RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
این جواب آقای گرین رو از کجا باید پیدا کنیم بخونیم؟ تو خود تاپیک که نبود! :)
خب به شخصیت مرد هم بستگی داره.
یک سری از مردها هم هستند که خودشون ساکتند و در چنین مواردی اکثراً خانم هست که می شه سخنگوی خانواده :).
حالا یک سوال. شما از این شکایت می کنید که مرد نمی تونه ببینه که زنش ازش بهتره.
ولی اگه یک زنی توانایی هایش بیشتر از شوهرش باشه و شوهرش هم این رو قبول کنه، آیا خود زن بعد از چند وقت نمی گه که شوهر من بی عرضه است؟!
من یک زن "حرف گوش کن" نمی خواهم که هر چی من بگم بگه چشم.
بلکه کسی رو می خواهم که درک و فهمش از مسائل بالا باشه تا راجع به مسائل زندگی با هم تصمیم بگیریم.
ولی نمی خواهم که از من خیلی بالاتر باشه که من جلویش احساس کنم که اصلاً به فکر من احتیاجی نداره و نظراتم در مقایسه با نظرات او ناکارآمد باشند.
صحبت از جمع کردی و نظر دادن در جمع.
من فکر می کنم که زن و شوهر بهتره در جمع همنظر باشند. فکر می کنم که این خیلی جالب نیست که کسی در جمع نظری بده، بعد همسرش جلوی همه با او مخالفت کنه و بعد حتی با هم شروع به بحث کنند.
و یا اینکه وقتی آقا با دوستانش راجع به مسئله ای صحبت می کنند، ایرادی ندارد اگر خانم هم نظرش رو بگه، ولی اگه خانم نظری مخالف شوهرش داره، بهتره در جمع نگه. مخصوصاً اینکه مثلاً خانم شما راجع به یک مسئله ای با یکی از دوستان شما همنظر باشند و هر دو شروع به رد کردن نظر شما بکنند، برای خود من اصلاً چیز جالبی نیست.
و البته همینطور هم برای خانم ها. مثلاً خانم با چند تا دوستانش نشستند و صحبتی می کنند. بعد آقا برگرده بگه چی می گه خانم. چرا حرف بی ربط می زنی. گوش کن ببین شمسی خانم چی میگه! :)
به نظر من چنین چیزی جالب نیست و نشون می ده که همبستگی و هماهنگی در اون خانواده اون طور که باید باشه، نیست.
سوال نمی پرسم تا باز هم راجع به این مسئله بحث شه.
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
نقل قول:
سلام
ياس عزيز مدتيه كه اين مسئله فكر منو مشغول كرده . مطمئن باش من دقيقا منظورتو درك ميكنم چون با تمام وجود اين مسئله رو درك كردم لااقل در مورد اين كه مردها جون تو جونشون كني زنيو مي خوان كه به قولتون خيلي باهوش نباشه همش تأييدش كنه و رو حرفشون حرف نزنه.
دو حالنو ميشه در نظر گرفت البته قبل ازدواج:
1- ما دخترا به اين تمايل مردها هيچ توجهي نكنيم . به همه بفهمونيم ما يه شخصيت مستقليم ، ميتونيم همه جا نظر بديم حتي تو جمع مردها ، نظرامون ميتونه از نظر يه مرد بهتر باشه همينطور اطلاعاتمون ميتونه زيادتر باشه، توي مهمونيا همش يه جا نشينيمو درباره ظرف و ظروفو ، همسرو و فقط و فقط مسائل روزانه زندگي حرف بزنيم بلكه درباره مسائل اعتقادي، اجتماعي و سياسي بحث كنيم.( من دوران نوجوانيم خيلي تعجب مي كردم و گاهي از زن بودنم بدم مي اومد وقتي جمع مردها و زنها رو توي مهمونيا با هم مقايسه مي كردم و حس حقارت بهم دست مي داد).
2- بشيم دقيقا چيزي كه بيشتر مردها مي خوان . 99.9% اطرافيان من اينجوري مي خوان . دوست ندارن زنشون بيشتر از خودشون اطلاعات داشته باشه ، دوست ندارن زنشون توي جمع اظهار نظر بكنه . شايد يه دختر مجرديو توي جمع به خاطر اطلاعات بيشتري كه داره يا بخاطره حرفاش تاييد كنه ولي اگه اون دختر زنش باشه حالش بد ميشه.در اين حالت زن بايدتوي جمعا ساكت باشه، حرف گوش كن باشه خودشو به خنگي بزنه و تمام هويتش بشه شوهرش .
تو حالت اول احتمال ترشيدگي خيلي زياده و يا اگه هم ازواج كني بايد انتظار سنهاي بالارو داشته باشي.
تو حالت دوم احتمال ازدواج بالاست ولي ميشي مثل خيلي از زنهاي نسل قبل ما كه تهش بيشترشون حالت افسره اي دارن و افسوسه مجرديشونو مي خورن.
اينجا يه نكته اي هست مردها درسته همه زنهاي كم هوشو .... رو دوست دارن ولي بدشون هم نمي ياد زنه فهميده اي هم مثل يه مشاور كنارشون داشته باشن. درست مثل مختار كه هر دو زنو داره كه اينم باز ظلم در حق ما زناست. خدايا پس ما چكار كنيم؟!!!!!
خیر مخالف این برداشتم.در سردر تالار همدردی نوشته :
خطرناک ترین جمله این است : همه همین طورند
به هیچ وجه این طور نیست.البته به قول حامد عزیز کسی دوست ندارد که پیش همسرش یک آدم کودن به حساب بیاید که نظرش هیچ ارزشی ندارد:).خب باید مثل همه چیز اینجا هم تناسب برقرار باشد دیگر.یک پسر با ضریب هوشی 90 اگر با دختر با ضریب هوشی 130 ازدواج کند خطا کرده
ولی به شخصه با کسانی که در جمع ها اصرار به این دارند که نظرشان را اعمال کنند ازدواج نخواهم کرد.
چرا؟
چون این افراد یک پیش زمینه ی ذهنی نسبت به اینکه نادیده گرفته می شوند دارند و سعی می کنند هرطور شده به بقیه بقبولانند که نظرشان بسیار کارامدتر از نظرات دیگران است.متاسفانه این افراد در آینده در جلو همسرشان به شدت موضع گیری می کنند و یا حتی می نشینند و می شمارند!
مثلا می نشینند و می شمارند که : در دو بحث نظر همسر اجرا شد.در یک بحث نظر من.پس من یکی عقبم.پس هر طور شده باید در بحث بعدی من برنده شوم.!!!!!!!!!!!
در حقیقت این افراد گاهی اوقات در مواردی که اصلا نیازی به بحث هم وجود ندارد یک بحث با همسرشان راه می اندازند که نشان دهند آن ها هم هستند.
پی نوشت :
اینی که گفتم مرد و زن ندارد.کلی است
البته اضافه کنم که منظورم از "اعمال نظر در بحث ها" اونی است که با تنش بحث رو دنبال می کند و هر طور شده سعی می کند نظر خودش را به کرسی بنشاند.مگر نه برخی از افراد که می آیند و برای اینکه دور هم باشند بحث می کنند این طور نیستند
باز هم به قول خارپشت به شرایط هم بستگی دارد و نمی شود گقت که : همه همین طورند!:)
:72:
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
بنظر من آقایونی که به دنبال خانم هایی با ضریب هوشی پایین هستن، خودشون رو میخوان از اتهامِ ضریب هوشی ِ پایین نجات بدن، یکی رو همیشه همراه خودشون میکنن که ضریب کمتری داره، تا در مقایسه با اون بالاتر دیده بشه.
