<<< باغ همدردی 2 >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی دل

یاسا خانوم خدمت حضرتعالی عارض شوم که: بابا لنگ دراز فقط مااااااااااااااااااااال خودمه. این رو فرو کون توی گوش مبارک:324:

---

جاااااااااااااااااااااااا ااااان؟؟!!! از کی تا حالا؟ مثل این که من و شما تو یه جبهه بودیم! ولی دیگه متاسفانه ...http://www.hamdardi.net/imgup/25809/...e5780552ea.gifhttp://www.hamdardi.net/imgup/25809/...e5780552ea.gifhttp://www.hamdardi.net/imgup/25809/...e21e250043.gifhttp://www.hamdardi.net/imgup/25809/...e21e250043.gif

راستی بچه ها متوجه نکته ی مدنظر خارپشت شدین؟
فاصله بین دختر و مهربون بودن!!!
بچه ها آقاحامدو بی خیال شین حمله به طرف خارپشت!! http://www.hamdardi.net/imgup/25809/...2b840b1e92.gifhttp://www.hamdardi.net/imgup/25809/...37aa0a176a.gif

پ.ن هرگونه سلاح گرم سرد ولرم ، بیل کلنگ تفنگ بمب نارنجک گرز دست پا لگد نیشگون و ... مجاز است!

عزیزان، چند نکته رو لازم دیدم عنوان کنم:

1) چرا همه با هم یهو تغییر موضع دادین؟ مگه سوژه، جناب خارپشت نبود؟

2) فرق دخترمهربون با دختر مهربون رو پرسیدید، فرقش اینه که لابد ایشون بلافاصله مهربونه، بنده با یه فاصله مهربونیم طول میکشه تا لود بشه!
حتی ممکنه کاربرای دیگه ای هم با نام های
دختر ...........مهربون
یا
دختر ....................................... مهربون (دیگه بگو نامهربون یگه!)
بسته به سرعت لود شدن ِ مهربونی، وجود داشته باشه!

3) پیشنهاد میکنم نام کاربری ایشون رو بذارید دختر بلافاصله مهربون.

4) دلجو جان! دست شما درد نکنه! فقط چند هزار تومن؟ بنده اینجا شب و روز خون دل خوردم، این همه مهربانی نثار کردم، این همه وقت گذاشتم و اون وقت شما میگی چند هزار تومن؟! همین فردا اگه یکی دیگه از دختران مهربان بیاد ادعا کنه منه، قبول میکنید حتماً:302:

5) بنده به شایانا به صورت خصوصی مشاوره میدم در حد مشاوره ی توپ و اینا. البته حق مشاورم رو هم میگیرم :)
خواستم اینجا نگم که ریا نشه:D البته در باره ی مورد اخیر واقعاً بجز همدردی کاری بلد نبودم که مراتب همدردی به ایشون ابلاغ شده بود.

6) تا اینو بنویسم و ارسال کنم، دو سه تا پست اضافه شد.
از یاسا و بیدل ممنونم که این ملت ِطالب ِ کل کل رو به سمت درستی دارن هدایت میکنن.
هر سمتی بغیر از این طرف خوبه:)

7) دیگه عرضی نیست.

سبکتکین جان حالا می ری تو بوغ می زنی که سوغاتیت را ندادم ، یار گیری هم که می کنی .

بابا باشه من تسلیم خواستم اصفهانی بازی در بیارم سوغاتی رو خودم بالا بکشم دیدم نشد . بفرما عزیز دلم این هم سوغاتی شما

http://sonic-abi.persiangig.com/axay...m1st0at7sn.jpg

اما خواهشن دیگه آبرو داری کن هر چی توش بود به کسی نگو "هذا بضاعت منا"

اما سوغاتی من برای بچه های خوب تالار واسه اینکه یه خورده هم با من مهربان بشن و شمشیر ها رو غلاف کنند

رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید
وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید
مکن زغصه شکایت که در طریق طلب
به راحتی نرسید آنکه زحمتی نکشید
ز روی ساقی مهوش گلی بچین امروز
که گرد عارض بستان بنفشه دمید
بهار می گذرد دادگسترا دریاب
که رفت موسم حافظ هنوز می نچشید

رنگشو دوست ندارم عوضش كن . :311:

سبکتکین دندون اسب پیش کشی رو دیگه نمی شمارن.

عجبا دختر با کلی ذوق واست پیچوندم .اینجوری می زنی تو ذوقم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی دل

کی بود پیشنهاد میداد برم به جنگ خارپشت؟:163: ببخشید ها! تا حامد به این مظلومی و نرمی و قابلیت له شوندگی ملس و لاجون از زور کم غذاییییییی، هست، آدم عقلش باید کم باشه بره سراغ اونهمه خااااااااااااااار!

---

:311::311::311::311::311:وای بی دل:104:
خیلی بامزه بود خیلی خندیدم
بی دل تو هم جز اون استعداد هایی هستی که کشف نشدی!شایدم شدی .نمی دونم
به هر حال من کشفت کردم :46:


بی نهایت دستت درد نکنه عزیزم ممنون من رنگشو دوست داشتم برداشتم،سبکتکین هم دیگه مشکل خودشه بی سوغاتی می مونه!دختر که انقدر پر توقع نمیشه :305:

بی نهایت عزیز

کی دلش میاد با تو نا مهربان باشه اونم وقتی دست پر میای:311:

بابت سوغاتی ممنون خوشمان آمد:311:

مي خواستم اونايي رو كه دندون تيز كردن و منتظرن تا سوغاتي منو از چنگم در بيارن بشناسم بي نهايت جون كه شناختم . :300:

اصلا اينجا جاي ناز كردن نيست مثل اينكه . انقدر تعداد متقاضيا زيادن ور نداري يكي ديگه ورداشته برده . :316:


دستتم درد نكنه ولي من باز كردم توش پوچ بود بزار نازنين باز كنه ببينيم مال اون چيه ؟ :311:

سبکتگین ای ول! می بینم که کل کلت راه افتاده. بعضی ها آخه اینجا رو با آلاچیق یه دل بده دو تا قلوه مجانی ببر، اشتباه گرفته اند.

بعضی ها هم کلا انبار خشانت اند (منظورم با اون موجود خونخوار ساطور بدست سارق قهرمان کارتون های کودکی است).

دوستان بنظرم باز چند وقتی است که امامزاده بی متولی شده! کسی اینروزها یک برادر سبز قبا که از اینورا رد بشه ندیده؟ قدیما بیشتر خط کش دستشون بود اما در سال 91 ما ایشان را بسیار لطیف و مهربان و رقیق القلب با یک هاله مشعشع و نورانی میشناسیم. کجایی ای باقلوا، شفتالو، آلبالوی سبز: آن چهره مشمعشع تابانم آرزوست :323:

از کرامات شیخ ما این است
شیره را خورد و گفت شیرین است:311:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baby

مواردي كه رفتار جرأت مندانه توصيه نمي شود: (استثنائات)

– زماني كه طرف مقابل ما در شرايط روحي مناسبي قرار ندارد. مثلاً شخصي با حالت خشم و عصبانيت تمام، با عجله وارد نانوايي شده و خارج از نوبت نان را بر مي دارد، در اين جا درخواست جرأت نمدانه به عمق مشكل مي افزايد.
. [/size]

---

:311::311::311::311::311:بخصوص اگر فرد مورد نظر هیکلی مگا سایز با عضلاتی بسان بادی بیلدینگی ها داشت و علی الخصوص موهای فرفری با سیبیل تاب داده، حتما سعی بفرمایید رفتار جرات مندانه را کلا بیخیال شین یا اینکه آنرا تا منزل به تاخیر بندازید:311::311::311::311:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط پاییزان

با سلام
بدین وسیله به همه یاران همدردی اعلام میکنم من همان پاییزان 2 قبلی هستم که به همت مدیر

عزیز پاییزان بدون 2 شدم:311::311:

نمیدونم چرا قبلا سیستم پاییزان خالی نمی پذیرفت ولی الان من تنها پاییزان تالار همدردی

هستم:227::227:

---

آقا حامد می بینید از او روز که دپرس شدید سیستم ها هم قاطی کردند اون از پرداخت حق عضویت که ارور می ده اینم از پاییزان که اینطوری سیستم قاطی کرده .....بابا بخیال این یاکریم وگرنه فردا میاییم می بینیم همه عوض شدناااااااا:311:

بیدل جان عزیزم بی دل نباشی اخه چرا اینهمه خشونت یکمی با ملاطفت اخه ما هم دل نداریم !!!!:311::311:

ا پاییزان ، پاییزان خالی شده منم می خوام نازنین خالی باشم :302:
حالا شاید نازنین خالی هم پذیرفت!


ی اتفاقی برام افتاده انقدر خندیدم از صبح ...خیلی ضایع شدم :311: چون یکمی خیلی زیاد به همدردی هم مربوطه
می خوام اینجا تعریف کنم ،ولی می دونم اینجا آلاچیق کل کله ...خوب آخه جای دیگه هم نمی شه بگم..........

امروز صبح من تا 10 مرخصی گرفته بودم که برم دکتر آزمایشم رو نشون بدم.. کلی هم غرق در احساسات مثبت بودم که دارم طبق برنامه روزانه به کارهام رسیدگی می کنم..و خیلی همدردی رو من تاثیر مثبت و ویژه ای داشته ...نسخه نوشت و سوالایی که همه دکترها می پرسن و آخرش گفت مشکل دیگه ای ندارید؟
منم فکر کردم حالا که مرخصی گرفتم ویزیتم که دادم در مورد سرماخوردگیم هم بگم،گفتم مشکل دیگه...گلوم ناراحته.
بعد اون انگار حواسش نبود ،یکمی مکث کرد و یهو گفت گلوت؟خوشگل
من یه لحظه تمام حرفای فرشته مهربان و بهار شادی و ...آقای baby اینا اومد تو ذهنم که الان چه رفتار جرات مندانه ای باید با این آقا داشته باشم و تپش قلب گرفتم و اصلا نمیدونستم چی باید بگم ،از خودم عصبانی بودم از اینکه چطور به خودش جرات داد و من چه مشکلی دارم و...نکنه شبیه موجودات دراز گوشم ...و کلی عصبی بودم که می خواستم ی جواب بدی بهش بدممممم.
بعد تو همین فکرا بودم که پاشم جرات مندانه ی حرفی بهش بگم
که دوباره سوال کرد.گلوت خشکه؟؟؟؟؟؟
:311::311::311::311:

خلاصه بگم نمی دونید چه حالی داشتم ،داشتم از خنده و خجالت می مردم ....زود بلند شدم گفتم نه هیچی!ممنون خداحافظ :311::311::311:
و تو راه کلی به خودم خندیدم و خدا رو شکر کردم که زود واکنش جرات مندانه ای بروز ندادم از خودم
و به اعتماد به نفس خودم خندیدم ووووو کلا هر وقت یادم می افته حس خجالت و خنده وجودمو در بر می گیره :311:

نازنین عجب تعریف جالبی بود

خانوم خوشگل این رفتار جراتمندانه هم برای خودش دردسریه ها :311::311:

بازم خوبه سوتی ندادی:311:

وای نازنین جان خیلی باحال بود:311::311::311:

راستی نمیتونی نازنین خالی بشی:311::311::311:
اینجا رو نگاه کن
لیست اعضا

نازنین غ
عضو فعال
****
نازنین 1
عضو همراه
***
نازنین:)
عضو عادی
*
نازنین 20
عضو عادی
*
نازنین 2222
عضو عادی
*
نازنین567
Banned

نازنین یار
عضو عادی
*
نازنین فاطمه
عضو عادی
*
نازنین زهرا
عضو عادی
*
نازنین خانوم
عضو عادی
*
نازنین میترا
عضو عادی
*
نازنین200788
عضو عادی
*
نازنین16
Account not Activated

نازنین 65
عضو عادی
*
خاله نازنین
عضو عادی
*
نازنین55
عضو عادی
*
نازنینی
عضو عادی
*
نازنین تنها
عضو عادی
*
نازنین1
عضو عادی
*
نازنین
عضو عادی
*

سلام بچه ها!!

ببخشید که تاخیر دارم، آخه تازه یه چند روزه که سارژ شدم.

الآن یه سوال تو ذهنمه:
رو تک درخت خونه کرگدن ننشسته بود؟

چرا من همیشه این شعر یادم میاد؟ رو تک درخت خونه یه کرگدن نشسته:311::311::311:

میدونم کرگدن نمیشینه ها!!! ولی.......

ولی خداییش این یاکریم ها خیلی موجودات خنگی هستن!!!!
اصن غصه سرشون نمیشه که!!!
داره میره زیر ماشین، ترمز کردم، تازه قدم زنان از جلو لاستیک میره اون ور...... بوق ماشین های پشت سر همسر محترمه/ محترم رو متوجه میکنه که عشقش رفته اون ور خیابون!!! حالا خانوم/ آقا تازه راه می افتن و قدم زنان به سوی همسر..........
حالا شما فکر کنین این ماشین های عقبی که از این صحنه های ناب حیات وحش و راز بقایی بی خبرن چند تا فحش نثار من میکنن...........

خلاصه این جوریه که من بیشتر دوست دارم رو تک درخت خونمون یه کرگدن بشینه:311::311:
راستی یکی بیاد کل کل کنه با من

حیف که من باید برم و گرنه الان سرم درد می کرد واسه کل کل....

نازنین آخه چی بگم به تو دختر اینقدر جو گیر نشو ..........:46::43:

یه پسره هم هست، سرکوچه ما هله هوله می فروشه
من تنهایی از کنارش رد نمی شم:(
همیشه وقتی منو میبینه واسه ردگم کنی سرشو برمی گردونه داد می زنه : البالو خوشششششگل
پسره بی شعور، نیست من خجالت می کشم قرمز میشم، بهم میگه البالو:324:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط خارپشت

یه پسره هم هست، سرکوچه ما هله هوله می فروشه
من تنهایی از کنارش رد نمی شم:(
همیشه وقتی منو میبینه واسه ردگم کنی سرشو برمی گردونه داد می زنه : البالو خوشششششگل
پسره بی شعور، نیست من خجالت می کشم قرمز میشم، بهم میگه البالو:324:

---

http://www.hamdardi.net/imgup/32562/...5ab74a25af.gif
http://www.hamdardi.net/imgup/32562/...5ab74a25af.gif
http://www.hamdardi.net/imgup/32562/...5ab74a25af.gif

وای خدای من عالی بود خارپشت:311:
----------------
پاییزان این همه نازنین داشتیم!من فقط نازنین غ و نازنین :) رو دیده بودم!
بی نهایت جون من جوگیر نشدم خوب دید من جرات مندم حرفشو عوض کرد :311:

(این قضیه جهل مرکب که می گن دقیقا مصداق این جمله منه)

ی قرصی دارویی دوا درمونی برای کاهش اعتماد به نفس وجود نداره!من over doze شده اعتماد به نفسم :311:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط خارپشت

یه پسره هم هست، سرکوچه ما هله هوله می فروشه
همیشه وقتی منو میبینه واسه ردگم کنی سرشو برمی گردونه داد می زنه : البالو خوشششششگل

---

درررررررررررررروغ! ببخشید خارپشت گرامی شما دقیقا تو کدوم برهه ای از تاریخ زندگی میکنید که سرکوچتون هنوز آلبالوخشکه میفروشه و تازه دادم میزنه!!!! :P

از 10 سالگی به این طرف دیگه از این دوره گردا ندیدم!
فکر کنم تاپیک زنگ نقاشی باعث شده بری به دوران کودکیت و هنوزم انگار برنگشتی :81:

بچه ها راستی یه سؤالی مدتیه ذهنمو مشغول کرده هر کس تونست جواب بده بهش یک رتبه میدم :311: مخصوصا پاییزان جان که به نظر میرسه حک و حوصله و ید طولایی در سرچیدن در انباره های بانک اطلاعاتی سایت همدردی دارن با اون لیست بلند بالای نازنین های زنده و مرده! (دور از جون)
هر کس بتونه فقط یک پست پیدا کنه که این شکلک ( :my: ) توش استفاده شده باشه برنده است البته باید توضیح بده که دلیل استفاده از این شکلک چی بوده یعنی معنیش چیه؟! :R

درضمن من اصلا هم خشانت ندارم بی دل جون :46: ولی بابالنگ دراز مال خودمه! دیگم حرف نباشه وگرنه ... http://www.hamdardi.net/imgup/25809/...33d205a4c6.gif

امروز داشتم تو حیاطمون قدم میزدم بچه ها خندم گرفت :311:
ما هم یه درخت داریم تو حیاطمون که خییییییییییییییلی بلنده اسمش عرعره! روش پر از یاکریمه ولی اصلا نمیشه یاکریماشو دید! این موجودات گرامی لطف میکنند فقط گلاب به روتون چلغوظ (به قول بعضی شهرستانیا چوقولی) هاشونو واسمون از بالا پرت میکنند :D
دست گلشون درد نکنه!!!
خلاصه که یه قسمت وسیعی از حیاط ما کاملا سفید شده از لطف یاکریما!

خداییش تو هیچی شانس نداریم!!!! حتی تو یاکریمای روی درختمون! :302:

یاسا جان من بگم:

پست 380 از الاچیق کل کل
علت استفاده: سر کار گذاشتن مردم یا دادن رتبه الکی از سر سر خوشی

بی دل عزیز من موندم این همه غذا رو چه طوری تو دل بی دلت جا دادی. البته روایتی هم هست که میگه:
آنان که بی دل اند خیلی شکمو اند.

دستا بالا وگرنه شلیک می کنم:324:

بنده چشمک هستم از دایره جنایی هیچکس تکون نخوره از جاش .........:324:

پست 380 چرا سرکار می زاری مردموووووو حالا مجبوری به من رتبه بدی ...........:311:
دلجو جان اگه شکایت داری بنویسسسس.....:311:
بی دل چرا دل نداری توضیح بده ه ه ه .....:311:
:311::311:

پلیس نداشتیم که اضافه شد:D

سلام،

http://www.hamdardi.net/images/smilies/my.gif مخفف Miss You هست :)
یعنی دلم برات تنگ شده.

میگم چرا نمیشه آدم شریک زندگیش رو خودش طراحی کنه؟ :311:

یا اینکه مثلاً چند تا آدم مختلف که می شناسی رو با هم ترکیب کنی و اونی که می خوای رو در بیاری :311:

راستی اون یاکریم ها رو چی کار دارید! بگذارید زندگیشون رو بکنند. مگه نمی بینید چقدر غصه دارند :)
بعد هم به قول یک دانشمند بزرگ، برید خدا رو شکر کنید که گاوها پرواز نمی کنند! :311:

:311::311:
با گاو چی کار دارید بابا داریم زندگی می کنیم نمی زاریدااااااا:324:

آقا حامد غصه بهتون خیلی فشار اورده هااااا ....هههییی طفلکی بچم حالا دیگه می خواد طراحی کنه:311:

یه راهکار :
برای اینکه از این حال وهوا بیایید بیرون و خرسند باشید بابا بزار امار این پستها برند بالای 100 تا ....:311:
چیه همش پیغام می دی بسه بسه بسه برو به یه تاپیک دیگه:311::311:

چشمک جان آواتورت مبارک

رفتی دایره جنایی ها همه ما ازت میترسیم:311::311:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط deljoo_deltang

بی دل عزیز من موندم این همه غذا رو چه طوری تو دل بی دلت جا دادی. البته روایتی هم هست که میگه:
آنان که بی دل اند خیلی شکمو اند.

---

بابا بی دل بیچاره که همه رو با هم نخورده. غذاهای باقیمونده رو فریز کرده تا یک ماه به شوهرش

از این غذا ها میده:311:

بی دل جان غذا های فریز شده تون تموم شده ؟؟؟؟ :311:

اشکال نداره دیگه یه بار جشن یک ماه هم غذاهایی مونده:311:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط hamed65

سلام،

http://www.hamdardi.net/images/smilies/my.gif مخفف Miss You هست :)
یعنی دلم برات تنگ شده.


دستت درد نکنه من یکی که نمیدونستم:104:

حالا از این به بعد زیاد استفاده میکنم

میگم چرا نمیشه آدم شریک زندگیش رو خودش طراحی کنه؟ :311:

یا اینکه مثلاً چند تا آدم مختلف که می شناسی رو با هم ترکیب کنی و اونی که می خوای رو در بیاری :311:

وای آقا حامد این خیلی خوبه.کاش...
راستی اون یاکریم ها رو چی کار دارید! بگذارید زندگیشون رو بکنند. مگه نمی بینید چقدر غصه دارند :)
بعد هم به قول یک دانشمند بزرگ، برید خدا رو شکر کنید که گاوها پرواز نمی کنند!

واقعا فکر کنید دارید گردش میکنید و یه گاو اون بالا پرواز کنه که یهویی....:311:

---

گیری دادین به این غذاهای ما ها! نمیتونین ببینین برای تنوع بخشی به زندگی از خودمون خلاقیت شکمی در کنیم؟
اولا که تنوع غذا سر یک سفره لزوما به معنای این نیست که همشو همون موقع میخوری. ثانیا اونقدر زیاد درست نکرده بودم که به فریز کردن بکشه. اما یه دو روزی از آشپزی دیگه خبری نبود:227:

حامد پسرم دیگه کم کم دارم نگرانت میشم!:311: بچم از بی ازدواجی تخیلاتش قاط زده!:302:

اصلا من نمیدونم این ازدواج چه بدبختیه؟ به قول یک دانشمندی ازدواج مثل توالت عمومی اه: بیرون اش که باشی هل میزنی که واردش بشی!!! واردش که شدی دوست داری هر چه سریعتر از اون خارج بشی!!!!:163:

خانم بی دل محترم بهترین عضو تالار هستی تالار به شما نیا ز دارد انشا الله که برای تالار همیشه در تالار بمانید:72::72::72::72:

نقل قول:

---

به قول یک دانشمندی ازدواج مثل توالت عمومی اه: بیرون اش که باشی هل میزنی که واردش بشی!!! واردش که شدی دوست داری هر چه سریعتر از اون خارج بشی!!!!

---

بیدل!!
این تشبیهات!!
اونم کجا!!
توی همدردی!!
تالار گفتگوی همدردی، سایت تخصصی مشاوره ازدواج و مشاوره خانواده!!

اینجا شما باید گل و بلبل تر صحبت کنی از ازدواج!

دختر مهربان! شما که اینقدر به مبصر بازی علاقه داری، بنظر نمیاد که سطحی نگر باشی و کم تحمل !:305:
اینجا آلاچیق کل کله! (امر به معروف و نهی از منکر باشه برای تاپیکهای حذاب تر!) ولی چون اینجا سایت تخصصی است و نیز با اینهمه هزینه ای که کردی و رفتی قهوه ای شدی، از طرفی اینهمه وقت که در تالار صرف یادگیری چیزهای خییییلی خییییلی خوب و مثبت میکنی، نمیخوام دست خالی و بدون آموختن از اینجا بری، نکته ای رو عرض میکنم:

خوب بودن یا بد بودن، زشت بودن یا زیبا بودن خیلی چیزها به تصور و نگاه شما بستگی داره. لطفا نگاهت رو مثبت تر کن. از شما که مدتهاست وقت و انرژیت رو گذاشتی توی این تالار بعیده!

یک لحظه کلیشه ها رو بگذار کنار.چی شد که کلمه "توالت عمومی" اینقدر در نظر شما زشت اومد! کلی نکات مثبت و فلسفه پشت مکانی به نام توالت عمومی نهفته! نمیتونم تصور کنم یک روزی که جنابعالی از صبح تا شب دنبال کارهات بیرون هستی، بدون دسترسی به این مکان زشت و کریه، ممکنه بهت چه حالی دست بده!!!!:311: و چه مشکلاتی برات به لحاظ جسمی و روحی پیش بیاد.

"توالت عمومی" به خودی خود و فی نفسه جای کریه و زشت و بدبویی نیست. بلکه در واقع این ما (انسانها) که برخیمون هم عضو همدردی هستیم اینقدر بهش گند میزنیم که وقتی داخلش میشیم نمیتونیم یک ثانیه اون تو بمونیم.

درست مثل "ازدواج" که فی نفسه چیز خوبی است و قراره که آرامش ما و همینطور یکسری نیازهای ما رو تامین کنه اما در واقع بعضی از ما انسانها که برخیمون هم عضو همدردی هستیم اینقدر بهش گند میزنیم که وقتی داخلش میشیم نمیتونیم یک ثانیه اون تو بمونیم!

درست عین همون ازدواجها که بخاطر یکسری نکات مثبت و بخاطر یکسری نیازها که ازمون رفع میکنه باید تحملشون کنیم، شما هم بیا و نکات مثبت "توالت عمومی" را بشمار و ببین ارزش داره یه کوچولو تحملش کرد و راجع بهش فکر کرد یا نه؟

........................................

محد ابراهیمی گرامی، این ارسال "توالت" ای شد! توی یک ارسال دیگه از خجالتت در میام:311:

اقا ما یه چیزی گفتیم
خودمان پاکش کردیم

خون جلوی چشمهای آقای مدیر رو گرفته! اوضاع خط خطیه!:301:

میشه لطفا اوضاع رو خط خطی ترش نکنین؟:305:

مثل اینکه کار از کل کل داره رد می شه و کم کم باید دستکش بوکس بیاریم! :311:

یک کاری نکنیم فرشته مهربان مجبور شه باغش رو برداره ببره انجمن آزاد! :311:

همون یاکریم یاکریم و سوغاتی من کوش و اینها بهتره!

اصلاً عنوان این تاپیک خودش بحث برانگیزه! "کل کل"!!! :)
درخواست می شود عنوان تاپیک به آلاچیق نوازش مثبت تغییر پیدا کند :)

نه بابا! از خون افشانی در چشم همایونی خبری نبود! ما زود قضاوت کردیم (امان از این زود قضاوت کردن!) بنازم همدردی که هر لحظه ای ات یک درسه http://www.freesmileys.org/smileys/smiley-cool18.gif

ما فکر میکردیم اوضاع خط خطیه! نگو آقای مدیرجان مهربانمان داشتند در آزمایشگاه نانو تکنولوژیشان، فناوریهای روز دنیا رو برای خط خطی کردن امتحان میکردند http://www.freesmileys.org/smileys/smiley-cool21.gif

اه اه اه! یه ذره خلاقیت هم خوب چیزیه بابا! این یاکریم شما هم که بدتر از توالت عمومی ما :160: چلغوزو (چغرو، چوقولیو؟) از آب در اومد! بگرد یه موضوع قابل کل کل تر پیدا کن. ضمن اینجا روحیه یک عده خیییییلی حسسساسه (سین سه نقطه):311:

انگار عین بیت برگردون هی باید تکرار کنیم: اینجا آلاچیق کل کله (تهران، صدای کل کل همدردی)، هر کی جییییییییییگرشو نداره چی دااااااش، نزدیک اینجا نشه! کل بندازی برات کل مییندازن http://www.freesmileys.org/smileys/smiley-cool20.gif

اقا بیاین جمع کنیم بریم اونطرف تر بشینیم
اینجا بو میاد:(
اه اه

یه بنده خدایی اومد در توالتو بست
استفاده که نداره
فقط بوی گندش خفمون میکنه

:)

توی باغ به این در ان دشتی، یه توالت عمومی نشانه تمدن و مدرنیته است! وگرنه عین اجداد ناندرتالمون باید رفتار کنیم.


