خب همین کاری که میگه رو بکن. یا خودت یا پدرت به دیدن پدرش برو . در مورد همه مسائل (به خصوص مسائل مالی ) واضح حرفت رو بزن.
نمایش نسخه قابل چاپ
خب همین کاری که میگه رو بکن. یا خودت یا پدرت به دیدن پدرش برو . در مورد همه مسائل (به خصوص مسائل مالی ) واضح حرفت رو بزن.
قبلا بهتون نگفتم؟؟؟؟؟ یا شاید گفتم !
یکی از دلایلی که تا الان طول کشیده رابطمون اینطور بمونه ، فوت پدرم (اسفند 90) بود. وقتی پدرم فوت کرد 5 ماه بود با دختر خانوممون حرف میزدم حتی پدرمم میدونست قضیه رو !
اما تازه شروع کرده بودیم و فعلا نمیدونستیم که بعد ها رابطمون اینجور تداوم داشته باشه
الان مجبورم با عموم برم که خواستگاریم با اون رفتم
هرکسی باشه جای خالی پدر تواین شرایط خیلی بیشتر احساس میشه !!! :(
فقط می ترسم عموم اینا کوتاه نیان و بگن اونا دیگه گفتن نه و همه چی تموم شده!!!!! ولی ما 2 تا همدیگرو خیلی میخواییییییم - اینروزا وقتی حرف میزنه فقط گریه می کنه!!!! منم دل دارم نمیتونم تحمل کنم لحظه ای دلخور باشه .....
فقط استرس دارم
نمیدونم چی به سرمون میاد !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اووووه ماهان من واقعا معذرت می خوام . خدا بیامرزه پدرت رو . شاید گفته باشی. من فراموش کرده بودم.
به نظر من خودت یه بار برو با پدرش صحبت کن. بگو که فکرش رو کردی و همه جوره می تونی دخترش رو خوشبخت کنی. در مورد برنامه هایی که برای آینده چیدی صحبت کن. بذار بدونه که با برنامه ریزی داری پیش میری . خلاصه اینکه مردانه رفتار کن. اون اگه احساس کنه که واقعا توانایی خوشبخت کردن دخترش رو داری قطعا قبول می کنه .
زودتر برو صحبت کن و خبرش رو به ما بده . منتظریم
آقای ماهان حرف گوش نکن عاشق،
اگه ممکنه به این عروس خانم بفرمایید همه چیز را مدتی مسکوت کنند تا امتحانهاتون را بدید.
الان فقط بی خودی شلوغش می کنید و کار را سخت تر.
شما هم که مشکل شهریه و دانشگاه دارید مسیر را طولانی تر هم می کنید ( این ترم به سلامتی دو تا درس شما می افتی و سه تا هم ایشون که جمعش می شه یه ترم )
خواستگاری و ازدواج یه چیزی نیست که با عجله و گریه بشه سروتهش را هم آورد.
1 سوال دارم !!
بین خواستگاری اول و دوم از 1 نفر چقد باید فاصله باشه؟ 1ماه؟ 2 ماه؟ 1 هفته؟ چند روز؟؟؟؟؟
حد اقل و حد اکثر چند روز باید منتظر موند و دوباره دست به کار شد؟
راستش الان فرمولش تو ذهنم نیست :58:
ماهااااان حداقل و حداکثر نداره که. اونا فکراشونو کردن. پدرش مخالفه . برو باهاش صحبت کن ببین چی میشه .
ماهان خواستگاری دوم دیگه واسه چی میخوای بری؟
شما دخترشونو یه بار خواستگاری کردی! دخترشونم که راضیه. فقط میمونه پدر خانواده. اگه میشه یه جایی که راحت تری، با پدرش دو نفری صحبت کنید. سرسختی تورو ببینه، مردونه باهاش حرف بزن، بگو شما پدر ایشون هستید. حرفتون برای من سنده، هر کاری از دستم بر بیاد برای جلب رضایت شما میکنم. بگو (دختر خانوم) هم به خاطر حجب و حیا و این که شما پدرش هستی نتونستند حرفای دلشونو بزنند. از طرفی ما میخوایم حمایت و دلگرمی شمارو داشته باشیم. برای همین میخوام دلایل مخالفتتونو بدونم.
- - - Updated - - -
لازم نیست فکر کنی چقدر باید صبر کنی... هر موقع دیدی آمادگیشو داری اقدام کن... یه هفته، دو هفته؛ یه ماه، بعد از امتحانها... هر وقت که ذهنت آروم بود و میتونستی راحت حرف بزنی
امتحاناتونو که تموم کردید و خیالتون راحت شد دوباره خودتون شخصا با پدرشون صحبت کنید و حرفاشو بشنوید و محکم و مردونه سعی کنید نظرشو جلب کنید