RE: به فکر ازدواج باشم یا نه؟
سلام ساحل عزیز معیاراتون خوبه ولی بهتر در حین انتخاب ا گر یکی از معیاراتون کمرنگ تر شد و باقی خوب بود سخت نگیرید البته من نظرمو گفتم(معیار هاتونو از لحاظ درجه اهمیت هم درجه بندی کن/مثالی میزنم فرض کن شخصی به خاستگاریت میاد/تحصیل کرده است/به هیچ عنوان به شما خیانت نمیکنه/دروغ نمیگه/چیزیو پنهون نمیکنه/در همه زمینه باهاتون مشورت میکنه/محدودت نمیکنه/اجازه داری در هر زمینه ای فعالیت داشته باشی/چشم چرون نیست/جلف نیست اهل دود نیست مشروب نمیخوره/اما دستش تو جیب خودش نیست پیش باباش کار میکنه/ شما چی کار میکنی؟
RE: به فکر ازدواج باشم یا نه؟
ماشین داره/خونه داره ولی همشون از خودش نیست مال باباشه؟؟؟؟؟(در ادامه پست قبلیمه)
RE: به فکر ازدواج باشم یا نه؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط رامتين
ببین من نگفتم شرایطی رو که گذاشتی خوب نیست و یا یکی از اونها رو حذف کن،حرف من اینه که یک پسر ممکنه همه اونهارو یا نداشته باشه و یا کمرنگ تر داشته باشه
یک مثال میزنم تا قضیه روشن تر بشه مثلا یکی از همکارام که پسر خیلی خوبی هم هست اعتقادش اینه که با زن خوبه که در مسائل زندگی مشورت بشه و فقط خوبه نه بیشتر ولی اونه که باید حرف آخر رو بزنه وگرنه اقتدار مرد از بین میره،ببین در همینجا این پسر داره یکی از شرایط تو رو نقض میکنه(شرط 7) و یا این شرط خیلی کمرنگ تره با اینکه همکارم واقعا زنش رو دوست داره و داره برای زندگیش زحمت میکشه البته من باهاش مخالفم ولی شاید به خاطر محیط مرد سالاریه که بزرگ شده اینطوری یاد گرفته و دست خودش نیست
پس ببین ممکنه یک پسر در عین حال خوب بودن نقایصی رو هم داشته باشه که طرف مقابل بایستی اون رو درک کنه،و این رو هم بدون که همه دخترها آرزو دارن شرایط تو رو در همسر آیندشون ببینن و اگر میگن نه،بدون صد در صد دروغ میگن
پس من میگم از شرایطی که برای خودت گذاشتی کوتاه نیا ولی سعی کن با واقعیتهای زندگی هم خودت رو هماهنگ کنی که اگر یکی از اون اولویتها کمرنگ شد در آینده ضربه نخوری
خب ببینید همه این مثالهایی که من زدم چیزهایی هستند که من روی اونها به واقع حساس هستم. یعنی روحیات خودم رو شناختم و در نظر گرفتم که اینا رو گفتم. مثلا در مورد همین مثال شما که زدید من باهاش مشکل دارم. چون که در صورتی که در زندگی این همسر من باشه که تصمیم گیرنده مطلق باشه من اصلا نمیتونم باهاش زندگی کنم. چون تصمیم اون روی تک تک لحظات عمر و زندگی من تاثیر خواهد داشت. و چنانچه اون فقط با من مشورت کنه و آخر سر حرف خودش باشه. عملا من و احساسات و شرایط و کلا زندگی من رو نادیده گرفته است. پس بنابراین وقتی من در یک زندگی مشترک مجبور باشم که با خط مشی یکی دیگه زندگی کنم و کس دیگه ای برام تصمیم بگیره و همه چیزم رو تحت تاثیر قرار بده کلا انسانیت و فردیت و اختیار من زیر سوال میره.
RE: به فکر ازدواج باشم یا نه؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ester
ماشین داره/خونه داره ولی همشون از خودش نیست مال باباشه؟؟؟؟؟(در ادامه پست قبلیمه)
ببین بعضی ها هستند که کلا تا آخر عمر نمیتونند مستقل بشند. اما اگه بتونه بعد از دو سه سال خودش مستقل بشه خوبه. اما اینکه خدای نکرده یه روز باباش نباشه. این دیگه نابود بشه. نمیشه که. میشه؟!
