-
شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره
من و شوهرم با هم نسبت فامیلی دایرم 5 سال قبل یک روز شوهرم با منزل ما تماس گرفت و ابراز علاقه کرد و ازم خواست با هم دوست بشیم ولی من چون از دوستی با جنس مخالف میترسیدم قبول نکردم ولی نتونستم فراموشش کنم و عاشقش شدم تا اینکه دو سال قبل باهاش تماس گرفتم ، اونم خیلی خوشحال شد و دوستی ما شکل گرفت. برادر شوهرم هم در جریان ارتباط ما بود ، شوهرم توی اون دوران چندیدن بار بحث ازدواج رو پیش کشید و همیشه از من میخواست درباره ی این مسئله نظرم رو بگم اما همیشه میگفت هرچی خدا خواست و قول بهت نمیدم. بعد از دو سال یک روز دختری با من تماس گرفت و گفت من دوست دختر m هستم و گفت که 4 ساله با هم دوست هستن من از اون خانوم پریدم که آیا خود m گفته به من زنگ بزنه قسم خورد گفت نه و حتی از من خواست چیزی به m نگم ، باورم نمیشد انقدر این مسئله برام گرون تموم شد که دست به خودکشی زدم و به همه (خوانوادش) گفتم چرا اینکار رو میخوام بکنم و اینکار رو کردم ولی چند نفر پیدام کردن و بعد از دو روز که در بیمارستان بودم از مرگ نجات پیدا کردم. بعد از این ماجرا به خواستگاری من اومدن شوهرم خیلی ابراز پشیمونی کرد و خیلی زود ما به عقد هم در اومدیم تا 5ماه قبل کاملا عاشقانه با هم رابطه داشتیم و شوهرم از هیچ نظر واسم کم نمیذاشت منم محبت رو براش تمام میکردم و حتی از نظر جنسی با اینکه دوران عقد هستیم من هیچی واسش کم نذاشتم تا اینکه از دو ماه قبل خیلی ر شد و چون دوریم از هم خیلی کم زنگ میزد و رفتار ردی با من داشت تا اینکه من طاقت نیاوردم و ازش خواستم دردش رو بهم بگه اونم گفت : گفت هیچ علاقه ای به من نداره و خودکشی من باعث ازدواجمون شده و حتی ازم خواست از هم جدا بشیم. یک ماه تمام من غصه خوردم تااینکه اومد و همه بااش صحبت کردن از تصمیمش منصرف شد و الان دوباره با هم صمیمی هستیم و من در ظاهر بخشیدمش ولی متوجه شدم که با اون دختر ارتباط برقرار کرده بوده و خواسته اون دختر بوده که با من همچین رفتاری کرده، خیلی از دستش دلگیرم نمیدونم باید چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نمیتونم باور کنم دوستم نداره احساس میکنم دچار نوعی عذاب وجدان نسبت به اون دختر شده چون تا 5 ماهی که اون گورش گم شده بود هیچ مشکلی نداشتیم، احساس میکنم شوهرم با اون دختر رابطه ی جنسی داشته و حالا اون دختر با وجدان شوهرم بازی میکنه، الان با هم مشکلی نداریم ولی نمیدونم چرا نمیتونم اون حرفش رو که گفت دوستم نداره فراموش کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یعنی واقعا دوستم نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اگه نداره چرا توی دو سال دوستیمون چیزی نگفت؟ چرا اومد خواستگاری؟ اصلا حتی به قول خودش به اجبار خانوادش اومد چرا به خودم نگقفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دارم دیوونه میشم؟ من حتی ازش خواتم طلاقم بده ولی اینکارو نکرد. چرا؟؟ تازه خونوادش به شدت با اون دختر مخالف بودن و میگن ما بهش گفتیم اون نه اگه سحر(من) رو میخواد بیم وگرنه یه کیس دیگه و این خودش بود که من رو انتخاب کرد، و البته خونوادش هم من رو خیلی دوست دارن و همه در جریان دوستی ما بودن و منتظر بودن من درسم تموم بشه تا بیان خواستگاری ولی اون اتفاق افتا ، علت مخالفت خانوادش هم با ان دختر سنی بودن اون دختر و بی بندو باریش بوده .
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
سلام
سحر خانم به تالار همدردی خوش اومدید:72:
خواهر من تو روابط دوستی دختر و پسر هیچ تعهد و مسئولیت پذیری وجود نداره برای همین هر کدام از طرفین هر وقت بخوان به خودشون اجازه میدن برن سراغ یه کیس دیگه و روز از نو روزی از نو ! کسی هم نمیتونه متهمشون کنه چون از ابتدا تعهدی در کار نبوده .شما هم خودتون خواستید دوست بشید پس خودتون هم مقصرید .
از طرف دیگه به نظر من رابطه دوستی بین دختر و پسری از فامیل به مراتب جلوه بدتری داره تا اینکه غریبه باشن .چون با بهم خوردن دوستیها خانواده ها هم درگیر میشن و ممکنه کار به جاهای باریک بکشه .
شما همون موقعه که دوست دیگه شوهرتون بهتون اعلام کرده بود که دوست هستن با هم باید احتیاط میکردید و صمیمی نمیشدید و باید همون موقعه سعی می کردید ازش فاصله بگیرید .اما با یه اشتباه بزرگتر ( خودشی) بقیه رو هم در جریان گذاشتید و همه متوجه روابط شما شدن و تا اینکه به اجبار شما رو عقد کرده .بعدش درسته که شما عقد کردید اما تا زیر یک سقف نرفتید نباید با شوهرتون رابطه جنسی برقرار میکردید اینم اشتباه بعدی شما بوده در حالیه شما میگید براش کم نذاشتید !!! خواهر من شما درواقع دیگه چیزی باقی نذاشتید برای بعد از عروسی .شما شوهرتون رو از هر نظر ارضا کردید برای همین شاید دیگه نیازی به ادامه راه نمی بینه .
اگه اینطور باشه یعنی شوهر شما تا این حد به اون خانم نزدیک فکر کنم حالا حالاها ادامه داشته باشه چون اونها الان دوست هستند در دوستی هم هیچ تعهدی نیست بنابراین شوهر شما هر استفاده ای بخواد از اون میبره و کمتر به زن قانونی و شرعیش فکر میکنه .با شما هم از همون اول فقط خواسته دوست باشه اما شما دلبسته یا وابسته به ائون شدید و اون اقدام رو کردید .
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
ما فقط چند روز بعد از اینکه اون خانوم با من تماس گرفت به عقد هم در اومدیم و تازه شوهرم خودش هم میگفت هیچ تحمیلی برای ازدواجمون نبوده. و جالب اینکه اون خانوم گفت شوهرم از ابتدا که با من دوست شده بوده بهش گفته بوده و در واقع اون بوده که با وجود اینکه میدونسته دوست پسرش با من دوست شده به دوستیش ادامه داده، من که با خبر نبودم وگرنه /.............
حالا باید چکار کنم؟ شوهرم دیگه حرفی از جدایی نمیزنه ولی خودم دلسرد شدم، دائما غصه دارم و دارم دچار افسردگی میشم.
خودم برای طلاق اقدام کنم؟
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
sahar_1987 سلام:72:
خوش آمدگویی ما را پذیرا باشید..امیدوارم به یک نتیجه مناسب برسیم.
sahar_1987عزیز شما در سن 17 سالگی با m رابطه دوستی برقرار کردید. خب سن 17 سالگی سن کمی است و شما هنوز در آن سن به بلوغ کامل فکری نرسیده بودید که خوب رااز بد تشخیص دهید.
اما چرا روان شناسان تاکید دارند بهتر است رابطه ای (دوستی) قبل از ازدواج نداشته باشیم:: چون؟؟
این رابطه ها با دو هدف گوناگون و متضاد شکل می گیرد..یعنی هدف دختر از ایجاد رابطه در نهایت ""ازدواج"" است اما هدف پسر در اولین وهله "رفع نیاز عاطفی و جنسی"" سپس "ازدواج".(انهم در موارد استثنایی ازدواج)
...................................
بنابراین در ابتدا شروع رابطه خطاهای وجود دارد.اما همان گونه که شما فرمودید رابطه شما و m در ابتدا بسیار صمیمی بوده و حتی چندماه اول عقد چیزی برای یکدیگر کم نمی گذاشتید. ولی همان گونه که "موعود" گرامی اشاره کردند همین عامل اولین خطا شما محسوب می شود.. بخصوص برقرار رابطه جنسی در آن حد....
تاکید بر این است که در دوران عقد رابطه جنسی عمیق وجود نداشته باشد.. زیرا در مردان هورمون هایی وجود دارد که بعد از ارضائ جنسی این حالت را به وجود می آورند که فرد تنها وابسته رفع نیاز جنسی می شود....اما در زنان این هورمون برعکس عمل می کند یعنی بعد رابطه زنان از لحاظ عاطفی بیشتر وابسته مرد می شوند نه بعد جنسی.
sahar_1987 گرامی بنابراین اگر رابطه جنسی در دوران عقد عمیق باشد باعث ""دلسرد شدن مرد از زن... بالا رفتن توقعات... آسیب های روانی دیگر "" خواهد شد.
.....................................
توصیه>> این این دوران(عقد) رابطه جنسی را کم ساخته و حداقل امکان ملاقات های خود را با یکدیگر کوتاه سازید....در این صورت همسرتان خود تمایل ایجاد دیدار خواهد کرد و نقطه عطفی است برای بهبود رابطه.
توصیه>> گفت و گوی رو درو به بدون هیچ گونه ترس از شکست..با همسر خویش.. در ارتباط با چگونگی رابطه و اینکه آیا واقعا تمایلی به ادامه رابطه دارند.... شما اصلا نباید با حالتی افسرده یا پریشان(ناراحت) با همسرتان حرف بزنید هنگام مطرح ساختن این موضوع خود را ضعیف نشان ندهید چون شاید همسرتان بدلیل رعایت حالتان از گفتن ""واقعیات"" بپرهیزد.
توصیه>>مراجعه به یک مشاور خانواده برای حل مشکلات و جویا شدن نظر ایشان در مورد اینکه آیا رابطه را ادامه دهید یا خیر...(مراجعه هر دو شما بهترین نتیجه را دارد).
.................................................. ..................
در ضمن با توجه به اینکه توضیحاتی کمتری از خصوصیات و نوع عملکرد همسرتان دادید قدری راهنمایی دشوارتر شد....اگر میشود از رابطه و اخلاقیات.. موقعیت خانوادگی... خود و ایشان کمی برایمان بگویید.
با سپاس:72:
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
شوهرم مادرش رو در 10 سالگی و پدرش رو در 17 سالگی از دست داده و بعدش مدتی با یکی از برادراش که در شهرستان ما زندگی میکنند(5 تا برادر و یک خواهر داره) زندگی میکرده و بعدش از شهرستان ما به تهران رفته و حدود 2 سال توی خونه مجردی در تهران زندگی میکرده و همونجا با اون خانوم دوست شده بوده و بعدش به یکی از شهرهای جنوبی رفته و الان 4 ساله اونجاست ، در حال حاضر هم ما فقط ماهی 5 روز با هم ملاقات داریم و همیشه از هم دور بودیم و در واقع توصیه ی اطرافیان بود که خیلی باهاش گرم بگیرم چون همیش از هم دور بودیم و خودش هم تمایل زیادی داشت تا با هم راحت باشیم و اصلا مشکل نداشتیم تا اینکه سر و کله اون خانوم دوباره پیدا شد.........
من توی همون بحران مشاوره هم رفتم و نهایتا ایشون گفتنتد شوهرم ثبات شخصیت نداره و دچار اعتماد به نفس کاذب شده و گفتن رهاش کنم بره هر کار میخواد بکنه و وقتی برگشت من باشم که پافشاری به طلاق بکنم. ولی شوهرم خیلی زود از راهی که رفته بود برگشت ولی من هم بدون هیچ ترسی (برخلاف ابتدای اختلافمون که شوک شده بودم) بهش گفتم ببین الان که فکر میکنم منم دیگه دوستت ندارم خواهش میکنم روی حرف خودت بایست و طلاقم رو بده زندگی تحمیلی به درد نمیخوره ولی خودش دیگه خیال جدایی نداره و صحبت های من رو ادامه نمیده، اما من خودم دلسرد شدم و حتی بهم محبت میکنه نمیتونم باور کنم با اینکه اصلا به روش نمیارم و خودم رو شاد نشون میدم، میخوام بدونم واقعا تحت تاثیر حرفای اون خانوم اون حرفا رو به من زده (آخه شوهرم خیلی ساده ست) یا اینکه واقعا دوستم نداره؟؟؟؟؟؟
من خودم احساس میکنم هم من رو دوست داره و نمیخواد از من جدا بشه و هم به خاطر آزادی بیش از حدی که قبل از ازدواج داشته (چون هیچ کس به رفتارش نظارت نداشته) و به خاطر اینکه اون خانوم فوق العاده بی بند و بار بوده خطایی مرتکب شده و حالا دچار عذاب وجدان شده ، من نمیتونم باور کنم به اجبار با من ازدواج کرده حتی خانوادش هم میگن ما هرگز مجبورش نکردیم و در واقع خودش تمایل به این ازدواج داشته.
حسابی گیج شدم ، دارم دیوونه میشم. تو رو خدا کمک کنید.:54:
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
سحر عزیز
شوهرت روچطور آدمی میدونی ؟ یه آدم بی بند وبار ، که تو روابط جنسی محدودیتی برا خودش در نظر نمی گیره ویا یه آدم معتقد که به این مسائل توجه داره اما تو یه مقطعی یه گناهی کرده واشتباهی رو مر تکب شده؟
وقتی اون رو شناختی ، حالا باید تکلیفت رو با نحوه برخورد با شوهرت در ادامه ارتباط با اون خانم(اگه الان داره ادامه میده، وبقول شما از رو عذاب وجدانه و...) تعیین کنی.
اینکه اون واقعا دوستت داره یا نه ، تا حدود زیادی می تونی از کارها وابراز علاقه و محبتش و... پی به اون ببری.
اینکه بهت محبت می کنه سعی کن بفهمی واقعیه ، اگه واقعیه شما باید تغییر رویه بدی و زندگیتون رو حفظ کنید.
اگه امکان داشته باشه تو ماموریت جنوب همراهش باشی - یعنی زندگیتون رو به محل پروژه منتقل کنید - ویا اینکه کارش رو در همون شهر محل زندگیتون منتقل کنه بهتره، (نه اینکه حالا گیر بدی که زود این انتقال عملی بشه ها)
خوشبخت باشی:72:
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
سلام sahar_1987 و سپاس فراوان بخاطر توضیحات.
sahar_1987عزیز با توجه به توضیحاتی که دادید مشخص می شود که رابطه ای میان شما و همسرتان جریان دارد اما رابطه ایست ظاهری و وابسته به "موقعیت ها".
این چنین رابطه ای هر دو فرد را دچار نوعی بدبینی و تردید می سازد که اگر رفع نشوند باعث بوجود آمدن عقده های درونی(واپس زنی ها) و متقابلا مشکلات روانی بعدی است. که بشدت در جریان رابطه و ازدواج شما تاثیر خواهد گذاشت.
اگرچه به گفته شما همسرتان دیگر دنبالگر رابطه قبلی خود نبوده است و ماجرا را فراموش ساخته اما در این میان شما آسیب شدیدی از این جریان دیده اید که همان گونه که گفتم اگر ارضا و رفع نشود مشکلات بسیاری را ایجاد خواهد کرد.
اولین گام در حل این چنین بحرانی : گفت گوی بلاواسطه با همسر خویش و بیان نگرانی ها و کمبودها است.>> sahar_1987گرامی شما باید بدون هیچ گونه اظطراب و تردیدی با همسر خویش صحبت نمایید و به ایشان بگویید ""به او بدبین هستید"" و این احساس تمام زندگیتان را تحت تاثیر قرار داده است... به جد از او خواهان باشید که از رفتارهای قبلی خود دست بردارد..
به جد به ایشان گوشزد نمایید تکرار رفتارهای قبلی عواقب بدتری همچون طلاق خواهد داشت.
ملاک ها و شرط هایی را برای ادامه رابطه تعیین نمایید.به ایشان بفهمانید زندگی عرصه تلاش .. پشتکار و قبول مسئولیت است... قدری او را به چالش کشانید.
تاکید نمایید... تا شرط ها و ملاک های شما را رعایت ننماید دیگر هیچ گونه رابطه ای با او برقرار نخواهید ساخت.
.....................................
sahar_1987گرامی شما اگر با این حس(تردید) به رابطه ادامه دهید با مشکلات فراوانی روبه رو می شوید. برای همین گفتم با همسرتان نزد یک مشاور خانواده بروید.
اگر این تردید و دودلی شما کاهش نیافت ادامه رابطه را هرگز توصیه نمی کنم.... قطعا بعد از صحبت های جدی با همسرتان تکلیف را تعیین کنید.
بدانید شما در ابتدای راه هستید و هنوز به طور رسمی وارد زندگی مشترک نشده اید بنابراین می توانید رابطه را قطع کنید. اما تبعات قطع رابطه (بدلیل برقرار رابطه جنسی) را هم مدنظر قرار دهید::
عواقب قطع رابطه(اگر رابطه قطع شده باشد(طلاق) اما هنوز او را دوست داشته باشید)
1> وابستگی عاطفی و جنسی....
2>افسردگی
3>از دست دادن نیمی از شانش ازدواج دوباره و .......
(تاکید دارم این عواقب در صورتی است که شما هنوز او را دوست داشته باشید)
.............................
sahar_1987 عزیز به نظر من بهتر است با گذاشتن ملاک ها و شرط های برای ایشان...یک فرصت دوباره را برای جبران به او بدهید.
موفق باشید:72:
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
واقعا گاهی اوقات مطالبی رو می خونم که سرم سوت می کشه! واقعا نمی دونم چه نظری بدهم و چی بگم. فقط براتون دعا می کنم هر چی خیر و صلاحتونه براتون پیش بیاد.
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
از همتون متشکرم.:72:
چکار کنم که هنوز خیلی دوستش دارم، وگرنه تکلیفم رو یکسره میکردم. داغونم کرده. :47:
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
خیلی سخته دائما با خودم درگیم همش فکر میکنم اگه واقعا شوهرم دلش با اون باشه؟؟؟؟ اصلا باشه من باید چکار کنم؟ چا من باید قربانی بشم؟؟؟؟؟؟؟؟ دارم به خودکشی فکر میکنم، دلم میخواد داغ خودم رو به دلش بذارم تا هم خودم راحت بشم چون من نمیتونم به جدایی فکر کنم، هم اگه اون داره به من خیانت میکنه تا آخر عمرش نتونه راحت زندگی کنه.
من خیلی چیزا خیلی موقعیت ها رو به خاطرش از دست دادم، حاضرم جونم رو هم از دست بدم. من دوران دانش آموی یه دانش آموز فعال و ممتاز و باهوش بودم ، همیشه درس برام مهمترین چیز بود دوران دانشجویی هم با اینکه برای رسیدن به اون دانشگاه و رشته خیلی تلاش کرده بودم تا قبل از دلبستگی موفق بودم ولی بعدش یه دانشجوی معمولی شدم ولی خدا رو شکر با معدل خوب و بدون حتی یه واحد مردودی فارغ التحصیل شدم ولی به خاطر ازدواجم شانس قبولی ارشد رو ازدست دادم، لان هم به خاطر دغدغه هام نمیتونم هیچ آزمون استخدامی موفق باشم...
از نظر زیبایی هم هیچی کم ندارم همه هم میگن خاطر خواه هم زیاد داشتم ، از نظر خانوادگی هم خودش هم خوب میدونه از سرش زیاد بودیم .............
با وجود اینها همیشه سعی میکنه من رو تحقیر کنه، دچار کمبود محبت شدم ، دارم اعتماد به نفسم رو از دست میدم، اصلااز دست دادم.آخه مگه من چی کم دارم؟ مگه چی واسش کم گذاشتم؟؟؟؟؟؟ چرا دوران دوستی بهم دروغ گفت که دوستم داره؟؟؟ دارم دیونه میشم برام دعا کنید.:72:
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
آروم باش دختر
اشتباه تو این بود که دفعه اول که دوستش به تو زنگ زد دست به خودکشی زدی و ایشان را در تنگنا قرار دادی تا باهات ازدواج بکنه.
اگر به این رفتارهای بچه گانه خودکش کردن ادامه بدی قطعاً از دستش می دی چون با خودش فکر می کند ایشان فردا در همه مشکلات زندگی می خواهد همین رویه را در پیش بگیرد که برای هیچ مردی خوشآیند نیست.
سعی کن باهاش صادقانه صحبت کنی و موضوع را برای همیشه تمام کنی یا این وری بشه یا اونوری.
دنبال یک شغل مناسب برای خودت باش این طوری کمتر فکر و خیال می کنی.
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
من بار اول هم برای اینکه به هدفم برسم اینکار رو نکردم ، خودش هم میدونه . از دست حماقت خودم و سادگیم اون کار رو کردم. شب خواستگاری هم بهش گفتم ، گفتم اصلا مجبور نیست با من ازدواج کنه ولی خودش میگفت من فقط خدا رو شکر میکنم که هستی ، خودش گفت دوستم داره و هیج اجباری نیست.
چرا حالا زده زیر همه چیز ؟؟؟؟/ گیج شدم.
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
سحر جان عشق رو باید رها کرد تا بشه بدستش آورد.
متوجه منظورم می شی؟
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
سحر جان
مرگ یه بار شیون یه بار! این مردی که با هر باد و نسیمی تصمیمش عوض میشه چطور میخوای سکان زندگیتو دستش بدی؟ در بهترین و شادترین سنین زندگی که باید برای موفقیت ازش بهترین استفاده ها رو بکنی نشستی هی تمرکز کزدی رو این آدم که با دختر دیگه ای هست یا نه. دوستت داره یا نه . راست میگه یا دروغ. خوب حالا ایندفعه گفت دوسم داره نکنه باز فردا فلان و فلان بشه...بابا ول کن این آدمو دور هیچ جور دوستی از این قبیل هم دیگه نرو بچسب به درس و کار و سرگرمی های مختلف. هنوز فرصت برای ازدواج داری.
بازم میگم سالی که نکوست از بهارش پیداست. اجازه نده هوسبازیهای یه مرد باعث تصمیمهای عجولانه در شما بشه. خودکشی؟!!!!!!!!
هیچ ...ی ارزش خودکشی رو نداره !
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
سحرعزیز:
راهنمایی های نقاب رو جدی بگیر و حتما بهش فکر کن. برخورد احساسی با این قضیه ممکنه برات خیلی گرانتر از اینی که هست تموم بشه.
شما که از الان این مشکلات را دارید,عدم اعتماد، دلسردی عاطفی ، روابط نامشروع همسرت با شخص دیگرو.. مطمئن باش با گذر زمان حل نخواهد شد .زیرا با رفتن زیر یک سقف،امدن بچه و... چالشهای بیشتر و بزرگتری را در پیش رو خواهید داشت که اگر baseهای اولیه تان لنگ بزند برایتان خیلی گران تنمام خواهد شد.
حتما مشاوره با یک زوج درمان را تا رسیدن به یک نتیجه واقعی و روشن ادامه بده.
برایت آرزوی موفقیت و خوشبختی دارم.
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
جناب نقاب واقعا خوب راهنمایی می کنند
هنوز که اتفاقی نیفتاده
پس وقت کافی داری که خوب فکر کنی
بین بد و بدتر
انتخاب بد بهتر است
موفق باشید
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
از همه ی شما متشکرم.
باهاش صحبت کردم همه،ی حرفایی که نقاب عزیز فرموده بودند رو بهش گفتم، باهاش شرط کردم گفتم ممکن کارمون به جدایی بکشه ولی میگه من هیچ وقت به جدایی فکر نکردم، در برابر صحبت های من هیچی نمیگه و فط میگه دیگه نمیخوام چیزی در این مورد بشنوم وقتی اسم جدایی رو میارم میگه من با خودم مشکل دارم میگه عذاب وجدان دارم ولی نمیگه چرا..... ولی واضحه.......... عذاب وجدانش همون خانومه........... امیدوارم زودتر بفهمه این فکرای چرت و پرت به هیچ دردیش نمیخوره.......
آخه ما به اندازه ی کافی دغدغه داریم و رفتارایی که شوهرم میکنه مله آدمایی که خوشی زده باشه زیر دلشون در صورتی که مشکلات بزرگتری هم داریم مثلا اینکه هر دمون هنوز توی یک شهر کار نداریم، مسکن نداریم، مشکلات مالی تا دلتون بخوادو...........
از همه مهمتر هیچ پشتیبانی هم نداره ولی به جای اینکه به این مسائل مهم فکر کنه ، داره بچه بازی در میاره
واقعا موندم چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
خوب طبیعی هست که باید عذاب وجدان داشته باشه ایشان به مدت چند سال از احساسات یک نفر سوء استفاده کرده است.
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
بالاخره خدا جواب همه ی سوالهام رو داد، قربون بزرگیش برم که ارحم الراحمین.
شوهرم لپ تاپش پیش من بود گذاشته بود واسش بفروشم، توی این مدت بارها با نرم افزار های مختلف هاردش رو ریکاوری کردم ولی انقدر به خیالش حرفه ای فرمت کرده بود که هیچی دستگیرم نشد، تا اینکه دیروز موفق شدم و مدارک تاسف باری بدست آوردم، عکس هایی از شوهرم و دوست دختر سابقش پیدا کردم که هرچی قبلا در مورد شوهرم فکر میکردم و همه ی شکیاتم رو به یقیین تبدیل کرد، عکس های کاملا س. ک. سی از اون کثافت با شوهرم دیدم و وقتی دیتیل عکسا رو نگاه میکردم نشون میداد نصف شب اون عکسا گرفته شده و این یعنی اون دختر اصلا سلامت اخلاقی نداشته چون دختری که به همین راحتی خودش رو در اختیار یک بیگانه قرار میده و اجازه عکسبرداری از کثافت کاریش رو میده ..................
من مطمئن بودم شوهرم توی اون شرایط از طرف اون تهدید میشده. حالا موندم با همچین آدمی چکار باید کنم؟
دیشب بهش گفتم فکر نمیکردم کسی باشه بخاطر یه هرزه کسی زندگیش رو بخواد خراب کنه، بهش گفتم گذشتش به خودش مربوط میشه ولی حق نداشت بعد ازدواجش برای من که ا همه جا بیخبر بودم بهونه گیری کنه. بهش گفتم طلاقم رو بده گفت خواهش میکنم چرت و پرت نگو .........
واقعا با مدارکی که دارم راحت میتونم طلاقم رو بگیرم ، دارم دق میکنم
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
خواهر من خودتونو کنترل کنید :305:
پرسیدی با همچین آدمی باید چیکار کرد ؟
زندگی در کنار همچین کسی به هیچ ختم میشه البته اگه بشه در کنارش موند.حیفه که شما زندگیتون رو با چنین کسی هدر بدید و تلخ کنید.
شما برای طلاق اصلا" مدرک لازم ندارید اگه قصد طلاق دارید کافیه از حقتون بگذرید تا راحت تر جدا بشید یا اینکه مدتی بیا و برو دادگاه به حقتون میرسید و جدا میشید.
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
البته اگر اون رابطه دلیل بر عدم سلامت اخلاقی باشد (که قبول دارم هست) شامل همسر شما هم می شود و همسر شما هم عیناًً اون دختر خانم سلامت اخلاقی ندارد. مضاف بر اینکه همسرتان با داشتن چنین رابطه ای و بدون اتمام آن سراغ شما آمد و با شما عقد کرد. پس همسر شما آلوده تر هم هست.
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
من میدونم برای طلاق نیاز ب مدرک ندارم، من دوست دارم به دلیل فساد اخلاقی این آقا ازش جدا بشم تا حداقل همه بفهمن چه جور آدمی بوده چون من خیلی توی فامیل و دوست و آشنا آدم با آبرویی هستم و همه روی خودم و خانوادم خیلی حساب میکنن و همچنین ما فامیل هستیم دلم میخواد همه بشناسنش چون خیلی من رو اذیت کرد، اصلا هرجور رابطه ای با هر کسی توی دوران مجردیش داشته برای من مهم نیست، فقط اینکه بخاطر همچین آدم عوضی من رو آزار داده داغونم میکنه.
مشکل دیگه ای که من دارم اینه که ماه قبل توی روابطمون ناخواسته (من نمیخواستم) بکارتم رو از دست دادم و حالا نمیتونم از حق و حقوقم بگذرم . خیلی نا امیدم .
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
عزیزم دوران عقد دوران شناخته. حالا که همه چیز رو در مورد این اقا می دونی به نظر من هم ادامه دادن با همچین آدمی اشتباه هست.
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
سلام ببخشيد و بازم ببخشيد كه انقد تند ميگم من اگر جاي شما بودم از زندگيم مينداختمش بيرون كه بيشتر ازين خرابش نكنه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
1- آدمي با اين سابقه فساد اخلاقي داره
2- يه بچه به تمام معناست آدم مي خواد زندگي كنه نه اينكه هرروز بشينه فكر كنه اسباب بازياي شوهرش .......
3- آدمي كه به خاطر يه هرزه هرجايي عذاب وجدان داره ولي عذاب وجدان نداره كه همزمان با چند نفره عذاب وجدان نداره كه خودشو يه جور ديگه نشون داده عذاب وجدان نداره كه زندگي يكي ديگه رو بازيچه هوس بازيا و بچه بازياش كرده بدرد زندگي مي خوره ؟؟ من كه ميگم خاطراتش با اون زيادي براش شيرينه كه واسش عذاب وجدانم داره
4- من بودم نمي تونستم بشينم كل زندگيمو واسه يكي بذارم كه اولين چيزي كه الان بايد در موردش بدونم نه عشقش نسبت به منه نه برنامش براي زندگي كه جواب آزمايش HIV شه.
5- طلاق تو ايران تبعات بدي براي يه زن جوون داره ولي دردش كمتر از تحمل چنين آدميه.
بازم خودتون پيش خودتون فكر كنيد عاقلانه ترين تصميم رو خودتون مي تونيد بگيريد چون ما شرايط شما رو نميدونيم و جاي شما نيستيم ولي بايد به فكر مشكلات بعد طلاق و موقعيت هاي ديگه هم بود.
اميدوارم زودتر مشكلتون حل بشه.:72:
-
شیوه برخورد با شوهر
نقل قول:
براي آنكه زندگي زناشوئي از شادي ونشاط لازم برخوردار باشد، زن دربرابر شوهر بايد اصولي را رعايت كند. شما خانم محترم در صورتي كه اين اصول را رعايت كنيد ، همسر شما شيفته شما خواهد شد و تا آخر عمر عاشقانه دوستتان خواهد داشت . هرگز فراموش نكنيد يك پر را نمي توان با فشار و قدرت به جايي پرتاب كرد ولي همين پر را مي توان با جريان ساده هوا به هر جايي فرستاد .
۱- دركليه موارد معيشت اعم از تملك ودرآمد وغيره ازكلمه ما استفاده نماييد نه من وتو ؛ فراموش نكنيد كه اكنون زندگي مشترك شروع شده ديگرمن وتومطرح نيست.
۲- درمقابل شوهر خود هرچند حق باشما باشد، لجبازي واصرار نكنيد.
۳- شوهر خود را بخصوص درمقابل بستگانش تحقير نكنيد. ازتعريف و تمجيد بستگان خود درمقابل آنان پرهيز نماييد.
۴- از مخالفت ومشاجره با شوهر خود بپرهيزيد.
۵- چنانچه كمكهائي ازطرف بستگان شما به شوهرتان شده آنها را به رخ او نكشيد.
۶- با دوستان وآشنايان شوهرتان درمعاشرتها بيش ازحد معمول گرم نگيريد.
۷- شوهر خود را درمعاشرت با اقوامش محدود نكنيد.
۸ – دررفت و آمد و معاشرت با بستگان شوهر خود پيشقدم باشيد.
۹- به بستگان نزديك شوهر خود (مادرشوهر، پدرشوهر، برادرشوهر، خواهرشوهرو) بيش از خويشاوندان ديگر احترام بگذاريد.
۱۰- زحماتي كه براي پذيرايي خويشاوندان شوهر خود متحمل مي شويد به رخ شوهر خود نكشيد.
۱۱- چنانچه در آمدي داريد و براي زندگي هزينه ميكنيد آن را بازگو نكنيد.
۱۲- از مردان ديگر نزد شوهرتان تمجيد نكنيد. هيچ مردي را به رخ شوهرتان نكشيد و ترجيح ندهيد و در گفتار اين موضوع را رعايت كنيد.
۱۳- براي انجام درخواستهاي خود با شوهرتان با خشونت و آمرانه برخورد ننماييد.
۱۴- براي برآوردن نيازمنديهاي خود از نظر مادي و غير مادي امكانات شوهر خود را در نظر بگيريد و او را تحت فشار نگذاريد .
۱۵- خود را براي شوهرتان بياراييد و بهترين و تميزترين لباس خود را در مقابل وي بپوشيد.
۱۶- در مقابل شوهر خود با حالت افسرده و اخمو حاضر نشويد .او را در موقع ورود به خانه با لبخند و شاد وخندان استقبال كنيد.
۱۷- پس از مراجعت شوهر خود به خانه كارهاي خود را حتي الامكان كنار بگذاريد ودر حضور او بنشينيد و با سخنان خوشايند و با گرمي با او خداحافظي كنيد.
منیع:
http://1farakav.wordpress.com/2008/06/23/%D8%B4%DB%8C%D9%88%D9%87_%D8%A8%D8%B1%D8%AE%D9%88% D8%B1%D8%AF_%D8%A8%D8%A7_%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1/
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
اخه دختر خوب توي يه رابطه اي كه هر لحظه احتمال بهم خوردنش هست چرا رابطه جنسي؟چرا مراقب نبودي!!؟
هنوز هم ميتوني از اين رابطه جون سالم به در ببري...
راجع به حق و حقوقت حتما در اسرع وقت و قبل از هر تصميمي با يه وكيل صحبت كن...گاهي ما به دليل بي اطلاعي از حقوقمون خدمون اين حقوق رو از خودمون ميگيريم....
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
بچه ها لطفا به آخرین تاریخی که صاحب تاپیک به اون سر زده دقت داشته باشید!!!
ممنونم
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
من هم علاقه خودم رو به دختر خانومی که باهاشون بودم از دست دادم! ما رابطه جنسی با هم نداشتیم!(یعنی من ابتدا تحریک شدم ولی بعد پشیمون شدم و اصلا شروع نکردم). ایشون اصلا ابراز علاقه کلامی نمی کنه! اصلا! من بارها با حرف زدن در پرده ازش خواستم که این کار رو انجام بده ولی واقعا دیگه از بودن در رابطه ای که مردش عاطفی تر از زنش باشه حالم بد می شه. هر چند ایشون دختر بسیار خوب نجیب و مودب و با خونواده ایه و تا حد زیادی هم مهربون! ولی اصلا بلد نیست ابراز عاطفه کنه!
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
از همتون ممنونم
بعد از اینکه شوهرم فهمید هارد لپ تاپش رو ریکاوری کردم همیشه بهم میگفت بهم شک داری و چرا چیزایی که نباید میفهمیدی فهمیدی و .........
یک ماه قبل به سرم د ایمیلش رو هک کنم این کار رو هم کردم ولی چیزایی دیدم که.....
عکسش رو واسه ی دخترا فرستاده بود ویه زنی هم واسش عکس فرستاده بود که البته دوست دختر سابقش نبود دوباره نتونستم خودم رو کنترل کنم و بهش گفتم اولش گفت تو که به من شک داری چرا ازم جدا نمیشی این کارا چیه که میکینی و ........ گفت حداقل کاش پیش کسی میگفتی میگفتم دنبال بهمونه میگرده که جدا بشه و منم بهونه دادم دستش بعدش طبق معمول گفت دوس دوستمه و از ایمیل من استفاده کرده و ... و خلاصه کلی چرت و پرت نحویلم داد. قبل از این جریان همش میگفت دوست داری عید کجا بریم و همش برنامه ریزی میکرد بعد از این جریان گفت اصلا بهم مرخصی نمیدن عید بیام دوباره گفت معلوم نیست کی بیام تا این که یه روز زنگ زدم هش گفت یدفعه بهش مرخصی دادن و تهران بود و مثلا رفته بود عیدی واسه من بخره . و گفت 3 روز دیگه میاد پیشم و چند روز میمونه و بعدش با دوستاش میره شمال منم حسابی ریختم بهم و دیگه با پدرم صحبت کردم اونم با خانوادش صحبت کرد و گت اگه مرد زندگی نیست بیاد تکلیمون رو مشخص کنه باهاش صحبت کردن و بعد از کلی عذر خواهی شب عید واسم عیدی آوردن و بعدش 5 وز با هم رفتیم سفر ولی از اونجا که اومدیم کار خودش رو کرد و الان با دوتاش رفته شمال .
دیگه نمیدونم باید چکار کنم ؟ آدم میخواد بدبین نشه؟ آخه این چه دوستایی هستن ؟ کیه که از زنش واسش مهم تره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟
داره دیوونه میشم.
ضمنا من در حد پرستش دوستش دارم و همه جوره ابراز علاقه هم میکنم ولی اون اصلا
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
سحر خانوم ایشون به دروغ عادت کردند! و این قضیه دوست و... هم مزخرفی بیش نیست! زندگی با ایشون بی فایدست.
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط m.mouod
سلام
سحر خانم به تالار همدردی خوش اومدید:72:
خواهر من تو روابط دوستی دختر و پسر هیچ تعهد و مسئولیت پذیری وجود نداره برای همین هر کدام از طرفین هر وقت بخوان به خودشون اجازه میدن برن سراغ یه کیس دیگه و روز از نو روزی از نو ! کسی هم نمیتونه متهمشون کنه چون از ابتدا تعهدی در کار نبوده .شما هم خودتون خواستید دوست بشید پس خودتون هم مقصرید .
از طرف دیگه به نظر من رابطه دوستی بین دختر و پسری از فامیل به مراتب جلوه بدتری داره تا اینکه غریبه باشن .چون با بهم خوردن دوستیها خانواده ها هم درگیر میشن و ممکنه کار به جاهای باریک بکشه .
شما همون موقعه که دوست دیگه شوهرتون بهتون اعلام کرده بود که دوست هستن با هم باید احتیاط میکردید و صمیمی نمیشدید و باید همون موقعه سعی می کردید ازش فاصله بگیرید .اما با یه اشتباه بزرگتر ( خودشی) بقیه رو هم در جریان گذاشتید و همه متوجه روابط شما شدن و تا اینکه به اجبار شما رو عقد کرده .بعدش درسته که شما عقد کردید اما تا زیر یک سقف نرفتید نباید با شوهرتون رابطه جنسی برقرار میکردید اینم اشتباه بعدی شما بوده در حالیه شما میگید براش کم نذاشتید !!! خواهر من شما درواقع دیگه چیزی باقی نذاشتید برای بعد از عروسی .شما شوهرتون رو از هر نظر ارضا کردید برای همین شاید دیگه نیازی به ادامه راه نمی بینه .
اگه اینطور باشه یعنی شوهر شما تا این حد به اون خانم نزدیک فکر کنم حالا حالاها ادامه داشته باشه چون اونها الان دوست هستند در دوستی هم هیچ تعهدی نیست بنابراین شوهر شما هر استفاده ای بخواد از اون میبره و کمتر به زن قانونی و شرعیش فکر میکنه .با شما هم از همون اول فقط خواسته دوست باشه اما شما دلبسته یا وابسته به ائون شدید و اون اقدام رو کردید .
رفیق زدی به جاده خاکی !
اون خودش میدونه اشتباه کرده اینجا دادگاه نیست که شما محکومیت متهم رو لیست کردی!
اگه میتونی کمکش کن و گر نه...
پایان تلخی بود !
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
سلام عزيزم اميدوارم خوب پيش بري يه چيزي يادم اومد بد نديدم بهت بگم
يكي از اقواممون بعد 11 ماه برا طلاق رفته بود دادگاه شوهرشم اخلاقا تو مايه هاي همسر شما و تيپ و قيافه و زبونم كه ......
قاضيه دختر خودشم طلاق گرفته بوده مثلا نصيحتش كرد كه ( با عرض معذرت از آقايون ) دو تا اسب داريم يه اسب باركش يه اسب سواري جنس اينا باركشه ( تعليم پذير نيستن )
تازه فكر كن ادامه بدي چي ميشه...
يه مرد يه ذره ام برا رابطش ارزش قايل باشه بعد اينكه ريكاوري كردي ( كار درستي نبوده ها ) زبوني 2تا غلط كردم اشتباه كردم تحويل ميداد اين با چه رويي شاكي شده من موندم
تازه تو زندگي آينده با اين بي مسئوليتي تقي به توقي بخوره يا بازم سر و گوشش بجنبه كه مي جنبه به رخت مي كشه كه ال بودي بل بودي تو از اول ميدونستي من اينم و .......
تازه اين تيپ مردا با 100 تا منت با طرف ازدواج مي كنن چندماه نگذشته اين رويه رو ميرن اين كه از الان چراغ سبز ميده كه هيچي
حس مي كنم برا اين مي گي دوسش داري كه هنوزم اونو مثل دوراني كه تازه شروع كرده بودين و گند كارياش مشخص نشده بود مي بيني و فكر مي كني ذاتش اونه ولي به خدا نيست.
بشين فكر كن ميگي كيو دوست داري ؟ يه آدم بي شرم ، هوس باز ، بي مسئوليت ، دروغگو. ايني كه هست اينه اون موقع كه مهربون بود خوب بود دوست داشتني بود نشناخته بوديش يا عوض شده.
تو مي توني اگه باهاش زير يه سقف بري بي محلياشو خيانتاشو بي مسئوليتياشو تحمل كني ؟
من خودم به شخصه با وجود وضع افتضاح بعد طلاق ، طلاق و به زندگي با اين آدم ترجيح ميدادم
آخرش كه چي ؟ باهاش بري زير يه سقف و چند سال نگذشته كارت بشه روزي چنتا قرص اعصاب بالا انداختن و دلسوزي واسه بچت كه چه پدر عياش و بي مسئوليتي داره و دم به ديقه يادش بندازي بزرگ شد مث باباش نشه . و بچتم تو دلش بگه مامان آدم قحطي بود كه با اين .......
يا كارآگاه بازي و دنبال در آوردن راست و دروغش باشي . آدمي كه الان بهش اعتماد نداري .خيليا روابط آزاد دارن ( كه بازم مشكلدارن ) ولي كسي كه انقد ريلكسه اونم تو دوران عقد ميشه قضيه اسب باركش.
بين بد و بدتر ضرر بد كمتره
موفق باشي
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
آخر آتیشم زد، بعد از اینکه با دوستاش(که مشخص نشد کدوم دوستاش، چون حتی یه عکس از مسافرتش نیاورده بود) برگشت من واسه دیدنش لحظه شماری میکردم فکر میکردم چون خودم قبول کرده بره چون قدمی برداشته بودم که بهش ثابت کنم بهش اعنماد دارم و به حقوقش احترام قائل هستم حتما وقتی برمیگرده اونم واسه دیدنم مشتاقه ولی کاملا برعکس بود وقتی اومد از لحظه ای که منو دید دوباره مثل سابق هیچ بهم محل نذاشت . کم محلی میکرد با اینکه پنج روز بود ندیده بودمش حتی موقع خوابیدن شب بخیر بهم نگفت و کلا توی خودش بود فرداش با هم توی جاده بودیم هرچی التماسش کردم بگه چشه هیچی نگفت تا اینکه گفت من اصلا ازت خوشم نمیاد خیلی توی این یکسال سعی کردم بهت نزدیک بشم ولی نتونستم گفت یه زمانی واقعا عاشقت بودم اوایل دوستیمون ولی از وقتی مادرت فهمید از چسم افتادی و............. هزاران چرت و پرت دیگه آخر سر هم گفت بذار این دو روز تعطیلی تموم بشه طلاقت میدم. منم فرداش با خودش صحبت کردم و گفتم حالا که همه ی خانوادش جمعا مطرح کنم و به خانوادش گفتم چرا اجبارش کردید بیا منو بگیره گفتن دروغ میگه همچین چیزی وجود نداره و......... و اونا افتادن به جونش که دوباره کار اون دخترس و و....... شروع کرد به خدا و امام و پیغمبر فحش دادن و گفت اون هرزه بود (البته بسیار بی عفت کلام کفت و کلا از واژه های رکیک استفاده میکرد) ولی من اون هرزه رو میخوام و اینو (یعنی من) نمیخوام و............. و اصلا شرم و حیایی نداشت . باور کنید دیگه طاقتم تموم شد داشتم خفه میشدم وقتی این حرفاشو شنیدم دیگه مطمئن شدم به درد زندگی با من نمیخوره، ولی من از طلاق میترسم بخدا میترسم ای خدااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااا من از طلاق میترسم تصمیم به خودکشی گرفتم و اینکارو کردم ولی باز نشد نشد آخه چرااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟حالم داره از اینهمه نامردی بهم میخوره از این همه بی حیایی . حالا تصمیمش که عوض نشده تازه خودکشیه من رو هم کرده بهونه........ من اصلا برام مهم نیست دیگه فقط میخوام بدونم اگه توی دادگاه حرفی از خودکشی بزنه حقی از من ضایع میشه. دارم دیوونه میشم نمیدونین چقدر از نظر روحی منو شکنجه میده بخدا اینا جزئی از رفتاراشه ، خیلی به من بد کرده . تو رو خدا نگید چرا دوباره خودکشی کردید بخدا من دیوونه نیستم بخدا دلم شکسته بخدا بازیچه شدم. از احساساتم استفاده شده نمیدونین چقدر زجرآوره وقتی شوهر آدم بگه برو خودتو بدوز کاریه که شده!!!!!!!!!!!! فقط نگید که توی دادگاه بهم میگن دیوونه دارم دق میکنم. من هیچی واسش کم نذاشتم کوچکترین توقعی ازش نداشتم ولی ......................آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با این رفتارایی که ازش دیدم فهمیدم مسافرت نبوده و اون چند روز با دختره بوده و اون دوباره پرش کرده. من باید چکار کنم؟
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
سلام عزیزم
صبح قشنگ بهاری ات بخیر . زندگی به این قشنگی حیف نیست حال خودت را به هم بریزی ؟پنجره ی اتاقت را دختر خانم نازنین باز کن به صدای این گنجشکها گوش بده و چشمهایت را ببند و نفس های عمیق بکش .
نازنینم چرا اینقدر به هم ریخته ای ؟
به خدا توکل کن .:323:( این شکلک را پسرم یک پسر مهربان 15 ساله برات انتخاب کرد و گفت : این را براش بگذار مامان تا خدا به سحر کمک کنه وآرامش و صبر و شکیبایی بیشتری داشته باشه و.... ) می بینی چقدر سلامت و آرامش تو برای دیگرانی که تو را نمی شناسند مهم است . ما همه تو را دوست داریم .
ارزش و قدر جوانی ات را بدان . حیف نیست که حال خودت را با اعمال و افکار و احساسات دیگران هماهنگ می کنی و به دیگران فرصت می دهی تا تو را ناراحت کنند .
تو اولین و آخرین کسی نیستی که باهات بی مهری شده باید مقاوم باشی و به همسرت ثابت کنی که نمی تواند حالت را به هم بریزه . اگر تو از موضع قدرت ظاهر بشی بهتر نتیجه می گیری تا از موضع ضعف و متاسفانه عزیزم تو از موضع ضعف اقدام به خودکشی می کنی و این کارها معنی قدرتمند بودن نمی دهد . مردان زنهای قوی را خیلی بیشتر از زنهای ضعیف دوست دارند . بیا روش خودت را عوض کن . افکار و احساسات خودت را عوض کن و خودت را به نتایج بیرونی وابسته نکن .
زندگی یعنی همین . یعنی مبارزه و جنگیدن و تجربه کردن . در این نبرد دوست داری بازنده باشی یا برنده ؟! معلومه که برنده . پس کارهایی با منشا خشم را از خودت دور کن .
تا یک کم حال درونی ات بهتر شود صبر کن و به همسرت کاری نداشته باش نیاز نیست همیشه اقدامات و واکنشهای لحظه ای داشته باشی . صبر کن و درست مثل یک شطرنج باز حرفه ای خوب فکر کن و راه ها ی مختلف را برای شکست حریف امتحان کن .
من مطمئن هستم که سحر نازنین ما موفق می شود .
در ضمن سحر جون
نه طلاق گرفتن ترس دارد نه آدمهایی که طلاق می گیرند شاخ و دم اضافی دارند . طلاق یک راه حل است برای راحتی روح و روان دو انسانی که قادر به زندگی با هم نیستند . به همین راحتی و نه چیزی بیشتر و نه کمتر . پس برای خودت از واژه ی طلاق یک تابو وحشتناک نساز .بچه که نداری که بخواهی مدام بالا و پایئن کنی و محاسبه کنی . رابطه جنسی که بین شما دو نفر اتفاق افتاده هم مشکل خاص و ویژه ای نیست . بر آورد کردن یک نیاز است که به شکل رسمی و قانونی و شرعی انجام شده است . پس کار بدی نکرده ای که بخواهی در پی ترمیم آن باشی . زندگی را سخت نگیر و برای خودت تابو های عظیم الپیکر نساز .
این آقا همینی است که می بینی فکر نکن قادری که او را تغییر دهی و خط فکری و احساسی و عملکردی برایش تعیین کنی وقتی این رابطه تا به این حد به تو آسیب می زند و تو در قبال این آدم تا به این اندازه واکنش نشان می دهی کوله بارت را جمع کن و به فکر زندگی خودت باش با بنایی درست و ریشه دار که فوندانسیون آن از ابتدا درست ریخته شده باشد . خودکشی و این دست کارها برای چنین فردی که به قول تو شرم و حیا و...ندارد ( من کلا با این واژه ها مشکل دارم ) ارزش دارد ؟!
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
امكان ارسال پيام خصوصي نيست...
از نظر قانون خود كشي شما هيچ مانعي براي رسيدن به حق و حقوق نيست اما هزاران شرط داره ...
ببخش من نميتونم دوباره تاپيك رو بخونم رابطه جنسي داشتين يا نه؟(از نظر حقوقي فرق داره كه جوابت مثبت يا منفي باشه)
بر اساس ماده 1082قانون مدني، به مجرد عقد زن مالك مهر مي شود و مي تواند هر گونه تصرفي در آن بنمايد ،و
ماده 1083 قانون مذكور مقررمي دارد: .براي تاديه تمام يا قسمتي از مهر مي توان مدت يا اقساطي قرار داد .
ملاحظه مي گردد ، پس از جاري شدن صيغه عقد ازدواج ، زن مالك تمام مهر بوده و هر زماني كه مطالبه نمايد استحقاق در يافت كامل آنرا دارد و
مطابق ماده 1085 قانون مدني حق دارد تا مهر به او تسليم نشده از انجام وظايف زناشويي امتناع نمايد .
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
سلام سحر جان
عزیزم اینا چه فکراییه؟ اینا چه کاراییه؟ دنیا که به آخر نرسیدهههههههههههههههههههه ههههه
هزاران هزار زند هر روز طلاق می گیرند و باور کن خیلیهاشون خوشبخت تر از زندگی قبلیشون میشن
طلاق که ترس نداره مگه می خواد چه اتفاقی بیفته؟ اخه برای چه کسی داری این کارا میکنی چرا این قدر ضعیفی؟
بابا شاید این اتفاق ها می خواد به تو چیزی را یاد بده می خواد تو چیزی را بفهمی تجربه ای را کسب کنی چرا این ها را نادیده می گیری؟؟؟؟؟؟؟
به خدا سحر جان بسیار کسانی هستند که تو از خیلیییییییییی مشکلاتشان بیشتره و این قدر خودشونو داغون نمی کنند. کاریه که شده چرا این قدر سخت می گیری؟ تو هر کاری که کردی طبق قانون، عرف و فرهنگ بوده از چی می ترسی؟ نترس و مقاومت کن نترس و اگر تا الان بهت ظلم شده دیگه نذار
مطمئن باش هزاران نفر راه تو را رفته اند و خلیهاشون الان خوشبختند.سعی کن به جهی ضعیف بازی و خودکشی و این کارای بی مورد! خوب فکر کنی تا این بار بهترین کار و بهترین انتخاب را انجام بدهی
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
گاهي وقتا هممون تو زندگي به افرادي بها ميديم كه ارزشش رو ندارن يا از اول نمي دونستيم يا چشمامون رو بسته بوديم
فكر و احساسات يك آدم خيلي با ارزش تر از اونيه كه بخوايم بذاريم ديگران به بازيش بگيرن.
براي چي ميگي آتيش گرفتي؟
فردي كه كاملا واضحه صلاحيت اخلاقي نداره نبايد برات پشيزي ارزش داشته باشه اگر فرد درستي بود اگر درست زندگي كرده بود كه مي گفتي درست گفته و يه دختر هرز رو به تو ترجيح داده چون بهتر بود شايد ناراحتي داشت ولي من اگر جاي تو بودم خيلي خوشحال ميشدم كه چنين فردي منو نمي خواد
يه زماني يه اشتباهي مرتكب شدي و اونم با چنين فردي وارد رابطه شدن و .... بود الانم كه واسه يه موضوعي كه هزاران نفر قبل تو باهاش درگير بودن و چه بسا حادترش داري خودت رو مي بازي چيزي كه داره خوردت مي كنه در حال حاضر فقط خودت و افكارتي . اون اتفاقات بخشي از يه رابطه غلط بوده خودت ميگي رابطه ايم كه خودت ميگي غلطه و مي خواي تمومش كني ، اينهمه ازش درگيري فكري ساختن و ... غلط نيست؟؟؟!!!!!
اين رابطه اي كه به بن بست رسيده مي تونه برات يه شروع خوب باشه اگه ازين به بعد خوب پيش بري انقد خوب كه شايد 20 سال ديگه خدا رو شكر كني كه تو يه بخشي از زندگيت اين مشكل گريبانگيرت شد و ساختت.
سحر تا وقتي از مشكلاتش فرار مي كنه
تا وقتي انقد زود جا ميزنه
تا وقتي انقد راحت خدايي رو كه هست كه بودنش جبران همه ي نداشتناست فراموش مي كنه و نا اميد ميشه
تا وقتي دنياشو فكرشو محصور يه فردي مي كنه كه اصول اوليه انسانيتم براش معنا نداره
تا وقتي منتظره زندگي يه كوچولو باش بد تا كنه كه سريع جا بزنه و بره دنبال خودكشي
وقتي اينجوري هست حال و روزش بدتر از اينم ميشه
نقل قول:
دارم دیوونه میشم نمیدونین چقدر از نظر روحی منو شکنجه میده بخدا اینا جزئی از رفتاراشه ، خیلی به من بد کرده . تو رو خدا نگید چرا دوباره خودکشی کردید بخدا من دیوونه نیستم بخدا دلم شکسته بخدا بازیچه شدم. از احساساتم استفاده شده نمیدونین چقدر زجرآوره وقتی شوهر آدم بگه برو خودتو بدوز کاریه که شده!!!!!!!!!!!! فقط نگید که توی دادگاه بهم میگن دیوونه دارم دق میکنم. من هیچی واسش کم نذاشتم کوچکترین توقعی ازش نداشتم ولی ......................آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
محكم باش اگر با عقلت پيش بري و زودم نشكني بهش نشون دادي كه اونجوريام كه فكر مي كنه نيست
به اين فكر كن كه ميليونها نفر قبل تو و الان و بعد از تو با هزاران هزار مشكل درگيرن و نه شكستن نه از زندگي و مشكلاتش ترسيدن پس توام مي توني .
آمار طلاق رو ببين اگر طلاق انقدر وحشتناك بود بايد در دادگاه خانواده تخته ميشد مي رفت تازه خيليام طلاقشون از ضعف خودش و فرد مقابلشون نشات مي گيره نه زندگي واقعا مشكل دار
طلاق يه مرحله از زندگيه كه تو بعضي موارد از ازدواجم شيرين تره ترس نداره
حرفاشم اصلا برات مهم نباشه يه گوشتو در كن اون يكي رو دروازه
وقتي حرفاش مياد تو ذهنت اول به اين فكر كن كه كي اين حرف رو بهت زده يه آدم كه انقد تو لجنزارش غرقه كه عالم و آدم براش مهم نيست به اين كه فكر كني حتي مي توني به حرفاش و سفاهتش بخندي !
اگرم ناراحتيت از انتخاب غلطته كه آدم تا عمر داره مي تونه انتخاب كنه و اشتباهاتش رو هم جبران كنه فقط نبايد فرصت رو از دست بدي
به آينده فكر كن آينده اي كه خودت مي سازي نه آينده اي كه با خودكشي و جا زدن به بقيه اجازه بدي برات بسازن
به آينده اي فكر كن كه توش حتي به اون فرد هم ثابت ميشه كه تو قابل ترحم نبودي عروسك خيمه شب بازيم نبودي فقط بچه بودي و بچگياتم گذاشتي كنار
درسته كه تو ديگه اون فرد برات مهم نيست ولي برا اون مهمه كه يه روز حسرت از دست دادنت رو بخوره و يادش بيوفته ارزش با تو بودن رو نداشته بذار اگه بعدا عذاب وجداني گريبانش رو گرفت دلش برا بدبختي خودش بسوزه نه ترحم پذيريه تو.
ازينكه گفته اون رو به تو ترجيح ميده اصلا ناراحت نباش افراد وقتي قدرت درك خيلي چيزارو ندارن ميذارنش كنار اون اگر ادراك درستي داشت وضع زندگيش رو كه حتي ازون دختر هرزه ام بدتره درست مي كرد پس دليلي نداره چرندياتي كه ميگه برات مهم باشه.
محكم باش درست فكر كن و به چيزي كه فكر مي كني درسته عمل كن مهم تلاشته . افرادي كه زندگي خوبي دارن طالعشون خوب نبوده جنگيدنشون خوب بوده
وقتاييم كه دلت مي گيره يه چيزي رو يادت نره گرچه تو اين مورد سهم بيشتر رو خودت داشتي كه بايد جبرانش كني ولي خدا بنده هاييشو كه خيلي دوست داره خيلي بهشون سختي ميده
سختياي زندگي از قسمتاي خوبش جذاب تر و قشنگترن چون آدم با سختي ساخته ميشه اين فرصت رو از دست نده براي طلاق اقدام كن محكم باش بعدشم خيلي خوب زندگيتو ادامه بده زندگي آدم كه با يه ازدواج ناموفق به باد نميره اگه خودت با فكر و خيالا و سستي به بادش ندي.
اميدوارم شروع خوبي داشته باشي
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
[b]سلام سحر
عزیزم روی شماها نباید تا این حد بهم باز میشد
الان تقریبا تمام حریمها بینتون از بین رفته
ولی این مسئله چندان مهمی نیست
یعنی الان دیگه مهم نیست
بنظر من زیاد طولش نده
نترس.طلاق گرفتن تو وضعیت الان تو ترسناک نیست
این ادامه دادن زندگی مشترک با چنین وضعیتیه که وحشتناکه
هر چه زودتر خلاص بشی بهتر
ببین حتی اگه مادام العمر مجرد بمونی باز بهتر از اینه
شجاع باش
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
از همتون ممنونم خیلی آروم شدم.
بخدا من بچه نیستم من شب خواستگاری باهاش شرطامو کردم بهش گفتم من فقط نوی زندگی ازش صداقت میخوام گفت ازدواج که شوخی نیست زندگی یعنی تعهد مسئولیت.
بخدا فقط از خیلی بهم ظلم کرده حتی توی دوره ی دوستی هیچوقت باهام رو راست نبود وگرنه من انقدر شخصیت خودم رو زیر سوال نمیبردم . من واسه خودم شخصیتی داشتم که همه حسرت میخوردن من الگوی همه ی دخترای فامیل بودم متانتم اخلاقم نجابتم هوش و استعدادم زبانزد خاص و عامه اگه بچه بودم سابقه خوبی نداشتم دوستای خوبی دور و برم نبود و...........
-
RE: شوهرم بی دلیل میگه دوستم نداره، دوران عقدیم
سحر جان عزیزم تو اگر همیشه به نسبت اطرافیان موفق تر بودی و بهتر عمل کردی مطمئن باش این بار هم اگر خوب فکر کنی و کاری های درست را انجام بدی الگوی همه میشی و همه به مقاومتت و به صبرت و انتخاب درستت ایمان می اورند ولی برخوردهای احساسی و بدون فکر و بدون سیاست باور کن فقط مشکلاتت را بیشتر می کند.