سری دوازدهم

سلام به تمام دوستای خوبم.. از امروز نوبت منه... منو ببخشید بابت اینکه تو صندلی داغ دوستان خیلی کم کار بودم... هر چند خیلی دوست داشتم بیام از همه سوال بپرسم...

اقای سرشار شما خیلی با حوصله به تمام سوالات پاسخ دادین... و خیلی جوابهاتون دقیق بود... سوالی که اقا محمدرصا پرسیدنو من خیلی نمیتونم نظر بدم شاید دوستانی که از ابتدا بودند بهتر بتونن نظر بدن...

من اماده ام به سوالاتتون جواب بدم... هر چند میدونم از الان میتونم پیش بینی کنم که صندلی خیلی داغی مثل دوستان نداشته باشم.... ولی خوب این دفعه رو لطفا همکاری کنید سعی مبکنم بعدا یه جورایی جبران کنم.....آفرین... ممنون:203:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط « 7 »

سلام خانم نارجیس عزیز :43:

1- بزرگترین درسی که از زندگیتون گرفتید؟
2- چیزی که داشتید و قدرش رو ندونستید؟
3- زندگی از نگاه شما؟
4- با چه معیاری متوجه میشوید که یک شخص خوب است ؟ ( در کل چه رفتاری را در کسی ببینید متوجه خوب بودن او می شوید؟)
5- موقع دعا کردن اولین چیزی که به ذهنتون میرسه چیه؟
6- به نظر شما جذابیت یک شخص به چه عواملی بستگی داره؟
7- تو این دوره زمونه چی بیشتر از همه کمرنگ شده؟
8- دلتون میخواد چجور زندگی داشته باشید؟
9- وقتی دلتنگ و غمگین هستید چی آرومتون میکنه؟
10- چرا آدم دلتنگ میشه ؟
11-توصیه به مجرد های تالار؟
12- کسی رو تو زندگیتون دارید که راحت باهاش دردو دل کنید؟
13- منو ميشناسيد؟ نظرتون رو دربارم ميگيد؟
14- تا حالا برای خدا نامه نوشتید؟ چرا؟
15- سخن و جمله ای که دوستش دارید...

« از خداوند منّان براتون زندگی سعادتمندی رو خواهانم »
لحظات شیرین زندگیتون پاینده :43:

---

سؤالاتم رو آوردم این صفحه :310:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط « 7 »

سلام خانم نارجیس عزیز

سلام به روی ماهت عزیزم... :43:

1- بزرگترین درسی که از زندگیتون گرفتید؟
اینکه سفره دلمو پیش هیچ کس جز خدا بار نکنم

2- چیزی که داشتید و قدرش رو ندونستید؟
شوهر نازنینم... قبلاها که باهاش تو بعضی چیزا مشکل داشتم خیلی زود میزدم به سیم اخر و شاکی میشدم... ولی بعدا فهمیدم که چقدر شوهرم مرد خوبیه و من فقط مشکلم این بود که نمیدونستم چطوری باید باهاش رفتار کنم... از خدا میخوام همیشه کاری کنه تا هر روز بیشتر از روز قبل قدرشو بدونم و با کوچک ترین مشکل کم نیارم

3- زندگی از نگاه شما؟

زندگی یعنی تجربه ، انسان شدن، و رسیدن به کمال

4- با چه معیاری متوجه میشوید که یک شخص خوب است ؟ ( در کل چه رفتاری را در کسی ببینید متوجه خوب بودن او می شوید؟)
من نوع و جنس حرفهای طرف خیلی برام مهمه... اینکه با اطرافیان چطور برخورد میکنه.. اینکه چه نظری در مورد ارزشهای انسانی داره و به زندگی چطوور نگاه میکنه... احتراااام به حقوق دیگران به معنای واقعی به نظرم ویژگی مهمیه که اگر کسی واقعا داشته باشه میشه تا حدی قضاوت خوب بودن رو به اون داد.


5- موقع دعا کردن اولین چیزی که به ذهنتون میرسه چیه؟

آرامش... از خدا میخوام ارامش واقعی رو بهم بده و اینکه بتونم از سر درگمی نجات پیدا کنم و فکرمو به سمت هدف اصلی متمرکز کنم و کم تر اشتباه کنم. بعدش هم برای همه کسایی که تو ذهنم میاد دعا میکنم و از خدا میخوام کمکشون کنه

6- به نظر شما جذابیت یک شخص به چه عواملی بستگی داره؟

به نظر من به اجتماعی بودن و اخلاقش و اینکه اطلاعات بالایی در زمینه های مختلف داشته باشه.

7- تو این دوره زمونه چی بیشتر از همه کمرنگ شده؟
برای خدا و به خاطر خدا زندگی کردن


8- دلتون میخواد چجور زندگی داشته باشید؟

زندگی که توی اون احساس رضایت از خودم داشته باشم... زندگی که توش بتونم درست رفتار کردن با اطرافیانمو خوب یاد بگیرم و اجرا کنم.... زندگی که بتونم لبخند رضایت و شادی به لبهای اطرافیانم هدیه کنم... زندگی که توی اون من و شوهرم با بیش تر ار اینکه زن و شوهر باشیم دوتا دوست صمیمی باشیم که اساس زندگیمون باشه درک متقابل.

9- وقتی دلتنگ و غمگین هستید چی آرومتون میکنه؟

خیلی دوست دارم نقاشی بکشم.. گاهی وقتا گریه میکنم.. یا اینکه به چیزای خوب فکر میکنم

10- چرا آدم دلتنگ میشه ؟

شاید چون اون رضایتی که میخواد رو از زندگیش نداره... گاهی وقتا هم واقعا دلیل خاضی نداره...

11-توصیه به مجرد های تالار؟

قبل از ازدواج اول از هر چیر اطلاعاتتون رو درباره خودتون و روحیاتتون ببرید بالا بعد دنبال این باشید که ببینید کی میتونه با روجیات شما بیشترین سازگاری رو داشته باشه
12- کسی رو تو زندگیتون دارید که راحت باهاش دردو دل کنید؟

فقط خدای مهربون

13- منو ميشناسيد؟ نظرتون رو دربارم ميگيد؟

اره مجریدن... یادمه سنتون هم زیاد نبود ولی باید بگم حرفهاتون خیلی بزرگ تر از سنتونه..

14- تا حالا برای خدا نامه نوشتید؟ چرا؟
نه... کلا نامه نوشتن رو خیلی نمی پسندم چون همیشه فکر میکنم کسی میاد اونا رو میخونه


15- سخن و جمله ای که دوستش دارید...

خدایا دوستت دارم و ممنونم ازت... بار هم کمکم کن
« از خداوند منّان براتون زندگی سعادتمندی رو خواهانم »
لحظات شیرین زندگیتون پاینده :43:

ممنون:72: عزیزم

---

منتظر شنیدن سوالات دوستان دیگه هستم................:72:

سلام

ان شاالله ، ایام به کامتان ،، خوش :72:


متاسفانه نرسیدم که از دوستان قبل سئوال بپرسم - معذرت می خوام:72:


آقا سرشار ،، ای دوست خوبم

رنگ سبز مهربونیت

سرخی نگاهت

با دل سفید آسمانیت


با این سه رنگ رنگین کمونی

میشه قلب هر کیو نگاه کرد !

حتی خورشید هم به شاقت

تو شب ها ،، خدا خدا کرد :72:

( عجب شعری )


ان شالله فرصت بشه در یه زمانی با هم گفتگوی داغی داشته باشیم

مراقب خودت باش دوست من .:72:

..............................


سلام خانم نارجیس گرامی :72:


1 ) از خودتان راضی هستید ؟

1.1 ) ذهن آرام در سخت ترین شرایط ، به نظر شما شدنی هست ؟ راه حل شما ؟

1.2 ) به نظر شما بزرگترین کمک به دیگران چی میتونه باشه؟

1.3) دشوارترین تصمیم زندگی شما ؟

1.4)عشق یعنی در وجود انسانها دنبال خوبی بگردی ! نظر شما ؟

1.5 ) به نظر شما قاتل غم وغصه چیه ؟

1.6 ) سه سئوال مهم زندگی شما ؟

1.7 ) تا حالا شده از پدیده های طبیعی - کائنات - حیوانات - حشرات و .....درس زندگی بگیرید ؟!!!

1.8 ) آشپزیتون خوبه ؟ بهترین غدایی که درست می کنید ؟

1.9 ) بهترین جایی که سفر رفتید کدام شهر بود ؟چرا ؟

1.10 )

رنگ/غذا/هنرمند/ورزشکار/کارتون/فیلم/کتاب/شهر /کشور / دانشگاه / ماشین/ مورد علاقه تون؟

1.11 ) نظر شما در مورد وابستگی و دلبستگی ها ؟

1.12 ) پیشنهاد شما در مورد کنترل خشم ؟


ممنون .:72:
..............................................


2 ) در خیابان مشغول راه رفتن هستید که یکی از داوطلبان خیریه از شما می‌خواهد به موسسه او کمک کنید. واکنش شما چگونه است؟

– پیش خودتان فکر می‌کنید این داوطلب چه کار خوبی انجام می‌دهد. او واقعا برای افزایش درآمد موسسه تلاش می‌کند.
– این درخواست برای‌تان آزاردهنده است و آن را مناسب نمی‌دانید.
– دردناک است که شخصی این‌طور اعانه جمع کند، اما به هر حال دلیل خوبی برای این کار وجود دارد.
– با این کار موافق نیستید و این موضوع را به آن فرد می‌گویید.


2.1 ) مدت زمان زیادی است که کنار در آسانسور ایستاده‌اید. سرانجام آسانسور می‌آید و داخل می‌شوید و طبقه مورد نظر را میزنید . در همین زمان فرد دیگری در حال نزدیک شدن ( مثلا 20 متری آسانسور ) چه کار می‌کنید؟

– تظاهر می‌کنید که او را ندیده‌اید و تو دل خودتون میگید بای بای .
– دست‌تان را جلوی در قرار می‌دهید تا آسانسور را برای او نگه دارید.
– دکمه بسته شدن در را فشار می‌دهید.
– خوشحال می‌شوید که در آسانسور قبل از رسیدن فرد بسته شده و لازم نیست بیشتر از این صبر کنید.


2.2 ) از لحاظ مالی در شرایط بدی قرار دارید و تولد همسرتان نزدیک است. و شما هرسال بهترین کادو و گران ترین کادو را می خریدید ؟ حالا امسال نمی تونید - چه کار می‌کنید؟

– ممکن است اوضاع مالی‌تان از این هم بدتر شود، پس همین حالا هدیه خوبی می‌خرید.( با توجه به پولتان )
– یک نامه عذرخواهی برایش می‌نویسید و به او می‌گویید که هر وقت توان مالی داشتید جبران می‌کنید. ( هیچ هدیه ای نمی خرید )
- فقط یه شاخه گل رز همراه با لبخند هدیه می دهید



2.3 ) در صف اداره پست ایستاده‌اید که متوجه می‌شوید یک زن خارجی متوجه منظور متصدی باجه نمی‌شود؛ چه واکنشی دارید؟

– از آنها می‌خواهید که زودتر کارشان را تمام کنند.
– آنها را به حال خودشان رها می‌کنید و می‌روید. وقتی که اوضاع آرام شد دوباره باز می‌گردید تا کارتان را انجام دهید.
– مداخله می‌کنید و از آنها می‌پرسید کمک می‌خواهند؟:18:
– به حرف‌های‌شان گوش می‌دهید تا ببینید می‌توانید زبان زن خارجی را بفهمید. داوطلبانه نقش مترجم همزمان را بر عهده می‌گیرید یا شخصی را در صف پیدا می‌کنید که بتواند این مشکل را حل کند.:305:


برای دومین بار در هفته همسایه شما ‌مهمانی شلوغ و پر سر و صدایی بر پا کرده است. نسبت به این وضعیت چه رفتاری دارید؟

– اگر به شما تعارف کنند به سرعت دعوت‌شان را می‌پذیرید و با سر و صدای آنها همراه می‌شوید.
– به پلیس زنگ می‌زنید، کاسه صبرتان لبریز شده.
– پیش خودتان فکر می‌کنید خب جوان هستند، فردا به آنها تذکر می‌دهید بیشتر رعایت کنند.
– چشم‌های‌تان را می‌بندید و گوش‌های‌تان را می‌گیرید. در غیر این صورت غر می‌زنید.

.................................................. ..........................................

3 ) ما چند تا بازیگر داریم - شما باید یه قصه تعریف کنید ( داستان قصه باید در مورد خواستگاری باشد - باید تو این جلسه خواستگاری از دختر عروس بله بگیره داماد )

کاراکترهای داستان :

مادر عروس : باغبان
خاله عروس : خاله قزی
خواهر عروس : سرشار
برادر عروس : فدایی یار
دایی عروس هم محمد رضا 164
عروس هم شخص خیالی : کوکب

داماد هم : محمد 93


...........................................

4 ) نظرتون در مورد عکس زیر :

https://encrypted-tbn2.gstatic.com/i...av06cdb5vV68bA



....................................


ممنون خانم نارجیس
موفق باشید:72:


- - - Updated - - -



سلام

ان شاالله ، ایام به کامتان ،، خوش :72:


متاسفانه نرسیدم که از دوستان قبل سئوال بپرسم - معذرت می خوام:72:


آقا سرشار ،، ای دوست خوبم

رنگ سبز مهربونیت

سرخی نگاهت

با دل سفید آسمانیت


با این سه رنگ رنگین کمونی

میشه قلب هر کیو نگاه کرد !

حتی خورشید هم به شاقت

تو شب ها ،، خدا خدا کرد :72:

( عجب شعری )


ان شالله فرصت بشه در یه زمانی با هم گفتگوی داغی داشته باشیم

مراقب خودت باش دوست من .:72:

..............................


سلام خانم نارجیس گرامی :72:


1 ) از خودتان راضی هستید ؟

1.1 ) ذهن آرام در سخت ترین شرایط ، به نظر شما شدنی هست ؟ راه حل شما ؟

1.2 ) به نظر شما بزرگترین کمک به دیگران چی میتونه باشه؟

1.3) دشوارترین تصمیم زندگی شما ؟

1.4)عشق یعنی در وجود انسانها دنبال خوبی بگردی ! نظر شما ؟

1.5 ) به نظر شما قاتل غم وغصه چیه ؟

1.6 ) سه سئوال مهم زندگی شما ؟

1.7 ) تا حالا شده از پدیده های طبیعی - کائنات - حیوانات - حشرات و .....درس زندگی بگیرید ؟!!!

1.8 ) آشپزیتون خوبه ؟ بهترین غدایی که درست می کنید ؟

1.9 ) بهترین جایی که سفر رفتید کدام شهر بود ؟چرا ؟

1.10 )

رنگ/غذا/هنرمند/ورزشکار/کارتون/فیلم/کتاب/شهر /کشور / دانشگاه / ماشین/ مورد علاقه تون؟

1.11 ) نظر شما در مورد وابستگی و دلبستگی ها ؟

1.12 ) پیشنهاد شما در مورد کنترل خشم ؟


ممنون .:72:
..............................................


2 ) در خیابان مشغول راه رفتن هستید که یکی از داوطلبان خیریه از شما می‌خواهد به موسسه او کمک کنید. واکنش شما چگونه است؟

– پیش خودتان فکر می‌کنید این داوطلب چه کار خوبی انجام می‌دهد. او واقعا برای افزایش درآمد موسسه تلاش می‌کند.
– این درخواست برای‌تان آزاردهنده است و آن را مناسب نمی‌دانید.
– دردناک است که شخصی این‌طور اعانه جمع کند، اما به هر حال دلیل خوبی برای این کار وجود دارد.
– با این کار موافق نیستید و این موضوع را به آن فرد می‌گویید.


2.1 ) مدت زمان زیادی است که کنار در آسانسور ایستاده‌اید. سرانجام آسانسور می‌آید و داخل می‌شوید و طبقه مورد نظر را میزنید . در همین زمان فرد دیگری در حال نزدیک شدن ( مثلا 20 متری آسانسور ) چه کار می‌کنید؟

– تظاهر می‌کنید که او را ندیده‌اید و تو دل خودتون میگید بای بای .
– دست‌تان را جلوی در قرار می‌دهید تا آسانسور را برای او نگه دارید.
– دکمه بسته شدن در را فشار می‌دهید.
– خوشحال می‌شوید که در آسانسور قبل از رسیدن فرد بسته شده و لازم نیست بیشتر از این صبر کنید.


2.2 ) از لحاظ مالی در شرایط بدی قرار دارید و تولد همسرتان نزدیک است. و شما هرسال بهترین کادو و گران ترین کادو را می خریدید ؟ حالا امسال نمی تونید - چه کار می‌کنید؟

– ممکن است اوضاع مالی‌تان از این هم بدتر شود، پس همین حالا هدیه خوبی می‌خرید.( با توجه به پولتان )
– یک نامه عذرخواهی برایش می‌نویسید و به او می‌گویید که هر وقت توان مالی داشتید جبران می‌کنید. ( هیچ هدیه ای نمی خرید )
- فقط یه شاخه گل رز همراه با لبخند هدیه می دهید



2.3 ) در صف اداره پست ایستاده‌اید که متوجه می‌شوید یک زن خارجی متوجه منظور متصدی باجه نمی‌شود؛ چه واکنشی دارید؟

– از آنها می‌خواهید که زودتر کارشان را تمام کنند.
– آنها را به حال خودشان رها می‌کنید و می‌روید. وقتی که اوضاع آرام شد دوباره باز می‌گردید تا کارتان را انجام دهید.
– مداخله می‌کنید و از آنها می‌پرسید کمک می‌خواهند؟:18:
– به حرف‌های‌شان گوش می‌دهید تا ببینید می‌توانید زبان زن خارجی را بفهمید. داوطلبانه نقش مترجم همزمان را بر عهده می‌گیرید یا شخصی را در صف پیدا می‌کنید که بتواند این مشکل را حل کند.:305:


برای دومین بار در هفته همسایه شما ‌مهمانی شلوغ و پر سر و صدایی بر پا کرده است. نسبت به این وضعیت چه رفتاری دارید؟

– اگر به شما تعارف کنند به سرعت دعوت‌شان را می‌پذیرید و با سر و صدای آنها همراه می‌شوید.
– به پلیس زنگ می‌زنید، کاسه صبرتان لبریز شده.
– پیش خودتان فکر می‌کنید خب جوان هستند، فردا به آنها تذکر می‌دهید بیشتر رعایت کنند.
– چشم‌های‌تان را می‌بندید و گوش‌های‌تان را می‌گیرید. در غیر این صورت غر می‌زنید.

.................................................. ..........................................

3 ) ما چند تا بازیگر داریم - شما باید یه قصه تعریف کنید ( داستان قصه باید در مورد خواستگاری باشد - باید تو این جلسه خواستگاری از دختر عروس بله بگیره داماد )

کاراکترهای داستان :

مادر عروس : باغبان
خاله عروس : خاله قزی
خواهر عروس : سرشار
برادر عروس : فدایی یار
دایی عروس هم محمد رضا 164
عروس هم شخص خیالی : کوکب

داماد هم : محمد 93


...........................................

4 ) نظرتون در مورد عکس زیر :

https://encrypted-tbn2.gstatic.com/i...av06cdb5vV68bA



....................................


ممنون خانم نارجیس
موفق باشید:72:

یعنی گیر گرگ بیابون بیوفتی گیر این باغبان نیوفتی :58::311: این سوالهای چپ اندر قیچی رو خدایی از کجا میاری تو؟!!!


چه موسیقی دوست دارید
چه رشته ورزشی دوست دارید
یک جمله درباره کربلا بگو
با چه تفکری همسرتون رو انتخاب كرديد؟ یعنی معیارهاتون چی بود
شده با کسی درد و دل کنی از حرفهات بعدا سواستفاده کنه
شخصیت پدرت یا مادرت کنترلگر بودش
فرزند چندم خانواده ای بعد از شما چند سالشه
* شما بهترین کتابی که خوندی و تاثیر داشته چی بوده؟
*چه اتفاقی شما را خوشحال می کنه وچه اتفاقی شما را ناراحت میکنه؟؟؟
*نظر شما در مورد آثار باستانی کشورمان چیست؟

احساسات خود را وقتی خیلی شدید می شوند چگونه كنترل می كنید؟ احساس غم،‌ خشم، نا امیدی، نگرانی، خوشحالی

با تجاربی كه از مشكلات اعضاء‌ داری، حداقل 3آگاهی ،‌یا مهارت یا روش را كه می تواند به آنها كمك كند بفرمائید.(ببخشید كلی هست )

آیا همدردی تنها بدون اینكه اشاره ای به اشتباهات و روش حل آنها بشود می تواند كارساز باشد؟

كنار آگاهی ها و مهارتهایی كه دارید تا چه اندازه امید به خداوند و استفاده از پتانسیل اعتقادی شما توانسته است در موفقیت شما سهیم باشد؟

تا به حال به كداميك از آرزوهايي كه در كودكي داشته اي رسيده اي؟!
اگه یه روزی این تالار (خدای ناکرده) بسته شه چه کار میکنی؟ آیا دلتنگ میشی؟
بزرگترین آرزوی زندگیت چیه؟ چند درصد احتمال میدی به آرزوت برسی؟


فعلا همیناست :72::227:

پ.ن:چه جالب من اصلا یادم نمیاد بچه گی چه آرزوئی داشتم :311::58: ولی یک چند سالی هست روانشناسی رو دوست دارم ایشالله از سال دیگه برم دانشگاه :72:

سلام خانم نارجیس گرامی [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]
سلاااااام اقای باغبان مهربون

1 ) از خودتان راضی هستید ؟ در کل میشه گفت راضیم... ولی دارم تمام تلاشمو میکنم که بهتر بشم

1.1 ) ذهن آرام در سخت ترین شرایط ، به نظر شما شدنی هست ؟ راه حل شما ؟ خیلی سخته ولی به نظرم شدنیه.. کافیه ادم خودش بخواد و از قبل همبشه خودشو برای چنین شرایطی اماده کنه...

1.2 ) به نظر شما بزرگترین کمک به دیگران چی میتونه باشه؟ اینکه بتونی اونا رو از غصه و ناراحتی که دارن نجات بدی به معنی واقعی کمکشون کنی...بدون هیچ چشم داشتی... فقط برای رضای خدا

1.3) دشوارترین تصمیم زندگی شما ؟ اینکه تصمیم بگیرم با برنامه ریزی درست کارهامو انجام بدم و از خودم راضی باشم.. تا حالا به این مرحله نرسیدم... واگر منظورتون تصمیم بر سر دوراهی یه زمانی فکر میکردم من و همسرم اصلا به درد هم نمیخوریم و بین اینکه بمونم یا برم تردید داشتم.

1.4)عشق یعنی در وجود انسانها دنبال خوبی بگردی ! نظر شما ؟ موافقم... هر چند قبلا تعریف من از عشق کاملا متفاوت از الانم بود.

1.5 ) به نظر شما قاتل غم وغصه چیه ؟ حرف زدن با خدا و خوندن قرآن... پیاده روی ، نقاشی کشیدن،

1.6 ) سه سئوال مهم زندگی شما ؟ واقعا ملاک وافعی دوست داشتن چیه؟.... مردها چرا اینقدرررر پیچیده اند؟

1.7 ) تا حالا شده از پدیده های طبیعی - کائنات - حیوانات - حشرات و .....درس زندگی بگیرید ؟!!! یه مطلبی چند روز پیش درباره تلاشهای یه پروانه برای بیرون در اومدن از پیله اش خوندم.. نوشته بود وقتی ما این تلاش اونو میبینیم دلمون میخواد بهش کمک کنیم ... اگر کسب این کارو برای نجات پروانه انجام بده... هر چند اون پروانه راحت میتونه بیرون بیاد و دیگه زحمتی نکشه ولی در واقع چیزی که اون شخص با همه مهربانیش ندونسته این بوده که محدودیت پیله و تلاش لازم برای خروج از سوراخ آن،راهی بود که خدا برای ترشح مایعاتی از بدن پروانه به بالهایش قرار داده بود تا پروانه بتواند بعد از خروج از پیله پرواز کند.......... به خاطر همین این پروانه به خاطر ضعف و ناتوانی نمیتونه هیچوفت پرواز کنه...

پس هر چیزی که از خدا میخوایم باید تحمل رنج و سختی رسیدن به اون خواسته رو هم داشته باشیم...
اگر قدرت، عشق؛ محبت و هر چیز دیگه خواستی باید تحمل مشکلاتشو هم داشته باشی....
گاهی اوقات تلاش تنها چیزی است که تو زندگی نیاز داریم

1.8 ) آشپزیتون خوبه ؟ بهترین غدایی که درست می کنید ؟

والا بدک نیست خودم خیلی راضی نیستم از آشپزیم.. شوهرم که همیشه تعریف میکنه.. میگن (ریا نشه [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]) :311:ماکارونی و مرغو خوب درست میکنم

1.9 ) بهترین جایی که سفر رفتید کدام شهر بود ؟چرا ؟شهر مدینه و مکه... تو عقد بودیم... اولین سفر دونفرمون بود.... شوهرم خیلی خوب بود اونجا.. خیلی اروم تر دقیقا چیری که همیشه میخواستم بود... نمازهاش هیچوفت اون روزا قضا نشد.... یادش بخیررررر1.10 )
رنگ/غذا/هنرمند/ورزشکار/کارتون/فیلم/کتاب/شهر /کشور / دانشگاه / ماشین/ مورد علاقه تون؟

در مورد رنگ نمیدونم چرا هیچوقت به زنگ خاصی علاقه نداشتم همیشه موقع انتخاب رنگ لباسهام چیزی رو انتخاب میکنم که ندارم..
غذا: چلو کباب.. پیتزا...
هنرمند: پرویز پرستویی.. ترانه علی دوستی... شهاب حسینی.. گوهر خیر اندیش
ورزشکار: فرد خاصی مد نظرم نیست

کارتون: افسانه توشیشون تو بچگی رویای من بود... تا همین الان هم.
فیلمhead in the clou...T جدایی نادر ... شهرزاد.. فعلا اینا یادم میاد
کتاب: کتابهای روانشناسی و تربیتی.
شهر: تهران
کشور: ..
دانشگاه: دانشگاههای تهران
ماشین: خیلی بهش فکر نمیکنم... فقط گاهی برای همراهی با شوهرم نظراتی میدم که الکی مثلا منم بلدم :311:

1.11 ) نظر شما در مورد وابستگی و دلبستگی ها ؟ از وقتی یه مقااله تو این زمینه تو همین سایت خوندم دید خیلی خوبی پیدا کردم... باید تمام سعیمونو بکینم که تو زندگی وابسته هیچ کس نباشیم و در عوض دل بسته باشیم

1.12 ) پیشنهاد شما در مورد کنترل خشم ؟
چه سوال جالبی... این سوالو دوست دارم بدونم چرا پرسیدید؟ جتما تاپیک منو خوندید و میدونید که شوهر من زود عصبی میشه... به هر جال باید بگم سوال خوبی بود... پیشنهاد من اینه که فرد قبل از قرار گرفتن تو موقعیت خشم با خودش تمرین کنه.... اول یاد بگیره وبعد تمرین کنه.... اونقدر تمرین کنه که دیگه کاملااااا خودش به این نتیجه برسه که میتونه همیشه خودشو کنترل کنه................ اینو بدونن که اگر میخوان کسی رو مثلاااا ادب کنن و اونو به اشتباهش متوجه کنن اصلااااااااا نباید از خودشون در برابر اون ادم ضعف نشن بدن... باید اونقدر اعتماد به نفس داشته باشن که پیش خودشون بگن هیچ کس تو این دنیا نمیتونه به راحتی منو عصبانی کنه.... من ادم قوی هستم و خوب میتونم خودمو کنترل کنم....


ممنون . [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]
.خواهش میکنم منم ممنونم...................................... .......


2 ) در خیابان مشغول راه رفتن هستید که یکی از داوطلبان خیریه از شما می‌خواهد به موسسه او کمک کنید. واکنش شما چگونه است؟
– پیش خودتان فکر می‌کنید این داوطلب چه کار خوبی انجام می‌دهد. او واقعا برای افزایش درآمد موسسه تلاش می‌کند.
– این درخواست برای‌تان آزاردهنده است و آن را مناسب نمی‌دانید. فکر کنم این بهتره
– دردناک است که شخصی این‌طور اعانه جمع کند، اما به هر حال دلیل خوبی برای این کار وجود دارد.
– با این کار موافق نیستید و این موضوع را به آن فرد می‌گویید.


2.1 ) مدت زمان زیادی است که کنار در آسانسور ایستاده‌اید. سرانجام آسانسور می‌آید و داخل می‌شوید و طبقه مورد نظر را میزنید . در همین زمان فرد دیگری در حال نزدیک شدن ( مثلا 20 متری آسانسور ) چه کار می‌کنید؟

– تظاهر می‌کنید که او را ندیده‌اید و تو دل خودتون میگید بای بای .
– دست‌تان را جلوی در قرار می‌دهید تا آسانسور را برای او نگه دارید.
– دکمه بسته شدن در را فشار می‌دهید.
– خوشحال می‌شوید که در آسانسور قبل از رسیدن فرد بسته شده و لازم نیست بیشتر از این صبر کنید.


2.2 ) از لحاظ مالی در شرایط بدی قرار دارید و تولد همسرتان نزدیک است. و شما هرسال بهترین کادو و گران ترین کادو را می خریدید ؟ حالا امسال نمی تونید - چه کار می‌کنید؟

– ممکن است اوضاع مالی‌تان از این هم بدتر شود، پس همین حالا هدیه خوبی می‌خرید.( با توجه به پولتان )
– یک نامه عذرخواهی برایش می‌نویسید و به او می‌گویید که هر وقت توان مالی داشتید جبران می‌کنید. ( هیچ هدیه ای نمی خرید )
- فقط یه شاخه گل رز همراه با لبخند هدیه می دهید



2.3 ) در صف اداره پست ایستاده‌اید که متوجه می‌شوید یک زن خارجی متوجه منظور متصدی باجه نمی‌شود؛ چه واکنشی دارید؟

– از آنها می‌خواهید که زودتر کارشان را تمام کنند.
– آنها را به حال خودشان رها می‌کنید و می‌روید. وقتی که اوضاع آرام شد دوباره باز می‌گردید تا کارتان را انجام دهید.
– مداخله می‌کنید و از آنها می‌پرسید کمک می‌خواهند؟ [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]
– به حرف‌های‌شان گوش می‌دهید تا ببینید می‌توانید زبان زن خارجی را بفهمید. داوطلبانه نقش مترجم همزمان را بر عهده می‌گیرید یا شخصی را در صف پیدا می‌کنید که بتواند این مشکل را حل کند. [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]


برای دومین بار در هفته همسایه شما ‌مهمانی شلوغ و پر سر و صدایی بر پا کرده است. نسبت به این وضعیت چه رفتاری دارید؟

– اگر به شما تعارف کنند به سرعت دعوت‌شان را می‌پذیرید و با سر و صدای آنها همراه می‌شوید.
– به پلیس زنگ می‌زنید، کاسه صبرتان لبریز شده.
– پیش خودتان فکر می‌کنید خب جوان هستند، فردا به آنها تذکر می‌دهید بیشتر رعایت کنند.
– چشم‌های‌تان را می‌بندید و گوش‌های‌تان را می‌گیرید. در غیر این صورت غر می‌زنید.

.................................................. ..........................................

3 ) ما چند تا بازیگر داریم - شما باید یه قصه تعریف کنید ( داستان قصه باید در مورد خواستگاری باشد - باید تو این جلسه خواستگاری از دختر عروس بله بگیره داماد )

کاراکترهای داستان :

مادر عروس : باغبان
خاله عروس : خاله قزی
خواهر عروس : سرشار
برادر عروس : فدایی یار
دایی عروس هم محمد رضا 164
عروس هم شخص خیالی : کوکب

داماد هم : محمد 93


همه ساکت نشسته بودند و کسی حرفی نمیزد سکوت عجیبی در فضا پیچیده بود محمد رضا (دایی عروس) کمی صدای کلفت خود را نازک تر کرد و در جالی که فنجان چای مینوشید گقت: خوووب عروس خانم نطرشون چیه؟ برادر عروس قبل از اینکه خواهر لب به سخن بگشاید با صدای بلند گفت خواهر من هنور نمیتواند درست تصمیم بگیرد پس من خدمتتان عرض کنم که خوش امدین..نظر ما منفیه... خاله عروس (خاله فزی) که در گوش عروس همچنان پچ پچ میکرد و گاه زیر چشمی نگاهی به محمد 93 می انداخت.. محمد با نگاه التماس گونه به کوکب مینگریست و خاله فری همچنان در گوش کوکب با نگاهی غضب الود ورد می خواند تا بلکه این لحظات اخر او را از تصمیمش منصرف کند... ولی کوکب دیگر تصمیم خود را گرفته بود و هیچ چیر جر خاطراتش با محمد در نظرش نمی آمد... و بالاخره با گفتن جمله : من او را دوست دارم... مقدمه ای شد تا سرشار و باغبان بار دیگر بغض شکسته خود را در گلو بفشارند و با لبخندی تصنعی همراه با خاله فری به آشپزخانه بروند تا هر سه مرهمی بر درد یکدیگر باشند. ................ببخشید نمیدونم چرا اینقدر غم انگیر شد..........:54:.................

4 ) نظرتون در مورد عکس زیر :

[IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]



ریز علی های زیادی همین امروز هم داریم.....ولی اونها رو نمیبینیم.................................


ممنون خانم نارجیس
خواهش م:72:یکنم
موفق باشید [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]


- - - Updated - - -

- - - Updated - - -


سلام خانم نارجیس گرامی [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]
سلاااااام اقای باغبان مهربون

1 ) از خودتان راضی هستید ؟ در کل میشه گفت راضیم... ولی دارم تمام تلاشمو میکنم که بهتر بشم

1.1 ) ذهن آرام در سخت ترین شرایط ، به نظر شما شدنی هست ؟ راه حل شما ؟ خیلی سخته ولی به نظرم شدنیه.. کافیه ادم خودش بخواد و از قبل همبشه خودشو برای چنین شرایطی اماده کنه...

1.2 ) به نظر شما بزرگترین کمک به دیگران چی میتونه باشه؟ اینکه بتونی اونا رو از غصه و ناراحتی که دارن نجات بدی به معنی واقعی کمکشون کنی...بدون هیچ چشم داشتی... فقط برای رضای خدا

1.3) دشوارترین تصمیم زندگی شما ؟ اینکه تصمیم بگیرم با برنامه ریزی درست کارهامو انجام بدم و از خودم راضی باشم.. تا حالا به این مرحله نرسیدم... واگر منظورتون تصمیم بر سر دوراهی یه زمانی فکر میکردم من و همسرم اصلا به درد هم نمیخوریم و بین اینکه بمونم یا برم تردید داشتم.

1.4)عشق یعنی در وجود انسانها دنبال خوبی بگردی ! نظر شما ؟ موافقم... هر چند قبلا تعریف من از عشق کاملا متفاوت از الانم بود.

1.5 ) به نظر شما قاتل غم وغصه چیه ؟ حرف زدن با خدا و خوندن قرآن... پیاده روی ، نقاشی کشیدن،

1.6 ) سه سئوال مهم زندگی شما ؟ واقعا ملاک وافعی دوست داشتن چیه؟.... مردها چرا اینقدرررر پیچیده اند؟

1.7 ) تا حالا شده از پدیده های طبیعی - کائنات - حیوانات - حشرات و .....درس زندگی بگیرید ؟!!! یه مطلبی چند روز پیش درباره تلاشهای یه پروانه برای بیرون در اومدن از پیله اش خوندم.. نوشته بود وقتی ما این تلاش اونو میبینیم دلمون میخواد بهش کمک کنیم ... اگر کسب این کارو برای نجات پروانه انجام بده... هر چند اون پروانه راحت میتونه بیرون بیاد و دیگه زحمتی نکشه ولی در واقع چیزی که اون شخص با همه مهربانیش ندونسته این بوده که محدودیت پیله و تلاش لازم برای خروج از سوراخ آن،راهی بود که خدا برای ترشح مایعاتی از بدن پروانه به بالهایش قرار داده بود تا پروانه بتواند بعد از خروج از پیله پرواز کند.......... به خاطر همین این پروانه به خاطر ضعف و ناتوانی نمیتونه هیچوفت پرواز کنه...

پس هر چیزی که از خدا میخوایم باید تحمل رنج و سختی رسیدن به اون خواسته رو هم داشته باشیم...
اگر قدرت، عشق؛ محبت و هر چیز دیگه خواستی باید تحمل مشکلاتشو هم داشته باشی....
گاهی اوقات تلاش تنها چیزی است که تو زندگی نیاز داریم

1.8 ) آشپزیتون خوبه ؟ بهترین غدایی که درست می کنید ؟

والا بدک نیست خودم خیلی راضی نیستم از آشپزیم.. شوهرم که همیشه تعریف میکنه.. میگن (ریا نشه [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]) :311:ماکارونی و مرغو خوب درست میکنم

1.9 ) بهترین جایی که سفر رفتید کدام شهر بود ؟چرا ؟شهر مدینه و مکه... تو عقد بودیم... اولین سفر دونفرمون بود.... شوهرم خیلی خوب بود اونجا.. خیلی اروم تر دقیقا چیری که همیشه میخواستم بود... نمازهاش هیچوفت اون روزا قضا نشد.... یادش بخیررررر1.10 )
رنگ/غذا/هنرمند/ورزشکار/کارتون/فیلم/کتاب/شهر /کشور / دانشگاه / ماشین/ مورد علاقه تون؟

در مورد رنگ نمیدونم چرا هیچوقت به زنگ خاصی علاقه نداشتم همیشه موقع انتخاب رنگ لباسهام چیزی رو انتخاب میکنم که ندارم..
غذا: چلو کباب.. پیتزا...
هنرمند: پرویز پرستویی.. ترانه علی دوستی... شهاب حسینی.. گوهر خیر اندیش
ورزشکار: فرد خاصی مد نظرم نیست

کارتون: افسانه توشیشون تو بچگی رویای من بود... تا همین الان هم.
فیلمhead in the clou...T جدایی نادر ... شهرزاد.. فعلا اینا یادم میاد
کتاب: کتابهای روانشناسی و تربیتی.
شهر: تهران
کشور: ..
دانشگاه: دانشگاههای تهران
ماشین: خیلی بهش فکر نمیکنم... فقط گاهی برای همراهی با شوهرم نظراتی میدم که الکی مثلا منم بلدم :311:

1.11 ) نظر شما در مورد وابستگی و دلبستگی ها ؟ از وقتی یه مقااله تو این زمینه تو همین سایت خوندم دید خیلی خوبی پیدا کردم... باید تمام سعیمونو بکینم که تو زندگی وابسته هیچ کس نباشیم و در عوض دل بسته باشیم

1.12 ) پیشنهاد شما در مورد کنترل خشم ؟
چه سوال جالبی... این سوالو دوست دارم بدونم چرا پرسیدید؟ جتما تاپیک منو خوندید و میدونید که شوهر من زود عصبی میشه... به هر جال باید بگم سوال خوبی بود... پیشنهاد من اینه که فرد قبل از قرار گرفتن تو موقعیت خشم با خودش تمرین کنه.... اول یاد بگیره وبعد تمرین کنه.... اونقدر تمرین کنه که دیگه کاملااااا خودش به این نتیجه برسه که میتونه همیشه خودشو کنترل کنه................ اینو بدونن که اگر میخوان کسی رو مثلاااا ادب کنن و اونو به اشتباهش متوجه کنن اصلااااااااا نباید از خودشون در برابر اون ادم ضعف نشن بدن... باید اونقدر اعتماد به نفس داشته باشن که پیش خودشون بگن هیچ کس تو این دنیا نمیتونه به راحتی منو عصبانی کنه.... من ادم قوی هستم و خوب میتونم خودمو کنترل کنم....


ممنون . [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]
.خواهش میکنم منم ممنونم...................................... .......


2 ) در خیابان مشغول راه رفتن هستید که یکی از داوطلبان خیریه از شما می‌خواهد به موسسه او کمک کنید. واکنش شما چگونه است؟
– پیش خودتان فکر می‌کنید این داوطلب چه کار خوبی انجام می‌دهد. او واقعا برای افزایش درآمد موسسه تلاش می‌کند.
– این درخواست برای‌تان آزاردهنده است و آن را مناسب نمی‌دانید. فکر کنم این بهتره
– دردناک است که شخصی این‌طور اعانه جمع کند، اما به هر حال دلیل خوبی برای این کار وجود دارد.
– با این کار موافق نیستید و این موضوع را به آن فرد می‌گویید.


2.1 ) مدت زمان زیادی است که کنار در آسانسور ایستاده‌اید. سرانجام آسانسور می‌آید و داخل می‌شوید و طبقه مورد نظر را میزنید . در همین زمان فرد دیگری در حال نزدیک شدن ( مثلا 20 متری آسانسور ) چه کار می‌کنید؟

– تظاهر می‌کنید که او را ندیده‌اید و تو دل خودتون میگید بای بای .
– دست‌تان را جلوی در قرار می‌دهید تا آسانسور را برای او نگه دارید.
– دکمه بسته شدن در را فشار می‌دهید.
– خوشحال می‌شوید که در آسانسور قبل از رسیدن فرد بسته شده و لازم نیست بیشتر از این صبر کنید.


2.2 ) از لحاظ مالی در شرایط بدی قرار دارید و تولد همسرتان نزدیک است. و شما هرسال بهترین کادو و گران ترین کادو را می خریدید ؟ حالا امسال نمی تونید - چه کار می‌کنید؟

– ممکن است اوضاع مالی‌تان از این هم بدتر شود، پس همین حالا هدیه خوبی می‌خرید.( با توجه به پولتان )
– یک نامه عذرخواهی برایش می‌نویسید و به او می‌گویید که هر وقت توان مالی داشتید جبران می‌کنید. ( هیچ هدیه ای نمی خرید )
- فقط یه شاخه گل رز همراه با لبخند هدیه می دهید



2.3 ) در صف اداره پست ایستاده‌اید که متوجه می‌شوید یک زن خارجی متوجه منظور متصدی باجه نمی‌شود؛ چه واکنشی دارید؟

– از آنها می‌خواهید که زودتر کارشان را تمام کنند.
– آنها را به حال خودشان رها می‌کنید و می‌روید. وقتی که اوضاع آرام شد دوباره باز می‌گردید تا کارتان را انجام دهید.
– مداخله می‌کنید و از آنها می‌پرسید کمک می‌خواهند؟ [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]
– به حرف‌های‌شان گوش می‌دهید تا ببینید می‌توانید زبان زن خارجی را بفهمید. داوطلبانه نقش مترجم همزمان را بر عهده می‌گیرید یا شخصی را در صف پیدا می‌کنید که بتواند این مشکل را حل کند. [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]


برای دومین بار در هفته همسایه شما ‌مهمانی شلوغ و پر سر و صدایی بر پا کرده است. نسبت به این وضعیت چه رفتاری دارید؟

– اگر به شما تعارف کنند به سرعت دعوت‌شان را می‌پذیرید و با سر و صدای آنها همراه می‌شوید.
– به پلیس زنگ می‌زنید، کاسه صبرتان لبریز شده.
– پیش خودتان فکر می‌کنید خب جوان هستند، فردا به آنها تذکر می‌دهید بیشتر رعایت کنند.
– چشم‌های‌تان را می‌بندید و گوش‌های‌تان را می‌گیرید. در غیر این صورت غر می‌زنید.

.................................................. ..........................................

3 ) ما چند تا بازیگر داریم - شما باید یه قصه تعریف کنید ( داستان قصه باید در مورد خواستگاری باشد - باید تو این جلسه خواستگاری از دختر عروس بله بگیره داماد )

کاراکترهای داستان :

مادر عروس : باغبان
خاله عروس : خاله قزی
خواهر عروس : سرشار
برادر عروس : فدایی یار
دایی عروس هم محمد رضا 164
عروس هم شخص خیالی : کوکب

داماد هم : محمد 93


همه ساکت نشسته بودند و کسی حرفی نمیزد سکوت عجیبی در فضا پیچیده بود محمد رضا (دایی عروس) کمی صدای کلفت خود را نازک تر کرد و در جالی که فنجان چای مینوشید گقت: خوووب عروس خانم نطرشون چیه؟ برادر عروس قبل از اینکه خواهر لب به سخن بگشاید با صدای بلند گفت خواهر من هنور نمیتواند درست تصمیم بگیرد پس من خدمتتان عرض کنم که خوش امدین..نظر ما منفیه... خاله عروس (خاله فزی) که در گوش عروس همچنان پچ پچ میکرد و گاه زیر چشمی نگاهی به محمد 93 می انداخت.. محمد با نگاه التماس گونه به کوکب مینگریست و خاله فری همچنان در گوش کوکب با نگاهی غضب الود ورد می خواند تا بلکه این لحظات اخر او را از تصمیمش منصرف کند... ولی کوکب دیگر تصمیم خود را گرفته بود و هیچ چیر جر خاطراتش با محمد در نظرش نمی آمد... و بالاخره با گفتن جمله : من او را دوست دارم... مقدمه ای شد تا سرشار و باغبان بار دیگر بغض شکسته خود را در گلو بفشارند و با لبخندی تصنعی همراه با خاله فری به آشپزخانه بروند تا هر سه مرهمی بر درد یکدیگر باشند. ................ببخشید نمیدونم چرا اینقدر غم انگیر شد..........:54:.................

4 ) نظرتون در مورد عکس زیر :

[IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]



ریز علی های زیادی همین امروز هم داریم.....ولی اونها رو نمیبینیم.................................


ممنون خانم نارجیس
خواهش م:72:یکنم
موفق باشید [IMG]file:///C:\Users\narges\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01 \clip_image001.gif[/IMG]


- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط khaleghezey

یعنی گیر گرگ بیابون بیوفتی گیر این باغبان نیوفتی :58::311: این سوالهای چپ اندر قیچی رو خدایی از کجا میاری تو؟!!!

تازه جاتون خالی شما نقش مادرعروس رو بازی کردید:58:.. ببخشید که کمی غم انگیز شد داستانم
چه موسیقی دوست دارید
موسیقی آروم رو خیلی دوست دارم...

چه رشته ورزشی دوست دارید
شنا و ایروبیک
یک جمله درباره کربلا بگو
کربلا لازت کربا و بلا

با چه تفکری همسرتون رو انتخاب كرديد؟ یعنی معیارهاتون چی بود

راستش اون موقع فقط صرف دوست داشتن و اینکه میدیدم خیلی دوستم داره... اخه مثل الان فکر نمیکردم

شده با کسی درد و دل کنی از حرفهات بعدا سواستفاده کنه
اره زیاد ..
شخصیت پدرت یا مادرت کنترلگر بودش

یکم بله.. بیشتر مادرم
فرزند چندم خانواده ای بعد از شما چند سالشه

دوم... بیست و شش
* شما بهترین کتابی که خوندی و تاثیر داشته چی بوده؟
انچه زنان باید درباره مردان بدانند و آنچه مردان باید درباره زنان بدانند.. دومی بیشتر تاثیر میذاره

*چه اتفاقی شما را خوشحال می کنه وچه اتفاقی شما را ناراحت میکنه؟؟؟

اینکه شوهرم رفتاری بکنه که دوست دارم.. وقتایی که بهم محبت میکنه رو خیلی دوست دارم.. هرچند کمه ولی عاشقشم.. وقتی که شوهرم بی دلیل باهام بد حرف بزنه یا زود عصبانی بشه.. اینجور موقه ها کاملاا به هم میریزم..

*نظر شما در مورد آثار باستانی کشورمان چیست؟ دارن به مرور از بین میرن و چیزی ازشون باقی نمیمونه.. متاسفانه

احساسات خود را وقتی خیلی شدید می شوند چگونه كنترل می كنید؟ احساس غم،‌ خشم، نا امیدی، نگرانی، خوشحالی.... میتونم خوب کنترلشون کنم.. طوری که خیلی وقتا کسی نمیفهمه ناراحتم یا خوشحالم

با تجاربی كه از مشكلات اعضاء‌ داری، حداقل 3آگاهی ،‌یا مهارت یا روش را كه می تواند به آنها كمك كند بفرمائید.(ببخشید كلی هست )
بالابردن اطلاعات درباره روحیه های زنان و مردان به طور کلی و روحیه طرفمان به طور خاص... وبعد از اون درست رفتار کردن ..... اینو یادشون باشه که برای دداشتن هر چیزی تو زندگی باید هزینه پرداخت کرد.. هیچ زندگی بدون سختی و طی کردن راه میسر نمیشه... و کیلدش صبرو تحمل و بالا بردن آگاهیه

آیا همدردی تنها بدون اینكه اشاره ای به اشتباهات و روش حل آنها بشود می تواند كارساز باشد؟
بله ... صد در صد

كنار آگاهی ها و مهارتهایی كه دارید تا چه اندازه امید به خداوند و استفاده از پتانسیل اعتقادی شما توانسته است در موفقیت شما سهیم باشد؟ خیلی زیاد... خدا نکنه ازش غافل بشم

تا به حال به كداميك از آرزوهايي كه در كودكي داشته اي رسيده اي؟!
درسمو بخونم خانم معلم بشم

اگه یه روزی این تالار (خدای ناکرده) بسته شه چه کار میکنی؟ آیا دلتنگ میشی؟
تصمیم گرفتم دل تنگ هیچ کس و هیچ چیزی نباشم جز خدا... ولی اگه این اتفاق بیفته حتما به دنبال راه حل دیگه ای خواهم بود
بزرگترین آرزوی زندگیت چیه؟ چند درصد احتمال میدی به آرزوت برسی؟
اون آرامشی که مد نظرمه بهش برسم.... احتمالش زیاده... البته اگر شوهر جان همکاری کنند... به امید خدا


فعلا همیناست :72::227:

پ.ن:چه جالب من اصلا یادم نمیاد بچه گی چه آرزوئی داشتم :311::58: ولی یک چند سالی هست روانشناسی رو دوست دارم ایشالله از سال دیگه برم دانشگاه :72:

---

ایشششششالا.... ممنون خاله فری... راستی من قبلا یه سوال تخصصی تو پست یکی از دوستان از شما پرسیدم ولی جواب ندادین... صندلی داغتون هم معلوم نیست کی شروع شدو کی تمام شد ولی دوست دارم شما باز شرکت کنید .


ممنون بابت سوالهاتون:203:
التماس دعا

:311::58::54::302: خیلی بدجنس هستید بانو نارجیس آخه به من ساده آدم میاد هیزم بیار معرکه باشم و آتیش درست کنم؟!!!

خدا ذلیلت نکنه باغبان با این سوالات من در آوردیت :102::97: ایشالله یه مادرزن فولاد زره گیرت بیاد دیگه نزاره بیای همدردی از دستت خلاص بشیم :227::311:

امروز ولنتاینه منم برم با خانومم و مهدیه سادات گردش :72:

برنامه امروزتون چیه؟
بهترین روز ولنتاینی که با شوهرت داشتی؟
بهترنی کادو تولد که از دوستات و خانوادت گرفتی؟
بهترین کادویی که از شوهرت گرفتی
بهترین کادویی که دوست داری از شوهرت بگیری
کدوم اخلاقت خیلی مزخرفه و دوست داری درست بشه
کدوم اخلاق شوهرت رو خیلی دوست داری
حالا که شوهر کردی نشظرت در مورد شوهر چیه؟
اگه یکبار دیگه بهت فرصت بدن بازم به شوهرت جواب مثبت میدی یا شانس دوباره بخودت میدی؟
و سوال آخر این سوال رو خیلی دوست دارم.اگه پسردار بشی دوست درای یک عروس مثل خودت دقیقا گیرت بیاد ؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط khaleghezey

:311::58::54::302: خیلی بدجنس هستید بانو نارجیس آخه به من ساده آدم میاد هیزم بیار معرکه باشم و آتیش درست کنم؟!!!


:311::311: ببخشید تقصیر اقای باغبانه که ادمو مجبور میکنه
خدا ذلیلت نکنه باغبان با این سوالات من در آوردیت :102::97: ایشالله یه مادرزن فولاد زره گیرت بیاد دیگه نزاره بیای همدردی از دستت خلاص بشیم :227::311:

امروز ولنتاینه منم برم با خانومم و مهدیه سادات گردش :72:

برنامه امروزتون چیه؟
برنامه خاصی نداریم اخه من و همسرم توافق کردیم ولنتانمون باشه روز عشاق ایرانی.. که میشه 29 اسفند..به نظرم وقتی ما تو ایران خودمون روز عشاق داریم دلیلی وجود نداره از فرهنگ غرب پیروی کنیم....البته با احترامی که به نظر همه قائلم...

بهترین روز ولنتاینی که با شوهرت داشتی؟ تو دوران نامزدی بود که برام شکلات و کادو خریده بود.. باهم رفتیم کافی شاپ و کلی حرفهای عقشولانه.. بادش بخیر

بهترنی کادو تولد که از دوستات و خانوادت گرفتی؟
بهترین کادوی تولد تو دوران عقدمون بود که گرفتم... اون روز من نمیفهمیدم که اون کادو بهترین کادوم خواهد بود ولی الان قدرشو میدونم... اون روز شوهرم حرفهای خیلی قشنگی بهم زد حرفهایی که خیلی وقته دلم براشون تنگ شده.. گفت که چقدر دوستم داره و عذرخواهی کرد که نتونسته بود چیزی برام بخره..... ار دستش ناراحت شدم که چرا حداقل به شاخه گل نخریده... کاش اون روز دوباره برمیگشت.. از اون سال به بعد هر سال برام کادو میخره و تبریک میگه ولی ...

بهترین کادویی که از شوهرت گرفتی
گفتن دوستت دارم هاش وقتی از ته دلش میگه رو خیلی دوست دارم ... با اینکه چند بار کادو طلا برام خریده ولی ارزش همشون وقتیه که احساسش کنم

بهترین کادویی که دوست داری از شوهرت بگیری

دیگه فکر کنم کاملا معلوم شد چی دوست دارم

کدوم اخلاقت خیلی مزخرفه و دوست داری درست بشه

منفعل بودنم.. خیلی وقتا این اخلاق بدم کار دستم میده

کدوم اخلاق شوهرت رو خیلی دوست داری
اینکه جلوی دیگران خیلی خیلی بهم احترام میذاره

حالا که شوهر کردی نشظرت در مورد شوهر چیه؟

چیر خوبیه در کل...
:227:
اگه یکبار دیگه بهت فرصت بدن بازم به شوهرت جواب مثبت میدی یا شانس دوباره بخودت میدی؟

راستش قبلا خودم به این مساله فکر کردم ولی جوابی براش پیدا نکردم

و سوال آخر این سوال رو خیلی دوست دارم.اگه پسردار بشی دوست درای یک عروس مثل خودت دقیقا گیرت بیاد ؟


خیلی دوست دارم.. اونوقت راحت همدیگرو میفهمیم... ولی خودمونیما سوال خیلی قشنگی بود..باعث میشه ادم بیشتر به رفتارهاش دقت کنه... آفرین بر شما.

---

ممنون خاله فزی... امیدوارم ولنتاین خوبی داشته باشین.. راستی کادو یادتون نره...

کس دیگه ای سوال نداره؟.... سوالاتتون تموم شد؟

سلام خانم نارجیس ... حال شما خوبه ؟

حقیقتا میخواستم از شما هم همون سوالای قبلی خودم رو بپرسم ، اما درست در لحظه آخر منصرف شدم . اجازه بدین چند تا سوال گلچین شده از سایت های دیگه رو که به نظرم جالب میان، از شما بپرسم.

۱ـ خوابهاتون چه رنگیند ؟ بهترین خوابی که دیدید؟ آخرین خوابی که دیدید؟

۲ـ اگه بخواهید یکی رو از زندگیتون delete کنید اون کیه؟

۳ـ چند بار تصادف کردین ؟ بدترینشو شرح بدید

۴ـ اگر بخواهید به هوش خودتون یه نمره بدید چند میدید؟

۵ـ اگه یه روز صبح بلند بشید و از تختتون بیایید پایین ،ولی ببینید جسمتون روی تخت مونده (یعنی زبونم لال مردید) چه کار میکنید؟

۶ـ یه بیت شعر که خیلی دوستش دارید؟

۷ـ اگه ازتون یه امتحان ریاضی بگیرند و اون امتحان فقط یه سوال داشته باشه و اون سوال بیست نمره داشته باشه و سوالش این باشه : خدا=؟...اون طرف معادله چی میذاشتید؟

۸ ـ تو زندگیتون چی کار کردید که بعدش احساس جرات و شجاعت کردید؟

۹ ـ خدا بهتون میگه امروز عزراییل رفته مرخصی و شما باید جاش وایستید و بهتون فرمان میده که باید جون عزیزترین کس زندگیتونو بگیرید.چه کار میکنید؟

۱۰ـ اگه مجبور باشید با کسی باشید و اون فرد خیلی رو مختون باشه چه کار میکنید؟

۱۱ ـ دوست داشتید چه کسی ازتون سوال بپرسه که نشده؟

۱۲ ـ اشتباهی که هرگز تکرار نمیکنید.

دیگه بسه ، یه چند تا سوالم خودم ازتون بپرسم.

۱۳ـ یه هفت تیر دارید با ظرفیت شیش گلوله. باید یکی از دو راه زیر رو بی برو برگرد انتخاب کنید. راه سومی وجود ندارد
الف ـ خودتون با دستای خودتون به زندگی شیش تا قاتل جانی پایان بدید
ب ـ هفت تیر رو بدید به دست یک قاتل جانی ،که به زندگی شیش تا انسان مظلوم و بی گناه جلوی چشمای شما پایان بده

۱۴ ـ یک بیت شعر از خودتون در وکنید

۱۵ ـ نظرتان راجع به کاربران زیر:
خانم شیدا
خاله قزی
باغبان
فدایی یار
محمد رضا164
سرشار
خانم گیسوکمند
خانم عشق آفرین
خانم اعجاز عشق
خانم نارجیس

۱۶ ـ اگر در کمد شخصی همسرتان نیم کیلو ماده مخدر صنعتی( مثلا شیشه) پیدا کنید . چه عکس العملی از خودتان نشان میدهید.

۱۷ ـ یک یادگاری روی دیوار همدردی بنویسید

ممنون از پاسخگوییتون.

سلام مجدد

به شخصه استفاده کردم - از پاسخ هایتان
ممنون

:72:

در سئوالی که از شما پرسیدم ( قصه خواستگاری ) - واقعا امان از دست عمه ها و خاله هایی که نمیذارنند جوون ها به عشقشون برسنند .

:biggrin-new:

بیچاره کوکب و 93 .

:biggrin-new:

ممنون میشم این سئوال ها هم قبول زحمت بفرمایید :



5 ) به نظر شما آقایان پیجده تر هستند یا خانم ها ؟ ( علت را بیان کنید - ممنون ) ؟

6 ) اگر یه روزی یه پسری رفت خواستگاری یه دختری ، و اون پسر با خودش یه دفترچه پر از سئوال ببرد و از دختر خانم بپرسد ، به نظر شما ایراد داره ؟

7 ) ویژگیهای یه مرد و یه زن واقعی از نظر شما ؟


8 )

چشماتونو ببندید ، حس کنید یه سوسک الان از رو صورتتون رد میشه...چه حسی دارید؟!!!

........................

9 ) اگر یه روز در کابینت آشپرخونتون موش پیدا کنید ، چی کار میکنید ؟ :biggrin-new:


الف ) میان سایت همدردی و از خاله قزی و باغبان مشورت میگیرید

ب ) به خودتون میگید : آخ جون موش

ج ) فرار میکنید

د ) به همسرتان خبر می دهید

ه ) مانند یه شیر زن با موش مبارزه میکنید ( جدا از نتیجه که امکان داره در این راه .......)

10 ) اولین اقدامی که یک خانوم راننده بعد از تصادف انجام می دهد چیست ؟

الف ) بیهوش می شود

ب) با شوهرش تماس می گیرد

ج) می گوید : آخ ببخشید می خواستم ترمز بگیرم اشتباهی گاز دادم

چ) اول به خاطر سالم ماندنش یک دیگ شله زرد نذر می کند بعد هم عهد می کند که دیگر بیشتر حواسش را جمع کند



11 ) هنگامی که یک خانم راهنمای سمت چپ خودرواش را می زند ، این به چه معناست ؟

الف ) یعنی می خواهد به سمت راست برود

قاف ) یعنی می خواهد شیشه سمت چپ خودرواش را پایین بیاورد

دال ) یعنی می خواهد پشت فرمان موبایلش را درآورد و با همسرش تماس بگیرد

نون ) یعنی می خواسته بنده خدا سمت چپ یپیچه



13 ) اگر یک خانوم در حین رانندگی بخواهد از بین دو خودروی در حال حرکت عبور کند چکار می کند ؟


الف ) بعد از از بیخ کندن آینه بغل جفت خودرو ها از بینشان عبور می کند

قاف ) اول به خودروی سمت راست می کوبد بعد به خودروی سمت چپ سپس با همسرش تماس می گیرد

دال ) ابتدا جوری به خودروی سمت راست می زند که او منحرف شود و به خودروی سمت چپ برخورد کند سپس از روی دو خودرو عبور می کند

نون ) یک بوق می زند و راننده دو خودرو تا متوجه می شوند او خانوم است سریعا به او راه می دهند که برود

خ ) هیچکدام ( اگر این گزینه انتخاب کردید باید جواب مورد نظرتون را بگید )



..............................................



14 ) تمرین نقاشی ( البته این سئوال اختیاری هست - میتونید پاسخ ندید ):72:

راستی خاله قزی من به مادر زن آینده ام ( فداش شم :43:) تمرین نقاشی میدم ( میزارمش سر کار ) - بعد میام همدردی ( ههههههه ) :biggrin-new:


بی زحمت وارد سایت زیر شوید - آموزش نقاشی را توضیح داده - انجام بدید - با موبایل عکس بگیرید و در صندلی داغ قرار دهید ( 5 دقیقه بیشتر کار نداره )


How to Draw Tweety Bird

http://www.easydrawingtutorials.com/...rd-step-19.jpg
با مداد بکشید !


ممنون .:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سرشار

سلام خانم نارجیس ... حال شما خوبه ؟
سلاااام آقای سرشار ... ممنونم خدا رو شکر

حقیقتا میخواستم از شما هم همون سوالای قبلی خودم رو بپرسم ، اما درست در لحظه آخر منصرف شدم . اجازه بدین چند تا سوال گلچین شده از سایت های دیگه رو که به نظرم جالب میان، از شما بپرسم.
خواهش میکنم... بسم الله ..

۱ـ خوابهاتون چه رنگیند ؟ بهترین خوابی که دیدید؟ آخرین خوابی که دیدید؟

خوابهام بیشتر رنگازنگند... عجیبند... خواب دیدم بچه به دنیا آورده بودم. البته جند وقتیه خواب بچه زیاد میبنم.. اخه اگه خدا بخواد میخوایم کم کم اقدام کنیم

۲ـ اگه بخواهید یکی رو از زندگیتون delete کنید اون کیه؟
...

۳ـ چند بار تصادف کردین ؟ بدترینشو شرح بدید
دوبار... بدترینش وقتی بود که داشتم با خوشجالی تمام میرفتم استقبال شوهرم.. ولی متاسفانه زدم به یه موتوری... هرچند خیلی هول نشدم و میشه گفت خونسرد بودم چون اتفاق خاصی نیفتاد... ( فقط بنده خدا موتوری با موتورش هر کدوم جلوی ماشین من جند متری سر خوردند:58:... بیشتر خنده دار بود تا اینکه بخوام بترسم.. ولی خوب خدا رو صدهزار مرتبه شکر که چیزی نشد:203:)

۴ـ اگر بخواهید به هوش خودتون یه نمره بدید چند میدید؟
16... ولی به هوش رفتاری خودم بیشتر نمره میدم:18:6

۵ـ اگه یه روز صبح بلند بشید و از تختتون بیایید پایین ،ولی ببینید جسمتون روی تخت مونده (یعنی زبونم لال مردید) چه کار میکنید؟

خوب هر لحظه ممکنه چنین چیزی پیش بیاد... خودمو هر لحظه برای چنین روزی اماده میکنم (اخه ببخشیدا بین خودمون باشه ..من حتی کفنم رو هم خریدم) خوب مگه اشکالی داره؟ خیلی هم خوبه :43:.. هر موقع پیش اومد نگرانم از اینکه چرا بالاخره وصیت نامه ننوشتم.. به خاطر همین ناراحت میشم

۶ـ یه بیت شعر که خیلی دوستش دارید؟
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید..... قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید (فی البداهه این اومد ذهنم)

۷ـ اگه ازتون یه امتحان ریاضی بگیرند و اون امتحان فقط یه سوال داشته باشه و اون سوال بیست نمره داشته باشه و سوالش این باشه : خدا=؟...اون طرف معادله چی میذاشتید؟
خدا = ارام دل ها... من ذای الذی یشفع عنده الا بإذنه

۸ ـ تو زندگیتون چی کار کردید که بعدش احساس جرات و شجاعت کردید؟
زمانی که جرفهامو همون موقع میزنم و از موضع انفعال بیرون میام

۹ ـ خدا بهتون میگه امروز عزراییل رفته مرخصی و شما باید جاش وایستید و بهتون فرمان میده که باید جون عزیزترین کس زندگیتونو بگیرید.چه کار میکنید؟ خیلی سوال سختیه خداییش... از فرمان خدا که نمیشه سرپیچی کرد

۱۰ـ اگه مجبور باشید با کسی باشید و اون فرد خیلی رو مختون باشه چه کار میکنید؟
تحملش میکنم ولی بعد از اون دیکه سعی میکنم کم تر باهاش ازتباط داشته باشم

۱۱ ـ دوست داشتید چه کسی ازتون سوال بپرسه که نشده؟
دوست داشتم خیلی بیشتر از اینا ازم سوال میپرسیدن ولی نمیدونم چرا نشد... سوالی که تو ذهنمه اینه که چرا محمد رضا از من سوال نپرسید؟؟؟ جرا فعالیتش تو صندلی داغ کم شده

۱۲ ـ اشتباهی که هرگز تکرار نمیکنید.
این که زود به ادما اعتماد نکنم.

دیگه بسه ، یه چند تا سوالم خودم ازتون بپرسم.
وااای قسمت سختش تازه شروع شده :203:..

۱۳ـ یه هفت تیر دارید با ظرفیت شیش گلوله. باید یکی از دو راه زیر رو بی برو برگرد انتخاب کنید. راه سومی وجود ندارد
الف ـ خودتون با دستای خودتون به زندگی شیش تا قاتل جانی پایان بدید
ب ـ هفت تیر رو بدید به دست یک قاتل جانی ،که به زندگی شیش تا انسان مظلوم و بی گناه جلوی چشمای شما پایان بده

صد در صد اولی رو انتخاب میکنم

۱۴ ـ یک بیت شعر از خودتون در وکنید
من نه آنم که ز خلق دل بریدم..... سرنوشت است و لیکن مدد از غیر ندانم

من نگویم که ز عشق دل بریدم.... دل ببردم به جهانی و همه عشق بدیدم

(ببخشید اخه من تا حالا شعر نگفتم :47:با وجودی که همیشه دوست داشتم شعر بگم)

۱۵ ـ نظرتان راجع به کاربران زیر:
خانم شیدا...بااراده و قوی
خاله قزی... دلسوز و شوخ
باغبان ... نکته سنج و باهوش
فدایی یار...نمی شناسم خیلی... فقط میدونم ایشون هم کم از بقیه نیست
محمد رضا164.... انسان محتاط و دقیق.. ولی ازش دلگیرم چون اصلا صندلی داغ منو هدایت نکرد
سرشار... با ایمان و مهربان
خانم گیسوکمند.... منطقی و بادرایت
خانم عشق آفرین.... خیلی نمیشناسم ببخشید
خانم اعجاز عشق.....بخشید خیلی نمیشناسم
خانم نارجیس....؟؟؟ اینو دیگه دلم میخواد دوستان بگن

۱۶ ـ اگر در کمد شخصی همسرتان نیم کیلو ماده مخدر صنعتی( مثلا شیشه) پیدا کنید . چه عکس العملی از خودتان نشان میدهید.
خیلی خونسرد و ارام دنبال راه حلی برای نحوه مقابله باهاش تو این شرایط میگردم... سعی میکنم بهترین رفتار را داشته باشم که نتیجه خوبی بگیرم

۱۷ ـ یک یادگاری روی دیوار همدردی بنویسید

از محبت خارها گل می شود

ممنون از پاسخگوییتون.

---

خواهش میکنم... راستی اقای سرشار بهتون بابت هدیه ویژه از مدیر همدری تبریک میگم ... من خودم که خیلی خوشحال شدم..:104:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط باغبان

سلام مجدد
به به... علیک السلام باغبان دلسوز

به شخصه استفاده کردم - از پاسخ هایتان
ممنون

:72:

خواهش میکنم... من هم از سوالاتتون لذت بردم:43:

در سئوالی که از شما پرسیدم ( قصه خواستگاری ) - واقعا امان از دست عمه ها و خاله هایی که نمیذارنند جوون ها به عشقشون برسنند .

:biggrin-new:

بیچاره کوکب و 93 .

:biggrin-new:

مادر عروس که حسابی شاکی بودن ولی خوب قصه است دیگه کاریش نمیشه کرد:311:


ممنون میشم این سئوال ها هم قبول زحمت بفرمایید :



5 ) به نظر شما آقایان پیجده تر هستند یا خانم ها ؟ ( علت را بیان کنید - ممنون ) ؟
من فکر میکنم اقایون پیجیده تر از خانم ها هستند.. چون خانم ها خیلی راحت تر از آقایون حرفها و احساساتشونو بیان میکنن... و این از پیچیدگیشون کم میکنه... ولی آقایون چون نمیتونن خوب احساسات و عواطفشونو بیان کنن باعث پیجیده ترشدنشون میشه.

6 ) اگر یه روزی یه پسری رفت خواستگاری یه دختری ، و اون پسر با خودش یه دفترچه پر از سئوال ببرد و از دختر خانم بپرسد ، به نظر شما ایراد داره ؟

اصلاااا ایرادی نداره.. .اتفاقا من این مدلی خیلی دوست دارم.. میتونه بعدا در مورد تک تک جوابهایی که از اون خانم گرفته خیلی دقیق فکر کنه و تحلیل بهتری در مورد شخصیت اون خانم داشته باشه..

7 ) ویژگیهای یه مرد و یه زن واقعی از نظر شما ؟
مرد و زن واقعی کسایی هستند که بتونن نسبت به احساسات همدیگه درک کاملی داشته باشن و به احساسات همدیگه ارزش و احترام قائل باشند.


8 )

چشماتونو ببندید ، حس کنید یه سوسک الان از رو صورتتون رد میشه...چه حسی دارید؟!!!

نه... خواهش میکنم این کارو با من نکنید .......:325:

........................

9 ) اگر یه روز در کابینت آشپرخونتون موش پیدا کنید ، چی کار میکنید ؟ :biggrin-new:

الف ) میان سایت همدردی و از خاله قزی و باغبان مشورت میگیرید

ب ) به خودتون میگید : آخ جون موش

ج ) فرار میکنید

د ) به همسرتان خبر می دهید

ه ) مانند یه شیر زن با موش مبارزه میکنید ( جدا از نتیجه که امکان داره در این راه .......)

البته یادمه قبلا تو دوران کارشناسی تو حیاط خوابگاه موش داشتیم .. چون مردی اونجا نبود.. من خیلی قهرمانانه موشها رو فراری دادم و با جارو بر سرشون کوبیدددددددددم.:102:.. همه تشویقم کردند... البته شاید چون تو محیط باز بود ولی اگه تو آشپزخونه باشه میترسم چون هر لحطه ممکنه از کنار پام رد بشه

10 ) اولین اقدامی که یک خانوم راننده بعد از تصادف انجام می دهد چیست ؟


الف ) بیهوش می شود

ب) با شوهرش تماس می گیرد

ج) می گوید : آخ ببخشید می خواستم ترمز بگیرم اشتباهی گاز دادم

چ) اول به خاطر سالم ماندنش یک دیگ شله زرد نذر می کند بعد هم عهد می کند که دیگر بیشتر حواسش را جمع کند



11 ) هنگامی که یک خانم راهنمای سمت چپ خودرواش را می زند ، این به چه معناست ؟

الف ) یعنی می خواهد به سمت راست برود

قاف ) یعنی می خواهد شیشه سمت چپ خودرواش را پایین بیاورد

دال ) یعنی می خواهد پشت فرمان موبایلش را درآورد و با همسرش تماس بگیرد

نون ) یعنی می خواسته بنده خدا سمت چپ یپیچه ...

مگه آقایون اصلا میدونن راهنما چیه؟:58:



13 ) اگر یک خانوم در حین رانندگی بخواهد از بین دو خودروی در حال حرکت عبور کند چکار می کند ؟


الف ) بعد از از بیخ کندن آینه بغل جفت خودرو ها از بینشان عبور می کند

قاف ) اول به خودروی سمت راست می کوبد بعد به خودروی سمت چپ سپس با همسرش تماس می گیرد

دال ) ابتدا جوری به خودروی سمت راست می زند که او منحرف شود و به خودروی سمت چپ برخورد کند سپس از روی دو خودرو عبور می کند

نون ) یک بوق می زند و راننده دو خودرو تا متوجه می شوند او خانوم است سریعا به او راه می دهند که برود

خ ) هیچکدام ( اگر این گزینه انتخاب کردید باید جواب مورد نظرتون را بگید )

واااای خدای من چقدر خندیدم:311:.. خدا رو شکر کنید ما خانم ها هستیم که موجبات شادی شما رو فراهم میکنیم.. جواب من: هیچوقت چنین کاری نمیکنه.. هر کدوم از ماشین ها که تندتر حرکت میکنه پشت سرش حرکت میکنه... فقط به خاطر رعایت قوانین نه چیر دیگه:303:

..............................................



14 ) تمرین نقاشی ( البته این سئوال اختیاری هست - میتونید پاسخ ندید ):72:

راستی خاله قزی من به مادر زن آینده ام ( فداش شم :43:) تمرین نقاشی میدم ( میزارمش سر کار ) - بعد میام همدردی ( ههههههه ) :biggrin-new:

یعنی الان منو گذاشتید سر کار؟
شوخی میکنم چشم سعی میکنم بکشم و بعدا بذارم


بی زحمت وارد سایت زیر شوید - آموزش نقاشی را توضیح داده - انجام بدید - با موبایل عکس بگیرید و در صندلی داغ قرار دهید ( 5 دقیقه بیشتر کار نداره )


How to Draw Tweety Bird

http://www.easydrawingtutorials.com/...rd-step-19.jpg
با مداد بکشید !


ممنون .:72:

---

خواهش میکنم.. ممنون بابت سوالهای خوبتون

سلام


تشکر می کنیم از خانم نارجیس :72:

از صحبت ها و دل نوشته های شما ،بهره بردیم

و با حضور گرمتان ، گرمای این هم نشینی را زیباتر کردید .

متشکریم .:72:


موید باشید .:72:

.................................................



نوبت صندلی داغ شیدا خانم هست ::72:

شیدا

11/27....11/29

سلام ‎از خواننده های خاموش صندلیها بوده‌ام اما متأسفانه به دلیل مشغله فرصت نشد تبدیل به خواننده روشن شوم :tennis:

آخر صف شده نمی دو نم امکان نشستن روی صندلی هست؟
منظور خودمم

البته قدیمی‌ها من رو بهتر می‌شنا سن ، شاید به خاطر همینه کسی به یاد من نبود.:54:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی نهایت

سلام ‎از خواننده های خاموش صندلیها بوده‌ام اما متأسفانه به دلیل مشغله فرصت نشد تبدیل به خواننده روشن شوم :tennis:

آخر صف شده نمی دو نم امکان نشستن روی صندلی هست؟
منظور خودمم

البته قدیمی‌ها من رو بهتر می‌شنا سن ، شاید به خاطر همینه کسی به یاد من نبود.:54:

---

سلام خانم بی نهایت گرامی :72:

حضور شما چه به عنوان خوانده خاموش - چه به عنوان خوانده روش :biggrin-new: و چه به عنوان شرکت کننده و سئوال دهنده ، باعث افتخار ماس :biggrin-new:


واقعیتش بنا بر طولانی شدن تاپیک ، دیگه نمی تونیم لیست را ادامه بدیم !

بنابراین اگر مایل باشید ، شما همزمان با خانم پاس پاییزی در تاریخ 30 بهمن تا 2 اسفند در صندلی داغ حضور پیدا کنید . ( ببخشید ) :72:



نظر شما ؟

سلام شیدا خانم گرامی :72:


خوب هستید الحمد الله ؟


به قول آقای ام رضا 91 ، سئوالای من ایناست : ( البته نه همش )



1) یه بیوگرافی مختصر از خودتون بگید ؟

2) شما خوشبخت هستید؟ چرا؟

3) معنای عشق از زبان شما ؟

4) وقتی دبستان بودم ، معلما می گفتند : زندگی سه بخشه » ز ِ ن + د ِ + گی - زندگی برای شما چند بخشه ؟ کدام بخشش برای شما مهم تره ؟

5) بزرگترین هدف زندگی شما ؟

6) دوست داری بری یه روستای سرسبز و زیبا زندگی کنی – و اونجا یه خانم معلم بشی ؟ چرا ؟

7) یه تجربه با ارزش و خوب از زندگیتون بگید ؟

8) شیدا خانم به نظرتون ما آدم ها هممون بازیگریم ؟ اگر بازیگریم ، نقش شما چیه در زندگیتون ؟

9) یه شعر که خیلی دوست داری ؟

10) اگر شما مدیر یه شرکت باشید ، دوست دارید به عنوان یه مدیر چه شعاری داشته باشید ( البته شما بهتون میخوره مدیر یا .... باشی )

11) پیشنهاد شما در مورد یکی کردن عقل و احساس در تصمیم گیری ها :

...................................



12) اولین چیزی که به ذهنتون میرسه :

· خانم zzzz
· استاد شجریان
· تالار همدردی
· کشاورزی
· زلزله
· برف
· مادر و پدر
· تنهایی
· انتظار
· یه مارمولک مهربون ، تو هدیه کادوی تولد شما ( عجب آدم هایی پیدا میشن )




13 ) با این کلمات جمله بسازید :

گاو - دمپایی - باغچه - آب


..........................



14 )

تصور کنید در بیابان خشک و بی پایانی در حال راه رفتن هستید خسته،گرسنه،تشنه،پس از 5 ساعت پیاده روی......ناگهان ساختمان مجلل و با شکوهی در جلوی شما ظاهر می‌شود.




http://www.rozanehonline.com/rozaneh...y91/desert.jpg



حالا به این سئوالات پاسخ دهید : ( ممنون )


1.ساختمانی که جلوی شما ظاهر شده است چیست؟
الف-یک قصر
ب- یک موزه
ج-یک هتل
د-یک بنای مذهبی (مسجد-کلیسا-......)
2.شما از چه طریقی وارد ساختمان می‌شوید؟
الف-پنجره
ب- درب
ج- بالکن
د- تونل زیر زمینی
..........

ادامه داستان :
وقتی وارد ساختمان شدید آن را بسیار مجلل و باشکوه می یابید......ناگهان صدای در زدن می‌شنوید...در را باز می‌کنید و فردی را می‌بینید !

3. آن شخص کیست؟.............

ادامه داستان :

به گشتن ادامه می‌دهید...پلکانی را می‌بینید که به طبقه بالا می‌رود.4.مارپیچی است یا مستقیم؟..........

ادامه :
از پلکان بالا می‌رویم تعداد پله ها را می‌شمارید.

5.چند پله بود؟(هر عددی از یک تا بی نهایت)
.................

ادامه :

بعد وارد اتاقی می‌شوید..........

6.دلتان می‌خواهد این اتاق چقدر بزرگ باشد؟
الف-به اندازه یک آکواریوم
ب-به اندازه یک اتاق معمولی
ج-به اندازه یک جنگل
د-به اندازه اقیانوس آرام

7.دلتان می‌خواهد رنگ دیوار اتاق چه باشد؟
الف-قرمز
ب-سیاه و سفید
ج- ارغوانی
د-زرد یا پرتقالی و-رنگ های رنگین کمان

...............

ادامه :

یک میز جلوی شما ظاهر می‌شود...8.آیا گرد- مربع- مثلث یا بدون شکل خاصی است؟
....................


و ظرفی با 5 میوه روی آن قرار دارد: گیلاس- سیب- کیوی- طالبی-هندوانه

9.یک میوه را انتخاب کنید.......
....................

10.شما میوه را برمی‌دارید و.........الف-بلافاصله آن را می‌خورید.
ب- قسمت کرم خورده را می‌ برید و قسمت سالمش را می‌خورید.
ج-آن را می‌برید و داخلش را می‌بینید که کرم خورده است و....بعد به خوردنش ادامه می‌دهید
د-اگر کرم خورده باشد تمامش را دور می‌اندازید


......................

از آن ساختمان خارج می‌شوید و 5 حیوان را می‌بینید.موش- آهو- اسب- دلفین- فیل
12.این حیوانت را به ترتیب اولویت که برایتان دارند رده بندی کنید..
*
*
*
*
*

.............................................


ممنون .:72:

سلام
خدا ببخشید.

با اینکه دلیلتون قانع کننده نبود اما حاضر هم نیستم وقتی که مختص به دوست عزیزم خانم یاس پاییزی است رو تصاحب کنم و موجب بی نظمی بشم.

با این حال از سخاوتتنون ممنون آقای باغبان.

سلام

ممنون که من را به صندلی داغتون دعوت کردید
خیلی در بیان کردن خودم مهارت ندارم
لطفا سطح سوالها را ساده بگیرید من پاس شم :72:

نقل قول:

---

1) یه بیوگرافی مختصر از خودتون بگید ؟

شیدا. هستم.
بیوگرافی من طولانیه.

2) شما خوشبخت هستید؟ چرا؟

نسبی هست. یه روزهایی خوشبختم
یه روزهایی خیلی احساس خوشبختی نمی کنم.
برآیندش مثبته.
آرامش نسبی دارم.

3) معنای عشق از زبان شما ؟

نمی دونم.

4) وقتی دبستان بودم ، معلما می گفتند : زندگی سه بخشه » ز ِ ن + د ِ + گی - زندگی برای شما چند بخشه ؟ کدام بخشش برای شما مهم تره ؟

زندگی خانوادگی
زندگی کاری
زندگی شخصی / فردی

زندگی خانوادگی

5) بزرگترین هدف زندگی شما ؟

آرامش و رضایت درونی

6) دوست داری بری یه روستای سرسبز و زیبا زندگی کنی – و اونجا یه خانم معلم بشی ؟ چرا ؟

رویای من را از کجا خوندید؟

7) یه تجربه با ارزش و خوب از زندگیتون بگید ؟

وقتی چیزی یا کاری را قراره پنهانی انجام بدی، یه تجدید نظر در تصمیمت بکن.

کار پنهانی یه جاییش لنگه ... بهش می ارزه؟

8) شیدا خانم به نظرتون ما آدم ها هممون بازیگریم ؟ اگر بازیگریم ، نقش شما چیه در زندگیتون ؟

تام هنکس در cast away

9) یه شعر که خیلی دوست داری ؟

ای صفی معشوقت آخر دیدی اندر خانه بود
در سراغش گرد عالم گشتنت افسانه بود

برداشت من از این بیت اینه که همه ی اون چیزی که دنبالشیم در درون و وجود خود ماست

10) اگر شما مدیر یه شرکت باشید ، دوست دارید به عنوان یه مدیر چه شعاری داشته باشید ( البته شما بهتون میخوره مدیر یا .... باشی )

اگر غروب آخر هفته دلت برای محل کارت تنگ نشده، استعفا بده

:311:

11) پیشنهاد شما در مورد یکی کردن عقل و احساس در

تصمیم گیری

ها :

...................................

سوالتون را متوجه نشدم.

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی نهایت

سلام
خدا ببخشید.

حاضر نیستم وقتی که مختص به دوست عزیزم خانم یاس پاییزی است رو تصاحب کنم و موجب بی نظمی بشم.

با اینکه دلیلتون قانع کننده نبود ولی از سخاوتتنون ممنون آقای باغبان.

---

.

ادامه سوالات آقای باغبان:

نقل قول:

---

12) اولین چیزی که به ذهنتون میرسه :

· خانم zzzz ------

کاش حرف گوش می کرد می رفت مشاوره حضوری

· استاد شجریان -----

بعضی از کارهاشون را دوست دارم.

· تالار همدردی -----

نقطه شروع آشنایی من با ضعف های شخصیتم و عدم مهارتهام و .... دنیایی از نداشته ها و ندانستن هام

و البته آشنایی با نحوه ی برطرف کردنشون

· کشاورزی ----

دوست دارم

· زلزله ----

از بچگی برام یه کابوس بوده.

· برف ----

آرامش بخش

· مادر و پدر -----

هر چی سن خودم بیشتر می شه ترس از دست دادنشون بیشتر می شه. شاید چون بیشتر درکشون می کنم.

· تنهایی ----

نمی دونم

· انتظار ----

سخته.

· یه مارمولک مهربون ، تو هدیه کادوی تولد شما ( عجب آدم هایی پیدا میشن ) ----

واقعی؟ عروسکی؟ می دمش به یه بچه. مارمولک دوست ندارم.

13 ) با این کلمات جمله بسازید :

گاو - دمپایی - باغچه - آب

گاو از توی دمپایی کنار باغچه آب خورد.

..........................

14 )

تصور کنید در بیابان خشک و بی پایانی در حال راه رفتن هستید خسته،گرسنه،تشنه،پس از 5 ساعت پیاده روی......ناگهان ساختمان مجلل و با شکوهی در جلوی شما ظاهر می‌شود.

حالا به این سئوالات پاسخ دهید : ( ممنون )

1.ساختمانی که جلوی شما ظاهر شده است چیست؟
الف-یک قصر
ب- یک موزه
ج-یک هتل
د-یک بنای مذهبی (مسجد-کلیسا-......)

دوست دارم هتل باشه.
با اون همه خستگی حوصله موزه ندارم.
اگه یه ذره حالم بهتر بود قصر هم بد نیست. هیجان داره گشتن توش. ولی خب خسته و تشنه ؟! بنای مذهبی هم خوبه. تمیز و آرومه.

2.شما از چه طریقی وارد ساختمان می‌شوید؟
الف-پنجره
ب- درب
ج- بالکن
د- تونل زیر زمینی

..........

از در وارد می شم.
ادامه داستان :
وقتی وارد ساختمان شدید آن را بسیار مجلل و باشکوه می یابید......ناگهان صدای در زدن می‌شنوید...در را باز می‌کنید و فردی را می‌بینید !

3. آن شخص کیست؟

............. یه دوست خوب.یه آدم سالم و سبک. یکی که کنارش نشستن احساس و انرژی مثبت بده.

ادامه داستان :

به گشتن ادامه می‌دهید...پلکانی را می‌بینید که به طبقه بالا می‌رود.

4.مارپیچی است یا مستقیم؟

..........
مستقیم

ادامه :
از پلکان بالا می‌رویم تعداد پله ها را می‌شمارید.

5.چند پله بود؟(هر عددی از یک تا بی نهایت)

................

. هفده تا
ادامه :

بعد وارد اتاقی می‌شوید..........

6.دلتان می‌خواهد این اتاق چقدر بزرگ باشد؟
الف-به اندازه یک آکواریوم
ب-به اندازه یک اتاق معمولی
ج-به اندازه یک جنگل
د-به اندازه اقیانوس آرام

اقیانوس آرام

7.دلتان می‌خواهد رنگ دیوار اتاق چه باشد؟
الف-قرمز
ب-سیاه و سفید
ج- ارغوانی
د-زرد یا پرتقالی
و-رنگ های رنگین کمان

آبی و سفید ولی بین رنگهایی که گذاشتید نیست.
رنگین کمانی را انتخاب می کنم.

...............

ادامه :

یک میز جلوی شما ظاهر می‌شود...

8.آیا گرد- مربع- مثلث یا بدون شکل خاصی است؟

....................
مربع
مثلث اصلا نیست. ولی گرد هم قابل قبوله. :311:


و ظرفی با 5 میوه روی آن قرار دارد: گیلاس- سیب- کیوی- طالبی-هندوانه

9.یک میوه را انتخاب کنید.......همه این میوه ها را دوست دارم و برمی دارم.

ولی اگر مجبور به انتخاب بشم ... سیب
....................

10.شما میوه را برمی‌دارید و.........

الف-بلافاصله آن را می‌خورید.
ب- قسمت کرم خورده را می‌ برید و قسمت سالمش را می‌خورید.
ج-آن را می‌برید و داخلش را می‌بینید که کرم خورده است و....بعد به خوردنش ادامه می‌دهید
د-اگر کرم خورده باشد تمامش را دور می‌اندازید

قسمت کرم خورده را می برم سالمش را می خورم. البته اگه خراب باشه.
اگر سالم باشه که هیچی
......................

از آن ساختمان خارج می‌شوید و 5 حیوان را می‌بینید.موش- آهو- اسب- دلفین- فیل

12.این حیوانت را به ترتیب اولویت که برایتان دارند رده بندی کنید..

اسب
دلفین
آهو
فیل
موش

..................

...........................


ممنون .

:72:

---

از شما هم ممنون :72:
تفسیر این تست روانشناسی را هم لطفا بگید

سلام خانوم شیدا



سنتون؟
شاغل هستین یا خانه دار؟
چه چیزی شمارو بیش از حد عصبانی میکنه؟
چی شمارو خیلی خوشحال میکنه؟
چه غذایی رو دوست دارین؟
اولین چیزی که به فرزنتون یاد میدین چیه؟
بارز ترین ویژگیتون از نظر خودتون چیه؟
بهترین فیلمی که دیدین؟
چه نوع اهنگی دوست دارین؟
خواننده مرد علاقتون؟
اهنگ های مورد علاقتون؟
یه بیت شعر از خودتون بگین؟
پیشنهاد شما در مورد کنترل احساسات چیه؟
آشپزیتون خوبه ؟ چه غذایی را بهتر از همه ، درست می کنید ؟
يه جمله در مورد زادگاهتون:
اولین چیزی که به ذهنتون میرسه :
اقایی مدیر
خانم بالهای صداقت
خانم گیسو کمند
خانم فرشته اردیبهشت
خانم شیدا
رانندگی خانوم ها


اولین بار کی اومدین همدردی؟ دلیلش چی بود؟

سلام شیدا خانم عزیز :43:

1- بزرگترین درسی که از زندگیتون گرفتید؟
2- چیزی که داشتید و قدرش رو ندونستید؟
3- زندگی از نگاه شما؟
4- با چه معیاری متوجه میشوید که یک شخص خوب است ؟ ( در کل چه رفتاری را در کسی ببینید متوجه خوب بودن او می شوید؟)
5- موقع دعا کردن اولین چیزی که به ذهنتون میرسه چیه؟
6- به نظر شما جذابیت یک شخص به چه عواملی بستگی داره؟
7- تو این دوره زمونه چی بیشتر از همه کمرنگ شده؟
8- دلتون میخواد چجور زندگی داشته باشید؟
9- وقتی دلتنگ و غمگین هستید چی آرومتون میکنه؟
10- چرا آدم دلتنگ میشه ؟
11-توصیه به مجرد های تالار؟
12- کسی رو تو زندگیتون دارید که راحت باهاش دردو دل کنید؟
13- منو ميشناسيد؟ نظرتون رو دربارم ميگيد؟
14- تا حالا برای خدا نامه نوشتید؟ چرا؟
15- سخن و جمله ای که دوستش دارید....


براتون زندگی سرشار از خوشبختی و آرامش را خواهانم :203:

سلام شیدای عزیز

1- در مورد نمی دونم های زندگی کدوم بیشتر صدق می کنه؟

- عدم آگاهی نسبت به اون مساله

- بی تفاوت بودن نسبت به اون مساله

- دوست نداشتن رویارویی با اون مساله و فرار از اون

2- ملاک های شما برای انتخاب همسر

3- رابطه تون با پدر ، مادر

4- تا حالا شده بر دست یا پاهای مادرتون بوسه بزنید؟

5- رابطه تون با آینه چطوره؟

6- به حجاب برای خانم ها و آقایان اعتقاد دارید اگر بله می شه برای هر کدام جداگانه تعریفش کنید؟

7- چند تا دوست صمیمی دارید؟

8- چه کاری در شما ایجاد هیجان و شادابی می کنه و چندبار در روز یا هفته یا ماه یا سال اون کار رو انجام می دید؟

9- با دوستان تفریح مشترک دارید؟

10- توی زندگی تون از اطرفیانتون ،از چه کسی الگو برداری می کنید؟ چرا؟

11- آیا به سائلین خیابانی کمک می کنید؟

12- نظرتون راجع به بچه های کار چیه؟

13- عدد 13 رو توصیف کنید.

14- نظرتون راجع به بی نهایت.

15- نظرتون راجع به شاغل بودن یا نبودن خانم های متاهل .


ممنون از وقتی که می گذارید.

سلام آقای جواد :72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط جواد 75

سلام خانوم شیدا


سنتون؟ 14 سال و چند ماه

شاغل هستین یا خانه دار؟ شاغل

چه چیزی شمارو بیش از حد عصبانی میکنه؟ دروغ ... وقتی می فهمم یکی از سادگی یا خوش باوریم سواستفاده کرده.
البته الان خیلی بهتر شدم .....

چی شمارو خیلی خوشحال میکنه؟ بودن در جمع کسانی که دوستشون دارم یا باهاشون راحتم

چه غذایی رو دوست دارین؟ قیمه بادمجون - ماکارونی - کباب

اولین چیزی که به فرزنتون یاد میدین چیه؟ دوست داشتن خودش و دنیا - لذت بردن از زندگی

بارز ترین ویژگیتون از نظر خودتون چیه؟ خیلی سیستماتیک فکر می کنم. سعی می کنم و مایلم تعدیلش کنم.

بهترین فیلمی که دیدین؟ انتخاب یکی سخته. cast away

چه نوع اهنگی دوست دارین؟ بستگی به حال و هوام داره. از همه نوعش گوش می دم. ولی موسیقی بی کلام را ترجیح می دم.

خواننده مرد علاقتون؟ شخص خاصی نیست. کارهای خاصی را دوست دارم.

اهنگ های مورد علاقتون؟ بازم بسته به حال و هوام ... خیلی زیاد و متنوع هست. نمی دونم تا چه حد اسم بردنش اینجا در محدوده قوانین تالار می گنجه :327: فقط این رپرها را فاکتور بگیرید که اصلا نمی فهممشون

یه بیت شعر از خودتون بگین؟ از خودم؟ من توی نثر نوشتن موندم چه برسه به نظم !

پیشنهاد شما در مورد کنترل احساسات چیه؟ چطور می شه احساسات را کنترل کرد؟ توی یه جمله که نمی شه گفت.

آشپزیتون خوبه ؟ چه غذایی را بهتر از همه ، درست می کنید ؟ بله. از ده فکر می کنم بالای هفت باشم. ماکارونی. قیمه بادمجون و سوپ

يه جمله در مورد زادگاهتون: بار دیگر شهری که دوست می داشتم :72:

اولین چیزی که به ذهنتون میرسه :

اقایی مدیر کمی خودرای در مدیریت سایت

خانم بالهای صداقت پشتکار

خانم گیسو کمند باهوش

خانم فرشته اردیبهشت آروم (عکسش اینطوره خودش نیست )

خانم شیدا گاهی می ره رو اعصاب من !

رانندگی خانوم ها نمی فهمم چرا اینقدر برای آقایون مهمه در موردش بحث کنند


اولین بار کی اومدین همدردی؟ دلیلش چی بود؟
قبل از 1391.12.22
نیاز به مشاوره در مورد یه مشکل خانوادگی

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی نهایت

سلام
خدا ببخشید.

حاضر نیستم وقتی که مختص به دوست عزیزم خانم یاس پاییزی است رو تصاحب کنم و موجب بی نظمی بشم.

با اینکه دلیلتون قانع کننده نبود ولی از سخاوتتنون ممنون آقای باغبان.

---

سلام خانم بی نهایت


ما روزی که صندلی داغ سری 12 را اعلام کردیم - هم به صورت عمومی و هم یه صورت خصوصی به دوستان پیام فرستادیم

واقیعتش اگر یادم باشه در تالار حضور نداشتید در اون اوایل ، و از طرفی کم رنگ هم بودید ( مثل الان خودم ) - اگر پررنگ بودید حتما پیغام دعوت در صندلی داغ به دست شما می رسید:72:

شما جز کاربرای خوب تالار هستید و قطعا باعث افتخار ما هست حضور شما :18:


خوشحال میشیم شما هم در صندلی داغ حضور پیدا کنید :


11/30......12/2 خانم یاس پاییزی

12/3...12/5 خانم بی نهایت



ببخشید .:72:

سلام جناب باغبان
یعنی لیست جلوس کنندگان بر صندلی داغ هنوز بسته نشده؟:welcoming:
میشه بنده هم ثبت نام کنم؟ یا فقط همون یکبار اجازه اضافه شدن به کاربری داده شد؟
البته توقعی نیست و اگر اجازه هم ندید بهتون حق میدم.
موفق باشید

سلام به همه دوستان.

باغبان شنیدی از هر دست بدی، از همون دست میگیری؟

خانوم شیدا رسما، سه هیچ شما رو زده. فکر کنم استقلالی باشن خانوم شیدا!:18:
--------
جای خانوم گیسوکمند خالیه. چقدر دوست داشت تو صندلی داغ خانوم شیدا باشه.
--------
خانوم شیدا سلام
1. شما ادم خونسرد ی هستین؟ اگر بله، خونسردی خوبه یا نه؟

2. روزی چقدر برای همدردی وقت میگذارید، و چرا ؟

3. بهترین سکانس فیلم cast away?

4 یه فیلم خوبه دیگه از hanx؟

5. دو کل دنیا ، دو نفر دارای گروه خونی نادری هستن، یکی از اونها، دچار تالاسمی هست که باید سالی ده بار خونش تعویض بشه، نفر دوم شما هستین.

اگر خونش تعویض نشه، خوب معلوم چی پیش میاید. شما چیکار میکنید؟

در ازای دریافت پول، سالی ده بار خون میدهید؟

با جان و دل خون اهدا میکنید؟

خون نمیدهید؟

سایر، نظر خودتون؟

6-پیشنهاد برای بهبود کیفیت تالار همدردی؟

7- نظر راجع به افراد زیر:

باغبان

محمد 93

مصباح الهدی

گیسوکمند

محمدرضا 164

هلیاجون

عشق افرین

خاله قزی


مادم کوری

نوبل

علی دایی

8.چرا اموجی بیتفاوت استفاده کردین؟
9. چرا در صندلی داغ شرکت کردین؟

ممنون

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط اثر راشومون

سلام جناب باغبان
یعنی لیست جلوس کنندگان بر صندلی داغ هنوز بسته نشده؟:welcoming:
میشه بنده هم ثبت نام کنم؟ یا فقط همون یکبار اجازه اضافه شدن به کاربری داده شد؟
البته توقعی نیست و اگر اجازه هم ندید بهتون حق میدم.
موفق باشید

---

من به اقای مدیر برای اضافه کردن خانوم یاس پاییزی، تاریخ اتمام صندلی داغ رو تا دوم اسفند اعلام کرده بودم. :18:


ان شالله دوست خوبمون ، اثر راشمون رو در سری بعدی ببینیم.:72:


پ.ن: خانوم شیدا اگر در نوبت شما این موارد مطرح میشه، به دل نگیرید، تاپیک در حاشیه، به انجمنی رفته که کمرنگ ها نمیتونن نظر بگذارند..

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط « 7 »

سلام شیدا خانم عزیز :43:

سلام خانم هفت عزیز :72:

1- بزرگترین درسی که از زندگیتون گرفتید؟ صبر - قضاوت نکردن دیگران و زندگیشون ...

2- چیزی که داشتید و قدرش رو ندونستید؟ گاهی فکر می کنم بهتر از این می شد از عمرم استفاده کنم

3- زندگی از نگاه شما؟ پیچیده

4- با چه معیاری متوجه میشوید که یک شخص خوب است ؟ ( در کل چه رفتاری را در کسی ببینید متوجه خوب بودن او می شوید؟) حرفهایی که در مورد دیگران یا جامعه می زنند.

5- موقع دعا کردن اولین چیزی که به ذهنتون میرسه چیه؟ یعنی اولین دعایی که به ذهنم می رسه؟ دعای سلامتی

6- به نظر شما جذابیت یک شخص به چه عواملی بستگی داره؟ قلبش و رفتارش

7- تو این دوره زمونه چی بیشتر از همه کمرنگ شده؟ در نظر گرفتن دیگران توی رفتارها و تصمیماتمون.

8- دلتون میخواد چجور زندگی داشته باشید؟ زندگی ای که توش وجدانم راحت باشه

9- وقتی دلتنگ و غمگین هستید چی آرومتون میکنه؟ گریه. آب . موسیقی

10- چرا آدم دلتنگ میشه ؟ یه جا خوندم
دلمان که می گیرد تاوان لحظه هاییست که دل می بندیم.

11-توصیه به مجرد های تالار؟ ازدواج کنید دیگه :43: تشکیل یک خانواده سالم و خوشبخت را یکی از مهم ترین هدفهاتون قرار بدید.

12- کسی رو تو زندگیتون دارید که راحت باهاش دردو دل کنید؟ بله. تا حدودی. ولی اصولا کم درد و دل می کنم.

13- منو ميشناسيد؟ نظرتون رو دربارم ميگيد؟ نه متاسفانه. آخه تاپیک زیاد یا طولانی نداشتید که بیشتر بشناسمتون

14- تا حالا برای خدا نامه نوشتید؟ چرا؟ نه. نمی دونم.

15- سخن و جمله ای که دوستش دارید....
جمله ای که برای امضام گذاشتم دوست دارم.

"زندگی مثل بازی ورق می مونه،
دستی که بهت می دن اجباریه،
اما این که چطور با اون ورقها بازی کنی، اختیاریه"
براتون زندگی سرشار از خوشبختی و آرامش را خواهانم :203:

---

مرسی.
منم برای شما سلامتی و شادی و خوشبختی آرزو می کنم.:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی نهایت

سلام شیدای عزیز
سلام خانم بی نهایت عزیز :72:

1- در مورد نمی دونم های زندگی کدوم بیشتر صدق می کنه؟

- عدم آگاهی نسبت به اون مساله

- بی تفاوت بودن نسبت به اون مساله

- دوست نداشتن رویارویی با اون مساله و فرار از اون

2- ملاک های شما برای انتخاب همسر اینجا بنویسم؟ همه شو؟

3- رابطه تون با پدر ، مادر به نظر خودم خوب. به نظر اونها عالی :72:

4- تا حالا شده بر دست یا پاهای مادرتون بوسه بزنید؟ دست بله.

5- رابطه تون با آینه چطوره؟ نسبت به خانمهای دیگه یه کم رابطه ام باهاش کمه. متاسفانه.
بیشتر با آدم توی آینه حرف می زنم تا این که بخوام به ظاهرش نگاه کنم

6- به حجاب برای خانم ها و آقایان اعتقاد دارید اگر بله می شه برای هر کدام جداگانه تعریفش کنید؟
برای هر دو بله. ولی محدوده ای که توی خانواده ما بوده و من هم بهش معتقدم تقریبا یکسانه.
برای هر دو پوشیده بودن معمولی بدن و اینکه لباسهای خیلی تحریک کننده و زننده نپوشند.

7- چند تا دوست صمیمی دارید؟ دو تا

8- چه کاری در شما ایجاد هیجان و شادابی می کنه و چندبار در روز یا هفته یا ماه یا سال اون کار رو انجام می دید؟ شنا. بستگی به شرایط داره گاهی اوقات هفته ای سه روز. گاهی اوقات یه ماه ممکنه اصلا نرم.

9- با دوستان تفریح مشترک دارید؟ بله.

10- توی زندگی تون از اطرفیانتون ،از چه کسی الگو برداری می کنید؟ چرا؟ از یه شخص خاص نه. توی موارد مختلف از افراد مختلف الگو می گیرم. البته خیلی کم.

11- آیا به سائلین خیابانی کمک می کنید؟ تقریبا نه.

12- نظرتون راجع به بچه های کار چیه؟ همیشه درصدی از افراد جامعه هستند که باید از طریق نهادها و سازمانهای دولتی حمایت بشن. از جمله کودکان کار. امیدوارم یه روزی دولت بتونه این مشکل را سر و سامون بده.

13- عدد 13 رو توصیف کنید. مثل همه عددهای دیگه است برای من. سیزده فروردین اما یه چیز دیگه است :311:

14- نظرتون راجع به بی نهایت. در مورد خود شما؟ خیلی خانم صبور و با تدبیری هستید.

15- نظرتون راجع به شاغل بودن یا نبودن خانم های متاهل . اگر مرد بتونه خانواده اش را به خوبی تامین کنه، به نظر من شاغل نبودن یا نیمه وقت بودن بهتره. واقعا با شغل تمام وقت نمی شه به بچه ها و خانواده رسید.

ممنون از وقتی که می گذارید.

---

خواهش می کنم. ممنون از وقتی که شما گذاشتید.:72:

درود بانو شیدا گرامی

هروقت اسم شما رو میبینم اولین چیز منطقی بودنتون جلب توجه میکنه و کنترل بر روی احساسات و هیجانات عادی در مواقع مهم و استرس زا تا کجاش درسته نمیدونم ولی حدس من اینه

چه کتابهایی مطالعه میکنین؟
به چه مباحثی علاقه مندید؟
به نظر شما بهترین گزینه برای افزایش اطلاعات و تثبیت آنها چه میتواند باشد؟
تا حالا کسی را کتک زدید ؟ :311:
از چه رنگی خوشت میاد؟
تا حالا شده از انجام دادن کاری خیلی پشیمون بشی؟ چی بوده اون کار
3 تا از بهترین لذتهای زندگیتو بگو؟
اگه کسی از نجابت تو سوئ استفاده کنه و حقتو بخوره چه جوری باهاش برخورد میکنی؟
تا حالا شده تو دلت کسی رو نفرین کنی یا به هر دلیلی تو دلت ازش نگذری؟ یا همه رو میبخشی
دوس داری چه شغلی داشته باشی؟
اگه تو زندگيت از يه نفر بخاطر خورد و تحقير كردنت كينه به دل بگيري بعدها چه جوري با اون شخص برخورد مي كني ؟ چه جوري با خودت كنار مياي ؟
چه كسي بهترين كمك رو توي زندگيتون به شما كرده


فعلا همیناست.

پ.ن: دادا اینکه نشد ناسلامتی من مدیر سایه این تایپیک هستم :54: منم بعد اثر راشومون بزارید توی لیست البته این بخاطر پیشنهاد دوستان بوده :227:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط اثر راشومون

سلام جناب باغبان
یعنی لیست جلوس کنندگان بر صندلی داغ هنوز بسته نشده؟:welcoming:
میشه بنده هم ثبت نام کنم؟ یا فقط همون یکبار اجازه اضافه شدن به کاربری داده شد؟
البته توقعی نیست و اگر اجازه هم ندید بهتون حق میدم.
موفق باشید

---

.........................

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط khaleghezey

پ.ن: دادا اینکه نشد ناسلامتی من مدیر سایه این تایپیک هستم :54: منم بعد اثر راشومون بزارید توی لیست البته این بخاطر پیشنهاد دوستان بوده :227:

---

.................................................. .............................


سلام

همان طور که دوست عزیزم محمد رضا بیان کردند - ما نمی تونیم لیست را را ادامه دهیم از این بیشتر !!!!!!!

ما قصد داشتیم بعد از اتمام صندلی داغ خانم یاس پاییزی ، یه تاریخی بزاریم برای دوستانی که نتونستند شرکت کنند ( در صورت تمایل ! )

ما دوست نداریم کسی را دلخور کنیم و از طرفی ، دوست داریم طبق برنامه و هدفی که از قبل تعیین کردیم جلو بریم !!

بعد از صندلی داغ خانم پاس پاییزی یه پیشنهادی میدیم ببینید خوب هست یا خیر :


خانم بی نهایت - اثر راشومون - خاله قزی و ... ( در صورت تمایل هر سه شرکت کنند در تاریخ 12/3.......12/5 )

اگر دوستان موافقت کنند به نظر چیز بدی نمیشه !

ولی اگر دوستان موافقت نکردند ، اولویت با خانم بی نهایت هست ! ( البته ایشون باید تا اون تاریخ آمادگی خودشون را با توجه به پستی که ارسال کردیم اعلام کنند !! )

نظرتون را بفرمایید ؟
ممنون .



خاله قزی به نظرم اینجوری میشه تعادل را حفظ کرد : :emmersed:



http://www.hamdardi.net/image/jpeg;b...bxgDKWJL5H/9k=



محمد رضا نظر شما چیه : :emmersed:

https://encrypted-tbn0.gstatic.com/i...DWCNuBV-d-oXj5


محمد رضا واقعیت به بنده خدایی به ما گفت : بیوگرافی خودت را بگو ، ما گفتیم :


اسم : باغبان فامیلی باغبونی شغل : باغبانی محل تولد : باغچه آباد

حالا ما به شیدا خانم گفتیم بیوگرافی خودتون را بگید :

ایشون فرمودند : من شیدا هستم :18:


برادر من ، سه هیچ چیه ! - وقتی شیدا خانم این پاسخ را داد یاد بازی ایران با مالدیو افتادم : شیدا 17 باغبان 0

:emmersed:



.................................................. ....................


حالا چند سئوال از شیدا خانم بپرسم :


شیدا خانم ، ممنون از شما :72:

15 ) اگر فرشته ها به شما دو بال بدند که بتونید پرواز کنید ، به کجاها پرواز می کنید ؟

(مثلا دوست دارید به کودکی خوتان پرواز کنید ؟
اگر پرواز کردید دوست دارید چه طوری بنویسید دفتر زندگیتون را ؟
امروز خودتان را قبول دارید؟)

16 ) اگر بگیم فلسفه زندگی ، یعنی اصلی ترین هدف زندگی

فلسفه زندگی شما چیه ؟
اگر بهش نرسید مهمه ؟

به نظر شما : کار – همسر – شغل و .... اینا می تونند فلسفه زندگی باشند ؟
یا باید به چیزهای بزرگ تری فکر کنیم !!!!! ؟؟؟؟




17 ) سهراب سپری :

چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را ، خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید دید
عشق را زیر باران باید جست
زیر باران باید : بازی کرد – چیز نوشت – حرف زد


سهراب سپهری میگه باید برید زیر بارون !
چه طوری زیر باران بریم ؟
آخه بارون آدم را خیس می کنه !


زندگی شما این جوریه ؟
شما از باران نمی ترسید ؟



18 ) ان شالله 200 ساله بشی شیدا خانم ! - دعای خوبی کردم به نظرتون ؟


19 ) اگر 20 ملیارد پول داشتی چی کار می کردی ؟


20 ) نظر شما در مورد عکس زیر :

http://www.hamdardi.net/imgup/1255e6bfddbfd15.jpg


ممنون .:72:

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط اثر راشومون

سلام جناب باغبان
یعنی لیست جلوس کنندگان بر صندلی داغ هنوز بسته نشده؟:welcoming:
میشه بنده هم ثبت نام کنم؟ یا فقط همون یکبار اجازه اضافه شدن به کاربری داده شد؟
البته توقعی نیست و اگر اجازه هم ندید بهتون حق میدم.
موفق باشید

---

.........................

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط khaleghezey

پ.ن: دادا اینکه نشد ناسلامتی من مدیر سایه این تایپیک هستم :54: منم بعد اثر راشومون بزارید توی لیست البته این بخاطر پیشنهاد دوستان بوده :227:

---

.................................................. .............................


سلام

همان طور که دوست عزیزم محمد رضا بیان کردند - ما نمی تونیم لیست را را ادامه دهیم از این بیشتر !!!!!!!

ما قصد داشتیم بعد از اتمام صندلی داغ خانم یاس پاییزی ، یه تاریخی بزاریم برای دوستانی که نتونستند شرکت کنند ( در صورت تمایل ! )

ما دوست نداریم کسی را دلخور کنیم و از طرفی ، دوست داریم طبق برنامه و هدفی که از قبل تعیین کردیم جلو بریم !!

بعد از صندلی داغ خانم پاس پاییزی یه پیشنهادی میدیم ببینید خوب هست یا خیر :


خانم بی نهایت - اثر راشومون - خاله قزی و ... ( در صورت تمایل هر سه شرکت کنند در تاریخ 12/3.......12/5 )

اگر دوستان موافقت کنند به نظر چیز بدی نمیشه !

ولی اگر دوستان موافقت نکردند ، اولویت با خانم بی نهایت هست ! ( البته ایشون باید تا اون تاریخ آمادگی خودشون را با توجه به پستی که ارسال کردیم اعلام کنند !! )

نظرتون را بفرمایید ؟
ممنون .



خاله قزی به نظرم اینجوری میشه تعادل را حفظ کرد : :emmersed:



http://www.hamdardi.net/image/jpeg;b...bxgDKWJL5H/9k=



محمد رضا نظر شما چیه : :emmersed:

https://encrypted-tbn0.gstatic.com/i...DWCNuBV-d-oXj5


محمد رضا واقعیت به بنده خدایی به ما گفت : بیوگرافی خودت را بگو ، ما گفتیم :


اسم : باغبان فامیلی باغبونی شغل : باغبانی محل تولد : باغچه آباد

حالا ما به شیدا خانم گفتیم بیوگرافی خودتون را بگید :

ایشون فرمودند : من شیدا هستم :18:


برادر من ، سه هیچ چیه ! - وقتی شیدا خانم این پاسخ را داد یاد بازی ایران با مالدیو افتادم : شیدا 17 باغبان 0

:emmersed:



.................................................. ....................


حالا چند سئوال از شیدا خانم بپرسم :


شیدا خانم ، ممنون از شما :72:

15 ) اگر فرشته ها به شما دو بال بدند که بتونید پرواز کنید ، به کجاها پرواز می کنید ؟

(مثلا دوست دارید به کودکی خوتان پرواز کنید ؟
اگر پرواز کردید دوست دارید چه طوری بنویسید دفتر زندگیتون را ؟
امروز خودتان را قبول دارید؟)

16 ) اگر بگیم فلسفه زندگی ، یعنی اصلی ترین هدف زندگی

فلسفه زندگی شما چیه ؟
اگر بهش نرسید مهمه ؟

به نظر شما : کار – همسر – شغل و .... اینا می تونند فلسفه زندگی باشند ؟
یا باید به چیزهای بزرگ تری فکر کنیم !!!!! ؟؟؟؟




17 ) سهراب سپری :

چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را ، خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید دید
عشق را زیر باران باید جست
زیر باران باید : بازی کرد – چیز نوشت – حرف زد


سهراب سپهری میگه باید برید زیر بارون !
چه طوری زیر باران بریم ؟
آخه بارون آدم را خیس می کنه !


زندگی شما این جوریه ؟
شما از باران نمی ترسید ؟



18 ) ان شالله 200 ساله بشی شیدا خانم ! - دعای خوبی کردم به نظرتون ؟


19 ) اگر 20 ملیارد پول داشتی چی کار می کردی ؟


20 ) نظر شما در مورد عکس زیر :

http://www.hamdardi.net/imgup/1255e6bfddbfd15.jpg


ممنون .:72:

سلام آقای محمدرضا

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mohamad.reza164

جای خانوم گیسوکمند خالیه. چقدر دوست داشت تو صندلی داغ خانوم شیدا باشه.

سلام به گیسو کمند عزیز که چند روزیه تالار نیومدن :72:
--------
خانوم شیدا سلام

1. شما ادم خونسرد ی هستین؟ اگر بله، خونسردی خوبه یا نه؟ من خونسرد نیستم. به نظرم خونسردی خیلی خوبه :104:

2. روزی چقدر برای همدردی وقت میگذارید، و چرا ؟ نمی دونم. بیشتر ساعت کاری را پشت کامپیوترم. هر وقت اون وسط مسطها بشه همدردی را باز می کنم. قبلا بیشتر برای یادگیری بود. الان فکر می کنم اعتیاد به یادگیری غالب شده :81:
3. بهترین سکانس فیلم cast away? همه فیلم. تعهد و پشتکار و امیدی که نولند داشت. صحنه ای که به کلی می گه که به خونه اش برگرده.

4 یه فیلم خوبه دیگه از hanx؟ فارست گامپ - نجات سرباز رایان

5. دو کل دنیا ، دو نفر دارای گروه خونی نادری هستن، یکی از اونها، دچار تالاسمی هست که باید سالی ده بار خونش تعویض بشه، نفر دوم شما هستین.

اگر خونش تعویض نشه، خوب معلوم چی پیش میاید. شما چیکار میکنید؟

در ازای دریافت پول، سالی ده بار خون میدهید؟

با جان و دل خون اهدا میکنید؟ بله.

خون نمیدهید؟

سایر، نظر خودتون؟

6-پیشنهاد برای بهبود کیفیت تالار همدردی؟ باز کننده تاپیک می تونست درخواست راهنمایی از یک کارشناس بده و اون کارشناس هفته ای یک پست برای فرد مذکور می نوشت و تاپیک را تا حد ممکن تا پایان دنبال می کرد. حتی اگر ظرفیت کاری هر کارشناس یک تاپیک در ماه باشه ولی حداقل یک نفر تا پایان همراهی شده و بقیه اعضای تالار هم با خوندن اون تاپیک و نظرات کارشناس، استفاده می برند.

7- نظر راجع به افراد زیر:

باغبان خیلی مهربون. بار احساسی زیادی توی پستهاشون می بینم.

محمد 93 طنزهای خوبی می نوشت.

مصباح الهدی حساسیت زیاد و تفاوت اولویتهای خودش و خانواده اش باعث شده در مساله انتخاب همسر خیلی تحت فشار باشه و نتونه تصمیم بگیره. امیدوارم به زودی خبر ازدواجش را در تالار بخونیم :72:

گیسوکمند باهوش و با پشتکار و مسئولیت پذیر

محمدرضا 164 نمی دونم چرا برای ازدواج تعلل داره.

هلیاجون تاپیکهاش را در مورد زندگی برادرش دیدم. مثل همه خواهرهای خوب نگران و پی گیر مشکلات برادرش هست. انشالله که مشکلشون به بهترین شکل حل بشه.

عشق افرین دختری عاقل و مغرور

خاله قزی کاش بقیه آقایون هم اینقدر برای داشتن خانواده سالم و درک اعضای خانواده شون دقت و تلاش و مطالعه می کردن و وقت می ذاشتن.


مادم کوری از زندگی شخصیش اطلاعی ندارم. موفقیت کاریش ...

نوبل خودش یا جایزه اش؟

علی دایی در حد بازیهای تیم ملی و ... فوتبال می بینم. نمی دونم.

8.چرا اموجی بیتفاوت استفاده کردین؟ اون روزا یه کم زده بودم به بی تفاوتی تا راحت تر بگذره. بعد دیگه عوضش نکردم. همیشه که بی تفاوت نیستم :311:

9. چرا در صندلی داغ شرکت کردین؟ سردم بود.

ممنون
خواهش می کنم. ممنون از شما.:72:


پ.ن: خانوم شیدا اگر در نوبت شما این موارد مطرح میشه، به دل نگیرید، تاپیک در حاشیه، به انجمنی رفته که کمرنگ ها نمیتونن نظر بگذارند..
به دل بگیرم هم فرقی نمی کنه. شما که رعایت نمی کنید پس من سعی می کنم به دل نگیرم :82:

---

سلام بر آقای خاله قزی و خانواده محترم

[QUOTE=khaleghezey;406001]درود بانو شیدا گرامی

هروقت اسم شما رو میبینم اولین چیز منطقی بودنتون جلب توجه میکنه و کنترل بر روی احساسات و هیجانات عادی در مواقع مهم و استرس زا تا کجاش درسته نمیدونم ولی حدس من اینه

چه کتابهایی مطالعه میکنین؟ اگه اینترنت بذاره !! بیشتر کتابهای درسی و کاریم را می خونم. مدتیه کتاب"زبان بدن" را دارم می خونم. اما نه با سرعت دلخواه ...

به چه مباحثی علاقه مندید؟ ریاضیات و روانشناسی مخصوصا بحث رفتار متقابل

به نظر شما بهترین گزینه برای افزایش اطلاعات و تثبیت آنها چه میتواند باشد؟ مطالعه و نکته برداری برای افزایش اطلاعات
یافتن مصداقهای بیرونی و کاربردی کردنش برای تثبیت اون.

تا حالا کسی را کتک زدید ؟ :311: کتک کاری های بچگی را اگه حساب کنیم .... هم زدم و هم خوردم.

از چه رنگی خوشت میاد؟ رنگهای شاد.

تا حالا شده از انجام دادن کاری خیلی پشیمون بشی؟ چی بوده اون کار
بله. یکی از مهم ترینهاش رابطه ای که نباید شروع می شد. از اول اشتباه بودنش مشخص بود.

3 تا از بهترین لذتهای زندگیتو بگو؟ 1- آب 2- آب 3-آب ...

جدای از شوخی:

خانواده ی خوب
آب
کار کردن ... وقتی یه کاری تموم می شه و حس خوبی داره. حتی اگه حل کردن یه مساله درسی باشه

اگه کسی از نجابت تو سوئ استفاده کنه و حقتو بخوره چه جوری باهاش برخورد میکنی؟ معمولا بهش می گم ( با عصبانیت :311:)
فکر می کنم تو درک آدمها تو این موقعیت یه کم ضعیفم.
کم کم دارم می فهمم که آدمها را باید بیشتر درک کرد. اگه کاری برخلاف میل و انتظار من می کنند دلیل بد بودن اون نیست. فقط با من جور نیست. همین.
اینطوری راحت تر می تونم ببخشم و بگذرم.
ولی تصمیم نهاییم دور شدن از اون آدم هست.


تا حالا شده تو دلت کسی رو نفرین کنی یا به هر دلیلی تو دلت ازش نگذری؟ یا همه رو میبخشی آره شده که توی دلم نتونم بگذرم
ولی همونطور که تو سوال قبلی گفتم کم کم دارم به حس خوب درک کردن بقیه و بخشیدنشون می رسم.
فکر می کنم معنیش با اون بخشیدنی که قبلا توی ذهنم بوده فرق داره
یه جور رها کردن اون آدم و پذیرفتن رفتارهاش توی ذهنم ...
زندگی آدمها خیلی پیچیده است. اگر نمی فهممشون فقط باید بگذرم.

دوس داری چه شغلی داشته باشی؟ معلم مدرسه. نه به خاطر ساعت کاری یا تعطیلاتش ... به خاطر نوع کارش و بچه ها

اگه تو زندگيت از يه نفر بخاطر خورد و تحقير كردنت كينه به دل بگيري بعدها چه جوري با اون شخص برخورد مي كني ؟ چه جوري با خودت كنار مياي ؟
سعی می کنم اون آدم و اون موضوع را فراموش کنم.
حتی اگر اون آدم قابل فراموشی نباشه، اون خاطره قابل فراموشی هست ...

یه معلم زبان تو بچگیم داشتم می گفت برای این که یه لغت را یاد بگیرید باید دائم استفاده کنید. مثل جنس توی یه مغازه می مونه اگه بذاریش اون ته، روش خاک می گیره و پیدا کردنش سخت می شه. اگه دم دست باشه و دائم باهاش کار کنی، هر وقت لازمش داری سریع می بینیش. اون زمان برام مثالش خیلی جالب بود و هیچوقت یادم نرفت.

بعدها فکر کردم برای همه خاطرات مغزمون این صدق می کنه. خاطره ای که دائم برای خودت تکرارش نکنی می ره اون ته و خاک می خوره و گم می شه. فقط باید نیاریش دم دست. بذار بره اون ته مه ها گم بشه ...


چه كسي بهترين كمك رو توي زندگيتون به شما كرده توی زمانهای مختلف آدمهای مختلف. من هیچوقت نتونستم با صفت برترین ( بیشترین، بهترین، مهم ترین ...) کنار بیام. بهترین های زیادی تو زندگیم بوده ... شاید به نظر خیلی کلیشه ای بیاد ولی خیلی از آدمهایی که به من بدی کردند هم به نوعی کمک کردن به زندگیم.

بدون اغراق و تعارف سایت همدردی برای شناخت من از خودم و آدمهای اطرافم نقطه ی شروع خوبی بود.

فعلا همیناست.

متشکر. امیدوارم کلا همینا باشه :72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط باغبان

شیدا خانم ، ممنون از شما :72:
خواهش می کنم. ممنون از شما که وقت می ذارید سوالهای سخت سخت می پرسید :311:

15 ) اگر فرشته ها به شما دو بال بدند که بتونید پرواز کنید ، به کجاها پرواز می کنید ؟ بالای اقیانوسها ... کوه ها ... جنگلها ... همه دنیا ...

مثلا دوست دارید به کودکی خوتان پرواز کنید ؟ منظورتون زمان بود؟ نه مکان؟ بله.

اگر پرواز کردید دوست دارید چه طوری بنویسید دفتر زندگیتون را ؟ خیلی چیزها را دوست دارم که متفاوت باشه از اون چیزی که تجربه کردم. ولی ... نمی شه که.
امروز خودتان را قبول دارید؟ بله. هفتاد هشتاد درصد
فکر می کنم اون بیست سی درصد واقعا دست من نبوده.

16 ) اگر بگیم فلسفه زندگی ، یعنی اصلی ترین هدف زندگی

فلسفه زندگی شما چیه ؟ توی یه سوال دیگه جواب دادم. آرامش و رضایت درونی.
اگر بهش نرسید مهمه ؟ بله. مهمه.

به نظر شما : کار – همسر – شغل و .... اینا می تونند فلسفه زندگی باشند ؟ به نظرم اینها همراهان ما برای رسیدن به هدفمون هستند. لغتی که شاید درست نباشه استفاده اش ... وسیله برای رسیدن به اون هدف هستند. بعضیهاش مهم تره، بعضیهاش اهمیت یا نقشش کمتره، بعضیهاش روی هم اثر داره. اگر متغیر وابسته شما فلسفه زندگی باشه، متغیر های مستقل تاثیر گذار روش هر کدوم ضرایب متفاوتی دارند و گاهی روی هم اثر متقابل دارند :18:

یا باید به چیزهای بزرگ تری فکر کنیم !!!!! ؟؟؟؟


17 ) سهراب سپری :

چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را ، خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید دید
عشق را زیر باران باید جست
زیر باران باید : بازی کرد – چیز نوشت – حرف زد


سهراب سپهری میگه باید برید زیر بارون !
چه طوری زیر باران بریم ؟
آخه بارون آدم را خیس می کنه !


زندگی شما این جوریه ؟
شما از باران نمی ترسید ؟
من خیلی بارون را دوست دارم. چرخه ی آب در طبیعت ...
توی یه شهر بارونی زندگی می کنم. اما هیچوقت چتر نداشتم ...


18 ) ان شالله 200 ساله بشی شیدا خانم ! - دعای خوبی کردم به نظرتون ؟ اگر قدرت بدنیم خیلی کم نشه بله.
اگر خودم نتونم از پس کارهای شخصی و زندگیم بربیام ... دوست ندارم.


19 ) اگر 20 ملیارد پول داشتی چی کار می کردی ؟
باهاش زندگی می کردم. چیکار می کردم؟ :58:
سرمایه گذاری و کارآفرینی
کمک به بچه های بیمار فقیر ... دیدن بچه هایی که بخاطر فقر از بیماری رنج بیشتری می برن خیلی سخته.
کمک به تشکیل و گسترش مراکزی برای آموزش و حمایت سلامت روانی خانواده

20 ) نظر شما در مورد عکس زیر :

http://www.hamdardi.net/imgup/1255e6bfddbfd15.jpg

مهربون بودن بد نیست. اما منحرف کردن ذهن با این فکر که شاید آخرین باره را قبول ندارم .
اونوقت ما همیشه باید مهربون باشیم، هیچوقت عصبانی نشیم، هیچوقت اعتراض نکنیم، هیچوقت حقمون را نخوایم، هیچوقت انتظارمون را بیان نکنیم ... چون شاید آخرین باره !؟ اگه آخرین بار نبود و طرف برگشت که باز اذیت کنه چیکار کنم؟ باز بگم ایشالا که آخرین باره ... این دفعه ایشالا تصادف می کنه :311:

ممنون .:72:

---

ممنون از شما :72:

شیدا خانم ، ممنون . :72:

ممنون بابت وقتی که گذاشتید

دل نوشته های شما خیلی آموزنده بود

حرف هایی که از دل بیرون می یاد ، خیلی آرامش بخشه

یاد گرفتن از شما و دیگر دوستان ، سعادت بزرگی ست . :72:


رویای شما این بود که برید یه روستای سرسبز و زیبا یه خانم معلم بشید ؟ درسته ؟

من اینو جایی نخوندم !


.....................

در مورد تست روانشناسی در پست 418


در زندگی شما ، عشق و خانواده خیلی مهمه ( انتخاب حیوان اسب - هتل ) - البته امضای شما هم همین هست ( امضای زیبایی دارید )

به دنبال زندگی آروم و امن هستید ( انتخاب درب )

به دوستان صمیمیتان اعتقاد دارید - اعتماد دارید و یا در جستجوی چنین شخصی هستید !

ماجراجویی را دوست دارید ( اندازه اتاق - که شما فرمودید به بزرگی یه اقیانوس آرام )

فرد منطقی ای هستید ( رنگ سفید )

فرد منصفی ای هستید ( انتخاب میز مربع )

میوه ها نشانگر این هستند که شما به دنبال چه نوع دوستانی می گردید میوه های بزرگتر نشانگر این هستند که نمود فیزیکی و ظاهری برای شما بیشتر اهمیت دارد
و میوه های کوچکتر به معنی این هستند که شخصیت افراد برای شما مهم است.

آخه شما سیب را انتخاب کردید - سیب بین هندونه و گیلاس هست :congratulatory:
تفسیرش با شما !
( فکر کنم شما ، شخصیت و رفتار بیشتر برای شما مهم باشه ) :310:

و از طرفی شما نکات منفی دوستانتان برای شما آزار هنده هست ! ( انتخاب که شما کردید برای کندن خرابی میوه و خوردن قسمت سالم )


به قول خودتون : مرسی .:72:

.......................................


شیدا خانم ، می خوام به شما یه یادگاری بدیم

این گل را از طرف تمام بچه های همدردی تقدیم شما می کنم




http://www.hamdardi.net/imgup/5978355d315555abbb.jpg



...................................

شیدا خانم :


ملالی نیست ،،،،

جز گم شدنم در زندگی

که مردم به آن شادمانی می گویند !


با این همه عمری اگر باقی موند،،،

طوری از زندگی می گذرم

که همیشه شادمان باشم


برام دعا کن .:72:

یا حق .:72:



............................

نوبت صندلی داغ خانم یاس پاییزی هست ::72:

11/30 ....12/2

با سلام به تمام دوستان مخصوصا اهالی این محله

آقای باغبان ممنون از زمانی که در نظر گرفتید. :203::72:

حتما شرکت خواهم کرد از اونجاییکه آخر نوبت وخارج از برنامه به من راه دادید هر چند نفر هم که بخواهند می تونند شریک بشوند.

- - - Updated - - -

با سلام به تمام دوستان مخصوصا اهالی این محله

آقای باغبان ممنون از زمانی که در نظر گرفتید. :203::72:

حتما شرکت خواهم کرد از اونجاییکه آخر نوبت وخارج از برنامه به من راه دادید هر چند نفر هم که بخواهند می تونند شریک بشوند.

سلام خانم یاس پاییزی گرامی :72:

بریم سراغ سئوال ها :



1) تعریف زندگی از نگاه شما ؟

1.1) بزرگترین مبارزه زندگی شما ؟

1.2) اگر آزادی را شکستن غل و زنجیرهای دست و پا گیر تفسیر کنیم ، بیشتر مردم آزادند ! ولی اگر آزادی را زیستن در بعد معنوی تفسیر کنیم ، شاید خیلی ها آزاد نباشند – شما آزادگی را در چی تعریف می کنید؟

1.3 ) برای تولدی دیگر ، باید از قید و بند گذشته رهایی یابیم و بدون قضاوت و محکوم کردن، به اکنون شگفت انگیز بنگریم ، نظر شما در این مورد ؟

1.4) با افرادی که شما را عصبانی می کنند ، چه برخوردی می کنید ؟

1.5) کمال گرایی خوب هست یا بد ؟ چرا ؟

1.6) پیشنهاد شما در مورد شاد زیستن و شاد بودن ؟ شما شاد زیستن را در چی تعریف می کنید ؟

1.7 ) دنیا برای شما چه رنگیه ؟ اگر مداد رنگی داشتی که باهاش دنیا را رنگ می کردی ، چه رنگی استفاده می کردی ؟

1.8 ) دوست داری احساس محور باشی یا منطق محور؟

1.9 ) همه ی ما باید مسیر زندگیمون را طی کنیم ! - کوله پشتی زندگیت را سبک برداشتی یا سنگین ؟

1.10) بهترین ویژگیهای یه کار آفرین به نظر شما ؟

.................................................. ............


2) با کلمات زیر یه قصه تعریف کنید :

شنگول و منگول – آقا گرگه - تالار همدردی



2.1 ) اولین چیزی که به ذهنتان میرسه :

تالار همدردی :
صندلی داغ :
نقاشی :
جنگ :
سیاست :
فداکاری :
بچه های مهد کودک:

آشپزی :
یه روز بارانی :
قرن 21 :
مرگ :
MBA :



2.2 ) رنگ/غذا/هنرمند/ورزشکار/کارتون/فیلم/کتاب/شهر/ماشین/ مورد علاقه تون؟



.................................................. ...


نظرتون در مورد عکس های زیر :



http://www.radsms.com/wp-content/upl...radsms-031.jpg





http://www.radsms.com/wp-content/upl...-radsms-14.jpg



..............................................

4 ) آیا داستان شکل زیر حقیقت دارد ؟ ( محمد 93 و باغبان )



http://www.radsms.com/wp-content/upl...-radsms-47.jpg


............................................



ممنون .:72:

سلام جناب باغبان:72:
از لطف شما و اختصاص وقت برای شرکت من در صندلی داغ واقعا ممنونم ولی از اونجا که ادامه پیدا کردن صندلی داغ زیاد دلخواه مدیران تالار نیست و از طرفی با شرکت کردن چند نفر به صورت همزمان کیفیت صندلی داغ زیاد مطلوب نخواهد شد، من ترجیح میدم که در این دوره صندلی داغ در خدمت دوستان نباشم و تاریخی که فرمودید به بقیه کاربرانی که اعلام کردید اختصاص پیدا کنه.