و این هیچ شباهتی به ازدواج موفق و همراهی ِ زن و شوهر برای ساختن یه زندگی موفق نداره.
ضمناً کودلیای عزیز، (که بنده خدا خودش هم خبر نداره داریم راجع به حرفاش نظر میدیم:) ) یه حرفایی زده بود که فکر کردم باید اینا رو بگم:
اینکه بحث سیاسی بکنم یا راجع به وسایل خونه صحبت کنم یا مثل خانم های قدیم بشیم یا دخترای فوق اجتماعیِ امروز، این بستگی به خود آدم داره. اگه دوست داری بحث سیاسی بکنی، بحث سیاسی کن. اگه دوست داری راجع به چیزای دیگه حرف بزنی، راجع به چیزای دیگه حرف بزن. اما خودت باش.
و ضمناً فکر نمیکنم که به این شدت صفر و یکی باشه. مثلاً من خودم ممکنه راجع به هر دوی اینها حرف بزنم. راجع به مطالب علمی، راجع به انتخاب وسایل خونه، راجع به چیزای ظریفی که فقط خانم ها اهمیتش رو میدونن و اصلاً به چشم آقایون نمیاد، راجع به مباحث سیاسی روز، و راجع به شغل و بازار کار، راجع به خیلی چیزها. مهم اینه که طرز عنوان کردن بحث های مختلف، برای منی که دخترم با کسی که پسره فرق داره. شاید موضوع یکی باشه. اما نوع بحثی که میکنیم فرق میکنه.
و همین تفاوت هاست که دو جنس مخالف رو به سمت هم جذب میکنه.
اگه شما بشی یکی مثل اونا، (پست 90 از خار پشت عزیز) ،مطمئناً دچار مشکل میشی. چون خودت نیستی.
فکر کنم اصلاً من نباید جواب میدادم:D مخصوص آقایون بود. ببخشید دیگه:D
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
بچه ها دعوا نكنيد! :72:
ناراحت نباشيد :310:
آقاي اريكس از شما عصبانيت بعيده! تا حالا نديده بودم :163:
خانم كودليا اونطور كه فكر كردين منظورشون نبود بنده خدا فكر نكنم اصلا اهل بحثاي خييييييلي زياد هم باشه :311:
منم نيستم! از سياست كه متنفرم! اقتصاد و ... كه چيزي سرم نميشه!
ولي اگر يكبار ميومدي پاي حرفاي دخترعموهاي من مي نشستي بهت ميگفتم منظور خانم كوردليا چيه؟!
ده ساعت در مورد لوسترهاي خونه و پرده و كابينت و ... حرف ميزنند ... به نظرشون خيلي بحثاي مهمي هم هست!!!!
منظور خانم كوردليا هم صددرصد همين بوده من ايشون رو درك ميكنم
راستي آقاحامد آقاي گرين پستشون تو تاپيك بي دل بود اما مضمون حرفشون اين بود:
در كوتاه مدت از دختر احمق احساساتي خوشم مياد كه همش تاييدم كنه و ... :311:
در بلندمدت از دختري كه عاقل باشه و بتونم باهاش در مورد تصميماتم مشورت بگيرم ... (يعني در ازدواج)
درنهايت تركيبي از اينا به نظرم خوبه :
دختري كه هم احساساتي باشه به وقتش و درجاي خودش ... هم منطقي باشه در جاي خودش ...
ديگه من سؤال نمي پرسم!! :302:
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
خانم یاسا ممنون از نظری که دادید، احتمالا توی مورد من اشتباه نکنید اما توی این مورد خاص احساسات آخرین مرحله است که پس از مرحله ی بررسی عقلی می شود تحریکش کرد اما در موردهای دیگه معمولا پس از پیشنهاد ازدواج و رد شدن آن از سمت دختر هنوز هیچ بررسی عقلانی ای صورت نگرفته و دو طرف معیارهای یکدیگر را بررسی نکرده اند حالا در این مرحله اظهار عشق از هر طرف باشد اشتباه است!
حالا چرا سوالی ندارید؟
سوال من از خانم یاسا!
چون شما تاکید کرده اید که از سیاست بدتون میاد این سوال را از شما می پرسم! به نظرتون اگر همسر آینده تون خیلی سیاسی باشه و براش همراهی کردن همسرش هم مهم باشد چه اتفاقی میافته؟ شما سیاسی می شوید؟ سعی می کنید اون را از سیاست جدا کنید؟ هر چی می گه تائیدش می کنید دلش خوش شه؟ در کل در چنین موقعیتی که همسرتون خیلی خیلی سیاسی است چه برخوردی دارید؟
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
سوال مسلمان خیلی جالبه.
فقط من به سوالش یک سوال دوم هم اضافه می کنم.
اگر برعکس قضیه باشه چطور؟
مثلاً من از بحثهای سیاسی در جمع اصلاً خوشم نمیاد.
اصلاً هم دوست ندارم خانمم در جمعی شروع به بحث سیاسی کنه.
اگر شوهرتون چنین چیزی از شما بخواهد، شما قبول می کنید؟
یا اینکه فکر می کنید اینطوری او حق شما رو ازتون گرفته؟!
سوال من از همه دختر خانم هاست.
راستی جا داره که من از فرهنگ عزیز تشکر کنم که این تاپیک رو باز کرد.
خیلی ایده ی جالبی داشتی فرهنگ جان.
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
سلام دوباره:)
منم قبل از یاسا جواب بدم؟
:D
من خودم زیاد اهل سیاست نیستم و وقتی میبینم که توی فامیل یه وقتایی یه حرفایی پیش میاد و بعدش بحث و مسائل بعدی (احتمالاً دو نفر از هم دلخور میشن و ...) خیلی ناراحت میشم.
و دوست ندارم طرفم سیاسی باشه. اینه که اصولاً سعی میکنم کسیکه سیاسیه، به همسری انتخاب نکنم.
و چه خوبه کسیکه سیاسیه، یه دختری پیدا کنه که ایشون هم به این مباحث علاقه داره. (و البته از همون جناح باشه.)
اما سوالی که مسلمان عزیز پرسیده، اینه که فرض کنیم ازدواج کردم و بعدش دیدم همسرم اینجوریه.
اولش یه خورده سعی میکنم متوجهش کنم که من از این موضوع ناراحت هستم. بعد به اثرات بدی که این جور بحثا توی زندگیمون گذاشته توجهش رو جلب میکنم. در آخر اگه دیدم هیچ تاثیری توی رفتارش نداره، فقط وقتایی که داره توی جمع بحث سیاسی میکنه ، خودم رو از اون جمع دور میکنم تا بیشتر از این اعصاب خودم بهم نریزه. و (حالا که کوتاه نمیاد،) یه جوری با خودم کنار میام که این یه زمینه ای هست که من علاقه ندارم اما ایشون علاقه داره. و هیچ دلیلی نداره با ایراد گرفتن های هر روزه، زندگی رو به هر دومون تلخ کنم.
یاسا چرا ناراحت شدی؟ سوال بپرس بازم. اینجا همه خوشحال هستیم.:) کسی هم با کسی دعوا نداره. :)
از دیدن سوالای شما هم بسیار خرسندیم:72::72:
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
من یه توضیحی در مورد سوالم بدهم که سوال من اصلا بحث کردن در جمع نبود، بلکه موضوع به شکل دونفره بود! یعنی فرض کنید با فردی سیاسی ازدواج کرده اید که مثلا هر روز میاد خونه در مورد مسائل سیاسی با شما صحبت می کنه و ... و انتظار هم داره که توی این مورد همدلش باشید! (نه این که نظر اون را بپذیرید بلکه می خواهد خودتون هم صاحب نظر باشید!):311:
توی این شرایط چی کار می کنید؟ خودتون را با خواسته ی او وفق می دهید یا او را با خودتان وفق می دهید؟ یا زندگی براتون تلخ می شه؟
من دوست دارم این موضوع را از دید کسانی که در مسائل سیاسی خنثی هستند و یا از سیاست بدشان می آید ببینم
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
بله با تشکر از توضیحات مسلمان عزیز،
اولش زندگی برام تلخ میشه. بعد که میبینم دارم اذیت میشم، سعی میکنم ایشون رو به سمت نظر خودم بکشونم. اگه دیدم جواب نمیده، (چون خیلی با احتیاط ایشون رو انتخاب کردم و از همه نظر برای من قابل پذیرش و دوست داشتنیه (نمیدونم وقتی حواسم انقدر جمع بوده، چرا این یه مورد رو حواسم نبوده:311: )) دیگه چاره ای برام نمیذاره و خودم رو فعال میکنم از نظر سیاسی. ولی میدونم که سختم میشه.
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
فكر كنم بحث من و مسلمان تاابد طول بكشه!:227: ميدونيد چرا؟ چون هردومون يه ويژگي مشترك داريم! اگه گفتيد چي؟ ...:163:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مسلمان
احساسات آخرین مرحله است که پس از مرحله ی بررسی عقلی می شود تحریکش کرد
نظر شما محترم اما من برعكس فكر ميكنم احساسات از همون اول بايد باشه. واقعا نميتونم پسري كه هيچ حسي بهش ندارم رو در جلسات بعدي خواستگاري ببينم :81:
يا بايد از قبل بشناسم و يه احساس حتي كوچك بهش داشته باشم يا جلسه ي اول يه حسي حتي كوچك بهش پيدا كنم درغير اين صورت ... حداقل در مورد من كه هرگز! خانمهاي ديگه رو نميدونم!
نگفتم ابراز عشق كنيد! البته مختاريد ميتونيد اين كارم بكنيد :227:. به من چه؟ اما اگر پسري بياد خواستگاري و كاملا بي رغبت به ازدواج با من خودشو نشون بده مثلا شل و وارفته ... يا بيش از حد مغرور ... جوابم قطعا و يقينا و مطمئنا منفيه :160: حتي اگر شرايطش بي نظير باشه.
زياد سخت نگيرين آقاي مسلمان! هر طور كه راحتين و معتقدين رفتار كنيد اما سؤال اصليتون:
اگر همسر آینده تون خیلی سیاسی باشه و براش همراهی کردن همسرش هم مهم باشد چه اتفاقی میافته؟ شما سیاسی می شوید؟
اگر نظريات و تفكراتمون شبيه نباشه تحت هيچ شرايطي!
سعی می کنید اون را از سیاست جدا کنید؟
اگر زورم برسه سعي ميكنم سياست رو نه از اون كه از خانه جدا كنم! بحث سياسي ميخواد بكنه تو كوچه با رفقا! تو خونه نه!
هر چی می گه تائیدش می کنید دلش خوش شه؟
نه من كلا ركم! نميتونم. :302:
در کل در چنین موقعیتی که همسرتون خیلی خیلی سیاسی است چه برخوردی دارید؟
آقاي مسلمان نفرينم ميكني؟ :302: باهاش همراهي نميكنم و ازش ميخوام توقع نداشته باشه من باهاش همراهي كنم.
يه چيزي درگوشي بگم؟!
خانمها گوشاشون رو بگيرن! :311:
به نظر من دخالت زنها تو سياست كار بيخوديه! احساساتين زود جوگير ميشن! زود هم ميشه رايشون رو زد! :163:
راستي آقاي مسلمان فكر كنم نظر دخترمهربون خيلي بيشتر كمكتون كنه تا من!
چون من نسبت به سياست خنثي نيستم! دلزده شدم و نااميد! براي همين ديگه هيچيو جدي نميگيرم!
دختر مهربون جونم ناراحتي كدومه بابا! :72: