موضوع من در قسمت درگيري و اختلاف زن و شوهر دو ساله وجود داره و تقريبا همه همدردي هاي عزيز منو ميشناسن بهتر دونستم حالا ك كارم ب جدايي رسيده بيارم تاپيكمو اينجا
من هنوز اقدام ب جدايي نكردم بعد از نه ماه قهر
چ كاري بهتره حالم اصلا خوب نيست
نمایش نسخه قابل چاپ
موضوع من در قسمت درگيري و اختلاف زن و شوهر دو ساله وجود داره و تقريبا همه همدردي هاي عزيز منو ميشناسن بهتر دونستم حالا ك كارم ب جدايي رسيده بيارم تاپيكمو اينجا
من هنوز اقدام ب جدايي نكردم بعد از نه ماه قهر
چ كاري بهتره حالم اصلا خوب نيست
سحر خانم
دارید عمرتون را هدر میکنید. من زیاد در جریان مشکل شما نیستم ولی گاهی روابط به جایی میرسه که دیگه امکان ادامه دادنش نیست. مهم نیست علت چیه، گاهی حتی آخرش هم معلوم نمیشه علت چی بود.
بهتره بیشتر از این جوانی و عمرتون را تلف نکنید. جدایی خیلی خیلی سخته اما گاهی مجبوریم تاوان بدیم تا به راه درست برگردیم.
نترس. چیزی که نمیکشه، آدم را قویتر میکنه
ممنون اقاي كاوه
همسر من اگه تاپيكهامو ميديديد خيانت بهم كرد ن يكبار بلكه سه ماه بعد از عقد شروع كرد ن با يك نفر بلكه با تعداد زيادي از خانوما
من همه رو منوجه ميشدم و ب روي خودم نمياوردم خيلي افسرده شده بودم همه رو تو خودم ميريختم
فك ميكردم اگه ب روش بيارم قبح قضيه ميشكنه و بدتر ميشه فقط خيلي زجر ميكشيدم و هيچي نگفتم اين قضيه دوسال ادامه داشت تو دوران عقد تا اينكه سر ي مسئله جزئي من باهاش قهر كردم البته خيلي دلم ازش چركين بود بنا ب گفته ي مشاورا ب قهرم ادامه دادم تا بيستو شش روز بعد ديگه اون همينو بهونه كردو گفت ديگه من تورو نميخام
ترخدا اقاي كاوه بگيد اگه من قهر نميكردم اون نميرفت ؟ بنظر شما ميتونستم زندگيمو جمع كنم ؟
اون ي شهر ديگه كار ميكرد و ي خونه مبله با تمام امكانات برا خودش جور كرد و اصلا اجازه نميداد من برم اونجا
سحر تو دنبال چی هستی میخوای خودتو مقصر جلوه بدی اینجوری آروم میشی؟!!!!!
اگه میخوای بهت دروغ بگیم بله تو مقصری قهر نمیکردی برمیگشت حالا آروم میشی با این دروغی که بهت گفتم :72:
نمیخوای این بازی را تمام بکنی فکر نمیکنی بسه چقدر داری خودت را زجر میدی چقدر خانوادت دوستات کسایی که براشون با ارزشی داری ناراحت میکنی برای چی؟ چقدر دوستات توی همین سایت همدردی کنارت بودن توی مواقعی که در سختی بودی داشتی زجر میکشیدی با اینکه بازم رحف خودت را میزنی ولی بازم میان توی تایپیکت و نظر میدن چشمهای خودت را باز کن بانو صورت مسئله را بد متوجه شدی مسئله اصلی اینه که تو باید از خودت بپرسی اصلا از اول این بنده خدا را داشتی شما که الان داری برای فقدان و نبودنش گریه میکنی و خودت را زجر میدهی و عمر باارزشت را هدر میدهی؟برای چی برای کی داری با خودت اینجوری میکنی آخه؟
والا به پیر به پیغمبر به قرآن به هرچی که میپرسی یه مرد متاهل که چند سال با همسرش زندگی کرده بیاد به خانومش خیانت کنه اونم نه یکنفر بلکه چند نفر خانومش میزاره میره این بنده خدا از همان اول شروع کرده با اینگونه روابط خارج از چهارچوب خانواده اونوقت شما چجوری تصور کردی این فرد مرد زندگیه؟!!یعنی واقعا فکر کردی تو اصلا توی زندگیش بودی براش ارزش داشتی؟
خواهشا تمامش کن
بله حق باشماست انگار احتياج ب همچين تلنگري دارم
بايد خودمو جمعو جور كنم اما حالا ك ميخام اقدام ب اينكار كنم تازه مث ي فردي هستم ك گرم بوده و هيچي حاليش نبوده و الان سرد شده
تمام خاطراتش در عرض سه سال جلوي چشامه نميدونم چطوري از مهرماه ميخام برم سر كلاسو با شاگردام سروكله بزنم
احساس ميكنم خيلي ضعيف شدم و خودم اينو كامل حس ميكنم
منتظرم ي بلايي سرش بياد و تقاص من ازش گرفته شه
اجراگذاشتن مهريه ب صلاحمه ؟؟؟
ميشه سوال منو جواب بدين
اون الان اس داده ك ميخاي چيكار كني ؟؟؟
بنظر شما به خودش بگم ك مهريمو ميخام
يا برم اجرا بذارمو وكيل بگيرم
ترخدا راهنمايي كنيد
بانو سحر خیلی کشش نده ایشون خواهخان طلاق هستند بگو شما خودت بور پیگیری کن اینجور یمهریه خودتان هم بگیرید مهرهی حقته ولی سعی کن بزرگترت بیان کنه و جلو بره شما خودت را بکش کنار اینجور یکمتر اسیب میبینی
بشخصه تصور نمیکنم ایشون مرد زندگی باشه بهشون پیامک جواب بدید خودتان برید دنبال کارهای طلاق و دادگاه اینجوری بهتره
سلام.
خیلی معذرت میخوام که سوالمو اینجا مطرح میکنم.
من تازه عضو شدم و میخوام سوالمو با مشاور در میان بذارم و مشکلم را مطرح کنم ولی نمیدونم چه طوری.میشه منو راهنمایی کنید؟
آدمهایی که نمیخواهند زندگی کنند هیچ تلاشی برای نجات زندگیشان انجام نمیدهند و هرگز هم خودشان را مقصر نمی دانند.نقل قول:
ترخدا اقاي كاوه بگيد اگه من قهر نميكردم اون نميرفت ؟ بنظر شما ميتونستم زندگيمو جمع كنم ؟
اون ي شهر ديگه كار ميكرد و ي خونه مبله با تمام امكانات برا خودش جور كرد و اصلا اجازه نميداد من برم اونجا
برعکس، آنهایی که میخواهند زندگی را ادامه دهند از هیچ کوششی برای تداوم زندگی دریغ نمی کنند و دست آخر هم خودشان را مقصر میدانند.
سحر عزیز
شما برای زندگیت تلاش کردی، مشاور گفت قهر کن و قهر کردی اما حالا فکر میکنی اگر قهر نمیکردی کار به اینجا نمیرسید. اگر مشاور گفته بود بهش بیشتر محبت کن و محبت میکردی، مطمن باش باز هم به همین جا میرسیدی و امروز میگفتی شاید اگر ازش دور میشدم کار به اینجا نمیرسید.
هر آدمی در زمان فقط یک تصمیم میتونه بگیره و یک راه را میتونه برود. همان چیزی که فکر میکنه بهترینه.
اینجوری هست که بهر حال تو امروز خودتو مقصر میدونستی. اما بهت با اطمینان میگم که هر مسیری میرفتی آخرش همین بود چون با آدمی که نخواد زندگی کنه هر مسیری به جدایی میرسه.
شوهر تو مرد زندگی نبوده، برای خودش مکان درست کرده بوده برای کارهاش. با این آدم هر راهی بی نتیجه هست.
همه این افکارت طبیعی هست. من هم بارها و بارها فکر کردم که شاید اگر جور دیگری رفتار کرده بودم زندگیم خراب نمیشد و روزها و روزها با این افکار گذروندم. اما وقتی این حالات تموم بشه و یکمی از بحران بیای بیرون، میفهمی اصلا مشکل جای دیگه بوده. با کسی که نخواد نمیشه زندگی کرد.
فقط زودتر برگرد به مسیر زندگیت.
دست بردار از کندن که این چاه آب ندارد.
اس ام اسی که نمی شه طلاق گرفت.
بلاکش کن بره.
می خواد طلاق بده دو تا بزرگترش را برداره بیاد رو در رو صحبت کنید و تکلیفتون را معلوم کنید.
