-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
بالهای صداقت آره به خدا کی به کیه .................خدا را چی دیدی تا به حال که ما را جزو باند " ارباب حلقه ها " می دانستند آن هم بی مزد و مواجیب ...........هیچ کس هم ما رو درک نکرد .............بیا دستکم خودمون خودمون را درک کنیم و یه خالی به خودمون بدیم
وصف العیش دزدی نصف العیش دزدی :311:
من اهل تک خوری نیستم یا همه با هم یا هیچکس ..........الاهی من قربون آن گاوصندوق شعبه بانک شما برووووووووم .
اما یک مشکل خیلی کوچولو دارم .
می گم نمیشه شعبه ات را عوض کنی عزیزم ! من با شعبه های کوچولو مشکل دارم همش دلم به سمت بانک مرکزی و خزانه دولته پرواز می کنه :311:
تو برو اونجا خودم زیر پنجره ی بانک مرکزی برای رد گم کنی برات گیتار می زنم :311:
تریلی چیه عزیز دلم ؟! من با هواپیما شخصی که چکش را همین الان کشیدم میام جابه جاش می کنیم تو غصه نخور . :311:
چشم مهاجر بینشان را دور دیدیم در حد لالیگا :324:
برادر مهاجر بینشان مسئله ( مسئلتون! ) :311:
جسارتا حاج آقا با این دل که معطوف به سمت بانک مرکزی و خزانه دولت است چیکار کنیم ؟! مشکل از دل است یا مشکل از حلقه و خط کش و یا شیطان است ؟!:311:
ببین آخر و عاقبت ما توی این تالار به کجاها کشیدااااااااااااااااااااا :311:
خواهر سرافراز بد موقعی گیر دادی خواهر الان این اواتار را ول کن عزیز دل خواهر الان صحبتهای مهم تر داریم .
عزیز دل هر کاری دوست داری عجالتا بکن تا تکلیف این بیزنس را مشخص کنیم به اتفاق خواهر بالهای صداقت و از آقا کسب اجازه کنیم .
-
RE: <<< باغ همدردی >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
وای لو رفتم ... از کجا منو شناختی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!! :311: :311: :311:
مو طلایی می گه : مامان اینقدر زشتی تو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
آنی جون قربونت برم توی شعبه نیستم که
توی سرپرستی استانمون کار می کنم دایره اعتبارات :227:
تمام نقدینگی استان از بخش مالی استان میره یعنی طبقه زیر طبقه ما
از این ماشین های اسکورت پول دیدی با سه چهارتا مامور تفنگ بدست میان برای شعب پول می برن
پول همه شعب رو اول صبح بار ماشینشون می کنن بعد می برن بین شعب تقسیم می کنند
نقشه دایره امور مالی رو حفظِ حفظم
تازه نگهبان اونجا هم منو می شناسه می تونیم خیلی راحت از جلوش رد بشیم
فقط باید این کیسه های حمل پول رو زیر مانتو مون قایم کنیم نبینه
هان! خوبه ؟
یه کار دیگه هم میشه کرد
می خوای بریم لای کیسه پول ها و شب همون جا بخوابیم
فردا صبح که می خواهند بیان نقیدنگی واسه شعب ببرن ما رو هم با خودشون می برن
اون وقت تو بگو هواپیمات رو بیارن
بعد روی سقف ماشین فرود بیان
من جیمزباندی کیسه پول ها میریزم توی هواپیما
که بریم
خوبه؟
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
اووووووووووووووووووف .
الااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااهی من به فدای سرپرستی استانتون و دایره اعتباراتتون بشم :311:
درد و بلای این استان و سرپرست و دایره و مربع و مثلثش بخوره تو فرق سر من به عنوان یک ایرانی وطن پرست :311:
اما می گم بانک مرکزی و خزانه ی دولت یک چیز دیگه است ااااااااااا.
هر چی فکر می کنم می بینم دلم راضی نمیشه با یک سفر استانی آینده ی خودم و تو و مو طلایی و بر و بچ را نادیده بگیرم و خراب کنم .
اما واسه پیک نیک بد نیست یک شب لای پولهای استان شما و در مرکز دایره بخوابیم .
