RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
وقتی چراغ بنزین دلربای آهنی روشن شد ، فرمان را کج کردم و وارد اولین پمپ بنزین شدم .
.
.
.
بنزین سوپر هم نعمتی است که برای حلق دلربا ، همچون عسل شیرینی و برای موتور همچون شرابی بی رقیب است .
نامرد وقتی پدال را فشار می دهی تا پنج نصفه نیمه که می شمری میبینی حداکثر سرعت در کف خیابان رهسپاری !!
ما هم آب ندیده شناگر ماهری هستیم !:310:
باک را تا لبریز پر کرده و حرکت کردیم ...
تا پنج نرسیده ، سوار بر آسفالت اتوبان , دلربا چهار نعل می تاخت ....
بی انصاف بدجور وسوسه می کرد ....:160:
خلاصه درد سرت ندهم ...
.
.
چراغ بنزین خاموش شدن همانا و چراغ گشت نامحسوس روشن شدن همانا :324:
.
.
خداراشکر .. عاقبت ما با سرهنگ به درازا نکشید .:305:
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
ای واااااااااای من!
بخشید
ببخشید بوخودااااااا! :316:
من میگم گیج میزنم شما باورتون نمیشه! آخه بابا چرا اینقدر از آدم تعریف میکنید؟ چرا منو توی شرایط قرار میدید؟
منظورمان "باران 68" بود! آخه این دختر بچه سربراهی بود قبلنا، نمیدونم چرا حالا اینقدر شووری شده:303:
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فکور
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
بهار خانوم مبارکا باشه!
تو کی شوور کردی که ما نفهمیدیم! البته بهت میومد اهل زیرآبی رفتن باشی ولی نه تا به این حد خوااااهر!:163:
بهاری که ما میشناختیم رو چه به این ژلافتها؟!:163: عشق و وابستگی و دلتنگی و ...! نگو خواااااهر بد آموزی داره! اونم توی همدردی!
یکی بیاد بگه کدامین بهار زیر آبی مزدوج شده؟؟؟؟؟؟؟؟
من نمیدونم:162:
بابا مردیم از کنجکاوی تو این چند دقیقه:161:کی بود واژه فضولی رو استفاده کرد دهه مودب باشید:300:
فکور جان فکر کنم بی دلی اشتباه تایپ کرده منظورشون باران بوده بله باران بوده
-----------------------------------------
آقای لرد حامد شما چقدر شخصیت مرموزی دارید :)
------------------------------------------------------------
منم ی شعر گفتم امروز براتون می نویسم :311:
طی ی جرو بحث بین پدر و مادرم سر یک بلدرچین کوچک ..جو خونه مادرم اینا دو روز بود سنگین بود من از سرکار امروز رفتم اونجا
این شعرو نوشتم زدم رو یخچال مادرم اینا
انقدر اثر گذاشت پدرم کلی خندید جو خونه تغییر کرد.مادرم هم مهربون شد حتی کمی هم پشیمون شد از رفتارش
پدرم یک بلدرچین خریده بود
کوچک و زیبا
مادرم دوستش نداشت. بلدرچین گوشه قفسش کز کرده بود
پدرم گوشه اتاق
پدرم بلدرچین را برد پارک ساعی
واقعا ان بلدرچین جای چه کسی را تنگ کرده بود مادر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟که این چنین براشفتی....
:311:
دیگه وسع منم در شعر گفتن همینه
ولی حالم خیلی خوبه چون باعث آشتی شون شدم :310::310:
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
:43:سلام بچه ها
همگی خوبید ؟
چه خبر من که قبلا اومدم فقط یه دالی کردم و رفتم بعدش هم کلی سرم شلوغ شد و همه چی یهویی باهم قاطی پاطی شد و منم یهویی سرم گیج رفت و سر از بیمارستان دراوردم ...
ولی یه چیز بامزه نمی دونم چرا وقتی بهوش اومده بودم از شوهرم پرسیده بودم که چه خبر از تالار ؟:311:
یه مدت رفته بودم ترک اما انگاری بدتر شدم و حسابی از دست رفتم و حتی توی هذیانهامم از تالار خبر می گیرم :311::43:
ولی خوب الان خوبم یعنی پیگیر دوا و درمانم ...دعا کنید زودتر حالم خوب بشه انگاری خیلی ضعیف شدم ..
