فاصله ی بلوخ جنسی تا ازدواج را چه باید کرد!؟

فاصله ی بلوخ جنسی و ازدواج را با چه باید پر کرد!؟

معمولا دخترها در سنین 9تا13سالگی به بلوغ جنسی می رسند و پسرها تقریبا از14تا 17 سالگی، دختر ها در سنین 20 تا 25 سال و پسرها در سنین 25 تا 30 سال ازدواج می کنند.
بلوغ یعنی تکامل نیاز جنسی در افراد، و ازدواج پاسخی مناسب به این نیاز است، اما فرهنگ جنسی نامتعادل حاکم بر ملت ایران بین نیاز(بلوغ) و پاسخ صحیح(ازدواج) به آن چندین سال فاصله انداخته است، تا چند سال پیش که هنوز فساد جنسی در ظاهر رفتاری دختران و پسران جوان منعکس نشده بود، برخی تصور می کردند که خلاءِ چندیدن ساله ی بین نیاز و پاسخ را می توان به راحتی با روزه گرفتن، نماز خواندن، مسجد رفتن و …. پرکرد.

اما این تصورات شعار مانند هیچ گاه عملی نبوده، نیست و نخواهد بود، و در عمل خلاء ِ به وجود آمده بین بلوغ وازدواج با روابط نامشروع، خودارضایی و همجنس بازی پر شد.
برخی بر این باورند که می بایست به جای پر کردن خلاء، آن را از بین برد، در واقع سن ازدواج را تا سن بلوغ کاهش داد.
و همچنین تصور می کنند:

و همچنین تصور می کنند که اگر موانع(مسکن، شغل، جهاز و مهر و…) ازدواج از سر راه جوانان برداشته شود، سن ازدواج به سن بلوغ رسیده و مشکل حل می شود، اما در عمل هیچ گاه تلاش ها برای برداشتن این موانع به ثمر ننشست و از طرفی مشاهده می شود که سن ازدواج در اقشار پر درآمد جامعه که مشکلات اقتصادی مانعی برای ازدواجشان نیست به مراتب بالاتر است، همچنین نمی توان نادیده گرفت که نوجوانی که تازه به بلوغ رسیده توانایی لازم را جهت انتخاب همسری برای یک عمر زندگی ندارد چرا که اصولا هویت آدمی در نوجوانی در حال شکل گرفتن است و عقاید افراد زمانی که به سن جوانی می رسند متفاوت از عقاید شکل نگرفته ی آنها در سن نوجوانی است و این مساله خود باعث می گردد احتمال اینکه جوان از انتخاب خود در دوران نوجوانی پشیمان شود، بالا رود.

پس راه حل چیست؟
آیا باید روابط بی قاعده ی جنسی بین نوجوانان، خودارضایی و همجنس بازی را به عنوان پاسخگوی موقت به نیاز های جنسی قبل از ازدواج، پذیرا باشیم؟
وبلاگ همدردی
.................................................. ....................................

دوستان عزیز نظر شما چیه؟؟؟
خواهش می کنم اگر تجربه یا نظری در مورد مطلب بالا دارید ارائه نمایید تا به یک جمع بندی برسیم.
((لبته می دانم در تالار لینک های در این مورد وجود دارد ولی می خواهیم با توجه به تجربه های و نظرات فردی تاپیک را پیش بریم))
با سپاس..
منتظرم ها:72::72:

[align=justify]سلام :72:

در تاپیک "رابطه جنسی قبل یا بعد از ازدواج" در واقع بدنبال یافتن پاسخ همین سوال بودم که نیاز جنسی چطور باید قبل از ازدواج برطرف بشه، و آیا اصلا درسته که تا زمان ازدواج به تاخیر بیفته یا نه؟ خیلی ذهنم درگیر دخترها و پسرهایی بود که می دیدم جامعه هیچ راهکاری در اختیارشون قرار نمی ده و هیچ حمایتی هم ازشون نمی کنه!

واقعیتی که در نظر دارم اینه که سوالی که مطرح کردی رو نمی شه بصورت کلی جواب داد. پس اجازه بده ابتدا در مورد خودم پاسخ بدم، بعد بیشتر فکر می کنم و سعی می کنم برای شخصیت های مختلف جواب مناسب پیدا کنم.

من فکر کردم که بهتره قبل از ازدواج اصلا نیاز جنسی نداشته باشم که هم روی درس و کارم تمرکز داشته باشم و هم بخاطر این نیاز به کسی نیازمند نشم. و به این مقصود هم رسیدم. البته نه از راه سرکوب کردن این نیاز، بلکه از راه منحرف کردنش.

1:: بیشتر وقتم رو صرف مطالعه و کار می کنم. در زندگیم اهدافی دارم که باید بهشون برسم و بنابراین تمرکزم روی اونهاست.

2:: اوقات فراقتم رو صرف فعالیت های سالم و فکری می کنم. اخیرا اوقات فراغتم بیشتر صرف تالار می شه. چند سال پیش با اشخاص مختلف در کشورهای مختلف دنیا چت می کردم، همه صحبت هامون هم حول مسائل اعتقادی، ونگرش ها و فرهنگمون و مسائل از این دست بود که تمرکز رو به کلی از مسائل جنسی برمیداره. و در کنار اینها بازی مورد علاقه م سودوکو و ... که اینها هم همون خاصیت رو دارند.

3:: به هیچ عنوان چشمم به تصاویر مبتذل نمیفته. مگه اینکه اتفاقی باشه. نه عکس، نه فیلم، نه هیچی.

4:: با کسی در مورد مسائل جنسی صحبت نمی کنم، حتی بحث های دخترانه که خیلی ها هم طرفدارش هستند. و می دونم که پسرها هم خیلی وقتها در مورد این مسائل با هم صحبت می کنند.

بندهای 1 و 2 با اهدافی غیر از خاموش کردن نیروی جنسی صورت می گیرن، اما خوب این هم جزء نتایجش هست چرا که آدمی که بیکار باشه یا اوقات فراغتش رو صرف فعالیت های بیهوده کنه، خود به خود به فکر این مسائل میفته. اما بندهای 3 و 4 تقریبا با همین هدف صورت می گیرند. هرچند کلا هم برام جذابیتی نداره که در مورد این مسائل صحبت کنم یا مثلا فیلم های اینچنین ببینم.

هوم...

دیگه چیزی یادم نمیاد. اگه بعدا یادم افتاد میام و می نویسم.

مسئله اورژانسی ایران امروز رو مطرح کردی نقاب. امیدوارم به راهکارهای عملی هم برسیم.

:72:[/align]

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط philosara

[align=justify]
بندهای 1 و 2 با اهدافی غیر از خاموش کردن نیروی جنسی صورت می گیرن، اما خوب این هم جزء نتایجش هست چرا که آدمی که بیکار باشه یا اوقات فراغتش رو صرف فعالیت های بیهوده کنه، خود به خود به فکر این مسائل میفته. اما بندهای 3 و 4 تقریبا با همین هدف صورت می گیرند. هرچند کلا هم برام جذابیتی نداره که در مورد این مسائل صحبت کنم یا مثلا فیلم های اینچنین ببینم.

:72:[/align]

---

>>سپاس فراوان از فلوسارا عزیز که نظر شخصی خود را بیان نمودند.. پس ""فیلو سارا" عزیز .....پس شما تنها راه حل موجود را منحرف ساختن ذهن و فکر از نیروی جنسی می دانید و به نحوی معتقدید باید این نیرو را به سمت های دیگری مانند سرگرمی های مورد نظر کشاند...
ولی سوال اصلی این جاست که اگر این انحراف ساختن جواب نداد؟؟ ان وقت چه؟؟
و اینکه آیا با منحرف ساختن .....انگیزه جنسی ما نیز کاهش نمی یابد؟؟
با تشکر:72:

[align=justify]نقاب جان :72: اینی که توضیح دادم رو تنها راه حل موجود نمی دونم. بلکه این راهی بود که برای من مناسب ترین و درعین حال زیباترین راه بود. یعنی با توجه به شخصیتم، اهدافم، و خلاصه کل زندگیم، راه حل خاموش کردن نیروی جنسی رو برگزیدم، و بهش ایمان هم دارم. البته برای خودم نه دیگران. به هرحال نسخه هرکسی باید با توجه به چیستی خودش پیچیده بشه. و من به این مهم کاملا آگاهم. به همین خاطره که سعی می کنم از زاویه دید افراد گوناگون در سطح های اجتماعی، شخصیتی و معنوی گوناگون به این مسئله نگاه کنم.

اینبار استثنائا:P قصد دارم جلو میل نظریه پردازیم رو بگیرم. منتظر دوست های عزیزی هستم که از زاویه دید نوجوان ها و جوان های امروز به مسئله نگاه می کنند. امیدوارم راحت و آزاد و حق به جانب حرفشون رو بزنند و از مواضعشون دفاع کنند. و یه بحث داغ داغ داشته باشیم.:72:[/align]

سلام
راستش موضوع بسیار مهمیه اما به نظرم همه افراد نمی تونن با شیوه کاربر فلوسارا یعنی سرگرم بودن به مسائل دیگه این فاصله رو پرکنن تصور کنید در خانواده ای که آزادی و شاید بی توجهی به امور دینی وجود داشته باشه هرچقدر هم که این کارها انجام باشه بازهم خواه ناخواه توجه فرد جلب این موضوعات میشه غریزه جنسی قدرتمند ترین غریزه انسانه
اما مشکل فقط به وضع مالی یعنی خانه و جهزیه و احیانا کار خلاصه نمیشه متاسفانه فاصله اصلی که باید پر بشه فاصله بین بلوغ جنسی و بلوغ شخصیتیه اصلا خودتون ببیند چند درصد از جوانان 15 ساله الان از نظر شخصیتی توانایی اداره زندگی مستقل ولو با پول والدین رو دارن؟ دکتر شیری از این عمل به تشرف به مردانگی یاد می کرد که بسیار جالبه پسران دیگه مثل سابق از کودکی به حرفه پدر نمی پردازند تا در مواجه با محیطی مردانه بازار بتونن تشرف به مردانگی رو داشته باشن و دختران نیز در کارها منزل به طور جدی وارد نمی شوند تا تجربه زندگی داشته باشند نهایت کاری که پسر ایرانی برای اعلام بزرگی انجام می ده مخفیانه سیگار کشیدن و رفتن به پارتی های جورواجوره همیشه استثنا هست اما براساس استثنا نمیشه حکم صادر کرد
اصلا وقتی برای یه درآمد که به سختی کفاف یه زندگی ساده دونفره رو میده باید تا 24 سالگی درس خوند و سربازی رفت اونوقت آیا بازهم میشه به کم شدن سن ازدواج دائم به عنوان راه حل فکر کرد؟ منطقی باشیم و این عیب رو گردن اسلام نندازیم که دست پا گیر شده نه این سنت های پوچ و باورهای غلط ماست که دست وپای ماروبسته والا راه حل پر کردن این خلا وجود داره
ببینید همه طرح هایی که مطرح میشه ایجاد محیطی برای ارضای جنسی فارغ از مسئولیته چه طرح قانون که شامل زندگی دو طرف در خانه والدین و چه غیرقانونی مثل روابط نامشروعه اما در این وسط یه راه حل هم هست اونم ازدواج موقت یا صیغه اس نه این که مثل طرح خانه عفاف جنبه مادی بدن بهش که اتفاقا صیغه کردن این چنینی حرامه بلکه اگه دختر و پسری از هم خوششون اومد و شرایط ازدواج رو نداشتن به صورت صیغه باهم ارتباط داشته باشن و مطمئن باشید این دو فرد به احتمال زیاد وقتی شرایط ازدواج دائم براشون فراهم بشه ازدواج می کنند چون در مدت صیغه همدیگرو خوب شناختن این مسئله در خیلی کشورها برطرف شده و نمونه اش کشور لبنانه در اون محیطی که کلوپ های بی بندوباری و حتی سکس به وفور یافت میشه و آزادی مطلق وجود داره اما شاهد هستیم جوانان شیعه لبنانی حجابی به مراتب سنگین تر و کامل تر و در عین حال زیباتر از همتایان ایرانی خود دارند و میزان مشارکت جوانان لبنانی در فرایض دینی بسیار بالاست
اتفاقا وقتی ایرانیان به لبنان مسافرت می کنند و جو واقعی لبنان رو می بینند واقعا تعجب می کنند که این چنین فرهنگی بتونه در این محیط آزاد دوام بیاره

سلام,
تشکر از نقاب گرامی؛

در این تاپیک رابطه جنسی قبل یا بعد از ازدواج همانطور که خودتان در جریان هستید در خصوص این معضل بحث شد؛ مطالب این تاپیک هم مانند آن است؛
توصیه میکنم دوستانی که قصد شرکت در این بحث را دارند ابتدا به تاپیک بالا مراجعه کنند؛و بعد نظراتشان را در این تاپیک بیان کنند

بنده هنوز به هیچ نتیجه ای نرسیده ام , جز اینکه سرکوب این حس و میل, هم به لحاظ جسمی و هم به لحاظ روحی مشکل ساز است؛ یکی از دوستان بنده به تازگی ازدواج کرد؛ (با عرض پوزش) بعد از اولین رابطه با همسرشان؛ ایشان متوجه شدند که واریکوسل دارند,!! عدم توجه به ارضاء شدن و تخلیه به لحاظ جسمی باعث این مشکل شد؛


و اما فیلوسارای گرامی،:
مواردی که شما اشاره کردید؛ موقتی هستند,و نمیتوان به آن تکیه کرد؛ بند 3و4 هم برای جلوگیری از شدت آن است ؛نه اینکه بتوان این میل را خاموش کرد؛

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط familyman

راستش موضوع بسیار مهمیه اما به نظرم همه افراد نمی تونن با شیوه کاربر فلوسارا یعنی سرگرم بودن به مسائل دیگه این فاصله رو پرکنن تصور کنید .............این وسط یه راه حل هم هست اونم ازدواج موقت یا صیغه اس نه این که مثل طرح خانه عفاف جنبه مادی بدن بهش که اتفاقا صیغه کردن این چنینی حرامه بلکه اگه دختر و پسری از هم خوششون اومد و شرایط ازدواج رو نداشتن به صورت صیغه باهم ارتباط داشته باشن و مطمئن باشید این دو فرد به احتمال زیاد وقتی شرایط ازدواج دائم براشون فراهم بشه ازدواج می کنند

---

>> با تشکر از دوست عزیز.... ایشان معتقد هستند >> ""صیغه"" راه حل خوبی است.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

با سپاس از ""کیوان"" عزیز..بله در تاپیک رابطه جنسی قبل یا بعد از ازدواج؟ که توسط دوست گرامی فیلوسارا ایجاد گردیده بوده این موضوع مورد برسی قرار گرفت ولی دیگر آن تاپیک ادامه نیافت و اینکه عنوان سوال بنده قدری متفاوت است و می توان همه جوانب را مورد بررسی قرار داد اما بنده هم توصیه دارم اعضا قبل از پاسخگویی حتما ان تاپیک را مورد مطالعه قرار دهند. قطعا بعد از نتیجه گیری تاپیک ها را به یکدیگر سنجاق خواهیم کرد.(اگر صلاح باشد)
دوستان منتظر نظرات شما هستیم...لطفا کوتاهی نفرمایید.

با سلام خدمت برادر گرامی ،نقاب عزیز
واقعا ممنونم ازت به خاطر ایجاد این تاپیک
این معضلی که به نظر من همه جوانان مجرد گریبانگیر ش هستند
در اینکه باید سن ازدواج رو پایین اورد درش شکی نیست ،چون الان به نظرمن متوسط سن ازدواج بیشتر از اون چیزی هست که در ابتدای بحث بهش اشاره کردین
نظرات فیلو سارا خوب بود اما همه اینا مقطعی هست و دردراز مدت جواب نخواهد داد ضمن اینکه ممکنه باعث بروز مشکلاتی بشه
من خودم به شخصه از این روش استفاده میکنم ،ضمن اینکه واقعا به خدا توکل دارم و اینو امتحان الهی میدونم برای سنجش صبرم (دخترای اطراف من یا با اعتقاد به خدا یا با ارتباط های نامشروع این نیازشون رو بر اورده میکنن
ولی امروزه خیلی ها(بخصوص پسران )از خود ارضایی استفاده میکنن
فعلا چیزی به ذهنم نمی رسه ،
منتظر ارسال دوستان میمونم

با سلام خدمت دوستان عزیز

همه می دونن که غریزه جنسی قویترین غریزه ایه که خداوند بر اساس حکمت در وجود انسان قرار داه تا در وقت مناسبش آرامش و کمال رو برای انسان به ارمغان بیاره ضمن اینکه باعث بقای نسل میشه. و هییییچ کس حتی مومن ترین افراد نمی تونن ادعا کنن که از این غریزه و احساس بی نصیبن و یا اینکه توان کنترل اون رو به سادگی دارن.واقعیت اینه که این غریزه هست و بااااید ارضاء بشه .حالا راه سالم و صحیح ارضای این غریزه رو دین مبین اسلام و خالق غریزه ازدواج معرفی کرده.همه می دونیم که تو کشور ما سن ازدواج در حال حاضر خیلی بالا رفته ( بیشتر از اون که آقای نقاب ذکر کردن) و در این مورد عوامل زیادی دخیل هستن که ایشون اشاره ای کردن و در واقع این موانع و مشکلات رو خود ملت و "ما" ( با محوریت خونواده دختر البته ) ایجاد کردیم که الان دیگه جزء اصول حاکم بر زندگی ما شدن و هیچ کس حاضر نیست از اونا بگذره و اگه احیانا" کسی از این بابت کوتاه بیاد متاسفانه محکوم میشه یا به" عقب مانده بودن" یا به " از سر راه آمدن دختر " .از طرف دیگه جالب اینه که کل ملت نگران این معضل بالا رفتن سن ازدواج هستن !!!
به نظر من غریزه جنسی امکان "سرکوب" نداره به هیچ وجه اما میشه اونو تا یه زمانی و تا حدی که عفت و پاکدامنی شخص حفظ بشه ، "کنترل" کرد البته بر کسی پوشیده نیست که کنترل غریزه جنسی به این قوت کار خییلی سختیه و ایمان قئی میخواد.
در این زمینه به نظر من اولین و مهمترین عاملی که می تونه به کنترل غریزه جنسی کمک کنه ،" ایمان و پرهیزگاریه" شخصه .عامل ایمان شرط اصلی و لازم هست اماااا کافی نیست و باید در کنار ایمان فاکتورهای دیگه ای هم باشه تا این غریزه کنترل بشه.حتما" شما هم دیدید و می شناسید افرادی رو که در بین مردم به اصول اعتقادی و اخلاقی پایبند هستند ، سالمترند و به ندرت از بین چنین افرادی کسی به فساد و بی بندو باری کشیده میشه ( اون عده کم هم کسانی هستن که اهل ریا هستن و در واقع ایمانشون ظاهریه ).پس مسائل اعتقادی و دینی به هیچ وجه نباید در حاشیه گذاشت یا معتقد بود که در حال حاضر کارایی ندارن !

عوامل دیگه که باید به کمک ایمان بیاد یکی تفریحات سالم و مجازه که دوستان اشاره کردن .
موارد دیگه ، سعی کنیم تا جایی که امکان داره و تا زمانی که ضرورت ایجاب نکرده ، ار تباطمون رو با نامحرم کم کنیم که خییلی تاثیر داره .چون ارتباط با نامحرم و درکنار نامحرم بودن خودبخود این غریزه رو همیشه بیدار نگه میداره و تحریک می کنه .و متاسفانه چیزی که امروزه اصلا" رعایت نمیشه همین مورده خصوصا" توی دانشگاهها ، پارکها ، کافی نت ها، کافی شاپ ها و ....بودن در کنار نامحرم و صحبت با او خصوصا" صحبتهای بی مورد و غیر ضروری ناخواگاه باعث تحریک غریزه جنسی و ایجاد" تغییرات هورمونی " میشه که به هیچ وجه قابل کنترل نیست و از اراده خارج هست .
پرهیز از" بیکاری " یک عامل مهم دیگه هست .یک جوان وقتی که تنهاست فکرش به هزار راه میره و به هرچیزی فکر میکنه البته نه اون تفکری که " یه ساعتش برابر با سالها عبادته " بلکه افکار نادرست و پریشان که باعث بیماریهای روحی و روانی میشه !
در این زمینه امام علی (ع) چه زیبا فرمودند :
مراقب "افکارت" باش که "گفتارت" میشود
مراقب "گفتارت " باش که " رفتارت" میشود
مراقب " رفتارت " باش که " عادتت" میشود
مراقب " عادتت" باش که "شخصیتت" میشود.

سعی کنیم تا حد امکان از دیدن روابط" افراد متاهل" و دیدن تصاویر و فیلمهای مستهجن و مبتذل جلوگیری کنیم که متاسفانه امروزه خیلی از متاهلین گرامی این مورد رو رعایت نمی کنن و حتی بیرون از منزل و در ملاء عام ، در معرض دید جوانان مجرد ، رفتارها و حرکاتی انجام میدن که واقعا" شرم آوره .مثلا" آیا درسته که زن و مرد توی پارک جلوی چشم صدها نفر که اکثرا" جوان و مجرد هستن ، سر رو سینه هم بذارن و همدیگه رو ناز کنن!!؟؟ این چنین افراد آیا پاسخی برای خدا آماده دارن؟
یا اینکه به بهانه" آموزشی بودن " فیلمهای مبتذل در بین جوانان رواج کنه ؟ مگه قدیمی ها همچین فیلمهایی می دیدن که یاد گرفتن در زندگی زناشویی باید چیکار کنن ؟؟
اینها همه بهانه و وسیله برای به ابتذال کشیدن جوانان هست وگرنه همون خدای حکیم و دانایی که این غریزه رو در وجود انسان قرار داده ، راه ارضای اون رو هم قرار داه .


علاوه بر این مواردی که هر شخص خودش باید برای کنترل غریزه جنسی و حفظ عفت رعایت کنه ، محیط زندگی فرد بسیار مهمه که شامل خانواده و جامعه است . "خانواده ها "و "جامعه" هم باید وظیفه خودشون رو انجام بدن . خانواده ها با کم کردن "توقعات" و" راهنمایی های "لازم به فرزندان و نوع" تربیت" می تونن وظیفه شون رو انجام بدن .جامعه هم با فراهم کردن" اسباب و امکانات" لازم و "ابتدایی" برای تشکیل یک زندگی ساده .تا بدین وسیله جوانان بتونن به طرز" صحیح و شرعی و قانونی" در" وقت مناسب" ازدواج کنن و به فساد کشیده نشن.

به امید خوشبختی و سعادت تمام جوانان:203:

[align=justify]عناوینی که محور اصلی سوال مطرح شدن، برگرفته و به پا خواسته از نیازی هستن که قبل از اون توضیح دادید...
مدت زمانی بین اون، رو نمیشه ساده گرفت و جوون رو به حال خودش رها کردن تا برخی مسائل امروز ما بوجود بیاد و از طرف مقابل نیز، متاسفانه به غیر از قشر بسیار اندکی از جامعه، بقیه شرایط ازدواج به موقع رو ندارن. این مدت زمان اختلاف بین مسئله بلوغ و ازدواج، شاید زمان 9 تا 13 تا 20 و 25 ، و 14 تا 17 تا 25 و 30 نیست، چون عملاً جوان در اون سن توانایی مسائل ضروری دیگه رو نخواهد داشت. بنابراین از شرایط به وجود اومده که بلوغ جنسی فرد هست و فرد به دنبال بلوغهای دیگری هستش، و مصرانه هم پی اونها رو میگیره، استفاده کرد و شرایط رو در اختیارش قرار داد. نه اون رو به حال خودش رها کرد ، وقتی 20 و بالاتر رسید، تازه سعی در رفع نیازهای اون شه.. چون اون در این سن خود تصمیم گیری کرده و چندین سال فاصله تا این سن، زمان بسیار زیادی برای طاق شدن صبر هر جوانی بوده. شخص وقتی نیازی داشته باشه و در سمت مقابل، دیوار ببینه، مطمئنن در پی رفع مشکل و نیاز برمیاد، بنابراین مشکل بوجود خواهد اومد. جوونی که در زندان هستش، اگه حبس خودش رو حبس ابد بدونه، ممکنه نا امید، هفته ای رو زنده نباشه. اگه حبس خودش رو 4 5 سال ببینه، مطمئنن امیدی درش خواهد بود و ... . مطمئناً وقتی دیده شه این مسئله جوان تا 20 و خورده سالگی به فراموشی سپرده میشه و بعد هم فقط برای ازدواج به او پرداخته میشه، جوان خود دست بکار خواهد شد. ولی وقتی اطرافیان یک فرد، که صرفاً خانواده اون به تنهایی نیست، بلکه جامعه اطراف اون هم هست، به اون بگن و با زبان عمل بگن که با پیمودن این راه، راهی که مسیر دقیقن مشخص باشه و اهداف اون راه هم مشخص، به نیازش به طور شرعی پاسخ داده میشه، حتماً از زیر فشار زیاد قبل خارج خواهد شد یا حداقل تا حدود زیادی کم میشه از اون فشار. بنده که امروز تو زندان هستم، بدونم فردا آزاد میشم ، بدونم 2 ماه دیگه آزاد میشم ، رفتارم چطور خواهد بود؟ مطمئنن رفتارهای پر مخاطره با دیگر زندانیان اطراف خودم نخواهم داشت که برام مشکلی بوجود بیاد، چون اون رو رفتار پر خطر میدونم.. ولی وقتی رها بشم در زندان و برام آینده و فردایی تصور نشه، کمی طاقت میارم و اتفاقاً زیر فشار بلاتکلیفی در کنار فشار زندان، دست به کارهای پرخطر میزنم...[/align]

با تشكر از دعوت نقاب محترم


من مي توانم از نگاه برخورد يك مادر با اين مسئله نظرم را بگويم و برخوردي كه با بچه هاي خود دارم .

من در مورد بلوغ و شرايط و تغييرات فيزيكي و روحي و ازدواج و هدف از ازدواج و... با بچه ها صحبت مي كنم .نه يكبار و نه دوبار بلكه به تكرار . با هم كتاب مي خوانيم و به همديگر كتابهايي در اين مورد معرفي و در مورد آن با هم صحبت مي كنيم .مسئله ممنوعي در كار نيست .

آگاهي نقش مهمي دارد .

چيزي كه من در مورد دوره ي بعد از بلوغ تا ازدواج خود تجربه كردم و امروز هم در مورد بچه ها از آن استفاده مي كنم .

حذف نگاه جنسيتي است .

يعني نوجوان و جوان به هيچ عنوان نبايد با نگاه جنسيتي وارد اجتماع بشود . اگر اين ديدگاه در تربيت جوانان منظور شود يكي از فاكتورهاي خطر آفرين به ميزان قابل ملاحظه اي مرتفع مي شود .

نگاه هار و ( نديده و محدود) حد فاصل بلوغ و ازدواج را با خطر بيشتري رو به رو مي كند .

من به بچه هاي خود اجازه مي دهم كه دوستان دانشگاه و مدرسه را به خانه بياورند و دو ر هم بزنند و برقصند و بخندند و بطري بازي كنند و ...
.
و گمان مي كنم همين بازيهاي كوچك در نزد خانواده بسياري از فشارهاي اينچنيني يا افكار منحرف را ا ز فرزندانم دو ر مي كند . گمان مي كنم بسياري از مسائل نا به هنجار از آزادي و يا محدوديت بيش از اندازه به وجود مي آيد
. اين نياز در هر فردي وجود دارد ولي بچه اي كه مي داند و آگاهي لازم را دارد و آزادي هاي تعريف شده درست هم دارد در كنترل نيازهايش به مشگل نمي خورد .
بارها من با دخترم و دوستانش ( دختر و پسر به كوه رفته ايم - تنيس بازي كرده ايم - زير درخت لم داده ايم و با صداي بلند كتاب خوانده ايم و رقصيده ايم و در اين ميان همسرم و پسرم هم ما را همراهي كرده اند .

نقش خانواده در همراهي و درك فرزندان براي گذر از زمان پر خطر بي تاثير نيست .

اين زمان پر خطر از نظر من 15 -20 سالگي است و اگر از سن پر التهاب گذر كرديم خيلي از مشگلات حل است .


دوش آب سرد هم يكي از راه هاي كنترل است .

سلام

خانم آنی ببخشید، من جسارت نمی کنم و نمی خوام به روشهای تربیتی شما مادر گرامی ایراد بگیم اما ...از اینکه گفتید به بچه هاتون اجازه میدید دوستان دانشگاه و مدرسه رو به خونه بیارن و ...، معلومه که جوان و نوجوان هستن . به این ترتیب فکر نمی کنید بیرون رفتن یه گروه مختلط از دختر و پسر جوان و مهمتر از همه رقصیدن !!! هر چند با حضور شما ، درست نیست ؟
آزادی و محدودیت هر دو باید تا حدی باشه اما این هر دو مورد یه جاهایی اصلا" نباید باشه .مثلا" آمدن دوستان به منزل همدیگه (البته همجنس باشن نه دختر و پسر ) کار بدی نیست و اگر این دوستانی که رابطه خونوادگی دارن رو والدین تایید کنن ، خوب هم هست اما حتی توی خونه هم باید کنترل بشن ! (البته منظورم از کنترل توی خونه این نیست که مثلا" والدین هر چند دقیقه یک بار برن و سرک توی اتاق اونا بکشن و اونا رو معذب کنن)
و اما بیرون رفتن بصورت مختلط دختر و پسر و اینکه با همدیگه برقصن نه از نظر شرعی درسته و نه از نظر ... چون بچه ها یی ( دختر و پسر هایی ) که تا این سن با هم و در کنار هم رشد کردن و بازی کردن و تفریح رفتن و آزاد بودن ، از این سن به بعد دیگه نمی تونن بدون هم باشن . به نظر من این آزادی برای جوان خییلی زیاده ! (البته منظور من دختر و پسر در کنار همه وگرنه اگه همجنس باشن که زیاد زیاد بد نیست هرچند اون هم باید تحت کنترل باشه ) پس این آزادی کجاها نباید باشه ؟ پس جای محدودیت ضروری کجاست ؟

بازهم میگم خانم آنی من قصد ندارم به شخص شما ایراد بگیرم من کلی گفتم . :72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط m.mouod

سلام

خانم آنی ببخشید، من جسارت نمی کنم و نمی خوام به روشهای تربیتی شما مادر گرامی ایراد بگیم اما ...از اینکه گفتید به بچه هاتون اجازه میدید دوستان دانشگاه و مدرسه رو به خونه بیارن و ...، معلومه که جوان و نوجوان هستن . به این ترتیب فکر نمی کنید بیرون رفتن یه گروه مختلط از دختر و پسر جوان و مهمتر از همه رقصیدن !!! هر چند با حضور شما ، درست نیست ؟
:72:

---

m.mouod نازنينم

چه خوب سئوال كردي . نازنين دخترم من به هر باور و عقيده اي احترام مي گذارم . در دنيا به تعداد افراد روي كره ي زمين نوع تفكر و عملكرد وجود دارد . من گوش دادن به نواي خوش آيند را دوست دارم . من از رقص درست هم لذت مي برم و به نظرم كار بدي هم نيست . نه تنها رقصيدن را بد نمي دانم بلكه ورزشي مي دانم كه حسابي مي تواند انرژي نهفته من و بچه ها و دوستانشان را تخليه كند و بسيار هم روح نواز مي دانم .

اما رقص داريم تا رقص . اگر منظور جفتك پراندن باشد و يا در آغوش هم ولو شدن از اين كار ها خوشم نمي آيد . اما رقص سما دراويش را ديده اي يا رقص هايي كه از صوفيان الهام گرفته شده است و يا باله و ..... ؟!

در بيرون رفتن هدفمند دختر و پسر هم عزيزم اشكالي نمي بينم . چه اشكالي دارد كه به دور از نگاه جنسيتي در فعاليتهاي اجتماعي محيط سبزي و ورزشي و پروژه هاي دانشگاهي و روستايي فرزندم و دوستان اش با هم بيرون بروند و صد البته به شكل كاملا هدفمند و پويا و شما مطمئن باش كه براي من افتخاري است كه وقتي دخترم پروژه ي روستا دارد و بايد با دوستانش جهت كار عكاسي و تشخيص نوع معماري و ساختار ساختماني به فلان روستا مي رود من و همسرم و پسرم همراهي اش كنيم و از وجود اين همه جوان دانا و آگاه و فعال بياموزيم چيزهايي را كه نمي دانيم و در محدوده تحصيلي و علمي ما هم نيست . تو اشگالي در اين حضور مي بيني ؟!

چه اشگالي دارد كه دختر من دوستانش را به منزل بياورد و در حضور من و همسرم و برادرش و از سياست و ديدگاه هاي اجتماعي - اقتصادي - خانوادگي شان بگويند و از اجتماع جواني صحبت كنند كه من و همسرم به شدت نيازمند درك آن هستيم .

عزيزم چيزي كه تو در مورد آن صحبت مي كني جوان يخلي است كه در درجه اول نگاه جنسيتي دارد .( سو تفاهم نشود خيلي از جوانان نگاه جنسيتي هم دارند ولي يخلي نيستند و بچه هاي خيلي خوبي هم هستند )

يعني قبل از اينكه فكر كند طرف مقابل به چه چيزي فكر مي كند و چقدر سواد و هنر دارد و چه اندازه كتاب خوانده و شعور دارد به جنسيت آن فكر مي كند . من اين نگاه را دوست ندارم و به فرزندانم هم ياد داده ام كه با حفظ حريم هاي خود اين نگاه را از خود دور كنند .

من به دخترم از بچگي گفته ام اجازه ندارد آويزان گردن كسي شود حال چه دختر باشد و چه پسر . كاري را كه نبايد انجام بدهد ، نبايد انجام بدهد و نمي دهد ديگر دختر و پسر چه معنايي دارد ؟!

او مي خواهد از سواد و شعو ر طرف مقابل بهره ببرد و دو زار به سوادش اضافه كند . چرا بايد من با نگاه جنسيتي او را از اين نعمت منع كنم . بهترين استاتيد دانشگاه دختر من يك دكتر مرد است . دختر من شاگرد اوست . من او را از ارتباط با استادش منع نمي كنم اما همين آقاي دكتر را به منزلم دعوت مي كنم و به دخترم فرصت بيشتري مي دهم تا از محضر استادش استفاده كند و بهره ببرد به نوعي كه استادش در جمع دانشگاهيان او را همطراز فلان معمار بنام ايران معرفي كند و وي را تشويق به ممارست و كار و دقت بيشتر كند .

من زير بناي شخصيتي بچه ام را درست كرده ام . او دختر باورمندي است . معني خط قرمز را خوب مي فهمد . اما خط قرمزهايش محدود يت و حشتناك اجتماعي براي وي تعريف نمي كند .

ا و باورهاي شخصي دارد .دختر من مي تواند احساسي را در درون خود تجربه كند و مثلا از فلان آدم بيشتر از فلان آدم خوشش بيايد و يا احساس خاصي را در درون خود تجربه كند .من به وي اجازه مي دهم در مورد احساس خود با من حتي در حضور همسر و برادرش صحبت كند . اما اين بال و پر دادن به معناي آن نيست كه با وي به لجن پارتي برود و با وي جفتك بپراند و من هم حاضر باشم و شاهد و خوشم هم بيايد و كاپي هم به وي بدهم .

من حرف درست را مي شنوم . براي حرف درست ارزش زيادي هم قائل هستم . شايد در مواردي خيلي زمان برده تا حرف درست را درك كنم . اما سعي كرده ام درك كنم .

چه كسي گفته كه همجنس خطر كمتري دارد و يا اساسا بي خطر است . باور مي كني دختر من كلاس 5 دبستان بود و يكي از دوستان مدرسه اش دست خطهايي از برادرش براي دختر من مي آورد ؟! برادري كه اهل شعر بود و اهل خطاطي و روحش هم از كاري كه خواهرش مي كرد خبر نداشت ؟!! اين هوشياري و درايت دخترم و من بود كه اين بازي را خاتمه داديم و ...

باور مي كني اگر بگويم اولين بار يك دختر در دبيرستان به دختر م مواد مخدر تعارف كرده بود ( قرص )
باور مي كني اولين نخ سيگار را يك دختر به دخترم تعارف كرده بود ؟!
باور مي كني اولين شماره ي تلفن يك پسر را يك دختر به دخترم داده بود ؟!

قصد ندارم انگشت اتهام به سمت جنسيت خاصي بگيرم ولي با نگاهي قاطع به جنسيت نگاه كردن را دوست ندارم . من اگر به فرزندم آموزشهاي درست را نداده بودم و آن حس اطمينان در وي نسبت به من وجود نداشت من از هيچ يك از اين مسائل آگاه نمي شدم و معلوم نبود بچه ي من با نا آگاهي به كدام راه مي رفت كه امروز به جاي اينكه به وجود نازنين اش به جهت حضور در المپياد جهاني رياضي و گرفتن مدرك مهندسي در 21 سالگي و تك نوازي سه تار در تالار وحدت و .....افتخار كنم بايد شرمنده و خجل مي بودم و .....


و از آن سو مي داني پسرم پارسال در مدرسه راهنمايي يكي از هم مدرسه اي هايش به وي هروئين تعارف كرده ؟!‌


مي داني براي پسرم يك همجنس ( پسر) كادو چاقو ضامن دار به مدرسه آورده ؟!

از اين موارد خيلي زياد است كه اگر بخواهم بنويسم يك تومار مي شود .

گمان نكن در جنوب شهر زندگي مي كنم من در يكي از مناطق خوب تهران ساكن هستم . اما بچه هايم بايد در درجه اول بلد باشند از خود مراقبت كنند . دختر و پسر يعني چه ؟! آنها اگر به من مادر اعتماد نداشتند و با من دوست نبودند معلوم نبود در يكي از اين دامها اسير شوند .

فكر مي كني دختري كه كارش به رابطه جنسي مي كشد و .... كار از كجا شروع شده ؟! از دوستي . از محيط خالي . از اعتماد به غريبه . از گير كردن احساسي و....

عزيزم تو ريشه ي درختت را كه درست در خاك بگذاري مطمئن باش خطر تا حد زيادي از درخت دور خواهد شد. مي ماند آبياري و سم پاشي و هرس به موقع و ... من اين كارها را مي كنم و حواسم هم بيست و چهار ساعته نه به مدل فضولي بلكه با روش دوستي و صميميت به بچه ها هست . دختر و پسر ندارد . خطر هميشه در كمين است و كافي است كه بچه هاي من اين را بدانند و راه مقابله با خطر و حفاظت از خود را هم ياد بگيرند . دختر و پسر من اساسا دوست ندارند به منزل دوستانشان بروند و بيشتر دوست دارند پذيراي آنها در محيط خانه ي خودمان باشند . فكر مي كني چرا ؟!‌ فكر مي كني چرا در هر برنامه اي من و همسرم با آنها همگام مي شويم ؟! دوستان دانشگاه دخترم ، " دختر و يا پسر" بدون حضور دخترم به خانه ي ما مي آيند و ساعتها اينجا مي مانند و درد دل مي كنند و .... يعني چيزي كه در محيط خانه ي خودشان نيست اينجا پيدا مي كنند . صميميت و دوستي با يك بزرگتر . حال از آن طرف به ماجرا نگاه كن . آيا همه ي بزرگترها مي توانند دوستان خوبي براي بچه ي من باشند ؟! من به خودم و عملكرد درست خودم ايمان دارم و لي به هر بزرگتري هم ايمان ندارم .
به ياد دارم پسرم كوچك بود براي يك تولد به منزل دوستي كه خيال و فكر مي كردم واقعا مي شناسم فرستادم در آن جمع همه مست كردند و ....
بچه ام وحشت زده به من زنگ زد و از من خواست سريع به دنبالش بروم و از آن محيط دورش كنم و...

عزيزم من بر حسب تجربه فهميده ام كه اين روش جواب درست مي دهد و راه مراقبت از فرزندانم همين حد از آزادي است كه من و همسرم و خودشان براي خانواده تعريف كرده ايم .

قطعا خانواده اي كه براي بچه اش محدوديت قائل مي شود مديريت اين محدوديتها را هم بلد است . من بلد نيستم از محدوديت چيز درستي تحويل جامعه بدهم . اما وقتي كه فرصت مي دهم تا بچه هايم در محيطي آزاد رشد كنند قطعا بلد هستم كه بر مبناي همان آزادي تعريف شده مديريت اوضاع و بحران كنم .


يك خاطره اي هم يادم آمد كه بد نيست برايت تعريف كنم چون خيلي هم خنده دار است و هم گريه دار .

يكي از بچه هاي دانشگاه دخترم مدت 5 سال است كه با پسري دوست است اين خانم به اتفاق مادرش براي گرفتن جزوه به منزل ما آمدند . دختر خانم درنزد من و دخترم به مادرش گفت : مامان آخر هفته با فلاني ( دوست پسرش ) به شمال مي روم !!!! ( توجه داشته باش كه جمله خبري است ) مادر دختر دست دراز كرد و يك سيب از روي ميز برداشت و گفت : عزيزم اگر قول بدهي اين سيب را تا به آخر بخوري و شب هم ليوان شيرات را تا ته بخوري مي تواني به شمال بروي !!!!!

گمان مي كنم شاخي را كه روي سر من و دخترم سبز شد كاملا مي توانيد تجسم كنيد . تا مدتها دخترم به شوخي به من مي گفت مامان چرا اينقدر روشنفكر نيستي كه من با يك جمله خبري به تو اطلاع بدهم كه آخر هفته كدام گوري مي روم و آن هم با چه كسي !!!!!

عزيزم اين نوع از آزادي را من هم نمي فهمم . گفتم كه به اندازه آدمهاي روي كره ي زمين نوع تفكر و عملكرد وجود دارد و من هم خيلي از آنها را نمي فهمم .

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقاب جان از اينكه قدري از موضوع تاپيك ات منحرف شديم . معذرت مي خواهم . اما ادب حكم مي كرد كه پاسخ دختر گلم m.mouod را خيلي ساده و گويا و از زبان و نوع نگاه خانواده و خودم بدهم .هر چند كه رابطه دوستانه ي خانواده و جوان و ميزان آزادي را در جهت گذر از بحران دوران بلوغ تا ازدواج بي تاثير نمي دانم .

من وارد مقوله های تربیتی نمیشم اما ناسلامتی قرار بود اینجا راهکار بدید تا حالا فقط این جملات رو دیدم که "البته واضح و مبرهن است که غریزه جنسی ..." همه آدم ها می دونن غریزه جنسی چیه مبحث راهکاری سالم برای کنترل اون در فاصله بین بلوغ تا ازدواج بود
راهکار بدید لطفا

سلام

با عرض پوزش از دوستان خصوصا" آقای نقاب از اینکه بنده باعث شدم تاپیک یه خورده به حاشیه کشیده بشه .

خانم آنی از توضیحاتتون ممنونم و شما راو به خاطر ارتباط نزدیک ودوستانه با فرزندان تون تحسین میکنم و از این بابت بهتون تبریک میگم .انشاء الله همیشه در کنار خونواده محترم تون خوش و سلامت باشید .و از بایت داشتم فرزندان موفق در کشور عزیزمون ایران هم به شما و هم به خود ایشون تبریک میگم امیدوارم بیش از پیش موفق باشند و باعث سربلندی هر ایرانی !:72::104:

خواهر گرامی من باز هم تاکید می کنم که من قصد جسارت نداشتم و منظور من از اشکال در کنار هم بودن دختر و پسر نامحرم و غریبه و خصوصا" رقصیدن آنها با هم از منظر دین و مذهب بود نه چیز دیگه !
از دیگاه دین و مذهب ما اسلام رقصیدن حتی زن در مجلس زنانه یا مرد در مجلس مردانه حرام هست و تنها رقصی که مجاز شمرده شده ، رقص زن برای شوهرش و بالعکسه و غیر از این هیچ نوع رقصی مجاز نیست منظور من این بود.
اما از نظر ورزشی و حتی پزشکی چون رقص با حرکات موزون بدن و جسم همراه هست و در واقع چیزی جز این نیست ، یک نوع ورزش میشه حسابش کرد .اما حتی بعضی از ورزشهای تازه تاسیس و مد شده مثل ایروبیک هم از نظر شرعی درست نیست!

در مورد باورها دقیقا" و کاملا" حق با شماست و من از بچگی این موارد رو قبول داشته و دارم و بحث همجنس رو کلی گفتم و اینکه در شرایط کلی از غیر همجنس بودن بهتره نه اینکه همجنس هیچ خطری نداره !

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط familyman

من وارد مقوله های تربیتی نمیشم اما ناسلامتی قرار بود اینجا راهکار بدید تا حالا فقط این جملات رو دیدم که "البته واضح و مبرهن است که غریزه جنسی ..." همه آدم ها می دونن غریزه جنسی چیه مبحث راهکاری سالم برای کنترل اون در فاصله بین بلوغ تا ازدواج بود
راهکار بدید لطفا

---

فکر نمی کنم بتوان راهکار عملی و کاربردی قابل استفاده برای همه ارائه داد .شاید بتوان با وارد شدن به مقوله تربیتی و تاثیر آن به نتایجی برسیم اون هم نه به عنوان راهکار. مثلا بررسی تفاوت بین جوانی که دارای آگاهی و شناخت کامل از غریزه جنسی و توانایی کنترل این غریزه و زمانبندی مناسب برای پاسخگویی به این نیاز و همچنین نقش پررنگ والدین از( نوجوانی تا جوانی ) نسبت به نوجوانی که با پدیده بلوغ و تحولات اون مرحله از رشد ناآگاه هست و از هر طریق ممکن فقط سعی در پاسخگویی به این نیاز دارد و گاه آنچنان درگیر این نیاز میشود که از کار و فعالیت در سایر زمینه ها غافل می ماند .

خوب به نظر شما چطور در جامعه های دیگه راهکارهایی ارائه و کاملا هم جواب داده ولی داخل ایران نه من یه مثال از جامعه ای با اعتقادات مشابه دادم کسی نظرش رو ابراز نکرد از این نمونه ها زیاده فقط مشکل اینجاست که غرورمون نمیزاره منطقی برخورد کنیم با این حرف که جوونها باید خودشون رو حفظ کنن تکلیف رو از سرخودمون باز می کنیم و حالا هر اتفاقی بیافته مقصر اون جوونه
حقیقت اینه که برنامه سازان تربیتی ما چشمشون رو بر روی این مسائل بستن سازمان ملی جوانان چیزی شده در حد انجام همایش های مختلف بدون نتیجه و تلف کردن بودجه کشور
این وضع ادامه هم پیدا می کنه تا وقتی که ما بخوایم تغییر کنیم تا وقتی به مهریه به عنوان سلاح نگاه میشه تا وقتی به تحصیلات به عنوان الزام ازدواج نگاه میشه تا وقتی همه اینجوری منفی به مسئله شرعی مثل ازدواج موقت نگاه می کنن فاصله جوونا با بزرگتر ها بیشتر و بیشتر میشه بی بندباری و بد حجابی مجالس لهو لعب رابطه های نامشروع و خیلی مسائلی که چشمامون رو روشون بستیم خیلی راحت ندیده میگیریم تا آزارمون ندن تا لازم نباشه وقت با ارزشمون رو برای حل اونا تلف کنیم و ببینید این جوون ها که در این چنین محیطی رشد می کنند چه مردان و زنانی خواهند شد آیا آینده جامعه ما به دست افرادی خواهد بود که حتی طرز درست لباس پوشیدن در جامعه رو بلد نیستن؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

خوب به نظر شما چطور در جامعه های دیگه راهکارهایی ارائه و کاملا هم جواب داده ولی داخل ایران نه من یه مثال از جامعه ای با اعتقادات مشابه دادم کسی نظرش رو ابراز نکرد از این نمونه ها زیاده فقط مشکل اینجاست که غرورمون نمیزاره منطقی برخورد کنیم با این حرف که جوونها باید خودشون رو حفظ کنن تکلیف رو از سرخودمون باز می کنیم و حالا هر اتفاقی بیافته مقصر اون جوونه
حقیقت اینه که برنامه سازان تربیتی ما چشمشون رو بر روی این مسائل بستن سازمان ملی جوانان چیزی شده در حد انجام همایش های مختلف بدون نتیجه و تلف کردن بودجه کشور
این وضع ادامه هم پیدا می کنه تا وقتی که ما بخوایم تغییر کنیم تا وقتی به مهریه به عنوان سلاح نگاه میشه تا وقتی به تحصیلات به عنوان الزام ازدواج نگاه میشه تا وقتی همه اینجوری منفی به مسئله شرعی مثل ازدواج موقت نگاه می کنن فاصله جوونا با بزرگتر ها بیشتر و بیشتر میشه بی بندباری و بد حجابی مجالس لهو لعب رابطه های نامشروع و خیلی مسائلی که چشمامون رو روشون بستیم خیلی راحت ندیده میگیریم تا آزارمون ندن تا لازم نباشه وقت با ارزشمون رو برای حل اونا تلف کنیم و ببینید این جوون ها که در این چنین محیطی رشد می کنند چه مردان و زنانی خواهند شد آیا آینده جامعه ما به دست افرادی خواهد بود که حتی طرز درست لباس پوشیدن در جامعه رو بلد نیستن؟
می گید باید روی تربیت کار کرد اما نمی گید چیکار این حرفها رو بارها شنیدیم بله باید کار کرد روی تربیت نسل جوون اما چیکار نمی دونیم
واقعا دوست ندارم مثال بزنم اما یکی از کاربرها نوشته من اجازه میدم بچه هام با دوستان راحت بزنن و برقص خام عزیز هیچ جوونی صوفی مسلک نیست که حتی اگه این سماعی که می فرمایید نقش مفیدی در اعتقادات داشته باشه قصدش اون باشه وقتی شما این مقدار آزادی می دید زمینه برای باقی کارها پیش میاد این رو بدونید من خودم جوون هستم و میدونم به همین قدر که شما اجازه میدید ختم نمیشه کی می تونه وقتی جاذبه جنسی جنس مخالف رو در کنار خودش حس کرد در مقابل اون مقاومت کنه؟؟
شما می خواید بگید تربیت اسلام غیر مفید و ناکارآمده و تربیت مبتنی بر سیستم غربی که نتیجه اش رو هم تو جامعه اونا داریم می بینیم (پدر 13 ساله در انگلستان یه نمونه اشه) خوبه؟ واقعا مشکل ما اینه که پدر و مادر ها به خودشون اجازه میدن هر تئوری تربیتی رو روی بچه هاشون امتحان کنن مگه ما نمونه آزمایشی هستیم باید یه قوانینی باشه که همه با اون سیستم رشد کنن تا ناهنجاری پیش نیاد تو جامعه اگه تربیت اسلامی باشه و نه این تربیتی که به عنوان اسلام بخوردمون دادن اون وفت میشه امیدوار باشیم
اصلا مشکل صیغه چیه؟ من ترجیح میدم اگه فرزندی داشتم و فرزندم منطقی از یک نفر خوشش اومده بجای مراوده های پوچ و آسیب زای خارج از چهارچوب صیغه باشن و شرعی باشه

[color=#800080]سلام بر دوستان عزیز...بسیار سپاسگزارم که در این بحث ما را یاری می دهید:73:.....
تعجب کردم در این مدتی که بنده در استراحت ذهنی بودم تاپیک بسیار با سرعت جلو رفت. خسته نباشید:104:

اما برویم سر مقوله اصلی....دوستان به موارد خوبی اشاره نمودند...اما چون بحث کمی به طرف حاشیه موضوع کشانده شد ابتدا بگذارید نظرم را در مورد شیوه تربیتی که یکی از کاربران""آنی"" اشاره نمودند بیان کنم..چون اکثر اعضا روی این مسئله تاکید کردند یعنی روی ""کلمات"" نه اصل موضوع..

""ببینید هر کس در زندگی روزمره شیوه ای دارد پس متقابلا در هر نوع خانواده با توجه به سبک رفتاری...کشش والدین....اعتماد متقابل فرزند و والد....نوع فرهنگ حاکم بر خانواده.... شیوه تربیتی نیز متفاوت خواهد بود نه اینکه کلا با رسم و رسوم و عرف جامعه منطبق نباشد بلکه شیوه ایست در این باب."""
""فکر کنم دوستان قدری دچار سو.ء برداشت از جملات ""انی"" گرامی شده اند...اگر آنی می گوید با دخترم می رقصم....شما چه برداشتی می کنید؟؟؟
ببینید دوستان شما روی کلمه ""رقص"" پافشاری دارید اما به نوع کیفیت رابطه توجهی نمی کنید. رقص(نه از نوع غربی و مخرب)(ما رقص هایی داریم که بسیار کلایسک و مورد تایید جامعه است)....رقص در رابطه انی با فرزندش اولین جرقه برای شروع نزدیکیست و همچنین بررسی عواقب این نزدیکی و متقابلا تخیله مادر و فرزند از لحاظ احساسی..که شاید در روابط ساده و در گفت و گوی عادی امکان پذیر نباشد.....
حال دوستان شما تاکید خود را از روی جملات بردارید تا علاوه بر اینکه ذهنمان منحرف نشود بلکه بتوانیم به کیفیت و نوع رابطه و نتایج آن بیاندیشیم...
""""حال تقاضا دارم دیگر به حاشیه مطلب نپردازید"""".
.................................................. ................................
نتایج حاصله تا کنون>>>>بنده با بررسی تاپیک و نظرات ارزشمند دوستان به این نتیجه رسیدم که اکثر کاربران معتقدند::::نباید نیاز جنسی را قبل از ازدواج پاسخگو بود!!! و سعی داشت در فاصله بین بلوغ و ازدواج با شیوه های مختلف و سرگرمی های خاص این نیاز را خنثی کرد.
در ضمن عده ای از شما عزیزان نیز فرمودید نوع تربیت خانواده در این خصوص و فضای زندگی فرد بسیار مهم تلقی می شود.
دوست دیگری اشاره داشتند ::>>اگر ما هدفی برای آینده در ذهن داشته باشیم مانند هدف ازدواج و برطرف ساختن این نیاز در آینده.....عموما نظر ما به آینده منعطف می شود و انگیزه ای می یابیم تا علاوه بر اینکه با تلاش خود هر جه زودتر ازدواج نمایم و در ضمن نیاز ما نیز در گرو این انگیزه قرار می گیرد
دوست دیگری نیز فرمودند::>> ایمان فرد نقش مهمی را در این مقوله ایفا می نماید و اگر ایمان فردی قوی باشد و از صحنه ها و عوامل تحریک کننده جنسی بدور باشد قطعا مشکلی برایش پیش نخواهد آمد....
.................................................. .................................
>>>پس اکثر دوستان با ارضای نیاز جنسی قبل از ازدواج مخالفن..
و راهکار ها در چند بعد خلاصه شد:::
1>منحرف ساختن ذهن از نیاز جنسی و سوق دادن به سمت فعالیت های دیگر
نکته منفی مورد یک:::::این مورد موقتی و مقطعی می باشد و در درازمدت اثر مطلوبی نخواهد داشت.

2>پیشنهاد رفع این مشکل از طریق ""صیغه کردن"" است..که دوست عزیز با توجه به نظرشان موافق ارضا این نیاز قبل از ازدواج هستند
نکته منفی:: این راه به توجه عرف جامعه برای همه مقدور نمی باشد اگر هم باشد به نظر بسیاری آن انگیزه لازم را برای "ازدواج" کردن از فرد می گیرد.. و عده ای نیز معتقدن این راه حل تنها کلاه شرعی گذاشتن بر روی فساد رایج در کشور است.

3>ایمان و پرهیزکاری..
نکته منفی>> همان گونه که ابتدای تاپیک عنوان شد بیشتر افراد این را به عنوان شعار می دانستند و اینکه نمی شود تنها با اتکا به این مورد مسئله را حل نمود..زیرا عده ای معتقدن همین عوامل خود یعنی سرکوب نیاز و به جا گذاشتن عقده ای در دراز مدت..که حال شاهد تخیله عقده سال های قبل نیز هستیم.

4>آینده نگری و مشخص ساختن و آگاه ساختن جوان نسبت به این موضوع که اگر شکیبایی نماید به نیازش در آینده به نحواحسنت پاسخ داده خواهد شد که همانا ازدواج است.
نکته منفی:::>>>>>>>>><<<<<<<<

5>نقش خانواده و والد و نحوی ارتباط با فرزند خویش.
نکته منفی>تنها با تکیه به این مورد نمی شود به احتمال قوی مشکل را حل شده حساب کرد زیرا موفقیت در این مقوله محتاج داشتن خانواده پویا..والد اگاه...و همچنین شرایط اقتصادی و فرهنگی حاکم بر خانواده است....و نکته اصلی در این جریان """اعتماد متقابل"" والد و فرزند است.

6>نکته مهم دیگر ..."نقش جامعه و شیوه و عرف حاکم بر جامعه"" است.....
نکته متفی>متاسفانه بررسی این مورد در این تاپیک نمی کنجد زیرا نه مسئولی بر این تالار و تاپیک نظارت دارد و نه می توان از این رسانه آگاهی کافی را داد.
.................................................. ...............................
خب دوستان راه حل های مطرح شده توسط شما عزیزان بسیار ارزشمند است اما نمی توان تنها با تکیه بر آن مسئله را حل کرد....اگر هم بگویم تمام راه حل ها با یکدیگر ادغام شوند هم که نمی شود چون کسی نمی توان تمام موارد را رعایت نماید..(البته استثنا نیز وجود دارد)
.................................................. ...............

اما دوستان مشکل اصلی این جاست..........
آیا عدم پاسخ به این نیاز قبل از ازدواج مشکلات روحی و جسمی بعدی را بدنبال نخواهد داشت؟؟؟؟:300::300:

با تشکر از تمامی دوستان..مشتاق شنیدن نظرات هستم:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نقاب

بنده با بررسی تاپیک و نظرات ارزشمند دوستان به این نتیجه رسیدم که اکثر کاربران معتقدند::::نباید نیاز جنسی را قبل از ازدواج پاسخگو بود!!! و سعی داشت در فاصله بین بلوغ و ازدواج با شیوه های مختلف و سرگرمی های خاص این نیاز را خنثی کرد.

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط keyvan

بنده هنوز به هیچ نتیجه ای نرسیده ام , جز اینکه سرکوب این حس و میل, هم به لحاظ جسمی و هم به لحاظ روحی مشکل ساز است؛ یکی از دوستان بنده به تازگی ازدواج کرد؛ (با عرض پوزش) بعد از اولین رابطه با همسرشان؛ ایشان متوجه شدند که واریکوسل دارند,!! عدم توجه به ارضاء شدن و تخلیه به لحاظ جسمی باعث این مشکل شد؛

---

دوستانی که بر این باور هستند که نباید نیاز جنسی را قبل از ازدواج پاسخگو بود!!!
لطفا" بفرمایند که با این نیاز چه باید کرد؟

این را هم در نظر بگیرید, که انواع تفریحات و مطالعه و ورزش و هر چیزی که شما در ذهن خود برای دوری از این میل دارید کارساز نمی باشد, و فقط به صورت موقت ان میل را در ذهن گم میکند؛

خوب اگر هم میگوید نباید اصلا" پاسخ گو بود ؛همانطور که بنده در نقل قول و نقاب در پست قبلی نوشته ببا توجه به مثال دوست من؛با مشکلات روحی و جسمی چه باید کرد,
دوستان ممنون میشوم اگر کوتاه بیان کنید؛

بنده غیر از این تالار در دنیای حقیقی نیز پیگیر همین مورد هستم ,و نظرات سایر جوانان را در این خصوص کم تا بیش به اطلاع شما میرسانم.

من برای دفاع از راهکارم میگم که برداشت جامعه از ازدواج موقت اصلا و ابدا درست نیست یعنی کلاه شرعی فساد اصلا رک بگم طبق حکم همه مراجع صیغه کردن کسی که از راه ارتباط جنسی درآمد کسب می کنه حرام است و این عقد باطل پس توروخدا باورهای غلطی رو کنار بزاریم
منظوزم از صیغه هم بیشتر آشنایی جوانان و تمرین زندگی مشترکه اونم در سایه شرع مثلا دونفر به مدت 5 سال صیغه میشن در این مدت مخارج هر کدوم مثل سابق برعهده خانواده هاست اینها راحت باهم مراوده می کنن بعد از این 5 سال اگه خواستن ازدواج دائم می کنن مهم اینه که اکثر این افراد چون شناخت کافی نسبت به هم پبدا کردن فقط در صورتی که مشکل حادی پیش بیاد از هم جدا میشن

familymanگرامی بعد از 5 سال وقتی که شناخت کافی از هم پیدا کردن و متوجه شدند که بایداز هم جدا شوند,
و این کار انجام شد؛
آن وقت تکلیف چیست ,تکلیف عمر رفته؟
به احتمال بالا یک جوان حداقل باید 22 یا 23 سال داشته باشد تا بخواهد این کار را انجام دهد؛
اگر در این مسیر موفق نبود باز هم باید چنین کاری انجام دهد؛؟ و عمری خود را علاف کند؟

این کار فقط برای ارضاء هوای نفسانی است و نه هیچ چیز دیگر,
بنده هم نظر خود را نوشتم

لطفا" در خصوص درستی یا اشتباه صیغه بحث نکنید بلکه راهکار ارائه دهید؛دوستانی که میخواهند در خصوص صیغه و بحثهای این تالار اگاه شوند در انجمن تعدد زوجات، چند همسری، صیغه موقت پیگیر شوند
با سپاس

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط familyman

خوب به نظر شما چطور در جامعه های دیگه راهکارهایی ارائه و کاملا هم جواب داده ولی داخل ایران نه من یه مثال از جامعه ای با اعتقادات مشابه دادم کسی نظرش رو ابراز نکرد از این نمونه ها زیاده فقط مشکل اینجاست که غرورمون نمیزاره منطقی برخورد کنیم با این حرف که جوونها باید خودشون رو حفظ کنن تکلیف رو از سرخودمون باز می کنیم و حالا هر اتفاقی بیافته مقصر اون جوونه

می گید باید روی تربیت کار کرد اما نمی گید چیکار این حرفها رو بارها شنیدیم بله باید کار کرد روی تربیت نسل جوون اما چیکار نمی دونیم

اصلا مشکل صیغه چیه؟ من ترجیح میدم اگه فرزندی داشتم و فرزندم منطقی از یک نفر خوشش اومده بجای مراوده های پوچ و آسیب زای خارج از چهارچوب صیغه باشن و شرعی باشه

---

از صحبت های شما برداشت می شود صیغه را به عنوان راهکار عملی و شرعی می دانید . صیغه به عنوان راهکار جوانان لبنانی تا چه اندازه موثق و بر طبق کدام منبع آمار جوابگو بوده ؟ حقوق زن و شاید بچه حاصل از ازدواج موقت کاملا رعایت می شود ؟در شرایطی که ازدواج موقت به عنوان راهکار ارائه شده صورت می گیرد چند درصد جوانان تمایل به ازدواج دائم دارند؟صیغه به عنوان راهکار تا چه مدت زمان پاسخگوی نیاز جوان هست ؟در صورت فرهنگ سازی و رواج صیغه به صورت آشکار و به دور از منفی نگری چه تدابیری برای جلوگیری ازسو ء استفاده مردان متاهل و حفظ کانون خانواده وجود دارد ؟
در ایران شاهد افزایش ازدواج موقت نسبت به گذشته هستیم اما همچنان مشکل برای جوان باقی است چرا؟صیغه در حال حاضر به عنوان منبع درآمد برای عده ای خاص محسوب میشود پس از چه مدت زمان این دیدگاه از بین میرود؟

