جالبه... چه نتیجه ای هم گرفتید... برام جالبه بعد از کلی بحث به این نتیجه رسیدد... پس حتما نتیجه درستی خواهدنقل قول:
نوشته اصلی توسط sorena_arman
موفق باشید...البته مترادف دختر بازی در بین دخترها ( سر کار گذاشتن و به بازی گرفتن پسرها )
نمایش نسخه قابل چاپ
جالبه... چه نتیجه ای هم گرفتید... برام جالبه بعد از کلی بحث به این نتیجه رسیدد... پس حتما نتیجه درستی خواهدنقل قول:
نوشته اصلی توسط sorena_arman
موفق باشید...البته مترادف دختر بازی در بین دخترها ( سر کار گذاشتن و به بازی گرفتن پسرها )
as u wish agrin
هر کاری بکنم لااقل به یقین رسیده ام که نمی خواهم با من چنان حیوان برخورد شود. از ازدواج و تمام ضمائم آن به حد انزجار متنفرم. 7 ماه در این تالار بودن به من رسانده است که مرد را برای چه می خواهند و عشقی که دختران از آن دم می زنند چیست!
من به عنوان یه دختر مجرد و شناخت دوستان هم سن خودم ... بهت قول میدم کسی از شما انتظار چنین چیزهایی نداره و هیچ کس همبه یک پسر مودب محترم به دید حقارت نگاه نخواهد کرد ... همه از داماشان یک انسان شریف که زندگی شرافتمندانه ای داشته و خواهد داشت را انتظار دارند و مطمن باشید هیچ دختری همسرش را در زندگی مشترک تنها نمیگذاره ... زندگی متعلق به دونفره و مطمن باش همان اندازه که شما دغدقه زندگی را دارید یک دختر هم دارد ...نقل قول:
نوشته اصلی توسط sorena_arman
خوب دوستان اميدوارم همه صبح خوبي رو پشت سر بگذارين.كم كم موقع نمازه.خوب از همتون التماس دعا دارم. موفق و سلامت باشين
سلام سورنای عزیز
ازرفتنت اشک به چشمام اومد ،تعجب نکن ،درست خوندی
چون تازه با کسی تو این دنیا اشنا شده بودم که ازدواج رو واسه مشترک بودن میخواد
من یه دختر ازاین سرزمین اریایی بهتون می گم که اشتباه فکر می کنید
من 27 سالمه ،دارم کار میکنم ،مثل شما
صبح ساعت 7 از خونه میزنم بیرون ،شب 8 برمیگردم و بعضی وقتا چون کلاس میرم ساعت 11خونه میرسم
ماشین خریدم ،الان هم شدیدن بهاین فکر میکنم که خونه بخرم ،که چیکارش کنم؟که بتونم فردا اگه ازدواج کردم با شوهرم اگرم نه واسه خودم
ولی با این حال هیچ وقت امیدوار نیستم با این شرایط مرد زندگیمو پیدا کنم!
چرا؟چون احساس میکنم اقاپسرا ظاهر بین شدن ،دخترایی مثل ما تو این جامعه خواهان نداره!
من تا حالا یه پسر هم سراغ نداشتم این چیزا (مسولیت پذیری دختر)واسه انتخابش معیار باشه!
چون نیک نظر کرد پر خویش در ان دید
گفتا ز که نالیم از ماست که بر ماست
سلام سورنا:72:
تصمیمت برای رفتن رو دوست ندارم اما در هر حال این تویی که تصمیم گیرنده ای نه ما ...
مدتهاست که نوشته های شما رو می خونم و بارها خواستم در بحثهای شما وارد بشم اما واقعیتش اینه که هنوز نتونستم به خوبی ریشه ی نگرانی شما رو کشف کنم . شما بسیار منطقی هستید و بسیار خوش فکر و بسیار اهل همفکری و ... اما گاهی آن چنان سریع به نتیجه می رسید که باورنکردنیه ...
سورنای خوب ،
آیا واقعا همیشه مشت نمونه ی خرواره ؟
شخصا با این ضرب المثل قدیمی مشکل دارم و اصلا باور ندارم که می شه با نگاه کردن به رفتار 10 یا 100 یا 1000 یا 10000 یا 100000 و یا حتی ... خانم در مورد همه ی اونها قضاوت کرد همونطوری که نمی شه با دیدن عملکرد تعدادی از آقایون نسخه ی واحدی برای اونها پیچید .... به نظر من این یه جور بی انصافیه در حق هم مرد و هم زن . ما همه فارغ از زن و مرد بودن انسانیم . چرا نگاه جنسیتی ؟ اگر من و شما موافق یک ویژگی ، یک صفت ، یک رفتار یا یک اندیشه نیستیم و وجود اون رو در طرف مقابلمون نمی پسندیم بهترین راهش اینه که دنبال کسی بگردیم که در این خصوص با هم همفکر باشیم وگرنه اگر بخواییم همه رو در قالب یک کلیت ببینیم و بسنجیم هم به خودمون ظلم کردیم و هم به دیگرانی که در کلیت ذهن ما جا نمی گیرن.
لطفا به من گوش کنید :
طاهره یک خانم است .
او نادان است .
پس همه ی خانمها نادان هستند .
سورنا یک مرد است .
او تندخو است .
پس همه ی مردها تندخو هستند .
آیا شما با این شیوه ی نتیجه گیری موافق هستید ؟
همین حالا می خواین چندتا خانم رو براتون نام ببرم که فقط به خاطر انسانیت همسرانشون باهاش ازدواج کردن و پابه پای هم از هیچ زندگیشون رو به همه چیز رسوندن ؟
سورنای نازنین:72:
من یک دختر هستم اما هیچ وقت فکر نکردم که می شه خوشبختیم رو با وجود خونه و ماشین و فوق لیسانس و ...ال و بل و جیم بل و امکانات یه مرد ، متر کنم. بلکه همیشه به میزان همنوایی فکری با طرف مقابلم فکر کردم ، به مردی که منو بیش از یک زن به عنوان یک انسان قبول داشته باشه و در تامین نیازمندیهای زندگیمون برای من یه نقش کامل قائل بشه ...
من هم به عنوان یک خانم بخشهایی از رفتارهای پسران و مردان این روزگار رو نمی پسندم اما دلیلی نمی بینم که بخوام یه حکم در مورد همه صادر کنم یا همه رو با یه چوب بزنم و یا از همه فرار کنم . در عین حال به این موضوع واقفم که نباید در انتظار یک مرد بی عیب و نقص و کامل باشم. چرا که خیلی وقتها بعد از ازدواج بخش عمده ای از ویژگیهای زوجین در ارتباط و تعامل باهم تعدیل می شه و به یه حدی از توازن می رسه ...
و در مقابل انتظار دارم که طرف مقابل من هم منو همونجوری که هستم بپذیره نه اینکه از من توقع و انتظار یه آدم بی عیب و نقص رو داشته باشه ... و نهایتا این اجازه رو به هردومون بده که در کنار هم رشد کنیم .
سورنای دوست داشتنی تالار همدردی :72:
خیال می کنم ما به عنوان دختران و شما به عنوان پسران این سرزمین ، بیش از اینکه و پیش از اینکه بخواییم بر تفاوتهای فیمابین پافشاری کنیم و از اونها بترسیم باید روی ویژگیهای مورد خواستمون متمرکز بشیم و هر کدوم تلاش کنیم یاد بگیریم که چطور می شه واژه ی "من" رو نه فقط در حرف و زبون که در نگاه ، رفتار و عملکرد به "ما" تبدیل کرد ؟ مثلا من به این فکر کنم که چگونه می تونم هر چیزی رو که تا حالا فقط برای خودم خواستم به نفع دو نفر و به نام "ما" بخوام ؟ چطور باید تمرین کنم که از بخشی از خواستهایی که ضروری نیستندعبور کنم ؟ با چه مکانیزمی دوست داشتنم رو نشون بدم که بتونه برای هر دوی ما هم من و هم طرف مقابلم احساس خوشبختی رو مضاعف بکنه ؟ و ...
ببخشید که پر گویی کردم .
موفق باشی و سالم و برقرار .
در ایران- مرکز ایران و شهرهای تا شعاع 300 کیلومتری از مرکز و....نقل قول:
کامران عزیز
مشاهدات مستند شما در کجا صورت گرفته؟؟ در کوچه و خیابان؟؟
بله، درسته، در هرمکانی شما افراد متعلق به همان مکان را خواهید دید.
شما هرگز دخترانی را که تا پاسی از شب به فکر درس و کارشان هستند را نمیبینید. چون دیدن اینها چشم نمیخواهد، بصیرت میخواهد.
چشم ها را باید شست.............جور دیگر باید دید......
در محل زندگیم و...
چرا هستند من نگفتم نیستم اما تعدادشون خیلی خیلی کم هست...
من که تا دلتون بخواد دیدم و میبینم و....شما هم پس نگین ندیدم!.....بگین نمونه ی عقده ایش رو دیدم...اینا همونایی هستن که زندگی اون دخترا واسشون عقده شده!.....علاوه بر عقده های کودکی و......نقل قول:
سلام سورنای عزیز
من نقش یک دختر رو قبل از زندگی مشترک نمیدونم ولی دختری رو که کامران گفته تا حالا ندیدم با این حرفا شخصیت یک دختر یعنی زن و مادر آینده زیر سوال میره.........
وقتی میبینم دوستان من که تازه ازدواج کردن برای مراسم عروسی کل آرایشگاههای شهر رومیگردن و نمونه کارهاشونو میبینن تا بهترینشو انتخاب کنن یا مراسم آنچنانی میگیرن که همه ازشون تعریف کنن و اصلا به فکر پولی که قراره داماد بده نیستن حالم بد میشه جالب اینجاست وقتی ازشون میپرسم این چه کاریه به من میگن وای از این حرفا به شوهر آیندت نگو یک شب که هزار شب نمیشه آرزوی هر دختریه که وقتی عروس میشه خوشگل بشه و از این حرفا........ که چی بشه یک عده آدم که حتی عروس خودشم اونا رو نمیشناسه بیان و بعدشم پشت سرشون حرف در بیارن.......
بنده از زندگی شخصیشونم خبر دارم که نوشتم.....هم توی دانشگاه دیدم و هم مکان زندگی و....یادم رفت اینو بگم که اگه یه تخم مرغ بدی دستشون بلد نیستن بشکنن!!!.....از خودشون پرسیدم.....نقل قول:
از اینکه می تونه کار کنه تا اینکه این کار رو انجام می ده فاصله از زمین تا آسمونه.حرف کامران در مورد رفتارها و اینکه دخترها پاکن یا خیر رو من نه می تونم تایید کنم و نه رد می تونم کنم. اما در مورد وظایف کامران حرف بی ربطی نزد. من امثال این دخترها رو خیلی دیدم.در محیط دانشگاه!! البته از زندگی شخصیشون(پسر بازی یا ...) خبر ندارم ولی واقعا هیچ وظیفه ای بر روی دوش خود احساس نمی کنند!!
بله دیگه ......بدون شرح!.......:Dنقل قول:
قبل از ازدواج مهمترين مسئله براي خانم ها مسئله انتخاب همسره. بعد از ازدواج هم اداره اون زندگي و تامين ارامش
خوب چرا خودتونو نفرين مي كنين. مسئله انتخاب همسر براي خانم ها خيلي سخت تره. كافيه يه اشتباه كوچك رخ بده تا اخر عمر بايد تاوان اشتباهشونو بدن ولي اقايون اگه خوششون از خانم نياد طلاق ميكيرن و ميرن دنبال يه زندگي مجدد
تایید میشه قبلنم گفتم اونا تازه عقده ای هم هستن و.......نقل قول:
خانوم آگرین 1 درصد پسرها هم دنبال چنین دخترانی نیستند.درهر حالی که دختر کور و کچلم باشه پدرش توقع داره داماد مخارج شروع زندگی مشترک رو بپردازه.
نیاز نبود مقابله به مثل کنید. خود شما هم از آنچه که می گذرد آگاهید.
اقای سورنا ما همچنان منتظریم
منظورم اینه که ظاهرا معیار اقایون برای ازدواج چیز دیگه ای هستنقل قول:
نوشته اصلی توسط sorena_arman
چون من با این معیارهام هیچ گزینه ای برایازدواج نداشتم
سلام زمان قدیم دختران با توجه به جو جامعه و از طرفی نوع برخورد با اون ها از طرف خانواده ها و خیلی از مسائ دیگه قبل ازدواج به شکل دیگه ای اماده میکردن مثلا اموزش آشپزی خیاطی خونه داری البته نحوه اموزش اونها با همسرشون خیلی تفاوت داشته من خودم از مادربزرگم شنیدم که مادرشون همیشه به چه شکلی یادش میداده که با شوهرش رفتار کنه احترام بگذاره با خانواده شوهر درست رفتار کنه محترمانه اما الان خیلی فرق کرده مادر به دخترش میگه اینقدر" لیلی به لا لاش نذار پرو میشه""مادر شوهرت اینو گفت؟جوابشو دادی؟ زنکه فلان فلان شده!!!حتی اگه یک دختر دوست داشته باشه اشپزی یاد بگیره مادر بهش میگه"نگی آشپزی بلدماااا مگه میخوان کلفت ببرن!!!" یکی نیست به این مادر بگه مگه تو داماد میخوای برای نو کری!! که اگه دخترت بگه من آشپزی بلدم کلفت باشه!!!
به نظر من خانوم ها هم قبل ازدواج در حد تواناییشون باید برای ایجاد یک زندگی مشترک لذت بخش برای هر 2 تلاش کنن و این که دختری بنشینه تا مردی از راه برسه و اونو به ارزوهای دور و درازش برسونه کار احمقانه ای هست و اصلا امکان پذیر نیست هر کس برای رسیدن به خواسته هاش موظفه تلاش کنه چه مرد چه زن....کی گفته عده ای مسئول خوشبخت کردن عده ای دیگر هست؟هر کس مسئول خوشبخت کردن خودشه و تلاش برای رسیدن به خوشبختی.... من با نظر آقایون موافقم چند درصد از دختران به ابن فکر میکنن که وقتی ازدواج کردم چه کار کنم که شوهرم احساس خوشبختی کنه؟هستن اما خیلی کم