-
RE: اشعار برگزیده
سرخوش ز سبوي غم پنهاني خويشم
چون زلف تو سرگرم پريشاني خويشم
در بزم وصال تو نگويم زكم و بيش
چون آينه خو كرده به حيراني خويشم
لب باز نكردم به خروشي و فغاني
من محرم راز دل طوفاني خويشم
يك چند پشيمان شدم از رندي و مستي
عمريست پشيمان ز پشيماني خويشم
از شوق شكرخند لبش جان نسپردم
شرمنده جانان ز گران جاني خويشم
بشكستهتر ازخويش نديدم به همه عمر
افسرده دل از خويشم و زنداني خويشم
هر چند امين، بسته ی دنيا نيم اما
دلبسته ی ياران خراساني خويشم.
شعر از : آیت الله خامنه ای:72:
-
RE: اشعار برگزیده
باز محرم رسید
باز محرم رسید
باز صبا در دلم
عطر حسینی دمید
باز تبسم به خاک
باز تبسم به اشک
خنده ی تلخیست این
عشق حسین است و پاک
باز صدای اذان
پر شده در آسمان
باز خدا همهمه
در دل و در جانمان
باز محرم رسید
جگرم را درید
آه ، خدایا ببین
مرده پرستان دین
این همه با شور و ناز
اول صف نماز
کافر و کافور باز
احمق و احمق نواز
عشق حسین است و پاک
بی خردان را چه باک
-
RE: اشعار برگزیده
دل تنگ
سر خود را مزن اینگونه به سنگ
دل دیوانه تنها دل تنگ
منشین در پس این بهت گران
مدران جامه جان را مدران
مکن ای خسته درین بغض درنگ
دل دیوانه تنها دلتنگ
پیش این سنگدلان قدر دل و سنگ یکی است
قیل و قال زغن و بانگ شباهنگ یکی است
دیدی آن را که تو خواندی به جهان یارترین
سینه را ساختی از عشقش سرشارترین
آنکه می گفت منم بهر تو غمخوارترین
چه دلآزارترین شد چه دلآزارترین
نه همین سردی و بیگانگی از حد گذراند
نه همین در غمت اینگونه نشاند
با تو چون دشمن دارد سر جنگ
دل دیوانه تنها دل تنگ
ناله از درد مکن
آتشی را که در آن زیسته ای سرد مکن
با غمش باز بمان
سرخ رو با ش ازین عشق و سرافراز بمان
راه عشق است که همواره شود از خون رنگ
دل دیوانه تنها دل تنگ
-
RE: اشعار برگزیده
بر روی ما نگاه خدا خنده می زند
هرچند ره به ساحل لطفش نبرده ایم
زیرا چون زاهدان سیه کار خرقه پوش
پنهان ز دیدگاه خدا می نخورده ایم
***
پیشانی ار ز داغ گناهی سیه شود
بهتر ز داغ مهر نماز از سر ریا
نام خدا نبردن از آن به که زیر لب
بهر فریب خلق بگویی خدا خدا .
(فروغ فرخزاد)
-
RE: اشعار برگزیده
*.¸.*´
¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)
(¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`•
_____****__________****
___***____***____***__ ***
__***________****_______***
_***__________**_________***
_***_____________________***
_***_____________________***
__***___________________***
___***_________________***
____***______________ ***
______***___________***
________***_______***
__________***___***
____________*****
_____________***
______________*
داد معشوقه به عاشق پیغام
که کند مادر تو با من جنگ
هر کجا بیندم از دور کند
چهره پر چین و جبین پرآژنگ
با نگاه غضب آلود زند
بر دل نازک من تیر خدنگ
از در خانه مرا طرد کند
همچو سنگ از دهن قلما سنگ
مادر سنگدلت تا زنده است
شهد در کام من و توست شرنگ
نشوم یکدل و یکرنگ تورا
تا نسازی دل او از خون رنگ
گر تو خواهی به وصالم برسی
باید این ساعت بی خوف ودرنگ
روی و سینه تنگش بدری
دل برون آری از آن سینه تنگ
گرم وخونین به منش باز آری
تابرد زآینهً قلبم زنگ
عاشق بی خرد ناهنجار
نه بل آن فاسق بی عصمت و ننگ
حرمت مادری از یاد ببرد
خیره از باده و دیوانه ز بنگ
رفت و مادر را افکند بخاک
سینه بدرید و دل آورد به چنگ
قصد سر منزل معشوق نمود
دل مادر به کَفَش چون نارنگ
از قضا خورد دم در به زمین
واندکی سوده شد اورا آرنگ
وآن دل گرم که جان داشت هنوز
اوفتاد از کف آن بی فرهنگ
از زمین باز چوبرخاست، نمود
پی برداشتن آن آهنگ
دید کز آن دل آغشته به خون
آید آهسته برون این آهنگ
آه دست پسرم یافت خراش
آخ پای پسرم خورد به سنگ
شعر : ایرج میرزا
تقدیم به همه ی مادرهای خوب و مهربون ایرانی:16:
-
RE: اشعار برگزیده
* ####### *
___*##########*
__*##############
__################
_##################_________*###### ##
_##################_______*###########
__##################_____*#############
___#################*__################
____##################################
______############عشق################
_______#############################
________###########################
__________########################
___________*#####################
____________*##################
_____________*###############
_______________#############
________________##########
________________*########
_________________######
__________________####
__________________###
___________________#
یک بغل گل یاس
یک سبد ستاره
و یک دنیا عشق
پیشکش تو،
بخاطر زیباترین روز دنیا
-
RE: اشعار برگزیده
ببخشيد بعد از اينكه ارسال كردم خراب شد http://qsmile.com/qsimages/37.gif
گاهی شبها گریه کنون می یام در خونه تو
داد میزنم میگم منم عاشق دیونه تو
میگم منم اون که شده اسیر مهربونیو ووو ...
اون که یک عمری عاشق به اون همه لطف و صفا
وقتی تو این دنیای تو کار دلم گیر می کنه
اصالت قلب منو از آدما سیر می کنه
می یام در خونه تو میگم به فریادم برس
رو می کنم به آسمون میگم به داد من برس
آخه تو محبوب منی عزیز من خوب منی
تویی تویی خدای من خدای باصفای من
تو روحمی ، تو جونمی تو قلبمی ، تو خونمی
خدای مهربون من عشق تو توی خون من
وقتی تو این دنیای تو کار دلم گیر می کنه
اصالت قلب منو از آدما سیر می کنه
می یام در خونه تو میگم به فریادم برس
رو می کنم به آسمون میگم به داد من برس
وقتی تو این دنیای تو کار دلم گیر می کنه
-
RE: اشعار برگزیده
دوستان من این شعر رو خیلی دوست دارم...امیدوارم شما هم از خوندنش لذت ببرید:72:
هنوزم تنها ترینم توی قصه زمونه
کاشکی رد پای عشقم روی جاده ها بمونه
با صدای خشک و تشنه خوندم از موجای دریا
جون گرفت حس قشنگی تو تن خشک درختا
بال پروازی نداشتم اما از پرنده خوندم
توی بازی صداقت همیشه برنده موندم
همه جا طرح قفس بود که من اسمون کشیدم
روی بال هر ترانه به ستاره ها رسیدم
به امید لحظه عشق به امید روز پرواز
به امید اینکه شاید بشکنه بغض هر آواز
پشت میله ها نباید یادمون بره پریدن
وا کنیم پنجره ها رو واسه آسمون و دیدن
-
RE: اشعار برگزیده
آسمان حياطمان ابري ست شيشه هامان هميشه لک دارد
مادرم در سکوت مي سوزد، قصه اي مثل شاپرک دارد
خسته در کوچه هاي بالا شهرپشت هم رخت چرک مي شويد
در ميان شکسته هاي دلش غمي اندازه فلک دارد
زخم ها مثل روز يادش هست، درد سيلي هنوز يادش هست
پدرم گفته بر نمي گردد، مادر اما هنوز شک دارد
خواهرم هي مدام مي پرسد، دستمان خالي است يعني چه
طفلک کوچکم نمي داند دست مادر فقط ترک دارد
بغض مادرشکستني،آني ست، جانمازش هميشه باراني ست
به خدا حاضرم قسم بخورم با خدا درد مشترک دارد
و از آن روز سرد برف آلود،که پدر رفت و توي مه گم شد
آسمان حياطمان ابري ست،شيشه هامان هميشه لک دارد
-
RE: اشعار برگزیده
از باغ مي برند چراغاني ات کنند
تا کاج جشن هاي زمستاني ات کنند
پوشانده اند صبح تو را ” ابرهاي تار“
تنها به اين بهانه که باراني ات کنند
يوسف به اين رها شدن از چاه دل مبند
اين بار مي برند که زنداني ات کنند
اي گل گمان مکن به شب جشن مي روي
شايد به خاک مرده اي ارزاني ات کنند
يک نقطه بيش بين رحيم و رجيم نيست
از نقطه اي بترس که شيطاني ات کنند
آب طلب نکرده هميشه مراد نيست
گاهي بهانه ايست که قرباني ات کنند