یعنی چی اس ام اس داده می خوای چیکار کنی؟ انگار عصر میخواین برین بیرون و می گه سه بریم یا سه و نیم ؟
حالش خوبه؟
ممنون شيداي عزيزم
امروز وقت گرفتم از يكي از بهترين وكيلاي شهرستانمون
ولي انگار هروز ك ميگذره فك ميكنم بيشتر دوسش داشتم
اين ذهن لعنتيم همش تو ياد اونه دوسش دارم نميدونم ولي تمام مدت ياد خاطراتش ميوفتم
سلام عزیزم
کاملا درکت میکنم
من با اینکه توی محضر اون اقا میخواست به پدرم حمله کنه وقتی از محضر اومدیم با وجود همه ی بدیاش میخواستم که باشه
اما وقتی احساساتم کمرنگ میشه ازکاری که کردم کاملا راضیم و پیش خودم میگم زندگی که دوران عقدش این باشه فکر کن پنج سال دیگه چطوریه
پیشنهادی که بهت دارم اینه که اصلا از روی احساسات تصمیم نگیر
اگه امکان درست شدن زندگیت وجود داره که تلاش کن
اگه هم تصمیمت جداییه از مهریه ات نگذر چون همسرته که میخواد جدا شه
وقتی گفتی پسر عمته کلی تعجب کردم
یعنی خانواده اش پا پیش نذاشتن واسه حل مشکلتون
گویا همیشه اون طرفی که تصمیم به جداشدن میگیره خیلی بی عاطفه و بدون احساس میشه و برعکس، اونکه در عمل انجام شده قرار گرفته به شدت وابسته و احساساتی میشه تا جایی که تازه احساس میکنه چقدر اون آدم رو دوست داره. هرچه این بیشتر احساساتی میشه، طرفش بیرحم تر و مصمم تر میشه. مثل دو کفه ترازو.
این کاملا طبیعیه.
اما این یک روی سکه هست.
یک مدت که از زمان جدایی بگذره، اونکه اصرار به موندن داشته تازه میفهمه از چه جهنمی نجات پیدا کرده و برعکس، اونکه مصر به جدایی بوده تازه میفهمه چه اشتباهی کرده.
ممنونم دوستان خوبم
خانوادش رو تازه فهميديم ك خيلي بي خيالن و اصلا براشون چيزي مهم نيست ، ولي بخدا تازه تونستيم بشناسيمشون درسته ما فاميل بوديم ولي نشناخته بوديمشون تا زماني ك ب مشكل خورديم
خودش خيلي خيلي موجه بود تو فاميل خيلي خوب بود از همه نظر مهربون كاري صبور نماز خون دعا خون اهل روزه و كمك ب ديگران ، ولي ي دفعه تغيير كرد شرايط و امكانات اونو عوض كرد انگار جنبه نداشت تنها تو شهر غريب زندگي بكنه درسته اين عقده از دوران كودكي داشت ولي ما نميدونستيم عقده اي شده
اقاي كاوه دوباره بهش گفتم دوسش دارم و دلم براش تنگ شده ولي جواب نداده هنوز من مغرورم و ي سري كارام شايد از رو غرور باسه ولي نميفهمم واقعا مثلا اصلا نتونستم بهش زنگ بزنم از بس تلفنامو رجكت كرده و ج نداده و اس داده همون موقه ك بله ،؟؟؟ منم لجم ميگيره بهش زنگ بزنم
الان فكراي منفي خيلي حالمو بد كرده فكراي مسخره ك همين ارامش كنونيم هم ميخام از دست بدم ارامش تو خونه ي مامانم اينارو
نميدونم چطوري اين فكرارو از ذهنم دور كنم
سلام عزیزم
چون خودم به تازگی این شرایطو تجربه کردم میدونم که چی میکشی،واقعا سخته،اما هر چی فکر کردم به نتیجه ای نرسیدم
اخه شما که جلو رفتی ،پس دیگه نوبته همسرته که بیاد جلو و قدمی برداره
به نظرم اگه خودت به این نتیجه نرسیدی که جدا شی پس تا لحظه اخر بگو من زندگیمو میخوام و بهش بگو اگه شما میخوای جدا شی من اصراری ندارم که بمونم،اما شاید بهتر باشه یه فرصت برای آخرین بار به زندگیمون بدیم
ببین عزیزم اینا رو در صورتی بهش بگو که احتمال بدی ارزششو داره
ولی اگه میخوای فقط به خاطر احساساتت جلو بری بهتره بیشتر فکر کنی
خانواده ی همسر سابق منم خیلی بیخیال بودن
اما اگه بخوای اینطور ادمارو به حال خودشون رها کنی ،فکر نمیکنم چند سال هم که بگذره کاری کنن
بهتره از یه واسطه که مورد قبول خانواده ی همسرت هم باشن بخواین،حتی شده خواهش کنید که براتون پا پیش بذارن
و قضیه رو یه جوری حلش کنن
عزیزم من برات دعا میکنم هر چی که صلاحته اتفاق بیفته و خوشبخت بشی
ممنون هانيه جان
حالم خيلي بده امروز رفتم ك با وكيل صحبت كنم مناسفانه نبود و انداختن برا چندروز ديگه
همسرم باز اومده ساري نميدونم از وقتي ما از هم جدا هستيم هروز هروز راه ب اين دوري اينجاست ب بهانه هاي مختلف حالا نامرد وقتي ماباهم مثلا خوب بوديم ٤٠ روز يكبارم به زور ميومد الان با بهونه هاي مختلف اينجاست و دريغ از ي اس ام اس ك حتي من بفهمم ك اومده
با خانواده و دوستاش بيرون ميرنو خوشن
نميدونم چرا ميگه برو مهريتو اجرا بذار اصلا نميفهمم كسي هست در اين مورد اطلاعاتي داشته باشه همسر من هيچي نداره شغل درست حسابي هم نداره جز ي ماشين البته پدر پولداري داره
بنظر شما واسه مهريه اقدام كنم چي ميشه
مثلا ميشه هر هشت ماه يك سكه ؟؟؟؟؟
سلام عزیزم
ناراحت نباش همه ی این روزا تموم میشه،اونا بالاخره تاوان این کاراشونو میدن
پدر همسر سابق منم همینو میگفت،میگفت اگه مهریه میخواین برید از طریق دادگاه،اخه اگه میخواستن چیزی بدن که حداقل هدایای خودمون که براشون بردیم رو میدادن
اما شرایط ما اجازه نمیداد که بخوایم دو سال وقت بذاریم
اما شما کوتاه نیا ،حتما با وکیل خوب مشورت کن قبل از اینکه هر اقدامی بکنی واسه مهریه
به نظرم چون اونه که طلاق میخواپ پس خودش بره بگه من میخوا طلاق بدم اینجوری راحت تر میشه مهریه رو گرفت
با وکیل صحبت کن.
چون این روزها خانمها سریع مهریه اجرا می ذارن و ... دادگاه سخت گیری می کنه و ممکنه حقت ضایع بشه.
اگر خودش اقدام کنه، دیگه نمی تونه حقت را نده.
ضمن این که فکر می کنم اگر بعدا ازدواج کنی اقساط مهریه هم قطع می شه (مطمئن نیستم. ولی گویا برای جلوگیری از ازدواجهای چند باره و مهریه گرفتن های خانمهایی که با این جور اهداف جلو می رن).
اگر سالی یک و نیم سکه بهت بدن، دو سه سال بعد که بخواهی ازدواج کنی کلا هفت هشت تا سکه گرفتی که اونم خرج کارهای دادگاه و وکیل می شه و شاید ارزش مادی نداشته باشه.
حتما در این مورد با وکیل صحبت کن.
شاید بشه از زاههای دیگه اقدام کرد. مثلا این که همسرت مراسم عروسی را برگزار نمی کنه و در مورد وظیفه اش برای نفقه و تهیه منزل در خور شان شما اقدام نمی کنه.
مرسي شيدا جان
فردا با وكيل قرار دارم ، پس واسه همينه انقد اصرار داره ك مهر رو اجرا بذارم و من درخاست طلاق بدم اخه يكي از بستگان نزديكشون در شرف جداييه و همه ي راه ها و كارها رو بهش ياد ميده
من روز ب روز افسرده تر ميشم و انگار هرچي ميگذره بدياش از خاطرم ميره و فقط خوبياش يادم ميمونه
اين حس عذاب وجدان منو رها نميكنه داره ديوونم ميكنه
سلام سحر جان.
بدون نظر و مشاوره وکیل کاری نکن.
مطمین باش مشخص شدن تکلیفت خ خ راحت تر از این حالت"تشنگی و سراب" هستش. لااقل دیگه چشم انتظار محبتش نیستی.
این حالتها طبیعی هستند سعی کن هر بار که خوبیهاش جلو چشمت بیاد به بدیهاشم فکر کنی. لحظاتی که تحقیر می شدی. تنها بودی. در ارزوی یک پیامش بودی. اسم همسرت روت بود اما تنها بودی. این ها واقعیتهای تلخی هستند .
این روزهای سخت با همه سختیشون میگذرند . شما سعی کن ارامشتو داشته باشی مخصوصا در جلسات دادگاه . احتمال حرفهای خلاف واقع رو بده . معمولا برخی به دروغ متوسل می شوند. خودت به خودت کمک کن.
برای شما ارزوی خوشبختی دارم
ممنون اقاي مهرااد
خداروشكر مقاله هام چاپ شدن منكه انقد منتظر اينروز بودم اصلاً خوشحال نشدم و حتي ب كسي هم نگفتم خيلي حالم خرابه ب خصوص الان بعد از نماز صب مغزم رفرش ميشه و همه چي دوباره يادم مياد
اصلاً باورم نميشه ، و هنوز فقط خودمو مقصر ميدونم كه اي كااااش اونروز قهر نميكردم و بهش زنگ ميزدم البته خودش اينو گفته
چطور عذاب وجدانمو دور كنم خيلي سعي ميكنم ،
تمام مدت با خودم ميگم الان مردم درمورد من دارن چي ميگن : اين دوباره جريانش اينطوري شد ؟؟؟!!!!؟!!!!
برا مامان بابام دلم ميسوزه ،
فردا ازمون استخدامي ترخدا هركي اين پست منو ميخونه دعا كنه برام بيشتر بخاطر اينكه مامانم چون خيلي از اين خوشحال ميشه
خانم سحر آیا واقعاً فکر می کنی قهر کردن شما در اون روز کذایی یک گناه بزرگ و اثر گذار هست ؟؟
آیا به دلیل اون قهر ، شوهر شما مجوزی پیدا کرده برای لا ابالی گری ؟؟
ساده نباش !
اون قهر بهانه هست . دنبال دلیل ریشه ای باش . این قهر و آشتی ها رو همه به تعداد بی شماری دارن . به نظر خودت دلیل اینکه رابطه اصلاح نمیشه ، چیه؟
شاید تفاوت سنی و طلاق قبلی شما ، همسرت رو به اینجا رسونده که هر رفتاری دلش بخاد میتونه بکنه ! شاید رفتارهای نرم شما ایشون رو گستاخ کرده . آیا شما اهرم های مالی و قانونی دارید ؟ من نمیگم استفاده کنید ، فقط سوال می کنم که دارید ؟
اکثر وکلا آدم های بی پدر و مادری هستن! از وسط دعوای خانوادگی میان و یک شیرینی برای خودشون بر می دارن و میرن . خیلی روی حرف های اونا حساب نکن . اگه شوهرت ضعف و سوتی نداشته باشه ، میتونه تا آخر عمر طلاقت نده . در این شرایط اون وکیل میخاد چیکار کنه ؟؟ مهریه هم که تقسیط میشه .
اونوقت شوهر گرامی به دختر بازیش مشغول میشه و اگه بخاد ازدواج رسمی بکنه هم دادگاه مجوز ازدواج دوم میده . یعنی فقط شما بازنده خواهی بود .
حالا اگه به وکیل مراجعه کنی ، اینا رو بت میگه ؟؟
خوب نمیگه تا با امید واهی جیبت رو بزنه . . .
مرسي اقا بهنام
نه ما اهرم مالي و قانوني نداريم ، اصلا درمورد حق و حقوق حرفي نزدم فقط گفتم ي خانوم مهريه داره
من هيچوقت حتي كوچكترين بي احترامي بهش نكردم بدترين حرفم تو اوج عصبانيت گفتم(( برو بابا ))
بله همونطور ك شما ميگيد مهربوني بيش از حد من باعث اين شد هرچي ديدم هيچي نگفتم
الان بايد چكار كنم يعني وكيل نرم ؟؟؟
بهترين وكيل ساري دوست صميمي پدرم هستن ولي پدرم ميگه بازم صبر كنيم شايد اون برگرده
اوضاع پیچیده هست و زدن حرف قطعی هم سخت . . .
به نظر من فعلاً با وکیل کاری نداشته باشید چون رفتن سراغ وکیل سرعت اتفاقات رو به سمت طلاق خیلی بیشتر میکنه .
به نظر من تمام تهدید هایی رو که علیه شوهرتون دارید در ذهن تون مرتب کنید و بعد برید خیلی محکم ازش بخاهید که رفتارش رو اصلاح کنه . اول تهدید نکنید و فقط جدی مطرح کنید که باید به وظایفش عمل کنه . اگر جدی نگرفت ، تهدید ها رو مطرح کنید و بگید که علی رغم میل باتنی ممکنه مجبور بشید وارد فضای تقابل بشید . . .
بعد از اون برخورد جدی اگه خواستید با وکیل مشورت کنید ولی امید چندانی به مسیرهای قانونی نداشته باشید . یا لا اقل آماده روند زجر آور دادرسی و نتایج کوچک باشید . . .
سلام سحرجان
مقاومتت برام جالبه
تمام تلاشت برای حفظ زنگیت فقط چون ازدواج دومت هست اینطوری
کاملا شرایطت رو درک میکنم
چنین شرایطی قرار داشتم
ولی کاملا واضح هست همسرت نمی خواد
نه شما رو زندگی مشترک رو نمی خواد
مسیرتو تغییر بده
حیفت نیست.دنیا آخر نمیرسه ....
این مرد داره بهش خوش میگذره زن آخه می خواد چیکار
ما زنا هممون خودمون رو گول میزنیم
خودت بهتر میدونی که این اگر نگفتم و قهر کردنا همه بهانه هست
فکر خودت باش
تمام تایپیکات رو دیدم اصلا تغییر رویه نداشته زندگیت
شما و خوانوادت واقعا منفعل هستید
من و خانوادم هم بودیم
درکت می کنم و باعث سواستفاده دیگران و همسرت از این وضعیت نباش
قوی باش فقط
امیدوارم زندگیت بهترین حالت ممکن بشه برات.شما رو میبینم یاد روزای سخت خودم می افتم
تدخدااااااااا دعا كنييييييد
شوهر خاهرم تو منا عرفات مفقود شده
ترخدااااااااااا الان يك و نيم روزه
جون هركي دوست داري دعا كنيد داريم ميميريم جوون بوده ٢٦ ساله ترخدا برامون دعا كنيد
وااااي خدايا
هركي دعا كرد بگه بهم از خدا بخايد خاهش ميكنم
ترخدااااااااا وااااي خداي من
خیلی دلم لرزید و ناراحت شدم از ته دل دعا کردم خدا خودش کمک کنه دوست عزیز.
آروم باش خانومی
توکل بر خدا...ان شاءالله حالشون خوبه
خدایا خودت کمکشون کن
خدایا کمکشون کن،
انشاالله که حالشون خوبه و ازشون خبر خوشی برسه به لطف خدا...
ممنون
دو تا بچه دوقلوي دختر ٦ ماهه داره
خدايا خودت نجاتش بده
ديوونه ميشيم وقتي اين بچه هارو ميبينيم
ترخدا دعا كنيد الان ٤٢ ساعته هيچ خبري نيست
هر ثانيه حالمون بدتر ميشه
سحر جان
به خدا توکل کنید
انشاالله هر چه زودتر خبر سلامتیشون میرسه
با دعا همراهتون هستیم
سلام سحر خانوم
عزیزم نگران نباش
برات دعا میکنم. انشاءالله هرچی زودتر با خبرای خوب بیای همدردی
٤ روز شد
ترخدا دعا كنيد
ميشه سوره يوسف رو بخونيد براش حتي يك آيه ، يك صفحه ، هر چقد راحت هستين
اين اولين آيه هستش
بسم الله الرحمن الرحيم
الف لام راء تلك ايات الكتاب المبين
بخدا اصلا يادم نمياد مشكل خودمو از بس اين اتفاق وحشتناكه برامون
خاهش ميكنم هركي اين پست منو ميبينه حتي يك صلوات يك سوره كوچيك ي دعااااااااا
نميدونيد چي به ما گذشته خدا ب اين دوتا طفل معصوم رحم كنه
سحر جان من مدتها بود که با نام کاربریم وارد نشده بودم. اما امروز فقط وارد شدم بگم که برای سلامتی شوهرخواهرت سوره یوسف و خواندم و براش دعا کردم.امیدوارم خدا دعای منو که ۹ ماهمه یه دختر باردارم رو مستجاب کنه و به دخترهای خواهرت رحم کنه
اخه چرا حرف نمييييييزنين
چرا لايك ميكنين
من لايك ميخااااام چكار
چرا ميبينينو بي تفاوت رد ميشين
چرا خوشحال كردن ي ادم براتون مهم نيست جراااا اميد نميدين
مگه ي صلوات فرستادن ي تايپ كردن چكار داره
اخه برا من نه برا هموطناتون ك زير جسدا له شدن خفه شدن
مررررردن
زنده ب گور شدن
واسه اونا دعا كنين
اصلا سحر بد ، سحر نامرد
چرا نميگين ي صلوات فرستادين
حرف بزنين ترخدااااااا ترخدااااا حرف بزنين بخدا ثواب داره
اميد دادن ثواب داره شما ك ميدونين
تر خدااااااااا امروز ٢١ كي كاميون جسد اورن
برا هموطناتون دعا كنيد دعاااااااااااااااااااااا كنيد بگين ك دعا ميكنين
سلام سحر عزيزم
اميدت را از دست نده فقط به خدا توكل كن ما هم براش دعا مي كنيم.
لطفا اروم باشيد و جو خانه را اروم كنيد و به خواهرتون اميد بدين .
عنوان تاپيكتون گويا و واضح شرايط فعلي نيست كسي از كجا بدونه شما دعا نياز داريد شايد كسي ندونه به دعا نياز داريد نه مشاوره ....
خب مي تونيد تاپيكي مرتبط در انجمن اعتقادي ايجاد كنيد .اين تاپيك دعا براي مضطرين هم من مشكلتون رو نقل قول كردم البته تاپيك عمومي شده يعني براي همه ي كاربران و از اين به بعد خودتون هم مي تونيد پست قرار بدين.
خدايا خودت كمك كن به حق صلوات بر محمد و ال محمد
اللهم صل علي محمد و آل محمد
سلام سحر عزیز
خیلی متاسف شدم از اتفاقی که برای خانواده شما و همه ی انسان های دیگر چه ایرانی چه غیر ایرانی که در این حادثه وحشتناک افتاد و امیدوارم خداوند به خانواده هاشون من جمله شما و خواهر عزیزتون صبر و تحمل این مصیبت بزرگ و بدهد..
امیدوارم زودتر شوهر خواهرتون صحیح و سالم پیدا شوند.
از دوستان هم دلگیر نباش، خواسته ات و در تاپیک های بخش معنوی تالار بذار. چون در تاپیک خودت عنوان کردی دوستانی که قبلا تاپیکت و دیدن فکر کردن مشکل خودت بوده دوستان دیگرای هم که تاپیکت و ندیدن از روی عنوان تاپیکت مشکل و مسله دیگری تصور کردن.
امیدوارم تمامی سیصد خورده ای مفقودین همه زنده و سلامت به آغوش گرم خانواده هاشون برگردند.
اللهم صل علي محمد و آل محمد
سحر جان من هم این سوره و برای همه مفقودین و همچنین شوهر خواهر شما خوندم سوره یوسف
من از طرف خودم حرف میزنم :
عنوان تاپیکت که مشخصه ... بعد شما اومدی اینجا مطلب نوشتی در مورد اون اتفاق (که خود من این چند روز حالم خوب نبود بخاطر همین نه فقط برای خانواده شما که درگیرش هستین )...
منم کلی هم دعا کردم... صلوات فرستادم ...
بالاخره بنی آدم اعضای یکدیگرند....
اما عزیزم ، از نظر من این تاپیک جاش نبود که با موضوعی دیگه پر بشه بنابراین درست ندیدم که اینجا پستی بذارم همون لایک یا تشکری که زدم پای پستی که دوستان دیگر ارسال کردن یعنی همراهی و همدلی یعنی که من هم همون حرفارو هستم و اگر مینوشتم همون هارو مینوشتم ...
هرچه هست بیتفاوت رد نشدیم حالا پست جدا بنویسیم که دعا کردیم صلوات فرستادیم هرکدوم جداگانه امید بدیم ، ثوابش بیشتر از اون اعلام عدم بی تفاوتیه؟ که با لایک و تشکر نشون دادیم؟!
برای همه بازماندگان و وابستگان آرزوی صبر و آرامش میکنم :72:و امیدوارم خبرهای خوبی بدستشون برسه هرچه زودتر ....