راستش این جمله که کمی هم طنز داشت، وقتی خوندم اولش خندیدم.
ولی سوده جان!
شما اصلا حواست به کاری که داری می کنی نیست. الان هم فقط می گی کاش علی برگرده. همین.
هر چی بیشتر از روابط خودت و خانواده ات و برنامه هاتون میگید، بیشتر متوجه می شم که چرا همسرت به این نتایج رسیده.
شمایی که برای ایران رفتن با همسرتون بحث داشتید و خودش را با پارمیدا تنها می فرستادید ایران
الان می خوای دو ماه با مامانت بری ایران!
موضوع حساب بانکی هم که خودت قبول کردی یکی از کارهایی بود که به اختلافتون دامن زد و شدتش را خیلی بیشتر کرد (دخالت خواهر شما در حساب بانکی مشترک شما و همسرت !)
بیرون ریختن وسایل همسرت از پنجره و جلوی همسایه ها و ... هر چقدر هم بگی عصبانی بودم ؟!؟!
این مورد هم که قبلا گفتم، اصرارت برای بیرون کردن خواهر همسرت از خونه مشترکشون، به بهانه خرید خونه در ایران (که 11 ماه خالی باشه و یک ماه شما برید اونجا)!!
سوده یه کارهایی کردی که من به عنوان یک زن، اگر کسی این کار را باهام بکنه، محاله بتونم فراموش کنم و ببخشم.
نمی دونم آقایون تو این موارد چطور رفتار می کنند و چه احساسی دارند.
ببخشید سرزنش کردم. ولی هیچی عوض نشده. فقط می گی می خواممممم برگرده.
اگر گزارش بدی این تاپیک را قفل کنند، اون خلاصه برداری و ... که گفتی را در یک تاپیک جدید و با عنوان جدید بزن،
امیدوارم راهگشا باشه برات.