RE: با این شوهر نق نقو چیکار کنم؟خسته شدم!!!
گلی خانم نمیخوام حرفام برات جنبه موعظه پیدا کنه ولی چون خودمم شرایط کنونی شما رو قبلا تجربه کردم بت میگم .لطف کن و دیگه پیش این مشاورای خانواده و درپیتی سازمان بهزیستی نرو .!اونا فقط جون آدمو تا ذره آخر میگیرن البته انشالا که منو میبخشن و هدفشون اینه که فقط خانواده ها از هم نپاشن که آمار طلاق بیاد پایین مخصوصا اگه کسی بچه داشته باشه.هنرشون فقط سرپوش گذاشتن روی واقعیات و آشتی های زودگذره من چوبشونو زیاد خوردم..باشرایطی که شما الان داری نیاز به یه روانپزشک مجرب داری .اینا که میگی علایم افسردگیه البته من روانشناس نیستم ولی این علایمو خودمم داشتم.حتما برو خانمی. نه رفتنش نشانه بیماری روانیه و نه نرفتنش نشان قدرت.به شوهرت کاری نداشته باش ااول خودتو به آرامش برسون بچت نیاز داره به یه مادر شاد که الان ازش محرومه .هر چی بت گفت گوش کن تا درمان شی.بعد از درمان میتونی در مورد ادامه زندگیت تصمیم بگیری.من کاملا درکت میکنم خانمی وقتی مردی به زنش میگه :من که بیدارت نمیکنم کاملا مشخصه که خودخواهه و از رفتار انسانی خیلی دور شده.یا اصلا یاد نگرفته که با یه زن چجور باید رفتار کنه.این مردا اعتماد به نفسو تو زناشون میکشن و کاش خودشون میدونستند چه تیشه ای به آینده زندگیشون میزنن.ولی شما الان اصلا به رفتار اون و طلاق و این حرفا فکر نکن.حتما اینکارو که بت میگم بکن و نتیجه رو بم بگو .شجاع باش عزیزم زندگی همینه.همیشه بر وفق مراد نیست .
RE: با این شوهر نق نقو چیکار کنم؟خسته شدم!!!
گلپر عزیز، تنها حرفی که می تونم بهت بزنم اینه،
بلند شو بایست، دست خودتو بگیر، دست خودتو بگیر و از روی زمین بلند شو، روحتو تقویت کن، فکرتو منظم کن، خودتو خوشحال کن..
عزیزم، من تازه متوجه شدم، نباید روی هیچ کس جز خدا و خودم حساب کنم، حتی برای یک لبخند کوچک!
پاشو دیگه، اطراف ما انسانهای زیادی هستن، شاید دلیل تمام شکست هامون اونها باشن، پس بهتره سعی کنیم که دلیل موفقیتمون خودمون باشیم...
دیشب یه کارتون می دیدم، یه جمله خیلی جالب توش بود، البته از زبون یه کبوتر، می گفت هرجا که اراده هست، راهی هم هست.
یه جمله هم یکی از استادام گفت: اگر آرزوهای بزرگ نداشته باشید، قربانی آرزوهای دیگران می شوید.
یه جمله دیگه هم تازگی ها شنیدم اما فکر کنم اونم توی تلوزیون بود: اگر برای خود برنامه ریزی نکنید دیگران برای شما برنامه ریزی خواهند کرد.
البته شاید انقدر از این جمله ها شنیده باشی که دیگه خسته شده باشی، اما واقعیت همینه عزیزم، اگه بخوای به همین رویه ادامه بدی، هیچ فکر کردی ده سال آینده چه حالی خواهی داشت؟؟؟؟
گلپر عزیز، بلند شو و محکم بایست
:72:
RE: با این شوهر نق نقو چیکار کنم؟خسته شدم!!!
مرسی ممنون دوستهای خوبم
f-z عزیز من یه مدت اونقدر محکم بودم که حتی همین مشاوری که بهت گفتم ازم خواست باهاش تو جلسه هایی که به صورت گروهی می ذارن شرکت کنم و به بقیه هم کمک کنم.اونقدر محکم بودم که فکر می کردم هیچ مانعی نمی تونه منو از رسیدن به هدفهام دور کنه!
آره درست می گی تو خودم هم می دونم این چیزهایی که گفتم نشونه افسردگیه.دو سه سال پیش هم به هیمن شرایط رسیده بودم.فرق الانم با اون وقت اینه که اونوقت نمی دونستم ولی الان می دونم.فکر کنم همه مردها خودخواهن!اونقدر خودخواه که حتی اشتباهات خودشون رو قبول نمی کنن!
اونقدر خودخواه که فقط می خوان خطاهای دیگران رو ببینن و بهشون بگن ولی خودشون ...!
دیشب شوهرم بهم گفت تو درک نمی کنی!طرف مقابل رو درک نمی کنی!گفتم درست می گی تو!من درک نمی کنم!بعد بهش گفتم تو چی؟تو درک می کنی؟!گفت آره !تا اونجایی که خودم می دونم شرایط طرف مقابلم رو خیلی خوب درک می کنم!گفتم احساساتش رو درک می کنی؟!مطمئنی؟!
با خودخواهی تمام گفت آره ....!
عزیزم سعی می کنم به توصیه هات عمل کنم.ممنون از توجهت
شاد عزیزم.
اینقدر دلم می خواد همه چی درست بشه.می خوام همونجور که تو گفتی بایستم!اما اونقدر خسته ام که باورت نمی شه!
چند روز هست به این فکر می کنم اگه الان باید بچه دار بشم چقدر وحشتناک بود!احساس شادابی ندارم!مثل یه آدم 40 یا 50 ساله رفتار می کنم!
دلم می خواد بزنم زیر همه چیز!همه اون چیزهایی که تا حالا محدودم کردن!
دلم می خواد اون چیزهایی که همیشه می خواستم ولی به خاطر دیگران نداشتم رو داشته باشم!حتی اگه شده چیزهای کوچیک!
یادم نمیاد جوونی کرده باشم!همیشه خانم متشخص و با کمالاتی بودم که دیگه نمی خوام باشم!الان می خوام مثل همه جوونها باشم!بدون ترس و هراس از شوهرم و مردم!هنوز خیلی از دوستهام ازدواج نکردن ولی من باید بشینم کنار دست بچه ام که مشق بنویسه!دیگه حوصله ندارم!مگه لباس خوب پوشیدن اون چیزهایی که دوست داری رو داشتن و ...ایرادی داره!؟می خوام اصلا فکر کنم هنوز محدود به یه سری قوانین مسخره شوهرم نیستم!نرو ...نیا...بپوش...نگو...بشین....نخن د....حرف نزن....بگو....برو...دست نزن....بردار....ببر....ساکت باش....خاموش کن....روشن کن....و.....
کاش می شد!کاش می تونستم!!!!کاش می شد از اول شروع کرد!کاش همه چی برمی گشت به عقب!کاش زندگی هم یه دکمه undo داشت تا هر موقع می فهمیدی راه رو اشتباه اومدی سریع بر می گشتی و از اول شروع می کردی!
به حرفهات سعی می کنم عمل کنم!
باز هم از اینکه به حرفهام گوش می دین ممنونم.
RE: با این شوهر نق نقو چیکار کنم؟خسته شدم!!!
گلپر عزیزم فقط میتونم برات دعا کنم خواهر خوبم اصلا قدرت فکر کردن ندارم آجی من نمیدونم اگه این جماعته زن نبود این همه دردو رنجو کی میتونست تحمل کنه آیا واقعا بهشت زیر پای مادران است ؟! به خدا توکل کن عزیزم بالاخره شبه ما هم سحر میشه
RE: با این شوهر نق نقو چیکار کنم؟خسته شدم!!!
گلپر عزيز
اگه ميشه ، از برخوردهاتون با اين همسر نق نقو هم بنويس. مثلا وقتي نق ميزنه شما چيکار مي کني؟
شده شما هم بدون دليل بهونه گيري کني؟ بهرحال رفتاراي اونو خيلي خوب ترسيم کردي راجع به عکس العملاي خودتون هم بنويس.
شما نوشتي "کاش می شد!کاش می تونستم!!!!کاش می شد از اول شروع کرد!کاش همه چی برمی گشت به عقب!کاش زندگی هم یه دکمه undo داشت تا هر موقع می فهمیدی راه رو اشتباه اومدی سریع بر می گشتی و از اول شروع می کردی!" کدوم راه منظورتونه ؟ اينکه با يه همچين شوهري داريد زندگي مي کنيد؟ با نظر F-Z موافقم که زندگي همينه ديگه با يه کم بالا وپائين.
اصلا اينم جزئي از زندگي هستش . همينطور که آدم چند روزي حالش خوبه ، بعد مريض ميشه ، سرحاله ، دلش ميگيره و....
RE: با این شوهر نق نقو چیکار کنم؟خسته شدم!!!
خیلی ممنونم دوستان
نفس عزیز ممنونم ازت.واقعا محتاج دهای تو و بقیه هستم.
babyعزیز
در مورد رفتارهای خودم در مقابل نق زدن های شوهرم فکر کرنم قبلا هم توی یکی از پستها گفتم.ولی چشم سعی یم کنم خلاصه تکرار کنم.
وقتی به یه چیزی نق می زنه بستگی داره توی چه شرایطی باشم عکس العمل فرق می کنه.
گاهی وقتها می خندم و با شوخی ازش می گذرم.یا مثلا سکوت می کنم و بهش نگاه می کنم.یا بهش می گم امروز حوصله این حرفها رو ندارم.یا دیگه اگه نتونم جلو خودم رو بگیرم باهاش بحثم می شه.
در مورد اینکه بی دلیل بهش نق بزنم فکر نمی کنم یعنی با قاطعیت می گم نه!در کل آدم آرومی هستم با همه چیز می سازم.شاید فکر کنین دارم اغراق می کنم ولی همه کسایی که می شناسن منو همین رو می گن .فوق العاده منعطفم و تا به قول معروف کارد به استخوانم نرسه چیزی نمی گم.فکر کنم الان دیگه کارد از استخوان هم گذشته!!!
دیروز و پریروز نشستم فکر کردم .دیگه نمی خوام بذارم حرفهاش روم تاثیر بذاره.مشکل من اینه که همه بجز خودم مهم هستن.به خاطر همه زندگی می کنم بدون اینکه خودم مهم باشم .دلم می خواد به خاطر خودم به خاطر آرزوها و علایق و خواسته های خودم زندگی کنم.درست یا غلطش رو نمی دونم ولی می دونم بخوام به همین روش ادامه بدم هیچ فایده ای نداره.آخرش یه جایی می شکنه.
در مورد راهی که اشتباه اومدم آره اول اولش همین ازدواجم هست که هم زود بوده هم با آدمی بوده که شاید مناسب نبوده و بعد هم تکرار اشتباهات.گذشتهای بی مورد.نمی دونم رفتارهای اشتباهی که نتیجه اش این شده که الان باید اعصابم داغون باشه .
دیروز بهتر بودم.یه کم بیشتر از روزهای قبل به خودم توجه کردم.شاید خنده دار باشه ولی بعد از نمی دونم چه مدت دیگه زمانش دستم نیست رفتم آرایشگاه!!!!با اینکه اصلا حوصله شو نداشتم .بر خلاف میل شوهرم که آرایش کردن رو دوست نداره توی خونه یه کم به خودم رسیدم.لباسی رو که دوست داشتم پوشیدم .به خاطر دل خودم و به خاطر خودم بدون این که کار خاصی داشته باشم با یکی از دوستهام تلفنی حرف زدم .عصر روحیه ام بهتر از روزهای قبل بود.به همین راحتی!
امروز هم می خوام برم بیرون بجای اینکه بشینم توی خونه و هی غصه بخورم.
شاید الان نتونم درست تصمیم بگیرم که کدوم کار خوبه و کدوم خیلی درست نیست ولی هر چی باشه از این حالت بهتره.وقتی می دونم این رفتارهام باعث خراب شدن زندگیم می شه پس باید به هر روشی شده جلوشو بگیرم.
ممنونم دوستهای خوبم.متشکر از راهنمایی و توجهتون
واسم دعا کنین.الان واقعا به دعای شما نیاز دارم
RE: با این شوهر نق نقو چیکار کنم؟خسته شدم!!!
گلپر عزیزم کتابی رو که بهت معرفی کردم خوندی؟
نمیدونم شرایطشو داری که بری کلاس ورزش یا نه؟ اگه میتونی حتما" این کار رو بکن مطمئنم خیلی بهت کمک میکنه
RE: با این شوهر نق نقو چیکار کنم؟خسته شدم!!!
هنوز نه الینا جون
مرسی خانمی از توصیه ات
خودم هم به فکرش هستم ولی می دونی این یه مورد رو هم شوهرم باهاش مخالفه!
ولی گفتم که اگه قرار باشه به حرفهای اون باشم معلوم نیست چی بشهاگه بتونم حتما می رم
ممنونم عزیزم
RE: با این شوهر نق نقو چیکار کنم؟خسته شدم!!!
گلپر عزیز بهترین کار رو می کنی، نتیجه چند سال فراموش کردن خودت رو داری الان می بینی، سعی کن چند سال آینده نتیجه پیدا کردن خودت رو به بهترین شکل ببینی، فقط خسته نشو و به راهت ادامه بده..
با الینا هم موافقم اگه سراغ ورزش بری بهتر نتیجه می گیری، البته اگه خودت علاقمندی..
موفق باشی عزیزم
:72:
RE: با این شوهر نق نقو چیکار کنم؟خسته شدم!!!
گلپر جان می تونم دو تا سوال بپرسم ؟ لطفا کامل و روراست جوابشو بده .
شوهرتو دوست داری ؟ به غیر از اینرفتارهای بد ؛ دچه خصوصیات مثبت دیگه ای همسرت داره؟ روابط زناشویی دارید؟؟؟