خودمونیم خارپشت خیلی از این ایده توالت عمومی خوشت اومده نه؟ کلا پستها تو بردی در این زمینه:58:

ای اونهایییکه خوشتون نمیاد! راست میگید؟ از یک موضوع دیگه سوژه بسازید:316:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی دل

توی باغ به این در ان دشتی، یه توالت عمومی نشانه تمدن و مدرنیته است! وگرنه عین اجداد ناندرتالمون باید رفتار کنیم.

بنظر من مال اونا پیشرفته تر بوده
بالاخره ماها از توش دراومدیم دیگه

: )

خودمونیم خارپشت خیلی از این ایده توالت عمومی خوشت اومده نه؟ کلا پستها تو بردی در این زمینه:58:

حیف که فقط خودمون نیستیم، والا سوژه خوبی بود

ای اونهایییکه خوشتون نمیاد! راست میگید؟ از یک موضوع دیگه سوژه بسازید:316:

میتونیم راجع به کیوسک نگهبانی، جنب در ورودی باغ صحبت کنیم:)

---

از ما که گذشت اما امیدوارم برای تمام مجردهای تالار توالت های عمومی تا زمان ازدواج انها به شکل زیر درامده باشد:

در مورد کیوسک نگهبانی نیز باید بزرگترها صحبت کنند.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط خارپشت

بنظر من مال اونا پیشرفته تر بوده
بالاخره ماها از توش دراومدیم دیگه

: )

خااااااارپشت؟!!!! یعنی شما از توی ....در اومدید؟ نه بابا اختیار دارید! نفرمایید!:311:


خودمونیم خارپشت خیلی از این ایده توالت عمومی خوشت اومده نه؟ کلا پستها تو بردی در این زمینه:58:

حیف که فقط خودمون نیستیم، والا سوژه خوبی بود

تا بوده همین بوده تا باد همین بادا! اصلا این جماعت عشق میکنند برای "سوژه های بودار":163: هر قضیه ای که یه خورده بو دار بشه میشه یه سوژه جذاب :303: همه میرن میگردن توی اینترنت و اینور و اونور با ولع هر چه تمامتر که سرشون یه وقت بی کلاه نمونه.

---

.........
بفرما ! شاهد از غیب رسید. خانوم دلجو دلتنگ تشریف برده اند مدرن ترین معماری را هم برای این موضوع "بودار" از تو اینترنت در آوردند:311:
.........

حالا که صحبت از بو هستش، یه مطلبی جدیدا خوندم که اونم یه جورایی بوداره. البته مربوط میشه به ولایت سارا بانو اینا فکر کنم:


منبع: http://dradelheidarynejad.ir/ftopicp-17.html

"این خاطره یکی از تلخ ترین خاطرات دوره طبابت من به حساب می آید
شرمنده ام از این که خاطره ام یک مقدار بی ادبی است ولی گاهی زیاد مودب بودن هم شاید کسالت آور باشد:

روزی در اهواز توی اورژانس مشغول ویزیت بودم
بیمار عربی با نگرانی به من مراجعه کرد و گفت:
دکتر روده پسرم عفونتی !کرده
گفتم:چطور؟از کجا فهمیدی؟
گفت:ولک وقتی می ... اگر بدونی چه بویی میده ه ه ه ه ه وی ی ی ی ی یییییی!!!
من هم که تازه ناهار خوده بودم حالم داشت بهم می خورد بهش گفتم باشه ببرش
روی تخت اونوری درازش کن تا بیام
چند دقیقه ای نگذشته بود و من سرگرم بیماران دیگه شده بودم که دیدم داره فریاد می کشه
دکتر دکتر برس بیا تعال بدو
من هم سراسیمه خودمو از ترس این که مبادا توی شوک رفته باشه یا اتفاقی براش افتاده باشه
بالای سرش رسوندم.
چشمتون روز بد نبینه
باباش به من گفت:بو بکش!!!نگفتمت!!
شنیده بودیم ابن سینا برای تشخیص بیماری ها گاهی ادرار مریض را می چشیده
ولی فکر نمی کردم هیچ وقت برای تشخیص بیماری مجبور باشم روده بیمار راهم بو بکشم.
این یکی از مرگبارترین خاطرات من از دوران طبابت است
توصیه می کنم اگر می خواهید پزشک بشوید کمی بیشتر تامل کنید!!"

فکر کنم حالا بدونم چرا جناب مدیر همدردی روی صندلی داغ گفتند که بزرگترین اشتباهشون انتخاب رشته پزشکی بوده؟
هر چند که بنده هم (با عرض معذرت از دوستان پزشک) اصلا با رشته پزشکی میانه خوبی ندارم!:163:

ما چند روزه در حال اسباب کشی بودیم فعلا اینترنت ندارم اما مگه اعتیاد حالیش میشه به زور دست منو میکشه میاره نت...امان امان امان:310:

برای همین وقت نکردم پستی بخونم..تا اخرین مطلبی که من دیدم اقا حامد یاکریم داشت و براش شعر گفت..از اون به بعدش بی اطلاعم...میگم یاکریم همون فاخته است؟از همونا که میان تو تراس و این ور و اونور لونه میکنن بعد میگن نباید لونشونو خراب کرد چون بدشگونه..بعضیا هم میگن خوب شگونن خوش شگونن نمیدونم همون مخالف بد شگون...اهان خوش یمن هستن...

یه بار یکیشون صاف اومد رو وسایلمون لونه کرد هر کار کردیم پا نشد بره ما هم موندیم معطلش...

گفتی یا کریم منو یاد مرغ عشقام انداختی..انقده خوشگل بودن..خصوصا مادهه...تند تند هم تخم میذاشت اما نره میرفت تخما رو میشکست و مینداخت بیرون لونه..انقد دوسشون داشتم..همش بهشون میرسیدم...هی روزگار گذشت و ما دچار تحولات عاطفی شدیم:)و دیدن اونا حالمو بدتر میکرد گذاشتمشون پیش مامان بزرگم اما بعد یه مدت دیدم مردن..انقد ناراحت شدم...

پرنده نگیرید هم خیلی باید بهش رسید هم ادم وابستش میشه..اینم پند و توصیه اخلاقی:D
----------------------------------------------------------

پریروز دندونپزشکی بودم واسه جراحی دندونم...وقتی دکتر اومد بالا سرم هی بهم نیرو و روحیه داد..گفتم بابا ما از بس اومدیم دندونپزشکی عادی شده..ترس مرس نداریم..اما رفت سراغ دندون جیغم رفت هوا..اصلا بی حس نشده بود..هر چی هم بی حسی میزد فایده نداشت...همه ریخته بودن تو اتاق و التماس درخواست اقای دکتر تو رو خدا بذارید یه وقت دیگه..دو سه تا زن هم هی بهم دلداری میدادن..باز تا دکتر میرفت سراغ دندونم جیغم میرفت هوا..خلاصه با یه کلکی این دندونو در اورد..جراحی بدون بی حسی رو تجربه نکرده بودیم که اونم قسمت شد:)

----------------------------------------------------------

حالا بگید کی به کیه؟چه خبرا؟تالار در چه حاله؟

البته این اتاق بودار استفاده های دیگه ای هم داره..دیدین بعضیا میرن توش دیگه در نمیان...میشینن اونجا حسابی فکر میکنن..نه اینکه خیلی دنجه و تنهان کل زندگیشونو مرور میکنن..تو نمیدونم کدوم فیلم دیدم که میگفت کی پیدا میشه که برا یه بار تو دستشویی یه مصاحبه تلویزیونی تخیلی برا خوش دست و پا نکرده باشه؟
البته فیلمش خارجی بود..با اون نوع دستشویی ها تصور کنید

بگذریم
----------------------

من بدجوری هوس لات بازی کردم..بیام دم در باغ همدردی..یخه باز شلوار شیش جیب،حالا اگه جیباش بیشتر شد چه بهتر...کافشن چرم کوتاه پف کرده زیپ زیپی...پشت مو بلند مدل دم کفتری...پشت کفشات خوابیده که راه میری خرت خرت صدا کنه...یه زنجیرم بندازی دور انگشتت...یه پاتو تکیه بدی به دیوار و زنجیرو دور انگشتت تور* بدی...یکی که میاد از سر کوچه نگاش کنی تا برسه ته کوچه...امار همه رو بگیری...جیبت پر تخمه افتابگردون باشه...بعد یکی از رفقا با موتول بیاد..رو موتولش برچسب عکس این دختره که نصف صورتشو با نقاب پوشونده باشه...بیادبگه چطوری؟نوکرتم؟شب کوجایی؟میای بریم پیش ممد پلنگی؟

عجب ادم اسیویی* هست این اصغر و....

ای وای دیگه بسه..دیگه خیلی لات شدم.

---------------------

نکته اخلاقی:قرار نیست ادم هر چی هوس کرد توجه کنه...منم کلا بیخیال میشم میرم سر وقت کار و زندگیم...اینا همش برکات همدردیه:P ما که خیلی گل و خانومیم:)

--------------------
پ.ن.
تور دادن:تاب دادن-چرخاندن
اسیو:ادمی که خوب نیست