ببینید تا اونجایی که من فهمیدم در لبنان محیط به شدت آزادی هست همه چیز از کلوب هایی چنان ناجور وانواع محل های گناه ولیبا این سیاست که علامه فضل الله تونسته در جامعه شیعه جابندازه می تونید شاهد بالندگی جامعه شیعه لبنان و حجاب مثال زدنی جوانانش باشید این حرف که صیغه جوونها رو سرد می کنه نسبت به ازدواج بهانه اس الانم جوونها نسبت به ازدواج سرد هستن وقتی حداقل در سن 28 سالگی ازدواج می کنن و از هر 4 ازدواج یکی از هم می پاشه نشون میده جایگاه ازدواج در جامعه ما بی ارزش شده حتی الانم سن ازدواج داره مرتب بالاتر می ره از اون ظرف بدحجابی پارتی های شبانه وضعیت بد دانشگاه ها همه وهمه نشون میده که این مسئله داره به معضل خیلی جدی بدل میشه
بازهم میگم اگه نظارت درست روی اجرای کامل احکام صیغه باشه اصلا جنبه مادی نمی تونه لحاظ بشه روش و مرد متاهلی که صیغه می کنه اگه صیغه هم نباشه به خیانت رو میاره این یه چیز واضحیه من با طرحی که در ذهن شماست یعنی مراکز صیغه مخالفم یعنی این طور نباشه که صیغه متمرکز بشه طرحی مثل خانه های عفاف ایجاد بشه ببینید عده زن 3ماه هستش پس اصلا اگه بخوان این طرح رو اجرا کنن باید چنان مهریه ای بگیرن که این مدت بتونه مخارج زندگی اون فرد رو بده اما طرح من اینه
اگه هر پسر و دخترمعمولی در سن بلوغ خواستن باهایم مراوده داشته باشن تو خانواده مطرح کنن و بعد طی مراسم مانند خواستگاری صیغه بشن حالا اگه جنبه جنسی ایش مشکله نظارت می تونه اعمال بشه از طرف خانواده اما بهتر از اینه که بدور از چشم خانواده ها دختر و پسر باهم رابطه داشته باشن و گناه هم داره بعد هم ه نظر من 90 درصد این ازدواج ها وقتی شرایط ازدواج دائم محیا بشه به اون تبدیل میشه این دونفر همدیگه رو کامل شناختن این حسن اینچنین ازدواجیه
که دوامش بیشتر میشه
در مورد بچه هم اصلا نیازی به نگرانی نیست اول اینکه نیاز نیست رابطه جنسی جزو صیغه باشه این باهم بودن بدون نگرانی خودش خیلی موثره در کنترل غریزه جنسی و پایبندی به همدیگه در خود صیغه میشه شرط عدم نزدیکی قرار داد اما این حورد هم مشکلی نیست اگه اطلاعات لازم به اونها داده بشه مشکلی پیش نمیاد

دوست عزيز

من اساسا نمي توانم حرفهاي شما را بفهمم . يعني بنده مادر به بچه ام اجازه بدهم صيغه يك اقا پسري بشود تا تمرين زندگي مشترك كند و حالا يا نياز جنسي اش را مرتفع كند و يا نكند ؟!
اين چه تحليلي است؟! اين همه كتاب . اين همه فيلم . و از همه مهم تر زندگي پدر و مادر و يا در انواعي از زندگي زندگي يكي از والدين با نامادري و يا ناپدري ، صحبت دوستانه و تحليل و كلاسهاي خانواده و مشاور و دكتر و ... اين همه راهكار هست تا جوان بفهمد و به شكل تئوري ياد بگيرد كه چگونه بايد زندگي زناشويي اش را برنامه ريزي و تدوين كند و به مهارتهايش بيفزايد .

يعني اگر بچه ي بنده صيغه شداين چيزها را ياد مي گيرد ولي اگر صيغه نشد ياد نمي گيرد ؟!

و يا صيغه چه مسئله اي را به بچه ي من اجازه و ياد مي دهد كه عقل سليم خودش ناتوان از آن است ؟!

پس چه فرقي مي كند كه دختر يا پسري دوست پسر و دوست دختر و رابطه جنسي را تجربه كنند و يا نكنند و آسيب ببينند و يا صيغه كنند و اين اجازه با دستور اسلامي باعث آسيب پذيري آنها شود ؟!

متاسفم . من اصلا نمي توانم بفهمم كه اين حرف چه معنايي مي دهد ؟!

من مي توانم نياز جنسي جوان را بفهمم اما يك چيزي هم به نام نفس وجود دارد و يا كنترل شخصي .

بنده شايد دلم بخواهد بستني و شيريني بخورم در حالي كه شايد از بيماري ديابت در رنج باشم . خوب قند و شيريني را نمي خورم و يا خيلي از مسائل ديگر كه نياز هر بشري است چه به لحاظ رواني و چه به لحاظ جسمي .

مسئله جنسي هم همين طور است . تا يك زماني جوان بايد دندان روي جگرش بگذارد تغذيه اش را درست كند و از غذاهاي تحريك كننده استفاده نكند . فيلمهاي تحريك كننده نگاه نكند و دوش بگيرد و سرش را به فعاليتهاي خوب و درست گرم كند و به خودش كمك كند تا به لحاظ جنسي در فشار قرار نگيرد .... و اساسا كنترل شخصي و جنسي خودش را در دست بگيرد . قرار نيست كه تا آخر عمر در بر يك پاشنه بچرخد . به هر حال اين جوان فرصت خواهد داشت كه خودش را تخليه كند و نيازش را با يك ازدواج درست بر آورد كند . تازه بماند كه تمام هدف ازدواج هم رفع نياز جنسي نيست و اين مسئله محدوده و تعريف خودش را در رابطه دارد .

براي وارد شدن در يك رابطه جنسي و حس نياز جنسي شما نيازمند فاكتورهاي زيادي هستيد از جمله فكر كردن به اين نياز و وقتي كه فكر كرديد و تمركز كرديد قطعا ميل جنسي در شما بيدار مي شود وطبيعتا بايد جوابگوي اين تفكر و تمركز هم باشيد و ...

من نمي گويم فكر كردن ممنوع است اما گمان نمي كنم كه فكر نكردن خود خواسته و يا فكر را منحرف كردن براي مدت تعريف شده هم براي جواني كه در فرهنگ ايراني و خيلي از فرهنگهاي ديگر رشد يافته كار سختي باشد .

حس كنجكاوي جوان را براي درك و فهميدن مزه ي اين نياز مي فهمم ولي خيلي چيزها در دنيا به كل از ريشه ممنوع است ايا شما براي فهميدن مزه آن حتما بايد آن كار را تست كنيد ؟!

عزيزم حوا كه حوا بود به اتفاق شوهر محترمش آدم از بهشت رانده شدند به جهت همين حس كنجكاوي و تست كردن ميوه ي درخت ممنوع . ما از اين داستان مي توانيم به لحاظ اسلامي هم خيلي چيزها ياد بگيريم . يعني كنترل نفس و يا كنترل شخصي . قرار نيست هر كاري را در هر موقعي كه دلمان خواست انجام بدهيم و برايش يك توضيح مذهبي بياوريم .
به نظرم بهترين راه حل ، بستر سازي ازدواج جوان است و پائين آوردن سن ازدواج كه شما جوانان به واقع اگر به مشگل مي خوريد زودتر ازدواج كنيد .چرا كه ميل جنسي هم مثل اشتهاي آدمي است بعضي اشتهاي بيشتري دارند و بعضي هم اشتهايشان كمتر است .


ببخشيد من اساسا با مسئله صيغه مشگل دارم كه جاي بحث اش اين تاپيك و كلا تالا ر همدردي نيست .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط familyman

....در لبنان .....

---

دوست گرامی ،جامعه مورد نظر ما ایران است؛جامعه ای که ما در ان زندگی میکنیم

خانم آنی بنده به شخص شما کار ندارم نظر شما محترم اما واقعا حرف ما چیز دیگه ایه اینجا بحث آشنایی با وظایف زناشویی نیست بحث سر آسیب هایی که فاصله بین سن بلوغ و ازدواج می زنه درسته شما کار خوبی می کنید که اطلاعات درست رو در اختیار بچه اتون قرار میدید ولی آیا بچه اتون فقط اطلاعات لازم داره؟ با تئوری ارضا نمیشه و غریزه جنسی ایش فروکش نمیکنه
همه این چیزهایی که فرمودید کم می کنه اما این منتفی نمی کنه وقتی من جوون اگه تو خیابون راه برم صدها مدل رنگارنگ از دختران آرایش کرده و با لباس ها آنچنانی رو ببینم و بازهم غریزه جنسی ام تحریک نشه معلومه مشکل دارم اصلا سوال من از شما پوشش دخترشما چه جوریه؟ خواهش می کنم صادقانه بگید و دقیق
از نظر شما شرعی بدن یک رابطه مهم نیست درحالی که بحث ما در جلوگیری از روابط نامشروعه خیلی برام جالبه فردی به سن شما هنوز برداشت شخصی از اسلام داره این که نشد شما باورتون غلطه در مورد صیغه والا اسلام هیچ وقت راه بد رو که نشون نمیده که حالا بخوایم سانسورش کنیم به نظر شما سطح غریزه جنسی با میل به خوردن شیرینی در یک اندازه است و ایا آسیب پیروی از غریزه جنسی مثل خوردن شیرینی برای فرد دیابتی ملموس هست؟ مسلما جواب خیره پس مقایسه مع الفارغ نفرمایید
جمله آخرتون رو که خوندم برگشتم میزان فعالیتتون و درجه اتون رو دیدم درجه 23 حالا من نمی دونم چه جوری سیستم اینجا یعنی اختیاراتتون چقدره می خواید می تونید منو بن کنید مهم نیست ولی وقتی نظری به فکرم می رسه که اتفاقا با دلیل ثابت کردم مفیده توقع ندارم بشنوم جاش اینجا نیست می تونید راحت بفرمایید جای بنده اینجا نیست
شما آزادید که هر تصمیمی برای زندگی خودتون و فرزندتون بگیرید اما پای عواقبش هم خودتون هستید مطمئنم آزادی که شما در اختیار فرزندتون قرار میدید مثل آب زیادیه که وقتی به گیاه میدن باعث میشه ریشه گیاه بپوسه
هنوز نتونستم کنار بیام چطور در جامعه اسلامی ایرانی پدر و مادر خانواده اجازه میدن دخترشون با نامحرم برقصه و حتی با افتخار از این حرکت به عنوان عملی تربیتی یاد می کنن اگه یک خواستگار برای دخترتون بیاد حاضرید جلوی اونها هم بفرمایید همین حرفا رو؟ اونوقت جای بحث شرعی و اسلامی صیغه در این تالار نیست درحالی که اصلا یک بخش ویژه برای صیغه در فرووم موجوده ؟
در آخر شما کلی گویی می کنید در مورد راه حل بستر سازی یعنی چی؟ شما خودتون یه پای قضیه آیا حاضرید دخترتون با 14 سکه مهریه ازدواج کنه؟ اگه داماد کارش خوب و در حد زندگی انچنانی نباشه چی؟ مثلا مجبور بشن برن حومه شهر زندگی کنن؟ یا اگه مراسم عروسی نتونن بگیرن چی؟ یا اگه وسایل منزل که می خوان بگیرن قدیمی باشه چی؟ یا اگه تو یه خونه با مادرشوهرشون بخوان زندگی کنن چی؟اگه... ببینید ما انتظار داریم بقیه کارها رو درست کنن و ما ذره ای از انتظاراتمون کم نکنیم من قبل از آشنایی با نامزدم چندین جا درخواست دادم برای خواستگاری برم ما خانواده متوسطی هستیم و تقریبا سرشناس بنده دانشجو بودم و همه تایید می کردن اخلاق و رفتارم رو اما این خانواده ها حتی به بنده اجازه ندادن برای خواستگاری برم این مشکله اصلیه

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

اقای کیوان بنده هم جامعه شیعیان لبنان رو مثال زدم که همه شرایط جامعه ما رو دارن و به مراتب بیشتر یعنی بی بندباری و ازادی در جامعه اونا بیشتره و خیلی چیزهای دیگه که قبلا گفتم و تکرار نمی کنم ولی هیچ وقت بدحجابی ندارن روابط نامشروع ندارن این دوست دختر دوست پسربازی رو ندارن حجاب براشون اجبار نیست که تا نشستن تو پرواز دبی از سرشون بیافته یا تا رسیدن لب دریا وضعشون اونچنان فجیع بشه که به ساحل های کالیفرنیا طعنه بزنه یا نهایت بازیگری هنرمنداشون تو بغل نامحر افتادن با بدل باشه واقعا وقتی تفاوت های این دو جامعه که هردو یک اعتقاد دینی دارن رو می بینم حسرت می خورم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نقاب

خب دوستان راه حل های مطرح شده توسط شما عزیزان بسیار ارزشمند است اما نمی توان تنها با تکیه بر آن مسئله را حل کرد....اگر هم بگویم تمام راه حل ها با یکدیگر ادغام شوند هم که نمی شود چون کسی نمی توان تمام موارد را رعایت نماید..(البته استثنا نیز وجود دارد)
اما دوستان مشکل اصلی این جاست..........
آیا عدم پاسخ به این نیاز قبل از ازدواج مشکلات روحی و جسمی بعدی را بدنبال نخواهد داشت؟؟؟؟:300::300:
با تشکر از تمامی دوستان..72:[/b]

---

سلامی دیگر و سپاس فراوان از نظرات ارزشمند هر یک از شما...
دوستان فکر نمی کنید پرداخت بیش از حد به مسائل حاشیه ای "انرژی" لازم را بری ادامه بحث و رسیدن به یک نتیجه را از ما می گیرد؟؟؟
دوستان و اعضای محترم ما نظرات هر یک از عزیزان را جمع بندی نمودیم و گفتیم که هیچ نظری کامل نیست و ما نمی توانیم کلا نظری را تایید و نظری را تکذیب کنیم..پس به نظرم لازم نیست بر روی نظری بیش از حد پافشاری نمایم یا انرژی خود را برای تکذیب آن هدر دهیم..

سوال اصلی این جاست آیا عدم پاسخ به نیاز جنسی قبل یا تا زمان ازدواج مشکلی را برای فرد چه از لحاظ روحی و چه جسمی ایجاد نخواهد کرد؟؟؟
با سپاس:72:

به نظر من ديد هر فردي نسبت به جنس مخالفش در كنترل اين غريزه ميتونه موثر باشه
و البته براي بوجود اومدن اين ديد همونطور كه خانم آني گفتن خانواده خيلي مهمه...يه خانواده با محدوديت زياد يه خانواده هم با ازادي و تعادل.....ميتونه اين ديد رو ايجاد كنه
اكثر همبازي هاي من در كودكي پسر بودن.....بيشتر همكلاسي هايي(دانشگاه) هم كه من باهاشون در ارتباط بوده و هستم(چه زمان مجرد بودنم چه حالا كه متاهلم)پسر بودن اما هيچ وقت به ديد جنسي بهشون نگاه نكردم همشون رو با وجود صيميت زياد مثل برادر هاي خودم ميدونم حتي با هم براي ناهار يا حتي شام بيرون ميريم البته اينم بگم طرز برخوردم طوري بوده كه متقابلا اون ها هم راجع به من فكر جنسيتي نكردن...
به همين خاطر با اينكه از بچگي تا به حال دور و برم پسراي زيادي بودن اما هيچ وقت اون قدرت جاذبه يه غير همجنس رو كه يكي از كاربرا (در مورد رقصيدن آني عزيز با دخترش و همكلاسياش) مطرح كرد...حس نكردم و نميكنم
اگه ديدمون رو نسبت به ادما عوض كنيم مشكلي پيش نمياد!!

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

راجع به بحث صيغه هم فكر ميكنم صيغه مثل يه مسكن موقت عمل ميكنه و راه حل قطعي براي اين مشكل نيس....

بنده هم موردی نگفتم شاید یعنی این طور نیست که با هرکی برقصید بهش کششجنسی پیدا می کنید اما همین رقصیدن خودش در تحریک غریزه جنسی به شدت موثره شما می فرمایید از بچگی با جنس مخالف در ارتباط بودید و هرگز ودر هیچ زمانی کششی نسبت به هیچ یک از اونها پیدا نکردین و متقابلا اونها هم همین طور
به نظرم حرف شما این طور معنی میده که غریزه جنسی آنچنان هم قدرتی نداره خوب واقعا لذت می برم وقتی این نظر ها رو می خونم فهمیدیم که غریزه جنسی حتی در صورت مراوده و حتی به تعبیر کاربر آنی با رقص با جنس مخالف تحریک نخواهد شد خوب پس مشکلی نمونده که حل اش کنیم پسرها و دخترهای عزیز شما کاملا قادر هستید مدت 15 سال غریزه جنسی خودتون رو سرکوب کنید تا به وقتش ( که اصلا به هیچ چیز جز مسائل مالی ربطی نداره ) بتونید قرارداد تجاری ازدواج رو منعقد کنید پس اگه باهم رفیق میشید ( نمونه اش تو همین فرووم زیاده ) یا می رید پارتی های آنچنانی یا چیزهای بدتر که نمیشه در اینجا بیانشون کنیم چون خوبیت نداره برای فرووم باکلاس همدردی مشکل از خودتونه پس درست بشید در سه شماره یک دو سه آفرین
نمی گم نظر من عالیه اما بقیه کلی گویی کردن این حرفها قبلا هم بارها و بارها زده شده و دیدیم تاثیری نداشته من سوالام رو از کاربر آنی پرسیدم منتظر می مونم جوابشون رو بدن بی زحمت

بنده هم نگفتم كنار اومدن با اين غريضه اساسا مشكلي نيس اما ميگم ديد و نگرش ما به افراد اطرافمون ميتونه اين حس رو شعله ورتر يا ارومتر كنه.....:shy:

درسته اینم که شما می گید هست یعنی اگه من نوعی حداقل اینقدر اهمیت بدم به اسلام که بدحجاب نباشم با ظاهر آرایش کرده و با حرکات سبک تو جامعه ظاهر نشم مطمئنا تاثیر داره اما به نظر من همین هنجارشکنی چه در مسائل حجاب یا ارتباط با جنس مخالف ناشی از طغیان غریزه جنسی ایه یعنی اون دختری که فرضا با مانتوی کوتاه و روسری شل و ول در جامعه ظاهر میشه می خواد زیبایی های جنسی ایش رو به نمایش بزاره دنبال جلب توجه اه توجهی که باید از سوی شوهرش ابراز بشه اما چون ازدواج نکرده به این صورت بروز می کنه مثل اینکه کاربر آنی حرفاشون رو زدن و دیگه خیال ندارن به این بحث کار داشته باشن یا اینکه جوابی مطابق با بیانات قبلیشون برای سوالات بنده ندارن

کنترل امیال جنسی بدون سرکوب آنها!!!



مرکز همه احساس ها و انجام تمام اعمال انسان مغر انسان است و احساس عشق و میل جنسی هم از این قائده مستثنی نیستند همه احساس های که ما نسبت به محیط و افراد داریم کاملا طبیعی هستند مثل ترس ، غم ،خشم ، ترحم ، رضایت ،لذت ،ارامش،مهر و ....قصد ندارم که احساس ها را به دو دسته مثبت و منفی تقسیم کنم چون همه احساس ها را مفید می دانم. احساس خشم را در نظر بگیرید این احساس زمانی بروز می کند که ما خودمان را در برابر یک امر غیر طبیعی یا غیر انسانی و یا مخالف رای و نظر مان ببینیم اگر شخصی به این احساس شدت بدهد و بدون انعطاف با مسائل برخورد کند علاوه بر صدماتی که به دیگران می زند خودش نیز از اجتماع طرد می شود و قادر به برقراری ارتباط با دیگران نیست شخصی را در نظر بگیرید که در برابر یک رای ناعادلانه دادگاه به خشم می اید می تواند خشمش را با پرتاب وسایل ،شکستن شیشه و یا حتی انفجار ساختمان دادگستری بروز دهد و یا می تواند به رای دادگاه اعتراض کند و چنانچه امیدی به رسیدگی موثر ندارد می تواند با نامه سرگشاده و بیدار کردن اذهان عمومی و دخالت دادن افرادی که به نوعی می توانند موثر باشند خشم خود را ابراز کند می توان نتیجه گرفت که احساس خشم کاملا مفید است و این مغز انسان است که زمان احساس خشم و چگونگی بروز آن را و در نتیجه تاثیر مثبت ان را در امورات مختلف زندگی رقم می زند . بدون شک بروز هرگونه احساس از مرکز فرماندهی مغز طراحی می شود و مغز نیز در احاطه و سیطره اراده انسان است
شاید مقایسه احساس عشق و میل جنسی با احساس ترس و یا خشم کار درستی نباشد اما یک شخص گرسنه را هم در نظر بگیرید که یک غذای با ظاهر و عطر و بوی تحریک کننده را درمقابل دارد ولی این غذا حرام است مثلا با گوشت خوک تهیه شده است اگر حرام بودن گوشت خوک برای مغز پررنگ و واضح ترسیم شده باشد حتی اگر گرسنگی به اوج برسد باز هم امکان ندارد مغز بتواند خارج از محدوده عمل کرده و فرمان خوردن را صادر کند اما اگر همین غذا سالم باشد و فقط منبع درامد ان حرام باشد هر چه که احساس گرسنگی شدید تر می شود و میل به غذا افزایش پیدا می کند مغز چون چارچوب محکمی در این رابطه ندارد به تقاضای بدن پاسخ داده و فرمان خوردن را صادر می کند
خوب پس تنها احساس نیاز نیست که تعیین کننده است بلکه این محدوده اختیار مغز است که تصمیم گیری و صدور فرمان را تعیین می کند . چیزی که باعث می شود هر انسانی دارای یک شخصیت منحصر به فردی باشد میزان تسلط او بر عملکرد مغز است هر چقدر که خط و مش مر بوط به ارزش ها و ضد ارزش ها پررنگ و واضح باشد عملکرد مغز نیز بهتر تحت کنترل در می اید و محکم بودن این خط و مش ها نیز بستگی به باور محکم و یقین کامل دارد تنها با تکیه بر اینکه دزدی بد است نمی توان مانع اختلاس و خیانت به اموال عمومی شد .


http://asheghi4u.blogsky.com/?PostID=164

كيوان با نظر شما كاملا موافق هستم .

دست و پاي يك دختر و زن چيزي نيست مگر از جنس همان دست و پاي شما و خواهر و مادر و پدر شما .

زماني اين دست و پا و ريخت و قيافه نوع ديگري ظهور مي كند كه من با مغز و نوع ديدگاه خود بخواهم جور ديگري به مسئله و مثلا دست و پاي طرف نگاه كنم .

اگر سركوب نياز جنسي را بيماري بدانيم ، تشديد آن هم بيماري است .

با سلام و سپاس فراوان از دوستانی که مرا در این بحث یاری کردند..
بسیار بحث شیرین و جالبی بود.....بخصوص وقتی نظرات افراد بسیاری که دارای طرز فکر های مختلفی هم بودند را می شنیدیم.

در این بحث اکثر(نه همه افراد) افراد مخالف ارضا رابطه جنسی قبل از ازدواج بودند چه از طریق غیر شرعی و چه شرعی....

اما دوستان بگذارید مطالبی را از بزرگان در خصوص ""ازدو.اج موقت""و ""صیغه"" عرض نمایم::

((((((برتراند راسل فیلسوف معروف انگلیسى در كتاب زناشویى و اخلاق مى‏گوید:

«…در واقع اگر درست‏بیندیشیم پى مى‏بریم كه فواحش معصومیت كانون خانوادگى و پاكى زنان و دختران ما را حفظ مى‏كنند.هنگامى كه این عقیده را لكى در بحبوحه عصر ویكتوریا ابراز كرد،اخلاقیون سخت آزرده شدند بى آنكه خود علت آن را بدانند،اما هرگز نتوانستند خطاى عقیده لكى را به ثبوت رسانند.زبان حال اخلاقیون مزبور با تمام منطقشان این است كه‏«اگر مردم از تعلیمات ما پیروى مى‏كردند دیگر فحشاء وجود نمى‏داشت‏»اما ایشان به خوبى مى‏دانند كه كسى توجه به حرفشان نمى‏كند».

این است فرمول فرنگى چاره جویى خطر مردان و زنانى كه قادر به ازدواج دائم نیستند و آن بود فرمولى كه اسلام پیشنهاد كرده است.آیا اگر این فرمول فرنگى به كار بسته شود و گروهى زن بدبخت‏به ایفاى این وظیفه اجتماعى!اختصاص داده شوند، آن وقت زن به مقام واقعى و حیثیت انسانى خود رسیده است و روح اعلامیه حقوق بشر شاد شده است؟

برتراند راسل رسما در كتاب خود فصلى تحت عنوان ازدواج تجربى باز كرده است. وى مى‏گوید:

«قاضى لیندزى كه سالیان متمادى مامور دادگاه دنور بوده و در این مقام فرصت مشاهده حقایق زیادى داشته پیشنهاد مى‏كند كه ترتیبى به نام‏«ازدواج رفاقتى‏»داده شود.متاسفانه پست رسمى خود را(در امریكا)از دست داد،زیرا مشاهده شد كه او بیش از ایجاد حس گناهكارى در فكر سعادت جوانان است.براى عزل او كاتولیكها و فرقه ضد سیاه پوستان از بذل مساعى خوددارى نكردند.