[size=large]نازنین جان مثل اینکه من نبودم اسمت عوض شده ، مبارکت باشه خیلی قشنگه ...:43:
راستی از تالار چه خبر ؟ یکی بیاد کامل توضیح بده تا ما هم بیفتیم دوباره روی غلتک تالار :311::163:
راستی یه چیزی رو توی پست قبلیم متوجه شدم و اونم اینکه اسم جناب مسافر زمان رو توی لیست خانومها اورده بودم خوب اینم عاقبت کسایی هست که توی پروفایلشون جنسیتشون رو مشخص نمی کنند:311::163:
ولی خوب اینم روش خوبیه تا جنسیتها رو بشه:227: [/size]
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
سلام نعلیکم دوووووستان
مبارکا باشه!
تو کی شوور کردی که ما نفهمیدیم! البته بهت میومد اهل زیرآبی رفتن باشی ولی نه تا به این حد خوااااهر!
بهاری که ما میشناختیم رو چه به این ژلافتها؟!:163: عشق و وابستگی و دلتنگی و ...! نگو خواااااهر بد آموزی داره! اونم توی همدردی!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
منظورمان "باران 68" بود! آخه این دختر بچه سربراهی بود قبلنا، نمیدونم چرا حالا اینقدر شووری شده:303:
سلام نعلیییکم بی دل جان . کجا بیدی ، نبیدی؟:46:
بی دل جان با من بودی عزیزم .
کـــــــی ؟ مـــــــــــــــــن ؟ مـــــــــــن؟ زیــــــــر آبــــــی؟ شیـــــب؟ بــــام ؟ صندلـــــی؟http://hamyary.ir/images/smilies/new/cool.gif
هی روزگار چه بازی هایی داری . خودمم موندم بی دل . باران؟ عشق؟ دلبستگی؟ دلتنگی؟واحیرتاhttp://hamyary.ir/images/smilies/new/fool.gif
هی بی دل عزیزم چه نشستی که اون بارانی که میشناختی از دست رفت http://hamyary.ir/images/smilies/new/fool.gif. دست تقدیر ما رو هم شوووری کرد .http://hamyary.ir/images/smilies/mili/10.gif
آره ما بچه سربه راهی بودیم اما چی شدیم !!! در حد تیم ملی سربراه تر شدیم اما یکم راهش فرق کرده رفته تو مسیر عشق و دلدادگی . راه کدومه بابا الان به قول بعضیا تو فضاییم رو زمین نیستیم .:310:
مهم اینه که شوهرم کرده باشیم ، عشق کسی تو دلمون باشه وابسته و دلبسته باشیم
بــــاز هم همدردی جای خودش رو در قلب های مادارد و اینک ادامه خبر را بشنوید از همکارم چشمک !!!http://hamyary.ir/images/smilies/new/hi.gif
دیدی بی دل !!! تو حال و احوال ما شووور هست + همدردی به میزان لازم .:311:
حالا حال بقیه چطوره ؟ خوب هستید انشالله؟ سلامتی شما آرزوی قلبی ماست .
چشمک عزیز انشالله بهتر بشید .
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
سلام
همین الان همین حالا یک ایمیل مهم برام اومد " پذیرش یک مقاله ام در یک ژورنال معتبر"
آخ جووووووووووون:326:
جالبیش به اینه که این قسمت پایان نامه ام به نظر خودم چیز خاص جدیدی نبود
این ژورنالای خارجی چرا اینجورین
یک مقاله عالی براشون فرستادم رد کردن گفتن انگلیسیش زیاد خوب نیست و برنامه نویسیش درست انجام نشده باور کنید کار خوبی بود زحمت زیادی کشیده بودم:302::302::302:
حالا بخش حاشیه ای کارم که اصصصصلا فکر نمیکردم مهم باشه قبول کردن و کلی هم تشکر کرده که این مقاله رو برا این ژورنال فرستادم:310:
بسیار مشعوف گشتیم
:326:
البته از روی نتایج داوری معلوم بود قبول میشه ولی به هر حال قطعی نبود دیگه ولی حالا...
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
مگه میشه آدم در عرض 2 ساعت آنژین چرکی اونم از نوع وخیمش بشه؟؟؟!!!!
حالم خیلی بده
الان چه وقت مریض شدن بود آخه؟:316:
امشب مهمونی دعوتیم. حالا این هیچی
فردا رو بگو که کلی مهمون دارم.بعد چند ماه خانواده شوهرمو دعوت کردم. از یک هفته قبل کلی فکر کردم که چی بپزم؟چکار کنم؟می خواستم چون خیلی وقته نیومدن خونمون برایشون سنگ تموم بگذارم
اما با این حالم اصلا نمی توانم از جام بلند شم
خونه در حد افتضاح بهم ریخته است.
آآآآآآی گلوم درد می کنه:302:
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
باران جان! عذر بدتر از گناه؟!!!!
یعنی میخوای بگی هم شوووری هستی (دقت کنید من در پستهای قبل دو تا واو گذاشته بودم که ایشون کلا سه واو گذاشتن یعنی عمق فاجعه! یعنی اند شوووری بودن!) هم اینکه معتاااااااااااااد؟!!! اعتیاد به همدردی؟:81:
شنیدیم رفتی روانشناسی بخونی. پیش خودمون گفتیم خوب این که همینجوریش بچه مثبت و سربراهی بود حالا فکر کن روانشناسی هم بخونه چی میشه! ولی انگار همیشه مثبت در مثبت نمیشه مثبت!
آقا ما این محله رو پاک کرده بودیم! بالاغیرتا رفیق ناباب نشو :311:
شب نیلوفری! آره میشه خواهر من چرا نمیشه! کافیه یه خورده بدشانس باشی!
برات آرزوی سلامتی دارم. لازم نیست خودتو اذیت کنی. خودتو گرم کن استراحت کن غذای مناسب بخور، فامیل هم که اومدند بذار خودشون کارا رو بکنند شما خودت رو از تک و تا ننداز تا زودتر خوب شی. حضورشون خوبه برای اینکه بهت روحیه بده و دورت رو بگیرن تنها نباشی. ولی کار نکن!
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
بی دل جان تو روانشناسی خود همین استاد ها هم که همش میگن مهارت همسرداری داشته باشید ! با همسر ال باشید بل باشید ! مهارت رفتار با همسر بیاموزید ! کیفیت زندگی بسته به نحوه تعامل دو نفر هست و .....
خلاصه انقدر اسم همسر میارن که بیشتر شووری میشی. کجا بود این همسر! چی بود این همسر! من کیم! اینجا کجاست! همسر کو! شوووووووووور کو!
عمق فاجعه رو حالا نگاه کنن! لامسب داغونمون کرده .http://hamyary.ir/images/smilies/new/fool.gif
آقا ما تسلیم ! اطاعت سرهنگ بی دل !:316:
من اعلام میکنم برای پاکسازی منطقه حاضر به همکاری هستم و ترک می کنم .
من باران امروز متولد شدم . بزن دست قشنگه رو .....:104:
================================================== =====
یلداتون شدیـــــداً مبــــــــــــارک!!:72:
مخصوصا به اونایی که مثل من انار و هندونه و میوه جات دوست دارن !:163:
تولد دوباره ی من با شب یلدا یکی شد چقدر زیبا .:310:
به به !
چه میکنه این یک دقیقه طولانی تر شدن شب. یه شبه دیگه رژیم هم اگر دارید تعطیل کنیدhttp://hamyary.ir/images/sheklak64/12.png
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
من یک دونه دخترخاله دارم که گذاشت دقیقن شب یلدا گونه بذاره،الآنم مامانم پیششه،نتیجتن شبی که می شد با پسر و دخترخالم
دور هم باشیم،پسرخالم تو خونه خودشون تنها من و بابا اینجا تنها مامان و دخترخالم م تو بیمارستان تنها.