-
سلام شمیم 3> بخاطر تاخیرم عذر می خوام. :72:
سعی کردم خودم رو در وضعیت تو تجسم کنم و یکم به جای تو زندگی کنم. چند تا فیلم با موضوع اوتیسم هم نگاه کردم و همزاد پنداری کم.
هم احساس و حالت رو (تا حدودی) درک می کنم و هم فکر می کنم خیلی خوب از عهده این مسئولیت جدید برمیای. به نظرم خدا انتخاب خوبی کرده، تو مادر مناسبی برای اون زیبای دوست داشتنی هستی، فکر نکنم گزینه های زیادی براش وجود داشته. که بتونن بهتر از تو براش مادری کنن.
از نظر من تو ایده آلی برای اینکه عوارض اوتیسم رو به حداقل میزان ممکن برسونی. حساس و مهربون و صبور هستی، و این پتانسیل رو داری که خیلی خیلی آروم باشی. دقیقا چیزهائی که دخترت نیاز داره.
به نظرم کارهائی که تا الان انجام دادی هم درست بوده. مثلا نرفتن به مهمونی ها و جاهای شلوغ. هم بخاطر اینکه دخترت به صدا خیلی حساسه و هم بخاطر اینکه خودت به فضا نیاز داری.
بهت حق می دم که احساس ناامیدی داشته باشی، ولی ازت انتظار نمی ره زیاد تو این وضعیت بمونی.
مثل هر کسی که در یه موقعیت جدید قرار می گیره، تو هم به مشاوره و روانشناس نیاز داری. که هم آرامش بهت برگرده و هم یه سری مهارت ها که تا الان زیاد بهشون نیاز نداشتی رو یاد بگیری. مثل طبیعی دیدنِ نگاه های کنجکاو اطرافیان. یا تمرین کردن جدی تر درس هائی که تا الان هم زندگی می خواست بهت بده، ولی شاید نمره های خوبی نمیاوردی. مثل حفظ آرامش در شرایط تلاطم.
شاید بعضی از دوست های قبلیت هم نتونن توی شرایط جدید همون اندازه بهت کمک کنن. احتمالا به دوست های جدید هم نیاز داری.
حتما لازمته درد دل کنی، مشورت کنی. یه دوست هایی نیاز داری که هرموقع یادت رفت، بهت یادآوری کنن.
قبل از همه اینها، امیدوارم معنای این اتفاق رو توی زندگی خودت و دخترت پیدا کرده باشی. یا خوب دنبالش بگردی تا پیداش کنی. چون اون معنا زیربنای همه احساسات و افکار و شخصیتیه که از این به بعد برای خودت می سازی.
فکر نکنم لازم باشه بگم اوتیسم می تونه اونقدر خفیف بشه که توی جوانی توسط دیگران بعنوان اوتیسم تشخیص داده نشه. مثلا بعنوان یک شخصیت خاص و باهوش، اما منطقی و سرد توصیف بشه که اتفاقا به نظر خیلی ها خیلی هم جذابه.
کاملا نمی شناسمش، اما تو خیلی خوب یادش می گیری و هم برای دخترت، هم برای بچه های دیگه ای که بهش مبتلا هستند و خونواده هاشون یه دوست و راهنما و تکیه گاه امن و مهربون و اثرگذار می شی. از نظر من که رسالت قشنگیه.
اگه دوست داشتی اینجا هم تاپیک بزن و بنویس. خیلی مهم نیست که بقیه چقدر برات بنویسن، بیشتر این مهمه که خودت بنویسی. خیلی چیزها هست که می تونی از خودت یاد بگیری.
من هم تو رو خیلی دوست دارم. و همیشه حس می کردم زندگی و حضورت در این دنیا ارزشمند و مهمه. الان به نظرم تو یه انسان برگزیده ای. که به شایستگی انتخاب شده. :72:
-
میشل عزیزم
مثل خیلی از پستات باید چندباره و حتی چندد وقت یکبار مجدد پستتو بخونم
خیلی ازت ممنونم و دعاگوتم:72:
-
سلام
شمیم عزیز من همیشه در سکوت همدردی رو می خونم و به ندرت پیامی ارسال می کنم. راستش خیلی وقت هم بود نیومده بودم تا امشب که بی خوابی به سرم زد و از قضا قصه شما رو خونده. شمیم جان یک روز تو سال های گذشته من مادر فرزندی با یک تفاوت مادرزاد شدم. شوک بزرگی بود. هنوز مادری نکرده و ناشی، باید با شرایط خاصی هم دست و پنجه نرم می کردم. مدت ها از همه کناره گرفته بودم و فرزندم رو از نگاه ها پنهان می کردم تا ازش دفاع کرده باشم. به خاطر این تصمیم دروغ هم می گفتم و این بار بزرگی روی شونه های روحم گذاشته بود. تا این که از یه جایی به بعد دیگه نکشیدم. روشم رو عوض کردم. محکم مشکلم رو به زبون آوردم و گفتم به خاطر شرایط حساسی که پشت سر میگذارم احتیاج به خلوت و آرامش دارم. با شرایطم زندگی کردم. به جاهایی مشکلم شد حریفم و دست تو گریبان هم انداختیم و من تلاش کردم زمین نخورم. به جاهایی هم طرح رفاقت با هم ریختیم و راه پیدا کردم تا همون طور که هست حال خودم رو خوب کنم. گریه هم کردم. غصه هم خوردم. خودم و همسرم و هرکسی و هرچیزی رو هم به پای میز محاکمه بردم و محکوم هم کردم. قضاوت هم شدم. اما در نهایت باهاش زندگی کردن رو انتخاب کردم. درسته این انتخاب از سر اجبار بود اما تونستم. شرایط ما شبیه هم نیست. اصلا شبیه هم نیست. ما فقط هر دو مادریم. مادرهایی که بخش زیادی رویاهاشون از دست رفته و بازی شون عوض شده. فقط خواستم بهت بگم من بعد چند سال، اگرچه هنوز وقتی با خودم خلوت می کنم جایی از روحم درد می کنه، اگرچه چشمای معصوم فرزندم وقتی که درد می کشید یا وقتی الان شرایط خاصی رو تجربه می کنه داغ بوده و هست روی دلم، اما هدیه های بزرگی هم توی این مسیر نصیبم شد. مثلا این که بلوغ رو احساس کردم. و این که تونستم. تو هم اگرچه راه پر پیچ و خمی داری، اما اگه انتخاب شدی، پس می تونی. ً
-
پرستو نازنین
ممنونم منو قابل دونستی و تجربه ارزشمندتو در اختیارم گذاشتی
خدا سلامتی کامل به فرزندتون بدن:72:
چقدر قشنگ توصیف کردین ممنونم
واس من پذیرش راحتر از پذیرش ولی کنارش تلاش به امید بهبوده...
اما همیشه کار سختتر باید انجام داد
دیگه میخوام رو پذیرش پسرم کار کنم تا کمتر اذیت بشه از ارتباط نداشتن با خواهرش...
خیلی خوشحالم دوستایی تو فضای مجازی دارم که به دردهام حتی بیشتر از آدمای دنیای حقیقی واقفن
خداروشکر
-
سلام خانم شمیم الزهرا، روی کمک اطرافیانتان، اونایی که میتونین بهشون اعتماد کنین، حساب باز کنین و بصورت کلامی ازشون بخاین کمکتون کنن، نذارین کل سنگینی این بار رو خودتون تحمل کنین. ایشالا از این آزمون به خوبی بیرون میاین.
-
سلام به همه دوستان
شمیم عزیز نگرانی و ناراحتیت رو درک می کنم
یکی از دوستانم بچه اوتیسم داره
ظاهرا با دیدن آموزشهای خاص امکان زندگی عادی براشون وجود داره
اینکه به سطح بقیه بچه ها برسن
و چه خوب که زود تشخیص دادید
اون بچه ای که من میگم رو فکر کنم تا 4 سالگی تشخیص ندادن
بعدا شروع به درمان کردن
فکر کنم اصلا آموزشگاههای مخصوص این کودکان هست
مهم اینه که پس از یه مدت زمانی، می تونن مثل بچه عادی باشن
این خیلی عالیه
نسبت به خیلی شرایط دیگه
الان حتما می دونی که خیلی از دانشمندان بزرگ اوتیسم بودن
حتی فکر کنم انیشتن هم اوتیسم بوده و از مدرسه اخراجش کردن و فقط با پشتکار مادرش به زندگی عادی برگشته
ان شاالله خدا بهت توان بده و از پس این امتحان بزرگ بربیای
ان شاالله که خیلی زود نتیجه بگیری
-
-
سلطان ، مایه مباهات هست.... باعث افتخار همه هست.
چقدر کوته فکریه که بخای همه چیز رو با چشم سر ببینی تا وجود بعضی چیزا رو تایید کنی... بعضی چیزا بهش میگن تابیدن نور حقیقت بر دل. همه چی رو که نباید ببینی.......
نفسی که میکشیم از صدقه سریه سلطانه... نگاهش رو آزمون نگیره، که اگه گرفت کارمون ساختس
-
سلام و عرض ادب
بعد از مدتها به تالار همدردی اومدم
انشالله حال همگی خوب باشه. ما هم شکر خدا خوبیم.
روابطم با همسرم خیلی بهتر شده و سعی می کنم اختلافات و اتفاقات تلخ رو فراموش کنم. مخصوصا بخاطر اینکه یه توراهی هم داریم که دو ماه دیگه به دنیا میاد.
از وقتی که این هدیه رو خدا به ما داد بیشتر حواسمون هست به زندگیمون. هر چند هنوزم یه دعواهایی پیش میاد ولی خداروشکر زود حل میشه و رفع میشه.
آرزوی بهترینهارو دارم برای تمام یاران همدردی
-
سلامی به گرمی تابستان :)
هوا گرمه ولی به لطف خدا خوبم :)
ان شالله حال و احوال همتون خوب باشه ،،،
تابستون باید گرم باشه و زمستان سرد .
خب خوبید ؟
سلامتید ؟
اوضاع روبراه هست؟
ان شالله تابستان خوبی را داشه باشید . :72: