سلام
یه چادر نماز سفید دارم که خیلی دوستش دارم. به حرم امام حسین و امام علی و امام رضا و...متبرک شده.
تو خواستگاری هام همیشه همین چادرم را سر می کنم.
امشب تا الان نخوابیدم. قبل نماز صبح همین چادر نمازم را سر کردم. رفتم حیاط زیر آسمون .
کلی با امام زمان حرف زدم. به امام زمان گفتم می دونم همچین از دست من راضی نیستین. کم دل شما را نشکستم. کم با گناهام شما را ناراحت نکردم. خیلی رویی ندارم که بخوام حاجتم را بی پروا ازتون بخوام. ولی می خوام تمام حرف دلم را بدون سانسور بهتون بگم.
هرچی تو دلم بود گفتم. گفتم چقدر نگرانم. چقدر خسته شدم. چقدر ....
گفتم به گناه من نگاه نکنید.اصلا به من نگاه نکنید که هیچ چیز نیستم.
من ارزشی ندارم. تو را خدا به من نگاه نکنید که شرم می کنم.
به دعای مادرم نگاه کنید . به بهشتی که زیر پای مادر است . به خاک پای مادر که می گن ارزشش معادل خاک حرم جدتان امام حسین است.
ببینید امشب این چادرم که متبرک کربلاست را پوشیدم.که دو سال پیش باهاش رفتم زیر قبه جدتان دعا کردم.
پس چی شد؟ مگه دعا زیر قبه امام حسین مستجاب نیست.یعنی این راست نیست. نکنه ...
الان با همون چادرم منتها نه زیر قبه امام حسین.زیر گنبد آسمون.آسمونی که می گه ماه کامل شده و نیمه شعبانه و تولد شماست. زیر این گنبد دعای مادرم را از خدا می خوای؟ دلت میاد وساطت نکنی.امروز که جشن تولدتونه و همه جا چراغونیه!
اذان صبح گفته شد. و با شنیدن صدای اذان کل غم و اندوه از قلبم رفت.
الان حالم خیلی خوبه.
دوست داشتم این حسم را یه جا بنویسم.
:72::72::72: نیمه شعبان را به همه دوستان همدردی تبریک می گم :72::72::72:
ان شاالله قلب امام زمان را شاد کنیم. ان شالله همه بچه های تالار همدردی حاجتشون براورده بشه.