حمل و نقلش رو غصه نخور خودم برات همچین هواپیما می رونم که فقط ا ز تو باغ های بهشت سر در بیاریم :311:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
اگه راجع به آواتارم همین الان نظر ندید هر دوی شمارو لو می دم...:302:
بگیرم؟
1
1
0
الو؟...
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
هاهاهاها.
آواتارات خوبه بابا . خوبه .
خدایی لبهاش خیلی ناجوررررررررررررررررره :311:
تو پول نخواه . لو دادی هم لودادی .................
لو نداده ...........اینکاری که ما می خواهیم بکنیم لورفته و ما پشت میله های زندانیم :324:
بذار حداقل تو زندان بهانه ی شکایت از دست رفیق را با خودمون ببریم :311:
چند سال بعد
هی هی بالهای صداقت دیدی این سرافراز بی مرام چطوری ما رو فروخت :46:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
اووووووووووووووووووف .
الااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااهی من به فدای سرپرستی استانتون و دایره اعتباراتتون بشم
آخ که آنی منو کشتی با این نوازش گرمت :104::104::104:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
درد و بلای این استان و سرپرست و دایره و مربع و مثلثش بخوره تو فرق سر من به عنوان یک ایرانی وطن پرست
واسه چی سر تو عزیزم
بخوره تو سر این مدیر استانمون ( شکلک یه آدمک که چشماش از شیطنت برق میزنه)... الهی آمین :323:
همین فردا هست که من اخراج بشم :316:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
اما می گم بانک مرکزی و خزانه ی دولت یک چیز دیگه است ااااااااااا.
هر چی فکر می کنم می بینم دلم راضی نمیشه با یک سفر استانی آینده ی خودم و تو و مو طلایی و بر و بچ را نادیده بگیرم و خراب کنم .
اما واسه پیک نیک بد نیست یک شب لای پولهای استان شما و در مرکز دایره بخوابیم .
انی جون بیا و رضایت بده :316: از این استان فقیر ما یه تزیپ بریم دزدی ... جون من :302:
دست ما کوتاه و خرما بر نخیل ...
توی این اختلاس اخیر تنها بانک (دولتی) بودیم که دست نداشتیم ها :72:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
حمل و نقلش رو غصه نخور خودم برات همچین هواپیما می رونم که فقط ا ز تو باغ های بهشت سر در بیاریم
آخ نگو که می میرم واسه باغ بهشت
====
سرافراز خانوم داشتیم؟ :300:
ببین آنی بهت می گم مواظب باش ها :305:
حالا یه چیزی به این سرافراز بده دهنش بسته بشه
لو مون نده
سرافراز جون از طرف مو طلایی( اینجا نشسته داره روی مخم اسکی میره)
مو طلایی:
آواتارت خیلی خوشگله ، از 1تا 10 (مثل بفرمایید شام) بهت 10 میدم
مامانم رو لو نده !!! (لو دادی هم لو دادی ... میره اونور خودم میشنم پای کامپیوتر.. پاشو نوبت منه....)
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
گفتم اهل تک خوری نیستم .
یکی برای همه
همه برای یکی
سرافراز با این کارا می خواد ما رو بترسونه و رقم رو ببره بالا ..............اما خطرناک هم هست !گفتم که اهل دیار کیمیاگری است نمیشه باهاش شوخی کرد .
اما خودت هر کار کردی قبولت دارم .
سر افراز خطرناک که می گن شومائید ؟!
نه ایشون
شما ئید ؟!
نه ایشون
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
داملا جان بابا اون آدم بد، اخ، بی تربیت، ددوغگو و... را ول کن. دور همی رو حال کن عزیز. تشکر نزدم چون اصلا امشب حوصله تریپ غمغینی رو ندارم. بخند تا دنیا بهت بخنده عجیجم:46:
آنی جوووووووووووون فقط منو بغل کن. خاله نیگاااااااااه : این بالهای صداقت که دوز خشونت اش زده بالا میخواد بره بانک بزنه خودشم با کامیون :311:، کیوان هم الحمدالله حالش خوبه (بالهای صداقت جان! قیافه پروفسور کلا اینجوریه به گیرنده های خود دست نزنید:311:)
سرافراز هم وسواس آواتاری گرفته دیگه از بس قیافه اون خانوم رو انگولک کرده فکر کنم امشب دیگه چشمهاش البالو گیلاس میچینه عمرا ببینه آنی بغلشو باز کرده!
بابا سر افراز جان من که نظرمو شفاف گفتم اما بازهم میگم: یه لبخند بی شیله پیله و بی افاده رو عشق است، گل هم نداشت نداشت همینکه مار و ریز نبینه کافیه :43:
زیاده عرضی نیست:310:
.................................................. ...
واااااااااااااااااااااااا ااااای! مگه پست من چقدر طول کشید نوشته بشه که اینهمه پست بالا اومد؟
اقا من جا موندم برم بخونم ببینم چی شد!
هیییییییییییی هیییییییی آنی همین بود؟
برق این پول لامصب چیکارا نمیکنه! حرف از بغل و نوازش بود چجوری رسید به بانک زنی؟
حالا پول چرک کف دسته ولی از رفاقت بدوره که به کمکتون نیام. خلاصه منم پایه ام. بنظرم این هواپیماهه که رادار رو رد میکنه بد چیزی نیست ها! یه وقت بکارمون میاد.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
لبش چشه به این خوشکلی! حالا خودم لو نداده بودم عمرا متوجه میشدید! اینجوری می خواستین بانک بزنین؟
درضمن من دنگ خودمو می خوام...با پولامم می تونم برم صدتا آواتار مثل این بخرمو بفروشم! منو اینجوری نبینین! اونجوری ببینین! :301:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
(بالهای صداقت جان! قیافه پروفسور کلا اینجوریه به گیرنده های خود دست نزنید:311:)
بی دل جون قربونت ، من امروز iq م پایینه
این که نوشتی یعنی چَه؟
کی پروفسور شده؟ :302:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
خارج از شوخی
اگر واقعا باهاش خوشحالی فقط نظر خودت مهمه . به بقیه و نظرات بقیه کار نداشته باش. مهم این است که خودت خوشت آمده .
و اما
حق السهم هر کس می خواد بره پیش بالها ی صداقت اسم بنویسه و ثبت نام کنه . من در بخش ترانزیت و حمل و نقل پول فعالیت دارم و اندکی گیتار زدن زیر پنجره ی اتاق کار بالهای صداقت .
تو هم گیر دادیاااااااااااااااااااا. الهای صداقت
یکی پروفسور شده دیگه . مبارکش باشه می دونم من یک نفر نیستم . هر کی هست مبارکه انشااااااااااااااااااالله .
بی دل جونم بیا قبل از اینکه بیفتم زندون خواهر یک دل سیر بغلت کنم :311:
آره خواهر اگر گیر افتادیم کمپوت ایرونی برام نیار که لب نمی زنم فقط کمپوت میوه های مناطق حاره . بس که میوه صادراتی به خوردمون دادن خواهر کمپوت ایرونی از گلوم پائین نمیره:311:
خواهر شماره حسابم را میدم کمک های مردمی رو از من دریغ نکنید که حسابی توی زندون خوش بگذره :311:
ماااااااااااااچ
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
حق السهم هر کس می خواد بره پیش بالها ی صداقت اسم بنویسه و ثبت نام کنه . من در بخش ترانزیت و حمل و نقل پول فعالیت دارم و اندکی گیتار زدن زیر پنجره ی اتاق کار بالهای صداقت .
انی خدا تو رو نکشه ، یعنی من و مو طلایی غش کردیم از خنده :58:
=====
خانوم ها آقایون
لطفا به صف :324:
ازدحام نکنید
یکی یکی بیایید اسم نویسی !
موطلایی جان ! ببین چقدر واسه خودم و خودت و خاله آنی برداریم بسه ، مابقی رو اسم نویسی کنیم
آنی هواپیمات یهو هوس نکنه روی زمین غش کنه؟
کلی پول باهامون داریم برمیداریم ها
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
بالهای صداقت جان منظورم قیافه پستهای کیووووووووون بود:311:
آنی! بالهای صداقت اگه به بانک خودش خیانت کنه از کجا معلوم مارو هم دور نزنه عزیز! من که میگم بیخودی هی تعداد نفرات رو برای یک بانک استانی زیاد نکن!
البته تا وقتی که میشه به نرمی و به همین سادگی به همین خوشمزگی اختلاس میلیاردی کرد، هلیکوپتر و تریلی و قایم شدن لای کیسه پول برای چی؟ اینها مال دهه 60 میلادی بود دیگه منسوخ شده. اختلاس رو عشق است:305:
سرافراز جان الان اینقدر خودشو اذیت نکن! بذار یه روز از روی اواتارت بگذره از تنور بیاد بیرون سرد شه، اونوقت چشمات بهت میگه خوبه یا نه:46:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
ااااااااااااااااااااااااا اای بابا
بی دل برای پیک نیک داریم می ریم لای پولها و تو مرکز دایره بخوابیم . بالهای صداقت فردا صبح درخواست خودش را برای انتقالی به بانک مرکزی و خزانه دولت می ده . مدیرش هم به جای اضافه حقوق حتما با درخواستش موافقت می کنه :311:
خواهر جان مثل اینکه تو روشهای نوین ورژن 2011 و 2012 را بلدیااااااااااااااااااااا . تو رو به عنوان مشاور به روز پروژه استخدام می کنیم . قبلتو ؟! چند می گیری ؟!
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
موطلایی جان خاله یه چک سفید از چکهای مامانی با امضا بکن بده به خاله سرافراز خب؟ خودم مامانو بلند می کنم از سر جاش هرچقدر خواستی بشین پشت کامپیوتر فردا هم نمی خواد بری مرسه خودم اجازه تو می گیرم تا لنگ ظهر بخواب... مشق و درستم بی خیال! مثلا ما مهندس شدبم کجای دنیارو گرفتیم...دزدای بانک وضعشون بهتره!...والله!
بی دل جان؟ حالا داری از این آواتار فلک زده ما تعریف می کنی یا ضدحال به آرایشگر می زنی؟ اصلا فردا عوضش میکنم خیال شما . خودمو صاب عکس راحت شه! (درست نبشتم؟:33: )
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
میگم الانه که سرو کله یکی ازاین صورتی ها پیدابشه وحال هممون رو بگیره!!! خب بریم تایپیک کل کل.
به ما که رسید هیچ کی حوصله نازکشیدن نداره! ای خدااااا پس من چیکارکنم؟ دلمو به کی خالی کنم؟:302:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
بنازم به سرعت عمل شما خانم ها!!!!نزولی و صعودی و .....
فکر کنم همزمان سبزی هم پاک میکنید:311:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
سلام خانم داملا درد دل دارید به من بگوید
خانم بی دل خانم انی شوخ طبعی گل کرده است
:72::72::72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
بابا داملا جان بخند! منکه انقدر خندیدم همه غصه هام یادم رفت! تو هنوزم توو فکری اون طرف بهت چی گفته؟ ای بابا! زبونش لای دندونش گیر کرده بود یه چیزی پروند جدی نگیر بخند...:311:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
:311::311:
خانم سر افرا ز به خانم داملا می گوید بخند دکتر هستی
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
آنی! بالهای صداقت اگه به بانک خودش خیانت کنه از کجا معلوم مارو هم دور نزنه عزیز!
بالهای صداقت تو این حرف خواهر بی دل رو نشنیده بگیر .
خیانت کدومه خواهر من ؟!مگه نمی گن بیت المال ملت ؟! خوب خونه بودنش که مال همه است هر چی هم توی خونه باشه مال همه است ما هم که قصد تک خوری نداریم .داریم ؟!
تازه اگر قصد تک خوری هم داشته باشیم که تف تف روم به دیوار نداریم ما هم یکی یکی یکی از همین ملت هستیم دیگه ؟!
ما اسمش را می ذاریم بیت المال تالار همدردی .....................آخ که انسانیت و اخلاقیتم خودم رو کشت وای به حال بقیه :311:
تقسیم می کنیم و الاهی به امید تو
بی دل خواهر اینقدر بدبین نباش حاضر به اعتماد باش :311:
ما موفق می شیم و همگی با هم سر از زندون در میاریم :311::311::311:
محمد از حضورت خیلی خوشحالم و خوشحال تر از اینکه داری می خندی و شادی . همیشه شاد باشی عزیزم .
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
خانم انی و خانم بی دل هیچ پولی به شما تعلق نمی گیرد:311::311:
بانک تالار همدردی حساب 10000هزا ر تومان در حساب پول است:72:
10000 هزار تومان با خانم انی و خانم بی دل خانم با لهای صداقت تقیسم کنید:72:
:72::72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
به به به
چه بازاری اینجا راه انداختین
اونوقت این پولا رو کجا می خواین خرج کنین؟ اصلا یه راه حل ، شما پولا رو گیر بیارین ، بدین من خرج می کنم عوضتون ، شما زحمتش رو نکشید
فعلا که بیکار هستم و وقتم آزاد ، می تونین رو من هم واسه خرج پول ها حساب کنید
پس من منتظرما
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
آخ که از خنده ریسه رفتم مخصوصا پست کیوان و سرافراز و محمد .
الاهی قربون دستت برم کیوان اون دسته بزرگ سبزی را بریز وسط .والا مادر دلمون کپک زد از صبح تا شب توی این تالار جون می کنیم و با خط کش این ور اون ور می زنیم و همه فحشمون می دن ......فکر کردن ما کار و زندگی و سر و سبزی پاک کردن و طرح و نقشه برای آینده و زندگی بهتر نداریم .واااااااالا به قران .
داملا دورت بگردم عروسک این مسخره بازی ها را در میاریم که یک کم از فشار تالار کم بشه و با هم بخندیم و ل کن . بابا .
دختر بلند شو سبزی ها رو آب بکش و بعدش هم خورد کن . بعد هم همه را تاصبح توی یخچال جا بده و سرخ کن .این دختر مهربون باز کجا غیبش زد ه ؟! دخترا پاشین فکر شام باشید که خربوزه آبه ؟!
این جماعت وقتی خواستند راهی سفر استانی و پیک نیک بشن و وسط دایره بخوابند کلی غذا روزی می خوان
فکر کردی اگر این 164,306 عضو تالار گرسنه بمونن چیکار می کنن ؟! همه همدیگر رو درسته می خورن !:311:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط keyvan
بنازم به سرعت عمل شما خانم ها!!!!نزولی و صعودی و .....
فکر کنم همزمان سبزی هم پاک میکنید:311:
کجاشو دیدی! همه چیخار موخونیم. سبزی هم پاک میکنیم، شوهر داری (بنده خدا شوهر جان خوابش برد:46:) هم میکنیم، آشپزی هم میکنیم، جراحی قلب باز هم میکنیم...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط محمدابراهیمی
سلام خانم داملا درد دل دارید به من بگوید
خانم بی دل خانم انی شوخ طبعی گل کرده است
:72::72::72:
داملا جان گرفتی چی شد؟
آنی؟!!! کارت به جاااااااااااای رسیده که فتوا هم میدی؟
محمدددددددد! ضد حال نزن بابا! ما دلمون خوش بود به صندوق رفاه همدردی!
آنی میخواد پول شویی کنه! از تالار داره مایه میذاره که پولها رو حلال کنه راحت تر از گلوش بره پایین:303:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
گل مریم فکر کردی خودمون کجیم ؟!یا بد پول خرج می کنیم .....................اگر تو بیکاری ما از تو بیکارتر :311:
برای اینجای ماجرا هم یک فکری می کنه بی دل . بالاخره تئوریسین برنامه است .
بیا همینو می خواستی محمد بیاد گوش ما سران فتنه رو بکشه و حالیمون کنه که دزدی کار بدیه و بد آموزی داره !!!
باشه محمد من دختر خوبی میشم دیگه از این حرفهای بد بد نمی زنم . قول می دم . اما قربون دستت سهم من را از این پولی که گفتی رد کن بیاد .:311: شماره حساب بدم ؟!
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
نقل قول:
این دختر مهربون باز کجا غیبش زد ه ؟! دخترا پاشین فکر شام باشید که خربوزه آبه ؟!
چرا هر وقت موقع کار میشه یاد من میفتین؟:302:
تو خونه هم تا میخوان سفره پهن کنن، همه هی دختر مهربون رو صدا میکنن. همه چی که آماده شد، بقیه رو صدا میکنن بیان شام:302:
(البته نمیتونن زیاد ازم کار بکشن ها:) آخه من همش اینجام:) )
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
سلام
خانم انی بلند شو برو شام خیلی توپ درست کنید ظروف قاشق چنگا ل شستی:311:
خانم انی بعد ش شام توپ درست کن سبزی خوردن پاک کنید تمیز پاک کنید شستی:311:
خانم انی برو با عروسک بازی کن افرین دختر خوب
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
محمد جان دلتو بیخود صابون نزن! اینهای که من دیدم تازه ساعت ده و نیم شب دارن سبزی آبکشی میکنن! کی بریزن تو غذا کی بپزه هووووووووو
پاشو برادر همون فست فود و ساندویچه لا اقل دست به نقده از قدیم گفتن سرکه نقد به از حلوای نسیه. آره برادر گول این حرفها رو نخور: افتابه لگن صدتا ...شام ناهار هیچیییییی
انی جان پست پول خرج کن را هم بنده در خدمتم. آااااااااااااااخ که کمرم خورد شد زیر بار این همه تکلیف. من عاشق خدمتم:311:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دختر مهربون
مدیر فرمودن که:
نقل قول:
از طرف دیگر تاپیک های سرگرمی و طنز برای کاهش فشار بیش از اندازه روانی بر مراجعان در تالار همدردی هست.
چون در تالار همدردی تجمیع درد و رنج هست و ممکن است به مرور برای مدیران ، پیشکسوتان و پاسخگویان تالار استهلاک و گریز به بار آورد و انرزی آنها را به کلی تخلیه کند. لذا کار کرد موقت و تسکین های موضعی دارد. مانند خوردن یک چای در میان کار انبوه.
امروز همه نمیدونم چرا انقدر دارن چای میل میکنن!
مدیر گفتن خوردن
یک چای در میان
کار انبوه!
نه اینکه انقدر پشت سر هم چای بخورید!
برا خودتون میگما :)
خوب نیست انقدر چای خوردن
:311:
حالا نگاه کن ااااااااااا ا ؟!
من به سهم خودم از توهین ها ی این چند روزه .........این حرفها را می زنم .
دو ساعت گذاشتیم برای چای خوردن !
ما چیکار کنیم که شماها راضی باشید؟!
چوب دستمون می گیریم ............یکه عده شاکی !
می گیم زندگی کن ............. یک عده شاکی !
بعد از مدت ها و برای تخلیه فشار توهین هایی که شد دو ساعت چا ی می خوریم و سبزی پاک می کنیم.............یک عده شاکی!
ساکت می شیم......یک عد ه شاکی !
از صورتی ها ............یک عد ه شاکی !
از قهوه ای ها ................یک عده شاکی !
از سبز قبا ..................یک عده شاکی !
به کدام سازتان برقصیم ؟!
انتخاب کنید. ما همون کا ررا بکنیم .خیال همه ی شما ها راحت بشه .
بی خیال ما . بی خیال خستگی ما . بی خیال آدم های رو به رو . اصلا بی خیال .هر کس فقط خودش را ببینه . این مدلش را عشق است !( من اسمش را می گذار م مدل طلبکاری شما هر اسمی دوست دارید بگذارید !)
فقط به خودمان نگاه می کنیم و به خواستهای خودمان . بدون اینکه دیگران را در نظر بگیریم و خستگی هایشان را بفهمیم و فقط دیگران هستند که باید ما را بفهمند . فقط دیگران هستند که باید حرفهایی بزنند و ما خوشمان بیاد و..........نظرتان چیه ؟!
و یادمان باشه هر کسی به روشی خودش و فشارهایش را تخلیه می کنه . یکی عده با ناله کردن . یک عده هم با خندیدن بر هر درد بی درمان
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
دختر مهربان جان! اون نقل قول اقای مدیر مال اون زمانهایی از تالار بود که انبوه درد و رنج و اندوه تالار یک چای براش بس بود. ولی اینروزها که از در و دیوار تالار داره افسردکی میره بالا و خشونت میاد پایین، هزار تا چایی هم کمه.
راستی تا حالا شنیدی کسی از خنده مرده باشه؟
از دنیایی که ارثیه بابامه همین خنده ها ما را بس:43:
ما رفتیم که بریم لالا. برای شما دوستان هم یک خواب شاد و پرخنده آرزو دارم.
