دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم

:302: سلام : من عضو جدید[/color][/size][/font] و مشکلات زیادی دارم.خوانواده همسرم تو زندگیو خیلی دخالت میکنن و الان هم در حال از هم پاشیدگی زندگیم هستن.من همسرم رو خیلی دوست دارم اما اون بدون اینکه با هم دعوا ویا بحثی کرده باشیم بدون اجازه و زمانی که من سر کار بودم به خونه باباش رفت و وقتی که برگشتم و رفتم دنبالش نذاشتن بیاد الان از اون روز بیست و پنج روز میگذره.جزئیات رو سوال کنید تا جواب بدم. در ضمن بزرگترین اشتباهم این بوده که به یکباره تمام عشقم و محبتم رو به پاش ریختم و اون جنبه نداشت. خواهش میکنم کمکم کنید وگرنه شاید هفته دیگه خیلی دیر شده باشه.

همسر من فکر میکنه که من نوکرش هستم و باید فقط کار کنم و بیارم ایشون هم فقط خرج کنه. من از 6 صبح تا 2 بعد از ظهر سر کارم و بعد از ظهر ساعت 3 تا 12.5 شب هم تو آژانس کار میکنم بدون روز تعطیل آیا این انصافه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دوست من شاید بهانه گیریهاشون به خاطه اینکه اصلا پیشش نیستید . زندگی که همش پول نیست پس نیازهای عاطفیشون چی؟؟؟ مطمئننا همسرتون داره اشتباه می کنه و نتیجه این اشتباه اینه که احساس خوشبختی نمی کنه و بیشتر بهتون فشار می یاره. می شه کمی بیشنر توضیح بدین ؟؟؟

دوست عزیز بیشتر توضیح می دی؟

چی دیر شده باشه دوست عزیز؟ خیلی از آزار دیدن لذت می بری گویا....

سلام دوست عزیز
چی دیر شده باشه؟
اون خانم همسر قانونی شماست و خانواده ایشون حق چنین کاری را ندارند.
شما تو این 25 روز اقدامی انجام دادید برای اینکه همسرتون را برگردانید ؟
دلیل قانع کننده ای که خانواده ایشون این کار را کردن چیه؟
مگه میشه بدون دلیل ؟؟؟
بیشتر توضیح بدید ممنون میشم .

اول از همه اتفاقي را كه افتاده واضح توضيح دهيد نه برداشتي كه خودتان از موضوع داريد.
شما فكر مي كنيد كه او جنبه به يكباره ريختن محبت شما را ندارد اما اين دليل اصلي رفتن ايشان به خانه پدرش نيست.
مي گوييد خانواده او بر روي ذهن ايشان تأثير گذارند درست اما به ما بگوييد كه بر سر چه چيزي اينگونه دخترشان را به جدايي مي كشانند و مشكل چيست.؟!

سلام. برادر گرامی توضیحاتتون خیلی ناقص بود. لطفا کمی بیشتر بگویید.

سلام
خانومتون برای ترک منزل حتتما دلیل داشتند
آخه مگه می شه بدونه دلیل بزاره بره بعد اجازه ی ملاقات هم به شما نده
اگر حضوری نمی تونید تلفنی باهاش صحبت کنید و دلیلش رو بپرسید

داستان santatin داره دوباره تكرار مي شه. ايشون هم همين مشكل را داشتند.

دوستان ازم خواسته بودین بیشتر توضیح بدم . ببینید من عروسی خوبی براش گرفتم که خیلی از فامیلاش انگشت به دهن مونده بودن. بعد عشقمو خیلی زیاد به پاش ریختم و خیلی براش خرج میکردم و این اشتباه من باعث شد توقعاتش خیلی بالا بره و من الان که به مشکل مالی خوردم با دخالت شدید خوانوادش منو ترک کرده و رفته یک بار رفتم دنبالش نیومد و باباش منو از خونش انداخت بیرون و دوباره هرچی که بهش زنگ زدم جواب نداد الان بعد از 25 روز بازم تماس گرفتم قطع کرد و گوشیشو خاموش کرد. از گوشه کنار شنیدم که گفته خواستگار دارم و راضیم یعنی این خیانت نیست که هنوز زن منه و میخواد به خواستگار جواب مثبت بده. متاسفانه من عاشقشم و برای جوابگو بودن به خواسته هاش این همه کار میکنم.وگرنه من اونقدرا پول رو عامل خوشبختی نمیدونم. بازم اگه خواستید براتون دردو دل میکنم.

دوستان عزیز من همون شبی که رفت رفتم دنبالش تا بیارمش و دلیل کارش رو بدونم اما خودش و مادرش و پدرش منو از خونه اشان انداختن بیرون و توهین کردن . و امروز هم دوباره باهاش تماس گرفتم ولی گوشی رو قطع کرد و موبایلشو خاموش کرد بهش اس ام اس هم دادم جواب نداد اون میخواد که من دوباره برم اونجا و اون برام شرایط بزاره ولی با توهین هایی که بهم شده اونجا نمیخوام برم .حتی نذاشت ازش درخواست کنم که همدیگرو بیرون ببینیم. با شنیدن صدام گوشیرو قطع کرد

سعی کن که بتونی باهاش صحبت کنی . یکی از افراد فامیل که همسرت قبولش داره رو واسطه قرار بده که باهاش صحبت کنه . به نظر من که وضعیت مالی شما دلیل بر جدایی همسرت نمیشود

دليل اينكه وضع مالي شما بد شده چي بوده؟! شما كم كاري كرده ايد يا اينكه بد شانسي بوده و وضع مالي بد شما تا چقدر طول خواهد كشيد.
منظور من اينست كه او ايرادي در خود شما مي بيند يا اينكه واقعا صرفا هدفش پول بوده است؟؟!

ای بابا. خب کامل بگید. اصلا جریان از اول چی بوده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

memo6067 خوش اومدي.
حتما اين وسط يه مشكلي هست كه همسرت رفته و حاضر به برگشت نيست!!! شايد در مورد شما چيزي شنيده يا از يه چيز بي اطلاع بوده و الان كه فهميده نميتونه شما رو ببخشه.ضمنا اگه ميشه چند تا از دخالتهاي خانواده همسرتون رو برامون بنويسيد،من كه فكر نميكنم هيچ مادري بخواد زندگي دخترش خراب بشه.صادقانه همه چيز رو بگيد
يه سوال ؟ خانواده شما چطور اونها هم دخالت ميكنن؟توي اين 25 روز چه اقدامي براي بهبود اين وضعيت انجام دادن؟.

دوست عزیز. اگه بنویسی بهتر می تونیم کمکت کنیم. به هر حال به نظر من شما از اول اشتباه کردید و زیاده از حد توقع او را از زندگی بالا بردید اما این مشکل حل شدنی است با او صحبت کنید از او بپرسید خواسته واقعی او از زندگی چیست چه چیزی او را خوشحال می کند و چه چیزی باعث پایبندی او به زندگی مشترک با شما می شود آیا فقط پول ایشان را راضی می کند یا زنگی آرام و عاطفی در کنار همسر بودن.
شاید خانوم شما از این که زیاد کار می کنید و پیشش نیستید احساس تنهایی می کند و مجبور می شود این تنهایی و کمبود عاطفه را با زیاد خرج کردن جبران کند.

خانوادش تو زندگی خواهرای دیگش هم دخالت میکنن و سه داماد دیگه هم مشکل منو دارن و اینکه پدر زن من هم آدم خانواده دوستی نبوده و بی غیرت هم هست و چند تا صیغه ای هم داره البته 64 سالشه. بگذریم. 30 روز پیش من و خانمم رفتیم حنا بندان پسر عموش و شب خونه پدر خانمم خابیدیم صبح من رفتم بیرون دوری زدو بارون میومد کاپشنم خیس شد برگشتم خونه به خانمم گفتم کاپشن منو بذار کنار بخاری اون هم انداخته بود روی بخاری و دیگه سر نزده بود تا اینکه بوش در اومد ومن کاپشنمو برداشتم و تنها چیزی که گفتم این بود که برا چی ول کردی رفتی کاپشن من سوخت البته با ناراحتی و نه با دادو بیدا. اون هم شروع کرد آروم آروم فحش دادن که البته من اولش اصلا فکر نمیکردم با من باشه ولی دوباره که جلوی مادرش و خواهرش اسمم رو برد و فحش داد من ناراحت شدم و گفتم خجالت بکش بدون چی از دهنت در میاد و منتظر موندم که مادرش هم دعواش کنه و و خانمم بیاد عذر خواهی کنه که اینطوری نشد و من هم گذاشتم از خونشون با ناراحتی رفتم و شبش هم به عروسی نرفتم. بعد از 2 روز خانمم با توپ پر و طلبکار اومد در حالی که من انتظار داشتم ازم عذر خواهی کنه . من هم ناراحت شدم و عکسامونو پاره کردم و دیگه باهاش حرف نزدم بعد از 2 رو صبح که رفته بودم سر کار همه چیزشو جمع کرده بود و رفته بود خونه باباش رفتم دنبالش باباش گفت نمیذارم بیاد و خودشم بهم فحش داد به باباش گفتم اون تو حضور همه به من توهین کرد و منو خرد کرد باباش به جای نصیحت دخترش برگشت گفت این که چیزی نیست مادرش در حضور همه تا به حال 100 بار به من فحشهای بد تر داده. این یعنی چی یعنی آموزش دختر برای دعوا با شوهر البته این تمتم ماجرا نبود خیلی توهینهای دیگه به من کردن و از جمله دخالتهاشون اینکه فلانی خونه خریده شوهرت بیعرضه هست. فلانی لباسش 200 هزار تومنی شوهر تو آدم بدبختی هستش و چیزهای دیگه جالب اینکه از لحاظ وضع مالی خانوادشون حتی یک سوم خانواده من هم نیستند.

نخیر کم کاری نبوده بد شانسی و کلاهبرداری بوده که باعث شد من ورشکست بشم البته الان بهتر شده و دارم خودمو دوباره جمع و جور میکنم

[size=medium]اگه شما تو موبایلتون اسم همسرتون رو گذاشته باشی my love و اون تو موبایلش به اسم همه جون اضافه کرده باشه ولی اسم شمارو حتی به اسم خودتون هم ننوشته باشه چکا میکنید.جدیدا آرایشش غلیظ تر و لباسهاش تنگتر نوع پوششش فرق کرده باشه دروغ زیاد بگه و بدون اجازه از خونه بره بیرون و بهتون نگه شما چکار میکنیید و چه فکری میکنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟:302::300::47:

البته با تمام این اوصاف من همسرم رو دوست دارم چون میدونم همه اش به خاطر دخالت خانوادشه و نادانی خودش

تا که بودیم،نبودیم کسی کشت مارا غم بی هم نفسی
تا که خفتیم همه بیدار شدند مردیم،همگی یار شدند
قدر آن شیشه بدانید که هست نه در آ موقع که افتاد و شکست

memo جان لطفا توی یک تاپیک مشکل خودت را بصورت کامل بنویس . شما تو هر تاپیک چند جمله مینویسی . اینطوری دوستان نمیتونند کمکت کنند .

در مورد این تاپیک فقط نظرتون رو بدین . ممنونم

نادان هستند؟ خوب جالبه. توجیه خوبیه. یک نادان به درد زندگی مشترکتون می خوره؟

من فکر میکنم این مشکلات تو حاشیه باشه و باید جنبه های اصلی را در نظر گرفت و شما اصل را ول کردید و رفتید سراغ فرع .
.شما باید مشکل اصلیتون را بگید که تو یکی از تاپیک ها گفتید ولی توضیح کاملی ندادید .
ومن فکر میکنم که شما و همسرتون بیشتر با هم لجبازی می کنید .

نه. اما امیدوارم که دانا بشه و عقلش بیاد سر جاش

سلام دوست عزیز
کدوم عکس ها را شما پاره کردید؟
همون عکس هایی که در یک تاپیک دیگه در موردش گفته بودید؟
اگر منظورتون اون عکس ها هست اون عکس ها را شما از کجا پیدا کردید؟
بیشتر توضیح بدید خیلی پراکنده حرف میزنید .
لطف کنید همه مشکلاتتون را در یک تاپیک جمع کنید که بهتر دوستان بتونن راهنمایی کنند.

ترگل جان میشه گفت شاید یه جورایی حرف شما درست باشه. بازم کمکم کنید و نظراتتون رو بدید چون واقعا آرامش بخش البته این جمله آخر مال همه بود

نه عزیز منظورم عکسهای خودمون رو که تو خونه با پرینتر خودم چاپشون کرده بودم

من بهتون توصیه میکنم که فیلم آتش بس را نگاه کنید .

ببین دوست عزیز اگر واقعا شما زندگیتو دوست داری یک بار دیگه برای اینکه همسرتون را برگردانید برید دنبالش ولی توصیه ای که بهتون دارم اینه که اگر واقعا هدفتون ادامه زندگی هست و همسرتو دوست داری اگر با شما بدترین برخورد هم شد سکوت کن میدونم که بی احترامی برای هیچ فردی قابل قبول نیست ولی این گذشت را به خاطر خودت کن و نذار زندگیت خراب بشه .
اگر این موضوع هم جواب نداد مدتی را بذار کاملا از هم دور باشید بدون هیچ تماسی حتی اس ام اس .بالاخره باید تکلیف زندگیتون مشخص بشه و تمام حرف ها گفته بشه و یه جایی باید شما حرف هاتون را بزنید .
امیدوارم که حل میشه .

آره بذار یاد بگیره می تونه به تو توهین کنه بدون اینکه اتفاق بدی بیفته

برادر خوبم اگه تمام حرفاتونو توی یک تاپیک جمع بندی کنید خیلی بهتره.

برادر گرامی برای نتیجه گیری بهتر تمام حرفاتون رو توی یک تاپیک عنوان کنید

اگه داره بهت خیانت میکنه بی درنگ ترکش کن عزیزم مطمئن باش یک خائن چه زن چه مرد باشه نمیشه بهش اعتماد کرد البته اول مطمئن شو که بهت خیانت کرده یو قت توهم ورت نداشته باشه

قدردانی زن از شوهر خیلی خوب است

آقای mome عزیز، اگه واقعا همسرتون فقط به دلایل مادی شما رو ترک کردن باید بگم که ایشون شرط اصلی ازدواج رو نمی دونن، شرط اصلی زن و شوهر بودن، همراه و همدل بودن در سخت ترین شرایط زندگیه، اینجور مواقع هست که طرف مقابل رو میشناسیم، واقعا توی خوشی کنار هم بودن هنر بزرگی نیست، باید به تمام معنا شریک بود نه فقط در مواقعی که به نفع ماست!
به هر حال باید منطقی تصمیم بگیرید، شاید چند بار دیگه این اتفاق برای شما بیفته، با همسرتون صحبت کنید، بهش بگید که در این شرایط بیشتر از همیشه به همراهی ایشون احتیاج دارید، شاید واقعا نمی دونه!
امیدوارم به نتیجه برسید و بتونید به همراهی ایشون دلگرم بشید
:72:

sorena جان من منظورتو از جوابت متوجه نشدم میشه لطف کنی توضیح بدی؟

اين راه كه شما مي رويد مقصد ندارد.
زندگي شما از ريشه خراب است
به نظرم خانم شما از شما تصوير اشتباهي در ذهنش ساخته و به اشتباه مي رود.
شما هم به جاي اينكه به دنبال ريشه مشكل باشيد به دنبال تبرعه كردن خودتون هستيد.
ريشه مشكل زندگيتان را بگرديد و پيدا كنيد.
خدا به شما دو نفر زبان داده. باهم صحبت كنيد و ببينيد كه دردتان چيست.