پیشنهاد ازدواج رفاقتى را یك محافظه‏كار خردمند كرده است و منظور از آن ایجاد ثباتى در روابط جنسى است.لیندزى متوجه شده كه اشكال اساسى در ازدواج فقدان پول است.ضرورت پول فقط از لحاظ اطفال احتمالى نیست،بلكه از این لحاظ است كه تامین معیشت از جانب زن برازنده نیست.و به این ترتیب نتیجه مى‏گیرد كه جوانان باید مبادرت به ازدواج رفاقتى كنند كه از سه لحاظ با ازدواج عادى متفاوت است:اولا منظور از ازدواج تولید نسل نخواهد بود.ثانیا مادام كه زن جوان فرزندى نیاورده و حامله نشده طلاق با رضایت طرفین میسر خواهد بود. ثالثا زن در صورت طلاق مستحق كمك خرجى براى خوراك خواهد بود…من هیچ تردیدى در مؤثر بودن پیشنهادات لیندزى ندارم و اگر قانون آن را مى‏پذیرفت تاثیر زیادى در بهبود اخلاق مى‏كرد.»

آنچه لیندزى و راسل آن را«ازدواج رفاقتى‏»مى‏نامند گر چه با ازدواج موقت اسلامى اندك فرقى دارد اما حكایت مى‏كند كه متفكرانى مانند لیندزى و راسل به این نكته پى‏برده‏اند كه تنها ازدواج دائم و عادى وافى به همه احتیاجات اجتماع نیست.)))))))))
.................................................. .................................................. ..

شهید مرتضی مطهری در خصوص ازدواج موقت و ""صیغه"" می فرماید::

((((((بدیهى است كه ما طرفدار این قانون با این خصوصیات هستیم.و اما اینكه مردم ما به نام این قانون سوء استفاده‏هایى كرده و مى‏كنند،ربطى به قانون ندارد.لغو این قانون جلوى آن سوء استفاده‏ها را نمى‏گیرد بلكه شكل آنها را عوض مى‏كند بعلاوه صدها مفاسدى كه از خود لغو قانون برمى‏خیزد.)))))
...........................................

دوستان چناچه مشاهده می شود اغلب بزرگان با ""ازدواج موقت"" و ""صیغه"" برای ارضا نیاز جنسی و روانی بین فواصل بلوغ و ازدواج تاکید ورزیدند....
احال نظر شما چیست؟؟؟؟(البته وقتی که تاپیک را می خواندم بسیاری با ازدواج موقت و صیغه مخالف بودند).
آیا واقعا چنین ازدواجی ""مخرب"" است؟؟؟آیا نمی تواند نیاز بین فواصل بلوغ و ازدواج را ارضا کند؟؟

با تشکر از شما:72::72:

منم نظرخودم رواعلام میکنم به عنوان یه عضو:که بااین شرایط جامعه اصلاازدواج موقت

وصیغه چیزخوبی نیست...مخالفم 120%

البته به گفته ی بعضی دوستان اینجا ایرانه دیگه،پس بعضی دوستان نمیتونن این کشور روباهیچ

کشوری دیگه مقایسه کنن:303:باهیچ کشوری:160:

----------------------------------------------------------
:303:صیغه باشرایط خاص وقانون های سنگینی فقط بایدصورت بگیره

بنظرمن بحث صیغه وازدواج موقت به هیچ جایی نخواهد رسید:305:

چون وقتي داريم از سو استفاده نكردن از صيغه حرف ميزنيم در واقع داريم از وقوع يك فعل محال حرف ميزنيم پس نظر من اينه:::: نه ونه براي هميشه:160:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

ما همه خوب بلديم از هر قانوني يه تبصره كش بريم و باحاش هر كاري خواستيم بكنيم..... توي اين كشور هر قانون و مقرراتي يه راه در رو داره پس اين قانون هم هر چند خوب و سودمند نميتونه توي اين جامعه پاسخگو باشه
اين نظر منه.....

با سلام ,و تشکر از پست ارسالی نقاب گرامی:

دوستان گرامی:starpenوgh.sana در پست خود اینگونه نوشته اند که بشدت مخالف صیغه هستند؛
هر چند که بنده اصلا" تمایل نداشتم که در این تاپیک بحث صیغه به میان آید !
اما
دوستان لطف کنند؛دلیل مخالفتشان را بیان کنند,
ممنون

دليل حرفم فقط اين نيست اما فعلا همينو ميگم تا دوستان توجيه ام كنن بعد ميرم سراغ دلايل بعديم و هيچ بعيد نيست كه با شنيدن دلايل دوستان ديگه نظرم رو عوض كنم البته اگه قانع بشم كه صيغه بد نيس
من يه مثال عرض ميكنم فقط همين: دختر و پسري احساس ميكنن به هم علاقه دارن از طرفي سن هر دو براي ازدواج كمه يا اصلا شرايط ازدواج رو مثل كار و خونه و اتمام درس و سربازي و.....ندارن از طرف ديگه هم نياز جنسي روز به روز بيشتر خودشو نشون ميده با راهكاره مد نظر دوستان اين دو نفر كه حد اقل 4 يا 5 سال بايد صبر كنن به عقد موقت هم در ميان....اوضاع داره خوب پيش ميره ماه اول..... ماه دوم......سال اول و .....كم كم روابط سرد ميشهحالا به هر دليلي مثلا سنگين شدن درس پسر نوشتن پايان نامه و ... و يا حتي اينكه نظر خانواده من راجع به ازدواج با تو عوض شده.................دو سال از عقد موقت گذشته نه من و نه هيچ كس ديگه(احتمالا)انتظار نداره كه روابط جنسي اين دو نفر به مرحله هارد نرسيده باشه....حالا از دوشيزه باكره 2 سال پيش يه خانم با تجربه... مونده هر چي ميگذره مشكلات بيشتر ميشه تا وقتي كه ارتباطشون براي هميشه cancelميشه!!!
حالا چه اتفاقي افتاده يه خانم كه روح و جسمش از بكارت درومده 2 سال از روزاي عمرش هدر رفته وحالا بايد بره پي زندگيش.....در سمت ديگه اقايي رو ميبينيم كه دو سال پول و وقت و احساس گذاشته البته نياز جنسيش كاملا برطرف شده اما....اما بدون از بين رفتن چيزي به اسم پرده بكارت (مسئله برخورد جامعه با بكارت يا نبود اون بحث من نيست لطفا قاطي نكنين)
اين روزا كه كسي از صيغه به طور علني دفاع نميكنه يا اون رو به عنوان يك رااااااااهكار مطرح نميكنه نمونه هاي زيادي از اين خانم ها(نه دختر)و پسر ها ميبينيم چه برسه به روزي كه اين قانون اسلامي كه در زمان خودش خوب و مفيد هم بوده!!حسابي توي اين جامعه بي حساب و كتاب جا بيفته....
اقايون و خانم ها منو روشن كنين كه براي اين مشكل كه احتمال وقوعش زياد نباشه كم هم نيست چه راه حلي دارين؟:shy:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

ببخشيد زياد حرف زدم:228:

سلام

فکر کنم لازم شد من یه بار دیگه یه چیزایی بگم ......
ببینید دوستان ... من شخصا" ( البته مطمئنا فقط نظر شخص من نیست ) با ارضای میل و نیاز جنسی قبل از ازدواج رسمی مخالفم بدجور چرا ؟
(البته منظورم این نیست که باید سرکوبش کرد چون نه میشه و نه درسته .من میگم باید کنترلش کرد و باید تمام توان مون رو برای کنترلش بذاریم چون پای عفت و ایمان و آبرو در میانه ! پس سرکوب با کنترل فرق داره .)

چون ارضای نیاز جنسی قبل از ازدواج رسمی و دائم به یکی از صورتهای زیر هست :

1- صیغه یا همون عقد موقت ( که نوع شرعی و بهترینشه مثلا")
2- خودارضایی
3-همجنس بازی
4-روابط نامشروع و زنا

خب از این 4 تا راه سه تای آخری رو که مطمئنا شما هم مثل من نمی پسندید اما من شخصا" صیغه رو هم که دین اسلام مجوزش رو صادر کرده نمی پسندم نه اینکه فی نفسه غلط باشه .چرا ؟

خداوند زیباست و زیبایی رو دوست داره و دینی هم که از جانب چنین خدایی آمده یعنی اسلام زیباست و تمام احکامش زیبایی داره و هیچ نکته نازیبایی نداره ... بنابراین نسبت به حکم صیغه نباید متنفر بود چون در اینصورت ما به دین نمون شک کرده ایم !.......حکم صیغه هم مثل حکم طلاق برای مواقع اضطرار و ناچاریه منفور ترین حلالها شمرده شده .صیغه هم برای همین موارده و برای کسیه که مشکلش دیگه خییلی حاده و به هیچ وجه قابل کنترل نیست بنابراین چنین شخصی برای پرهیز از سه مورد دیگه دست به دامن این راه میشه و دین هم بهش این اجازه رو داده و کار غیر قانونی نکرده اما نه اینکه مد بشه تمام جوونا و بی همسرا مثل سیل برن به سمت صیغه .!در اون صورت تمایل به ازدواج دائم از بین میره و کسی زیر بار مسئولیت ازدواج دائم نمیره و این خیلی بده .

فاصله از بلوغ جنسی تا ازدواج شامل سالهایی میشه که اگه زیاد نباشه همه می تونن باهاش کنار بیان اما اگه از حد بگذره و زیاد بشه ، یه عده هست که باز می تونن خویشتنداری کنن و به قول قرآن عفت پیشه کنن اما یه عده دیگه هستن که نمی تونن خودشونو نگه دارن و به بدنبال راه ارضاش میرن.

به نظر من باید از افراد مجردی که تونستن با این نیاز کنار بیان و خودشونو کنترل کنن ، با سن و سال مختلف پرسید که شما چیکار کردین یا می کنید که مشکلی برای شما پیش نیامده و اینکه ایا دچار ببماری روحی یا روانی یا جسمی شدید یا نه ؟و همینطور درمورد کسانی هم که به راه انحراف کشیده شدن و به مورد غلط و معصیتش رو آوردن باید تحقیق کرد که چه عواملی باعث انحراف شون شده ؟

پس به نظر من باید سن ازدواج رو پایین آورد :
مطمئنا اول خود شخص مهمه دوم خانواده و سوم جامعه . در هر دوی این افراد.
1-خود شخص با تقویت ایمان و اعتقاداتش
2-خانواده با کم کردن توقعات بیجا ( مثلا" کم کردن رقم سکه های مهریه ، گذشتن از هزینه های واقعا"بیخود و اضافی مثل آرایشگاه خانم محترم ... آخه کدوم عقل سلیمی اینو میپذیره که 500 هزار تومان ،( البته من تا این حد فعلا" خبر دارم شاید بیشتر هم باشه ) هزینه آرایشگاه بده اونم برای چند ساعت ؟ ... جشن عروسی با هزینه های سنگین و کمر شکن که عروس و داماد سالها باید قسطش رو پس بدن ! که بدتر از همه گناه و معصیتیه که مدعوین محترم تو این مجالس مرتکب میشن . .. و هزینه های دیگه که همه می دونن)
3-و جامعه با فراهم کردن اسباب و امکانات ابتدایی لازم برای یک زندگی ساده ...مثلا" همین وام ازدواج که چند ساله نسبت به قبل خوب شده و اگه دو نفر واقعا" قصد زندگی داشته باشن می تونه کمک خیلی خوبی باشه و ...

خب اگه این موارد رعایت بشه ، آقا پسرها هم جرات تشکیل خانواده رو به خودشون میدن و هم دختر و هم پسر به گناه نمی افتن .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط m.mouod

.صیغه هم برای همین موارده و برای کسیه که مشکلش دیگه خییلی حاده و به هیچ وجه قابل کنترل نیست بنابراین چنین شخصی برای پرهیز از سه مورد دیگه دست به دامن این راه میشه و دین هم بهش این اجازه رو داده و کار غیر قانونی نکرده اما نه اینکه مد بشه تمام جوونا و بی همسرا مثل سیل برن به سمت صیغه .!در اون صورت تمایل به ازدواج دائم از بین میره و کسی زیر بار مسئولیت ازدواج دائم نمیره و این خیلی بده .


درسته به نظر من هم گزينه ي صيغه به عنوان يه راه حل اورژانسي....اضطراري....استثنا يي و .....بهتر جواب ميده تا اينكه بشينيم و با تبليغ اين راه هر كي اومد ازمون سوال كرد كه من با غريضه جنسيم چه كنم بگيم برو صيغه كن .....اين يه جور تنبلي توي حس مسئوليت پذيري جامعه و البته بيشتر پسرا ايجاد ميكنه.....من اگه پسر باشم خب وقتي صيغه و ....هست براي چي برم زن بگيرم هم خرج داره هم به قول دوستي رفتن زير يه سقف همانا توي سر و كله هم زدن همان!!!!
بايد يه كم تحملمون رو بالا ببريم نميگم رياضت بكشيم اما نبايد هميشه دنبال دم دست ترين راه حل گشت
خدا به هممون صبر بده:72:

---