30/6/1386
ضرورت کنترل شهوت جنسی پیش از ازدواج
مراجع عزیز، باید به این نکته توجه کنید حرص و زیاد طلبی و افراط در هر کاری تبعاتی دارد که آتش و ناآرامی آن را باید تحمل کنید. شما می توانید هنگام رانندگی چرت نزنید، اما اگر این کار را کردید نباید کسی را به خاطر اینکه به ته دره سقوط کردید مواخذه کنید.
شهوت نیز از آن جمله مسائل است که هرچقدر لجام گسیخته تر و بیشتر به آن بپردازید به مانند آب نمکی که نوشیده اید، عطش شما را بیشتر می کند، ( اگرچه در کوتاه مدت احساس ارضاء شدگی می کنید). سراب برای چند لحظه شما را شاد دارد ولی به هنگامی که به آن می رسید هیچ نیست.
البته اگر شما به یک روانپزشک مراجعه کنید برای هر حرکتی و عادتی در مسائل جنسی تشخیصی دارد، و توصیه و دارویی.
و همه اینها اختلال محسوب می شود.
و اگر شخصی پیش از ازدواج نتواند شهوتش را کنترل کند ، شکی نداشته باشید که بعد از ازدواج در رابطه با مسائل جنسی با مشکل روبرو خواهد شد.
چرا که تنوع طلبی با وسعت زیاد در چارچوب یک خانواده سالم امکان پذیر نیست.
مسئله دیگر اینست که چنانچه همه انرژی روانی خود را روی مسائل جنسی و جزئیات آن بگذارید، از بی نهایت مسئله دیگر در زندگی که نیازمند دستان شماست تا به آنها بپردازید، باز می مانید.
این از تراژدیهای قرن ماست که انسان با این همه پیشرفت به اسم روشنفکری سعی دارد که:
«کمبود کیفیت رابطه صحیح و سالم جنسی خود را با تنوع و بالا بردن کمیت آن جبران کند»
دوست من ارتباط جنسی انسان علاوه بر بعد جسمانی خود یک بعد عاطفی قوی به نام عشق را در خود دارد. وقتی آدمی بدون در نظر گرفتن عشق و انحصار در رابطه زناشویی ، خارج از آن صرفا بخش جسمی خود را ارضاء کند، احساس ناکامل بودن منجر به تکرار و تنوع می شود، و در آخر جز رنج این نوع تصمیم گیری و رفتار چیزی عایدش نمی شود.
توصیه می کنم شما قبل از اینکه ازدواج کنید، این مسئله را برای خود حل کنید.
دوستانی که زباله های جنسی خود را به اسم تعریف در شما خالی می کنند استحقاق شما را ندارند.
این باز بودن نیست که منفعلانه پای صحبتهای کسانی بنشینیم که شاید خیالات سرکوب شده خود را به اسم واقعیت برای ما بازگو می کنند. و ما نیز مانند فرد ذلیل و گرسنه ای که از جلوی چلوکبابی عبور می کند با حرص و ولع دودکباب بخوریم.
برای عملی کردن این کار عوض کردن محیط های تفریحی، سرگرمی، دوستان و .... قدم اول است.
تغییر عادتها زمانبر است اما می توانی به کمک یک مشاور خانواده یا روانشناسی بالینی ، کم کم در خود تغییر ایجاد کنید.
خودت بهتر می دانی فهم مسئله و مشکل ، نیمی از حل مشکل است، چون تا به مشکل اعتقاد نداشته باشی ، بعید است جهت حل آنها دست به اقدامی بزنی