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
دختر مهربون عزیزم ( این حرف مال تو نیست . اما حرف تو باعث شد که کلیدم بخورد و حرفم را مستقیم بزنم )
آقای مدیر نگفتند چند تا توهین در عرض یک هفته ؟!از چند نفر ؟!و با چه شدتی ؟ رو به چه کسانی ؟! بزرگتری - کوچکتری .................چیزی ؟! اینها را نگفتند ؟!
چی فکر کرده اید ؟!
فکر کرده اید ما آدمهای مکانیکی و بی حسی هستیم و سیبل و هدف مشکلات شما هستیم تا با هر بهانه ای روی ما بالا بیاورید ؟! و ما هم موظف به درک شما ؟!
خوب درکتان هم که می کنیم باز شاکی هستید ! باز معترض هستید . این تالار نمودار زندگی های واقعی هر یک از ماست و رفتارهای اجتماعی و خانوادگی و .............
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
اینجاست که گروه شعر و طرب همایونی با شاعری حماسی و ملودی درام و عاشقانه و سراسر احساس به نام :
خوشگل خانوم، ابرو کمون، چشم عسلی، سوسن خانوم
می خوام بیام در تالارتون (نمی خوام بیایی)
حرف بزنم با مدیرتون (وای نمی خواد آقا)
می خوام بیام در تالارتون !
حرف بزنم با مدیرتون !
بگم شدم عاشق تالارتون
می خوام بشم من مدیرتون !
بابا می خوام بیام خواستگاری نگو نه نگو نمیشه
این قلب من عاشقه تازه عاشق ترم میشه
!
و در آخر از آنی عزیز به خاطر انتخاب بازیگر نقش اول برای اجرای رقص برنامه متشکرم !
.
.
.
.
.
.
عجب تالاری شده نه ؟ انگاری یادمون رفته اینجا کجاست ؟ یادتون هست ؟ بابا دست مریضا ...... :163:
ا ه بازم چت گونه شد آره ؟
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
با سلام
یکی از آفت های محیط مجازی ، سوء تفاهمات احتمالی در بیان مطالب هست.
چون گاهی یک جمله اگر علامت سئوال آخرش را نگذاری تصور می شود امریست.
یا اگر یک شکلک خنده آخرش نگذاری فکر می کنی طعنه و ناراحتی هست.
و هزارتا از این مسئله ها....
من فکر می کنم گاهی نیاز به استراحت داریم تا سعه صدرمان را دوباره ریستارت کنیم.
به قول بی دل لالا برای روزی دیگر و با انرژی دیگر...
اینها را به خودم بودم.
چون زیاد شده چه دیگران مرا بد فهمیدند چه من آنها را :305:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (3)
http://www.hamdardi.net/imgup/26166/...edbe87db78.png
من شرمنده ام!
فکر نمیکردم انقدر خسته باشید که به انقدر استراحت نیاز داشته باشید:72::72:
به استراحتتان ادامه دهید لطفاً!
الان همه تو دلتون میگید:
"آخه الان اینو میگی؟
حالا که همه ناراحت شدن؟"
http://www.hamdardi.net/imgup/26166/...605fabc192.png
آقا من معذرت میخوامhttp://www.hamdardi.net/imgup/26166/...3418430788.png
-
RE: <<< باغ همدردی >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>
سلام سلام سلام
خبر خبر خبر
به گوش و به هوش
گلهای باغ همدردی .
از آنجا که این باغ خیلی بزرگ شده بود و نمی تونستیم بهش برسیم . واگذارش کردیم به بچه مدرسه ایها که اردوگاه اردوهاشون بشه . اونام خیلی تشکر کردند .
با اجازتون . به کمک بالهای صداقت و وامی که برامون جور کرده و صندوق ذخیره ای که بی دل و آنی جون راه انداختن . رفتیم یه باغ دیگه خریدم .
یه کلبه خوشگل هم داره که الآن هم دورش برفه . گرمش کردم . چایی و آش و تنقلات آماده کردم که همگی بیایید اونجا .
منتظرتونم ها . آدم برفی میخوایم درست کنیم ، توپ پ پ پ توپ .
اینم آدرسش :
http://www.hamdardi.net/thread-19702-post-181989.html#pid181989
.