سلام
مر30 از محبتت
چیزهایی هست که نگفتم
چون اگه بگم هویتم رو می شه...
ولی...
فقط دوست داشتم چهره مامان و بابای مظلوممو می دیدی...
خیلی جاها خواستگاری رفتم ولی این مدلشو هنوز ندیده بودم...
شبت خوش
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
مر30 از محبتت
چیزهایی هست که نگفتم
چون اگه بگم هویتم رو می شه...
ولی...
فقط دوست داشتم چهره مامان و بابای مظلوممو می دیدی...
خیلی جاها خواستگاری رفتم ولی این مدلشو هنوز ندیده بودم...
شبت خوش
میگم نیمه گمشده ، تاپیک خارپشت باز نشده ، خودش میگه بازشده ولی من نتونستم براش پیامی بنویسم ، اگه بازشده یا تاپیک جدیدی باز کرده به من هم بگو ، دوست دارم بدونم اون چیکارمیکنه ، خداییش این چندروزه خیلی بهم کمک کرده و حرفاش برام جالب بوده ، میخوام بهش پیشنهاد کنم به جای رشته سیاسی که فکرکنم رشته تحصیلیش بود بره مشاور بشه ، خیلی خوب مشاوره میکنه .:43::43:
میدونم که خیلی داغون شدی ، اما خوب دارم میگم شاید رسم و رسومات خاصی داشتند.
خوب درمورد داداش من هم همینطور بود مامانم میگفت ضایع شدم ، کاشکی نرفته بودم ، همیشه همینطوره . در برخی خانواده ی دختره ضایع میشندتوی یک مورد خانواده ی پسر . توی بعضی وقتها هیج کدوم ، اما خیلی کم میشه که هیج کدوم ضایع نشند. یکمی صبرکن ، زمان باعث میشه فراموش کنید.
به هرحال خودت یک جوری از دل پدر ومادرت در بیاری که بیشتر از این احساس خورد شدن نکنند. چون من هم خودم از خوردشدن مینالم . خیلی برای آدم سنگینه .
اگه اون دختر خانم رامیبینی ازش دلیل کارشون رابپرس . شاید دلیل خاصی داشته اند:303:
به خدا سپردمش و تمام:310:
سلام بچه ها
به نظرتون ازدواج با شهرستانی ها خوبه؟
البته منظورم این نیست که من شهری ام و اونها شهرستانی و این یعنی من یه سر و گردن از بقیه بالاترم. بلکه منظورم از نظر اخلاق و رفتارهای اونهاست...
مثلا در استان ما هر شهرستانی به چیزی مشهوره و یه اخلاقیات و رفتار بخصوصی دارند.
دوست عزیزنقل قول:
نوشته اصلی توسط جویای نیمه گمشده
این همه وقت میذاری و تحقیق میکنی بهتر نیست اول از طرفت مطمئن باشی بعد مرحله شناختو پیش بگیری منظورم اینه واسه ازدواج اول شما ببین کیس مورد نظر شرایط اولیه اش رو داره بعد با خونواده اقدام کن و تو جلسه خواستگاری اگه نظرشون در مورد شما مثبت بود یه مدت رو تعیین کنید که شما همدیگر رو بهتر بشناسید. طوری که تو تاپیک ها و موضوعهاتون متوجه شدم اینه که اول میخوای همه چی از طرف دستگیرت بشه بعد بری خواستگاری خوب اونطوری اگه خونواده طرف مقابلت به هر دلایلی جوابشون منفی بود توی اون مدت فقط وقت و انرژیتو هدر دادی ... الان هم در رابطه با ازدواج با دخترهای شهرستانی هم باید بگم که با یه نظر وحرف نمیشه به این نتیجه رسید که مناسب شما هستن یا نه؟ خیلی از خونواده های شهرستانی هستن با ظاهر قضیه که ما میبینیم فرق میکنن من دیدم و میشناسم که واقعا فرهنگ و آداب و رسومشون بهتر از اونایی هستن که ادعا دارن .
جویای نیمه گمشده بهتر نیست یه مدت از این حال و هوای خواستگاری و ازدواج بیای بیرون تا بعدش بهتر بتونی تصمیم بگیری :163:
خدایا تو این دوره زمونه که آدم خوب گیر نمیاد دیگه معنی این کلاس گذاشتنا رو نمیدونم.
خدایی اگه من اونجا بودم عمرا بزاشتم شخصیت پدر و مادرم رو پایین بیارن:161:
همونجا میگفتی خوب دخترتون رو میدادید همون استادا! (البته باید با سیاست منظورتون رو میرسوندید ها)
از این خانواده هایی که طاقچه بالا میزارن بدم میاد :102: بعد هم میبینی در نهایت دخترشونو به یه آدمایی میدن که... !:324:
بیخیالش. لابد لیاقت شما رو نداشتن. دنبال کسی باش که همفکر و همسطح خودتون باشن. :43:
جویای عزیزم
ما داریم تو یه دنیای بزرگ زندگی میکنیم
با ادمای جورواجور
قرار نیست همه این ادما باشعور وفهمیده باشن
این توقع زیادیه که انتظار داشته باشیم همه انسان باشن
و بدتر از اون اینکه در برخورد با این ادما خودمون رو تحقیر شده و شخصیتمون رو زیر سوال ببینیم !
با این فکر کن که اگه با این خونواده وصلت میکردی یه عمر باید در توهم تحقیر به سر میبردی
چرا ؟ چون مثلا خانوم خیلی خواستگار سرتر از تو داشتن!!!! استاد و کو فت . . .
جویای عزیزم بی خیال
مطمئن باش خدا میخواد یه حال اساسی بهت بده
قرار سورپرایز بشی
این حق توی و قانون خود خداست
که اگه با نیت پاک ازش چیزی بخوایم بهمون میده
ولی خیلی برای خواستگاری دوباره عجله نکن
توصیه من اینه که 3 2 جلسه اول خواستگاری جز تو مرد دیگه ای تو مراسم حضور نداشته باشه
بنظر من اینجوری بهتر جواب میده
در مورد شهرستانی بودن هم بعد فیزیکی و فاصله فرهنگی قابل بحثه
که باید در کنار بقیه مسائل سنجیده بشه
و دراخر اینکه خیییییییییییلی دوست دارم:72:
بچه ها از همتون ممنونم
واقعا از این حال در اومدم
ولی خیلی افسرده شدم.
این روزها داره اتفاقاتی می افته که یه جورایی بینی ام به خاک مالیده می شه.
نمی دونم علت چیه. همه جا دارم تحقیر می شم. هر چی دعا می کنم بر عکس میشه و هزار و یک شمکل رو سرم ریخته و دست به هر کاری که میزنم با اینکه با انرژی مثبتم هستم ولی همش شکست می خورم.
دوست نداشتم اینقده منفی حرف بزنم ولی کلا هر کاری می کنم ، هی چوب لای چرخم گذاشته می شه.
الان یه حال عجیبی دارم . فقط یکی جریان ازدواجم نیست بلکه یه سری مسائل دیگه هم برام بوجود اومده که واقعا داره صورتم رو به خاک میماله. گاهی وقتا فکر می کنم شاید مغرور بودم که اینقده خدا داره پوزه ام رو به خاک می ماله ولی ...:302::302::302::302::302::302:
:323:
من خودم روحیه م ضعیفه نمیتونم بهت بگم چکار کنی:302:نقل قول:
نوشته اصلی توسط جویای نیمه گمشده
نمیدونم چی بگم ولی برات دعا میکنم داداش خوبم که ایشاله یه همسر نمونه نصیبت بشه:323::316: