مشکلش چیه؟یکی از مهمترین بیمارستانهایی رو که من می شناسم و خوب رسیدگی می شه بیمارستان طالقانیه
نمایش نسخه قابل چاپ
مشکلش چیه؟یکی از مهمترین بیمارستانهایی رو که من می شناسم و خوب رسیدگی می شه بیمارستان طالقانیه
واي خدا شادي عزيزم
باورم نميشه من تو چند روز گذشته خيلي كم وارد شدم و اين موضوع وحشتناك رو همين الان فهميدم
واي خدا اشكام نميذاره صفحه رو ببينم
شاد عزيزم چقدر نازنين و فهميده بود ... از همون روز اول حسش كردم
روزن عزيز تو رو خدا ما رو بي خبر نذار....
من از ته دل آرزو ميكنم شادي عزيزم سلامتي شو بدست بياره...
واي خداي من اونو برگردون.. شوكه شدم خدايا... چه كاري از دستمون بر مياد جز دعا؟؟؟
من كاملا بهم ريختم...
نمی دونم. فقط دارم دعا می کنم. روزهای با تو شاد زیباترین روزهای تالار می مونه. تو این روزها رو باز هم تکرار می کنی. مطمئنم...
خدايا من نميتونم طاقت بيارم. اصلا عجيب نيست كه شاد نازنين اينقدر روي من و ساير دوستان تاثير گذاشته ....
ميشد كاملا از نوشته هاش حسش كرد... آرام و بزرگوار...
اول كه از موضوع باخبر شدم گفتم كاش من جاي اون مريض ميشدم....
امثال شاد عزيز خيلي خيلي كم هستن.... همه ما به وجودشون احتياج داريم...
خدايا كاش من جاي اون مريض ميشدم و اون خوب ميشد...
خدايا شفاش بده خواهش ميكنم... خواهش ميكنم... خواهش ميكنم....
ما اگر زخاطر خدا نرفته ایم
پس چرا به داد ما نمی رسد
ما صدای گریه مان به آسمان رسید
از خدا چرا صدا نمی رسد
چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بزرگ بود واز اهالی امروز بود
و /وبا تمام افقها نسبت داشت/ولحن آب و زمین راچه خوب میفهمید
صداش
به شکل پریشانی حزن پریشان واقعیت بود
وپلکهاش /مسیر عناصر را /به مانشان داد
ودستاش
هوای صاف سخاوت را /ورق زد
ومهربانی را /به سمت ما کوچاند
به شکل خلوت خود بود
وعاشقانه ترین انحنای وقت خودش را
برای آینه تفسیر کرد
واو به شیوه باران پر از طراوت تکرار بود
واو به سبک درخت/میان عافیت نور منتشر می شد
همیشه کودکی باد را صدا میکرد
همیشه رشته صحبت را /به چفت آب گره میزد
برای ما,یک شب
سجود سبز محبت را /چنان صریح ادا کرد
که ما به عاطفه سطح خاک دست کشیدیم
و مثل لهجه یک سطل آب تازه شدیم
وبارها دیدیم/که با چقدر سبد
برای چیدن یک خوشه بشارت رفت
سکوت ، صدای خداوند استنقل قول:
نوشته اصلی توسط parmis08
دوستان من الان فهميدم براي شاد عزيز چه اتفاقي افتاده من چون تازه عضو شدم با خصوصياتش اشنا نبودم ولي الان كه تاپيك رو خوندم متوجه شدم بايستي انسان والايي باشه كه همه اون رو دوست دارن و ازش تعريف مي كنند
تنها كاري كه از دستم بر مياد اينه كه براش سر نماز دعا كنم خداوند هر چه زودتر اون رو شفا بده بياين همگي براش امشب دعا كنيم
خدايا.........
بنده نه برای پز دادن،بلکه جهت نمایاندن شخصیت و احساسات نوع دوستانه شاد این را بگویم که اولین کسی هستم که به او امتیاز در بخش شهرت دادم.
از همان نخستین گام هایش در راه همدردی با دوستان آشکارا تأثیر ناخواگاهش را گرفتم.یک مهربانی و ملایمت مادرانه و زاینده،اثری شگرف که از تارهای مهر دلش مایه می گرفت . .احساس می کردی که سرانگشتان ذهنت آبی شفاف را لمس می کند.
بودنش چون نسیم بود،آرام و نرم . . . . چقدر،چقدر درک بالایی داشت،من خواهر ندارم و اکنون وای و هزار وای که این چشمه سار روشنایی و مهر چه زود شاید بخشکد . . .
خدایا خدایا،اگر کاری در این اواخر برای خشنودیت کردم و تنها تو و من آن را می دانی و به طمع هدفی بود،آن را برای تندرستی هر زودتر شاد قرار بده.
وای که این نازنین همدرد چه شرح صدر داشت و چه گنجایش وجودی . . .
در بیابان خشن موضوعاتی که عقرب و مار مشکلات و جنجال های ما در آن بودند،او بسان بیشه ای بود که حقیقت محض و ناجی بود و نه سراب.
شاد ارجمند . . . .آی آی. . . .من سنگینم؛دارم تهی می شوم . . .
میدانم که هم اکنون در جنگلی از عشق و نور هستی
اما از تو میخواهم برگردی
هنوز برای رفتن تو خیلی زود است...