نوشته اصلی توسط
heaven65
سلام.خیلی داغونم خیلی افسردهفاصله ام از همسرم خسلی زیاد شده هیچابراز محبتی ازش نمی بینم .همش بهونه همش تخریب احساسات .خسته ام حس بدی دارم به هیچی دل خوش ندارم نه از خودم راضیم نه از همسرم خلاء محبت رو با تک تک سلول هام حس می کنم .براش مهم نیستم.حس می کنم ارزشی ندارم .حس می کنم بود و نبود از لحاظ عاطفی براش تفاوتی نداره.حس می کنم دیده نمی شم . داغونم داغون داغون.حرفم هدفم زندگیم نظراتم وجودم هیچ اهمیتی براش ندارم همسر من عوض شده البته قبلا صد در صد نبود اما الان...
نمی دونم باید چی کار کنم.دارم از دست میدم :هم خودم رو هم خودم رو هم خودم رو بعد اونو.حسرت زندگی دیگران منو از پا در اورده.
حس می کنم دوسش ندارم فقط وابسته ام و نیاز دارم.محبت هاش فقط برا زمانیه که من سمتش برم و دیگه برام رنگ و بویی نداره.
- - - Updated - - -
مرسی مهرانا اما اینا هیچ کدوم دیگه روی من تاثیری نداره چون از تلاش کردن برای تغییر خسته شدم.