چه ایرادی داره اینکه دختر خانوم هم در تشکیل و شروع زندگی مشترک سهم داشته باشه؟ دليل اينكه در جامعه اي كه دختر و پسر قابليت كار كردن رو دارند وظيفه شروع زندگي مشترك به روي دوش پسره چيه؟ مردم از بس اين سوالو كردم وهمه طفره رفتند.
نمایش نسخه قابل چاپ
چه ایرادی داره اینکه دختر خانوم هم در تشکیل و شروع زندگی مشترک سهم داشته باشه؟ دليل اينكه در جامعه اي كه دختر و پسر قابليت كار كردن رو دارند وظيفه شروع زندگي مشترك به روي دوش پسره چيه؟ مردم از بس اين سوالو كردم وهمه طفره رفتند.
هیچ ایرادی نداره . همانطور که هزاران دختر این کار را میکنند .
در قبل از شروع زندگي مشترك!! ؟
فكر كنم با مشاورين هم صحبت كنيد مي گن اگر پسري از لحاظ مالي استقلال نداشت . اگر پسري نتونسته بود تا سن 27 سالگي چيزي داشته باشه. چرا كسي نمي گه اگر دختر مهندسي تا سن 27 سالگي نتونسته باشه براي زندگي مشترك آيندش چيزي جمع كنه...
اصولا نقش يك دختر در قبال زندگي مشترك آيندش و قبل از شروع اون چيه؟
ایرادی که نداره هیچ، باعث دوستی و پیوند و درک بیشتر هم میشه. هر دو باید برای زندگی مشترکشون تلاش کنن، زندگی مشترک تماشاگر نمیخواد..
:72:
ممنونم شاد
نقش يك دختر در قبال زندگي مشترك آينده و همسر آيندش " قبل از شروع زندگي مشترك" چيه؟ خانومها يا آقايون چه وظيفه اي رو از اين بابت " قبل از شروع زندگي مشترك" به عهده دختر مي دونيد؟
نقش و وظيفه يك دختر در قبال زندگي مشترك آيندش و قبل از شروع اون به نظر شما چيست؟
از دوران قدیم تأمین بخش مادی زندگی به عهده آقایون بوده، و خانمها نقشی در اون نداشتن، معمولا وظیفه خانمها در کار خونه خلاصه میشد و بچه داری، اما الان وضعیت فرق کرده، در بیشتر موارد آقایون در کار خونه به خانمها کمک می کنن و همینطور در بچه داری، خانمها هم اکثرا شاغل هستن و اکثر اونها درآمدشون رو با همسرشون به طور مشترک برای اداره زندگی خرج می کنن، اما هنوز هم مانند قبل تهیه مسکن و ماشین ووو به عهده مرد خانواده هست، البته هستند خانمهایی که ماشین و خانه شخصی قبل از ازدواج دارن اما این دارایی رو به عنوان دارایی مشترک در نظر نمی گیرن و البته باز هستند مردانی که بدون داشتن خونه و ماشین ازدواج می کنند و حتی با حقوق به قول معروف بخور و نمیر زندگی مشترکشون رو شروع می کنند، تقریبا میشه گفت الان جامعه ما وضعیت اقتصادی و اجتماعی یکدستی نداره، عرف جامعه همچنان مثل قدیم هست اما تغییراتی هم در اون به وجود اومده.
من خودم شخصا تا به امشب که تایپیک شما رو خوندم به این فکر نکرده بودم که خانمها هم باید قبل از ازدواجشون خانه و ماشین و ... تهیه کرده باشن، شاید منصفانه این باشه که یا این قضیه برای هیچ کدوم از طرفین یک اجبار و الزام نباشه و یا اینکه دو طرفه باشه... اما معمولا خانمها هرچی پول تا قبل از ازدواجشون جمع کردن برای خرید جهیزیه صرف می کنن، الان به راحتی برای تهیه یک جهیزیه معمولی و نه آنچنانی باید حدود 20 میلیون تومان هزینه کرد!
شاد بدون خونه و ماشين يعني چي؟ بالاخره بايد يك جايي رو براي شروع زندگي مشترك مرد مهيا كنه. باور كنيد من به عنوان يك مرد مي بينم دوستان خودم رو كه استاد دانشگاه سراسري هستند و هنوز نتونستند پول رهن يك خونه در تهران و پول مراسم عروسي رو كه سر جمع 30-40ميليون مي شه جمع كنند. من واقعا نمي دونم خونواده ها تا چه حد مي تونن بي انصاف باشن.
در نهايت اوني كه ضرر مي كنه فقط مرد نيست. به تاخير انداخته شدن سن ازدواج تا 32-3 سالگي و بعد از اون اصلا به نفع نه دختره و نه پسر. پسري كه نتونه زندگي رو شروع كنه دختري هم اون طرف از شروع رابطه مقدس ازدواج محروم مي شه همانند يك مرد.
سورنای عزیز شاید من منظورم رو درست مطرح نکردم
بعضی از خونواده ها هستن که انتظار دارن دامادشون حتما خونه شخصی و ماشین داشته باشه، خیلی ها هم هستن که به حساب بانکی دامادشون کار دارن ببینن آیا از پس رهن یه خونه برمیاد یا نه، اما خیلی کم پیش میاد کسانی باشن که به حساب بانکی دامادشون هم کاری نداشته باشن و به امید خدا دخترشون رو بدن.
اما واقعا انصاف نیست، خیلی ها هستن که به اندازه دانش و تجربیاتشون مزد دریافت نمی کنن، خیلی ها هستن که پاشون رو روی پاشون می اندازن و پول پارو می کنن، خیلی ها هستن با دنیایی از تجربه و علم بیکارن، خیلی ها سر کارهایی هستن که هیچ تجربه و دانشی در موردش ندارن، حتی بهش علاقه ندارن!
به نظر من در این شرایط بهترین کمکی که یه خانم میتونه بکنه، سهیم شدن در به دوش کشیدن این وضعیته، البته وضعیت خانمها هم بهتر از آقایون نیست، حتی اکثریت خانواده ها هم وضع مالی آنچنانی ندارن که بخوان زیر پر و بال بچه هاشون رو هم بگیرن، خیلی ها هستن که یه خونه میفروشن تا خرج عروسی پسرشون و یا جهیزیه دخترشون رو بدن!
در کل میشه گفت اگه دو نفر (دختر و پسر) هم پای هم برای زندگیشون تلاش نکنن متاسفانه یکی از طرفین قربانی خواهد شد! اما واقعا باید چی کار کرد؟
فعلا كه براي خونواده ها بايد افسوس خورد. واقعا ما رو بدبخت كردند. شب عروسي رو بايد 10-15ميليون بريزي تو حلقوم خلق الله كه بد نشه!!! سرمايه 3-4 سال زندگي يك شبه مي ره!! عروس بايد حتما يخچال سايد باي سايد بياره..وگرنه آبروريزيه!!! داماد بايد....
اما اگر دخترخانومها مي خوان زندگيشون خير و بركت داشته باشه و اگر كار مي كنند ( با توجه به استدلال قبلي من كه اگر كمك نكنند زندگي خودشون هم مسلما به مخاطره ميفته)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shad
سلام
اتفاقا به نظرم من نقش دختر خیلی مهمه هم از نظر روحی می تونه همراه شریکش باشه هم از نظر مادی چرا که نه اینجوری هم پسر دلگرمتر می شه هم احساس نمی کنه که داره تمام بار رو خودش بدوش می کشه
ولی سورنای عزیز این به شرطیه که در همه چیز شریک باشن یعنی پسر هم در جایی که باید در کنار دختر باشه خودشو نشون بده نه اینکه بگه این وظیفه ی من نیست
کلا جمله وظیفه ی من نیست نه از طرف پسر و نه از طرف دختر نباید زده بشه دختر و پسر اگه همو دوست داشته باشن باید هر کاری که به بهبود روابطشون کمک می کنه و از دست شون بر می یاد انجام بدن
تحصيلات عاليه و داشتن شغل و درآمد چيزي است كه يك خانم مي تواند در قبل از ازدواج به دنبال آن باشد تا براي بعد از ازدواج بتواند به راحتي مشغول به كار بوده و ماهيانه درآمدي داشته باشد تا در تامين مخارج زندگي مرد را همياري كند
اما جالبه كه مردها انتظار دارند خانمها در تامين مخارج و موقعيتهاي كاري و درآمدي منزل سهيم باشد و لابد يه 500 متر زمين و يه آپارتمان هم پشت قبالشون باشه اما زماني كه صحبت از چيزهاي ديگر به ميون مي ياد مردها مي گويند نا سلامتي ما مرد خونه هستيم و شما كه زن مااييد بايد از ما پيروي كنيد. كافيه كه بگي فلان ساعت مي خوام برم بيرون يه مرد به خودش اجازه مي ده كه صداشو بلند كنه و بگه نه
دو روز ديگه هم بگه من نتونستم تو رو توي مشتم بگيرم و ....
اگر قرار بر برابري يه پس بهتره كه اين ديد استعمارگرايانه آقايون هم كمي اصلاح بشه.
سورنا جان یک اتفاق جالب افتاد!دارم آهنگی از محسن نامجو را گوش می کنم،شعر آن دقیقاً به درد گفتار شما می خورد:
همراه شو عزیز؛تنها نمان به درد،کاین درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمی شود
دشوار زندگی هرگز برای ما بی رزم مشترک آسان نمی شود
حرفهای شما و نیز آن نظرات درباره مشکلات فراروی یک جوان که سن ازدواجش را به 32 تا 36 می رسد،سراسر می پذیرم و همدرد شمایم.اما این ماجرا که همه چیز بر عهده پسران است را نمی توان در کوتاه مدت درمان کرد که عادتی است تاریخی و باید زمانها و دورانهایی بگذارد تا حل گردد.
درباره اوضاع مالی و خانه هم به هر حال باید بیشتر عمل کرد،راهی نیست،من خیلی به شما نزدیکم و درست همین حرفهای شما را می زدم تا همین اواخر،اما خصته شدم و ول کردم و الانم بی خیالم و البته می دانم در پیری اگر تنها باشیم،زیان اصلی آنجاست که کسی را نداریم.اما الان نمی شود کاریش کرد.می توان به جاهایی پایین تر در شهر یا به شهرهای کوچک برای سکنی و یافتن خانواده هایی ساده تر که مخارج ازدواج کمتر باشد،اکتفا کرد و یا اصلاً مهاجرت کرد تا شاید بتوان موقعیتهای بهتری را از نظر شغلی بدست آورد و سپس دوباره برگشت و همین جا ازدواج کرد.
اوضاع جوانان خیلی خیلی خراب است و تازه خدا را شکر که ماها معتاد نیستیم.من خودم تا حالا یک دوست دختر هم نداشته ام و اصلاً ازم بر نمی آید که بروم در خیابان با کسی آشنا شوم و اکنون نیز با این سنتها و روش ازدواج نمی توانم اردواج کنم که حتی والدینم که نیز معتقد به همان رسوم سنتی که شناختی در آن نیست هستند و آنها هم بی خیال من شده اند.
با مدرک کارشناسی ارشد بیکارم،دوستان چندانی ندارم و حتی در بیشتر موارد با مادرم نیز نمی توانم ارتباط برقرار کنم و واقعاً واقعاً به کسی نیاز دارم تا از نظر جنسی و روانی ارضا شوم که چون نشده ام دارم پرخاشگر می شوم.حالم خیلی گرفته است و تا مدتی بعد اعتماد به نفسم را نیز از دست خواهد داد و صددرصد رو به خودتخریبی مثلاً اعتیاد می آورم.اوضاع بدی است،بد زمانه بدی شده است . . . .
شما مردید
شاید هم مردید(با ضمه بخونید)
امیدوارم معنی حرفم رو درک کنید. گردآفرید خیلی دنیای تلخی برای مردان درست شده. خیلی.گاهی اوقات از پاک زیستن متنفر می شم. واقعا هیچ کس نیست که یکبار احساس کنه مردها هم نیاز به درک شدن دارند؟
اوضاع وحشتناکی را در جامعه مان داریم تجربه میکنیم
ولی اگه همین الان سری به انجمن افراد خوشبخت بزنیم میبینیم که خیلیها با همه ان چیزهایی که گفته میشه احساس فوق العاده ای دارن
دلیلش چیه؟
تبعات تمام اتفاقاتی که در کشورمان وجود داره چه برای مرد و زن دامنگیر همه میشود
شرایط ازدواج واسه پسرا سخت شده خوب عزیزم این وسط دخترا هم شانس ازدواجشون کم میشه خیلی از دخترا رو دیدم که صرفا به دلیل بیکار بودن وبا وجود تنفر از درس بازم میرن که فوق بخونن /عملا با کتاباشون ازدواج میکنن
ولی باید امیدوار بود وکوشا
وایییییییییییی آقای گرد آفرید حیف شما نیست که میخوای معتاد بشیییییییییی اونموقع حال پیدا میکنی بیای با بچه های تالار مخالفت کنی (شوخی )
منم با دانه موافقم اونموقع خانومها اجازه دارند مثل شما اقایون بی اجازه با هرکی که دلشون بخواد هر جا برندددددددددددددددددددددد د.
اون موقع موقعیت مالی آقا خوب بشه معذرت میخوام( تمونش دو تا نمیشه ) منظورم ازدواج مجدد ببین تو اروپا آقا و خانوم با هم مخارج زندگی راتامیین میکنند اما از نظر قانون هنگام جداشدن هر چی داشته باشند باید نصف کنند و اگر اقا به خان.م خیانت کرد خانوم میتونند قصاص کنند یعنی در عین بودن همسرشون بهش خیانت کنند ببینید خیلی بد پس انقدر خانوای اروپایی رو به رخ ما نکشید
گردآفرید به قول کاترین بریم کوشا باشیم. من دیگه دارم از کوشا بودن حالت تهوع پیدا می کنم. صبح ساعت 30/6 از خونه می زنم بیرون شب 11 خونه ام. به خدای لاشریک نصف شبها فرصت و انگیزه شام خوردن رو ندارم. چون می ترسم خواب بمونم فردا سر کار!! درسم که می خوندم وضعم این بود. گفتم خدایا من کثافت کاری نکردم ! مددی کن زندگی من به این راهها کشیده نشه!!1 چه مددی هم کرد!!! چه غلطی می کنم. دارم جمع می کنم برای ازدواج. برای اینکه اون روزی که عروس خانوم و خونوادشون انتظار دارن برم بگم منو به غلامی قبول کنید. برم بگم درسته دختر خانوم شما هم درس خونده اما این وظیفه من بوده که بیام این عروس رویاها رو خوشبخت کنم. احتمالا پدر دختر بلند می شه می گه ماشین؟ خونه داری ؟ نگاه نمی کنه که هزینه هر متر رهن خونه در تهران حداقل 500هزار تومنه.یعنی هر مترش می شه یه ماه حقوق من! یعنی من 70ماه یعنی 6 سال باید جون بکنم که فقط رهن خونه رو تامین کنم. یعنی چطور انتظار داری خونه شخصی... یعنی منی که می خوام بیام خواستگاری دخترش تا حالا هرزگی نکردم به خدا که سنم شد 31-2 سال.تا 24سالگی تحصیلات عالیه داشتم!!2 سال سربازی. شانس آوردم بعد سربازی کار گیرم اومد. سالی دو بار هم خونوادم رو نمی دیدم که از کار عقب نیفتم... این حقم نیست . من تمام تلاشمو کردم..
اما خفه می شم . خفه می شم تا نیاد داد زده بشه که حقوق زنان به اجحاف رفت.... وگرنه به اون بی صفتی که با یک شلوار به خواستگاری همسرش رفته و الان از من خونه شخصی برای دخترش می خواد می گم تو در وجود من خوارتر از اونی هستی که فکر می کنی که تو و تمام وجود تو اگر چیزی داشته باشه به دلیل شانسی بوده که به در خونت رو کرده.....
سلام عزیزان. موضوع جالبی مطرح شده. ولی چرا همه تقصیر را بر گردن دیگری می اندازند. درسته که ما مرد ها (البته من هنوز پسرم) توانایی ازدواج و تشکیل خانواده را تا 30 سالگی هم پیدا نمی کنیم و اگر هم در 30سالگی پیدا کردیم به دنبال دختر 19 یا 20 ساله می گردیم و این خود مشکل بزرگی هست اگر دقت کرده باشید تمام مردان چون نمی توانند زود ازدواج کنند وقت ازدواج هم به دنبال دختر کوچکتر می گردنند و مشکلاتی که از این فاصله سنی ایجاد می شود جای خود. اما من در صحبت های شما دوستان عزیز همه را مقصر دیدم جز دولت و جامعه خودمان. خوب شما میگید خانواده ها با این سخت گیری مانع ازدواج می شن ولی آیا فکر کرده اید وقتی تورم و بیکاری و وضع بد جامعه بر خانواده ها فشار وارد می کند خانواده ها هم جز این سخت گیری ها کاری نمی توانند بکند. چرا کسی نمی گوید آقای گرد آفرید چرا با این مدرک بیکار است؟ مسبب این بیکاری کیست. جوانی که بیکار است چطور می تواند ازدواج کند. بنظر من جامعه ما هیچ گونه توجه و برنامه برای جوانان خود ندارد.
تو رو خدا اروم باش /ببین این مشکلی که میگی وجود داره اره هست ببین فبلا چقد شرایط ازدواج راحت بوده و حال با هزار بدبختی خودت اینارو خیل بهتر از من میدونی /ایا مشکل از جامعه ما نیست به قول تو همون بابا دختره/پس چرا گردن اون دختر بدبخت و کلا زنا میندازی
مطمئن باش تو الان خواستگاری خیلی از دخترا که بری اون دختر رو بهت میدن ولی بستگی داره که از چه خونوادهای باشه
اگه از اون پول پرستا باشه نه
در نهایت سورنا با خودت کنار بیا
تا تو ایران باشی وضع مالیت همینه مگر اینکه بری خارج وضعت دگرگون میشه
پسردایی من دکتره تا تو ایران بود اه تو بساط نداشت حالا رفته خارج ماهی 6000 دلار در میاره
مقایسه کن
عزیزم وضع مملکت ما اینه باید با خودمون کنار بیایم
تو یه بحثی بهت گفتم بعضی چیزا راه حل نداره و باید کنار اومد همینه
نذار فکر کردن مداوم به این چیزا نابودت کنه
اگر هنوز خیلی به خانواده و خاک کشور وابسته نشده اید،بروید خارج و زندگی تشکیل دهید.مینا خانم اگر چیزی را می شنوید بکوشید تا منبع درستش را یافته و به صدق آن پی ببرید.هیچ کجای دنیا این قانون نیست که اگر یکی از زوجین به دیگری خیانت کرد،آن دیگری هم می تواند به او خیانت کرده یا هر کاری دلش خواست بکند.یعنی مثلاً زن در عین بودن با همسرش با مرد دیگری هم می تواند باشد.
اون خانوم اگه پاشه و نیاد بگه به من چی! دندش نرم ! و خودش به شروع زندگی خودش کمک کنه نه فشار روی من و امثال من زیاد می شه نه خودش مجرد می مونه. مشکل اینجاست که خانومها شدن کوه غرور. آخه برای چی؟ چرا انتظار می ره که یه مرد همه شرایطو فراهم کنه خانوم بیاد قدم در خونه بخت خودش(البته شایدم بدبختی هردوشون) بذاره.
به هر حال من روز به روز دارم متنفر می شم از پاک موندن و بودن خودم.اصلا از خودم.به گزینه ازدواج فکر می کردم. حتی فردی هم نظر داشتم . اما دیشب فکر می کردم که چی بشه. که 3-4 سال کار کنم. بیام به نداری محکوم بشم. که .... اصلا پاک باشی که چی؟ اونور آبیا که نیستن همشون جون دادن؟ پسرهایی که هرزگی می کنن بدبختن؟ برای زمان پیریشون هم فکرشونو کردن. می رن یه دختر جوون می گیرن با پولشون. اصلا غلط کردم که پاک موندم. دیوانه بودم... شدم یه آشغال عصبی و تحمل ناپذیر. با هزاران عقده. گند آفرینشو با هم بزنن.
sorenaجان چرا این قدر بی امید حرف میزنی. متاسفانه نه تنها توقع خانوم ها بلکه توقع همه از زندگی بالا رفته و مغرور شده ایم. درسته که سن من کمه و کاملا نمی توانم شما را درک کنم اما دوست من صبر کن. از پاک بودن خسته نشو. ببین تو پاکی وضعیتت اینه اگه پاک نباشی که وای به حال و روزت.
و من به شما اطمینان می دهم تا وضع و سیاست جامعه ما این چنین است هیچ مشکلی علاوه بر این که حل نخواهد شد بلکه بیشتر هم می شود. این سخت گیری های خانواده و بالا رفتن توقع افراد همبستگی زیادی با اوضاع جامعه داره . شاید بهتره در این مورد سکوت کنم.
سلام ،قسمت شد که من یکی دیگه از موضوعات شما رو بخونم،وقتی همه رو خوندم خیلی دلم گرفت. واقعا با شما همدردی میکنم، هر چی باشه این جا کلبه ی همدردیه ماست.
منو ببخشید که اگر در تاپیکهای قبلی زیاد نتونستم با شما همدردی کنم.الان بهتر احساس میکنم که شما چی میگید.
ولی ...سورنا،برادر من تورو خدا اینطور حرف نزنید شما دیگه این حرفارو نزنید حیفه به خدا حیفه...
البته مطمئنم که از روی عصبانیت بوده و در لحظات عادی از پاک بودن خودتون ناراضی نیستید.
خدا جای حق نشسته،اگر الان سختی بکشیم خیلی بهتره،مطمئنا بعدها اگر خدا بخواد بهتر طعم شیرین خوشبختی رو میچشیم. شاید این جمله کلیشه ای شده باشه ولی باید باور کنیم از ته دل باور کنیم که بعد از هر سختی آسانی است.
نقاب
عزیز دل من
وقتی یک دختر همچین شرایطی رو می بینه. وقتی می بینه که کسی که اونو دوست داره تا اینجای زندگیش اینقدر سخت گذشته و چقدر رویاها رو که امکان رسیدن بهشون رو هم داشته(کافیه به ازدواج فکر نمی کرده درآمدش کفاف خیلی چیزها رو حتی به صورت تفریح سالم=مثل سفر و... می داده) چطور دلش میاد به جای کمک کردن به اون ، توقعاتشو از زندگی به رخش بکشه؟ چطور دلش میاد برای کسی که 5-6 سال از بهترین سالهای زندگیش رواز کله سحر تا آخر شب جون می کنده که به شرایط ازدواج خودشو برسونه ازطلا و جواهر عروسی و امید یک دختر و آرزوهایی که یک دختر از شب عروسیش داره و... حرف بزنه؟اون که می بینه این شرایطو!! اون که کمک نمی کنه لااقل درک کنه تو این کشور مسخره چقدر نون حلال درآوردن سخته!!... من نمی گم سنتون کمه می گم باورهای احساسی رو بذار کنار. واقعیت چیز دیگریست!!
واقعا امروز سراپا خستگی بودم. فکر می کنم کلشو اشتباه رفتم. کلشو. هنوزم دیر نیست. میشه مثل بقیه کسایی که خوش می گذرونن زندگی کرد..
گرد آفرید عزیز تو آلمان همچین چیزی هست یکی از اقوام نزدیک خودم در آلمان این اتفاق براش افتاده و چون آقا ایرانی بوده وبه غیرتش بر خورده برگشت به ایران
sorenaجان من با دید احساس به مسایل به خصوص مسله ی مهم زندگی یعنی تشکیل زندگی و ازواج فکر نمی کنم . شما می گویید ما باید از صبح تا شب جان می کنیم بعد هم خانوم ها توقع خرید طلا و جواهر و گرفتن بهترین عروسی را دارن حرف شما درست . اما نه همه خانوم ها من در خانواده خود خانونم هایی را می شناسم که در بدترین وضع مالی همسرشان در کنارش بودند و حال او و همسرش در بهترین وضعیت هستند. حرف من این است که چه عاملی باعث شده است توقع خانوم ها از زندگی اینقدر زیاد باشد؟ من می گویم چرا همه تقصیرها را گردن خانوم ها بندازیم. پس این جامعه ما چی؟ اگر این جامعه که من و شما در آن زندگی می کنیم فقط قدری فرهنگ سازی و توجه بیشتری به جوانان داشت الان وضع این نبود. توقع خانوم ها و خواسته ی آنها با این وضع جامعه ای که ما در آن زندگی می کنیم باید هم زیاد باشد و من هم انتظاری بیش از این از آنها ندارم.
مینا خانم بنده حرف شما را اصلاً نمی پذیرم؛البته در آنجا اگر یک زن شوهردار با مردی دیگر رابطه داشته باشد،شوهرش نمی تواند به او آسیبی برساند،اما اجازه رابطه با مرد دیگر از سوی دادگاه به هیچوجه ندارد و چنین چیزی صحت ندارد و نباید صرف شنیده ها را دال بر درستی یک مورد دانست،اما اگر این کار را زن بکند تعقیب قضایی ندارد و شوهرش هم نمی تواند متعرض او گردد.
نه هیچ ایرادی نداره بزارید به همه دوستان بگم شاید اونهایی که توی این سایت عضو هستند و مثل من در شروف ازدواج این کار و انجام بدن. من و شوهرم تصمیم گرفتیم مراسم عقد رو جلو خانه خدا باشه و بعد یک مجلس مختصر و جهیزیه رو قرار گذاشتیم شراکتی با کمک هم بخریم و در مخارج جشن مختصر هم به هم کمک کنیم. قرار نیست از همون اول زندگی پسر یا دختر برن زیر فشار مالی و بدهکاری. فقط کافی دخترخانمها و آقا پسرها به عمق و اصل زندگی که عشق و محبت هست توجه کنن و با شادی زندگیشون شروع کنن نه با بدهکاری که مسلما هم درگیری و اختلاف و به دنبال داره.
خوب چیکار کنم اقای گرد افرید نپذیر هرکسی یه جور اخلاقی داره دیگه ولی.......................
والله تا اونجایی که عقل و شعور!! حکم می کنه وقتی شرایط سخته باید توقعات بیاد پایین . تو آفریقا که ملت نسوان دنبال بنز الگانس نمی گردن. من لااقل دیگه به شما جواب نمی دم. کودکانه فکر می کنی نه کم سن وسال!!نقل قول:
نوشته اصلی توسط نقاب
خوش باشی
خیلی عالی است . ان شاء الله خوشبخت بشوید . اگر همه جوانان اینگونه فکر میکردند دیگر مشکل ازدواج حل میشد .نقل قول:
نوشته اصلی توسط شادزی
مشه تعداد مشاغلی که یک دختر خانوم می تونه قبل از ازدواج با آرامش و امنیت خاطر به فعالیت اجتماعی بپردازه نام ببرید ؟؟؟؟؟
البته بدون نیاز به آشنا برای ورود
با تشکر از همه دوستان
خانوم سوگند لیست می کنم:
حسابداری
مهندسی
پزشکی
مدیریت و...
در تموم اینها هم زن و مرد رو می شناسم که بدون آشنا کار می کنند. در ضمن صحبت سر دخترانی است که کار می کنند ولی در قبال زندگی مشترک آیندشون وظیفه ای رو بر دوش خود احساس نمی کنند. من بهشون می گم یه مشت مفت خور!!
sorenaجان خیلی ممنون از لطفت. من فکر می کنم شما متوجه منظور من نشدید البته شاید خودم نتوانستم منظورم را برسانم. منظور من از بالا آمدن توقع خانو ها این بود که خودمان باعث این امر هستیم. و همچنین جامعه چون زمینه را برای بالا بردن توقع آنها ایجادمی کند. دوست عزیز من با حرف های شما موافقم اما حرف من این است که نباید یک طرفه قضاوت کنیم. موفق باشی
اينو قبول دارم. اگر به جاي برطرف نمودن توقعات مزخرف بعضي از دخترها بي تفاوتي طي كنيم تا از اين غرور بيفتن خيلي بهتر مي شه.نقل قول:
نوشته اصلی توسط نقاب
راستی این رو هم من بگم که من در خیلی از موارد دیدم که آقایون و خانوادشون توقع خیلی بالا دارند
همین مسئله ی جهیزیه...
چرا اصلا همه وسایل اولیه ی زندگی رو خانوما باید تهیه کنند؟
شما که این همه حق به جانب هستید اینو در نظر نگرفتید