RE: کارم درست بوده یا ....؟؟؟؟؟؟؟
سلام مجدد:
خب برادر خوبم شما لطف دارید ..ما سیستممون این جوریه ..یه بار دعوا می کنیم:160: یه بار تبریک می گیم...:311:
در راستای پاسخ شما..خواندن لینک های معرفی شده بسیار برای شما مفید خواهد بود..من هم چون تجربه 4 ماه شناخت پیش از ازدواج رو دارم تا نامزد کردم به شما تاکید می کنم که این مرحله بسیار بسیار مهم هست..
ببینید دوست عزیز من قبول دارم شما شیوا خانم را دوست دارید همه ما که ازدواج کرده ایم طرف مقابل خود را دوست داریم و گاها خیلی زیاد ..ولی چیزی که باید در کل این مسیر به اون دقت کنید یک چیزه و اون اینکه به هیچ عنوان به خاطر اینکه ذهنیت مثبتی به ایشان دارید یا تحقیقاتتون خوب بوده خودتان را راضی به هیچ چیز نکنید..هیچ چیز..
این مرحله مهمترین مرحله برای ازدواج هست و به قول دوستمون از این مرحله که گذشتی حاصل یک عمر زندگی رقم می خوره ..پس خیلی با دقت رفتار کن..
اصلا هول نشو و دست پاچه نشو..فکر نکن چون به شما اجازه صحبت داده شده همه چیز تمامه..اصلا و ابدا این چنین نیست و نخواهد بود..پس منتظر جواب چه مثبت و چه منفی باش..با طرف مقابل هم مطرح کن این زمان زمانه شناخته و 50 -50 هست ..یعنی چه من و چه شما بعد از ذوره شناخت اجازه داریم یا بگوییم بله یا بگوییم خیر...
که خدای نکرده مثلا شما 3 ماه نری و بیای بعد بگی نه اونها طلبکار بشن..
از ابتدا دوست من مدت زمان شناخت را هم برای خانم هم خودت با توافق طرفین و خانواده ها معلوم کن که بدانید با برنامه ریزی چگونه پیش بروید..
هرگز و هرگز ان چیزی که نیستی را به نمایش نذار..افکار خودتون رو در هر موردی واضح و روشن بگو و از ایشان هم بخواه که بیان کنه..اصلا سکوت نکن نه خودت نه ایشان و نظرات خودتان را در کمال احترام و منطق با هم مطرح کنید تا ببینید ایا باهم همخوانی دارید یا نه..
دوست من اصلا کلی گویی نکن...فکر نکن چون مثلا پدر و مادرش خوبن پس دختر هم مثل آنهاست..کم نیستند دخترانی که مثلا به خواست پدر چادر می زنند ولی عمیقا خواهان آن نیستند و بعد ازدواج چهره دیگری نشان می دهند پس عمق اعتقادات و علایق و افکارشو جستجو کن نه ظاهر اون رو..
صحبت در منزل جای خود ولی به هیچ عنوان حرف فایده نداره..به عمل کار برآید دوست من نه با حرف..تا شما و ایشان در موقعیت های حساس اجتماعی قرار نگیرید عملا ثابت نمیشه ..مثلا شما می گید من اصلا عصبانی نمیشم این خیلی خوبه ولی باهم میرید بیرون یکی مثلا میگم بهتون تنه میزنه شما یقه اونو می گیرید..این یعنی شناخت عملی...چون همه انسان ها بلدند زیبا حرف بزنند ....مهم اینه چقدر به اون حرف های زیبا عمل می کنند..
اگر دیدید همه چیز بین شما بدون کوچکترین تضادی در حال انجام هست دو چیز محتمله:
1:یا واقعا تفاهم دارید..
2:یا یک طرف داره خودشو تطبیق میده و حرف دلشو نمی زنه...از ترس از دست دادن طرف مقابل..پس مواظب این مورد دوم باش که همین مورد تطبیق پیرو احساس خانمان براندازه در آینده..
برادر خوبم با پست های شما اعتقادات شما را فهمیدم فقط خواهرانه جهت تاکید می گم..برادر خوبم برای خانم های خوب با خانواده های خوب..طرز نگاه شما..طرز برخورد شما..حفظ حریم ها بسیار مهمه ..می دونم خودتان رعایت می کنید ولی خواهش می کنم خط قرمزها رو رعایت کنید و حتی در مورد خط قرمزهای زندگی با ایشان جدی صحبت کنید ببینید حدود خط قرمز هرکدام شما کجاست...( ببخشید گفتم از روی خواهری بود..)
در رابطه با هرچیزی که به ذهنتون میرسه با هم صحبت کنید و عملی بسنجید...
سعی کنید خلق و خوی اونو کامل درک کنید و ببینید آیا دوست دارید...هیچ چیز را تحمل نکنید اگر چیزی خلاف میلتان بود نترسید با احترام و گفتگو نظرات خود را بیان کنید نظرات او را جویا شوید و دلیل و منطق بخواهید و بشنوید و صلاح را بگیرید ..راضی کردن خود در این مرحله ممنوع است...فعلا مثل یک کارآگاه بگردید و با هر یافته ای چه مثبت چه منفی خوشحال شوید..
حتما بیرون منزل جایی که دور از دید اقوام و اشنایان هست با اجازه بزرگان دوطرف بروید تا در تعامل با محیط ایشان را ببینید..
تمیز وو آراسته بروید...
از صحبت های احساسی 100 درصد بپرهیزید...از وابستگی دوری کنید..خیال پردازی نکنید...
توکل به خدا کلید تمام درهاست در تک تک لحظات یاد خدا رو فراموش نکنید..
در آخر بیاید و برای ما هم بگید چی شد و حتما به شیوا جان بگید کلی خواهر شوهر داره آیا حاضره با ما سر کنهhttp://www.hamdardi.net/imgup/16901/...3aab6bf08a.gif!!!
برای شما آرزوی بهترین ها رو دارم ....
:72:
RE: کارم درست بوده یا ....؟؟؟؟؟؟؟
ساراجان،راهنمایی کردی اساسی.توی موقعیت های مختلف قرار گرفتن،احساساتی نشدن،رضایت ندادن به مشکلات اساسی
خیلی مهمن.
RE: کارم درست بوده یا ....؟؟؟؟؟؟؟
چه خوب!!!
چه خوشحالانه!!
چه فضای خوب و صمیمی ای خدا بهم نشون داده. خدایا شکرت که اینجا همه انقد خوبن:43:
RE: کارم درست بوده یا ....؟؟؟؟؟؟؟
ساراجان سنگ تموم گذاشتی
:104::104:
:72:
RE: کارم درست بوده یا ....؟؟؟؟؟؟؟
ممنون دوستان:72:
از تمام مقالات پیشنهادی فرشته مهربون گرامی پرینت گرفتم و مطالعه کردم .انشاالله می خوام یه نسخه هم از اون مقالات رو واسه مطالعه شیوا بهش بدم.
ساراجان ، از شما هم یه تشکر ویژه دارم.:72:
سوالی که داشتم : مثلا من حدود 60 تا سوال اصلی ( از موضوعات اساسی ) تو ذهنم دارم که همشونو رو کاغذ آوردم .
واسه اینکه پاسخ سوالاتم رو بگیرم ، مثلا اینکه بخوام یه نسخه از اون 60 سوال رو تهیه کنم و بهش بدم تا ایشون با مطالعه اونا و با آمادگی قبلی بخواد به سوالام جواب بده ،آیا این روش اشکال داره ؟ یا سوالات رو بطور اتفاقی مطرح کنم ؟
البته در ابتدای مراحل آشنایی ، این سوالات شفاهی انجام خواهد گرفت و انشاالله با موافقت شیوا ، اگه شناختمون رو به برخورد و رفت و آمد عملی و افت و خیز و مراوداتی که نمایانگر تقریبا اکثر جوانب وابعاد شخصیتی مون باشه سوق بدیم ، بهتر و کاراتر و اثر بخش تر خواهد بود .
بازم از حسن نظر و همکاری دوستا کمال تقدیر و تشکر رو دارم .:72:
RE: کارم درست بوده یا ....؟؟؟؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سارا بانو
[color=#FF69B4]
اصلا هول نشو و دست پاچه نشو..فکر نکن چون به شما اجازه صحبت داده شده همه چیز تمامه..اصلا و ابدا این چنین نیست و نخواهد بود..پس منتظر جواب چه مثبت و چه منفی باش..با طرف مقابل هم مطرح کن این زمان زمانه شناخته و 50 -50 هست ..یعنی چه من و چه شما بعد از ذوره شناخت اجازه داریم یا بگوییم بله یا بگوییم خیر...
