شك و بدبيني داره وجودمو آب مي كنه

با سلام به دوستان گرامي.
من 24 سالمه و 3 ماهه نامزد كردم.مشكلي كه دارم اينه كه فكر مي كنم همه ي مردها در طول زندگي شون بلاخره يه بار هم كه شده به زنشون خيانت مي كنن.:302:
من با نامزدم حدود يك سال دوست بودم و سعي كردم به زور بهش اعتماد داشته باشم.چون ديدم بلاخره بايد به يكي اعتماد كنم و ازدواج كنم.حس كردم شايد اين يكي اهل چيزي نباشه.تو تحقيقات هم كسي چيز بدي در موردش نگفته بودخودم هم چيز مشكوكي ازش نديده بودم .اگر هم چيزي پيش مي اومد خودش برام تعريف مي كرد . مثلا از دوست دختر قبليش و اين چيزا . تا اينكه نامزد شديم.ولي از روزعقد يه شماره تلفن ثابتي به موبايلش مدام زنگ مي زد و حرف نمي زد.روزي 10 باز زنگ مي زد.ديگه اعصابم بهم ريخته بود.چند بار هم باهاش سر اين قضيه دعوام شد.مي گففت بابا من چمي دونم كيه.من كه تازه عقد كردم مگه مريضم بهت خيانت كنم. موضوع رو به بابام اينا هم گفتم البته نامزدم ديد كه نمي تونه منو قانع كنه خودش به مامانم اينا گفت(آخه نامزدم چون تو شهر ما غريبه و مجردي زندگي مي كرد الان كه نامزد كرديم هميشه خونه ماست و بابا مامانم از همه مسايل ما با خبر هستن.نامزدم با اونا خيلي صميميه).بابام به اون شماره چند بار زنگ رد ولي كسي حرف نمي زد.چند بار هم من گوشي رو برداشتم گفتم چي مي خواي چرا حرف نمي زني فقط گوش مي كرد.بهش گفتم من با شوهرم خوب و خوش داريم مي گرديم و خوش مي گذرونيم تو مزاحمي بيش نيستي و اين حرفا.هيچي نمي گفت.ولي بازم زنگ مي زد و اعصابمو خرد مي كرد.خلاصه اين زنگ ها بذر بي اعتمادي رو تو دلم مي كاشت.بابا مامانم ولي هي مي گفتن بي خيال باش و اعصاب نامزدتو خرد نكن.
حالا يه ماهي هست كه علاوه بر اون شماره ، يه خط ايرانسل هم اضافه شده و هي زنگ مي زنه.
اول يه اسمس داد كه توش نوشته بود " ببخشيد شما كي هستين صداتون چقدر نازه " اينو نامزدم بهم نشون داد. بعدش هي زنگ مي زد ولي نامزدم گوشي رو بر نمي داشت.
منم هي اعصابم مي ريخت به هم. نامزدم موضوع رو به مامانم اينا هم گفت و اونا هم در جريان بودن.يه با همين چند هفته پيش ايرانسله زنگ زد بابام گوشي رو برداشت ديدم دختره اسن نامزدم رو هم مي دونه عين پر رو ها به بابام گفت گوشي رو بده به فلاني(اسم نامزدم).هر چي بابام گفت چي كار داري گفت با خودش كار دارم.خلاصه قطع كرد.اون روز من حسابي اعصابم خرد شد و گفتم حتما كاسه اي زير نيم كاسه هست بگو اين دختره كيه و اين چيزا .نامزدم هم كه هي مي گفت نمي دونم كيه.
فرداي اون روز دوباره زنگ زد من و نامزدم و مامانم با هم تو ماشين بوديم و داشتيم مي گشتيم . گفتم گوشي رو بر دار و بذار رو پخش . ببينم مي شناسه تورو يا نه . خلاصه نامزدم هم گوشي رو برداشت و گذاشت رو پخش. دختره با كلي عشوه مي گفت الو سلام ...فلان ... نامزدم گفت شما ؟ دختره گفت يه دوست نامزدم گفت من دوست مي خوام چيكار . دختره گفت نمي خوام دوست شم فقط مي خوام يه چيزي بهت بگم . دفعه بعد كه زنگ زدم گوشي رو بردار يه چيزي بهت بگم .خلاصه.اون روز يه ذره خيالم راحت شد كه اينا همديگه رو نمي شناسن.ولي دختره مشخصات نامزدمو مي دونست. ولي معلوم بود دفعه اوله داره با نامزدم حرف مي زنه.
به نامزدم گفتم دفعه بعد ديگه گوشي رو بر ندار.اونم گفت باشه.ولي ناراحت بود گفت ديدي به من تهمت مي زني .حالا خيالت راحت شد ...
باز هر روز هر دو تا شماره زنگ مي زدن و نامزدم گوشي رو بر نمي داشت. تا اينكه يه شب كه نامزدم خواب بود و مامانم اينا بيدار موبايلش زنگ خورد ديدم ايرانسل هست.همون دختره.اينبار خودم گوشي رو برداشتم.با پر رويي تمام گفت گوشي رو بده به خودش.گفتم من زنشم بگو چي كار داري؟گفت مگه زن هم داره.پس چرا مجردي مي گرده و اين چيزا.حدود يه ساعت باهاش حرف زدم.گفتم حرف حسابت چيه.مي گفت خيلي دلت به نامزدت خوشه.نامزدت با زناي ذيگه هست.حتي تا هفته پيش هم با دوست من بيرون بود.زناي خراب رو بلند ميكنه.تو خبر نداري.من گفتم نه من بهش اعتماد دارم مي گفت بعدا برات ثابت مي شه اگه حرفاي من دروغ بود يه تف بنداز تو صورت من.من براي خودت مي گم .نامزدت با خيلي ها دوسته با دخترهاي مدرسه اي و دانشگاهي و زناي خراب و ...
مشخصات دقيق نامزدمو هم مي دونست اينكه ماشينش چيه و چيكارست و دفترش كجاست و اهل كدوم شهره و...
خلاصه سرتونو درد نيارم داشتم ديوونه مي شدم ا لكي همش مي گفتم اصلا هم اينطور نيست ولي داشتم پس مي افتادم.
تنها چيزي كه دلمو يه ذره خوش مي كرد اين بود كه گوشي نامزدت 7610 هست در حالي كه گوشي نامزد من 8 - 9 ماه پيش 7610 بود و خيلي وقته كه عوض كرده.اونم چندين بار. فقط با اين حرفه كه يه ذره دلمو خوش مي كنم مي گم اگه هفته پيش با دوست اين دختره بيرون بود چطور گوشيشو نديده.
ولي ديگه ذهنم خيلي مريض شده.خيلي بهش شك مي كنم.هر شب منتظر مي مونم تا بخوابه بعد كه خوابيد پا مي شم مي رم گوشيشو چك مي كنم.
اون دختره هم هر روز زنگ مي زنه.هر روز:302:
ولي نامزدم گوشي رو بر نمي داره و همش تماس نا موفقه
ذهنم خيلي مششغوله همش مي گم نكنه داره به من خيانت مي كنه و من نمي فهمم.نكنه دختره راست مي گفت.
ترو خدا كمكم كنين.اگه جاي من بودين چيكار مي كردين؟؟

من جای شما بودم به هیچ وجه ذهنم رو مشغول این آدم مزخرف نمی کردم. نمی دونم شما خانم شاد رو می شناسین یا نه، ایشون مدتی هست که توی سایت نمیاد، اما یه مدت یک شخصی بود که به طرق مختلف نامه به دستش می رسوند و در مورد همسرش بهش بد می گفت و حتی نشونی اتاق همسرش رو بهش داده بود و کلی اراجیف دیگه، اما اون حتی یک لحظه هم به این قضیه فکر نکرد، فقط به حماقت اون شخص می خندید که چه تلاش بیهوده ای می کنه، اون شخص هم وقتی بی تفاوتی اون رو دید خودش رو کنار کشید، به نظر من شما هم نباید این قضیه رو جدی بگیرید، الان بهترین زمانه که به همسرتون ثابت کنید بهش اطمینان دارید و هیچ چیزی اطمینان شما رو خدشه دار نمی کنه.
اگه خدایی نکرده این قضیه برعکس اتفاق افتاده بود و یک نفر مزاحم شما شده بود دوست داشتید همسرتون چه برخوردی می کرد؟ پس شما هم همونطور برخورد کنید چون امکان داره کسی هم مزاحم شما بشه.

سلام ماری جون
من می دونم که الان چه احساسی داری ولی باور کن تمام مردها خیانت کار نیستند .منم تا همین چند وقت پیش مثل تو فکر می کردم و مدتها به شوهرم تهمت خیانت میزدم تا اینکه شوهرم خسته شد و دیگه واقعا اینکارو کرد .اینارو بهت می گم که یادت باشه همیشه به شوهرت محبت کنی و هرگز بخاطر حرفهای کسانی که نمیشناسی به شوهرت بدبین نشی .تو که نمی دونی چه کسی با چه نیتی پشت خطه عزیزم!دلت رو آروم کن و به نامزدت اعتماد کن.به گذشته فکر نکن و از آینده هم نترس.یادت باشه تهمت ممکنه افراد پاک رو هم به سمت گناه بکشونه.اشتباهات مارو تکرار نکن

سلام
عزیزم الان دیگه ازدواج کردی و باید پای زندگیت وایستی! حالا که اینقدر نامزدت داره باهات راه میاد نزار صبرش تموم بشه و دیگه براش مهم نباشه. مطمئن باش یکی میخواد زندگیت رو خراب کنه خودتو بزار جای نامزدت. چرا اینقدر حساسی؟ بهش آرامش بده و بگو که برات مهم نیست چون بهش اعتماد داری و... دوران خوش زندگیت رو با این چیزا خراب نکن. اینقدر هم همه چیز رو به خانوادت نگو دختر یکم زرنگ باش یکم سیاست داشته باش اصلا وقتی با اون دختره صحبت میکردی به جای این که پس بیفتی باید خونسردی خودت رو حفظ میکردی و میگفتی من از همه چیز خبر دارم و ... که طرف ببینه حرص نمیخوری بیخیال بشه و دمش رو بزاره رو کولش و بره!!! هر کسی میتونه مشخصات دیگری رو پیدا کنه این که دلیل نمیشه. این آدمهای مریض همه جا هستند....
اگه خیلی برات مهمه خط همسرت رو عوض کنید. ولی خواهشا حساسیت بی مورد نشون نده.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط maryjooon

..
ولي ديگه ذهنم خيلي مريض شده.خيلي بهش شك مي كنم.هر شب منتظر مي مونم تا بخوابه بعد كه خوابيد پا مي شم مي رم گوشيشو چك مي كنم.
اون دختره هم هر روز زنگ مي زنه.هر روز:302:
ولي نامزدم گوشي رو بر نمي داره و همش تماس نا موفقه
ذهنم خيلي مششغوله همش مي گم نكنه داره به من خيانت مي كنه و من نمي فهمم.نكنه دختره راست مي گفت.
ترو خدا كمكم كنين.اگه جاي من بودين چيكار مي كردين؟؟

---

اگر نامزد شما قصد خیانت داره چه لزومی داره که شما و مادر و پدر تون در جریان تماس های این خانوم مزاحم قرار بده ؟؟؟

سلام دوستان
نمي دونم مي دونيد يا نه(البته فكر كنم اكثرتون يه پا مهندس باشيد )يه نرم افزار هست كه رو گوشي نصب مي شه(بعضي از گوشي ها خودشون اونو دارن)وشماره هايي كه مزاحمن رو بهش ميديم و اون نرم افزار نميذاره كه اون شماره بتونه تماس بگيره و كلا براش بوق اشغال مي زنه.(قابل توجه دوستاني كه مشكل منو دارن)
خيلي باحاله.
من اين نرم افزارو رو گوشي نامزدم نصب كردم و شماره مزاحم ها رو دادم.واي نمي دونيد اونروز مزاحم 25 بار زنگ زد ولي نميتونست بگيره.خيلي كيف ميداد!!!!حالا ببينم كي خسته مي شه و دست مي كشه:227:

دوست گلم اين حساسيت ها هم تو و هم همسرت رو عذاب ميده همسرتون آدم صادقي است كه موضوع رو با خانواده شمامطرح كرده واگر واقعا قصد خيانت داشت مي تونست نذاره شما متوجه بشيد با هزارو يك راه حل
همچنين تصور غلط شما در مورد مردان به اين احساس اشتباهتون دامن ميزنه .به همسرت اعتماد كن واعتمادت رو بهش نشون بده
اميدوارم پيروز باشيد و خوشبخت

ببين عزيزم مطمننا اين دو تا شماره يه نفره فقط ميخواد شما را ازار بده شايد هم يكي از فك و فايلهاي نزديك شوهرته كه شوهر شما را واسه خودش ميخواسته و وقتي ديده شوهرت با شما ازدواج كرده نه با اون حالا ميخواد زندگي شما را بپاشه مواظب زندگي ات باش و نزار بپاشه

آره راست ميگيد نبايد بيخود بهش شك كنم.انگار دست خودم نيست يهو يه سري افكار مياد تو سرم و عذابم ميده.تازه شوهرم خودش منو از اين شماره ها با خبر كرد.خودش بهم نشون داد.خودم كشف نكردم.گاهي هم خودش ميگه ، ميگه آخه من خودم بهت گفتم اگه خبري بود بهت نمي گفتم ...
آخه گاهي فكر مي كنم شايد قبل از من يه جرياناتي بود و من بي خبرم.گاهي فكر مي كنم تو اون يه سالي كه باهاش دوست بودم نكنه با كساي ديگه هم بود ...
ولي ممنون از همه ي شما دوستان. خيلي آرومم كردين.مخصوصا با نصب اون برنامه رو گوشيش اعصابم هم آروم تر شد.حداقل زنگ نمي خوره گوشيش.آخه با هر بار زنگ زدن وقتي شماره رو ميديدم تغيير اخلاق ميدادم.اينجوري حداقل ديگه اون شماره نمي تونه گوشيشو بگيره.
ممنون از همه تون.خوشحالم كه اينهمه دوست دلسوز و مهربون و عاقل پيدا كردم
باز تو جريان مي ذارمتون

سلام عزيزم خوشحالم كه مشكلت حل شده ولى اكر باز هم ول كن نبود و ادامه داد با خطهاى جديد, خيلى راحت ازش شكايت كن كلانتري 3 سوت بيداش ميكنه

سيم كارت به اسم نامزدم نيست و به اسم يكي از فاميلاشونه . نمي خوايم واسه اون درد سر بشه.وگرنه شكايت مي كرديم.

ماری جون خودتو و زندگیت و داغون نکن
عزیزم بی خیال باش چون تو با همسرت دوست بودی یه کم بدبین شدی به نامزدت عزیزم این که کشکلی نیست . چرا همه ی مسائل زندگیت را به خانوادت میگی؟خودت ونامزدت باید مشکلتون وحل کنید.
عزیزم محبتتو به همسرت بیشتر کندر ضمن اینم بدون که مردها از اینکه فکر همسرشونو به خودشون مشغول کنن لذت میبرند.
یه چیزه دیگه اون مزاحمم میدونه که شما و زندگیتونو تحت شعاع قرار داده که یه سره زنگ میزنه.
از زندگیت لذت ببر

دوست خوبم به نظر من شما باید یه کم با درایت بیشتری عمل کنی:
1. از این به بعد هرگز، هرگز در مورد اتفاقات جریان های زندگیتون ( اینکه اتفاق ساده ای هست، حتی توی اتفاق های بزرگ) به پدر و مادرت اطلاع نده و نذار که اونها هر چقدر که با نامزدت صمیمی باشند، با خبر بشن، چون این میتونه بعدها روی رابطه تون تاثیر بگذاره،
و مهمتر از اون رابطه ی همسرت با پدر و مادرت مبنی بر دخالت و دیدگاه پدر و مادرت نسبت به نامزدت مبنی بر شک و بدبینی
2. تو باید اعتماد به نفس خودت رو بالا ببری و اون قدر از محبت همسرت نسبت به خودت مطمئن باشی که هیچ وقت حرف همچین چیزهایی رو نزنی چه برسه به اینکه با نامزدت سر این موضوع ها بحث و دعوا کنی!
3. حتما حتما تا اون جایی که نسبت به همسرت محبت در دل داری به ایشون اظهار عشق و گذشت و محبت رو داشته باش و فکرت رو روی رابطه خودت و همسرت معطوف کن و روشهای زیاد شدن عشق و محبت و تکنیک های شاد زیستن به جای اینکه تمرکزت رو روی رفتارهای خیانت کارانه معطوف کنی؟
4. به همسرت با قلب و احساست بفهمون که بهش اعتماد داری و به اون به چشم یه تکیه گاه محکم و مرد پاک نگاه می کنی!
5. دیگه حتی اگه گوشی همسرت زنگ خورد و اون مزاحم ها بودن حساسیت نشون نده و بهش بگو: ولش کن! (خیلی ریلکس و راحت) بعد به خنده بگو : اصلا دیگه برام مهم نیست که اینها کین و چه کار هستند، برام مهم این بود که تو بهم ثابت کنی که چقدر آدم پاک و با محبتی هستی که این کار رو در طول این مدت انجام دادی و من از این بابت هم خوشحالم و هم ازت خیلی خیلی ممنون! و بعدش با حالت خیلی قشنگی به همسرت بگو که بخاطر تمام پاکی ها و صداقتت می خوام بهت بگم که چقدر دوستت دارم و اگه توی تمام این مدت یه کم حساسیت نشون دادم بخاطر این بود که تو و وجودت برام ارزش داره و خواهد داشت!

مهمترين مقصود يك مزاحم تلفني، ايجاد جو بدبيني و بدگماني هست كه متاسفانه توي اين كار هم خيلي موفق ميشه. بهترين راه هم همينطور كه دوستان گفتن، بي توجهي به اونه. خوشبختانه شوهرتون هم كه هيچ مخفي كاري در اين زمينه نداشتن و شما با اطمينان خاطر مي تونيد نسبت به اين مساله سرد برخورد كنيد.
اگه براتون ممكنه يه مسافرت كوتاه با همسرتون بريد و البته هيچ موبايلي هم با خودتون نبريد!!!!

ممنون از راهنمايي همگي
ولي اون مزاحم همچنان زنگ مي زنه
الان 4 ماهه اصلا هم نا اميد نمي شه با اينكه نرم افزار هم رو گوشي نصب كردم و همش براش بوق اشغال مي زنه ولي اصلا نا اميد نميشه و روزي 6يا 7 باز زنگ مي زنه !!!
گاهي اعصابم خيلي بهم مي ريزه.ولي به روي نامكزدم نمي ارم.همش فكر مي كنم نكنه كاسه اي زير نيم كاسه باشه

ماریای عزیز
بازم می گم بی اعتنا باش به این موضوع مطمئن باش حل میشه.
عزیزم مطمئن باش اگر ریگی تو کفش شوهرت بود عمرا اگه دختر یا شوهرت میزاشتن تو بفهمی
فقط فکر خودت و زیبایت باش.

اگه نمي تونيد از طريق قانوني شكايت كنيد، چرا خط موبايلتون رو عوض نمي كنيد؟ شماره جديدتون رو هم فقط به كساني بديد كه لازمه.

واي اعصابم خيلي به هم ريخته شده
هر چي سعي ميكنم به اين قضيه اهميت ندم نمي شه
الان دفتر شوهرم بودم(تنها)ديدم به دفترش زنگ مي زنه (همون خط ثابت)گوشي رو بر داشتم جواب نداد كه نداد.
ولي 100 بار ديگه هم زنگ زد .بر نداشتم.دارم ديوونه مي شم.يكي به من بگه چيكار كنم؟؟
سيم كارتو نمي تونيم عوض كنيم شوهرم كارش وسيعه و شمارش بين مشتري هاي خارجي و داخلي پخشه نمي شه عوض كرد.
شكايت هم نمي شه كرد چون سيمكارت به اسم خودش نيست
چيكار كنم؟؟نكنه شوهرم داره بهم خيانت مي كنه
نكنه در گذشته گند هاي بزرگي زده كه حالا اينطوري شده
ترو خدا بگين چيكار كنم.دلم مي خواد سرش داد بزنم.دلم مي خواد بهش بگم برو از پيشم هر وقت تونستي اين مشكلو حل كني و گند هاتو پاك كني بيا پيشم و اگه نتونستي ، هيچوقت پيشم بر نگرد.خيلي دوست دارم اينطوري بهش بگم ولي زندگيم خراب تر مي شه
تروخدا زود جواب بدين.اعصابم داغونه
آخه اين كيه كه منو اذيت مي كنه.انشالله خدا ازش نگذره كه اينهمه منه بي آزار رو اذيت مي كنه

مگه نمی گی شماره همسرت بین مشتری های داخلی و خارجی پخشه، پس خیلی ها شماره شو دارن، خیلی ها!!

از انزلی هستی، آره؟ اسم همسرت + یه سری اطلاعات مختصر (مثلا آدرس منزل مادرش) رو به من بده 2 هفته بعد شماره همراه، آدرس و شماره دفترش ، نوع معاملاتی که انجام می ده، و مارک گوشیش رو تحویلت می دم!!

دختر جون الان قرن چندمه به نظرت؟

بدست آوردن اینا خیلی راحته، خیلی! من فقط 1 دوست ساکن انزلی دارم، حالا تصور کن پیدا کردن این اطلاعات برای کسیکه ممکنه با همسرت یه معامله ای چیزی انجام داده باشه، یا حتی مثلا همسایه خاله همسرت باشه، چقدر راحته.

ماریا ی عزیز
اگر الان که نامزدین به طور دقیق مشکلتو حل نکنی پس فردا با2 تا بچه می خواهی چی کار کنی؟؟؟؟؟؟؟
عاقلانه فکر کن وجدی تصمیم بگیر.

حتی اگه لازم قهر کن . داد بزن و..............................
موفق باشی

خانمی این آدم احتمالا همسرت و شاید تو رو میشناسه و از حساسیتهات با خبره و مطمئنا جز آزار صدی نداره سعی کن کاملا خونسرد با این موضوع برخورد کنی و نامزدت رو اذیت نکن که اونم تا مدتی احترامتو داره و خدا نکنه این حرمها شکسته بشه ضمنا از اون تلفن ثابت که راحت میتونید شکایت کنید ولی بهترین کار خونسردی و بی تفاوتی شماست

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

سپیده خانم نام کاربریت به توصیه ای که کردی نمیخوره عزیزم کمی آرومتر و سنجیده تر راهنمایی کن

دوست عزیز فا طیما خانم
لطفا همه ی پستهایی که دباره ی این موضوع فرستادم بخون.

سلام عزيزم
اول از همه براي اون آدمهايي كه شمارا اينجوري اذيت مي كنن متاسفم
موضوع دوم اين كه اگه به فرض اين كه در گذشته هم همسرتون جرياناتي داشته مهم اين كه الان با شماست و به راحتي همه شماره ها رو در اختيار شما گذاشته به راحتي گوشي همراهشو چك مي كنيد و... پس شمار و دوست داره و خواهان يه زندگي سالم با شماست
شما مي تونيد اون تلفن ثابت رو از طريق مراجع قضايي تحت بررسي قرار بدين و حسابي حالشون بگيرين
اما يه چيز مهم همسر شما در شرايط روحي خوبي نيست. يه مزاحم كه هم مزاحمت داره و هم مي تونه باعث دوري شما از اون بشه خيلي عذاب آوره .مي خوام بگم نكنه بذاري اون آدم بيچاره به هدفش برسه و روابط شما خداي نكرده خراب بشه .
تو هر چقدر منطقي تر با اين موضوع برخورد كني و به نامزدت محبت كني اون بيشتر آروم مي شه و عاشق.
يعني اينو بگم مرحم باش براش نه نمك رو زخماش.

خبره جدیدی نیس؟ماری خانم از مزاحم چه خبر؟؟گوش شیطون کر کوتاه اومد؟:43:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سپیده ی عشق

ماریا ی عزیز
اگر الان که نامزدین به طور دقیق مشکلتو حل نکنی پس فردا با2 تا بچه می خواهی چی کار کنی؟؟؟؟؟؟؟
عاقلانه فکر کن وجدی تصمیم بگیر.

حتی اگه لازم قهر کن . داد بزن و..............................
موفق باشی

---

به چه جرمی باید نامزد بیچاره این خانم رو محکوم کرد؟؟چرا قهر و داد و ... توصیه کردی؟من دلیلشو متوجه نشدم!!!!

ديروز آخر سر گوشي رو دوباره بر داشتم و صدامو عوض كردم و گفتم دفتر آقاي "تعليمي" بفرماييد(از خودم يه فاميلي ديگه گفتم).اون قطع كرد.تا الان كه به دفتر زنگ نزده.شايد باورش شده باشه كه دفتر رو عوض كرديم و حالا آقاي تعليمي اينجاست.شايد هم باز زنگ بزنه نمي دونم.به گوشي شوهرم هم اون خط ايرانسل زنگ زد يه بار.كه البته به كمك اون نرم افزار نتونست بگيره .
من كه ازش نمي گذرم

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

اون مزاحم خيلي پر رو هست و به اين آسوني ها هم كوتاه نمياد.اوايل كه زنگ مي زد از خط ثابت، بابام با گوشي خودش به اون خط ثابت زنگ زد و گفت من قاضي هستم و ...(بابام كارشناس امور قضايي هست !)گفت از خط شما مزاحمت ايجاد شده و پيگيري مي كنيمي و اين چيزا.ولي انگار نه انگار.يه خانم گوشي رو بر داشته بود و بعد گوشي رو داد به شوهرش.انگار هر دو از همه جا بي خبر بودن و خيلي هم ادعا داشتن.كلي هم هارت و پورت كردن.!!!(ميبينين تروخدا بابام كارش همين چيزاست ولي پي مشكل منو نمي گيره. هر وقت بهش مي گم مي گه مزاحمت رو نمي شه كاريش كرد)

دوستان عزیز منو کشتین
1-اول تمام پستهامو بخونین ببینین چند تا پست گذاشتم و چی گفتم.
2-مگه دروغ میگم چرا ما زنها باید فقط کوتاه بی یایم مردها نباید فکر استحکام زندگی باشن.؟ در ضمن همه لازمه که در بعضی مواقع با ها شون جدی بر خورد بشه تا قدر شرایط شونو بدونند.
3-مگه شما موافق با فکر کردن نیستین ؟این درسته که پایه ی زندگی با شک بنیان بشه.پس باید قبل از ازدواج مشکلشو حل کنه.
دلیل مخالفت شما رو نمی فهمم.

من هم گاهي به سرم مي زنه كه داد و بيداد راه بندازم و قهر و اين چيزا.ولي باز گاهي مي گن نكنه ناتمزد من از همه جا واقعا بي خبر باشه و هيچ تقصيري نداشته باشه.شايد واقعا بي گناه باشه
من كه هنوز برام ثابت نشده.از طزفي هم اون مزاحم مي خواد رابطمونو به هم بزنه خب من نبايد كاري كنم كه موفق بشه.
نمي دونم واقعا چيكار كنم

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

(من هم مشكل ماريا جون رو دارم)

سلام دوستان.من خيلي مشكل پيدا كردم و مدام به نامزدم شك دارم.البته اصلا به روش نمي آرم و فقط خودم عذاب مي كشم.
اون مزاحم همچنان زنگ مي زنه.
كار من اين شده كه هر شب تا 2 شب بيدار باشم تا نامزدم كاملا بخوابه بعد با استرس گوشي شو بردارم و برم اونيكي اتق شماره هاشو چك كنم كه البته هيچ فايده ايي هم نداره چون من كه شماره ها رو نمي شناسم.روزي 100 تا شماره هست كه نمي دونم كدوم مشتريه ...
الكي نگاه مي كنم عين مريض ها
افكارم خيلي آزارم مي ده.روي رفتارم هم تاثير گذاشته.برخوردم گاهي با نامزدم سرد مي شه.انگار همش تو دلم مي گم "من كه مي دونم به من خيانت مي كني."
اين توضيح رو هم بدم كه متاسفانه نامزدم اصلا سياست نداره و راحت هر چي رو مي گه.ديروز داشتيم با ماشين دور مي زديم مي گفت من جز فلاني با كسي دوست نبودم.اونم قبل از دوران دوساي با تو بود.گفتم تو دوران دوستي با من چي؟گفت نه.گفتم ولي شيطوني مي كردي ها نه؟؟ ميگفت شيطوني آره.گفتم مثلا چه شيطوني هايي؟گفت مثلا چشمك مي زدم....
نميدونيد رو اعصابم چقدر تاثير گذاشت.اين در حالي بود كه در زمان دوستي همش مي گفت من به تو تعهد كامل دارم.
الان با خودم فكر مي كنم وقتي تو دوستي اينطوري بود چه دليلي داره كه الان اينطوري نباشه.
چند وقت پيش هم (در دوران دوستي و قبل از عقد)گفته بود يه چيزي بهت نگفتم.من 2 تا دختر سوار ماشينم كرده بودم(من اون دو تا رو مي شناختم)گفتم كي .گفت قبل از اينكه باهات دوست شم.گفت باهاشون كاري نكردم فقط باهم دور مي زديم .چند بار بهم زنگ زدن و من رفتم دنبالشون.
بعد در دوران عقد پرسيدم اون دختر ها رو تو دوران دوستي سوار كردي يا قبل از اون گفت نمي دونم بذار فكر كنم .......
نمي دونين چقدر رو اعصابم اثر مي ذاره.من اون 2 تا دختر رو كه با هم خواهرن گاهي تو خيابون ميبينم....حالم خراب مي شه.
الانم خيلي حالم خرابه.اعتمادم بهش سلب شده.همش فكر ميك نم ببين چه كارايي كرده من نمي دونم.آدم قابل كنترلي هم نيست.چون كارش طوريه كه از صبح مي ره بيرون تا 7 عصر.جاي مشخصي هم نداره.گمرك / مغاره / انبار ...
نمي شه فهميد هر لحظه كجاست...
فكر كنم دارم ديوونه مي شم.اگه بهم خيانت كنه هيچوقت نمي تونم ببخشمش.
قبل از عقد هم بهش گفته بودم.اينم بگم كه شوهرم حرفش حرف نيست و يه حرفي كه مي زنه معلوم نيست راست مي گه يا دروغ.
در عين حال ساده هست و يه چيزايي كه هيچكي راستشو نمي گه اون راست مي گه

خانمی اون با بی سیاستی داره مثلا" به فکر خودش از حساسیتت کم می کننه به حساب سادگی اون نذار اگه می گه چشمک میزده و ...
این حس بدو از خودت دور کن یک وقت به خودت میایی که دیگه تبدیل به یک بیمار شدی و بر می گردی به گذشته و افسوس گذشتن روزهای شیرین .
کنترل فایده ای نداره دیدی که به هیچ نتیجه ای نرسیدی پس فرض کن همسرت با کسی رفیقه یا کسی قصد داره به اون نزدیک بشه باید چه کنی ؟ مبارزه و نقاط ضعف و قوت همسرت رو پیدا کن و به اون نزدیک شو خیلی زود می تونی اونو برای خودت تصاحب کنی خلاء بین خودت و اونو پر کن مطمئنا" سمج ترین دختر ها هم دیگه نمی تونند بدون اجازه و پا برهنه وارد حریمتون بشن مگه واقعا" همسرت استعدادشو داشته باشه واهلش .
حالا باز نترسیی که همسرت جزء کدوم دسته از مدردها هست؟ استعداد داره یا نه ؟

دوست عزیز تو با این حساسیتها هم داری زندگیتو تلخ میکنی و اعصابتو خورد میکنی هم نقطه ضعف نشون شوهرت میدی که این خیلی بده چرا اینقدر حساسی سعی کن از حساسیتهات کم کنی توی اینشرایط هیچ کس غیر از خودت نمیتونه کمکت کنه

بهم بگيد چيكار كنم؟
احساس مي كنم ذهنم بيمار شده.
شوهرم كه از خونه مي ره بيرون اگه يه ذره دير كنه به بهانه هاي مختلف جوري كه نفهمه هدف اصليم چيه بهش زنگ مي زنم.مثلا مي گم ناهار مياي خونه؟
ماست مي خري اومدني ...!!!
بعدش كه اون جواب مي ده اصلا به جوابش كار ندارم و با تمام دقت فقط به صداي اطراف گوش مي دم.....

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

كمكم كنين. احساس مي كنم ذهنم خسته هست.
اون مزاحم لعنتي 2 روز بود زنگ نزده بود ولي باز ديروز 10 بار زنگ زده

به نظر من شما بايد خيلي واضح و خيلي جدي و دوباره اين مساله رو با نامزدتون مطرح كنيد و به او بگيد كه به عنوان يك مرد از او انتظار داريد كه آسايش روحي رو براتون تامين كنه. يك براي هميشه راجع به اين مساله تصميمي بگيره و اونو عملي كنه.
نمي دونم چرا راجع به شكايت كردن مشكل داريد؟ اونقدرها هم سخت نيست كه شما سخت گرفته باشيد. تلفن به نام يكي ديگه هست كه باشه، ازش خواهش كنيد يه روز با شما بياد براي ارايه مداركي كه براي شكايت لازمه. اصلا چرا تلفن رو به نام خودش نمي كنه؟ خرجي نداره كه؟

****** خود خودري هيچ فايده اي نداره ******

تلفن به اسم باباشه و باباش هم تو يه شهر ديگه هست.بعد هم نمي خوام باباش بياد تو جريان.نامزدم هم همش مي گه پي گير نباش.ولش كن.البته بابام هم همينو مي گه !!!يه بار هم بهش گفتم بلاخره اين زنگ ها تا كي مي خواد ادامه داشته باشه گفت براي ما كه مزاحمت ايجاد نمي كنه.با اين نرم افزار اون نمي تونه تماس بگيره.اگه هم تونست من كه گوشي رو بر نمي دارم(از وقتي فهميديم مزاحمه ديگه گوشي رو بر نداشته)پس برامون مزاحمت ايجاد نمي كنه!!
متاسفانه نامزدم هم زياد آدمي نيست كه بشه باهاش بحث و گفتگو كرد.زود كلافه مي شه

:162:
وای من همه سعی کردم که به شوهرم اعتماد کنم تازه داشتم خوب می شدم ولی همش پرید
:54:

sadeloh نبايد همه مردها رو اينقدر با اطمينان متهم كنند!
hasti3 هم كه نبايد اينقدر زود باور باشه!!!!!!

mostafun حق با توست

سلام ماري جوون.من تمام تايپيك هات رو خوندم.بيبين اين خيلي واضحه كه طرف قصدش مزاحمت و خراب كردن زندگي توئه.و انگار داره موفق هم ميشه.تو بايد وقتي به شوهرت شك كني كه واقعا چيزي ازش ديده باشي.منظورم رفتار هاي مشكوكه.اگر شوهرت صادقانه داره باهات رفتار مي كنه اين خيلي بي انصافيه كه تو بخواي بهش شك داشته باشي.در ضمن اگر هر كاري هم در گذشته كرده باشه قبل از ازدواج تو بايد اونارو فراموش كني ببخشي.ما همگي ممكنه كه دوران مجردي خطاهايي داشته باشيم (البته از همگي عذر مي خام كه جمع بستم.)ولي مهم اينه كه وقتي ازدواج ميكنيم و نسبت به كسي متعهد ميشيم پاي اين تعهد وايسيم.خواهش ميكنم اين افكار رو بريز دور.به خاطر خودت و زندگيت.

nafas همه چيز رو خيلي خوب گفت .

سلام دوستان.
مدتي بود به اين تاپيك سر نمي زدم.مشكل همچنان داره و اون مزاحم همچنان زنگ مي زنه و شوهرم اصلا گوشي رو جواب نمي ده(راستي ما دو ماهه كه عروسي كرديم و رفتيم خونه خودمون):73:.تقريبا مطمئن شدم كه مزاحمه و جرياني در كار نيست.چون هيچ رفتار مشكوكي از شوهرم نديدم.اون مزاحم بعد از كلي تماس و اين چيزا چند وقت پيش شروع كرده به اس ام اس هاي فحش.فحش هاي خيلي بدي به شوهرم ميده و شوهرم هم اصلا جواب نميده.تا اينجاش كه گفتم برام عادي شده بود.مطمئن شده بودم كه اون يه مزاحمه و مي خواد زندگي مو خراب كنه و از شوهرم هم چيز مشكوكي دستم نيومد.

ولي بچه ها ديروز باز يه اتفاق ديگه افتاد كه اعصابم حسابي به هم ريخت:
ديروز تولد شوهرم بود و منم يه هفته بود در تكاپو بودم كه حسابي سورپرايزش كنم.مامان اينام رو هم شام دعوت كرده بودم كلي كادو و كيك و اين چيزا...
همگي خوش و خرم بوديم كه يهو گوشي شوهرم اس ام اس اومد.من هم كنجكاوي نكردم.
بعد ديدم شوهرم اومد و پيشم نشست و در گوشم گفت باز يه اس ام اس اعصاب خوردي اومد.گوشي شو بهم نشون داد و ديدم اين بار يه شماره ايرانسل جديد اس ام اس زده و گفته :
"سلام عزيزم تولدت مبارك باشه...جونم كادوتو بيا دم خونمون بگير يا اگه كار داري يا زنت پيشته فردا كه مياي خونمون بهت مي دم .قربونت برم.معشوقت "
خيلي خودمو كنترل كردم كه اصلا به روم نيارم و ناراحت نشم.و موفق هم شدم.ولي نمي دونين درونم چي ميگذشت.
شب هم يه اس ام اس عاشقانه داد كه "شب اس ام اس دادم چون شبم سياهه ....بقيه متن يادم نيست فقط آخرش اين كه گفت اندازه دنيا دوستت دارم !!! "
دوستن ميگين چيكار كنم؟
من اصلا به روي شوهرم نياوردم.كه فكر كنه بهش اعتماد دارم و با اين اس ام اس بهش شك نكردم.
چون اگه غير از اين مي كردم ممكن بود اس ام اس هاي بعدي رو بهم نشون نده.
حالا ميگين چيكار كنم؟يعني بي خيال باشم؟يعني اين فقط يه دشمنيه؟يا خبريه و من سرمو كردم زير برف؟؟

یعنی چی خبریه؟
اگه خبری باشه که هیچ وقت همسرتون اونsms رو بهتون نشون نمی داد که ،پس خیالت از این بابت تخت باشه
شاید یکی از فامیلاتون باشه که بهت حسودیش میشه و میخواد زندگیتو خراب کنه ،یا کسی هست که دشمنی باهاتون داره و شایدم هم از فامیلا یا اشناهای شوهرتونه
به هر حال مواظب زندگیتون باش و هیچ غصه ای به خودت راه نده
موفق باشی