RE: به فکر ازدواج باشم یا نه؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sahel2008
نقل قول:
نوشته اصلی توسط کاترین
ساحل جان میتونی الان 10 صفحه هم لیست کنی و این حق تو هست چون میخوای با کسی زندگی کنی
و نمیتونی از بعضی از خصوصیات بگذری
اما کمی با خود فکر کن ایا احتمال پیدا کردن چنین فردی که تمام خصوصیات مورد نظر ما را داشته باشد چقدر است
حتما امار کاهش ازدواج در بین جوانها را میدانی
این تاپیکو بخون
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=5106
امیدوارم موفق باشی
خب کاترین جان قبول. من میگم از کدوم یک چشم بپوشم؟ مگر کدوم یک از این انتظارات بی جاست؟ گیرم که من با کسی ازدواج کردم که یکی از این خصوصیات رو نداشت. خب اونوقت زندگیمون دچار مشکل میشه آخه؟!!! من کاملا گیج شدم. تازه وقتی من این موارد رو داشتم میشمردم از خیلی از مسائل فاکتور گرفتم و حداقل ها رو مطرح کردم. تازه به من میگین اینا هم نشدنی هست!!! پس بی جا نیست که میگم ازدواج به دردسرهاش نمی ارزه!!!!!!!!!!
میدونی عزیزم هیچکدوم از اینها بی جا نیست
اینها ایده ال هست که باید قبول کنی احتمال پیدا کردن کسی با تمام این خصوصیات خیلی خیلی کم ست
ببین عزیزم تو در شرط اولت گفتی بتونم از همه لحاظ بهش اطمینان کنم فکر میکنی مردی که بشه از همه لحاظ بهش اطمینان کرد واقعا وجود داره یعنی کسی که بدونی هیچوقت خطایی ازش سر نمیزنه ایا این فرد وجود داره قطعا ادما خطا می کنند و وقتی خطا میکنند دیگه نمیتونی بگی با تمام وجود بهش اعتماد دارم
مردی که قدرت حلاجی همه مسسائل را دارد و در عین حال کامل ادم را درک میکند یعنی هم از نظر منطقی بی عیب هست وهم از نظر عاطفی بی مشکل است
در هر شرایطی باهام صادق باشه
در این روزگاری که همه به هم دروغ میگویند ایا کسی که در هر شرایطی با ادم صادق باشد وجود دارد
در نهایت رامتین حرف خوبی زد اینکه همه دخترا چنین ارزویی دارند و اگر بگند نه دروغ میگویند .
راست میگویی اقا رامتین همه ارزوی چنین مردی را دارند
ولی از ارزو تا واقعیت راه زیادی است
ساحل جان من به شخصه ارزوی چنین مردی که خصوصیاتش را نوشتی دارم
و اگر روزی چنین شخصی پیدا شود حتی حاضرم جانم را فدایش کنم
ولی اینقدر بدی دیدم که .....
RE: به فکر ازدواج باشم یا نه؟
فقط حالا ببین خیلی از دخترها در همین شرایط هم زندگی میکنند،پس نتیجه میگیریم باید در انتخابت خیلی دقت کنی و حتما اون مواردی رو که مد نظر داری از طرف مقابل سوال کنی و در موردشون مطمئن بشی
RE: به فکر ازدواج باشم یا نه؟
کاترین این رو بدون که پسرها هم آرزوی داشتن همسری با اون مشخصاتی که قبلا تو همین تاپیک بچه ها گفتند رو دارند ولی .....
RE: به فکر ازدواج باشم یا نه؟
نمی دونم کاترین جان. شاید من زیادی متوقع هستم. منظورم از اطمینان این بود که مطمئن باشم تنهام نمیذاره، بهم خیانت نمیکنه، پشتم رو خالی نمیکنه. سمت کارای خلاف نمیره.
چرا باید بهم دروغ بگه؟؟؟ خوبه منم بهش دروغ بگم؟؟؟ اونوقت ازم ناراحت نمیشه؟ به نظر من واقعیت هر چقدر هم تلخ باشه بهتر از اینه که فریبم بده. چون من با تمام وجودم میخوام بهش اعتماد کنم. اگه بهم دروغ بگه یعنی از اعتمادم سوءاستفاده کرده. وقتی که میگم قدرت حلاجی مسائل رو داشته باشه منظورم این نیست که اون بی عیب باشه. نه. اما باید یک حداقلی رو داشته باشه یانه؟
نمیدونم باید بیشتر فکر کنم. هر کدوم از شما با جواب هایی که میدین ذهن من رو به چالش میکشید.
RE: به فکر ازدواج باشم یا نه؟
میدونی ساحل جان
تو همین سایت و یک عالمه کتاب به ما میگویند که باید ایده الهامونو مشخص کنیم
انتظاراتمون رو از همسرمون مشخص کنیم
نمیدونم کتاب/ ایا تو ان گمشده ام هستی /رو خوندی
تو این کتاب که دیگه کولاکه باید بشینی و فقط بنویسی که چی میخوای
به نظر من تو حتما این کار و بکن چون اثر تلقینی مثبتی رو داره و بحث همون که به هر چی فکر کنی بهت جذب میشه است
راستش در مورد مواردی که گفتی به نظرم باید اصل رو چسبید
فریب دادن فرق میکنه با دروغ گفتن
ببین یکی میگه من نمیخوام ناراحتت کنم یا ایجاد اشوب کنم دروغ میگه
یکی با قصد فریب دروغ میگه
من مورد دوم رو نمیتونم قبول کنم و کما اینکه در جریان هستی که رابطه ام را تمام کردم
با وجود اینکه من ادمی هستم که به هیچ عنوان نمیتونم هیچ دروغی بگم ولیسعی کرده ام با دروغهای بی خطردگران کنار بیام هر جند که قبلا خیلی واسم سخت بود ولی ادما تو این دنیا خیلی بدی میبینند
بازم به طرفت بر میگرده حتما چنین ادمهای پاکی هم وجود دارند
به نظرم اگه طرف وجدان داشته باشه خیلی از مسائل حله
اینکه انسان باشه
RE: به فکر ازدواج باشم یا نه؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط کاترین
میدونی ساحل جان
تو همین سایت و یک عالمه کتاب به ما میگویند که باید ایده الهامونو مشخص کنیم
انتظاراتمون رو از همسرمون مشخص کنیم
نمیدونم کتاب/ ایا تو ان گمشده ام هستی /رو خوندی
تو این کتاب که دیگه کولاکه باید بشینی و فقط بنویسی که چی میخوای
به نظر من تو حتما این کار و بکن چون اثر تلقینی مثبتی رو داره و بحث همون که به هر چی فکر کنی بهت جذب میشه است
راستش در مورد مواردی که گفتی به نظرم باید اصل رو چسبید
فریب دادن فرق میکنه با دروغ گفتن
ببین یکی میگه من نمیخوام ناراحتت کنم یا ایجاد اشوب کنم دروغ میگه
یکی با قصد فریب دروغ میگه
من مورد دوم رو نمیتونم قبول کنم و کما اینکه در جریان هستی که رابطه ام را تمام کردم
با وجود اینکه من ادمی هستم که به هیچ عنوان نمیتونم هیچ دروغی بگم ولیسعی کرده ام با دروغهای بی خطردگران کنار بیام هر جند که قبلا خیلی واسم سخت بود ولی ادما تو این دنیا خیلی بدی میبینند
بازم به طرفت بر میگرده حتما چنین ادمهای پاکی هم وجود دارند
به نظرم اگه طرف وجدان داشته باشه خیلی از مسائل حله
اینکه انسان باشه
کاترین جان، راستش من از ازدواج کردن می ترسم. اصلا نمیدونم چه آینده ای در انتظارم هست. من برادرم یک ازدواج ناموفق داشته. من در تمام جریان مشکلات زندگیشون بودم. واقعا چشمم ترسیده. فکر میکنم دلیل این همه سخت گیریم هم این باشه.