به روی چشم ، حتما .
که خدای نکرده مثلا شما 3 ماه نری و بیای بعد بگی نه اونها طلبکار بشن..از ابتدا دوست من مدت زمان شناخت را هم برای خانم هم خودت با توافق طرفین و خانواده ها معلوم کن که بدانید با برنامه ریزی چگونه پیش بروید..
برادر
خوبم با پست های شما اعتقادات شما را فهمیدم فقط خواهرانه جهت تاکید می گم..برادر خوبم برای خانم های خوب با خانواده های خوب..طرز نگاه شما..طرز برخورد شما..حفظ حریم ها بسیار مهمه ..می دونم خودتان رعایت می کنید ولی خواهش می کنم خط قرمزها رو رعایت کنید و حتی در مورد خط قرمزهای زندگی با ایشان جدی صحبت کنید ببینید حدود خط قرمز هرکدام شما کجاست
[IMG][/IMG]
سلام مجدد:72:
سارا جان گرامی
می بخشین که این همه سوال پیچ تون می کنم . در مورد راهنماییتون مواردی رو که زیرشون خط کشیدم ، بیشتر توضیح می دین .
منظورتون از حفظ حریم و خطوط قرمز (در مورد خودم) چیه ؟
اینکه حدود قرمز ایشون کجاست ..... ؟؟؟؟؟ ( خواهشا توضیح بیشتر و خالی از هرگونه تعارف و شفاف شفاف شفاف ).
خانم دکتر ،تنبلی من رو به بزرگی خودتون ببخشین.:72:
RE: کارم درست بوده یا ....؟؟؟؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط LARG.62
سوالی که داشتم : مثلا من حدود 60 تا سوال اصلی ( از موضوعات اساسی ) تو ذهنم دارم که همشونو رو کاغذ آوردم .
واسه اینکه پاسخ سوالاتم رو بگیرم ، مثلا اینکه بخوام یه نسخه از اون 60 سوال رو تهیه کنم و بهش بدم تا ایشون با مطالعه اونا و با آمادگی قبلی بخواد به سوالام جواب بده ،آیا این روش اشکال داره ؟ یا سوالات رو بطور اتفاقی مطرح کنم ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط LARG.62
منظورتون از حفظ حریم و خطوط قرمز (در مورد خودم) چیه ؟
اینکه حدود قرمز ایشون کجاست ..... ؟؟؟؟؟ ( خواهشا توضیح بیشتر و خالی از هرگونه تعارف و شفاف شفاف شفاف ).
سلام به همگی و لارج عزیز:
راستی جای لیلی جان خیلی تو تاپیکت خالیه ها.........:302:
در رابطه با موضوع اول که مطرح کردید به نظر من کار جالبی نیست و البته نظر سایر دوستان هم جویا شوید..من هم انزمان این سوالات را طراحی می کردم ولی اصلا مستقیم نمی پرسیدم چون انگار جلسه بازجویی می شد و امکان اینکه به قول دوستان طرف مقابل ما فقط رو بیاره به الفاظ قشنگ خیلی زیاده..من شخصا شناخت عملی رو خیلی می پسندم..و همسرم هم معتقد بود شناخت عملی خیلی بهتره..راستش من کارخایی که می کردم این بود یک سری سوال مستقیم می پرسیدم ولی سوالاتی مثل رعایت حریم های عفاف..چشم پاکی..متانت..خرج کردن و ...که خیلی زیاد هست رو در عمل از ایشون می سنجیدم و ایشان هم همین طور منو محک می زد..مثلا من گاهی براش می گفتم دوستم با شوهرش دعواش شده چون برای مثلا تولدش طلا نخریده و صبر می کردم ببینم چی می گه و اون هم با زیرگی سعی می کرد ببینه منن چی می گم...اینجا نفس طلا یا کادو دادن مهم نبود اینجا مهم نظرات هرکدام از ما پیرو خرج کردن..چه موقع خرج کردن؟چقدر خرج کردن؟چرا خرج کردن بود نه صرفا ظاهر قضیه..من خیلی سعی می کردم البته با کمکوستان خوبم تو تالار که عملا ایشون رو بسنجم ..گاهی تو خیابون اونم تو شهر ما که مذهبی نیست دخترهای رنگاوارنگ که رد می شدن نگاهش می کردن غیر مستقیم که چطور نگاهشون می کنه ومی دیدم که به جای اونا منو نگاه می کنه..می گفتم دیدی موهاشو ..می گفت نه من خوشم نمیاد.اینو که می گفت من بارها هم غیر مستقیم خودم نگاه می کردم تا تطابق کلام و عملشو ببینم...
دادن سوالات به ایشان برای پاسخ دهی احتمال خطا رو خیلی بالا می بره ..همه ما می دونیم چشم و هم چشمی بده ولی اینو باید در عمل دید من خیلی ها دیدم می گن ما چشم و هم چشمی نداریم ولی بعد ازدواج یا طی مراسم می گن که دخترعموم حلقه اش 1 ملیون بود مال منم باید باشه..
ببینید اینا مسائل بزرگی نیست ولی مشخص کننده خط مشی زندگی و تفکرات طرف مقابل شماست..باز تاکید می کنم نگذارید ایشان روند شناخت رو با سکوت پیش ببره و به جای حجب و حیا بذارید ..قشنگ باهاش تعامل فکری کنید...
پس سوالات تنظیم کن ولی عملی بپرس و بسنج ..شما بپرسی اون جواب بده فایده ای اصلا نداره..به هکس بگی اسمان چه رنگیه ..می گه ابی؟!! به نظر شما اسمان ابیه..من مخالفم!!کاملا بی رنگه....
متوجه منظورم شدید...
در رابطه با مسئله دوم اینکه گفتم از اول زمان رو مشخص کن همینه..ببین خانم ها وقتی مثلا 4-5 بار با کسی حرف بزنن به دلش بشینه بهش محبت کنه و اونو فرد معقولی بدونن و حس کنن طرف عاشقشونه به محبتش دل می بندن ...حالا اومدی به دلیلی نشد و در مرحله شناخت تفاهم نداشتید اون خانم میاد یا حتی آقا برای ترس از دست ندادن خودشو تطبیق میده چون نمی خواد اعتماد به نفسش خدشه دار بشه یا مثلا جلو خانواده خودش بگه اون منو نپسندید چون کاملا حس سرشکستگی می کنه پس شما با اجازه پدر و مادر خود و ایشان تعیین کن مثلا 3 ماه با هم میریم و میایم برای شناخت با حفظ حدود و در پایان هم شما به عنوان مرد هم او به عنوان زن حق دارید بگید نه...نپسندیدم...منظورم اینه ...یعنی شیوا خانم فکر نکنه شما تمام شده قضیه براتون و منتظر جواب اونید....نه شناخت یعنی هردو شما به یک اندازه حق دارید بگید نه..اینو کاملا برای اونها مشخص کنید که اگر خدای نکرده بعد 3 ماه مثلا شما از رفتار شیوا خوشتون نیومد تو رودربایستی نمونید یا اونا نگن 3 ماه با دخترمون رفتی بیرون بعد گفتی نه..و کدورت پیش بیاد...جنگ اول به از صلح اخره ..البته به نظرم بهتره این موضوه پدرها باهم مطرح کنند یا مادرها باهم..
در رابطه با خطوط قرمز..خطوط قرمز شما و ایشان خیلی مهمه..ببینید من و همسرم چه در شناخت چه نامزدی حتی بهم دست نمی زدیم...یعنی اگر من می افتادم هم ایشان فقط خم می شد و اصلا و ابدا حتی یک کوچولو دست منو نمی گرفت..این کاراش به من لذت می داد به خصوص که بعدش توضیح می داد دست نزدم با اینکه نگرانت بودم چون برات احترام قائلم و من اینو به حساب حجب و حیاش می دونستم...تاکید کنم نه من نه ایشان اصلا مذهبی نیستیم ..و نه خانواده هامون ولی کاملا مقید رفتار کردیم..با توجه به اعتقادات شما می دونم شما هم همین طور هستید ولی برای حریم دختر مورد نظرتان احترام قائل باشید این کار شما دراینده بریا اون یک خاطره خوب میشه مثل همسر من که من به نجابتش می بالم.با اینکه خیلی همو دوست داشتیم ولی هرگز اون وارد حریم من نشد تا محرم شدیم...و لذت اون بعد محرمیت هزاران برابر بود..باور کن...
حتی موقع راه رفتن با فاصله راه می رفتیم یکبار گوشه لباسش به گوشه لباس من نگرفت ...پس این خصوصیات خوبو به شویا نشون بده...چون حدس می زنم شما هم این گونه اید..
به چشمهاش اصلا خیره نشو..حجب و حیا رو در یک نگاه نجیب نشان بده این برای خانم ها خیلی مهمه و قشنگ معنای نگاه رو می فهمند..خیلی زیاد...و این خیلی براشون مهمه....
خطوط قرمز در زندگی هم مهمه..یعنی شما مثلا معتقدید باید همسر شما جلو مهمان در منزل روسری بزنه و با مثلا پسر خاله هاش دست نده..این خطر قرمز شماست..ولی خطر قرمنز اون مثلا تا دست ندادنه ولی روسری نمی زنه...من اینا رو به عنوان مثال می گم چون فرهنگ شما رو نمی دونم شما اینا رو باهم تطبیق بدید..یا اون می گه من خطر قرمزم اینه دوست های مجردیت نیان خونمون شما می گی می خوام بیان اومدن تو باید چادر بزنی و اون نمی خواد..کلا حریم های زندگی مشترک خودتون رو معلوم کنید تو هر زمینه ای..پدر..مادر..خانواده طرفین..مذهب..رفت آمد..درآمد..خرج و مخارج..تربیت فرزند..دعواها..نیازها..ارزوه ا..تحصیل و.......
اگر بازم سوالی بود در خدمتم...:72:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط خیلی تنها
دوستان حتماً نظرات بهتری دارند بهویژه ساراخانم (که به من هم کمکهای زیادی کردند و همیشه بهشون احساس دِین میکنم ؛ rsrs1380 سابق(!) و همکار آینده ، ازتون خیلی خیلی مــــمـــنـــونــــم:324::72:)
سلام خیلی تنها عزیز:
چه عجب؟شما لطف دارید ما اینجا فقط تجربه هامونو می گیم دوست من ..تلاش اصلی با مراجع هست که چقدر فکر کنه و راه درست رو انتخاب کنه...شما چه کردید؟میشه یک تاپیک باز کنی بگید چی شد؟به کجا رسید ماجرا خانم مورد نظر شما و ماجراهای کلاس شما؟
اگر دوست دارید من منتظرم بشنوم..:72:
RE: کارم درست بوده یا ....؟؟؟؟؟؟؟
ممنون ساراجونم که با دقت و عشق تجاربتو منتقل میکنی
من هم در کنار لارج عزیز به صحبتهای شما گوش میدم و در حال حاضر مسائلی که مطرح میکنی رو خودم برای خودم جواب میدم که ببینم من چی میخوام یعنی اول شناخت از خود بعد طرف مقابل
من هم یه لیست بلند از سوالات دارم که اول واسه خودم جواب دادم از خواستگارهام هم با بحث میپرسیدم یعنی سر اون موضوع می سنجیدمش و از جوابش دوباره یه سوال دیگه می پرسیدم
بودن اشخاصی که می پرسیدم اول نظر خودشون رو میگفتن بعد که میفهمیدن نظر من چیه حرفشونو عوض میکردن و در موازات نظر من قرار میدادن تا حدی که بهشون میگفتم چرل نظرتونو تغییر میدین و هر چی که من می خوام میشین از جواب دادن تفره میرفتن این تطابق دادن خود با دیگریه اما اگر وارد زندگی بشن همون نظر خودشون رو اعمال میکنن یعنی تطابقه فقط تا زمانیه که شخص رو بدست بیاره
خوشحالم که در این تاپیک به آموخته هام اضافه میشه
RE: کارم درست بوده یا ....؟؟؟؟؟؟؟
بهتره قبل از هر کار و حرفی،سر مهریه به توافق برسید و آزمایش قبل از ازدواج رو انجام بدید.