نوشته اصلی توسط
del
الهام جان! تا موقعی که داری به این فکر میکنی که دیگران در مورد تو چه فکری میکنند، مطمئن باش که نمی تونی خودت باشی. ببین اصلا مهم نیست که دیگران چه فکری درموردت میکنند، مهم احساس رضایت قلبی و درونیه توئه!
احساساتت رو تجربه کردم. تمام و کمال. وقتی میگی خیلی دوست دارم به شوهرم افتخار کنم یا اینکه مادرشوهرم و خانواده ی همسرم به حالت دلسوزی بهم نگاه میکنن، واقعا واقعا از ته قلبم میفهمم چی میگی!
میدونی همین احساسات رو؛ احساساتی مثل خجالت، ترس، سرافکندگی، تحقیر و آزردگی رو تجربه کردم. توی دوران عقدم بارها شده بود که شوهرم جلوی مادرشوهر و خواهرشوهرم سر یه موضوع مسخره، سرم داد می کشید. همه ی رازهایی که بین مون بود رو بهشون میگفت. محلم نمی داد و میذاشت میرفت بیرون.
منم گریه میکردم و خانواده ی شوهرم هم دلداریم میدادن. اما همیشه احساس شکست و تحقیرشدگی داشتم.
و وقتی مادرش اینها خونه نبودن، میاومد سراغم. به شدت بهم محبت میکرد و از دلم درمیآورد. بیشترین محبتی که هیچ وقت از کسی ندیدم رو به پام می ریخت. اما برای من این سوال پیش می اومد که اون من رو فقط واسه خواسته های خودش میخواد. در صورتی که من احترام و عزت رو میخواستم.
میخوام بگم خوبه، خوب درک میکنم چی میگی!
اما من راه های زیادی رفتم. خیلی مطالعه کردم و زجر کشیدم تا تونستم خواسته ی اصلیم که احترام هست. حتی متوجه اش باید میکردم که منظور من از احترام دقیقا چه نوع احترامیه! تا تونستم بعد از 7 سال به خواستم برسم. البته هنوز هم تتمه اش مونده و دارم روش کار میکنم.
اما تو خیلی راحت اگر بخوای میتونی از همین الان به خواسته هات برسی. یعنی اگر راه درست رو از الان در پیش بگیری و تلاش کنی خیلی زودتر میتونی با استفاده از تجربیات دیگران به خواسته ات برسی.
------------------
واسه اولین قدم باید روی اعتماد به نفس و عزت نفس خودت کار کنی. میشه بپرسم توی چه رشته ای داری درس میخونی؟
باید یه برنامه ریزی روزانه برای خودت داشته باشی.
1. ازت میخوام که در کنار درست، ثبت نام کنی واسه باشگاه. رشته ی ایروبیک. خیلی بهت اعتمادبه نفس می ده. آرومتر میشی و خوشحال تر میشی. روحیه میگیری از یه منبعی به غیر از همسرت. حتما حتما توی برنامه هات قرار بده. همین امروز ثبت نام کن.
2. برنامه ی خوابت رو تنظیم کن. یعنی سر یه ساعتی مثل 11 یا دیگه 12 بخواب. صبح ساعت 8 بیدار باش.
3. به تغذیه ات اهمیت بده و سعی کن از امروز از مامانت بخوای که مثلا غذاهایی که دوست داری رو برات بپزه. از اتاقت بیرون بیا و توی جمع باش. حتی از امروز شروع کن توی پختن یه وعده ی غذایی مثل ناهار یا شام کنار مامانت توی آشپزخونه باشی یا اینکه خودت آشپزی کنی.
4. به ظاهرت اهمیت بده و توی آینه هر روز؛ روزی چند دقیقه بعد از آماده شدنت به خودت نگاه کن و قربون صدقه ی خودت برو. از زیبایی های خودت تعریف کن.
5. امروز یه برنامه ریزی واسه امتحاناتت بکن. ببین دقیقا امتحاناتت چه تاریخی هستند و شما چقدر از هر کتاب رو خوندید. و میخواید که به کدوم کتاب بهای بیشتری بدید و به کدومش اهمیت کمتری. و حتما حتما یه ساعت مشخص مثل 10 تا 11 صبح یا 3 تا 4 عصر رو برای خوندن کتابهات در نظر بگیر.
6. تاکید میکنم. به شدته به شدت روی شروع جملاتت با "من" و استفاده از روش xyz و اعتبار سازی برای خودت و همسرت تمرکز کن. یعنی از همین حالا وقتی میخوای حرفی بزنی میگی من؛ فکر میکنم. من احساس میکنم. من دوست دارم. من دلم میخواد که. من وقتی ... .
7. اولویت شما باید این مدلی بشه از امروز. مهم ترین شخص برام اول الهامه. اینکه الهام خوشگل باشه. الهام شاد باشه. الهام روحیه داشته باشه. الهام موفق باشه. بنابراین اول شخص مهم زندگیت الهامه.
بعدش مهمه که الهام با همسر آینده اش رابطه ی خوبی داشته باشه. باید بتونه با شوهرش حرف بزنه. این حرف زدن؛ اون هم رودررو؛ از مهم ترین تمرین هات به حساب میاد. اینکه یاد بگیری چی بگی، خواسته هات رو هم فعلا معطوف میکنی به خودت. یعنی از همسرت میخوای که مثلا فلان چیز رو برات بخره. در همین حد. خواهشا حرفی از رفت و آمد با خانواده ات نزن. سعی کن بخاطر دل خودت؛ یعنی واسه اینکه خودت خوشحال بشی، شوهرت رو شاد کنی.
همسرت رو همین جوری که هست بپذیر.
8. مطمئنا به غیر از ویژگی های سطحی که شما در رفتارهاش می بینید. یه سری ویژگی های عمیق و مثبت هم ایشون توی باطنشون به عنوان یه انسان دارن که شما باید اونها رو بشناسید و بزرگش کنید.
وقتی اینقدر صادقانه به بچه ی خواهرش ابراز احساسات میکنه؛ مطمئن باش میتونی یه کاری کنی، صدها برابر بیشتر به شما ابراز احساسات کنه. همین! همین مساله ی خواهرزاده اش رو به طرف خودت بکشون. مثلا:
شما: عزیز دلم، نمی دونی دیشب چقدر خوشحال شدم. اصلا وقتی از پیشتت اومدم همین جوری توی فکر بودم.
چی؟
اینکه وقتی می دیدم اینقدر قشنگ ابراز احساسات میکنی به فلانی، کلی خوشحال شدم و ذوق کردم. پیش خودم گفتم: وقتی واسه فلانی این جوری هستی. پس توی زندگی مون واسه من که عشقتم دیگه چه جوری میشی. اصلا فکر کردم، واسه دایی شدنت این جوری خوشحالی. واسه بابا شدنت دیگه چقدر ذوق میکنی.
خیلی خوشحالم. فکر کن. فکر کن یه لحظه بچه دارشیم...
بعد هم کلی حرفهای قشنگ که میتونی بهش بزنی. اصلا همون لحظه میتونی یادش بدی که مثلا چه رفتاری رو دوست داری باهات داشته باشه.
مثلا فکر کن توی خونه ی خودمونیم. همه جمعا و من هم مامان شدم. تو میایی و می شینی کنارم. به صورتم نگاه میکنی و میگی: .... یا دستمو میگیری و میگی:... .
می بینی خیلی راحت میتونی از یه راه دیگه به همسرت غیرمستقیم آموزش بدی که چه انتظاراتی ازش داری و چه فانتزی های ذهنی داری.
میتونم بهت اطمینان بدم که اگر بتونی واسه همسرت جذاب باشی و یه کاری کنی که دلتنگت بشه، خودت که هیچ، به پدر و مادرت بیشتر از خودت احترام میذاره. از فاز منفی بیا بیرون و شروع کن به عمل کردن حرفا وگرنه فرشته ی مهربان دفعه ی دیگه تو رو این جوری ببینه، قفل تاپیک رو شاخ ته!:311:
در مورد رابطه ی جنسی تون هم اصلا ازش دریغ نکن. یادت باشه صمیمیت، رابطه ی زناشوئی و تعهد هستش که مثلت عشق رو تشکیل میده. اصلا این ضلع از مثلث رو از دست نده و یادت باشه، درسته که رفتار یه مرد خیلی خیلی به لحاظ روانی باعث میشه که ارتباط جنسی لذت بخش تر بشه؛ اما مهارت داشتن و آموزش دیدن، مثبت نگری و تیزبینی و اعتماد به نفس یه زن هم میتونه باعث بشه که نهایت لذت رو از رابطه ی زناشوئیش ببره.
پس توی این زمینه از آناتومی بدن خودت و همسرت، اینکه چه جوری میشه کیفیت این رابطه رو بالا برد و همین طور یه کم دقیق شو به این خانم هایی که ناز و عشوه میریزن، یاد بگیر که همه چیز دست مرد نیست، خیلی چیزها به زن مربوط میشه اگه بخواد!:43:
- - - Updated - - -