-
سحر جان بهترین کار اینه که هیچ تماسی باهاش نگیری نه زنگ نه پیام و نه این که بری پیشش.
فقط منتظر باش ببین اون چیکار میکنه اگه شمارو بخواد خودش میاد و حرف میزنه
اگرم نخواد هیچی نمیتونه مجبورش کنه ید تحت هر شرایطی برای خودت ارزش قایل باشی
اویزون شدشدن از یه مرد هیچ نتیجه ای نداره
موفق باشی
-
سلام:
شايد ارتباطاتش با كسايي كه بوده بيشتر شده و ميخاد با يكيشون ازدواج كنه اين فكرا خيلي اذيتم ميكنه
هیچوقت این فکر نکن!!!
مدام به خودت تلقین کن که سهم اون، تو این دنیا، تو بودی !!
مطمین باش اگر غیر این انتخاب کنه فقط اون ضرر میکنه!!!
اون میگه مشکلی ندارید!
مطمین باش مشکلی ندارید.
عزت نفس تو به کارهای همسرت و ایرادایی که ازت میگرفته ربطی نداره !
خودت اوردیش پایین خودتم میتونی ببریش بالا!راهش یادبگیر.
بنظرتون كارام درسته ؟؟؟
خودت چی فکر میکنی؟
-
مرسي محيا جان و رهاي عزيزم
خيلي سعي ميكنم يادم بره انگار نميشه همش يه اتفاقي ميوفته از وقتي هم وايبرو و ،،، اومده شرايط بدتره
من با خانوادش رابطم خوبه پدرش هوامو داره البته نه از نظر مالي تماس و احوالپرسي و دعوت كردن به خونشون و اين طور چيزا
مادرش كه قهر ما بخاطر اون شروع شد هم كاري نداره با چيزي و خودشو بيخبر نشون ميده
خيلي دوست دارم فكراي بد سراغم نياد الان دارم ياسين رو ميخونم و اين خيلي به ارامشم كمك كرده باورتون نميشه ارامشم چند برابر شده
به اين قضيه ايمان دارم كه اروم ترو بهتر از من مطمئنم نميتونه پيدا كنه و با هركي خودشو مقايسه بكنه شانسش از همه بيشتره حتي خيلي وقتا جلو دوستاش بخاطر كارو و موقعيت من كلاس ميذاره
اينكه بهش زنگ نميزنم خيلي بهتر از زمانيه كه زنگ ميزنم ج نميده بنابرين اين كارم درسته
ولي اول دعوامون كه خيلي بي احترامي كرد فرداش زنگ زد البته نه براي عذر خاهي همينطوري و من تحويلش نگرفتم و ازونجا مشكل درست شد يعني تقصير خودم بود
يا اون منتظر همچين اتفاقي ميگشت ؟؟؟
-
سلام سحر جان...خيلي خوبه كه آروم تر شدي عزيزم منم سوره ي ياسين و خوندم و نتيجه گرفتم پس توام نتيجه ميگيري...
عزيزم راهي كه الان پيشگرفتي خوبه البته تا عيد بهتره عيد كه شروع شد بهش زنگ بزني نه واسه گله خيلي عادي خوب حالش و بپرس و عيد و تبريك بگو اگه خوب رفتار كرد كه خدا رو شكر اما اگه مثل قبل بود به نظر من ديگه بهتر واسه خودت و زندگيت ارزش قائل باشي و خودت و از اين بلاتكليفي در بياري...من مطمئنم كه اتفاق اول ميافته چون تو شرايط تو تقريباً قرار گرفتم وقتي همه چيز و بسپري دست خدا خودش بهترين راه و واست انتخاب ميكنه اما الان توو اين دو هفته باقي مانهده همه تلاشتو واسه آرامش و به دست آوردن اعتماد به نفست بكن
توكلت فقط به خدا باشه:203:
-
ممنونم از دلگرمي هايي كه بهم ميديد ، خيلي لطف ميكنيد كه بهم سر ميزنيد :72:
اميدوارم بتونم الان از ديروز كه دوستاي خوبم تو همدردي راهنمايي كردن همش فكراي مثبت ميكنم خيلي حالم بهتر شده
ميخام برا عيد يه سري وسيله و لباس بخرم انقد از پدرم براي مسائل مختلف پول گرفتم ديگه واقعا روم نميشه
برا پول گفتن به اون اشتباست ؟؟؟؟
يعني نميفهمه نزديك عيد شايد همسرش چيزي لازم داشته باشه ؟؟
-
سلام دوستم...
اول از شوهرت درخواست پول كن اگه بتوني جراتمندانه اين تقاضا رو ازش داشته باشي وقي بهت نه بگه ناراحت نميشي چون به اونم حق نه گفتن ميدي نذار بعداً بگه خودت ازم پول نخواستي يا دعوا راه بندازه كه چرا از بابات پول گرفتي اگه اون نداد از پدرت بخواه اين درخواستم بايد جرات مندانه باشه...
وقتي خواستي با همسرت صحبت كني خيلي قوي، با آرامش صحبت كن بذار از آرامش تو اونم آروم بشه استرس اصلاً نداشته باش تو خيلي قوي هستي تو بايد سعي كني ديگه وابسته به كسي نباشي دوستشون داشته باش اما وابسته نباش من دارم سعي ميكنم كه كمتر به آدما وابسته باشم اينجوري كمتر اذيت ميشيم...
ببين عزيزم بايد كمك تكليفتو مشخص كني مطمئن باش اتفاق بعدي نميافته چون به خدا توكل كردي...
فقط بايد صبور...قوي...آروم...باشي...
راستي اصلاً طلبكارانه و با حالت قهر با همسرت حرف نزن اينجوري بدتره با محبت و احترام حرف بزن...اگه قرار باشه توام مثل اون باشي كه نميشه گلم...
موفق باشي
-
ازش درخاست كردم گفت زيادپول ندارم
يعني داره دروغ ميگه بعد اينهمه وقت كه بهم هيچي نداده حالا بايد اينو بگه
خيلي ناراحتم خيلي
-
سحر اینهمه بچه ها گفتن زنگ نزن باز کار خودتو کردی
تو چرا باید درخواست پول کنی؟ اون باید ازت میپرسید پول میخوای یا نهبرای خودت ارزش قایل باش
دیگه چی باید بهت بگه تا متوجه شی که نباید بهش زنگ بزنی؟
-
انقد سريع و بدون فكر بهش اس دادم كه خودمم بعدش پشيمون شدم خيلي زيااااااد انگار نميخاستم بهيچي فكر كنم نميدونم تابحال اينطوري شديد يا نه
اونكه حاليش نميشه اخه نزديكه عيده و من پول لازم دارم
بخدا لجم ميگيره برا اينو اون خرج ميكنه انقد من كم خرج بودم و كم توقع هميشه غرور داشتم تا نميگفت درخاست نميكردم واسه اين رفت سراغ ديگران
باورتون نميشه متوجه شدم كه ميليوني براي ... خرج ميكنه
لجم ميگيره ديووووونه كنننده اس انگار فقط ازين طريق دلم خنك ميشد
ميدونم اشتباه كردم ميخاستم يادش بيارم بابا زن دااااره اين ادم
چرا انقد من كم طاقت شدم خدايا بهم صبر بده
چطوري ميشه صبور بود
البته يه چيزو بگم من اصلا محتاج پول اون نبودم ولي اينو بهونه قرار دادم انگار ، و خودمو راضي كردم
-
سلام سحر جونم اصلاً خودتو سرزنش نكن واسعه درخواستي كه كردي بهتر بود زنگ ميزدي ولي اشكال نداره ديگه الان خيالت راحته كه بهونه اي دستش نداري حالا برو از پدرت درخواست پول كن و برو واسه خودت كلي خريد كن اصلاديگه به همسرت كار نداشته باش و زندگي خودت و بكن و آرامش تو بدست بيار .... تو بايد از همسرت تقاضاي پول ميكردي خيلي ببخشيد اون دوستت نيست كه وقتي داره لج ميكنهخ مثل بچه ها توام لج كني تو بعدها به اين كارات فكر كني عذاب وجداني نداري چون همه ي تلاشتو كردي پس عزيزم توو اين دوهفته برو به خودت برس...برو خريد...آرايشگاه به چيزاي بد فكر نكن ميدونم سخته بخدا ميدونم اما تو ميتوني دوست خوبم...:43:
من واست دعا ميكنم...:203: