دوست مجازی ! احساس مجازی !

درود

سوال من طی این ده روز بیان شده که هیچ ....

چندین وقت است که جوابی ندارد ....

ما دوستان مجازی ، چرا عواطف مجازی نداریم ؟

چرا احساساتمون با زدن کلید خروج از سیستم ، خارج نمی شود ؟

دل خوشمون چیه ؟

آخرش یه روزی باید سفر کنیم ....

از کجا سفر کنیم ....

سفر با زدن کلید خروج از سیستم ....

جالب است نه ؟

تولد ما هم با همین منوال طی میشود ...

وقتی پا به دنیا می گذاریم ، اول ثبت نام سریع انجام میدهند ....

بعد برای تایید ثبت نام ، بیمارستان آدرس یک لینک رو برای ثبت احوال ایمیل میکنه و با تاییدش حالا ما یک شناسنامه داریم ....

چقدر جالب .....
...
.....

حالا شما دوستان مجازی که شناسنامه هاتون ، پروفایل هاتون لقب گرفته ، چطورید ؟؟؟

شما هم با خروج از سیستم .....

اگر احساساتمان با یک کلید خاموش و روشن میشد ، ممنون میشدم یا خیر ؟؟؟

خیلی سوال دارم .....:305:

پرنده های مهاجر ، همه کوچ کردند و رفتند به سر سرای گرم .....

پرنده ی ما به کجا می رود ؟

آیا کوچ می خواهد بکند .....

همه شما دوستان .... همه شماها .....

می خواهم تمام سوالات رو پیگیری کنم ....

می خواهم در حال دویدن ، هم داد بزنم ، هم گریه کنم .....

دنیا مثل اینکه یه جورایی دیگر است .....

نه بابا .. یه خبرهایی هست ....

من خیلی سوال دارم ....

مدیر باید هم رو جواب بدهید .....

آره .. بیش از ده روز طول کشیده است ....

صبر کن مدیر عزیز ....

سوالاتم رو هنوز نگفته ام ....

در مورد دنیا می خوام بپرسم ....

می خوام پیگیری کنم ....

پس جاشو عوض نکن !

وای خدا کی رو فرستادی

خدایا ممنونتم

سلام
خیلی جالب است!!!! کدوم سوالتون بدون پاسخ مونده ؟؟؟؟منم خیلی سوالات بدون پاسخ دارم که اصلا مطرح نشدند...
اگر جواب سوالات تون را پیدا کردید، از اینجا نروید. ما رو تنها نگذارید... شاید جای دیگری همدیگر را پیدا کردید... شاید جواب سوالات تون اونجا باشد. جایی که تا در گذر زمان قرار نگیرد نمی تونید بهش برسید. زمان بهترین همسفر است که همیشه باهات است. ولی تو با اون نیستی یا جلویی یا عقب...بهتر است با همسفرت مهربان باشی و از بودن باهاش لذت ببری!!!
Lord.Hamed عزیز جواب سوالات را باید از خدا بگیری!!!!!!
خدایا شکرت که همیشه راه را نشون مون میدی.

ای کاش می توانستم تمام حرف ها را بر زبان آورم .......

ای کاش .....

ای کاش ........

پیگیری سوالات .....

سوالاتی که من دارم ، بوی دیگری به خود گرفته است .....

با گردآفرید عزیز هم صحبت شده بودم و او هم همین آب و رنگ را به خود گرفته ....

ما قدیمی ها طور دیگر شدیم ......

شاید برای شما جدیدالورود ها زیاد قابل هضم نباشد .....

اما .......

ناراحتی های حقیقی ما را فرا گرفته و در راه کندمان کرده است !

تعدادمان زیاد نیست .... چون دیگر همه ما مثل قدیم با هم نیستیم ....

هر کدام به گوشه ای ، زانو هایمان را بغل کرده ایم .....

ای کاش .....

لرد حامد عزیز راست میگویی
اکثر دوستان قدیمی ما رفتند و ما هم شاید وقتی دیگر
سوالات شما را ما دیده ام؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Lord.Hamed

درود

سوال من طی این ده روز بیان شده که هیچ ....

چندین وقت است که جوابی ندارد ....

ما دوستان مجازی ، چرا عواطف مجازی نداریم ؟

چرا احساساتمون با زدن کلید خروج از سیستم ، خارج نمی شود ؟

دل خوشمون چیه ؟

آخرش یه روزی باید سفر کنیم ....

از کجا سفر کنیم ....

سفر با زدن کلید خروج از سیستم ....

جالب است نه ؟

تولد ما هم با همین منوال طی میشود ...

وقتی پا به دنیا می گذاریم ، اول ثبت نام سریع انجام میدهند ....

بعد برای تایید ثبت نام ، بیمارستان آدرس یک لینک رو برای ثبت احوال ایمیل میکنه و با تاییدش حالا ما یک شناسنامه داریم ....

چقدر جالب .....
...
.....

حالا شما دوستان مجازی که شناسنامه هاتون ، پروفایل هاتون لقب گرفته ، چطورید ؟؟؟

شما هم با خروج از سیستم .....

اگر احساساتمان با یک کلید خاموش و روشن میشد ، ممنون میشدم یا خیر ؟؟؟

خیلی سوال دارم .....:305:

پرنده های مهاجر ، همه کوچ کردند و رفتند به سر سرای گرم .....

پرنده ی ما به کجا می رود ؟

آیا کوچ می خواهد بکند .....

همه شما دوستان .... همه شماها .....

---

حالا جناب lord hamed عزیز!:300:
رسیدیم به نقطه ای که چندی پیش من هم به همانجا رسیده بودم!
پیگیری سوالی که از روز عضویتم در این تالار یا از روزی که بزرگترین سوالم را با این عنوان :اگه بگم کیه باور نمی کنید ؟عنوان کردم ودریغ از هیچ جوابی از جناب مدیر !
من هم با کلی سوال اینجا آمده بودم؟از روز تولد تا حالا!
اینکه چرا مادری که مرا متولد میکند ومرا میبیند به دردی که دارم و بخشی اش مربوط به خودش هم میشود بی تفاوت است ولی شما دوستانی که در تالار دارم با اولین پیام خصوصی بهترین جواب را برایم ارسال میکنید!:72:
شاد عزیز هم یکی از بهترین دوستانی بود که در این اواخر افتخار همدردی و درددل با ایشون را داشتم وبرایم بهترین جوابهائی که میتوتنستند ارسال کردن /جوابهائی تجربه و زندگی شده !:54:
اینروزها که یاد مریضی /یاد دردهایش و اینکه مثل پرنده ای که پشت پنجره میبینم بی حرکت افتاده و هر چه پرنده های دیگر صدایش میکنند بلند نمی شود/ و تا کسی یادی از او میکند گریه ام میگیرد حتی نمی توانم به اطرافیانم بگویم او که بوده و چه روح بزرگی داشته که اگر اینیکی را بگویم مثل روزن عزیزخیلی چیزهای دیگر هم باید بگویم!:47:
واقعا ما با گزینه خروج از سیستم ویک دنیای مجازی از واقعیتی که نمی بینیم جدا میشویم؟!؟:160:
اگر من هم روزی برو:43:م به فراموشی مجازی...

در این کره خاکی جایی سراغ دارید که بتوان آزادانه فریاد زد ؟؟؟

آری سراغ دارید ؟؟؟؟

می خواهم فریاد بکشم ......



خــــــــــــــدا

فریاد هایم خودم را آروم کرده است ....

نه ..... دیگر نمیخواهم داد بزنم .....

حال می خواهم با صدای بلند گریه کنم ......

.........

سلام
من هنوزم میگم ما آدمهای بسیار احساساتی و زود باوری هستیم ....:shy:

همیشه خواستم مثل دیگران زود باور باشم ولی نمیدونم چرا نمیتونم ....آخه بعضی حرفها شک بر انگیزه .....بعضی هم آزار دهنده ......و بعضی هم کشنده .......:(

روزی که به این سایت اومدم خیلی تنها بودم.......البته من دوستان زیادی دارم اما من... کلا... آدم اجتماعی نیستم دست خودم نیست دیگه ....:33:

..توی این جمع کمی از خودم جدا شدم وبه جمع پیوستم... دست به اعتراضم هم خوب بود ولی با من خوب رفتار نشد... یک روز هم از همه تون دلگیر بودم ...(یعنی ماهها)....اما حالا ازدیدن این تاپیک شما ناراحت شدم....هوس کردم برگردم و چیزی بنویسم ....

احساس میکنم یک انسانی از جنس ایرانی ناراحته و چرا ؟؟؟!!!!

من باز هم میتونم زیبایی ها رو ببینم حتی در شما کسانی که یک روز از جایگاهتون دل زده شدم و رفتم .....

راستی حالتون چطور ؟؟؟امیدوارم خیلی خوب باشید ......:18:

آرزو جان
من که از دیدنت خیلی خوشحال شدم مطمئنم که لرد حامد عزیز هم همینطوره
تمام دوستان قدیمی ما رفته اند
باور کن خود من هم گاهی دلم میگیره با اینکه اینجا دوستان جدیدی پیدا کرده ام
کاش بیشتر می آمدید

سلام آرزو
من نمی دونم دوست مجازی ،‌نام كاربری مجازی یا احساس مجازی یعنی چی، ولی میدونم وقتی دیدم دوباره برگشتی خوشحال شدم.
شاید من توانایی نداشته باشم كسی را از تصمیم رفتن منصرف كنند. اما توانایی خوشحال شدن به هنگام برگشتنش را دارم.

واقعیت اینه كه یاد گرفته ام ،‌
هرگز نمی توانم همه را راضی كنم.... ، تصور می كنم شما هم نتوانید...
هرگز نمی توانم همه دیگران را به نحوی تغییر دهم كه به حقوق من یا دیگران احترام بگذارند.... تصور می كنم شما هم نتوانید.
هرگز نمی توانم همه را متقاعد كنم كه منصفانه و عادلانه با من یا دیگران باشند، تصور می كنم شما هم نمی توانید...

اما همیشه سعی كردم با همه تدبیرم، تلاشم و انرژیم سعی در تغییر خودم و دیگران داشته باشم ،‌آنچنان كه كمترین آسیبها در میان باشد و بیشترین رشدها و آرامش ها...

پس
گاه و بیگاه رنجیدن ها...
گاه و بیگاه درشت گویی ها
گاه و بیگاه بی منطقی ها
گاه و بیگاه اذیت كردن ها
گاه و بیگاه ....
وجود دارد....
و ما وقتی این واقعیت ها را بپذیریم صبورتر،‌ آرامتر و گرمتر می توانیم یكدیگر را تحمل كنیم....

و اكنون برگشت شما را به فال نیك می گیریم... و دعا می كنیم كه بزودی shad ‌هم شفا پیدا كند و دوباره برایمان مطلب ارسال كند.

آری منم خوشحال شدم ....

خوشحال تر میشوم ........

اگر بیایید ... اگر بیاید ......

آرزو خوب فهمید .... خیلی خوب فهمید ...

میگذره روزهای عمرمون ....

ولی می ترسم شما هم مثل من گم بشید ....

توی کوچه هایی که بوی دوستی میده ....

بوی عشق و صفا همه ی بدنتو گرفته ......

حالا وقتی با آدم ها برخورد میکنی ... دماغشونو میگیرن میگن : پیف پیف بو میدی !

خیلی ممنونم خیلی متشکرم .....

سلام الینای عزیزم :46: من هم از بودن در کنار شما خوشحالم .:72:

و سلام آقای مدیرعزیز :Dمن هم نمیدونم چرا مجازی ؟! ما مجازیش کردیم یا ماهیتش مجازیه ؟:rolleyes:

شاید بشه واقعیش کرد اگر همیشه واقعی عمل کنیم ....

من هم سعی میکنم تغییر کنم همیشه اگر به تمام جملاتم در نماز دقت نکنم به این جمله سعی میکنم دقت کنم که "خدایا ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنان نعمت دادی و نه آنان که غضب کردی و نه راه گمراهان :(........
ولی خوب ما هم بشریم و جایز الخطا ....

بهر حال من هم خوشحالم که در کنار شما هستم امیدوارم روزهای خوبی هر چند کم یا بلند در کنار یکدیگر داشته باشیم و یاد بگیریم و هر روز بهتر و مفیدتر شویم :D

دختر مهربون سایت " shad " هم حتما خوب میشه من مطمئنم:72: این گل هم از راه دور تقدیم اتاقش .

ارزو خانم دوباره به تالار برگشتی خوشحال هستم گریه گرفته تالار به شما نیاز دارد شما بهترین اعضا هستی ازتالار نرو دلمون برایتان تنگ شده بود اگر کسی با شما بد حرف زده اسم بگو مدیر همدردی با ایشان بر خورد کند امیدوارم همیشه سلامت باشید

ای به قربان دل صاف و زلال محمد ابراهیمی عزیز

آقای حامد میدونی من دلم بیشتر از همه برای کی تنگ شده برای خدا ......

آره میدونم هست .....مگه میشه که نباشه....

اما ما تنهاش گذاشتیم با کارهای بد کوچیکی که میکنیم خودمونو تنها کردیم ....

خوب اونم دلش میشکنه دیگه ...مگه به ما علم و ادب نیاموخت مگه برای ما از کتاب و علم و سواد نگفت ؟!

پس باید قوی باشیم و شاد و هم بسیار دانا... شاید نبود این فاکتورها در زندگی ماست که عامل جدایی ما با اونه :shy:

حالا خوبه که دین ما از همه راه و روشهای زندگی دینهای دیگه برتره اما ما دچار فقریم ....فقر یقینیم ...یا فقر توکل ....یا ...
یعنی ببخشید منظورم خودم بودم ....

خداجون تورو دوست دارم امیدوارم تو هم همه مارو دوست داشته باشی و برامون کم نزاری و برامون بفرستی از بهترین های بهشتت :43:

ارزو خانم در تالار بمانید اعضا تالار شما دوست دارد مدیر همدردی شما دوست دارد شما در تالار نبودی جا خالی بود خواهش می کنم در تالار بمانید تالار به شما نیاز دارد از خوشحالی گریه گرفته

ابراهیمی جان سلام .....
شما هم خوب و سلامت باشید
کسی حرف بدی نزده ....من از طاقت کم آوردم و مثل شاد زدم به جنگل .....:D
خوب امیدوارم دوستیهاتون کم نشه ....:43:

ارزو خانم خواهش می کنم در تالار بمانید تالار به شما نیاز دارد در تالار بمانید من گریه گرفته

خیلی کار خوبی کردین که برگشتین آرزو جان!
در این دنیا که کس کس را نمی خواهد داشتن یه دوست خوب صمیمی و قدیمی افتخاره چه برسه به دنیای دوستی همدردی!
موفق و موندگار باشین وکاش بقیه ای هم که کم لطف شدین برگردین!

خوب خدا رو شکر ......

آرزو جان ، فکر میکنم دارم دوباره کنکور میدهم ....

احساس میکنم همگان دوباره داریم کنکور میدهیم ....

دلم میخواهد به همه تقلب برسانم .....

میخواهم همگان یک جا قبول بشویم .....

خیلی سخته نشود تفکرات را با جملات نوشت !

شما نگران تقلب نباش خداخودش تقلب میرسونه ...وقتی چشماشو روی کارهای بد ما میبنده .....وقتی غیر از خودش کسی نیست از گناه ما بگذره ...همون زمان داره تقلب میرسونه والبته مافوقی هم نداره که بخواد جواب کسی رو بده ..برای همینه که مهربونه و با گذشته ....و چقدر خوبه که صبوره

یه توصیه هم برای شما دارم .... با فکر کنکور خودتو مضطرب نکن ..ً!!خدا به اندازه ظرفیت هرکس ازاون شخص انتظار داره اینو توی کتابش نوشته

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط niloofar 25

خیلی کار خوبی کردین که برگشتین آرزو جان!
در این دنیا که کس کس را نمی خواهد داشتن یه دوست خوب صمیمی و قدیمی افتخاره چه برسه به دنیای دوستی همدردی!
موفق و موندگار باشین وکاش بقیه ای هم که کم لطف شدین برگردین!

---

نیلوفر خوبم شاید اینجا جای احوال پرسی نباشه ولی تو خیلی دوست داشتنی هستی از اولشم بودی :228:

دوستان چقدر جملات آقای مدیر زیبا بودند.
آرزو جان من سعادت آشنایی با شما رو خیلی نداشتم ولی خوشحال می شوم دوباره باشید و از تجربه هاتون استفاده کنیم.:72:

سلام نازنین جان :72:
شما راست گفتید جملات آقای مدیر آنقدر زیبا بود که من نتونستم به درستی حق پاسخ به اون را بجا بیارم

امیدوارم همیشه جمعتون جمع باشه ...ما هم این گوشه کنارا با شما باشیم :shy:

ارزو خانم در تالار بما نید می خواهم از تجربه شما استفاده کنم جمله مدیر همدردی خیلی خیلی زییا و قشنگ بوداعضا تالار شما دوست دارد

دوستان گرامی
از بحث خارج نشوید خواهشا

سلام به همه دوستان
Lord.Hamedعزیز، elinaجان، مدیر همدردی عزیز، آرزو جان، محمد ابراهیمی عزیز و خیلی های دیگر که نمی شناسم. شما از ابتدای تولد این سایت با هم بودید. شاهد شکل گرفتن اون بودید. با کمک هم اون رو ساختید و کم کم شکلش دادید. مسلما چون از ابتدا باهم بودید دوستی هاتون هم پاک تر و بی آلایش تر است. به احساس مسئولیت تون آفرین می گم. و به این دوستی غبطه می خورم. توی این دنیا اگر هزار تا دوست داشته باشی کم است ولی یک دشمن هم زیاد است.

نمیدونم چه چیزی شما را ناراحت کرده.

مسلما در ابتدا از تشکیل این سایت هدفی داشتید. شاید در ابتدا فقط برای دل خودتون بوده... و حالا، روند تالار اون را از هدفی که داشتید دور کرده. من نمی دونم هدف شما چه چیزی بوده.

همه ما یک مسافریم، که یک دوره زمانی خاصی را با هدفی مشخص با هم همسفر می شویم.

این تالار به شما احتیاج دارد.باید منعطف بود. اگر تالار به سمت و سویی غیر از هدفی که دارید میرود، شما هدف بالاتری را انتخاب کنید، و آنرا خیلی زیرکانه به سمت اون هدف هدایت کنید.
اینکه بدون هیچ مزدی برای اعتلای تالار تلاش می کنید، همتی خدایی را می طلبد. مطمئنم خدا خیلی دوست تون دارد.
جوونای ما به کمک و هدایت شما فرهیختگان نیاز دارند.به نظر من دست خداست که این تالار را شکل داده ...

شاید من که به تازگی با این تالار آشنا شدم حرف های شما رو نمی فهمم. ولی همیشه خدا رو شکر می کنم که من رو با این تالار آشنا کرد، قبلش در مسیر وحشتناکی قرار گرفته بودم...
خیلی دوست داشتم منم مثل شما بودم. نمیدونم چه جوری... مسائلی که برای ما سوال است برای شما کهنه و قدیمی است. و مسائلی که سوال شماست ما نمی فهمیم. می تونیم از همدیگر یاد بگیریم ... میدونم براتون خسته کننده است.

این تالار مثل یک باغ است که تازه میوه هاش دارند میرسند، اگر بهش نرسید یه اون آب و کود نرسونید شاخه های هرزش را هرس نکنید محصولتون آفت زده می شود و...

قبول دارم که تالار وسیع شده و تلاشی شبانه روزی را میطلبد. شما رو تحسین می کنم به خاطر پشتکارتون. من که این پشتکار رو ندارم.

سلام دوست ساده عزیزم
میدونید!
برای من دوستی مجازی و غیر مجازی نداره .....من از یک دستگاه کامپیوتر هم
برای لطف و خدمتی که به من میکنه تشکر میکنم در حالی که اون نه جان ونه روحی داره که منو بفهمه ...

خوب حالا ! انسان که دیگه جای خودشو داره و فرقی نمیکنه که پشت کامپیوتر باشه یا جلوی تلویزیون یا روبروی من نشسته باشه ....موضوع اینکه به جمله ای که مینویسه دقت کنه......یا آینه بگذاره و به خودش نگاه کنه و همون جملات رو به خودش بگه اگر احساس رضایت کرد اونو به دیگری هم انتقال بده اگر نه که چه خوبه صرف نظر کنه ...

دوستی یعنی اینکه من هیچوقت سعی نکردم جزء کاربران مخفی باشم ...همیشه آشکار اومدم و آشکار رفتم
دوستی یعنی اینکه من فقط یک نام کاربری دارم فقط با همین همه میتونن منو بشناسند ....و سعی نمیکنم چند حساب کاربری دیگه برای خودم بسازم ...

دوستی ... مجازی ندارد
دوستی باید واقعی باشد اما نیست همانطور که بسیاری از عاشقی ها واقعی نیست بسیاری از نمازها هم خالصانه نیست .

دوستی یعنی ....دوست من:228: بگو هر چه میخواهد دل تنگت !....تو فقط حرف بزن ....و من از عشقی که به بشریت دارم از بودن در جمع شما لذت میبرم .
اما ......

بهرحال به قول آقای سنگتراشان خیلی سخته که کسی بتواند همه را راضی نگه دارد
ولی گاهی واقعا نمیدونم دل شکستمو کجا ببرم ....

متشکرم :shy:

این تالار الکی بهش میگن همدردی اینجا بابا کسی به فکر کسی نیست
دل خوش سیری چند ...........

دانا جان :
دل خوش همون قیمتی رو داره که الان هممون داریم زار می زنیم برای شاد. موهای تنمون سیخه وقتی براش دعا می کنیم. دل خوش همینه که وقتی دردی داریم بدون هیچ نگرانی می یایم و با 4 تا انسان همدرد حرف می زنیم. دل خوش همینه که مشاوری هست که بدون پول راهنماییمون بکنه و دل خوش یعنی ....

دیگه هیچ وقت به تالار و اعضاش توهین نکن. جزء هیچ وقت نمی تونه کل ر. زیر سوال ببره.

خوب بحثي رو شروع كرد اين برادر گرامي ....دنياي مجازي و دوستي هاي ان كه هميشه مورد غضب عده اي قرار داره ....دنيا امروز كوچيك شده ادما توسط همين دستگاههاي سرد وبي روح با هم ارتباط برقرار ميكنن ..با هم عاطفه ها ..دردها ...خوشي ها ..تجربه هاي تلخ و شيرين رو رد وبدل ميكنن ..امكاني كه همين چند سال پيش اصلا تو خواب هم نميديديمش ...اينجا همه مي تونن بدور از قضاوت ها و پيش داوري ها با هم تبادل حرف دل كنند . ....و شايد به هم كمكي كنند ...و شايد فقط درد ودلي كرده باشند و شايد دوستي هاي بلند و ريشه دار شكل بگيره ...كه بنظر من همهشون خوبن ..اين افراد هستن كه بايد تصميم بگيرن .....خدا رو شكر كينيم و دعا به جون كساني كه اين امكانو براي دنياي امروزي فراهم اوردن .....من كه خيلي خوشحالم كه از اين امكان ميتونم استفاده كنم و دوستاي به اصطلاح مجازي برام مهم هستند و با برخي حتي زندگي ميكنم ......خوش و سلامت باشيد

سلام آرزوی عزیز
ممنون از اینکه برگشتید و موندید.:72:
تعریف قشنگی از دوستی دارید. من همیشه سعی کردم تو دوستی هام صمیمی و بی آلایش باشم. شاید خیلی چیزها هست که باید یاد بگیرم. تمام سعیم رو کردم که همیشه بودنم با نبودنم فرقی داشته باشد.

خیلی چیزها از این تالار یاد گرفتم. با اینکه هیچکدوم تون رو نمیشناسم با این حال همه تون رو با همه تفاوت هاتون دوست دارم. برام فرقی نمی کند که کجای این کره خاکی باشید. مهم اینه که با هم همدلیم. مشکلاتی که حتی به نزدیکترین عزیزمون نمی تونیم بگیم. اینجا خیلی راحت مطرح میکنیم. و همه دوستان با تمام وجودشون سعی در کمک به ما میکنند. شاید بعضی حرفاشون تند باشد. چون با تمام وجود درگیر اون مشکل شدند. نمیخواهند بی خودی بهت دلداری بدند. بلکه قصدشون کمک است. همین است که قشنگ است.
اگرچه دلخوری حاصل میشود... توی تعاملات رودررو این دلخوری ها خیلی بیشتر است...

شاید اینجا مجازی باشد. واقعیت این است که برای منم با دنیای واقعی فرقی نمی کند. اونقدر این چند وقته برای شادی به هم ریختم،که خودمم باورم نمیشه. چون من زیاد اهل وابستگی نیستم.

من باید خیلی چیزها از شما یاد بگیرم. دوستی یعنی به هم کمک کنیم تا زندگی رو با کمترین اشتباه تجربه کنیم.و تو غم و شادی کنار هم باشیم.:228:

سلام لرد حامد مجازی عزیز ، دوست مجازی ای که توی این دنیای مجازی یادت به ما هم بود و با یاد کردن از مای مجازی دلم حقیقی مونو شاد کردی .
دنیای مجازی درست مثل همون دنیای مثلا حقیقیمونه که روز و شب فکرمونو مشغول می کنه . بعد از هفت سال زندگی مجازی وقتی به پشت سرم نگاه می کنم از این دنیای مجازی هیچ اثری نیست ، نه از غم هاش ، نه از خوشحالی هاش ، نه از ... تنها چیزهایی که از اون دنیای مجازی هفت ساله برام مونده دوستانی حقیقی هستند که محبتشون برام حقیقیه .
دنیای بیست و پنج ساله مثلا حقیقی ام هم دست کمی از دنیای مجازی ام نداره . وقتی به پشت سر نگاه می کنم غم ها و شادی هاش فقط خاطره ای هستند که می شه نوشتشون تا مردم را سرگرم کنه و غم و شادی خودشونو از یادشون ببره ، سختی هاش ، گریه هاش ، خنده هاش ، دعواهاش و همه و همه مرور کردنشون مثل خوندن یه داستان غم انگیز یا شاده ،اما اون چه از این بیست و پنج سال زندگی حقیقی برام مونده چیه ؟
نمی دونم وقتی از این خواب بیدار شم ، وقتی از این رویا بیرون بیام ، از این رویا چی چی واسه ام می مونه؟
حامد جان و همه دوست های دیگه ، این دنیای مجازی ساخته خودمون و این دنیای مجازی ساخته خدا با همه احساس های مجازی و حقیقی اش می گذره . حالا چه جوری می گذره و آخرش چی چی می مونه ؟
این سوالیه که جوابش را من نباید بدم جوابش را خود شما تعیین می کنید
یا علی

ارزو خانم چرا در تالار موضوع جدید نمی زنید من خودم دوباره می خواهم از شما تجربه دانش علم یا د بگیرم

بنظرم بايستي سطح توقع وانتظارمون رو از تالار در يه حد متعارف ومنطقي نگه داريم ، اونوقت ديگه با برخي از سوئ تفاهمائي که پيش مياد واجتناب ناپذيره بهمون برنمي خوره و قهر نمي کنيم (خداي نکرده).
افراط وتفريط تو هيچ کاري پسنديده نيست حتي توي وقت گذاشتن تو تالار ( البته من چون يه مدتي نبودم وتازه اومدم اين دو روزه همش تو سايتم)، ولي از هفته بعد متعادل تر ميام ، به قولي رهرو آنست که آهسته وپيوسته رود ...
خب يه طفل نمي تونه و نبايد بيشترازاين حرف بزنه.
نيتهاتون پاک و خدائي باد.

سلام baby
جانا سخن از دل ما می گویی...
واقعا همین طور هست كه می گویی:
« افراط و تفریط در هیچ كاری پسندیده نیست.حتی توی وقت گذاشت تو تالار»

دوستی با بعضی آدمها مثل نوشیدن چای کیسه ایست ... هول هولکی و دم دستی. این دوستی ها برای رفع تکلیف خوبند اما خستگی ات را رفع نمی کنند. این چای خوردنها دل آدم را باز نمی کند ، خاطره نمی شود، فقط از سر اجبار می خوریشان که چای خورده باشی . به بعدش هم فکر نمی کنی.


دوستی با بعضی آدمها مثل خوردن چای خارجی است. پر از رنگ و بو . این دوستها جان می دهند برای مهمان بازی، برای جوکهای خنده دار تعریف کردن ، برای فرستادن اس ام اس صد تا یک غاز، برای خاطره های دم دستی. اولش هم حس خوبی به تو می دهند. این چای زود دم خارجی را می ریزی در فنجان بزرگ. می نشینی با شکلات فندقی می خوری و فکر می کنی خوشبحال ترین آدم روی زمینی.فقط نمی دانی چرا باقی چای که مانده در فنجان بعد از یکی دوساعت می شود رنگ قیر یک مایع سیاه و بد بو که چنان به دیواره فنجان رنگ می دهد که انگار در آن مرکب چین ریخته بودی نه چای .


دوستی با بعضی آدمها مثل نوشیدن چای سر گل لاهیجان است.باید نرم دم بکشد. باید انتظارش را بکشی. باید برای عطر و رنگش منتظر بمانی. باید صبر کنی. آرام باشی و مقدماتش را فراهم کنی . باید آن را بریزی در یک استکان کوچک کمر باریک. خوب نگاهش کنی. عطر ملایمش را احساس کنی و آهسته جرعه جرعه بنوشی اش و زندگی کنی.

حالا دوستياي مجازي رو نمي دونم ، شايد اساسا ازجنس چاي نباشن ومثلا نسکافه يا Hot Chocolate باشن!!!